686 B
686 B
گرفت
«اسیر کرده و نگذاشت فرار کنند»
سرداری كه بر مردان جنگی [سربازان] گماشته شده بود
شاید در ترجمههای دیگر «خواجهای که مسئول سربازان بود» خوانده شود. خواجه کسی است که اندام تناسلیاش برداشته شده بود.
سردار لشكر را كه اهل ولایت را سان میدید
معانی محتمل ۱) سرداری که افراد را وادار میکرد سرباز شوند یا ۲) سرداری که اسامی افراد را برای سرباز شدن مینوشت.