571 lines
85 KiB
Plaintext
571 lines
85 KiB
Plaintext
\id ROM Unlocked Literal Bible
|
|
\ide UTF-8
|
|
\h رومیان
|
|
\toc1 رومیان
|
|
\toc2 رومیان
|
|
\toc3 rom
|
|
\mt1 رومیان
|
|
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 1
|
|
\p
|
|
\v 1 از پولس، خادم مسیحْ عیسی،
|
|
که به رسالت فرا خوانده شده و به انجیلِ خدا وقف گردیده است؛
|
|
\v 2 همان انجیل که خدا از پیش، به واسطۀ پیامبران خود، وعدهاش را در کتب مقدّس داده بود،
|
|
\v 3 و دربارۀ پسر اوست، که چون انسانی خاکی از صُلب داوود به دنیا آمد،
|
|
\v 4 و با رستاخیز از میان مردگان، به سبب روحِ قدّوسیت، به مقام پسر قدرتمند خدا منصوب شد، یعنی خداوند ما عیسی مسیح.
|
|
\v 5 ما به واسطۀ وی و بهخاطر نام او فیض و رسالت یافتیم تا از میان همۀ غیریهودیان، مردمان را به اطاعتی که در ایمان است، فرا خوانیم.
|
|
\v 6 و این شما را نیز در بر میگیرد، که فرا خوانده شدهاید تا از آنِ عیسی مسیح باشید؛
|
|
\v 7 به همۀ آنان که در روم، محبوب خدایند و فرا خوانده شدهاند تا از مقدسین باشند:
|
|
فیض و سلامتی از جانب خدا، پدر ما، و خداوندْ عیسی مسیح، بر شما باد.
|
|
\v 8 پیش از هر چیز، خدای خود را به واسطۀ عیسی مسیح، بهخاطر همۀ شما شکر میگزارم زیرا آوازۀ ایمان شما در همۀ عالم پیچیده است.
|
|
\v 9 خدایی که او را با تمام قلبم در کار انجیل پسرش خدمت میکنم، بر من شاهد است که چگونه پیوسته در دعاهایم شما را در همۀ اوقات یاد میکنم
|
|
\v 10 و استدعا مینمایم که اگر خدا بخواهد سرانجام به نحوی به دیدار شما نایل شوم.
|
|
\v 11 زیرا مشتاق دیدارتان هستم تا عطایی روحانی به شما برسانم که موجب استواریتان گردد؛
|
|
\v 12 یعنی تا من و شما هر دو از ایمان یکدیگر دلگرم شویم.
|
|
\v 13 ای برادران، نمیخواهم بیخبر باشید که بارها قصد آن داشتهام که نزدتان بیایم، امّا هر بار مانعی پیش آمده است. بر آنم که در میان شما نیز محصولی برداشت کنم، همانگونه که در میان دیگر غیریهودیان کردهام.
|
|
\v 14 من خود را چه به یونانیان و چه به بَربَرها، چه به حکیمان و چه به جاهلان مدیون میدانم.
|
|
\v 15 از این رو، اشتیاق بسیار دارم که شما را نیز که در روم به سر میبرید، بشارت دهم.
|
|
\v 16 زیرا از انجیل سرافکنده نیستم، چرا که قدرت خداست برای نجات هر کس که ایمان آوَرَد، نخست یهود و سپس یونانی.
|
|
\v 17 زیرا در انجیل، آن پارسایی که از خداست به ظهور میرسد، که از آغاز تا به انجام بر پایۀ ایمان است. چنانکه نوشته شده است: «پارسا به ایمان زیست خواهد کرد.»
|
|
\v 18 زیرا غضب خدا از آسمان به ظهور میرسد بر هر گونه بیدینی و شرارت انسانهایی که با شرارت خود حقیقت را سرکوب میکنند.
|
|
\v 19 زیرا آنچه از خدا میتوان شناخت بر آنان آشکار است، چون خدا آن را بر ایشان آشکار ساخته است.
|
|
\v 20 زیرا از آغاز آفرینش جهان، صفات نادیدنیِ خدا، یعنی قدرتِ سرمدی و الوهیت او را میتوان با ادراک از امور جهانِ مخلوق، بهروشنی دید. پس آنان را هیچ عذری نیست.
|
|
\v 21 زیرا هرچند خدا را شناختند، امّا او را چون خدا حرمت نداشتند و سپاس نگفتند، بلکه در اندیشۀ خود به بطالت گرفتار آمدند و دلهای بیفهمِ ایشان را تاریکی فرا گرفت.
|
|
\v 22 اگرچه ادعای حکمت میکردند، امّا احمق گردیدند
|
|
\v 23 و جلال خدای غیرفانی را با تمثالهایی شبیه انسان فانی و پرندگان و حیوانات و خزندگان معاوضه کردند.
|
|
\v 24 پس خدا نیز ایشان را در شهوات دلشان به ناپاکی واگذاشت، تا در میان خودْ بدنهای خویش را بیحرمت سازند.
|
|
\v 25 آنان حقیقتِ خدا را با دروغ معاوضه کردند و مخلوق را به جای خالق پرستش و خدمت نمودند، خالقی که تا ابد او را سپاس باد. آمین.
|
|
\v 26 پس خدا نیز ایشان را در شهواتی شرمآور به حال خود واگذاشت. حتی زنانشان، روابط طبیعی را با روابط غیرطبیعی معاوضه کردند.
|
|
\v 27 به همینسان، مردان نیز از روابط طبیعی با زنان دست کشیده، در آتش شهوت نسبت به یکدیگر سوختند. مرد با مرد مرتکب اعمال شرمآور شده، مکافاتِ درخورِ انحرافشان را در خود یافتند.
|
|
\v 28 و همانگونه که برای آنان شناخت خدا ارزشی نداشت، خدا نیز آنان را به ذهنی فرومایه واگذاشت تا مرتکب اعمال ناشایست شوند.
|
|
\v 29 ایشان از هر گونه نادرستی، شرارت، طمع و خباثت آکندهاند. مملو از حسد، قتل، جدال، فریب و بدخواهیاند. شایعهساز،
|
|
\v 30 تهمتزن، متنفر از خدا، گستاخ، متکبر و خودستایند. برای انجام اعمال شریرانه، راههایی نو ابداع میکنند. نافرمان به والدین،
|
|
\v 31 بیفهم، بیوفا، بیعاطفه و بیرحمند.
|
|
\v 32 هرچند از حکم عادلانۀ خدا آگاهند که مکافات مرتکبانِ چنین اعمالی مرگ است، نه تنها خودْ آنها را انجام میدهند، بلکه کسانی را نیز که مرتکب آنها میشوند، تأیید میکنند.
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 2
|
|
\p
|
|
\v 1 پس تو ای آدمی که دیگری را محکوم میکنی، هر که باشی هیچ عذری نداری. زیرا در هر موردی که دیگری را محکوم میکنی، خویشتن را محکوم کردهای؛ چون تو که داوری میکنی، خودْ همان را انجام میدهی.
|
|
\v 2 ما میدانیم که داوری خدا بر کسانی که اینگونه اعمال را انجام میدهند، بر حق است.
|
|
\v 3 پس تو ای آدمی که بر دیگران داوری میکنی و خودْ همان را انجام میدهی، آیا گمان میکنی که از داوری خدا خواهی رَست؟
|
|
\v 4 یا اینکه مهربانی، شکیبایی و تحمل عظیم او را خوار میشماری و غافلی که مهربانی خدا از آن روست که تو را به توبه رهنمون شود؟
|
|
\v 5 امّا تو به سبب سرسختی و دلِ ناتوبهکارت، غضب را نسبت به خود، برای روز غضب میاندوزی، روزی که در آن داوری عادلانۀ خدا آشکار خواهد شد.
|
|
\v 6 خدا «به هر کس بر حسب اعمالش سزا خواهد داد.»
|
|
\v 7 او به کسانی که با پایداری در انجام اعمال نیکو، در پی جلال و حرمت و بقایند، حیات جاویدان خواهد بخشید؛
|
|
\v 8 امّا بر خودخواهان و منکرانِ حقیقت و شرارتپیشگان، خشم و غضب خود را فرو خواهد ریخت.
|
|
\v 9 هر کس که مرتکب اعمال بد شود دچار رنج و عذاب خواهد شد، نخست یهود و سپس یونانی.
|
|
\v 10 امّا هر که نیکویی کند، از جلال و حرمت و آرامش برخوردار خواهد شد، نخست یهود و سپس یونانی.
|
|
\v 11 زیرا خدا تبعیض قائل نمیشود.
|
|
\v 12 همۀ کسانی که بدون شریعت گناه میکنند، بدون شریعت نیز هلاک خواهند شد؛ و همۀ کسانی که زیر شریعت مرتکب گناه میشوند، بنا بر موازین شریعت داوری خواهند شد.
|
|
\v 13 زیرا شنوندگانِ شریعت نیستند که در نظر خدا پارسایند، بلکه کسانی پارسا شمرده خواهند شد که به شریعت عمل میکنند.
|
|
\v 14 براستی، وقتی غیریهودیان که شریعت ندارند، اصول شریعت را بنا به طبیعت به جا میآورند، آنان هرچند فاقد شریعتند، لیکن خود برای خویشتن شریعتی هستند.
|
|
\v 15 زیرا نشان میدهند که عملِ شریعت بر دلشان نگاشته شده است، چنانکه وجدانشان گواهی میدهد و افکارشان در برابر هم، یا آنان را متهم میکند یا تبرئه مینماید.
|
|
\v 16 این در روزی به وقوع خواهد پیوست که خدا بنا بر انجیلی که من اعلام میکنم، رازهای نهان انسانها را به توسط عیسی مسیح به محاکمه کشد.
|
|
\v 17 حال، تو که خود را یهودی میخوانی و به شریعت تکیه داری و به رابطهات با خدا فخر میکنی،
|
|
\v 18 تو که ارادۀ او را میدانی و چون از شریعت تعلیم یافتهای، بهترینها را برمیگزینی،
|
|
\v 19 و اطمینان داری که راهنمای کوران و نور ظلمتنشینانی،
|
|
\v 20 تو که به سبب برخورداری از شریعت که تبلور معرفت و حقیقت است، مربی جاهلان و آموزگار کودکانی،
|
|
\v 21 تو که دیگران را تعلیم میدهی، آیا خود را نمیآموزانی؟ تو که بر ضد دزدی موعظه میکنی، آیا خودْ دزدی میکنی؟
|
|
\v 22 تو که میگویی نباید زنا کرد، آیا خودْ زنا میکنی؟ تو که از بتها نفرت داری، آیا خودْ معبدها را غارت میکنی؟
|
|
\v 23 تو که به داشتن شریعت فخر میفروشی، آیا با زیر پا گذاشتنِ آن به خدا بیحرمتی میکنی؟
|
|
\v 24 چنانکه نوشته شده است: «به سبب شما، نام خدا را در میان قومها کفر میگویند.»
|
|
\v 25 ختنه آنگاه ارزش دارد که شریعت را به جا آورید، امّا اگر آن را زیر پا بگذارید، مانند این است که ختنه نشده باشید.
|
|
\v 26 و اگر آنان که ختنه نشدهاند، مطالبات شریعت را به جا آورند، آیا ختنهشده به شمار نمیآیند؟
|
|
\v 27 آن که در جسم ختنه نشده، امّا شریعت را نگاه میدارد، تو را محکوم خواهد کرد، تو را که با وجود برخورداری از احکام نوشته شده و ختنه، شریعت را زیر پا میگذاری.
|
|
\v 28 زیرا یهودی راستین آن نیست که به ظاهر یهودی باشد، و ختنۀ واقعی نیز امری جسمانی و ظاهری نیست.
|
|
\v 29 بلکه یهودی آن است که در باطن یهودی باشد و ختنه نیز امری است قلبی که به دست روح انجام میشود، نه به واسطۀ آنچه نوشتهای بیش نیست. چنین کسی را خدا تحسین میکند، نه انسان.
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 3
|
|
\p
|
|
\v 1 پس مزیّت یهودی بودن چیست و ختنه را چه ارزشی است؟
|
|
\v 2 بسیار از هر لحاظ. نخست آنکه کلام خدا بدیشان به امانت سپرده شده است.
|
|
\v 3 امّا اگر برخی از آنان امین نبودند، چه باید گفت؟ آیا امین نبودن آنها، امانت خدا را باطل میسازد؟
|
|
\v 4 به هیچ روی! حتی اگر همۀ انسانها دروغگو باشند، خدا راستگو است! چنانکه نوشته شده است:
|
|
«از این رو، چون سخن میگویی، برحقی،
|
|
و چون داوری میکنی، غالب میآیی.»
|
|
\v 5 امّا اگر نادرستی ما درستی خدا را بیشتر آشکار میسازد، چه باید گفت؟ آیا خدا ظالم است آنگاه که بر ما غضب میکند؟ به شیوۀ انسان سخن میگویم.
|
|
\v 6 بهیقین چنین نیست. وگرنه خدا چگونه میتوانست دنیا را داوری کند؟
|
|
\v 7 زیرا ممکن است کسی استدلال کند که «اگر با ناراستیِ من راستیِ خدا آشکارتر میگردد و او بیشتر جلال مییابد، دیگر چرا من به عنوان گناهکار محکوم میشوم؟»
|
|
\v 8 و چرا نگوییم: «بیایید بدی کنیم تا نیکویی حاصل آید»، چنانکه بعضی بر ما افترا زده، ادعا میکنند که چنین میگوییم؟ محکومیت اینان بس منصفانه است.
|
|
\v 9 پس چه باید گفت؟ آیا وضع ما بهتر از دیگران است؟ به هیچ روی! زیرا پیشتر ادعا وارد آوردیم که یهود و یونانی هر دو زیر سلطۀ گناهند.
|
|
\v 10 چنانکه نوشته شده است:
|
|
«پارسایی نیست، حتی یکی.
|
|
\v 11 هیچکس فهیم نیست،
|
|
هیچکس جویای خدا نیست.
|
|
\v 12 همه گمراه گشتهاند،
|
|
و با هم باطل گردیدهاند.
|
|
نیکوکاری نیست،
|
|
حتی یکی.»
|
|
\v 13 «گلویشان گوری است گشاده
|
|
و زبانشان به فریب سخن میگوید.»
|
|
«زهر افعی زیر لبهایشان است؛»
|
|
\v 14 «دهانشان آکنده از نفرین و تلخی است.»
|
|
\v 15 «پاهایشان برای ریختن خون شتابان است؛
|
|
\v 16 هر کجا میروند، ویرانی و تیرهبختی بر جای میگذارند،
|
|
\v 17 و طریق صلح و سلامت را نمیشناسند.»
|
|
\v 18 «ترس خدا در چشمانشان نیست.»
|
|
\v 19 اکنون آگاهیم که آنچه شریعت میگوید خطاب به کسانی است که زیر شریعتند تا هر دهانی بسته شود و دنیا به تمامی در پیشگاه خدا محکوم شناخته شود.
|
|
\v 20 زیرا هیچ بشری با به جا آوردن اعمال شریعت، در نظر خدا پارسا شمرده نمیشود، بلکه شریعتْ گناه را به ما میشناساند.
|
|
\v 21 امّا اکنون جدا از شریعت، آن پارسایی که از خداست به ظهور رسیده است، چنانکه شریعت و پیامبران بر آن گواهی میدهند.
|
|
\v 22 این پارسایی که از خداست از راه ایمان به عیسی مسیح است و نصیب همۀ کسانی میشود که ایمان میآورند. در این باره هیچ تفاوتی نیست.
|
|
\v 23 زیرا همه گناه کردهاند و از جلال خدا کوتاه میآیند.
|
|
\v 24 امّا به فیض او و به واسطۀ آن بهای رهایی که در مسیحْ عیسی است، بهرایگان پارسا شمرده میشوند.
|
|
\v 25 خدا او را چون کفّارۀ گناهان عرضه داشت، کفّارهای که توسط خون او و از راه ایمان حاصل میشود. او این را برای نشان دادن عدالت خود انجام داد، زیرا در تحمل الهی خویش، از گناهانی که پیشتر صورت گرفته بود، چشم پوشیده بود.
|
|
\v 26 او چنین کرد تا عدالت خود را در زمان حاضر ثابت کند، و تا خودْ عادل باشد و کسی را نیز که به عیسی ایمان دارد، پارسا بشمارد.
|
|
\v 27 پس دیگر چه جای فخر است؟ از میان برداشته شده است! بر چه پایهای؟ بر پایۀ شریعتِ اعمال؟ نه، بلکه بر پایۀ قانون ایمان.
|
|
\v 28 زیرا ما بر این اعتقادیم که انسان از راه ایمان و بدون انجام اعمالِ شریعت، پارسا شمرده میشود.
|
|
\v 29 آیا خدا فقط خدای یهودیان است؟ آیا خدای غیریهودیان نیست؟ البته که او خدای غیریهودیان نیز هست.
|
|
\v 30 زیرا تنها یک خدا وجود دارد، و این خدا ختنهشدگان را بر پایۀ ایمان و ختنهناشدگان را نیز بر پایۀ همان ایمان، پارسا خواهد شمرد.
|
|
\v 31 پس آیا شریعت را با این ایمان باطل میسازیم؟ هرگز! بلکه آن را استوار میگردانیم.
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 4
|
|
\p
|
|
\v 1 پس دربارۀ آنچه ابراهیم یافت، چه میتوان گفت، او که به حسب جسم، جَد ما شمرده میشود؟
|
|
\v 2 اگر ابراهیم بر پایۀ اعمالْ پارسا شمرده شده بود، میتوانست فخر کند؛ امّا در نظر خدا چنین نیست.
|
|
\v 3 زیرا کتاب چه میگوید؟ «ابراهیم به خدا ایمان آورد و این برای او پارسایی شمرده شد.»
|
|
\v 4 امّا کسی که کار میکند، مزدش حق او شمرده میشود، نه هدیه.
|
|
\v 5 امّا آن که کاری نمیکند، بلکه به خدایی توکل میدارد که بیدینان را پارسا میشمارد، ایمان او برایش پارسایی به شمار میآید.
|
|
\v 6 همانگونه که داوود نیز خجسته میخوانَد کسی را که خدا او را بدون اعمالْ پارسا میشمارد، و میگوید:
|
|
\v 7 «خوشا به حال آنان که خطایایشان آمرزیده شد
|
|
و گناهانشان پوشانیده گردید.
|
|
\v 8 خوشا به حال آن که خداوند گناه وی را به حسابش نگذارد.»
|
|
\v 9 آیا این خوشا به حال، تنها برای ختنهشدگان است یا برای ختنهناشدگان نیز؟ زیرا گفتیم که ایمان ابراهیم برایش پارسایی شمرده شد.
|
|
\v 10 امّا در چه وضعی چنین شد؟ آیا به هنگامی که او ختنه شده بود یا پیش از آن؟ البته پیش از ختنه شدن بود، نه پس از آن.
|
|
\v 11 امّا نشانۀ ختنه را یافت تا مُهری باشد بر آن پارسایی که پیش از ختنهشدن و از راه ایمان نصیبش شده بود. بدینسان، او پدر همۀ کسانی است که بدون ختنه ایمان میآورند تا ایشان نیز پارسا شمرده شوند.
|
|
\v 12 و پدر ختنهشدگان نیز هست، یعنی پدر آنان که نه تنها ختنه شدهاند، بلکه در طریق ایمان گام برمیدارند، در همان طریقی که پدر ما ابراهیم نیز پیش از آنکه ختنه شود، گام برمیداشت.
|
|
\v 13 از راه شریعت نبود که به ابراهیم و نسل او وعده داده شد که وارث جهان خواهند شد، بلکه از راه آن پارسایی که بر پایۀ ایمان است.
|
|
\v 14 زیرا اگر آنان که به نظام شریعت تعلق دارند وارث باشند، ایمان بیارزش میشود و وعده باطل.
|
|
\v 15 زیرا شریعت به غضب میانجامد؛ امّا جایی که شریعت نیست، تجاوز از شریعت هم نیست.
|
|
\v 16 از همین رو، وعده بر ایمان مبتنی است تا بر پایۀ فیض باشد و تحقق آن برای تمامی نسل ابراهیم تضمین شود، یعنی نه تنها برای آنان که به نظام شریعت تعلق دارند، بلکه برای کسانی نیز که پیروِ ایمانِ ابراهیماند، که پدر همۀ ماست.
|
|
\v 17 چنانکه نوشته شده است: «تو را پدر قومهای بسیار گردانیدهام.» و در نظر خدا چنین نیز هست، خدایی که ابراهیم به او ایمان آورد، او که مردگان را زنده میکند و نیستیها را به هستی فرا میخواند.
|
|
\v 18 با اینکه هیچ جایی برای امید نبود، ابراهیم امیدوارانه ایمان آورد تا پدر قومهای بسیار گردد، چنانکه به او گفته شده بود که «نسل تو چنین خواهد بود.»
|
|
\v 19 او در ایمان خود سست نشد، آنگاه که بر بدن مردۀ خویش نظر کرد، زیرا حدود صد سال داشت و رَحِم سارا نیز مرده بود.
|
|
\v 20 امّا او به وعدۀ خدا از بیایمانی شک نکرد، بلکه در ایمانْ استوار شده، خدا را تجلیل نمود.
|
|
\v 21 او یقین داشت که خدا قادر است به وعدۀ خود وفا کند.
|
|
\v 22 به همین سبب، «برای او پارسایی شمرده شد.»
|
|
\v 23 و این عبارتِ «برای او شمرده شد»، تنها در حق او نوشته نشد
|
|
\v 24 بلکه در حق ما نیز، تا برای ما نیز شمرده شود، ما که ایمان داریم به او که خداوندمان عیسی را از مردگان برخیزانید.
|
|
\v 25 او به خاطر گناهان ما تسلیم مرگ گردید و به جهت پارسا شمرده شدنِ ما، از مردگان برخیزانیده شد.
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 5
|
|
\p
|
|
\v 1 پس چون از راه ایمانْ پارسا شمرده شدهایم، به واسطۀ خداوندمان عیسی مسیح از صلح با خدا برخورداریم.
|
|
\v 2 ما توسط او، و از راه ایمان، به فیضی دسترسی یافتهایم که اکنون در آن استواریم، و به امید سهیم شدن در جلال خدا فخر میکنیم.
|
|
\v 3 نه تنها این، بلکه در سختیها نیز فخر میکنیم، زیرا میدانیم که سختیها بردباری به بار میآورد
|
|
\v 4 و بردباری، شخصیت را میسازد، و شخصیت سبب امید میگردد؛
|
|
\v 5 و این امید به سرافکندگی ما نمیانجامد، زیرا محبت خدا توسط روحالقدس که به ما بخشیده شد، در دلهای ما ریخته شده است.
|
|
\v 6 هنگامی که ما هنوز ناتوان بودیم، مسیح در زمان مناسب بهخاطر بیدینان جان داد.
|
|
\v 7 حال آنکه بهندرت ممکن است کسی بهخاطر انسانی پارسا از جان خود بگذرد، هرچند ممکن است کسی را این شهامت باشد که جان خود را برای انسانی نیک بدهد.
|
|
\v 8 امّا خدا محبت خود را به ما اینگونه ثابت کرد که وقتی ما هنوز گناهکار بودیم، مسیح در راه ما مرد.
|
|
\v 9 پس چقدر بیشتر، اکنون که توسط خون او پارسا شمرده شدهایم، به واسطۀ او از غضب نجات خواهیم یافت.
|
|
\v 10 زیرا اگر هنگامی که دشمن بودیم، به واسطۀ مرگ پسرش با خدا آشتی داده شدیم، چقدر بیشتر اکنون که در آشتی هستیم، به وسیلۀ حیات او نجات خواهیم یافت.
|
|
\v 11 نه تنها این، بلکه ما به واسطۀ خداوندمان عیسی مسیح که توسط او از آشتی برخورداریم، در خدا نیز فخر میکنیم.
|
|
\v 12 پس، همانگونه که گناه به واسطۀ یک انسان وارد جهان شد، و به واسطۀ گناه، مرگ آمد، و بدینسان مرگ دامنگیر همۀ آدمیان گردید، از آنجا که همه گناه کردند -
|
|
\v 13 زیرا پیش از آنکه شریعت داده شود، گناه در جهان وجود داشت، امّا هر گاه شریعتی نباشد، گناه به حساب نمیآید.
|
|
\v 14 با این حال، از آدم تا موسی، مرگ بر همگان حاکم بود، حتی بر کسانی که گناهشان به گونۀ سرپیچی آدم نبود. آدم، نمونۀ کسی بود که میبایست بیاید.
|
|
\v 15 امّا عطا همانند نافرمانی نیست. زیرا اگر به واسطۀ نافرمانی یک انسان بسیاری مردند، چقدر بیشتر فیض خدا و عطایی که به واسطۀ فیض یک انسان، یعنی عیسی مسیح فراهم آمد، بهفراوانی شامل حال بسیاری گردید.
|
|
\v 16 براستی که این عطا همانند پیامد گناهِ آن یک تن نیست. زیرا مکافات از پی یک نافرمانی نازل شد و به محکومیت انجامید؛ امّا عطا از پی نافرمانیهای بسیار آمد و پارساشمردگی را به ارمغان آورد.
|
|
\v 17 زیرا اگر به واسطۀ نافرمانی یک انسان، مرگ از طریق او حکمرانی کرد، چقدر بیشتر آنان که فیض بیکران خدا و عطای پارسایی را دریافت کردهاند، توسط آن انسان دیگر، یعنی عیسی مسیح، در حیاتْ حکم خواهند راند.
|
|
\v 18 پس همانگونه که یک نافرمانی به محکومیت همۀ انسانها انجامید، یک عمل پارسایانه نیز به پارسا شمرده شدن و حیات همۀ انسانها منتهی میگردد.
|
|
\v 19 زیرا همانگونه که به واسطۀ نافرمانی یک انسان، بسیاری گناهکار شدند، به واسطۀ اطاعت یک انسان نیز بسیاری پارسا خواهند گردید.
|
|
\v 20 حال، شریعت آمد تا نافرمانی افزون شود؛ امّا جایی که گناه افزون شد، فیض بینهایت افزونتر گردید.
|
|
\v 21 تا همانگونه که گناه در مرگ حکمرانی کرد، فیض نیز در پارسایی حکم براند و به واسطۀ خداوند ما عیسی مسیح، به حیات جاویدان رهنمون شود.
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 6
|
|
\p
|
|
\v 1 پس چه گوییم؟ آیا به گناه کردن ادامه دهیم تا فیض افزون شود؟
|
|
\v 2 هرگز! ما که نسبت به گناه مردیم، چگونه میتوانیم به زندگی در آن ادامه دهیم؟
|
|
\v 3 آیا نمیدانید همۀ ما که در مسیحْ عیسی تعمید یافتیم، در مرگ او تعمید یافتیم؟
|
|
\v 4 پس با تعمید یافتن در مرگ، با او دفن شدیم تا همانگونه که مسیح به وسیلۀ جلال پدر، از مردگان برخیزانیده شد، ما نیز در زندگی نوینی گام برداریم.
|
|
\v 5 پس اگر در مرگی همچون مرگ او، با وی یگانه شدهایم، بهیقین در رستاخیزی همچون رستاخیز او نیز با او یگانه خواهیم بود.
|
|
\v 6 زیرا میدانیم آن انسانِ قدیم که ما بودیم، با او بر صلیب شد تا پیکرِ گناه درگذرد و دیگر گناه را بندگی نکنیم.
|
|
\v 7 چون آن که مرده است، از گناه آزاد شده است.
|
|
\v 8 حال اگر با مسیح مردهایم، ایمان داریم که با او زندگی نیز خواهیم کرد.
|
|
\v 9 زیرا میدانیم چون مسیح از مردگان برخیزانیده شده است، دیگر هرگز نخواهد مرد و مرگ دیگر بر او تسلطی ندارد.
|
|
\v 10 او با مرگ خود، یک بار برای همیشه نسبت به گناه مُرد و در حیات کنونی خود برای خدا زندگی میکند.
|
|
\v 11 به همینسان، شما نیز خود را نسبت به گناه مرده اِنگارید، امّا در مسیحْ عیسی نسبت به خدا، زنده.
|
|
\v 12 پس مگذارید گناه در بدنهای فانی شما فرمان براند تا امیال آن را اطاعت کنید.
|
|
\v 13 اعضای بدن خود را تسلیم گناه نکنید تا ابزار شرارت باشند، بلکه همچون کسانی که از مرگ به زندگی بازگشتهاند، خود را تسلیم خدا کنید. و اعضای بدن خود را به او بسپارید تا ابزار پارسایی باشند.
|
|
\v 14 زیرا گناه بر شما فرمان نخواهد راند، چون زیر شریعت نیستید بلکه زیر فیضید.
|
|
\v 15 پس چه گوییم؟ آیا گناه کنیم چون زیر شریعت نیستیم، بلکه زیر فیضیم؟ هرگز!
|
|
\v 16 آیا نمیدانید که وقتی خود را همچون بندگانی فرمانبردار تسلیم کسی میکنید، بندگان آن کس خواهید بود که او را فرمان میبرید، خواه بندۀ گناه، که منجر به مرگ میشود، خواه بندۀ اطاعت، که به پارسایی میانجامد؟
|
|
\v 17 امّا خدا را شکر که هرچند پیشتر بندگان گناه بودید، لیکن به تمامی دل مطیع آن تعلیم گشتید که بدان سپرده شدید.
|
|
\v 18 شما با آزاد شدن از گناه، بندگان پارسایی شدهاید.
|
|
\v 19 من به علت محدودیتهای بشریِ شما، این مطالب را در قالب تشبیهاتی بشری بیان میکنم: همانگونه که پیشتر اعضای بدن خود را به بندگی ناپاکی و شرارتِ روزافزون میسپردید، اکنون آنها را به بندگی پارسایی بسپارید که به قدّوسیت میانجامد.
|
|
\v 20 هنگامی که بندگان گناه بودید، از پارسایی آزاد بودید.
|
|
\v 21 در آن زمان، از انجام اعمالی که اکنون از آنها شرمسارید، چه ثمری بردید؟ نتیجۀ انجام آن اعمال، مرگ است!
|
|
\v 22 امّا حال که از گناه آزاد گشته و بندگان خدا شدهاید، ثمری که میبرید نیل به تقدّس است که به حیات جاویدان میانجامد.
|
|
\v 23 زیرا مزد گناه مرگ است، امّا عطای خدا حیات جاویدان در خداوند ما مسیحْ عیساست.
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 7
|
|
\p
|
|
\v 1 ای برادران، آیا نمیدانید - زیرا با کسانی سخن میگویم که از شریعت آگاهند - که شریعت تنها تا زمانی بر انسان حکم میراند که انسان زنده است؟
|
|
\v 2 برای مثال، بنا بر شریعت، زن شوهردار تا زمان زنده بودن شوهرش، به او بسته است. امّا اگر شوهر بمیرد، زن از قید تعهد شرعی به وی آزاد میشود.
|
|
\v 3 پس اگر آن زمان که شوهرش زنده است، با مردی دیگر وصلت کند، زناکار خوانده میشود. امّا اگر شوهرش بمیرد، از این شریعت آزاد است، و چنانکه با مردی دیگر وصلت کند، زناکار شمرده نمیشود.
|
|
\v 4 به همینسان، ای برادران من، شما نیز به واسطۀ جسد مسیح در قبال شریعت به مرگ سپرده شدید تا با شخصی دیگر وصلت کنید، یعنی با او که از مردگان برخیزانیده شد، تا برای خدا ثمر آوریم.
|
|
\v 5 زیرا زمانی که در سیطرۀ نَفْس به سر میبردیم، امیالی گناهآلود که شریعت آنها را برمیانگیخت، در اعضای ما عمل میکرد تا برای مرگ ثمر آوریم.
|
|
\v 6 امّا اکنون با مردن نسبت به آنچه در قید آن بودیم، از شریعت آزاد شدهایم تا از راه نوینِ روح خدمت کنیم، نه از راه کهنۀ آنچه نوشتهای بیش نیست.
|
|
\v 7 پس چه گوییم؟ آیا شریعت گناه است؟ به هیچ روی! براستی اگر شریعت نبود، هرگز درنمییافتم گناه چیست. زیرا اگر شریعت نگفته بود «طمع مورز»، نمیتوانستم دریابم طمع ورزیدن چیست.
|
|
\v 8 امّا گناه با سوءاستفاده از این حکمِ شریعت، فرصت یافت تا هر نوع طمع را در من پدید آورد. زیرا جدا از شریعت، گناه مرده است.
|
|
\v 9 زمانی من جدا از شریعتْ زنده بودم؛ امّا چون حکم آمد، گناه زنده گشت و من مُردم.
|
|
\v 10 همان حکم که میبایست به حیات راهبر شود، در عمل به مرگ من انجامید.
|
|
\v 11 زیرا گناه با سود جستن از فرصتی که حکم پدید آورده بود، مرا فریفت و به واسطۀ آن مرا کشت.
|
|
\v 12 بنابراین، شریعتْ مقدّس است و حکمِ شریعت نیز مقدّس، عادلانه و نیکوست.
|
|
\v 13 پس آیا آنچه نیکو بود، برای من باعث مرگ شد؟ هرگز! بلکه گناه به واسطۀ آنچه نیکو بود، مرگ را در من پدید آورد تا بدینگونه گناه بودنش جلوهگر شود و پلیدی گناه از طریق حکم شریعت به اوج برسد.
|
|
\v 14 ما میدانیم که شریعت روحانی است، امّا من انسانی نفسانیام و همچون برده به گناه فروخته شدهام.
|
|
\v 15 من نمیدانم چه میکنم، زیرا نه آنچه را که میخواهم، بلکه آنچه را که از آن بیزارم، انجام میدهم.
|
|
\v 16 امّا اگر آنچه را که نمیخواهم، انجام میدهم، پس میپذیرم که شریعت نیکوست.
|
|
\v 17 در این صورت، دیگر من نیستم که آن عمل را انجام میدهم، بلکه گناهی است که در من ساکن است.
|
|
\v 18 میدانم که در من، یعنی در نَفْس من، هیچ چیز نیکویی ساکن نیست. زیرا هرچند میل به انجام آنچه نیکوست در من هست، امّا نمیتوانم آن را به انجام رسانم.
|
|
\v 19 زیرا آن عمل نیکو را که میخواهم، انجام نمیدهم، بلکه عمل بدی را که نمیخواهم، به جا میآورم.
|
|
\v 20 حال اگر دست به عملی میزنم که نمیخواهم انجام دهم، پس دیگر من انجامدهندۀ آن نیستم، بلکه گناهی که در من ساکن است.
|
|
\v 21 پس این قانون را مییابم که وقتی میخواهم نیکویی کنم، بدی نزد من است.
|
|
\v 22 من در باطن از شریعت خدا مسرورم،
|
|
\v 23 امّا قانونی دیگر در اعضای خود میبینم که با شریعتی که ذهن من آن را میپذیرد، در ستیز است و مرا اسیر قانونِ گناه میسازد که در اعضای من است.
|
|
\v 24 آه که چه شخص نگونبختی هستم! کیست که مرا از این پیکرِ مرگ رهایی بخشد؟
|
|
\v 25 خدا را سپاس باد - به واسطۀ خداوند ما عیسی مسیح!
|
|
باری، من با ذهن خود شریعت خدا را بندگی میکنم، امّا با نَفْس خود قانون گناه را.
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 8
|
|
\p
|
|
\v 1 پس اکنون برای آنان که در مسیحْ عیسی هستند، دیگر هیچ محکومیتی نیست،
|
|
\v 2 زیرا در مسیحْ عیسی، قانونِ روحِ حیاتْ مرا از قانون گناه و مرگ آزاد کرد؛
|
|
\v 3 چون آنچه شریعت قادر به انجامش نبود، از آن رو که به سبب انسان نفسانیْ ناتوان بود، خدا به انجام رسانید. او پسر خود را به شباهت انسان گناهکار فرستاد تا ’قربانی گناه‘ باشد، و بدینسان در پیکری بشری، حکم محکومیتِ گناه را اجرا کرد
|
|
\v 4 تا آنچه شریعت مطالبه میکند، در ما تحقق یابد، در ما که نه بر طبق نَفْس بلکه بر طبق روح رفتار میکنیم.
|
|
\v 5 آنان که نفسانی هستند، به آنچه از نَفْس است میاندیشند، امّا آنان که روحانیاند، به آنچه از روح است.
|
|
\v 6 طرز فکر انسانِ نفسانی، مرگ است، امّا طرز فکری که در حاکمیتِ روح قرار دارد، حیات و سلامتی است.
|
|
\v 7 زیرا طرز فکر انسانِ نفسانی با خدا دشمنی میورزد، چرا که از شریعت خدا فرمان نمیبرد و نمیتواند هم ببرد،
|
|
\v 8 و کسانی که در حاکمیتِ نَفْس هستند، نمیتوانند خدا را خشنود سازند.
|
|
\v 9 امّا شما نه در حاکمیتِ نَفْس، بلکه در حاکمیتِ روح قرار دارید، البته اگر روح خدا در شما ساکن باشد. و اگر کسی روحِ مسیح را نداشته باشد، او از آنِ مسیح نیست.
|
|
\v 10 امّا اگر مسیح در شماست، هرچند بدن شما به علت گناه مرده است، امّا چون پارسا شمرده شدهاید، روح برای شما حیات است.
|
|
\v 11 و اگر روح او که عیسی را از مردگان برخیزانید در شما ساکن باشد، او که مسیح را از مردگان برخیزانید، حتی به بدنهای فانی شما نیز حیات خواهد بخشید. او این را به واسطۀ روح خود انجام خواهد داد که در شما ساکن است.
|
|
\v 12 پس ای برادران، ما مدیونیم، امّا نه به نَفْس، تا بر طبق آن زندگی کنیم.
|
|
\v 13 زیرا اگر بر طبق نَفْس زندگی کنید، خواهید مرد؛ امّا اگر به واسطۀ روح، اعمال گناهآلود بدن را بکُشید، خواهید زیست.
|
|
\v 14 زیرا آنان که از روح خدا هدایت میشوند، پسران خدایند.
|
|
\v 15 چرا که شما روح بندگی را نیافتهاید تا باز ترسان باشید، بلکه روح پسرخواندگی را یافتهاید که به واسطۀ آن ندا درمیدهیم: «اَبّا، پدر.»
|
|
\v 16 و روحْ خود با روح ما شهادت میدهد که ما فرزندان خداییم.
|
|
\v 17 و اگر فرزندانیم، پس وارثان نیز هستیم، یعنی وارثان خدا و همارث با مسیح. زیرا اگر در رنجهای مسیح شریک باشیم، در جلال او نیز شریک خواهیم بود.
|
|
\v 18 در نظر من، رنجهای زمان حاضر در قیاس با جلالی که در ما آشکار خواهد شد، هیچ است.
|
|
\v 19 زیرا خلقت با اشتیاق تمام در انتظار ظهور پسران خداست.
|
|
\v 20 زیرا خلقت تسلیم بطالت شد، نه به خواست خود، بلکه به ارادۀ او که آن را تسلیم کرد، با این امید که
|
|
\v 21 خودِ خلقت نیز از بندگی فساد رهایی خواهد یافت و در آزادی پرجلال فرزندان خدا سهیم خواهد شد.
|
|
\v 22 ما میدانیم که تمام خلقت تا هماکنون از دردی همچون درد زایمان مینالد.
|
|
\v 23 و نه تنها خلقت، بلکه خود ما نیز که از نوبر روح برخورداریم، در درون خویش ناله برمیآوریم، در همان حال که مشتاقانه در انتظار پسرخواندگی، یعنی رهایی بدنهای خویش هستیم.
|
|
\v 24 زیرا با همین امید نجات یافتیم. امّا امیدی که به دست آمد، دیگر امید نیست. چگونه کسی میتواند به امید چیزی باشد که آن را یافته است؟
|
|
\v 25 امّا اگر به چیزی امیدواریم که هنوز ندیدهایم، بردبارانه انتظارش را میکشیم.
|
|
\v 26 و روح نیز در ضعف ما به یاریمان میآید، زیرا نمیدانیم چگونه باید دعا کنیم. امّا روح با نالههایی بیانناشدنی، برای ما شفاعت میکند.
|
|
\v 27 و او که کاوشگر دلهاست، فکر روح را میداند، زیرا روح مطابق با ارادۀ خدا برای مقدسین شفاعت میکند.
|
|
\v 28 میدانیم در حق آنان که خدا را دوست میدارند و بر طبق ارادۀ او فرا خوانده شدهاند، همۀ چیزها با هم برای خیریت در کار است.
|
|
\v 29 زیرا آنان را که از پیش شناخت، ایشان را همچنین از پیش معین فرمود تا به شکل پسرش درآیند، تا او فرزند ارشد از برادران بسیار باشد.
|
|
\v 30 و آنان را که از پیش معین فرمود، همچنین فرا خواند؛ و آنان را که فرا خواند، همچنین پارسا شمرد؛ و آنان را که پارسا شمرد، همچنین جلال بخشید.
|
|
\v 31 در برابر همۀ اینها چه میتوانیم گفت؟ اگر خدا با ماست، کیست که بتواند بر ضد ما باشد؟
|
|
\v 32 او که پسر خود را دریغ نداشت، بلکه او را در راه همۀ ما فدا ساخت، آیا همراه با او همه چیز را به ما نخواهد بخشید؟
|
|
\v 33 کیست که برگزیدگان خدا را متهم کند؟ خداست که آنها را پارسا میشمارد!
|
|
\v 34 کیست که محکومشان کند؟ مسیحْ عیسی که مرد، بلکه برخیزانیده نیز شد و به دست راست خداست، اوست که برای ما شفاعت میکند!
|
|
\v 35 کیست که ما را از محبت مسیح جدا سازد؟ سختی یا فشار یا آزار یا قحطی یا عریانی یا خطر یا شمشیر؟
|
|
\v 36 چنانکه نوشته شده است: «ما همۀ روز، بهخاطر تو به کام مرگ میرویم و همچون گوسفندان کُشتاری شمرده میشویم.»
|
|
\v 37 بهعکس، در همۀ این امور ما برتر از پیروزمندانیم، به واسطۀ او که ما را محبت کرد.
|
|
\v 38 زیرا یقین دارم که نه مرگ و نه زندگی، نه فرشتگان و نه ریاستها، نه چیزهای حال و نه چیزهای آینده، نه هیچ قدرتی،
|
|
\v 39 و نه بلندی و نه پستی، و نه هیچ چیز دیگر در تمامی خلقت، قادر نخواهد بود ما را از محبت خدا که در خداوند ما مسیحْ عیسی است، جدا سازد.
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 9
|
|
\p
|
|
\v 1 در مسیح راست میگویم، نه دروغ، و وجدانم به واسطۀ روحالقدس مرا گواه است که
|
|
\v 2 در قلب خود دردی جانکاه و اندوهی همیشگی دارم.
|
|
\v 3 زیرا آرزو میداشتم خود در راه برادرانم، یعنی آنان که همنژاد مَنَند، ملعون شوم و از مسیح محروم گردم.
|
|
\v 4 آنها اسرائیلیاند و فرزندخواندگی، جلال، عهدها، ودیعۀ شریعت، عبادت در معبد، و وعدهها، همه از آنِ ایشان است؛
|
|
\v 5 و نیز پدران به ایشان تعلق دارند، و مسیح به لحاظ بشری از نسل آنان است، خدای مافوقِ همه که او را تا به ابد سپاس باد. آمین.
|
|
\v 6 حال، مقصود این نیست که کلام خدا به انجام نرسیده است، زیرا همۀ کسانی که از قوم اسرائیلاند، براستی اسرائیلی نیستند؛
|
|
\v 7 و نیز همۀ کسانی که از نسل ابراهیماند، فرزندان او شمرده نمیشوند. بلکه گفته شده است: «نسل تو از اسحاق خوانده خواهد شد.»
|
|
\v 8 به دیگر سخن، فرزندان جسمانی نیستند که فرزند خدایند، بلکه فرزندان وعده نسل ابراهیم شمرده میشوند.
|
|
\v 9 زیرا وعده این بود که «در همین وقت خواهم آمد و سارا را پسری خواهد بود.»
|
|
\v 10 نه تنها این، بلکه فرزندان رِبِکا نیز از یک پدر، یعنی از جَد ما اسحاق بودند.
|
|
\v 11 امّا پیش از آنکه آنها به دنیا بیایند، و یا عملی خوب یا بد انجام دهند - برای اینکه مقصود خدا در گزینش استوار بماند، نه از راه اعمال، بلکه به واسطۀ او که انسان را فرا میخوانَد -
|
|
\v 12 به رِبِکا گفته شد که «بزرگتر کوچکتر را خدمت خواهد کرد.»
|
|
\v 13 چنانکه نوشته شده است: «یعقوب را دوست داشتم، امّا از عیسو نفرت کردم.»
|
|
\v 14 پس چه گوییم؟ آیا خدا بیانصاف است؟ هرگز!
|
|
\v 15 زیرا به موسی میگوید:
|
|
«رحم خواهم کرد بر هر که نسبت به او رحیم هستم؛
|
|
و شفقت خواهم کرد بر هر که نسبت به او شفقت دارم.»
|
|
\v 16 بنابراین، به خواست یا تلاش انسان بستگی ندارد، بلکه به خدایی بستگی دارد که رحم میکند.
|
|
\v 17 زیرا کتاب به فرعون میگوید: «تو را به همین منظور به پا داشتم تا قدرت خود را در تو ظاهر سازم، و تا نامم در سراسر جهان اعلام گردد.»
|
|
\v 18 پس خدا بر هر که بخواهد رحم میکند و هر که را بخواهد سختدل میسازد.
|
|
\v 19 مرا خواهی گفت: «پس دیگر چرا ما را سرزنش میکند؟ زیرا کیست که بتواند در برابر ارادۀ او ایستادگی کند؟»
|
|
\v 20 امّا ای انسان، تو کیستی که با خدا مجادله کنی؟ «آیا مصنوع میتواند به صانع خود بگوید چرا مرا چنین ساختی؟»
|
|
\v 21 آیا کوزهگر اختیار ندارد که از تودهگِلی واحد، ظرفی برای مصارف مهم و ظرفی دیگر برای مصارف معمولی بسازد؟
|
|
\v 22 چه میتوان گفت اگر خدا با اینکه میخواهد غضب خود را نشان دهد و قدرت خویش را نمایان سازد، ظروفِ مورد غضب را که برای هلاکت آماده شدهاند با بردباری بسیار تحمل کند،
|
|
\v 23 تا بتواند عظمت جلال خود را بر ظروفِ مورد رحمت معلوم گرداند، ظروفی که آنان را پیشاپیش برای جلال آماده کرده است؟
|
|
\v 24 این ظروفِ مورد رحمت، ما را نیز که از سوی او فرا خوانده شدهایم، شامل میشود، نه تنها از یهودیان، بلکه از غیریهودیان نیز.
|
|
\v 25 چنانکه در هوشع میگوید:
|
|
«آنان را که قوم من نبودند، ’قوم خویش‘ خواهم خواند،
|
|
و او را که محبوب من نبود، ’محبوب خویش‘ خواهم نامید.»
|
|
\v 26 و نیز:
|
|
«چنین خواهد شد که در جایی که به ایشان گفته شد:
|
|
”شما قوم من نیستید“،
|
|
در همان جا ’پسران خدای زنده‘ خوانده خواهند شد.»
|
|
\v 27 و اِشعیا دربارۀ قوم اسرائیل ندا درمیدهد که: «حتی اگر شمار بنیاسرائیل مانند شنهای دریا باشد، تنها باقیماندگانی از ایشان نجات خواهند یافت.
|
|
\v 28 زیرا خداوند حکم خود را بهطور نهایی و بیتأمل بر زمین اجرا خواهد کرد.»
|
|
\v 29 و چنانکه اِشعیا پیشگویی کرده است:
|
|
«اگر خداوندِ لشکرها نسلی برایمان باقی نمیگذاشت،
|
|
مانند سُدوم میشدیم و همچون عَمورَه میگشتیم.»
|
|
\v 30 پس چه گوییم؟ غیریهودیانی که در پی پارسایی نبودند، آن را به دست آوردند، یعنی آن پارسایی را که از ایمان حاصل میشود؛
|
|
\v 31 امّا قوم اسرائیل که در پی شریعتِ پارسایی بودند، آن را به دست نیاوردند.
|
|
\v 32 چرا؟ زیرا نه از راه ایمان، بلکه از طریق اعمال در پی آن بودند. آن ’سنگ لغزش‘ موجب لغزیدن آنها شد.
|
|
\v 33 چنانکه نوشته شده است:
|
|
«هان در صَهیون سنگی مینهم که سبب لغزش شود،
|
|
و صخرهای که موجب سقوط گردد؛
|
|
و هر آن که بر او توکل کند،
|
|
سرافکنده نشود.»
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 10
|
|
\p
|
|
\v 1 ای برادران، آرزوی قلبی و دعای من به درگاه خدا برای قوم اسرائیل این است که نجات یابند.
|
|
\v 2 زیرا دربارۀ ایشان میتوانم شهادت دهم که برای خدا غیرت دارند، امّا نه از روی معرفت.
|
|
\v 3 زیرا به سبب ناآگاهی از آن پارسایی که از خداست، و از آن رو که در پی اثبات پارسایی خویش بودند، در برابر آن پارسایی که از خداست، سر فرود نیاوردند.
|
|
\v 4 زیرا مسیح غایتِ شریعت است تا هر که ایمان آوَرَد، پارسا شمرده شود.
|
|
\v 5 موسی آن پارسایی را که بر پایۀ شریعت است چنین توصیف میکند: «کسی که اینها را به عمل آوَرَد، به واسطۀ آنها حیات خواهد داشت.»
|
|
\v 6 امّا پارساییِ مبتنی بر ایمان میگوید: «در دل خود مگو ”کیست که به آسمان صعود کند؟“ » - یعنی تا مسیح را فرود آورد -
|
|
\v 7 یا «”کیست که به جهان زیرین نزول کند؟“ » - یعنی تا مسیح را از مردگان بازآورد.
|
|
\v 8 و در مقابل، چه میگوید؟ اینکه «این کلامْ نزدیکِ تو، در دهان تو، و در دل توست.» این همان کلامِ ایمان است که ما وعظ میکنیم،
|
|
\v 9 که اگر به زبان خود اعتراف کنی «عیسی خداوند است» و در دل خود ایمان داشته باشی که خدا او را از مردگان برخیزانید، نجات خواهی یافت.
|
|
\v 10 زیرا در دل است که شخص ایمان میآورد و پارسا شمرده میشود، و با زبان است که اعتراف میکند و نجات مییابد.
|
|
\v 11 چنانکه کتاب میگوید: «هر که بر او توکل کند، سرافکنده نشود.»
|
|
\v 12 زیرا میان یهود و یونانی تفاوتی نیست، چرا که همان خداوند، خداوندِ همه است و همۀ کسانی را که او را میخوانند، بهفراوانی برکت میدهد.
|
|
\v 13 زیرا «هر که نام خداوند را بخواند، نجات خواهد یافت.»
|
|
\v 14 امّا چگونه کسی را بخوانند که به او ایمان نیاوردهاند؟ و چگونه به کسی ایمان آورند که از او نشنیدهاند؟ و چگونه بشنوند، اگر کسی به آنان موعظه نکند؟
|
|
\v 15 و چگونه موعظه کنند، اگر فرستاده نشوند؟ چنانکه نوشته شده است: «چه زیباست پایهای کسانی که بشارت میآورند.»
|
|
\v 16 امّا همگان بشارت را نپذیرفتند، زیرا اِشعیا میگوید: «چه کسی، ای خداوند، پیام ما را باور کرده است؟»
|
|
\v 17 پس ایمان از شنیدنِ پیام سرچشمه میگیرد و شنیدنِ پیام، از طریق کلام مسیح میسّر میشود.
|
|
\v 18 امّا میپرسم: آیا نشنیدند؟ البته که شنیدند:
|
|
«آوازشان در سرتاسر زمین منتشر گردیده،
|
|
و کلامشان تا به کَرانهای جهان رسیده.»
|
|
\v 19 باز میپرسم: آیا اسرائیل آنچه را که شنید، درک نکرد؟ نخست، موسی میگوید:
|
|
«به واسطۀ آنها که قومی به حساب نمیآیند،
|
|
شما را به غیرت خواهم آورد؛
|
|
و به واسطۀ قومی نادان
|
|
خشم شما را بر خواهم انگیخت.»
|
|
\v 20 سپس، اِشعیا جسورانه میگوید:
|
|
«آنان که مرا نجسته بودند، مرا یافتند
|
|
و خویشتن را بر کسانی که مرا نطلبیده بودند، آشکار ساختم.»
|
|
\v 21 امّا دربارۀ اسرائیل میگوید:
|
|
«همۀ روز دستهای خود را دراز کردم
|
|
به سوی قومی نافرمان و گردنکش.»
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 11
|
|
\p
|
|
\v 1 پس میپرسم: آیا خدا قوم خود را رد کرده است؟ هرگز؛ زیرا من خود اسرائیلیام، از نسل ابراهیم و از قبیلۀ بِنیامین.
|
|
\v 2 خدا قوم خود را که از پیش شناخت، رد نکرده است. آیا نمیدانید کتاب دربارۀ ایلیا چه میگوید؟ دربارۀ اینکه او چگونه از دست قوم اسرائیل نزد خدا استغاثه کرد و گفت:
|
|
\v 3 «خداوندا، انبیای تو را کشته و مذبحهایت را ویران کردهاند. تنها من باقی ماندهام و حال قصد جان مرا نیز دارند.»
|
|
\v 4 امّا پاسخ خدا به او چه بود؟ اینکه «من برای خود هفت هزار تن باقی نگاه داشتهام که در برابر بَعَل زانو نزدهاند.»
|
|
\v 5 به همینسان، در زمان حاضر نیز باقیماندگانی هستند که از راه فیض انتخاب شدهاند.
|
|
\v 6 امّا اگر از راه فیض باشد، دیگر بر پایۀ اعمال نیست؛ وگرنه فیض دیگر فیض نیست. [امّا اگر از راه اعمال باشد، دیگر بر پایۀ فیض نیست؛ وگرنه عمل دیگر عمل نیست.]
|
|
\v 7 پس چه نتیجه میگیریم؟ اینکه اسرائیل آنچه را مشتاقانه در پی کسبش بود، به دست نیاورد. امّا برگزیدگان به دست آوردند و دیگران به سختدلی دچار شدند.
|
|
\v 8 چنانکه نوشته شده است:
|
|
«تا به امروز خدا روح رخوت به آنان داد
|
|
و چشمانی که نتوانند ببینند
|
|
و گوشهایی که نتوانند بشنوند.»
|
|
\v 9 و داوود میگوید:
|
|
«سفرۀ ایشان برایشان دام و تله باشد
|
|
و به سنگ لغزش و مکافات بدل گردد.
|
|
\v 10 چشمانشان تار شود تا نتوانند ببینند
|
|
و کمرهایشان همواره خمیده گردد.»
|
|
\v 11 باز میپرسم: آیا لغزیدند تا برای همیشه بیفتند؟ هرگز! بلکه با نافرمانی آنان، غیریهودیان از نجات بهرهمند شدند، تا در قوم اسرائیل غیرت پدید آید.
|
|
\v 12 امّا اگر نافرمانی آنها باعث غنای جهان گشت و شکستشان باعث غنای غیریهودیان، کامل شدن تعدادشان چه نتایج بس عظیمتری در پی خواهد داشت؟
|
|
\v 13 روی سخنم با شما غیریهودیان است. از آنجا که من رسول غیریهودیانم، به خدمت خود بسیار میبالم،
|
|
\v 14 با این امید که همنژادان خود را به غیرت آورم و برخی از آنان را نجات بخشم.
|
|
\v 15 زیرا اگر رد شدنِ ایشان به معنی آشتیِ جهان است، پذیرفتهشدنشان چه خواهد بود، جز حیات از مردگان؟
|
|
\v 16 اگر تکهای از تودۀ خمیر که به عنوان نوبر تقدیم میشود، مقدّس باشد، در این صورت، تمامی آن خمیر مقدّس است؛ و اگر ریشه مقدّس باشد، پس شاخهها نیز مقدّسند.
|
|
\v 17 و اگر برخی از شاخهها بریده شدند و تو که شاخۀ زیتون وحشی بودی در میان شاخههای دیگر به درخت زیتون پیوند شدی و اکنون از شیرۀ مقوّی ریشۀ آن تغذیه میکنی،
|
|
\v 18 بر آن شاخهها فخر مفروش. اگر چنین میکنی، به یاد داشته باش که تو حامل ریشه نیستی، بلکه ریشه حامل توست.
|
|
\v 19 شاید بگویی: «شاخهها بریده شدند تا من پیوند شوم.»
|
|
\v 20 راست میگویی. امّا آنها به علت بیایمانی بریده شدند و تو تنها به ایمانْ استواری. پس مغرور مباش بلکه بترس.
|
|
\v 21 زیرا اگر خدا بر شاخههای طبیعی شفقت نکرد، بر تو نیز شفقت نخواهد کرد.
|
|
\v 22 پس مهربانی و سختگیری خدا را در نظر داشته باش؛ سختگیری به کسانی که سقوط کردهاند، امّا مهربانی به تو، البته به این شرط که در مهربانی او ثابت بمانی؛ وگرنه تو نیز بریده خواهی شد.
|
|
\v 23 و اگر آنها نیز در بیایمانی ادامه ندهند، باز پیوند خواهند شد، زیرا خدا قادر است آنها را بار دیگر پیوند بزند.
|
|
\v 24 زیرا اگر تو از درختِ زیتونِ وحشی بریده شدی و برخلاف طبیعتت به درختِ زیتونِ آزاد پیوند گشتی، پس چقدر بیشتر شاخههای اصلی میتوانند به درخت زیتونی که از آن بریده شدند، پیوند شوند.
|
|
\v 25 ای برادران، نمیخواهم از این راز غافل باشید - مبادا خود را دانا بپندارید - که سختدلی بر بخشی از اسرائیل حکمفرما شده است، تا وقتی که شمار کامل غیریهودیان داخل گردند.
|
|
\v 26 و اینچنین تمامی اسرائیل نجات خواهد یافت. چنانکه نوشته شده است:
|
|
«رهاننده از صَهیون خواهد آمد
|
|
و بیدینی را از یعقوب بر خواهد انداخت.
|
|
\v 27 و این عهد من با ایشان خواهد بود
|
|
هنگامی که گناهانشان را بزدایم.»
|
|
\v 28 به لحاظ انجیل، بهخاطر شما، دشمناند؛ امّا به لحاظ گزینشِ الهی، بهخاطر پدران، محبوب خدایند.
|
|
\v 29 زیرا خدا هرگز عطایا و دعوت خود را بازپس نمیگیرد.
|
|
\v 30 درست همانگونه که شما زمانی نسبت به خدا نافرمان بودید، امّا اکنون در نتیجۀ نافرمانی ایشان رحمت یافتهاید،
|
|
\v 31 ایشان نیز اکنون نافرمان شدهاند تا در نتیجۀ رحمت خدا بر شما، [اکنون] بر ایشان نیز رحم شود.
|
|
\v 32 زیرا خدا همه را در بند نافرمانی نهاده، تا بر همگان رحمت کند.
|
|
\v 33 وه که چه ژرف است دولت و حکمت و علم خدا؛
|
|
تقدیرهای او کاوشناپذیر است
|
|
و راههایش درکناشدنی.
|
|
\v 34 «زیرا کیست که فکر خداوند را دانسته
|
|
و یا مشاور او بوده باشد؟»
|
|
\v 35 «چه کسی چیزی به خدا بخشیده
|
|
تا به او بازپس داده شود؟»
|
|
\v 36 زیرا همه چیز از او، و به واسطۀ او، و برای اوست.
|
|
او را تا ابد جلال باد. آمین.
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 12
|
|
\p
|
|
\v 1 پس ای برادران، در پرتو رحمتهای خدا، از شما استدعا میکنم که بدنهای خود را همچون قربانی زنده و مقدّس و پسندیدۀ خدا تقدیم کنید که عبادت معقول شما همین است.
|
|
\v 2 و دیگر همشکل این عصر مشوید، بلکه با نو شدن ذهن خود دگرگون شوید. آنگاه قادر به تشخیص ارادۀ خدا خواهید بود؛ ارادۀ نیکو، پسندیده و کامل او.
|
|
\v 3 زیرا به واسطۀ فیضی که به من عطا شده است، هر یک از شما را میگویم که خود را بیش از آنچه میباید، مپندارید، بلکه هر یک به فراخور میزان ایمانی که خدا به شما بخشیده است، واقعبینانه دربارۀ خود قضاوت کنید.
|
|
\v 4 زیرا همانگونه که هر یک از ما را بدنی واحد است که از اعضای بسیار تشکیل شده و کار همۀ این اعضا یکسان نیست،
|
|
\v 5 ما نیز که بسیاریم، در مسیح یک بدن را تشکیل میدهیم و هر یک، اعضای یکدیگریم.
|
|
\v 6 بر حسب فیضی که به ما بخشیده شده است، دارای عطایای گوناگونیم. اگر عطای کسی نبوّت است، آن را متناسب با ایمانش به کار گیرد.
|
|
\v 7 اگر خدمت است، خدمت کند. اگر تعلیم است، تعلیم دهد.
|
|
\v 8 اگر تشویق است، تشویق نماید. اگر کمک به نیازمندان است، با سخاوت چنین کند. اگر رهبری است، این کار را با جدیّت انجام دهد. و اگر رحم و شفقت به دیگران است، شادمانه به این کار مشغول باشد.
|
|
\v 9 محبت باید بیریا باشد. از بدی بیزار باشید و به آنچه نیکوست، سخت بچسبید.
|
|
\v 10 با محبتِ برادرانه سرسپردۀ هم باشید. در احترام گذاشتن به یکدیگر، از هم پیشی بگیرید.
|
|
\v 11 هیچگاه غیرت شما فروکش نکند؛ در روحْ شعلهور باشید و خداوند را خدمت کنید.
|
|
\v 12 در امیدْ شادمان، در سختیها شکیبا و در دعا ثابتقدم باشید.
|
|
\v 13 در رفع احتیاجات مقدسین سهیم شوید و میهماننواز باشید.
|
|
\v 14 برای کسانی که به شما آزار میرسانند، برکت بطلبید؛ برکت بطلبید و لعن نکنید!
|
|
\v 15 با کسانی که شادمانند، شادی کنید، و با کسانی که گریانند، بگریید.
|
|
\v 16 برای یکدیگر ارزش برابر قائل باشید! مغرور نباشید، بلکه با کسانی که از طبقات محرومند، معاشرت کنید. خود را برتر از دیگران مپندارید.
|
|
\v 17 به هیچکس به سزای بدی، بدی نکنید. دقّت کنید که آنچه را در نظر همگان پسندیده است، به جای آورید.
|
|
\v 18 اگر امکان دارد، تا آنجا که به شما مربوط میشود، با همه در صلح و صفا زندگی کنید.
|
|
\v 19 ای عزیزان، انتقام مگیرید، بلکه آن را به غضب خدا واگذارید. زیرا نوشته شده که «خداوند میگوید: ”انتقام از آن من است؛ من هستم که سزا خواهم داد.“»
|
|
\v 20 برعکس، «اگر دشمنت گرسنه است، به او خوراک بده! و اگر تشنه است، به او آب بنوشان! اگر چنین کنی، اخگرهای سوزان بر سرش خواهی انباشت.»
|
|
\v 21 مغلوب بدی مشو، بلکه بدی را با نیکویی مغلوب ساز.
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 13
|
|
\p
|
|
\v 1 هر کس باید تسلیمِ قدرتهای حاکم باشد، زیرا هیچ قدرتی جز از سوی خدا نیست. قدرتهایی که وجود دارند، از جانب خدا مقرر شدهاند.
|
|
\v 2 پس آن که بر علیه قدرتی عِصیان کند، در حقیقت علیه آنچه خدا مقرر کرده، عِصیان ورزیده است؛ و آنان که چنین میکنند، مجازات را برای خود میخرند.
|
|
\v 3 زیرا راستکِرداران از حکمرانان هراسی ندارند، امّا خلافکاران از آنها میترسند. آیا میخواهی از صاحبِ قدرت هراسی نداشته باشی؟ آنچه را که درست است، انجام بده که تو را تحسین خواهد کرد.
|
|
\v 4 زیرا خدمتگزار خداست تا به تو نیکویی کند. امّا اگر مرتکب کار خلاف شوی، بترس، زیرا شمشیر را بیجهت حمل نمیکند. او خدمتگزار خدا و مجری غضب است تا کسی را که مرتکب کار خلاف شده است، کیفر دهد.
|
|
\v 5 پس آدمی باید نه تنها برای پرهیز از غضب، بلکه به سبب وجدان خود نیز تسلیم قدرتها باشد.
|
|
\v 6 به همین سبب نیز مالیات میپردازید، زیرا صاحبان قدرت که تمامِ وقت خود را وقف کار حکومت میکنند، خدمتگزاران خدایند.
|
|
\v 7 دِین خود را به همگان ادا کنید: اگر مالیات است، مالیات بدهید؛ اگر خَراج است، خَراج بپردازید؛ اگر احترام است، احترام بگذارید؛ و اگر اکرام است، تکریم کنید.
|
|
\v 8 هیچ دِینی به کسی نداشته باشید جز اینکه یکدیگر را پیوسته محبت کنید. زیرا هر که به دیگری محبت کند، در واقع شریعت را به جا میآورد.
|
|
\v 9 زیرا احکامِ ’زنا مکن‘، ’قتل مکن‘، ’دزدی مکن‘، ’طمع مورز‘، و هر حکم دیگری که باشد، همه در این کلام خلاصه میشود که «همسایهات را همچون خویشتن محبت کن.»
|
|
\v 10 محبت، به همسایۀ خود بدی نمیکند؛ پس محبت تحقق شریعت است.
|
|
\v 11 و شما با آگاهی از این که در چه زمانی به سر میبرید، چنین کنید. زیرا هماکنون ساعتِ آن رسیده است که از خواب بیدار شوید، چرا که اکنون در مقایسه با زمانی که ایمان آوردیم، نجات ما نزدیکتر شده است.
|
|
\v 12 شبْ رو به پایان است و روز نزدیک شده است. پس بیایید اعمال تاریکی را به سویی نهیم و زرۀ نور را در بر کنیم.
|
|
\v 13 بیایید آنگونه رفتار کنیم که شایستۀ کسانی است که در روشناییِ روز به سر میبرند. پس اوقات خود را در بزمها و میگساری و هرزگی و عیاشی و جدال و حسد سپری نکنیم،
|
|
\v 14 بلکه عیسی مسیحِ خداوند را در بر کنید و در پی ارضای امیال نَفْس خود مباشید.
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 14
|
|
\p
|
|
\v 1 کسی را که ایمانش ضعیف است، بپذیرید، بیآنکه دربارۀ مسائل مورد تردید، حکم صادر کنید.
|
|
\v 2 ایمانِ یکی به او اجازه میدهد هر غذایی را بخورد، امّا دیگری که ایمانش ضعیف است، فقط سبزیجات میخورد.
|
|
\v 3 آن که همه چیز میخورد، نباید به آن که نمیخورد به دیدۀ تحقیر بنگرد؛ و آن که همه چیز نمیخورد، نباید آن کس را که هر غذایی را میخورد، محکوم کند. زیرا خدا او را پذیرفته است.
|
|
\v 4 تو کیستی که بر خدمتکار شخصی دیگر حکم میکنی؟ استوار ماندن یا فرو افتادن او به آقایش مربوط است. و او استوار هم خواهد ماند زیرا خداوند قادر است او را استوار گرداند.
|
|
\v 5 کسی یک روز را از دیگر روزها مقدّستر میشمارد؛ فردی دیگر، همۀ روزها را یکسان میپندارد. هر کس در ذهن خودش کاملاً متقاعد باشد.
|
|
\v 6 آن که روزی خاص را مهم میشمارد، برای خداوند چنین میکند. آن که میخورد، برای خداوند میخورد، زیرا خدا را شکر میگوید. و آن که از خوردن میپرهیزد، او نیز برای خداوند چنین میکند و خدا را شکر میگزارد.
|
|
\v 7 زیرا هیچیک از ما برای خود زندگی نمیکنیم و هیچیک از ما برای خود نمیمیریم.
|
|
\v 8 اگر زندگی میکنیم، برای خداوند است، و اگر میمیریم، آن نیز برای خداوند است. پس خواه زندگی کنیم، خواه بمیریم، از آنِ خداوندیم.
|
|
\v 9 مسیح نیز به همین سبب مرد و زنده شد تا خداوندِ زندگان و مردگان باشد.
|
|
\v 10 پس تو چرا برادر خود را محکوم میکنی؟ و تو چرا به برادر خود به دیدۀ تحقیر مینگری؟ زیرا همۀ ما در برابر مسند داوری خدا حاضر خواهیم شد.
|
|
\v 11 چرا که نوشته شده است:
|
|
«خداوند میگوید: به حیات خود قسم که
|
|
هر زانویی در برابر من خم خواهد شد
|
|
و هر زبانی به خدا اقرار خواهد کرد.»
|
|
\v 12 پس هر یک از ما حساب خود را به خدا باز خواهد داد.
|
|
\v 13 بنابراین، بیایید از این پس یکدیگر را محکوم نکنیم. به جای آن، تصمیم بگیرید که هیچ سنگ لغزش یا مانعی در راه برادر خود مگذارید.
|
|
\v 14 من در عیسای خداوند میدانم و متقاعد هستم که هیچ چیز به خودی خود نجس نیست. امّا اگر کسی چیزی را نجس میشمارد، برای او نجس خواهد بود.
|
|
\v 15 اگر با خوراکی که میخوری برادرت را دردمند میسازی، دیگر بر پایۀ محبت رفتار نمیکنی. با خوراک خود، برادر خویش را که مسیح بهخاطر او مرد، هلاک مساز.
|
|
\v 16 مگذارید در مورد آنچه شما نیکو میشمارید، بد گفته شود.
|
|
\v 17 زیرا پادشاهی خدا خوردن و نوشیدن نیست، بلکه پارسایی، سلامتی و شادی در روحالقدس است.
|
|
\v 18 هر که بدین طریق مسیح را خدمت کند، خدا را خشنود میسازد و پذیرفتۀ مردم نیز هست.
|
|
\v 19 پس بیایید آنچه را که موجب برقراری صلح و صفا و بنای یکدیگر میشود، دنبال کنیم.
|
|
\v 20 کار خدا را برای خوراک خراب مکن! همۀ خوراکها پاکند، امّا خوردن هر خوراکی که باعث لغزش دیگری شود، عملی است نادرست.
|
|
\v 21 بهتر آن است که از خوردن گوشت یا نوشیدن شراب یا انجام هر کار دیگر که باعث لغزش برادرت میشود، بپرهیزی.
|
|
\v 22 پس عقیدهات را دربارۀ این امور، بین خود و خدا نگاه دار. خوشا به حال کسی که بهخاطر آنچه نیکو میشمارد، خود را محکوم نمیکند.
|
|
\v 23 امّا کسی که دربارۀ خوردنِ خوراکی دچار تردید است، اگر آن را بخورد محکوم میشود، زیرا با ایمان نخورده است و آنچه از ایمان نباشد، گناه است.
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 15
|
|
\p
|
|
\v 1 ما که قوی هستیم، باید ناتوانیهای ضعیفان را متحمل شویم و در پی خشنودی خویش نباشیم.
|
|
\v 2 هر یک از ما باید همسایۀ خود را خشنود سازد، در آنچه برای او نیکو باشد و باعث بنایش شود.
|
|
\v 3 زیرا مسیح نیز در پی خشنودی خود نبود، چنانکه نوشته شده است: «توهینهای اهانتکنندگانِ تو بر من فرو افتاده.»
|
|
\v 4 زیرا آنچه در گذشته نوشته شده است، برای تعلیم ما بوده تا با پایداری و آن دلگرمی که کتب مقدّس میبخشد، امید داشته باشیم.
|
|
\v 5 اینک خدای بخشندۀ پایداری و دلگرمی به شما عطا کند که در انطباق با مسیحْ عیسی با یکدیگر همفکر باشید،
|
|
\v 6 تا یکدل و یکزبان، خدا یعنی پدر خداوند ما عیسی مسیح را تمجید کنید.
|
|
\v 7 پس همانگونه که مسیح شما را پذیرفت، شما نیز یکدیگر را بپذیرید تا خدا جلال یابد.
|
|
\v 8 زیرا به شما میگویم که مسیح برای نشان دادن امانت خدا، خدمتگزار یهودیان شد تا بر وعدههایی که به پدران داده شده بود، مُهر تأیید زند،
|
|
\v 9 و تا قومهای غیریهود، خدا را به سبب رحمتش تمجید کنند. چنانکه نوشته شده است:
|
|
«از این رو، تو را در میان قومها اقرار خواهم کرد،
|
|
و در وصف نام تو خواهم سرایید.»
|
|
\v 10 باز میگوید:
|
|
«ای قومها با قوم او شادمان باشید!»
|
|
\v 11 و نیز میگوید:
|
|
«ای همۀ قومها، خداوند را بستایید!
|
|
باشد که تمامی ملتها، تمجیدش کنند!»
|
|
\v 12 و اِشعیا نیز میگوید:
|
|
«ریشۀ یَسا پدیدار خواهد شد،
|
|
هم او که برای حکمرانی بر قومها بر خواهد خاست؛
|
|
به اوست که قومها امید خواهند بست.»
|
|
\v 13 اینک خدای امید، شما را از کمال شادی و آرامش در ایمان آکنده سازد تا با قدرت روحالقدس، سرشار از امید باشید.
|
|
\v 14 ای برادران، من خودْ این اطمینان را دارم که شما خود از نیکویی مملو، و از معرفت کامل برخوردارید و به پندگفتن به یکدیگر نیز توانایید.
|
|
\v 15 با وجود این، جسارت کرده، در باب موضوعاتی چند به شما نوشتم، تا آنها را یادآورتان گردم، زیرا خدا این فیض را به من بخشیده است
|
|
\v 16 که خدمتگزار مسیحْ عیسی برای غیریهودیان باشم و خدمتِ کهانتِ اعلامِ انجیلِ خدا را به انجام رسانم، تا غیریهودیان هدیهای مقبول به درگاه خدا باشند که توسط روحالقدس تقدیس شده است.
|
|
\v 17 پس در مسیحْ عیسی به خدمت خود به خدا افتخار میکنم.
|
|
\v 18 زیرا به خود اجازه نمیدهم از چیزی سخن بگویم، جز آنچه مسیح برای اطاعت غیریهودیان از طریق من به انجام رسانیده است، چه به وسیلۀ سخنان و چه از طریق کارهایم.
|
|
\v 19 او این را به نیروی آیات و معجزات، یعنی به نیروی روح خدا انجام داده است، آنگونه که از اورشلیم تا ایلیریکوم دور زده، به انجیل مسیح به کمال، بشارت دادم.
|
|
\v 20 آرزویم همواره این بوده است که در جایی بشارت دهم که مسیح شناخته نشده، تا بر بنیادی که دیگری نهاده است، بنا نگذاشته باشم،
|
|
\v 21 بلکه چنانکه نوشته شده است:
|
|
«آنان که از او بیخبر بودند، خواهند دید
|
|
و کسانی که نشنیده بودند، درک خواهند کرد.»
|
|
\v 22 به همین سبب، بارها از آمدن نزد شما بازداشته شدهام.
|
|
\v 23 امّا اکنون که در این مناطق، دیگر جایی برای کار من باقی نمانده، و از آنجا که سالهاست مشتاق آمدن نزد شما هستم،
|
|
\v 24 امید دارم سر راهم به اسپانیا، به دیدار شما بیایم تا پس از آنکه چندی از مصاحبت شما بهرهمند شدم، مرا در سفر به آنجا یاری دهید.
|
|
\v 25 در حال حاضر آهنگِ اورشلیم دارم تا مقدسین را در آنجا خدمت کنم،
|
|
\v 26 زیرا کلیساهای مقدونیه و اَخائیه را پسند آمد که برای تنگدستانِ مقدسینِ اورشلیم کمک مالی بفرستند.
|
|
\v 27 آنها خود به انجام این کار رغبت داشتند؛ و در واقع مدیون آنها نیز بودند، زیرا اگر غیریهودیان در برکات روحانی یهودیان شریک شدند، آنها نیز به نوبۀ خود این دِین را به یهودیان دارند که با دارایی مادی خود، ایشان را خدمت کنند.
|
|
\v 28 بنابراین، چون این کار را به انجام رسانم و مطمئن شوم که آنان این ثمره را دریافت کردهاند، با گذر از نزد شما، رهسپار اسپانیا خواهم شد.
|
|
\v 29 میدانم که وقتی نزد شما بیایم، با برکت کامل مسیح خواهم آمد.
|
|
\v 30 ای برادران، بهخاطر خداوند ما عیسی مسیح و محبت روح، از شما استدعا دارم که برای من به درگاه خدا دعا کنید، و با این کار در مجاهدۀ من شریک باشید.
|
|
\v 31 دعا کنید از گزند بیایمانانِ یهودیه جان سالم به در برم و خدمتم در اورشلیم نزد مقدسینِ آنجا پذیرفته آید.
|
|
\v 32 آنگاه به خواست خدا میتوانم با شادی نزد شما بیایم تا در کنار شما تجدیدقوا کنم.
|
|
\v 33 خدای صلح و سلامت همراه همگی شما باشد. آمین.
|
|
|
|
\s5
|
|
\c 16
|
|
\p
|
|
\v 1 خواهرمان فیبی را به شما معرفی میکنم. او از خادمان کلیسای شهر کِنخْریه است.
|
|
\v 2 او را در خداوند، آنگونه که شایستۀ مقدسین است، بپذیرید و از هیچ کمکی که از شما بخواهد دریغ مورزید، زیرا او به بسیاری، از جمله خود من، کمک فراوان کرده است.
|
|
\v 3 به پْریسکیلا و آکیلا، همکاران من در مسیحْ عیسی، سلام برسانید.
|
|
\v 4 آنان جان خود را بهخاطر من به خطر انداختند، و نه تنها من، بلکه همۀ کلیساهای غیریهودیان از آنان سپاسگزارند.
|
|
\v 5 همچنین به کلیسایی که در خانۀ آنها بر پا میشود، درود برسانید. به دوست عزیزم اِپینِتوس سلام برسانید، که نوبر کسانی است که در آسیا به مسیح گرویدند.
|
|
\v 6 مریم را که برای شما زحمت بسیار کشید، سلام گویید.
|
|
\v 7 به خویشاوندان من، آندْرونیکوس و یونیاس که با من در زندان بودند، سلام برسانید. آنان در میان رسولان، از چهرههای برجستهاند که پیش از من در مسیح بودهاند.
|
|
\v 8 به آمپْلیاتوس که او را در خداوند دوست میدارم، سلام برسانید.
|
|
\v 9 به همکارمان در مسیح، اوربانوس، و دوست عزیزم، اِستاخیس، سلام دهید.
|
|
\v 10 به آپِلیس که امتحان خود را در مسیح پس داده، سلام برسانید. به افراد خاندان آریستوبولُس سلام گویید.
|
|
\v 11 به خویش من هیرودیون و نیز به آن اعضای خاندان نارکیسوس که در خداوند هستند، سلام برسانید.
|
|
\v 12 به تْریفینا و تْریفوسا، بانوانی که سختکوشانه در خداوند کار میکنند، و نیز به دوست عزیزم پِرسیس، بانوی دیگری که در خداوند بسیار تلاش میکند، سلام دهید.
|
|
\v 13 به روفُس که در خداوند برگزیده است، و به مادر او که در حق من نیز مادری کرده، سلام برسانید.
|
|
\v 14 به آسینکْریتوس، فْلِگون، هِرماس، پاتْروباس و هِرمِس و برادران دیگری که با ایشان هستند، سلام گویید.
|
|
\v 15 به فیلولوگوس، یولیا، نیریاس و خواهرش، و به اولیمپاس و همۀ مقدسینی که همراه ایشانند، سلام برسانید.
|
|
\v 16 یکدیگر را با بوسهای مقدّس سلام گویید. همۀ کلیساهای مسیح به شما درود میفرستند.
|
|
\v 17 ای برادران، میخواهم از شما استدعا کنم مراقب آن کسان باشید که عامل جداییاند و در راه شما مانع ایجاد میکنند و با تعلیمی که شما یافتهاید، مخالفت میورزند؛ از آنان دوری کنید،
|
|
\v 18 زیرا اینگونه اشخاص خداوند ما مسیح را خدمت نمیکنند، بلکه در پی ارضای شکم خویشند و با سخنانی زیبا و تملّقآمیز بر افکار سادهلوحان تأثیر گذاشته، آنان را میفریبند.
|
|
\v 19 آوازۀ اطاعت شما در میان همگان پیچیده است؛ بنابراین، از بابت شما بسیار شادمانم. امّا از شما میخواهم در قبال آنچه نیکوست حکیم، و در قبال آنچه بد است، ساده باشید.
|
|
\v 20 خدای صلح و سلامت بهزودی شیطان را زیر پاهای شما لِه خواهد کرد.
|
|
فیض خداوند ما عیسی همراه شما باد.
|
|
\v 21 همکارم تیموتائوس به شما سلام میگوید. خویشاوندان من لوکیوس، یاسون و سوسیپاتِروس نیز برای شما سلام میفرستند.
|
|
\v 22 من، تِرتیوس، کاتب این نامه، در خداوند به شما سلام میگویم.
|
|
\v 23 گایوس که مهماننوازیِ او شامل حال من و تمامی اعضای کلیسای اینجا شده است، برای شما سلام میفرستد.
|
|
اِراستوس که خزانهدار شهر است، و برادر ما کوآرتوس برای شما سلام دارند.
|
|
\v 24 [«فیض خداوند ما عیسی مسیح با همگی شما باد. آمین».]
|
|
\v 25 اکنون او را که قادر است شما را مطابق با انجیل من و موعظۀ پیام عیسی مسیح استوار گرداند - یعنی مطابق با مکاشفۀ رازی که از ایام ازل مخفی داشته شده بود،
|
|
\v 26 امّا اکنون بر مبنای نوشتههای انبیا مکشوف گردیده و به حکم خدای سرمدی، به جهت اطاعت ایمان، به همۀ قومها شناسانیده شده است -
|
|
\v 27 هم او را که یگانه خدای حکیم است، به واسطۀ عیسی مسیح تا به ابد جلال باد! آمین.
|