1639 lines
126 KiB
Plaintext
1639 lines
126 KiB
Plaintext
\id ISA Unlocked Literal Bible
|
||
\ide UTF-8
|
||
\h Bookname
|
||
\toc1 Bookname
|
||
\toc2 Bookname
|
||
\toc3 isa
|
||
\mt1 Bookname
|
||
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 1
|
||
\p
|
||
\v 1 رؤیای اِشعیا پسر آموص، که آن را در زمان عُزّیا، یوتام، آحاز و حِزِقیا، پادشاهان یهودا، دربارۀ یهودا و اورشلیم دید.
|
||
\v 2 ای آسمان بشنو! و ای زمین گوش فرا ده!
|
||
\v 3 گاوْ صاحبِ خویش را میشناسد،
|
||
\v 4 وای بر امت خطاکار،
|
||
\v 5 چرا باز مضروب شوید؟
|
||
\v 6 از کف پا تا فرق سر،
|
||
\v 7 سرزمین شما ویران گشته
|
||
\v 8 دختر صَهیون
|
||
\v 9 اگر خداوندِ لشکرها
|
||
\v 10 ای حکمرانان سُدوم،
|
||
\v 11 خداوند میگوید:
|
||
\v 12 آنگاه که میآیید تا به حضورم حاضر شوید،
|
||
\v 13 هدایای باطل، دیگر میاورید؛
|
||
\v 14 جان من از مراسم ماهِ نو و اعیاد مقرر شما بیزار است؛
|
||
\v 15 آنگاه که دستانتان را به دعا دراز میکنید،
|
||
\v 16 خویشتن را بشویید و طاهر سازید؛
|
||
\v 17 نیکوکاری بیاموزید،
|
||
\v 18 «خداوند میگوید:
|
||
\v 19 اگر راغب باشید و گوش فرا دهید،
|
||
\v 20 اما اگر ابا نموده، عِصیان ورزید،
|
||
\v 21 دریغا که شهر امین،
|
||
\v 22 نقرۀ تو به زنگار بدل گشته
|
||
\v 23 حاکمانت شورشگرند و
|
||
\v 24 بنابراین، خداوندگار، خداوند لشکرها، قدیر اسرائیل، چنین میفرماید:
|
||
\v 25 دست خود را بر ضد تو خواهم گردانید
|
||
\v # و زنگارِ تو را چونان با قلیاب
|
||
\v 26 داورانِ تو را همچون نخست،
|
||
\v 27 صَهیون به انصاف فدیه داده خواهد شد،
|
||
\v 28 اما عِصیانگران و گنهکاران با هم نابود خواهند شد،
|
||
\v 29 زیرا شما
|
||
\v 30 آری، شما مانند بلوطی پژمردهبرگ،
|
||
\v 31 مرد زورمندْ خاشاک، و عملش جَرَقۀ آتش خواهد بود؛
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 2
|
||
\p
|
||
\v 1 این است کلامی که اِشعیا فرزند آموص دربارۀ یهودا و اورشلیم دید:
|
||
\v 2 در ایام آخر واقع خواهد شد
|
||
\v 3 قومهای بسیار آمده، خواهند گفت:
|
||
\v 4 او در میان ملل داوری خواهد کرد
|
||
\v 5 ای خاندان یعقوب بیایید
|
||
\v 6 تو قوم خود را ترک کردهای،
|
||
\v 7 سرزمین ایشان از نقره و طلا پر گشته،
|
||
\v 8 سرزمینشان پر از بتهای بیارزش است؛
|
||
\v 9 پس آدمی خوار میگردد،
|
||
\v 10 از خوفِ خداوند،
|
||
\v 11 نگاههای تکبرآمیز انسان به زیر کشیده خواهد شد،
|
||
\v 12 زیرا خداوندِ لشکرها را روزی است
|
||
\v 13 بر ضد همۀ سروهای بلند و رفیع لبنان،
|
||
\v 14 بر ضد همۀ کوههای سر به فلک کشیده،
|
||
\v 15 بر ضد هر برج سربلند،
|
||
\v 16 بر ضد همۀ کشتیهای تَرشیش،
|
||
\v # و تمامی زورقهای
|
||
\v 17 تکبر انسان پست خواهد شد،
|
||
\v 18 و بتهای بیارزش بهکلّ از میان خواهند رفت.
|
||
\v 19 مردمان از خوف خداوند و از کبریایی جلالش،
|
||
\v 20 در آن روز آدمیان بتهای نقره و طلای خویش را
|
||
\v 21 تا از خوف خداوند و از کبریایی جلال او،
|
||
\v 22 شما از انسانی که نَفَس او در بینیاش است، دست برکشید!
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 3
|
||
\p
|
||
\v 1 اکنون خداوندگار، خدای لشکرها،
|
||
\v 2 همچنین دلاوران و جنگاوران را،
|
||
\v 3 سرداران پنجاهها و صاحبمنصبان را،
|
||
\v 4 من پسران جوان را بر ایشان حاکم خواهم ساخت،
|
||
\v 5 قوم بر یکدیگر ظلم خواهند کرد،
|
||
\v 6 هر کس در خانۀ پدری
|
||
\v 7 اما او در آن روز فریاد بر خواهد آورد:
|
||
\v 8 زیرا اورشلیم میلغزد،
|
||
\v 9 حالت چهرۀ ایشان بر ضدشان شهادت میدهد؛
|
||
\v 10 پارسایان را گویید که ایشان را سعادتمندی خواهد بود،
|
||
\v 11 وای بر شریران، که بلا در انتظارشان است،
|
||
\v 12 و اما قوم من - کودکان بر آنان ستم میکنند،
|
||
\v 13 خداوند در مقام اعلامجرم برخاسته،
|
||
\v 14 خداوند بر ضد مشایخ و حاکمان قوم خود به محاکمه داخل میشود:
|
||
\v 15 شما را چه که قوم مرا لِه کنید
|
||
\v 16 خداوند میفرماید:
|
||
\v # و بر پاهای خویش زنگولهها
|
||
\v 17 بنابراین، خداوند فرق سَرِ دختران صَهیون را کَچَل خواهد کرد،
|
||
\v 18 در آن روز، خداوندگار زیورآلات را از ایشان خواهد گرفت: زنگولهها، پیشانیبندها، گردنبندهای هلالی،
|
||
\v 19 گوشوارهها، النگوها، روبندها،
|
||
\v 20 دستارها، بازوبندها، کمربندها، عطردانها، طلسمها،
|
||
\v 21 انگشتریها، حلقههای بینی،
|
||
\v 22 لباسهای نفیس، رداها، شالها، کیفها،
|
||
\v 23 آینهها، جامههای کتان لطیف و کلاهها و بُرقَعها را.
|
||
\v 24 به جای عطریات، بوی تعفن خواهد بود؛
|
||
\v # و به جای زیبایی، داغ ننگ.
|
||
\v 25 مردانت به شمشیر خواهند افتاد،
|
||
\v 26 دروازههای صَهیون شیون و ماتم خواهند کرد،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 4
|
||
\p
|
||
\v 1 در آن روز هفت زن
|
||
\v 2 در آن روز شاخۀ خداوند زیبا و پرجلال خواهد بود، و میوۀ زمین مایۀ فخر و مباهات رهایییافتگان اسرائیل خواهد گشت.
|
||
\v 3 و هر که در صَهیون بر جا مانَد و در اورشلیم باقی بماند، مقدس خوانده خواهد شد، هر آن کس که در اورشلیم برای حیات مقرر شده باشد.
|
||
\v 4 در آن زمان خداوندگار نجاستِ دختران صَهیون را خواهد شست و لکههای خون اورشلیم را به روح داوری و روح آتشین از میان آن خواهد زدود.
|
||
\v 5 آنگاه خداوند بر فراز کوه صَهیون و بر فراز محفلهایش، در روزْ ابر و دود و در شبْ آتشِ مشتعل خواهد آفرید؛ و بر فراز تمامی جلال آن، پوششی خواهد بود،
|
||
\v 6 که سایهبان به جهت گرمای روز و پناهگاه و سرپناه به جهت توفان و باران خواهد بود.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 5
|
||
\p
|
||
\v 1 بگذارید سرود عاشقانۀ خویش را برای محبوبم بسرایم،
|
||
\v 2 او زمینِ آن را کند و آن را از سنگها زُدود،
|
||
\v 3 حال ای ساکنان اورشلیم و مردمان یهودا،
|
||
\v 4 برای تاکستان من دیگر چه میشد کرد، که در آن نکردم؟
|
||
\v 5 حال به شما میگویم
|
||
\v 6 آن را ویرانهای خواهم ساخت
|
||
\v 7 آری، تاکستانِ خداوندِ لشکرها خاندان اسرائیل است،
|
||
\v 8 وای بر شما که خانه بر خانه
|
||
\v 9 خداوندِ لشکرها در گوش من گفت:
|
||
\v 10 از ده جریب
|
||
\v # و از یک حومِر
|
||
\v 11 وای بر آنان که سحرگاهان برمیخیزند
|
||
\v 12 در بزمهای ایشان بربط و چنگ است،
|
||
\v 13 بنابراین، قوم من به سبب عدم معرفت
|
||
\v 14 از این رو هاویه گلوی خود را گشادتر کرده،
|
||
\v 15 مردمان خم خواهند شد،
|
||
\v 16 اما خداوندِ لشکرها به انصافْ متعال خواهد بود،
|
||
\v 17 آنگاه گوسفندان خواهند چرید، چنانکه در چراگاههای خویش،
|
||
\v # و برهها
|
||
\v 18 وای بر آنان که شرارت را به ریسمانهای دروغ،
|
||
\v 19 که میگویند: «بگذارید خدا تعجیل کند
|
||
\v 20 وای بر کسانی که بدی را نیکی
|
||
\v 21 وای بر کسانی که در چشم خود حکیمند
|
||
\v 22 وای بر آنان که پهلوانند، اما در شرابخواری!
|
||
\v 23 که مجرمان را به رشوه تبرئه میکنند
|
||
\v 24 از این رو همانگونه که زبانههای آتش کاه را فرو میبلعد
|
||
\v 25 بنابراین، خشم خداوند بر قوم خویش افروخته میشود
|
||
\v 26 بیرقی برای قومهای دوردست بر پا خواهد داشت،
|
||
\v 27 اَحَدی از ایشان خسته نیست، و احدی نمیلغزد؛
|
||
\v 28 تیرهای ایشان تیز است
|
||
\v 29 غُرش ایشان همچون غرش شیر است،
|
||
\v 30 در آن روز بر آن خواهند غرید،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 6
|
||
\p
|
||
\v 1 در سالی که عُزّیای پادشاه درگذشت، خداوند را دیدم که بر تختی بلند و رفیع نشسته بود و دامنِ ردایش معبد را پر ساخته بود.
|
||
\v 2 بر فراز او سَرافین
|
||
\v 3 هر یک از آنها به دیگری ندا در داده، میگفت:
|
||
\v 4 پایههای آستانه از آوای او که ندا میکرد میلرزید و خانه از دود آکنده بود.
|
||
\v 5 پس گفتم: «وای بر من که هلاک شدهام! زیرا که مردی ناپاک لب هستم و در میان قومی ناپاک لب ساکنم، و چشمانم پادشاه، خداوند لشکرها را دیده است!»
|
||
\v 6 آنگاه یکی از سَرافین پروازکنان نزد من آمد. او در دست خود اَخگری داشت که با انبُر از مذبح برگرفته بود.
|
||
\v 7 با آن دهانم را لمس کرد و گفت: «هان، این لبانت را لمس کرده است؛ تقصیرت رفع شده و گناهت کفاره گشته است.»
|
||
\v 8 آنگاه آوای خداوندگار را شنیدم که میگفت: «کِه را بفرستم و کیست که برای ما برود؟» گفتم: «لبیک؛ مرا بفرست!»
|
||
\v 9 فرمود: «برو و به این قوم بگو:
|
||
\v 10 دل این قوم را سخت ساز،
|
||
\v # و بازگشت کرده، شفا یابند.»
|
||
\v 11 آنگاه پرسیدم: «خداوندگارا، تا به کِی؟»
|
||
\v 12 تا آنگاه که خداوند آدمیان را دور سازد،
|
||
\v 13 حتی اگر یکدهم در آن باقی مانند،
|
||
\v # دیگر بار سوخته
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 7
|
||
\p
|
||
\v 1 در ایام آحاز، پسر یوتام پسر عُزّیا، پادشاه یهودا، رِصین پادشاه اَرام و فِقَح پسر رِمَلیا پادشاه اسرائیل به اورشلیم برآمدند تا با آن بجنگند، اما نتوانستند بر آن حمله آورند.
|
||
\v 2 چون به خاندان داوود خبر رسید که اَرام با اِفرایِم متفق شده است، دل آحاز
|
||
\v 3 آنگاه خداوند به اِشعیا گفت: «تو و پسرت شِعاریاشوب
|
||
\v 4 و به او بگویید: ”مراقب باش، آرام بگیر و مترس! دلت به سبب این دو کُندۀ نیمسوختۀ دودافشان، یعنی به سبب خشم آتشین رِصین و اَرام و پسر رِمَلیا، ضعف به هم نرساند.
|
||
\v 5 زیرا اَرام، اِفرایِم و پسر رِمَلیا، به جهت زیان رساندن به تو تدبیر کرده، میگویند:
|
||
\v 6 «بیایید بر ضد یهودا برآییم و آن را فتح کرده، برای خود تسخیر نماییم و پسر طَبِئیل را در آن به پادشاهی نصب کنیم،»
|
||
\v 7 اما خداوندگارْ یهوه میفرماید:
|
||
\v 8 زیرا نهایت قدرت اَرام، دمشق است
|
||
\v 9 زیرا نهایت قدرت اِفرایِم، سامِرِه است
|
||
\v 10 و خداوند بار دیگر آحاز را خطاب کرده، گفت:
|
||
\v 11 «از یهوه خدایت نشانهای برای خود طلب کن؛ خواه ژرف به ژرفای هاویه، خواه بلند به بلندی آسمانها.»
|
||
\v 12 اما آحاز گفت: «نخواهم طلبید و خداوند را نخواهم آزمود.»
|
||
\v 13 آنگاه اِشعیا گفت: «پس ای خاندان داوود، این را بشنوید! آیا کافی نیست که انسانها را به ستوه آوردهاید که حال میخواهید خدای مرا نیز به ستوه آورید؟
|
||
\v 14 بنابراین خود خداوندگار به شما نشانهای خواهد داد: اینک باکره آبستن شده، پسری خواهد زاد و او را عِمانوئیل
|
||
\v 15 او خامه و عسل خواهد خورد تا آنگاه که دوری جستن از بدی و اختیار کردن خوبی را بداند.
|
||
\v 16 اما پیش از آنکه پسر دوری جُستن از بدی و اختیار کردن خوبی را بداند، سرزمینی که شما از دو پادشاهِ آن هراسانید، متروک خواهد شد.
|
||
\v 17 خداوند بر تو و بر قوم تو و بر خاندانت چنان روزهایی خواهد آورد که از زمان جدا شدن اِفرایِم از یهودا تا به حال نیامده باشد، یعنی روزهای پادشاه آشور را.»
|
||
\v 18 در آن روز خداوند برای مگسهایی که در انتهای نهرهای مصرند، و نیز برای زنبورهایی که در سرزمین آشورند، صفیر خواهد زد،
|
||
\v 19 و آنها جملگی برآمده، در وادیهای پرشیب و شکافِ صخرهها، و بر همۀ خاربوتهها و تمام آبگیرها
|
||
\v 20 در آن روز خداوندگار بهوسیلۀ تیغی که از ماورای نهر
|
||
\v 21 در آن روز، هر کس یک گاو جوان و دو گوسفند زنده نگاه خواهد داشت،
|
||
\v 22 و از فراوانی شیری که میدهند، خامه خواهد خورد، زیرا هر که در این سرزمین باقی مانده باشد، خامه و عسل خواهد خورد.
|
||
\v 23 در آن روز، هر مکانی که در آن هزار مُو به ارزش هزار مثقال
|
||
\v 24 مردم با تیر و کمان به آنجا خواهند رفت، زیرا که زمین یکسره از خار و خَس پوشیده خواهد بود.
|
||
\v 25 و امّا در خصوص تمامی کوههایی که زمانی بر آن بیل زده میشد، شما از ترس خار و خَس به آنجا پا نخواهید نهاد، بلکه در آنجا چارپایان رها خواهند شد و گوسفندان آن را پایمال خواهند کرد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 8
|
||
\p
|
||
\v 1 آنگاه خداوند مرا گفت: «لوحی بزرگ برگیر و با قلمی معمولی بر آن بنویس، ’مَهیرشَلالهاشبَز.‘
|
||
\v 2 و من شهود امین یعنی اوریای کاهن و زکریا فرزند یِبِرِکیا را به جهت خود برای شهادت میگیرم.»
|
||
\v 3 و من با نبیه همبستر شدم، و او آبستن شده پسری بزاد. و خداوند به من گفت: «او را ’مَهیرشَلالهاشبَز‘ بنام.
|
||
\v 4 زیرا پیش از آنکه کودک بتواند ’پدرم‘ و ’مادرم‘ بگوید، ثروت دمشق و غنائم سامِرِه را نزد پادشاه آشور به تاراج خواهند برد.»
|
||
\v 5 و خداوند بار دیگر مرا خطاب کرده، گفت:
|
||
\v 6 «از آنجا که این قوم آبهای شیلواَخ را که به ملایمت روانند رد کردهاند، و از رِصین و پسر رِمَلیا شادمانند،
|
||
\v 7 پس هان خداوندگار، آبهای نیرومند و فراوان نهر،
|
||
\v 8 و به جانب یهودا پیشروی خواهد کرد و سیلان کرده، تا به گردن خواهد رسید، و بالهای گشودهاش تمامی پهنۀ سرزمین تو را، ای عِمانوئیل، پر خواهد ساخت.»
|
||
\v 9 ای قومها، گرد هم آیید
|
||
\v 10 با هم مشورت کنید، اما باطل خواهد شد!
|
||
\v # زیرا خدا با ماست.
|
||
\v 11 براستی خداوند در حالی که دست نیرومندش بر من بود، با من سخن گفت و مرا هشدار داد که از راه این مردمان پیروی نکنم. و گفت:
|
||
\v 12 «هرآنچه را این قوم دسیسه میخوانند، شما دسیسه مخوانید؛ از آنچه آنان میترسند، شما مترسید، و در هراس مباشید.
|
||
\v 13 آن که باید مقدس شمارید، خداوند لشکرها است؛ اوست که باید از او بترسید، و اوست که باید از او در هراس باشید.
|
||
\v 14 او برای شما
|
||
\v 15 بسیاری از آن لغزش خواهند خورد؛ خواهند افتاد و صدمه خواهند دید، و به دام افتاده، گرفتار خواهند شد.»
|
||
\v 16 شهادت را به هم بپیچ، و شریعت را در میان شاگردانم مُهر و موم کن.
|
||
\v 17 من برای خداوند، که روی خود را از خاندان یعقوب پوشانیده است، انتظار خواهم کشید، و بر او امید خواهم بست.
|
||
\v 18 اینک من و فرزندانی که خداوند به من داده است، از جانب خداوند لشکرها که در کوه صَهیون ساکن است، به جهت اسرائیل نشانه و علامت هستیم.
|
||
\v 19 پس چون شما را گویند: «از احضارکنندگان ارواح و جادوگرانی که جیک جیک میکنند و وِرد میخوانند، سؤال کنید،» آیا قوم نباید از خدای خود سؤال کنند؟ آیا برای زندگان باید از مردگان سؤال کرد؟
|
||
\v 20 به شریعت و به شهادت روی نمایید! اگر مطابق این کلام سخن نگویند، ایشان را طَلیعهای نیست.
|
||
\v 21 آنان گرسنه و در سختی بسیار در زمین خواهند گشت. هنگامی که گرسنه شوند، خشمگینانه به بالا خواهند نگریست و پادشاه و خدایشان را لعن خواهند کرد.
|
||
\v 22 و به زمین نظر خواهند کرد و اینک تنگی و تاریکی و ظلمتِ اندوه خواهد بود، و به تاریکی غلیظ افکنده خواهند شد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 9
|
||
\p
|
||
\v 1 اما برای آن که در اندوه بود، دیگر ظلمت نخواهد بود. او در گذشته سرزمین زِبولون و نَفتالی را خوار ساخت، اما در زمان آینده، راه دریا، سرزمین فراسوی اردن، و جَلیلِ ملتها را جلال خواهد بخشید.
|
||
\v 2 مردمی که در تاریکی گام برمیداشتند،
|
||
\v 3 تو قوم را پُرشمار ساختی
|
||
\v 4 زیرا تو مانند روز شکست مِدیان،
|
||
\v 5 زیرا هر چکمۀ جنگاوران در غوغای کارزار،
|
||
\v 6 زیرا که برای ما کودکی زاده
|
||
\v 7 افزونی فرمانروایی و صلح او را پایانی نخواهد بود،
|
||
\v 8 خداوندگار بر ضد یعقوب کلامی فرستاده است،
|
||
\v 9 تمامی قوم آن را خواهند دانست،
|
||
\v 10 «خشتها فرو افتاده است،
|
||
\v 11 از این رو خداوند دشمنان رِصین را بر ضد آنان برمیافرازد،
|
||
\v 12 اَرامیان از شرق و فلسطینیان از غرب،
|
||
\v 13 اما قوم نزد آن که ایشان را زده، بازگشت نکردهاند،
|
||
\v 14 پس خداوند در یک روز هم سَر و هم دُم را از اسرائیل خواهد برید،
|
||
\v 15 مشایخ و اشراف ’سَر‘ هستند،
|
||
\v 16 راهنمایان این قوم آنان را گمراه میسازند،
|
||
\v 17 از این رو خداوند از جوانان ایشان خشنود نیست،
|
||
\v 18 زیرا که شرارت همچون آتش میسوزاند
|
||
\v 19 از خشم خداوند لشکرها زمین سوخته میشود،
|
||
\v 20 در جانب راست فرو میبلعند،
|
||
\v # هر کس گوشت فرزند
|
||
\v 21 مَنَسی اِفرایِم را فرو میبلعد و اِفرایِم مَنَسی را،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 10
|
||
\p
|
||
\v 1 وای بر آنان که احکام ناعادلانه وضع میکنند،
|
||
\v 2 تا بینوایان را از حقشان محروم کنند،
|
||
\v 3 پس شما در روز بازخواست چه خواهید کرد،
|
||
\v 4 غیر از آنکه چون اسیران خم شوید،
|
||
\v 5 وای بر آشور، که عصای خشم من است،
|
||
\v 6 او را بر ضد قوم خدانشناس میفرستم،
|
||
\v 7 اما او قصدِ این ندارد،
|
||
\v 8 زیرا میگوید: «آیا سرداران من جملگی پادشاهان نیستند؟
|
||
\v 9 آیا کَلنو همچون کَرکِمیش نیست،
|
||
\v 10 چنانکه دست من بر ممالکِ بتهای بیارزش استیلا یافت،
|
||
\v 11 آری، چنانکه با سامِرِه و بتهای بیارزش آن عمل کردم،
|
||
\v 12 پس چون خداوندگار کار خویش را به تمامی با کوه صَهیون و اورشلیم به پایان بَرَد، پادشاه آشور را به سبب تکبر دلش و غروری که از چشمان او میبارد، مجازات خواهد کرد.
|
||
\v 13 زیرا میگوید:
|
||
\v 14 چنانکه کسی دست خود را به آشیانهای دراز میکند،
|
||
\v 15 آیا تَبَر بر کسی که آن را به کار میبرد فخر میفروشد،
|
||
\v 16 بنابراین خداوندگار، خداوندِ لشکرها،
|
||
\v 17 نور اسرائیل آتشی خواهد شد،
|
||
\v 18 شکوه جنگل و مزارع حاصلخیزش،
|
||
\v 19 و باقیماندگان درختان جنگلش چنان کمشمار خواهند بود
|
||
\v 20 در آن روز باقیماندگان اسرائیل
|
||
\v 21 و باقیماندگانی، یعنی باقیماندگان یعقوب،
|
||
\v 22 زیرا هرچند قوم تو، ای اسرائیل، مانند شنهای دریا باشند،
|
||
\v 23 زیرا خداوندگار، خداوندِ لشکرها،
|
||
\v 24 بنابراین خداوندگار، خداوندِ لشکرها میفرماید:
|
||
\v 25 زیرا پس از اندک ایامی، خشم من پایان خواهد یافت
|
||
\v 26 خداوندِ لشکرها شلاقی بر ایشان بر خواهد انگیخت،
|
||
\v 27 در آن روز، بار او از دوشتان
|
||
\v 28 به عَیات رسیدهاند،
|
||
\v 29 از گذرگاه عبور کرده، میگویند،
|
||
\v 30 ای دختر جَلّیم فریاد برآور!
|
||
\v 31 مَدمِناه در حال فرار است،
|
||
\v 32 همین امروز در نوب توقف خواهند کرد،
|
||
\v 33 اینک خداوندگار، خداوندِ لشکرها،
|
||
\v 34 او بوتههای جنگل را به تبر خواهد برید،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 11
|
||
\p
|
||
\v 1 نهالی از کُندۀ یَسا سر بر خواهد آورد،
|
||
\v 2 روح خداوند بر او قرار خواهد یافت،
|
||
\v 3 و لذت او در ترس خداوند خواهد بود.
|
||
\v 4 بلکه بینوایان را به عدالت داوری خواهد کرد،
|
||
\v 5 کمربند او عدالت خواهد بود
|
||
\v 6 گرگ با بره سکونت خواهد داشت،
|
||
\v 7 گاو با خرس خواهد چرید،
|
||
\v 8 طفل شیرخواره بر سوراخ مار بازی خواهد کرد،
|
||
\v 9 در تمامی کوه مقدس من
|
||
\v 10 در آن روز، ریشۀ یَسا همچون عَلَمی برای قومها بر پا خواهد شد؛ و ملتها به او روی خواهند آورد، و استراحتگاه او پرجلال خواهد بود.
|
||
\v 11 در آن روز، خداوندگار دیگر بار دست خود را دراز خواهد کرد تا باقیماندگان قوم خویش را از آشور و مصر و فَتروس و کوش، و از عیلام و شِنعار و حَمات، و از سواحل دریاها باز آورَد.
|
||
\v 12 آری، او برای قومها عَلَمی بر خواهد افراشت
|
||
\v 13 حسد اِفرایِم از میان خواهد رفت،
|
||
\v # و آنان که در یهودا دشمنی میورزند،
|
||
\v 14 بلکه بر دامنههای فلسطینیان در غرب فرود خواهند آمد،
|
||
\v 15 خداوند زبانۀ دریای مصر را بهکلّ نابود خواهد کرد،
|
||
\v # و دست خود را به بادی سوزان بر فُرات
|
||
\v 16 برای باقیماندگان قوم شاهراهی خواهد بود،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 12
|
||
\p
|
||
\v 1 در آن روز خواهی گفت:
|
||
\v 2 اینک خداست نجات من؛
|
||
\v # زیرا خداوند
|
||
\v 3 پس با شادمانی از چشمههای نجات آب خواهید کشید،
|
||
\v 4 و در آن روز خواهید گفت:
|
||
\v 5 «برای خداوند بسرایید، زیرا کارهای عظیم کرده است؛
|
||
\v 6 ای که در صَهیون ساکنی، فریاد برآور و بانگ شادی سر ده،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 13
|
||
\p
|
||
\v 1 وحی دربارۀ بابِل که اِشعیا پسر آموص دید:
|
||
\v 2 بیرقی بر کوهی بیدرخت بر پا کنید؛
|
||
\v 3 من خود به برگزیدگان خویش فرمان دادهام،
|
||
\v 4 صدای همهمه بر کوهها،
|
||
\v 5 آنان از سرزمین دوردست
|
||
\v 6 شیون کنید، زیرا که روز خداوند نزدیک است،
|
||
\v # و مانند هلاکتی از جانب قادرمطلق
|
||
\v 7 از این رو همۀ دستها سست خواهد شد،
|
||
\v 8 وحشت ایشان را فرو خواهد گرفت،
|
||
\v 9 اینک روز خداوند میآید!
|
||
\v 10 براستی که ستارگان آسمان و صُوَر فلکیشان،
|
||
\v 11 آری، من جهان را به سبب شرارتش،
|
||
\v 12 آدمیان را از زَرِ خالص،
|
||
\v 13 پس آسمانها را به لرزه در خواهم آورد،
|
||
\v 14 هر کس همچون غزالِ رانده شده،
|
||
\v 15 هر که یافت شود به نیزه کشته خواهد شد،
|
||
\v 16 کودکانِ آنها در برابر چشمشان بر زمین کوفته خواهند شد؛
|
||
\v 17 اینک من مادها را بر آنان بر خواهم انگیخت،
|
||
\v 18 کمانهایشان مردان جوان را بر زمین خواهد دوخت؛
|
||
\v 19 و بابِل که جلال ممالک
|
||
\v 20 دیگر هرگز آباد نخواهد شد،
|
||
\v 21 بلکه وحوش صحرا در آنجا خواهند خوابید،
|
||
\v # و دیوها
|
||
\v 22 کَفتارها در قلعههایش صدا خواهند زد،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 14
|
||
\p
|
||
\v 1 زیرا خداوند بر یعقوب رحم خواهد کرد. او دیگر بار اسرائیل را برگزیده، ایشان را در زمینشان قرار خواهد بخشید. غریبان بدیشان پیوسته، خود را به خاندان یعقوب خواهند چسبانید.
|
||
\v 2 قومها ایشان را برگرفته، به مکان خودشان خواهند آورد، و خاندان اسرائیل آنان را در زمین خداوند همچون غلام و کنیز به مِلکیت در خواهند آورد. ایشان اسیرکنندگان خود را اسیر خواهند ساخت، و بر آنان که بر ایشان ستم روا داشتند، حکم خواهند راند.
|
||
\v 3 در آن روز که خداوند تو را از درد و پریشانی و بندگیِ طاقتفرسا که بر تو مینهادند راحتی بخشد،
|
||
\v 4 به طعنه دربارۀ پادشاه بابِل خواهی گفت:
|
||
\v # و وقاحت
|
||
\v 5 خداوند عصای شریران
|
||
\v 6 که خشمگینانه قومها را بیوقفه میزدند،
|
||
\v 7 زمین سراسر آسوده و آرام است،
|
||
\v 8 صنوبرها و سروهای آزاد لبنان
|
||
\v 9 هاویه
|
||
\v 10 آنان همگی خطاب به تو خواهند گفت:
|
||
\v 11 شوکت تو و نوای چنگهایت،
|
||
\v 12 «ای ستاره صبح، ای پسر فجر،
|
||
\v 13 در دل خود میگفتی:
|
||
\v # بر بلندترین نقطۀ کوه مقدس؛
|
||
\v 14 به فراز بلندیهای ابرها صعود خواهم کرد،
|
||
\v 15 اما به هاویه پایین آورده شدی،
|
||
\v 16 آنان که تو را بینند بر تو خیره خواهند نگریست،
|
||
\v 17 همان که دنیا را به بیابان بَرَهوت بدل کرده
|
||
\v 18 پادشاهانِ قومها جملگی در شکوه و جلال
|
||
\v 19 اما تو چون شاخهای منفور
|
||
\v 20 همچون شاهان به خاک سپرده نخواهی شد،
|
||
\v 21 پس برای پسرانش کشتارگاهی مهیا سازید،
|
||
\v 22 خداوند لشکرها میفرماید: «من بر ضد ایشان بر خواهم خاست، و نام و باقیماندگان و نسل و اخلاف را از بابِل منقطع خواهم ساخت؛» این است فرمودۀ خداوند.
|
||
\v 23 خداوند لشکرها میفرماید: «من آن را از آنِ جغدان ساخته، به باتلاقها بدل خواهم کرد و به جاروبِ ویرانی خواهم رُفت.»
|
||
\v 24 خداوند لشکرها چنین قسم خورده است:
|
||
\v 25 آشور را در سرزمین خود در هم خواهم کوفت،
|
||
\v 26 این است تدبیری که برای تمامی جهان اندیشیده شده است،
|
||
\v 27 زیرا خداوند لشکرها تدبیر کرده است،
|
||
\v 28 در سالی که آحاز پادشاه مرد، این وحی نازل شد:
|
||
\v 29 ای همۀ شما فلسطینیان،
|
||
\v 30 نخستزادگانِ بینوایان خواهند چرید،
|
||
\v 31 ای دروازه شیون کن، و ای شهر فریاد برآور!
|
||
\v 32 پس فرستادگان آن قوم را چه پاسخ باید داد؟
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 15
|
||
\p
|
||
\v 1 وحی دربارۀ موآب:
|
||
\v 2 او به بتکده و به ’دیبون‘ برآمده است،
|
||
\v 3 در کوچهها پلاس در بر دارند،
|
||
\v 4 ’حِشبون‘ و ’اِلِعالِه‘ فریاد برمیآورند؛
|
||
\v 5 دل من برای موآب فریاد برمیآورد؛
|
||
\v 6 آبهای ’نِمریم‘ خشکیده،
|
||
\v 7 از این رو دولتی را که به دست آوردهاند
|
||
\v 8 زیرا که فریادی در سرحدات موآب طنینانداز است؛
|
||
\v 9 زیرا آبهای ’دیمون‘
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 16
|
||
\p
|
||
\v 1 برهها را از سِلاع، از راه بیابان،
|
||
\v 2 دختران موآب
|
||
\v 3 «مشورت دهید!
|
||
\v 4 بگذارید راندهشدگانِ موآب در میان شما غربت گزینند؛
|
||
\v 5 آنگاه تختی به محبت بر پا خواهد شد،
|
||
\v 6 از غرور موآب شنیدهایم
|
||
\v 7 پس موآب برای موآب شیون کند!
|
||
\v 8 زیرا که مزارع ’حِشبون‘ خشکیده،
|
||
\v # سروران قومها تاکهایش را شکستهاند،
|
||
\v 9 از این رو من نیز با گریۀ ’یَعزیر‘
|
||
\v 10 شادی و سُرور از باغ و بُستان برچیده شده،
|
||
\v 11 از این رو، احشای من همچون بربط برای موآب مینالد،
|
||
\v 12 آنگاه که موآب حضور یابد،
|
||
\v 13 این است کلامی که خداوند در گذشته دربارۀ موآب گفت.
|
||
\v 14 اما اکنون خداوند میگوید: «در عرض سه سال، بر حسب سالهای کارگر روزمزد، جلال موآب با وجود جمعیت انبوهش، محقّر خواهد شد، و باقیماندگانش اندک و ناتوان خواهند بود.»
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 17
|
||
\p
|
||
\v 1 وحی دربارۀ دمشق:
|
||
\v 2 شهرهای ’عَروعیر‘ متروک گشته،
|
||
\v 3 برج و بارو از اِفرایِم نابود خواهد شد،
|
||
\v 4 در آن روزْ جلال یعقوب بیفروغ خواهد شد،
|
||
\v 5 همچون زمانی خواهد بود که دروگر غَله را گرد میآورَد،
|
||
\v 6 همچون روزی که درخت زیتون را میتکانند،
|
||
\v 7 در آن روز انسان به آفریدگار خود خواهد نگریست، و به جانب قدوس اسرائیل نظر خواهد کرد.
|
||
\v 8 او دیگر به مذبحهایی که به دست خود ساخته است نخواهد نگریست، و به اَشیرَهها
|
||
\v 9 در آن روز شهرهای مستحکم ایشان مانند اماکن متروک در درختستانهای اَموریان
|
||
\v 10 زیرا که تو خدای نجات خویش را از یاد بردهای
|
||
\v 11 و هرچند در همان روز که آنها را غرسمیکنی، نمُوِشان دهی،
|
||
\v 12 وای از خروش قومهای بسیار،
|
||
\v 13 هرچند ملتها چون آبهای خروشان به خروش آیند،
|
||
\v 14 اینک شامگاهان هراس میآفرینند،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 18
|
||
\p
|
||
\v 1 وای بر سرزمین آوای بالها،
|
||
\v # که فراسوی نهرهای کوش
|
||
\v 2 که ایلچیانِ خود را بر زورقهایی از نی،
|
||
\v 3 ای همۀ مردم جهان،
|
||
\v 4 زیرا خداوند به من چنین گفته است:
|
||
\v 5 زیرا که پیش از حصاد، چون شکوفه تمام شود
|
||
\v 6 آنها برای پرندگان شکاریِ کوهساران،
|
||
\v 7 پس در آن هنگام، قومی بلندقامت و بیمو که دور و نزدیک از آنان در هراسند، قومی که زورآورند و مظفر، و سرزمینشان منقسم به نهرهاست، برای خداوندِ لشکرها هدایا خواهند آورد. و این هدایا به کوه صَهیون، یعنی به مکانی که نام خداوند لشکرها بر آن است، آورده خواهد شد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 19
|
||
\p
|
||
\v 1 وحی دربارۀ مصر:
|
||
\v 2 «من مصریان را به ضد مصریان بر خواهم انگیخت:
|
||
\v 3 مصریان قالب تهی خواهند کرد،
|
||
\v 4 من مصریان را به اربابی ستمگر تسلیم خواهم کرد،
|
||
\v 5 آبهای نیل
|
||
\v 6 نهرها متعفن خواهد شد،
|
||
\v 7 گیاهان کنارۀ نیل،
|
||
\v 8 ماهیگیران و همۀ آنانی که قلاب در نیل میافکنند
|
||
\v 9 آنها که با کتانِ شانهزده کار میکنند
|
||
\v 10 بافندگان دلسرد
|
||
\v 11 براستی که صاحبمنصبان ’صوعَن‘ جملگی نادانند،
|
||
\v 12 مردان حکیم تو اکنون کجایند
|
||
\v # تا تو
|
||
\v 13 بزرگان ’صوعَن‘ جاهل گشتهاند
|
||
\v # و رؤسای مِمفیس
|
||
\v # سرکَردِگانِ
|
||
\v 14 خداوند روح سرگیجه در اندرونشان ریخته است،
|
||
\v 15 نه سَر و نه دُم،
|
||
\v 16 در آن روز مصریان مانند زنان خواهند بود. آنان از حرکت دستی که خداوند لشکرها بر ضد ایشان به حرکت درمیآورد، بر خود خواهند لرزید.
|
||
\v 17 سرزمین یهودا موجب وحشت مصر خواهد شد؛ و بهخاطر تدبیری که خداوند لشکرها بر ضد ایشان اندیشیده است، هر که نام یهودا را بشنود لرزه بر اندامش خواهد افتاد.
|
||
\v 18 در آن روز پنج شهر در مصر به زبان کنعانیان سخن خواهند گفت، و برای خداوند لشکرها سوگند وفاداری یاد خواهند کرد. و یکی از این شهرها، شهر آفتاب
|
||
\v 19 در آن روز در قلب سرزمین مصر مذبحی برای خداوند بر پا خواهد شد و در مرز آن ستون یادبودی برای خداوند خواهد بود،
|
||
\v 20 و آن نشانه و شهادتی برای خداوند لشکرها در سرزمین مصر خواهد بود. پس آنگاه که ایشان از دست ستمکنندگان خویش به درگاه خداوند فریاد برآورند، او نجاتدهنده و مدافعی برای ایشان خواهد فرستاد و رهاییشان خواهد داد.
|
||
\v 21 پس خداوند خود را بر مصریان خواهد شناسانید، و ایشان در آن روز خداوند را خواهند شناخت. آنان او را با قربانیها و هدایا خواهند پرستید، و برای خداوند نذر کرده، به آن وفا خواهند نمود.
|
||
\v 22 خداوند مصریان را خواهد زد؛ او آنان را خواهد زد و سپس شفا خواهد داد. آنان به سوی خداوند بازگشت خواهند کرد، و او فریادِ التماس ایشان را خواهد شنید و شفایشان خواهد داد.
|
||
\v 23 در آن روز شاهراهی از مصر به آشور خواهد بود. آشوریان به مصر و مصریان به آشور خواهند رفت، و مصریان با آشوریان عبادت خواهند کرد.
|
||
\v 24 و در آن روز، اسرائیل متحد سوّم با مصر و آشور خواهد شد، و این سه در جهان مایۀ برکت خواهند بود.
|
||
\v 25 و خداوندِ لشکرها ایشان را برکت داده، خواهد گفت: «قوم من مصر، و صنعت دستم آشور، و میراثم اسرائیل مبارک باشند.»
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 20
|
||
\p
|
||
\v 1 در سالی که سردارِ اعظم، که از سوی سَرگُن پادشاه آشور فرستاده شده بود، به اَشدود آمد و با آن جنگ کرده، تسخیرش کرد،
|
||
\v 2 در آن زمان خداوند با اِشعیا فرزند آموص سخن گفت و بدو فرمود: «برو، پَلاس از کمر و پایافزار از پاهایت بیرون کن!» پس اِشعیا چنین کرد و عریان و پابرهنه راه میرفت.
|
||
\v 3 آنگاه خداوند فرمود: «چنانکه خادم من اِشعیا سه سال عریان و پابرهنه راه رفته است تا نشانه و علامتی بر ضد مصر و کوش
|
||
\v 4 به همینگونه پادشاه آشور اسیران مصر و تبعیدیان کوش را، از پیر و جوان، پابرهنه و عریان و برهنهباسَن خواهد برد تا مایۀ شرمساری برای مصر باشد.
|
||
\v 5 و ایشان به سبب کوش که امید ایشان و مصر که فخر ایشان است، پریشان و شرمسار خواهند شد.
|
||
\v 6 ساکنان این ساحل در آن روز خواهند گفت: ”بنگرید بر سر امید ما که به جهت اعانت و رهایی از دست پادشاه آشور بدان گریختیم، چه آمده است! پس حال چگونه توانیم گریخت؟“»
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 21
|
||
\p
|
||
\v 1 وحی دربارۀ بیابانِ کنار دریا:
|
||
\v 2 رؤیایی سخت بر من آشکار گشته است:
|
||
\v # من به همۀ نالههایی که او
|
||
\v 3 از این رو کمرم از درد آکنده است،
|
||
\v 4 ذهن من مغشوش گشته،
|
||
\v 5 سفره را مهیا کرده
|
||
\v 6 زیرا که خداوندگار به من چنین گفته است:
|
||
\v 7 آنگاه که ارابهها را ببیند
|
||
\v 8 آنگاه دیدبان
|
||
\v 9 هان این را بنگرید:
|
||
\v 10 ای قوم من که همچو خرمن کوبیده شدید،
|
||
\v 11 وحی دربارۀ دومَه:
|
||
\v # کسی از ’سِعیر‘
|
||
\v 12 دیدبان پاسخ میدهد:
|
||
\v 13 وحی دربارۀ عربستان:
|
||
\v 14 از برای تشنگان آب بیاورید؛
|
||
\v 15 زیرا آنان از گزند شمشیر،
|
||
\v 16 زیرا خداوند به من چنین گفته است: «در مدت یک سال، بر حسب سالهای کارگر روزمزد، تمامی جلال ’قیدار‘ زایل خواهد شد.
|
||
\v 17 و از کمانداران جنگاور ’قیدار‘، جز تنی چند باقی نخواهند ماند، زیرا که یهوه خدای اسرائیل چنین فرموده است.»
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 22
|
||
\p
|
||
\v 1 وحی دربارۀ وادی رؤیا:
|
||
\v 2 ای شهر پر غوغا!
|
||
\v 3 رهبرانت با هم گریختهاند،
|
||
\v 4 از این رو گفتم: «نگاه خویش از من برگیرید،
|
||
\v # دربارۀ نابودی قوم عزیزم،
|
||
\v 5 زیرا که خداوندگار، خداوند لشکرها را روزی است:
|
||
\v 6 عیلام ترکِش برگرفته،
|
||
\v 7 بهترین وادیهایت از ارابهها پر گشته،
|
||
\v 8 او پوشش دفاعی یهودا را برگرفته است.
|
||
\v 9 و دیدید که در شهرِ داوود رخنهها بسیار است. شما در حوض پایینی آب گرد آوردید
|
||
\v 10 و عمارتهای اورشلیم را شمردید و خانهها به جهت مستحکم کردن حصار شهر ویران کردید.
|
||
\v 11 بین دو دیوار، مخزنی برای آب حوض قدیمی ساختید، اما به سازندۀ اورشلیم نظر نیفکندید و به کسی که از دیرباز آن را بنا کرد، توجه نکردید.
|
||
\v 12 خداوندگار، خداوند لشکرها،
|
||
\v 13 اما حال ببینید چه جشن و سُروری بر پاست!
|
||
\v 14 پس خداوند لشکرها این را در گوش من منکشف کرده است: «این گناه تا روز مرگتان نیز کفاره نخواهد شد.» آری، این است فرمودۀ خداوندگار، خداوند لشکرها.
|
||
\v 15 خداوندگار، خداوند لشکرها چنین میفرماید: «نزد این مباشر، یعنی نزد شِبنا ناظر کاخ سلطنتی برو و به او بگو:
|
||
\v 16 تو را در اینجا چه کار است و چه کسی به تو اجازه داده است در این مکان از برای خود قبری بتراشی؟ که در این جایگاه بلند برای خود آرامگاه بسازی و مسکنی از برای خویش در صخره بتراشی؟
|
||
\v 17 «هان، ای مرد زورآور، خداوند تو را بهشدت به جایی دور پرتاب خواهد کرد. او تو را محکم خواهد گرفت
|
||
\v 18 و دُور خواهد چرخانید و همچون گویی به سرزمینی پهناور خواهد افکند. تو در آن سرزمین خواهی مرد، و ارابههای پرشکوهت در همانجا رها خواهد شد؛ ای که مایۀ ننگ خانۀ سرورت هستی!
|
||
\v 19 من تو را از مقامت خَلع خواهم کرد، و تو از منصبت به زیر افکنده خواهی شد.
|
||
\v 20 «در آن روز، من خادم خویش اِلیاقیم، فرزند حِلقیا، را فرا خواهم خواند
|
||
\v 21 و پیراهن تو را به او پوشانیده، شالِ تو را بر کمرش خواهم بست و اقتدار تو را بدو خواهم بخشید. و او ساکنان اورشلیم و خاندان یهودا را پدر خواهد بود.
|
||
\v 22 من کلید خانۀ داوود را بر دوش او خواهم نهاد. آنچه او بگشاید کسی نتواند بست، و آنچه او ببندد کسی نتواند گشود.
|
||
\v 23 من او را مانند میخ در جایی محکم خواهم کوبید، و او کرسی جلال برای خاندان پدرش خواهد بود.
|
||
\v 24 تمامی جلال خاندانش را از فرزندان و نونهالان گرفته تا تمامی ظروف کوچک، از کاسهها تا همۀ تُنگها، بر او خواهند آویخت.
|
||
\v 25 خداوند لشکرها میفرماید: در آن روز، آن میخ که در مکانی محکم کوبیده شده بود، از جای خود به در خواهد آمد و خُرد شده، خواهد افتاد؛ و باری که بر آن آویخته بود، تلف خواهد شد.» آری، خداوند چنین فرموده است.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 23
|
||
\p
|
||
\v 1 وحی دربارۀ صور:
|
||
\v # از سرزمین قِپرس
|
||
\v 2 ای ساحلنشینان ماتم کنید!
|
||
\v 3 غَلۀ شیحور
|
||
\v 4 ای صیدون، شرمسار باش!
|
||
\v 5 چون این خبر به مصر رسد،
|
||
\v 6 ای ساحلنشینان به تَرشیش عبور کرده،
|
||
\v 7 آیا این همان شهر شادمان شماست؟
|
||
\v 8 این کیست که بر ضد صور
|
||
\v 9 خداوند لشکرهاست که چنین تدبیر کرده است
|
||
\v 10 ای دختر تَرشیش،
|
||
\v # زیرا که تو را دیگر بندری
|
||
\v 11 خداوند دست خود را بر دریا دراز کرده،
|
||
\v # او دربارۀ فنیقیه
|
||
\v 12 او فرموده است: «ای دوشیزۀ ستمدیدۀ صیدون،
|
||
\v 13 سرزمین کَلدانیان
|
||
\v 14 پس ای کشتیهای تَرشیش شیون کنید،
|
||
\v 15 در آن زمان صور بهمدت هفتاد سال، که طول عمر یک پادشاه است، فراموش خواهد شد. و پس از آن هفتاد سال، بر صور همان خواهد رفت که در سرود فاحشه سراییدهاند:
|
||
\v 16 «ای فاحشه که از یاد رفتهای،
|
||
\v 17 در پایان هفتاد سال، خداوند به سراغ صور خواهد آمد. صور همچون فاحشهای نزد اجرتدهندگانش باز خواهد گشت و دیگر بار خود را به تمامی پادشاهان روی زمین خواهد فروخت.
|
||
\v 18 اما سود و اجرت او در خزائن وی انباشته و ذخیره نخواهد شد، بلکه وقف خداوند خواهد گردید. آری، سود او از آنِ کسانی خواهد شد که در حضور خدا ساکنند، تا سیر بخورند و جامههای فاخر بپوشند.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 24
|
||
\p
|
||
\v 1 هان، خداوند زمین را خراب و ویران میکند؛
|
||
\v 2 همگان به یک سرنوشت دچار خواهند شد:
|
||
\v 3 زمین بهکل ویران خواهد شد،
|
||
\v 4 زمین خشک و پژمرده میگردد؛
|
||
\v 5 زمین به سبب
|
||
\v 6 پس لعنت زمین را فرو میبلعد
|
||
\v 7 شراب ماتم میکند و مو خشک میشود،
|
||
\v 8 نوای شادِ دَف دیگر شنیده نمیشود،
|
||
\v 9 شراب را دیگر با آوازخوانی نمیآشامند،
|
||
\v 10 شهرِ ویرانه، منهدم شده،
|
||
\v 11 در معابر غوغایی برای شراب برپاست؛
|
||
\v 12 شهر، ویران رها گشته،
|
||
\v 13 آری، بر زمین چنین خواهد بود،
|
||
\v 14 آنان آواز خود را بلند کرده، فریاد شادمانی سر خواهند داد،
|
||
\v 15 پس در مشرق خداوند را جلال دهید،
|
||
\v 16 از کرانهای زمین سرود حمد به گوش میرسد که میگوید:
|
||
\v 17 ای ساکنان زمین
|
||
\v 18 هر آن که از آوای وحشتآور بگریزد
|
||
\v 19 زمین بهتمامی در هم شکسته است،
|
||
\v 20 زمین چون مستان، افتان و خیزان است،
|
||
\v 21 در آن روز، خداوند قدرتهای آسمانی را در آسمان،
|
||
\v 22 آنان بسان زندانیانی در سیاهچال،
|
||
\v 23 ماه خجل خواهد شد
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 25
|
||
\p
|
||
\v 1 ای یهوه، تو خدای من هستی،
|
||
\v 2 شهر را به پشتهای بدل کردهای،
|
||
\v 3 پس ملتهای نیرومند تو را حرمت خواهند داشت،
|
||
\v 4 تو برای بینوایان پناهگاه بودهای،
|
||
\v 5 و چون گرمای بیابان.
|
||
\v 6 خداوند لشکرها در این کوه ضیافتی بر پا خواهد کرد،
|
||
\v 7 او پوششی را که بر تمام ملتها افکنده شده است،
|
||
\v 8 او مرگ را تا به ابد فرو خواهد بلعید؛
|
||
\v 9 در آن روز خواهند گفت:
|
||
\v 10 دست خداوند بر این کوه قرار خواهد گرفت؛
|
||
\v 11 همانگونه که شناگر دستان خود را به جهت شنا میگشاید،
|
||
\v # همچنان او دستان خویش را در میان آن
|
||
\v # اما با وجود مهارت
|
||
\v 12 او حصارهای مستحکم و بلند تو را سرنگون خواهد کرد،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 26
|
||
\p
|
||
\v 1 در آن روز، این سرود را در سرزمین یهودا خواهند سرایید:
|
||
\v 2 دروازهها را بگشایید
|
||
\v 3 اندیشۀ استوار را در آرامش کامل نگاه خواهی داشت،
|
||
\v 4 تا به ابد بر خداوند توکل کنید،
|
||
\v 5 آنان را که در بلندیها ساکنند پست ساخته است؛
|
||
\v 6 پایها آن را پایمال میکند،
|
||
\v 7 راه پارسایان هموار است؛
|
||
\v 8 در طریق داوریهایت، ای خداوند،
|
||
\v 9 شبانگاه جان من در اشتیاق توست،
|
||
\v 10 لیکن هرچند بر شریر لطف شود،
|
||
\v 11 خداوندا، دست تو افراشته است
|
||
\v 12 خداوندا، تو برای ما آرامش مقرر خواهی داشت؛
|
||
\v 13 ای یهوه خدای ما، اربابانی غیر از تو بر ما حکم راندند،
|
||
\v 14 آنان مردهاند و دیگر زنده نخواهند شد،
|
||
\v 15 خداوندا، تو قوم را افزودهای؛
|
||
\v 16 خداوندا، ما در تنگی خویش تو را جُستیم؛
|
||
\v 17 همچون زن آبستنِ نزدیکِ وضع حمل
|
||
\v 18 آبستن بودیم و از درد بر خود میپیچیدیم،
|
||
\v 19 اما مردگان تو زیست خواهند کرد،
|
||
\v 20 ای قوم من، رفته به حجرههای خویش داخل شوید،
|
||
\v 21 زیرا هان خداوند از جایگاه خویش بیرون میآید
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 27
|
||
\p
|
||
\v 1 در آن روز، خداوند به شمشیر خود،
|
||
\v 2 در آن روز، در وصف آن تاکستان دلپذیر بسرایید:
|
||
\v 3 «من، یهوه، نگاهدارندۀ آن هستم،
|
||
\v 4 خشمی ندارم.
|
||
\v 5 باشد که به حفاظت من تمسک جوید
|
||
\v 6 در روزهای آینده یعقوب ریشه خواهد دوانید؛
|
||
\v 7 آیا او را به همانسان زد که زنندگانِ او
|
||
\v 8 به اخراج
|
||
\v # به دَمِ
|
||
\v 9 پس تقصیر یعقوب بدینسان کفاره خواهد شد،
|
||
\v 10 زیرا آن شهرِ مستحکم تنها مانده است،
|
||
\v 11 وقتی شاخههایش خشک است آنها را خواهند شکست،
|
||
\v 12 در آن روز، خداوند از رود فُرات تا وادی مصر خرمن کوفته، شما را، ای بنیاسرائیل، یک به یک جمع خواهد کرد.
|
||
\v 13 و در آن روز شیپوری عظیم به صدا در خواهد آمد، و آنان که در سرزمین آشور گم گشته بودند و آنان که به مصر رانده شده بودند، خواهند آمد و خداوند را در کوه مقدس، در اورشلیم، خواهند پرستید.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 28
|
||
\p
|
||
\v 1 وای بر تاجِ فخر میگسارانِ اِفرایِم،
|
||
\v 2 هان خداوند کسی نیرومند و توانا دارد،
|
||
\v 3 آری آن تاج فخرِ میگساران اِفرایِم
|
||
\v 4 و آن گل پژمردنیِ زیباییِ پرجلال او
|
||
\v 5 در آن روز، خداوند لشکرها برای باقیماندگان قوم خویش
|
||
\v 6 و روحِ انصاف برای آن که به داوری نشیند
|
||
\v 7 اینان نیز از فرط شراب افتان و خیزانند
|
||
\v 8 سفرهها جملگی از قی پوشیده است،
|
||
\v 9 «معرفت را به کِه خواهد آموخت؟
|
||
\v 10 زیرا که برای آنان کلمات بیمعنی
|
||
\v # کلمهای اینجا و کلمهای آنجا!»
|
||
\v 11 پس اکنون با لبانی اَلکَن و زبانی غریب
|
||
\v 12 قومی که بدیشان فرموده بود:
|
||
\v 13 پس حال کلام خداوند برای ایشان
|
||
\v 14 پس ای تمسخرگرانِ حاکم بر این قوم در اورشلیم،
|
||
\v 15 زیرا گفتهاید: «با مرگ عهد بستهایم،
|
||
\v # و با هاویه
|
||
\v 16 پس خداوندگارْ یهوه چنین میگوید:
|
||
\v 17 من انصاف را ریسمان اندازهگیری،
|
||
\v 18 عهدتان با مرگ فسخ خواهد شد
|
||
\v 19 هر بار که بگذرد شما را خواهد برد،
|
||
\v 20 بستر کوتاهتر از آن است که بتوان بر آن دراز کشید،
|
||
\v 21 زیرا خداوند بر خواهد خاست،
|
||
\v 22 پس حال از تمسخر بازایستید
|
||
\v 23 گوش فرا دهید و صدایم را بشنوید؛
|
||
\v 24 آیا آن که به جهت بذرپاشی شخم میزند
|
||
\v 25 آنگاه که زمین را هموار ساخت،
|
||
\v # و چاودار
|
||
\v 26 خدایش او را تعلیم میدهد،
|
||
\v 27 زیرا گشنیز را با گردونۀ تیز نمیکوبند
|
||
\v 28 گندم باید به جهت تهیۀ نان آرد شود،
|
||
\v 29 این همه از جانب خداوند لشکرهاست،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 29
|
||
\p
|
||
\v 1 وای بر اَریئیل، وای بر اَریئیل!
|
||
\v 2 اما من اَریئیل را در فشار خواهم نهاد،
|
||
\v # و او برایم مانند آتشگاه مذبح
|
||
\v 3 من دور تا دور بر ضد تو اردو خواهم زد،
|
||
\v 4 پست شده، از دل زمین سخن خواهی گفت،
|
||
\v 5 اما انبوه دشمنانت همچون ذراتِ غبار خواهند شد،
|
||
\v 6 خداوند لشکرها به سراغ تو خواهد آمد،
|
||
\v 7 انبوه قومهایی که بر ضد اَریئیل به جنگ برخاستهاند،
|
||
\v 8 مانند شخص گرسنه که در خواب، خویشتن را در حال خوردن میبیند، اما چون بیدار میشود شکمش هنوز خالی است،
|
||
\v 9 حیرت کنید و متحیر باشید!
|
||
\v 10 زیرا خداوند بر شما خوابی سنگین نازل کرده است.
|
||
\v 11 تمام این رؤیا برای شما جز کلمات طوماری ممهور نیست. اگر آن را به کسی دهند که خواندن میداند و بگویند: «این را بخوان،» پاسخ خواهد داد: «نمیتوانم، زیرا که مُهر و موم شده است.»
|
||
\v 12 یا اگر به کسی داده شود که خواندن نمیداند، و به او بگویند: «این را بخوان،» پاسخ خواهد داد: «خواندن نمیدانم.»
|
||
\v 13 خداوندگار میگوید:
|
||
\v 14 بنابراین، هان بار دیگر با اعمال عجیب و شگفتانگیز
|
||
\v 15 وای بر آنان که تدبیرهای خود را زیرکانه از خداوند پنهان میسازند،
|
||
\v 16 شما همه چیز را وارونه میسازید.
|
||
\v 17 آیا در اندک زمانی لبنان به بوستان بدل نخواهد شد،
|
||
\v 18 در آن روز، ناشنوایان کلام طومار را خواهند شنید،
|
||
\v 19 مسکینان بار دیگر در خداوند شادی خواهند کرد،
|
||
\v 20 زیرا که ستمکیشان هلاک خواهند شد،
|
||
\v 21 آنان که انسانی را به سخنی مجرم میسازند،
|
||
\v 22 از این رو خداوند که ابراهیم را فدیه داده است به خاندان یعقوب چنین میگوید:
|
||
\v 23 زیرا چون ایشان فرزندان خویش را در میان خود ببینند،
|
||
\v 24 آنان که در روح گمراهند فهیم خواهند شد،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 30
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند میفرماید: «وای بر فرزندان گردنکش
|
||
\v 2 که به جهت فرود شدن به مصر رهسپار میشوند،
|
||
\v 3 اما حمایت فرعون مایۀ شرمساریتان خواهد بود
|
||
\v 4 زیرا هرچند صاحبمنصبانش در صوعَن هستند
|
||
\v 5 لیکن همه به واسطۀ قومی که فایدهای بدیشان نتواند رسانید
|
||
\v 6 وحی دربارۀ حیوانات نِگِب:
|
||
\v 7 به جانب مصر که کمکش بیارزش است و بیهوده،
|
||
\v # و از این رو او را ’اژدهای بیخاصیت‘
|
||
\v 8 حال برو و این را برای ایشان بر لوحی بنویس
|
||
\v 9 اینان قومی عِصیانگر و فرزندانی فریبکارند،
|
||
\v 10 به انبیا میگویند:
|
||
\v 11 از راه منحرف شوید،
|
||
\v 12 بنابراین قدوس اسرائیل چنین میگوید:
|
||
\v 13 پس این گناه برای شما همچون دیواری خواهد بود
|
||
\v 14 و ریزش آن بسان در هم شکستن کوزهای خواهد بود
|
||
\v 15 زیرا خداوندگارْ یهوه، قدوس اسرائیل چنین میگوید:
|
||
\v 16 گفتید: ”نه! بلکه سوار بر اسبان میگریزیم!“
|
||
\v 17 از تهدید یک تن
|
||
\v 18 اما خداوند منتظر است تا با شما بر حسب فیض عمل کند؛
|
||
\v 19 بهیقین که قومی در صَهیون ساکن خواهند شد، و شما دیگر در اورشلیم نخواهید گریست. بلکه آنگاه که فریاد برآورید، او با شما بر حسب فیض عمل خواهد کرد، و بهمحض شنیدن صدایتان شما را اجابت خواهد نمود.
|
||
\v 20 اگرچه خداوندگار تو را نانِ تنگی و آبِ مصیبت دهد، اما رهنمای تو دیگر از نظرت پنهان نخواهد بود، بلکه او را به چشم خود خواهی دید.
|
||
\v 21 آنگاه که به چپ یا راست بروی، از پشت سر آوازی خواهی شنید که میگوید: «راه این است؛ در آن گام بردار!»
|
||
\v 22 آنگاه تمثالهای تراشیدۀ نقرهپوش و بتهای ریخته شدۀ طلاکوب را نجس خواهی شمرد و آنها را چون جامۀ نجس به دور افکنده، به آنها خواهید گفت: «بیرون شوید!»
|
||
\v 23 او بر بذری که در زمین کاشتهای باران خواهد فرستاد، و نانی که از زمین برمیآید غنی و فراوان خواهد بود. در آن روز، گلههایت در مراتع وسیع خواهند چرید،
|
||
\v 24 و گاوان و الاغهایت که زمین را شیار میکنند، علوفۀ خوشطعمی را که با کجبیل و شانه افشانده شده است، خواهند خورد.
|
||
\v 25 در روز کشتار عظیم، آنگاه که برجها فرو میافتند، بر هر کوه بلند و هر تپۀ مرتفع نهرهای آب جاری خواهد شد.
|
||
\v 26 آنگاه که خداوند شکستگی قوم خویش را ببندد و جراحتهایی را که خود وارد آورده شفا دهد، نور ماه همچون نور خورشید خواهد بود و نور آفتاب هفت چندان، مانند روشنایی هفت روز.
|
||
\v 27 هان، نام یهوه از دور میآید،
|
||
\v 28 دَم او بسان نهری است سرشار
|
||
\v 29 و شما را سرودی خواهد بود، بسان سرود شبِ عیدی مقدس؛ و دل شما شادمان خواهد شد، همچون زمانی که قوم با آواز نی به کوه خداوند، آن صخرۀ اسرائیل، رهسپار میگردند.
|
||
\v 30 و خداوند آواز مَهیب خود را خواهد شنوانید و بازوی خویش را نمایان خواهد ساخت، بازویی که با خشم آتشین و آتش فرو برنده، و با باران سیلآسا و توفان و تگرگ، فرود میآید.
|
||
\v 31 آری، آشور از آواز خداوند هراسان خواهد شد، و خداوند به عصای خود ایشان را خواهد زد.
|
||
\v 32 و هر ضربتی که خداوند به عصای تأدیب خود بر وی بنوازد، با آواز دف و بربط همراه خواهد بود؛ آری، او به بازوی پُر تاب و توان خویش با ایشان خواهد جنگید.
|
||
\v 33 زیرا دیرزمانی است که آتشگاه
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 31
|
||
\p
|
||
\v 1 وای بر آنان که برای کمک، به مصر فرود میآیند
|
||
\v 2 اما او نیز حکیم است و بلا نازل میکند؛
|
||
\v 3 اما مصریان انسانند و نه خدا؛
|
||
\v 4 خداوند به من چنین گفته است:
|
||
\v 5 همچون پرندگان در پرواز،
|
||
\v 6 ای بنیاسرائیل، به سوی او که سخت بر وی عِصیان ورزیدهاید، بازگشت کنید.
|
||
\v 7 زیرا در آن روز تمامی شما بتهای طلا و نقره را که دستان گناهآلودتان ساخته است، ترک خواهید کرد.
|
||
\v 8 «آنگاه آشور به شمشیری که از انسان نیست خواهد افتاد؛
|
||
\v 9 صخرۀ او از ترس زائل خواهد شد،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 32
|
||
\p
|
||
\v 1 اینک پادشاهی به عدالت سلطنت خواهد کرد،
|
||
\v 2 هر یک همچون پناهگاهی در برابر باد
|
||
\v 3 آنگاه چشمان بینندگان تار نخواهد شد،
|
||
\v 4 دلِ شتابندگانْ معرفت را درک خواهد کرد،
|
||
\v 5 شخص خبیث دیگر شریف خوانده نخواهد شد،
|
||
\v 6 چراکه خبیث به خباثت سخن میگوید
|
||
\v 7 راه و روش شخص رذل، شریرانه است؛
|
||
\v # و نیازمندان را از دادرسی به دور دارد.
|
||
\v 8 اما شریفان به شرافت تدبیر میکنند،
|
||
\v 9 ای زنانِ آسودهخیال،
|
||
\v 10 پس از حدود یک سال
|
||
\v 11 ای زنان آسودهخیال، بر خود بلرزید!
|
||
\v 12 برای مزارع دلپذیر
|
||
\v 13 و برای سرزمین قوم من
|
||
\v 14 زیرا که قصر، متروک خواهد شد،
|
||
\v 15 تا آنگاه که روح از اعلی بر ما ریخته شود،
|
||
\v 16 آنگاه انصاف در بیابان ساکن خواهد شد،
|
||
\v 17 ثمرۀ عدالت، سلامتی خواهد بود
|
||
\v 18 قوم من در منزلگاههای مملو از آرامش،
|
||
\v 19 جنگل از بارش تگرگ سراسر صاف خواهد شد
|
||
\v 20 اما شما چه مبارک خواهید بود
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 33
|
||
\p
|
||
\v 1 وای بر تو ای ویرانگر
|
||
\v 2 خداوندا، فیض تو شامل حال ما گردد،
|
||
\v 3 از بانگ غوغا قومها میگریزند،
|
||
\v 4 ای قومها،
|
||
\v 5 خداوند متعال است، زیرا که در اعلی ساکن است.
|
||
\v 6 او بنیان مستحکم برای ایام تو خواهد بود،
|
||
\v 7 هان دلاورانش بیرون فریاد برمیکشند،
|
||
\v 8 شاهراهها متروک است
|
||
\v # شاهدان
|
||
\v 9 زمینْ ماتمکنان میپژمُرَد؛
|
||
\v 10 خداوند میفرماید: «اکنون برمیخیزم؛
|
||
\v 11 شما به کاه آبستن خواهید شد
|
||
\v 12 قومها کاملاً سوخته شده، مانند آهک خواهند شد،
|
||
\v 13 ای شما که دورید،
|
||
\v 14 گنهکاران در صَهیون ترسانند،
|
||
\v 15 آن که به پارسایی سلوک میکند،
|
||
\v 16 اوست که بر بلندیها ساکن خواهد شد،
|
||
\v 17 چشمان تو پادشاه را در زیباییاش نظاره خواهد کرد،
|
||
\v 18 دل تو به خوف پیشین خواهد اندیشید و خواهی گفت:
|
||
\v 19 دیگر قوم ستمکیش نخواهی دید،
|
||
\v 20 صَهیون را بنگر،
|
||
\v 21 بلکه خداوند در آنجا برای ما زورآور خواهد بود،
|
||
\v 22 زیرا که خداوند داور ماست؛
|
||
\v 23 طنابهای تو سست است؛
|
||
\v 24 هیچیک از ساکنان نخواهد گفت که «بیمارم!»
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 34
|
||
\p
|
||
\v 1 ای قومها نزدیک آیید و گوش فرا دهید؛
|
||
\v 2 زیرا خداوند بر تمامی قومها خشمگین است،
|
||
\v 3 کشتگان ایشان بیرون افکنده خواهند شد،
|
||
\v 4 تمامی لشکر آسمان خواهد گندید،
|
||
\v 5 زیرا که شمشیر من در آسمانها سیراب شده است
|
||
\v 6 شمشیر خداوند به خون آغشته
|
||
\v 7 گاوان وحشی همراه ایشان خواهند افتاد،
|
||
\v 8 زیرا که خداوند را روز انتقام است،
|
||
\v 9 نهرهای اَدوم به قیر بدل خواهد شد،
|
||
\v 10 آتشِ آن روز و شب خاموشی نخواهد پذیرفت
|
||
\v 11 بلکه پرندگان وحشی
|
||
\v 12 از بزرگانش کسی نخواهد ماند که به سلطنت ندا کند،
|
||
\v 13 دژهایش را خار خواهد پوشانید،
|
||
\v 14 وحوش صحرا در آنجا با کفتارها جمع خواهند شد،
|
||
\v # دیوها
|
||
\v # و هیولای شب
|
||
\v 15 جغد در آنجا لانه کرده، تخم خواهد گذاشت و بر آنها خواهد نشست،
|
||
\v 16 در طومار خداوند تفحص کنید و بخوانید:
|
||
\v 17 او برای ایشان قرعه افکنده،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 35
|
||
\p
|
||
\v 1 بیابان و خشکزار شادمان خواهد شد
|
||
\v 2 شکوفۀ بسیار خواهد آورد
|
||
\v 3 دستهای سست را قوی سازید؛
|
||
\v 4 به دلهای هراسان بگویید:
|
||
\v 5 آنگاه چشمان نابینایان گشوده خواهد شد،
|
||
\v 6 آنگاه لنگان چون غزال جست و خیز خواهند کرد،
|
||
\v 7 شن داغ به برکه بدل خواهد شد،
|
||
\v 8 در آنجا شاهراهی خواهد بود
|
||
\v 9 شیری در آن نخواهد بود،
|
||
\v 10 و فدیهشدگان خداوند باز خواهند گشت.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 36
|
||
\p
|
||
\v 1 در چهاردهمین سال سلطنت حِزِقیای پادشاه، سنحاریب پادشاه آشور به تمامی شهرهای حصاردار یهودا حمله آورد و آنها را متصرف شد.
|
||
\v 2 پادشاه آشور نمایندۀ
|
||
\v 3 پس اِلیاقیم پسر حِلقیا رئیس امور دربار، شِبنا کاتبِ دربار و یوآخِ وقایعنگار پسر آساف نزد او بیرون آمدند.
|
||
\v 4 نمایندۀ پادشاه آشور بدیشان گفت: «به حِزِقیا بگویید: ”شاهِ کبیر، پادشاه آشور، چنین میفرماید: این اطمینان تو بر چه پایهای استوار است؟
|
||
\v 5 آیا گمان میکنی سخنان پوچ میتواند جایگزین تدبیر جنگی و قدرت سپاهیگری شود؟ اکنون بر چه کسی توکل بستهای که اینچنین بر من شوریدهای؟
|
||
\v 6 اینک تو بر مصر، آن نی در هم شکسته توکل بستهای که هر که بر آن تکیه زند و آن را عصای دست خویش سازد، به دستش فرو رود و مجروحش سازد! آری، هر که بر فرعون پادشاه مصر امید بندد، سرانجامش جز این نخواهد بود!
|
||
\v 7 و اگر مرا بگویی: ’ما بر یهوه خدای خود توکل داریم،‘ آیا او همان نیست که حِزِقیا مکانهای بلند و مذبحهایش را از بین برده و به یهودا و اورشلیم میگوید: ’باید تنها در برابر این مذبح پرستش کنید‘؟
|
||
\v 8 پس حال، بیا و با سرورم پادشاه آشور شرطی ببند: من دو هزار اسب به تو میدهم، اگر خود بتوانی سواران بر آنها بگماری!
|
||
\v 9 پس چگونه میخواهی حتی یک افسر ساده از کوچکترین خادمان سرورم را عقب برانی، در حالی که به جهت ارابهها و سواران به مصر امید بستهای؟
|
||
\v 10 وانگهی، آیا من بدون فرمان خداوند برای نابودی این سرزمین برآمدهام؟ خداوند خود مرا فرموده تا بر این سرزمین برآیم و آن را نابود کنم.“»
|
||
\v 11 آنگاه اِلیاقیم، شِبنا و یوآخ به نمایندۀ پادشاه گفتند: «تمنا داریم با خادمان خود به زبان آرامی سخن بگویی، زیرا آن را میفهمیم. به زبان یهودیان با ما سخن مگوی، مبادا مردمِ بالای دیوار شهر سخنانت را بشنوند.»
|
||
\v 12 اما نمایندۀ پادشاه آشور گفت: «مگر سرورم مرا فرستاده تا تنها با تو و سرورت سخن بگویم و با مردمی که بر دیوار شهر نشستهاند خیر؟ مگر نه این است که آنان نیز همراه شما مدفوع خود را خواهند خورد و ادرار خویش را خواهند نوشید؟»
|
||
\v 13 آنگاه ایستاد و به بانگ بلند به زبان یهودیان گفت: «کلام شاهِ کبیر، پادشاه آشور را بشنوید!
|
||
\v 14 پادشاه چنین میفرماید: ”مگذارید حِزِقیا شما را بفریبد، زیرا او نمیتواند شما را برهاند.
|
||
\v 15 سخن حِزِقیا را که میگوید: ’خداوند بهیقین ما را خواهد رهانید و این شهر به دست پادشاه آشور نخواهد افتاد،‘ باور مکنید و اجازه ندهید شما را به توکل بر خداوند وادارد.
|
||
\v 16 آری، به حِزِقیا گوش مگیرید. زیرا پادشاه آشور چنین میگوید: با من صلح کنید و به جانب من بیرون آیید، تا هر کس از تاک و درخت انجیر خود بخورد و از آبِ چاه خویش بنوشد،
|
||
\v 17 تا آنگاه که بیایم و شما را به سرزمینی برم همچون سرزمین خودتان، سرشار از غَله و شراب تازه، و نان و تاکستان!
|
||
\v 18 مبادا حِزِقیا شما را فریفته، بگوید: ’یهوه ما را خواهد رهانید.‘ آیا تا کنون هیچیک از خدایان قومهای جهان توانسته است سرزمین خود را از چنگ پادشاه آشور برهاند؟
|
||
\v 19 کجایند خدایانِ حَمات و اَرفاد؟ خدایان سِفاروایِم؟ آیا آنها توانستند سامِرِه را از دست من برهانند؟
|
||
\v 20 از همۀ خدایانِ این ممالک، کدامیک تا به حال توانسته است سرزمین خویش را از دست من برهاند که حال یهوه بخواهد اورشلیم را از چنگ من نجات بخشد؟“»
|
||
\v 21 اما آنها سکوت کردند و پاسخی ندادند، زیرا پادشاه بدیشان فرمان داده بود که: «او را پاسخ مدهید.»
|
||
\v 22 آنگاه اِلیاقیم پسر حِلقیا که رئیس امورِ دربار بود، و شِبنا کاتبِ دربار و یوآخِ وقایعنگار پسر آساف با جامههای دریده نزد حِزِقیا آمدند و سخنان نمایندۀ آشور را به او بازگفتند.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 37
|
||
\p
|
||
\v 1 حِزِقیای پادشاه چون این سخنان را شنید، جامه بر تن درید و پلاس در بر کرده، به خانۀ خداوند درآمد.
|
||
\v 2 سپس اِلیاقیم رئیس امور دربار، شِبنا کاتبِ دربار و کاهنان ارشد را پلاس در بر، نزد اِشعیای نبی پسر آموص فرستاد.
|
||
\v 3 ایشان به وی گفتند: «حِزِقیا چنین میگوید: ”امروز روز تنگی و توبیخ و رسوایی است، همچون زمانی که فرزندان در آستانۀ تولدند اما مادر را قوّت زادن نیست.
|
||
\v 4 شاید که یهوه خدای تو تمام سخنان نمایندۀ آشور را که سرورش پادشاه آشور فرستاده است تا خدای زنده را کفر گوید بشنود، و او را به سبب سخنانی که یهوه خدایت شنیده است توبیخ کند. پس برای باقیماندگان حاضر دعا کن.“»
|
||
\v 5 مقامات حِزِقیای پادشاه نزد اِشعیا رسیدند،
|
||
\v 6 و او بدیشان گفت: «به سرورتان چنین بگویید: ”خداوند میفرماید: از آنچه شنیدهای، یعنی از سخنان کفرآمیز خادمان پادشاه آشور دربارۀ من، مَهَراس.
|
||
\v 7 اینک من در او روحی قرار خواهم داد که با شنیدن خبری به دیار خود بازگردد، و در آنجا او را به شمشیر خواهم کشت.“»
|
||
\v 8 باری، چون نمایندۀ آشور شنید که پادشاه آشور لاکیش را ترک گفته است، بازگشت و او را در حال جنگ با لِبنَه یافت.
|
||
\v 9 و اما سنحاریب پادشاه شنید که تیرهاقا پادشاهِ کوش عازم جنگ با اوست. پس چون این را شنید، قاصدانی نزد حِزِقیا فرستاد با این پیام:
|
||
\v 10 «به حِزِقیا پادشاه یهودا چنین بگویید: ”مگذار خدایی که بر او توکل داری تو را فریفته بگوید: ’اورشلیم به دست پادشاه آشور تسلیم نخواهد شد.‘
|
||
\v 11 اینک شنیدهای که پادشاهان آشور بر سر همۀ ممالک چه آوردهاند و چگونه آنها را به نابودی کامل سپردهاند. و آیا تو رهایی خواهی یافت؟
|
||
\v 12 مگر خدایان اقوامی که به دست نیاکان من نابود شدند، یعنی خدایان جوزان، حَران، رِصِف و قوم عدن که در تِلاَسّار بودند، توانستند آن اقوام را رهایی دهند؟
|
||
\v 13 کجاست پادشاه حَمات و پادشاه اَرفاد؟ و یا پادشاه شهرهای سِفاروایِم، هینَع و عِوّا؟“»
|
||
\v 14 حِزِقیا نامه را از دست قاصدان گرفت و خواند. آنگاه به خانۀ خداوند درآمده، نامه را در حضور خداوند گسترد
|
||
\v 15 و به خداوند چنین دعا کرد:
|
||
\v 16 «ای خداوند لشکرها، خدای اسرائیل، که در میان کروبیان نشستهای، تویی که به تنهایی بر تمامی ممالک جهان خدا هستی. آسمان و زمین را تو آفریدی.
|
||
\v 17 پس حال ای خداوند، گوش فرا ده و بشنو! ای خداوند، چشمان خویش بگشا و ببین! سخنان سنحاریب را که به جهت کفر گفتن به خدای زنده فرستاده است، جملگی بشنو!
|
||
\v 18 خداوندا، راست است که پادشاهان آشور همۀ قومها را از بین برده و سرزمینشان را ویران کردهاند،
|
||
\v 19 و خدایانشان را در آتش افکنده، نابود کردهاند، زیرا آنها خدا نبودند، بلکه ساختۀ دست انسان از چوب و سنگ.
|
||
\v 20 پس حال ای یهوه خدای ما، ما را از دست او نجات ده تا همۀ ممالک جهان بدانند که تنها تو خداوند هستی.»
|
||
\v 21 آنگاه اِشعیا پسر آموص برای حِزِقیا چنین پیغام فرستاد: «یهوه، خدای اسرائیل چنین میفرماید: از آنجا که دربارۀ سنحاریب، پادشاه آشور، نزد من دعا کردی،
|
||
\v 22 کلامی که خداوند دربارهاش گفته، این است:
|
||
\v 23 کیست آن که به او اهانت کرده، کفرش میگویی؟
|
||
\v 24 به واسطۀ خادمان خویش
|
||
\v 25 چاهها کندهام،
|
||
\v 26 «”آیا نشنیدهای
|
||
\v 27 مردمانش قدرت خویش از کف دادند،
|
||
\v 28 «”من مکان نشستن تو را میدانم،
|
||
\v 29 چون بر من خشم گرفتهای
|
||
\v 30 «ای حِزِقیا! نشان برای تو این خواهد بود: امسال از گیاهان خودرو بخورید و سال بعد از آنچه از آن بروید، اما در سال سوّم بِکارید و بِدِرَوید و تاکستانها غرس نموده، از میوۀ آن بخورید.
|
||
\v 31 آری، بار دیگر باقیماندهای از خاندان یهودا که رستهاند به پایین ریشه خواهند زد و به بالا میوه خواهند آورد،
|
||
\v 32 زیرا که از اورشلیم باقیماندهای، و از کوه صَهیون رستگاران بیرون خواهند آمد. آری، غیرت خداوند لشکرها، این را به جا خواهد آورد.
|
||
\v 33 «پس خداوند دربارۀ پادشاه آشور چنین میفرماید: او به این شهر داخل نخواهد شد و به اینجا تیر نخواهد انداخت. با سپر به مقابل آن بر نخواهد آمد، و پشتهای در برابر حصار آن بر نخواهد افراشت.
|
||
\v 34 بلکه از همان راه که آمده است، باز خواهد گشت. آری، خداوند میفرماید که او به این شهر داخل نخواهد شد.
|
||
\v 35 زیرا بهخاطر خود و بهخاطر خدمتگزارم داوود از این شهر محافظت کرده، آن را نجات خواهم داد.»
|
||
\v 36 پس فرشتۀ خداوند بیرون آمد و صد و هشتاد و پنج هزار تن از سربازان اردوگاه آشور را کشت، چنانکه بامدادان چون قوم برخاستند، جز اجساد مردگان ندیدند!
|
||
\v 37 پس سنحاریب، پادشاه آشور، اردوی خود برچید و عقب نشست. او به خانه بازگشت و در نینوا ساکن شد.
|
||
\v 38 روزی چون او در معبد خدای خود، نِسروک، در حال پرستش بود، پسرانش اَدرَمِلِک و شَراِصِر او را به ضرب شمشیر کشتند و به سرزمین آرارات گریختند. پس از او پسرش اِسَرحَدّون به جای وی پادشاه شد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 38
|
||
\p
|
||
\v 1 در آن ایام حِزِقیا بیمار و مُشرف به موت شد. اِشعیای نبی پسر آموص به عیادت او رفت و گفت: «خداوند چنین میفرماید: تدارک خانۀ خود ببین، زیرا که میمیری و زنده نخواهی ماند.»
|
||
\v 2 پس حِزِقیا روی به دیوار نموده، نزد خداوند چنین دعا کرد:
|
||
\v 3 «خداوندا، تمنا دارم به یاد آوری که چگونه وفادارانه و با تمامی دل در حضورت سلوک کردهام و آنچه در نظرت نیکو بوده است، به جا آوردهام.» پس حِزِقیا به تلخی بگریست.
|
||
\v 4 کلام خداوند بر اِشعیا نازل شده، فرمود:
|
||
\v 5 «برو و به حِزِقیا بگو: یهوه خدای جَدّت داوود چنین میگوید: دعایت را شنیدم و اشکهایت را دیدم؛ اینک پانزده سال بر عمرت میافزایم.
|
||
\v 6 تو و این شهر را از دست پادشاه آشور خواهم رهانید، و از این شهر حمایت خواهم کرد.
|
||
\v 7 برای تو نشانۀ وفای خداوند به وعدهاش این خواهد بود:
|
||
\v 8 اینک سایۀ آفتاب را که بر ساعت آفتابی آحاز پایین رفته است، ده درجه به عقب بازمیگردانم.» پس آفتاب از جایی که پایین رفته بود، ده درجه به عقب بازگشت.
|
||
\v 9 این است متن آنچه حِزِقیا پادشاه یهودا پس از آنکه بیمار شد و بهبود یافت، نوشت:
|
||
\v 10 با خود گفتم که در میانسالی رخت برمیبندم؛
|
||
\v # و بقیۀ سالهایم را در پس دروازههای هاویه
|
||
\v 11 گفتم دیگر خداوند را نخواهم دید؛
|
||
\v 12 مسکن من بسان خیمۀ شبانان
|
||
\v # روز و شب، مرا به پایان میرساند.
|
||
\v 13 تا بامدادان خویشتن را آرام ساختم؛
|
||
\v 14 همچون پرستو و دُرنا فریاد میزنم،
|
||
\v 15 اما چه گویم که او با من سخن گفته،
|
||
\v 16 خداوندگارا، آدمیان به این چیزها زیست میکنند،
|
||
\v 17 بیگمان به جهت سلامتیام بود
|
||
\v 18 زیرا که هاویه سپاسِ تو نتواند گفت،
|
||
\v 19 زندگان، آری زندگانند که تو را سپاس میگویند،
|
||
\v 20 خداوند مرا نجات خواهد داد؛
|
||
\v 21 و اما اِشعیا گفته بود: «مرهمی از انجیر گرفته، بر دُمَل او بنهید، و شفا خواهد یافت.»
|
||
\v 22 حِزِقیا پرسیده بود: «نشانۀ اینکه به خانۀ خداوند بر خواهم آمد، چیست؟»
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 39
|
||
\p
|
||
\v 1 در آن زمان مِرودَکبَلَدان، پسر بَلَدان پادشاه بابِل، نامهها و هدیهای برای حِزِقیا فرستاد، زیرا شنیده بود که بیمار بوده و صحت یافته است.
|
||
\v 2 حِزِقیا فرستادگان را بهخوشی به حضور پذیرفت و خانۀ خزائن خود و هرآنچه را که در خزانههای او یافت میشد، از سیم و زر و ادویه و روغن خالص و تمامی جنگافزارش، همه را بدیشان نشان داد. هیچ چیز در کاخ حِزِقیا یا در تمامی مملکتش نبود که بدیشان نشان نداده باشد.
|
||
\v 3 آنگاه اِشعیای نبی نزد حِزِقیای پادشاه آمد و پرسید: «آن مردان چه میگفتند؟ از کجا نزدت آمده بودند؟» حِزِقیا پاسخ داد: «از سرزمینی دوردست نزدم آمده بودند. از بابِل!»
|
||
\v 4 اِشعیا پرسید: «در کاخ تو چه دیدند؟» حِزِقیا گفت: «هر چه در کاخ من است دیدند، و در خزاینم چیزی نیست که بدیشان نشان نداده باشم.»
|
||
\v 5 پس اِشعیا به حِزِقیا گفت: «کلام خداوند لشکرها را بشنو:
|
||
\v 6 هان، زمانی خواهد آمد که هر چه در کاخ توست و آنچه پدرانت تا به امروز اندوختهاند، همگی به بابِل برده خواهد شد، و خداوند میفرماید، چیزی باقی نخواهد ماند.
|
||
\v 7 و برخی از نوادگانت نیز که از تو پدید آیند و تو ایشان را تولید خواهی کرد، بدانجا برده خواهند شد، و ایشان در دربار پادشاه بابِل خواجه خواهند بود.»
|
||
\v 8 حِزِقیا به اِشعیا گفت: «کلام خداوند که گفتی نیکوست.» زیرا با خود میاندیشید که: «دستکم تا زمانی که من در قید حیاتم، صلح و امنیت خواهد بود!»
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 40
|
||
\p
|
||
\v 1 تسلی دهید! قوم مرا تسلی دهید!
|
||
\v 2 به اورشلیم سخنان دلگرمکننده بگویید
|
||
\v 3 صدایی ندا میکند:
|
||
\v 4 هر درّهای برافراشته شود
|
||
\v 5 آنگاه جلال خداوند آشکار خواهد شد،
|
||
\v 6 هاتفی میگوید: «ندا کن!»
|
||
\v 7 علف میخشکد و گل میپژمُرَد،
|
||
\v 8 علف میخشکد و گُل میپژمُرَد،
|
||
\v 9 ای صَهیون، که بشارت میآوری،
|
||
\v 10 اینک خداوندگارْ یهوه نیرومندانه میآید
|
||
\v 11 او همچون شبانْ گوسفندان خود را خواهد چرانید،
|
||
\v 12 کیست که آبها را به کف دست خود پیموده،
|
||
\v # و آسمانها را به وجب
|
||
\v 13 کیست که روح خداوند را هدایت کرده،
|
||
\v 14 او از که مشورت خواست تا به او فهم ببخشد
|
||
\v 15 براستی که قومها همچون قطرهای در دَلوَند،
|
||
\v 16 لبنان به جهت هیزم کافی نیست،
|
||
\v 17 قومها جملگی در برابر او هیچند؛
|
||
\v 18 پس خدا را به که تشبیه میکنید؟
|
||
\v 19 و اما تمثالی را در نظر آورید!
|
||
\v 20 فقیری که توان چنین هدیهای ندارد،
|
||
\v 21 آیا ندانسته و نشنیدهاید؟
|
||
\v 22 اوست که بر بالای دایرۀ زمین نشسته است،
|
||
\v 23 اوست که امیران را هیچ میگرداند،
|
||
\v 24 هنوز کاشته نشده و غرس نگردیدهاند،
|
||
\v 25 آن قدوس میگوید: مرا با که قیاس میکنید،
|
||
\v 26 چشمان خود را به اعلی برافرازید و ببینید:
|
||
\v 27 ای یعقوب، چرا با خود میاندیشی،
|
||
\v 28 آیا ندانستهای؟
|
||
\v 29 ضعیفان را قوّت میبخشد،
|
||
\v 30 حتی جوانان نیز خسته و درمانده میشوند،
|
||
\v 31 اما آنان که برای خداوند انتظار میکشند،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 41
|
||
\p
|
||
\v 1 ای سواحل دوردست، خاموش باشید و به من گوش بسپارید؛
|
||
\v 2 آن کیست که فاتحی عادل از شرق برانگیخت،
|
||
\v 3 او ایشان را تعقیب میکند و به سلامتی میگذرد،
|
||
\v 4 کیست که این همه را به عمل آورده،
|
||
\v 5 سواحل دوردست این را دیده، ترسان گشتهاند،
|
||
\v 6 و هر یک دیگری را یاری میدهند،
|
||
\v 7 صنعتگر به زرگر قوّتقلب میدهد،
|
||
\v 8 اما تو ای اسرائیل، خادم من،
|
||
\v 9 من تو را از کرانهای زمین برگرفتم،
|
||
\v 10 پس ترسان مباش زیرا من با تو هستم،
|
||
\v 11 اینک آنان که بر تو خشم گیرند،
|
||
\v 12 هرچند دشمنانت را بجویی،
|
||
\v 13 زیرا من که یهوه، خدای تو هستم،
|
||
\v 14 ای یعقوب، که همچون کِرمی
|
||
\v 15 اینک از تو خرمنکوبی خواهم ساخت
|
||
\v 16 آنها را خواهی افشاند و باد آنها را خواهد راند،
|
||
\v 17 فقیران و نیازمندان آب میجویند و نمییابند،
|
||
\v 18 بر تَلهای خشک نهرها جاری خواهم کرد،
|
||
\v 19 در بیابان سرو آزاد خواهم گذاشت
|
||
\v 20 تا همه ببینند و بدانند،
|
||
\v 21 خداوند میگوید: ادعای خود را مطرح سازید،
|
||
\v 22 آنچه را که واقع خواهد شد
|
||
\v 23 و آنچه را که پس از این میآید بیان کنید،
|
||
\v 24 اما شما هیچ هستید و کارهایتان از هیچ هم کمتر؛
|
||
\v 25 و اما من کسی را از شمال برانگیختهام که خواهد آمد،
|
||
\v 26 کیست که از ابتدا این را بیان کرد،
|
||
\v 27 من بودم که نخست به صَهیون گفتم: «هان، اینها را بنگر!»
|
||
\v 28 اما خود مینگرم و کسی را نمییابم:
|
||
\v 29 اینک آنان جملگی باطلند،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 42
|
||
\p
|
||
\v 1 این است خادم من که از او حمایت میکنم،
|
||
\v 2 او فریاد نخواهد زد و آوای خویش بلند نخواهد کرد،
|
||
\v 3 نی خُرد شده را نخواهد شکست،
|
||
\v 4 سست نخواهد شد و دلسرد
|
||
\v 5 یهوه خدا که آسمانها را آفرید و آنها را گسترانید،
|
||
\v 6 «من، یهوه، تو را به جهت برقراری عدالت خواندهام؛
|
||
\v 7 تا چشمان نابینایان را بگشایی،
|
||
\v 8 «من یهوه هستم! نام من این است!
|
||
\v 9 اینک وقایع پیشین بهانجام رسید،
|
||
\v 10 ای دریانوردان و هرآنچه در دریاست،
|
||
\v 11 صحرا و شهرهایش صدای خود را بلند کنند،
|
||
\v 12 خداوند را جلال دهند،
|
||
\v 13 خداوند مانند جنگاوری بیرون میآید،
|
||
\v 14 «دیرزمانی است که لب فرو بستهام؛
|
||
\v 15 کوهها و تپهها را خراب خواهم کرد،
|
||
\v 16 نابینایان را به راهی که نمیدانند رهبری خواهم کرد
|
||
\v 17 آنان که بر تمثالهای تراشیده توکل دارند
|
||
\v 18 ای ناشنوایان، بشنوید!
|
||
\v 19 کیست نابینا همچون خادم من،
|
||
\v 20 چیزهای بسیار میبینی، اما توجه نمیکنی؛
|
||
\v 21 خداوند را به سبب عدالتش پسند آمد
|
||
\v 22 اما اینان قومی به غنیمت برده شده و به تاراج رفتهاند؛
|
||
\v 23 کیست در میان شما که بدین کلام گوش بسپارد،
|
||
\v 24 کیست که یعقوب را به تاراجگر تسلیم کرد،
|
||
\v # که به او گناه ورزیدند؟
|
||
\v 25 از این رو حِدَت خشم خود را بر ایشان ریخت
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 43
|
||
\p
|
||
\v 1 اما اکنون خداوند، آفرینندۀ تو ای یعقوب، و صانع تو ای اسرائیل، چنین میفرماید:
|
||
\v # «مترس، زیرا من تو را فدیه دادهام،
|
||
\v 2 چون از آبها بگذری، با تو خواهم بود،
|
||
\v 3 زیرا من یهوه خدای تو هستم،
|
||
\v 4 از آنجا که در نظرم گرانبها و محترمی،
|
||
\v 5 مترس، زیرا من با تو هستم؛
|
||
\v 6 به شمال خواهم گفت: ”رهایشان کن“،
|
||
\v 7 یعنی هر که را که به نام من خوانده میشود
|
||
\v 8 قومی را که چشم دارند اما نمیبینند،
|
||
\v 9 تمامی قومها گرد هم آیند،
|
||
\v 10 خداوند میفرماید: «شما شاهدان من هستید،
|
||
\v 11 من، آری من، یهوه هستم،
|
||
\v 12 من بیان داشته و نجات داده و اعلام کردهام،
|
||
\v 13 آری از ایام قدیم من اویم؛
|
||
\v 14 خداوند که ولیّ شما و قدوس اسرائیل است چنین میفرماید: «من بهخاطر شما به بابِل خواهم فرستاد و همۀ ایشان یعنی کَلدانیان را در همان کشتیهایی که بدان فخر میکنند، وادار به فرار خواهم کرد.
|
||
\v 15 «من یهوه هستم، قدوسِ شما،
|
||
\v 16 خداوند چنین میفرماید -
|
||
\v 17 همان که ارابهها و اسبان را بیرون آورد،
|
||
\v 18 «چیزهای پیشین را دیگر به یاد میاورید،
|
||
\v 19 هان، اکنون من کاری تازه میکنم:
|
||
\v 20 وحوش صحرا مرا حرمت خواهند داشت،
|
||
\v 21 قومی را که برای خود سرشتم
|
||
\v 22 «اما تو ای یعقوب، مرا نخواندی،
|
||
\v 23 گوسفندان به جهت قربانی تمامسوز برایم نیاوردی،
|
||
\v 24 برایم نی معطر به نقره نخریدی
|
||
\v 25 «من هستم، آری من، که نافرمانیهایت را بهخاطر خویشتن محو میسازم،
|
||
\v 26 گذشته را به من یادآور شو؛
|
||
\v 27 نیای نخست تو
|
||
\v # و میانجیگران
|
||
\v 28 پس من نیز سروران قُدس را بیحرمت خواهم ساخت،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 44
|
||
\p
|
||
\v 1 «اما حال ای خادم من یعقوب،
|
||
\v 2 خداوند که صانع توست،
|
||
\v # و ای یِشورون
|
||
\v 3 زیرا که بر زمین تشنه آب خواهم ریخت،
|
||
\v 4 آنان در میان نیزار خواهند رویید،
|
||
\v 5 یکی خواهد گفت: ”من از آنِ خداوندم،“
|
||
\v 6 خداوند چنین میفرماید، خداوند لشکرها،
|
||
\v 7 کیست که بتواند مانند من وقایع را از پیش اعلام کند؟
|
||
\v 8 پس ترسان و لرزان مباشید؛
|
||
\v 9 آنان که تمثال تراشیده میسازند جملگی هیچند،
|
||
\v 10 کیست آن که خدایی بسازد یا تمثالی بریزد،
|
||
\v 11 پس او و امثال او شرمسار خواهند شد.
|
||
\v 12 آهنگر با تیشه بر زغالها کار میکند. او با چکش به بتی شکل میدهد و به نیروی بازوی خویش آن را میسازد. او گرسنه شده، نای از کف میدهد و آب ننوشیده، به حال ضعف میافتد!
|
||
\v 13 نجّار با ریسمان چوب را اندازه میگیرد و با قلم نشانهگذاری میکند. با رنده آن را صاف میکند و با پرگار بر آن نشانه میگذارد. آن را به شباهت انسان و با زیبایی بشری میسازد تا در خانهای بگذارد.
|
||
\v 14 او سروهای آزاد میبُرد، و یا درخت چنار یا بلوطی برای خود اختیار میکند، و میگذارد تا در جنگل نمو کند؛ و یا درخت کاجی مینشاند و باران آن را نمو میدهد.
|
||
\v 15 آنگاه برای شخص به جهت سوخت به کار میآید. قدری از آن را برگرفته، خود را با آن گرم میکند و آتش افروخته، نان میپزد. سپس از آن خدایی میسازد و آن را میپرستد، و تمثالی تراشیده، در برابرش سَجده میکند!
|
||
\v 16 باری، از آن هیزم نیمی را در آتش میسوزاند؛ بر آن خوراک خود را طبخ میکند، و گوشت کباب کرده، میخورد و سیر میشود. نیز خود را گرم میکند و میگوید: «وه چه گرم شدم! گرمای آتش را حس میکنم!»
|
||
\v 17 و از آنچه باقی مانَد، خدایی یعنی تمثالی تراشیده برای خود میسازد و در برابرش سَجده کرده، آن را میپرستد و به آن دعا کرده، میگوید: «ای که خدای من هستی، مرا برهان!»
|
||
\v 18 ایشان را هیچ درک و فهمی نیست؛ زیرا چشمانشان را بسته است تا نبینند، و دلهایشان را نیز تا نفهمند.
|
||
\v 19 هیچیک لختی تأمل نمیکند و هیچیک را این درک و فهم نیست که بگوید: «نیمی از آن را در آتش سوزاندم، و بر زغالهایش نان پختم، و بر آن گوشت کباب کرده خوردم؛ آیا از باقی آن چیزی مکروه بسازم و در برابر چوبی سَجده کنم؟»
|
||
\v 20 او خاکستر میخورَد و دلی فریبخورده او را گمراه میسازد. خود را نتواند رهانید، و با خود نتواند گفت که: «آیا دروغی به دست راست خویش ندارم؟»
|
||
\v 21 ای یعقوب و ای اسرائیل، اینها را به یاد آور،
|
||
\v 22 نافرمانیهایت را مانند ابر رُفتَم،
|
||
\v 23 ای آسمانها بانگ شادی سر دهید،
|
||
\v 24 خداوند که ولیّ توست و تو را از رَحِم سرشته است، چنین میفرماید:
|
||
\v 25 آن که آیات انبیای دروغین را باطل میسازد،
|
||
\v 26 آن که کلام خدمتگزارانش را تحقق میبخشد،
|
||
\v 27 آن که به ژرفای دریا میگوید: ”خشک شو!
|
||
\v 28 آن که دربارۀ کوروش میگوید: ”او شبان من است،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 45
|
||
\p
|
||
\v 1 این است آنچه خداوند به مرد مسحشدۀ خود میگوید،
|
||
\v 2 «من پیش روی تو خواهم خرامید،
|
||
\v 3 گنجهای نهان در تاریکی را به تو خواهم بخشید،
|
||
\v 4 بهخاطر خدمتگزارم یعقوب،
|
||
\v 5 من یهوه هستم و دیگری نیست؛
|
||
\v 6 تا از محل طلوع آفتاب تا محل غروب آن،
|
||
\v 7 پدیدآورندۀ روشنایی و خالق تاریکی،
|
||
\v 8 ای آسمانها از بالا ببارانید،
|
||
\v 9 وای بر کسی که با صانع خود مجادله میکند،
|
||
\v 10 وای بر آن که به پدرش بگوید: ”این چیست که تولید میکنی؟!“
|
||
\v 11 خداوند که قدوس اسرائیل و صانع اوست،
|
||
\v 12 منم که زمین را ساختم
|
||
\v 13 من کوروش
|
||
\v 14 خداوند چنین میفرماید:
|
||
\v # «ثروت
|
||
\v 15 ای خدا و ای نجاتدهندۀ اسرائیل،
|
||
\v 16 همۀ سازندگان بتها سرافکنده و رسوا خواهند شد،
|
||
\v 17 اما اسرائیل به دست خداوند به نجات جاودانی نجات خواهد یافت،
|
||
\v 18 زیرا خداوند که آسمانها را آفرید،
|
||
\v 19 من در خفا سخن نگفتم
|
||
\v 20 «ای بازماندگان قومها، گرد هم آیید!
|
||
\v 21 پس ادعای خود را مطرح سازید؛
|
||
\v 22 «ای همۀ کرانهای زمین،
|
||
\v 23 به ذاتِ خود قسم خوردهام
|
||
\v 24 و ایشان دربارۀ من خواهند گفت:
|
||
\v 25 اما در خداوند، همۀ فرزندان اسرائیل
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 46
|
||
\p
|
||
\v 1 ’بِل‘ به زانو درمیآید و ’نِبو‘ خم میشود؛
|
||
\v 2 آنها با هم خم شده، به زانو درمیآیند؛
|
||
\v 3 «ای خاندان یعقوب، به من گوش فرا دهید،
|
||
\v 4 حتی تا به پیریتان من اویم،
|
||
\v 5 «مرا به کِه مانند میکنید و با که برابر میسازید؟
|
||
\v 6 آنان که طلا از کیسۀ خویش بیرون میریزند،
|
||
\v 7 آن را بر دوش برگرفته، حمل میکنند،
|
||
\v 8 «ای یاغیان، این را به یاد آورید؛
|
||
\v 9 امور پیشین را از ایام کهن به یاد آورید؛
|
||
\v 10 انتها را از ابتدا بیان میکنم
|
||
\v 11 پرندۀ شکاری را از شرق فرا میخوانم،
|
||
\v 12 ای سختدلان، به من گوش فرا دهید!
|
||
\v 13 اکنون عدالت خود را نزدیک میآورم؛
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 47
|
||
\p
|
||
\v 1 «ای دختر باکرۀ بابِل،
|
||
\v 2 دستاس گرفته، آرد را خرد کن؛
|
||
\v 3 برهنگی تو آشکار خواهد شد،
|
||
\v 4 ولیّ ما که نامش خداوند لشکرهاست،
|
||
\v 5 «ای دختر کَلدانیان خاموش بنشین
|
||
\v 6 من از قوم خویش غضبناک بودم،
|
||
\v 7 و گفتی: ”تا به ابد ملکه خواهم بود.“
|
||
\v 8 «پس حال ای که در ناز و نعمتی بشنو،
|
||
\v 9 این هر دو بلای بیوِگی و بیاولادی،
|
||
\v 10 زیرا که بر شرارت خویش اعتماد کردهای،
|
||
\v 11 اما بلایی بر تو نازل خواهد شد
|
||
\v 12 حال در افسونگریها و تمامی جادوگریهایت
|
||
\v 13 از همۀ مشورتهایی که گرفتی،
|
||
\v 14 بهیقین آنان چون کاه در آتش خواهند سوخت،
|
||
\v 15 این است تمام آنچه آنان برایت خواهند بود،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 48
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خاندان یعقوب این را بشنوید!
|
||
\v # و از نسل
|
||
\v 2 زیرا خویشتن را شهروندان شهر مقدس میخوانید،
|
||
\v 3 «اما من رویدادهای پیشین را از قدیم خبر دادم؛
|
||
\v 4 زیرا میدانستم که چه سختدل هستی،
|
||
\v 5 پس آنها را از قدیم به تو خبر دادم،
|
||
\v 6 حال دربارۀ این امور شنیدی؛
|
||
\v 7 هماکنون آفریده میشوند، نه در ایام قدیم،
|
||
\v 8 تو هرگز نشنیده و هرگز ندانستهای،
|
||
\v 9 بهخاطر نام خویش خشم خود را به تعویق خواهم افکند،
|
||
\v 10 اینک تو را تصفیه کردم، اما نه چون نقره؛
|
||
\v 11 بهخاطر خودم چنین میکنم،
|
||
\v 12 «ای یعقوب بشنو،
|
||
\v 13 دست خود من بود که بنیان زمین را نهاد؛
|
||
\v 14 «پس همگی گرد هم آیید و گوش فرا دهید!
|
||
\v # و بازوی او بر کَلدانیان
|
||
\v 15 من سخن گفتهام، آری من؛
|
||
\v 16 نزدیک من آیید و این را بشنوید:
|
||
\v 17 خداوند که ولیّ تو و قدوس اسرائیل است، چنین میفرماید:
|
||
\v 18 کاش که به فرامین من توجه میکردی!
|
||
\v # آنگاه سلامتی
|
||
\v # و پارسایی
|
||
\v 19 نسل تو همچون ریگ، بیشمار،
|
||
\v 20 از بابِل به در آیید!
|
||
\v 21 آنگاه که ایشان را در بیابان رهبری کرد،
|
||
\v 22 اما خداوند میگوید: «شریران را سلامتی نیست.»
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 49
|
||
\p
|
||
\v 1 ای سرزمینهای ساحلی، به من گوش فرا دهید!
|
||
\v 2 دهان مرا چون شمشیر تیز ساخت،
|
||
\v 3 مرا گفت: «تو خادم من هستی،
|
||
\v 4 اما من گفتم: «بیهوده محنت کشیدهام
|
||
\v 5 و حال، خداوند چنین میفرماید،
|
||
\v 6 آری، او چنین میفرماید:
|
||
\v 7 خداوند، که ولیّ و قدوس اسرائیل است،
|
||
\v 8 خداوند چنین میفرماید:
|
||
\v 9 تا به زندانیان بگویی: ”به در آیید!“
|
||
\v 10 گرسنگی و تشنگی نخواهند کشید،
|
||
\v 11 من همۀ کوههای خود را راه خواهم ساخت،
|
||
\v 12 اینک آنان از دوردستها میآیند؛
|
||
\v # و برخی از دیار سینیم.
|
||
\v 13 ای آسمانها بانگ شادی سر دهید،
|
||
\v 14 اما صَهیون گفته است: «خداوند مرا ترک کرده،
|
||
\v 15 «آیا ممکن است مادر کودک شیرخوارۀ خود را فراموش کند،
|
||
\v 16 ببین، تو را بر کف دستهایم نقش کردهام،
|
||
\v 17 پسرانت بهشتاب باز خواهند آمد
|
||
\v 18 سر برافراز و به اطراف خود بنگر،
|
||
\v 19 «هرچند ویران و متروک شدهای
|
||
\v 20 فرزندان ایام داغداریات،
|
||
\v 21 آنگاه در دل خود خواهی گفت:
|
||
\v 22 خداوندگارْ یهوه چنین میگوید:
|
||
\v 23 پادشاهانْ پدرخواندۀ تو خواهند بود،
|
||
\v 24 آیا غنیمت از دست جنگاور بازگرفته شود؟
|
||
\v 25 اما خداوند چنین میفرماید:
|
||
\v 26 من به آنان که بر تو ستم کردند گوشتِ تنِ خودشان را خواهم خورانید،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 50
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند چنین میفرماید:
|
||
\v 2 چون آمدم چرا کسی نبود؟
|
||
\v 3 آسمان را سیاهپوش میسازم،
|
||
\v 4 خداوندگارْ یهوه زبانِ شاگرد به من بخشیده است
|
||
\v 5 خداوندگارْ یهوه گوش مرا گشود،
|
||
\v 6 پشت خود را به آنان سپردم که مرا زدند،
|
||
\v 7 از آنجا که خداوندگارْ یهوه یاریام میدهد،
|
||
\v 8 آن که مرا تبرئه میکند نزدیک است،
|
||
\v 9 هان خداوندگارْ یهوه یاریام میدهد،
|
||
\v 10 کیست از شما که از خداوند میترسد،
|
||
\v 11 اما همۀ شما که آتش میافروزید،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 51
|
||
\p
|
||
\v 1 «ای پیروان پارسایی،
|
||
\v 2 پدرتان ابراهیم را در نظر آورید،
|
||
\v 3 زیرا خداوند براستی صَهیون را تسلی خواهد داد،
|
||
\v 4 «ای قوم من، به من توجه کنید،
|
||
\v 5 عدالت من نزدیک شده،
|
||
\v 6 چشمان خود را به سوی آسمانها برافرازید،
|
||
\v 7 «ای کسانی که عدالت را میشناسید،
|
||
\v 8 زیرا بید، ایشان را چون جامه خواهد زد،
|
||
\v 9 بیدار شو، ای بازوی خداوند، بیدار شو،
|
||
\v # آیا تو همان نیستی که ’رَهَب‘
|
||
\v 10 آیا تو همان نیستی که دریا را خشکانیدی،
|
||
\v 11 آری، فدیهشدگان خداوند باز خواهند گشت؛
|
||
\v 12 «من هستم، من، که شما را تسلی میدهم؛
|
||
\v 13 خداوند، آفرینندۀ خود را، فراموش کردهای،
|
||
\v 14 زیرا زندانیان ذلیل بهزودی آزاد خواهند شد؛
|
||
\v 15 زیرا من یهوه خدای شما هستم،
|
||
\v 16 من کلام خود را در دهان تو نهادم،
|
||
\v 17 خویشتن را برانگیز، ای اورشلیم!
|
||
\v 18 از تمام پسرانی که زادهای
|
||
\v 19 این دو بلا بر تو نازل شده است؛
|
||
\v 20 پسران تو ضعف کردهاند
|
||
\v 21 پس ای ستمدیده، این را بشنو؛
|
||
\v 22 خداوندگار تو یهوه چنین میگوید،
|
||
\v 23 آن را در دست عذابکنندگان تو مینهم،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 52
|
||
\p
|
||
\v 1 بیدار شو، ای صَهیون، بیدار شو،
|
||
\v 2 ای اورشلیم، غبار از خود بِتَکان،
|
||
\v 3 زیرا خداوند چنین میفرماید: «مفت فروخته شدید، و بهرایگان نیز بازخرید خواهید شد.»
|
||
\v 4 زیرا خداوندگارْ یهوه چنین میفرماید: «نخست قوم من به مصر فرود شدند تا در آنجا ساکن شوند؛ سپس آشور بیسبب بر آنان ستم کرد.»
|
||
\v 5 اما خداوند میفرماید: «اکنون در اینجا مرا چه کار است، زیرا که قوم من مفت اسیر شدهاند، و آنان که بر ایشان حاکمند تمسخر میکنند.» و خداوند میفرماید: «نام مرا هر روز پیوسته کفر میگویند.
|
||
\v 6 پس قوم من نام مرا خواهند شناخت، و در آن روز خواهند دانست که من هستم که سخن میگویم؛ آری، من هستم!»
|
||
\v 7 چه زیباست بر کوهساران
|
||
\v 8 گوش فرا ده! دیدبانانت آواز خویش بلند میکنند،
|
||
\v 9 ای ویرانههای اورشلیم،
|
||
\v 10 خداوند بازوی قدوسش را
|
||
\v 11 ای شما که ظروف خداوند را حمل میکنید،
|
||
\v 12 اما بهشتاب بیرون نخواهید آمد
|
||
\v 13 اینک خادم من کامیاب خواهد شد
|
||
\v 14 چنانکه بسیاری از او
|
||
\v 15 به همانسان او اقوام بسیار را تطهیر خواهد کرد،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 53
|
||
\p
|
||
\v 1 چه کسی پیام ما را باور کرده،
|
||
\v 2 زیرا در حضور وی چون نهال،
|
||
\v 3 خوار و مردود نزد آدمیان،
|
||
\v 4 حال آنکه رنجهای ما بود که او بر خود گرفت
|
||
\v # و دردهای
|
||
\v 5 حال آنکه به سبب نافرمانیهای ما بدنش سوراخ شد،
|
||
\v 6 همۀ ما چون گوسفندان، گمراه شده بودیم،
|
||
\v 7 آزار و ستم دید،
|
||
\v 8 با محاکمهای ظالمانه برده شد؛
|
||
\v 9 گرچه هیچ خشونت نورزید،
|
||
\v 10 اما خواست خداوند این بود
|
||
\v # چون جان خود را قربانی گناه ساخت،
|
||
\v 11 ثمرۀ مشقت جان خویش را خواهد دید
|
||
\v 12 بنابراین من نیز او را در میان بزرگان نصیب خواهم داد،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 54
|
||
\p
|
||
\v 1 «ای نازا که نزادهای،
|
||
\v 2 «مکان خیمهات را وسیع گردان،
|
||
\v 3 زیرا که به چپ و راست منتشر خواهی شد؛
|
||
\v 4 مترس، زیرا شرمسار نخواهی شد،
|
||
\v 5 زیرا که آفرینندۀ تو شوهر توست،
|
||
\v 6 خداوند تو را مانند زنی مطرود و رنجیدهدل فرا میخواند،
|
||
\v 7 «برای لحظهای کوتاه تو را ترک کردم،
|
||
\v 8 خداوند ولیّ تو میفرماید:
|
||
\v 9 «این برای من همچون روزهای
|
||
\v 10 حتی اگر کوهها به لرزه درآیند
|
||
\v 11 «ای ستمدیده و توفانزده که تسلی نیافتهای،
|
||
\v # اینک من تو را با سنگهای فیروزه
|
||
\v # و پیات را با یاقوت کبود
|
||
\v 12 برج و بارویت را از لعل خواهم ساخت،
|
||
\v 13 تمامی پسرانت از خداوند تعلیم خواهند گرفت،
|
||
\v 14 در عدالت استوار خواهی شد،
|
||
\v 15 اگر کسی بر تو حمله آورد،
|
||
\v 16 «اینک مَنَم که آهنگران را آفریدم،
|
||
\v 17 هر سلاحی که بر ضد تو ساخته شود کارگر نخواهد افتاد،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 55
|
||
\p
|
||
\v 1 «ای جمیع تشنگان، نزد آبها بیایید
|
||
\v 2 چرا نقره را برای آنچه نان نیست خرج میکنید،
|
||
\v 3 گوش فرا داده، نزد من آیید؛
|
||
\v 4 هان من او را شاهدی برای طوایف ساختم،
|
||
\v 5 بهیقین قومهایی را که نمیشناسی فرا خواهی خواند،
|
||
\v 6 «خداوند را حینی که یافت میشود بجویید،
|
||
\v 7 شریر راههای خود را ترک گوید،
|
||
\v 8 خداوند میفرماید:
|
||
\v 9 زیرا چنانکه آسمان از زمین بلندتر است،
|
||
\v 10 چنانکه باران و برف از آسمان میبارد،
|
||
\v 11 همچنان خواهد بود کلام من که از دهانم صادر میشود؛
|
||
\v 12 زیرا شما با شادمانی بیرون خواهید رفت،
|
||
\v 13 به جای خار، سرو خواهد رویید،
|
||
\v # و به جای خس، آس،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 56
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند چنین میفرماید:
|
||
\v 2 خوشا به حال آن که چنین کند،
|
||
\v 3 پس غریبی که به خداوند پیوسته باشد، نگوید: «خداوند مرا از قوم خویش جدا خواهد کرد»، و خَصی نگوید: «درختی خشک بیش نیستم.»
|
||
\v 4 زیرا خداوند چنین میفرماید: «خصیهایی که شَبّات مرا نگاه دارند، و آنچه مرا خشنود میسازد برگزینند و به عهد من تمسک جویند،
|
||
\v 5 بدیشان در خانۀ خویش و در اندرون دیوارهایش نام و یادی بهتر از پسران و دختران خواهم بخشید؛ آری، بدیشان نامی جاودانی خواهم بخشید که هرگز از میان نخواهد رفت.
|
||
\v 6 و نیز غریبانی که به خداوند تمسک جستهاند تا او را خدمت کنند، و نام او را عزیز دارند و خادمان او شوند، یعنی همۀ کسانی که شَبّات را نگاه داشته، آن را بیحرمت نسازند و به عهد من متمسک باشند،
|
||
\v 7 آنان را به کوه مقدس خویش خواهم آورد و در خانۀ عبادت خویش، ایشان را شادمان خواهم ساخت. قربانیهای تمامسوز و دیگر قربانیهای ایشان بر مذبح من پذیرفته خواهد شد، زیرا که خانۀ من، خانۀ دعا برای همۀ قومها خوانده خواهد شد.»
|
||
\v 8 و خداوندگارْ یهوه، که راندهشدگان اسرائیل را گرد میآورد، چنین میفرماید: «من کسان دیگر را نیز علاوه بر آنان که هماکنون گرد آمدهاند، با ایشان جمع خواهم کرد.»
|
||
\v 9 ای تمامی وحوش صحرا،
|
||
\v 10 دیدبانان اسرائیل کورند؛
|
||
\v 11 آنان سگانی حریصند،
|
||
\v 12 فریاد برمیآورند:
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 57
|
||
\p
|
||
\v 1 شخص پارسا هلاک میشود،
|
||
\v 2 او به آرامش داخل میگردد.
|
||
\v 3 اما شما ای پسران ساحره،
|
||
\v 4 بر کهِ تمسخر میکنید،
|
||
\v 5 آیا شما نیستید که در میان درختان بلوط
|
||
\v # در آتش شهوت میسوزید؟
|
||
\v 6 نصیب تو در میان صخرههای صافِ
|
||
\v 7 بسترت را بر کوهی بلند و رفیع گسترانیدی،
|
||
\v 8 پشت درها و تیرک چارچوبشان،
|
||
\v 9 با روغن زیتون نزد پادشاه
|
||
\v # و حتی تا به خود هاویه
|
||
\v 10 از راه دراز خویش درمانده گشتی،
|
||
\v 11 از که مشوش و هراسان شدی
|
||
\v 12 من پارسایی و اعمال تو را بیان خواهم کرد،
|
||
\v 13 آنگاه که فریاد کمک بلند میکنی،
|
||
\v 14 و گفته خواهد شد که:
|
||
\v 15 زیرا آن که رفیع و بلندمرتبه است،
|
||
\v 16 زیرا که تا به ابد محکوم نخواهم کرد،
|
||
\v 17 به سبب گناه سودِ نامشروع به خشم آمده، ایشان را زدم،
|
||
\v 18 من راههای ایشان را دیدهام،
|
||
\v 19 میوۀ ستایش بر لبها خواهم آفرید.»
|
||
\v 20 اما شریران چون دریایی متلاطمند
|
||
\v 21 خدای من میگوید: «شریران را سلامتی نیست.»
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 58
|
||
\p
|
||
\v 1 «فریاد بلند برآور و دریغ مدار؛
|
||
\v 2 زیرا آنان هر روزه مرا میجویند،
|
||
\v 3 میگویند: ”چرا روزه گرفتیم و تو ندیدی؟
|
||
\v 4 اینک به جهت نزاع و کشمکش روزه میگیرید،
|
||
\v 5 آیا روزهای که من میپسندم این است؟
|
||
\v 6 «آیا روزهای که من میپسندم این نیست
|
||
\v 7 که نان خود را با گرسنگان قسمت کنی
|
||
\v 8 آنگاه نور تو همچون فجر طلوع خواهد کرد،
|
||
\v # پارساییات
|
||
\v 9 آنگاه دعا خواهی کرد و خداوند تو را اجابت خواهد نمود؛
|
||
\v # «اگر یوغ ستم و انگشت اشاره
|
||
\v 10 اگر تمامی همّ خود را وقف گرسنگان کنی
|
||
\v 11 خداوند پیوسته تو را هدایت خواهد کرد،
|
||
\v 12 قوم تو ویرانههای کهن را بنا خواهند کرد،
|
||
\v 13 «اگر شَبّات را زیر پا ننهی
|
||
\v # و سخنان بیهوده
|
||
\v 14 آنگاه لذت تو در خداوند خواهد بود؛
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 59
|
||
\p
|
||
\v 1 هان دست خداوند کوتاه نیست که نجات ندهد،
|
||
\v 2 بلکه تقصیرات شما، میان شما و خدایتان جدایی افکنده است،
|
||
\v 3 زیرا دستان شما به خون آغشته است،
|
||
\v 4 کسی عادلانه اقامۀ دعوی نمیکند،
|
||
\v 5 از تخمهای افعی، بچه برمیآورند،
|
||
\v 6 از تارهای ایشان جامه حاصل نمیشود،
|
||
\v 7 پاهایشان برای شرارت دوان است،
|
||
\v 8 طریق صلح و سلامت را نمیشناسند،
|
||
\v 9 از این رو انصاف از ما دور است،
|
||
\v 10 چون نابینایان با لمسِ دیوار قدم برمیداریم؛
|
||
\v # در میان تندرستان
|
||
\v 11 جملگی چون خرسها خرناس میکشیم،
|
||
\v 12 زیرا که نافرمانیهای ما در نظر تو بسیار است،
|
||
\v 13 عِصیان کرده و به خداوند خیانت ورزیدهایم،
|
||
\v 14 پس انصاف به عقب رانده شده،
|
||
\v 15 راستی مفقود شده،
|
||
\v 16 او دید که کسی نبود،
|
||
\v 17 پس عدالت را چون زره بر تن کرد،
|
||
\v 18 بدیشان بر حسب اعمالشان سزا خواهد داد:
|
||
\v 19 از جانب غرب، مردمان از نام یهوه خواهند ترسید،
|
||
\v # که دَمِ خداوند
|
||
\v 20 و خداوند میفرماید:
|
||
\v 21 باز خداوند میگوید: «و اما این است عهد من با ایشان: روح من که بر تو است و سخنان من که بر دهانت نهادهام، هرگز از دهان تو، از دهان فرزندانت، و از دهان فرزندان فرزندانت دور نخواهد شد، از حال تا ابدالآباد.» این است فرمودۀ خداوند.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 60
|
||
\p
|
||
\v 1 برخیز و درخشان شو، زیرا که نور تو آمده،
|
||
\v 2 زیرا اینک تاریکی زمین را فرو خواهد گرفت،
|
||
\v 3 قومها به سوی نور تو خواهند آمد،
|
||
\v 4 چشمان خود را به اطراف خویش برافراز و ببین:
|
||
\v 5 آنگاه خواهی دید و خواهی درخشید،
|
||
\v 6 انبوه شترانْ سرزمین تو را خواهد پوشانید،
|
||
\v 7 گلههای قیدار جملگی نزد تو گرد خواهند آمد،
|
||
\v 8 اینان کیستند که همچون ابر پرواز میکنند،
|
||
\v 9 براستی که سواحل دوردست در انتظار من خواهند بود،
|
||
\v 10 بیگانگان حصارهایت را بنا خواهند کرد،
|
||
\v 11 دروازههایت همواره گشوده خواهد بود،
|
||
\v 12 زیرا قوم و مملکتی که تو را خدمت نکند،
|
||
\v 13 جلال لبنان نزد تو آورده خواهد شد،
|
||
\v 14 فرزندان آنان که بر تو ستم روا میدارند
|
||
\v 15 تو را که متروک و منفور بودی،
|
||
\v 16 شیر قومها را خواهی مَکید،
|
||
\v 17 به جای برنج برایت طلا خواهم آورد؛
|
||
\v 18 در سرزمین تو دیگر خبری از خشونت نخواهد بود،
|
||
\v 19 دیگر آفتاب در روز نور تو نخواهد بود،
|
||
\v 20 آفتابِ تو دیگر هرگز غروب نخواهد کرد،
|
||
\v 21 آنگاه تمامی قوم تو پارسا خواهند بود،
|
||
\v 22 کمترین، هزار تن خواهد شد،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 61
|
||
\p
|
||
\v 1 روح خداوندگارْ یهوه بر من است،
|
||
\v # و آزادی را به اسیران و رهایی را به محبوسان اعلام کنم؛
|
||
\v 2 تا سال لطف خداوند را اعلام نمایم،
|
||
\v 3 و به آنان که در صَهیون سوگوارند،
|
||
\v 4 آنان خرابههای کهن را بنا خواهند کرد،
|
||
\v 5 غریبان برخاسته، گلههای شما را خواهند چرانید،
|
||
\v 6 کاهنان خداوند خوانده خواهید شد،
|
||
\v 7 به عوض شرمساری، نصیب دوچندان خواهید یافت،
|
||
\v 8 زیرا من، یهوه، عدالت را دوست میدارم،
|
||
\v 9 نسل ایشان در میان قومها مشهور خواهند شد،
|
||
\v 10 در خداوند شادی بسیار میکنم،
|
||
\v 11 زیرا چنانکه زمین نباتات خود را میرویاند،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 62
|
||
\p
|
||
\v 1 بهخاطر صَهیون سکوت نخواهم کرد،
|
||
\v 2 قومها پارسایی تو را خواهند دید،
|
||
\v 3 تو تاج جلال در دست خداوند خواهی بود،
|
||
\v 4 تو را دیگر ’متروک‘ نخواهند نامید،
|
||
\v # بلکه تو را ’اشتیاق من‘
|
||
\v # و سرزمینت را ’متأهل‘
|
||
\v 5 چنانکه مرد جوان دوشیزهای را به عقد خود درمیآورد،
|
||
\v # همچنان پسرانت
|
||
\v 6 ای اورشلیم! بر حصارهایت دیدبانان گماشتهام،
|
||
\v 7 و او را نیز آرامی مدهید،
|
||
\v 8 خداوند به دست راست خویش سوگند خورده است
|
||
\v 9 بلکه آنان که غَله را میدِروند از آن خواهند خورد،
|
||
\v 10 بگذرید! از دروازهها بگذرید!
|
||
\v 11 اینک خداوند تا به کرانهای زمین اعلان کرده است:
|
||
\v 12 آنان ’ملت مقدس‘ خوانده خواهند شد،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 63
|
||
\p
|
||
\v 1 این کیست که از اَدوم، از شهر بُصرَه میآید،
|
||
\v 2 چرا جامهات سرخفام است،
|
||
\v 3 «من چَرخُشت را به تنهایی لگدکوب کردم،
|
||
\v 4 زیرا که روز انتقام در دل من بود،
|
||
\v 5 نگریستم اما یاریرسانی نبود،
|
||
\v 6 در خشم خویش ملتها را پایمال کردم،
|
||
\v 7 محبتهای خداوند و کارهای ستودنی او را بر خواهم شمرد،
|
||
\v 8 زیرا گفته است: «آنان بهیقین قوم من هستند،
|
||
\v 9 در تمامی رنجهای ایشان، او نیز رنج کشید،
|
||
\v 10 اما ایشان عِصیان ورزیدند،
|
||
\v 11 اما قوم او ایام قدیم را به یاد آوردند،
|
||
\v # یعنی ایام موسی را:
|
||
\v 12 و بازوی شکوهمندش را
|
||
\v 13 و ایشان را از ژرفاها عبور داد؟
|
||
\v 14 همچون چارپایانی که به وادی فرود آیند،
|
||
\v 15 از آسمان بنگر و ببین،
|
||
\v 16 براستی که تو پدر مایی،
|
||
\v 17 ای خداوند، چرا از راههای خود گمراهمان کردی،
|
||
\v 18 قوم مقدس تو کوتاهزمانی قُدس تو را در تصرف داشتند،
|
||
\v 19 ما همچون مردمانی گشتهایم
|
||
\v # و به نام تو نامیده نشدهاند.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 64
|
||
\p
|
||
\v 1 کاش که آسمانها را شکافته، نازل میشدی،
|
||
\v 2 همچون آتشی که خُردهچوبها را مشتعل میسازد،
|
||
\v 3 آنگاه که اعمالی هولناک انجام دادی که انتظارش را نداشتیم،
|
||
\v 4 از دیرباز کسی نشنیده،
|
||
\v 5 تو کسانی را که شادمانه به پارسایی عمل میکنند،
|
||
\v 6 همۀ ما همچون شخص نجس شدهایم،
|
||
\v 7 کسی نیست که نام تو را بخواند،
|
||
\v # و ما را به سبب گناهانمان گداختهای.
|
||
\v 8 با این همه، ای خداوند، تو پدر ما هستی.
|
||
\v 9 ای خداوند، چنین سخت غضبناک مباش،
|
||
\v 10 شهرهای مقدس تو به بیابان بدل شده،
|
||
\v 11 معبد مقدس و پر شکوه ما،
|
||
\v 12 خداوندا، آیا با این همه همچنان خودداری میکنی؟
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 65
|
||
\p
|
||
\v 1 اجازه دادم کسانی که مرا نطلبیده بودند،
|
||
\v 2 تمامی روز دستانم را دراز کردم
|
||
\v 3 قومی که پیوسته پیش رویم،
|
||
\v 4 که در میان قبرها مینشینند،
|
||
\v 5 که میگویند: «دور بایست و نزد من میا،
|
||
\v 6 خداوند میگوید:
|
||
\v 7 مزد گناهان شما و گناهان پدران شما را با هم.
|
||
\v 8 خداوند چنین میگوید:
|
||
\v 9 از یعقوب نسلی فراهم خواهم آورد،
|
||
\v 10 و برای قوم من که مرا میجویند،
|
||
\v 11 «و اما شما که خداوند را ترک کردید
|
||
\v 12 شما را به جهت شمشیر مقدر خواهم کرد،
|
||
\v 13 پس خداوند لشکرها چنین میفرماید:
|
||
\v 14 و خادمانم از خوشیِ دل سرود خواهند خواند،
|
||
\v 15 شما نام خود را به عنوان لعنت
|
||
\v 16 آن که خویشتن را در این سرزمین برکت دهد،
|
||
\v # خویشتن را به خدای حق
|
||
\v 17 «هان من آسمانی جدید و زمینی جدید خواهم آفرید،
|
||
\v 18 بلکه از آنچه من میآفرینم،
|
||
\v 19 بر اورشلیم شادی خواهم کرد،
|
||
\v 20 دیگر هرگز در آن کودکی نخواهد بود
|
||
\v 21 خانهها بنا خواهند کرد،
|
||
\v 22 دیگر بنا نخواهند کرد تا دیگران ساکن شوند،
|
||
\v 23 محنتِ بیهوده نخواهند کشید،
|
||
\v 24 پیش از آنکه بخوانند پاسخ خواهم داد،
|
||
\v 25 گرگ و بره با هم خواهند چَرید،
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 66
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند چنین میفرماید:
|
||
\v 2 این همه را دست من ساخته است،
|
||
\v 3 «آن که گاوی ذبح میکند،
|
||
\v 4 پس من نیز برای ایشان مصیبتی سخت بر خواهم گزید
|
||
\v 5 ای شما که از کلام خداوند میلرزید،
|
||
\v 6 «آواز غوغا از شهر!
|
||
\v 7 «او پیش از دردِ زا،
|
||
\v 8 کیست که چنین چیزی شنیده باشد؟
|
||
\v 9 خداوند میگوید:
|
||
\v 10 «ای همۀ کسانی که اورشلیم را دوست میدارید،
|
||
\v 11 تا از پستانِ تسلیبخشِ او مکیده، سیراب شوید؛
|
||
\v 12 زیرا خداوند چنین میگوید:
|
||
\v 13 همچون کسی که مادرش او را تسلی میدهد،
|
||
\v 14 خواهید دید و دلتان شادمان خواهد شد،
|
||
\v 15 «زیرا هان خداوند در آتش خواهد آمد،
|
||
\v 16 زیرا خداوند با آتش و شمشیر خود
|
||
\v 17 خداوند میفرماید: «آنان که از پیِ یک تن که در وسط است، خود را برای رفتن به باغها تقدیس و تطهیر میکنند، و گوشت خوک و موش و مکروهات میخورند، با هم نابود خواهند شد.
|
||
\v 18 زیرا اعمال و افکارشان را میدانم، و زمان آن میرسد که تمامی قومها و زبانها را گرد آورم. آنان خواهند آمد و جلال مرا خواهند دید
|
||
\v 19 و من در میان آنها نشانهای خواهم نهاد. و از ایشان بازماندگانی را نزد قومها خواهم فرستاد: به تَرشیش و فول و لود، که تیراندازند، و به توبال و یاوان و سواحل دوردست، که آوازهام را نشنیده و جلال مرا ندیدهاند؛ و آنان جلال مرا در میان قومها اعلام خواهند کرد.
|
||
\v 20 و خداوند میگوید که ایشان تمامی برادرانتان را از جمیع امتها سوار بر اسب و ارابه و تختِروان و قاطر و شتر، به عنوان هدیهای برای خداوند به کوهِ مقدس من اورشلیم خواهند آورد، همانگونه که اسرائیلیان هدیۀ آردی خود را در ظرفی طاهر به خانۀ خداوند میآورند.
|
||
\v 21 و خداوند میگوید: از ایشان کاهنان و لاویان نیز خواهم گرفت.
|
||
\v 22 «زیرا خداوند میفرماید: چنانکه آسمان جدید و زمین جدیدی که میسازم در حضورم پایدار خواهد ماند، نام و نسل شما نیز پایدار میماند.
|
||
\v 23 و خداوند میفرماید: تمامی بشر، از ماه نو تا ماه نو و از شَبّات تا شَبّات خواهند آمد تا در حضور من پرستش کنند.
|
||
\v 24 و آنان بیرون رفته، اجساد کسانی را که بر من طغیان کردهاند نظاره خواهند کرد.
|