642 B
642 B
دریاچه
این به مخزن یا دریاچۀ برنزی که آب را برای قربانیها نگه میداشتند، اشاره دارد.
قائم بود
«روی آن بود»
«دریاچه» بر فوق آنها بود
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «خادمین حیرام ‘دریاچه را‘ بر بالای گاو نر برنزی گذاشتند»
(See: rc://*/ta/man/translate/figs-activepassive)
نیم شقهها [نصف حیوان]
این مربوط به قسمت پشتی بدن حیوان چارپا است.