|
# پولُس را رؤیایی رخ نمو
|
|
|
|
«پولس از خدا رویایی دید» یا «پولس از خدا رویایی دریافت کرد»
|
|
|
|
# بدو التماس نموده
|
|
|
|
«از او خواهش کرد» یا «او را دعوت کرد»
|
|
|
|
# به مکادونیه آمده
|
|
|
|
اینجا در متن اصلی کلمه «آمده[به این سو]» استفاده شده چون مکادونیه نسبت به تروآس آنسوی دریا قرار گرفته بود.
|