Updated
This commit is contained in:
parent
cf936a066c
commit
1a4b11a789
|
@ -1,15 +1,15 @@
|
|||
# در ابتدا، خدا آسمانها و زمین را آفرید
|
||||
|
||||
«این در مورد نحوه آفرینش آسمانها و زمین توسط خدا در ابتدا است» این جمله خلاصهای از مابقی این باب است و در برخی از زبانها «بسیاری پیش، خدا آسمانها و زمین را خلق کرد» ترجمه میشود و باید به نحوی ترجمه شود که حقیقتاً روی دادن خلقت را نشان دهد و داستان نبودن آن را نشان دهد.
|
||||
«این در مورد نحوه آفرینش آسمانها و زمین توسط خدا در ابتدا است» این جمله خلاصهای از مابقی این باب است و در برخی از زبانها « در زمانهای بسیار دور، خدا آسمانها و زمین را خلق کرد» ترجمه میشود و باید به نحوی ترجمه شود که حقیقتاً روی دادن خلقت را نشان دهد و داستان نبودن آن را نشان دهد.
|
||||
|
||||
# در ابتدا
|
||||
|
||||
این اشاره به آغاز دنیا و هر چیز که در آن است دارد.
|
||||
این اشاره به آغاز دنیا و هر چیز که در آن است، دارد.
|
||||
|
||||
# آسمانها و زمین
|
||||
# آسمانها و زمین
|
||||
|
||||
«آسمان، زمین و هر چیز که در آن است»
|
||||
|
||||
# آسمانها
|
||||
# آسمانها
|
||||
|
||||
این کلمه اشاره به آسمان دارد.
|
|
@ -4,8 +4,8 @@
|
|||
|
||||
# لجه[عمق]
|
||||
|
||||
«آب» یا «آبهای عمیق» یا «آبهای پهناور»
|
||||
«آب» یا «آبهای عمیق» یا «آبهای پهناور»
|
||||
|
||||
# سطح آبها
|
||||
# سطح آبها
|
||||
|
||||
«سطح آب» یا «آب»
|
|
@ -1,6 +1,6 @@
|
|||
# خدا روشنایی را دید كه نیكوست
|
||||
|
||||
«خدا روشنایی را در ملاحظه کرد و از آن خشنود بود.» «نیکو» یعنی «خشنود کننده» یا «مناسب»
|
||||
«خدا روشنایی را ملاحظه کرد و از آن خشنود بود.» «نیکو» یعنی «خشنود کننده» یا «مناسب»
|
||||
|
||||
# روشنایی را از تاریكی جدا ساخت
|
||||
|
||||
|
|
|
@ -4,4 +4,6 @@
|
|||
|
||||
# شام بود و صبح بود
|
||||
|
||||
این قسمت اشاره به کل روز دارد. نویسنده به نحوی از کل روز سخن میگوید که گویی دو قسمت است. در فرهنگ یهودی روز با غروب خورشید آغاز میشود. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-merism]])
|
||||
این قسمت اشاره به کل روز دارد. نویسنده به نحوی از کل روز سخن میگوید که گویی دو قسمت است. در فرهنگ یهودی روز با غروب خورشید آغاز میشود.
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-merism]])
|
|
@ -1,6 +1,6 @@
|
|||
# فلكی باشد در میان آبها و آبها را از آبها جدا كند
|
||||
|
||||
این جملات فرامین هستند. خدا با فرمان دادن به فلک و جدا کردن آبها به واسطه دستور خود، فلک را به وجود آورد و آبها را از هم جدا کرد.
|
||||
این جملات فرامین هستند. خدا با فرمان دادن به فلک و جدا کردن آبها به واسطه دستور خود، فلک را به وجود آورد و آبها را از هم جدا کرد.
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-imperative]])
|
||||
|
||||
|
@ -8,6 +8,6 @@
|
|||
|
||||
فضای بزرگ و خالی است. یهودیان این فضا را مانند درون گنبد یا درون کاسهای پشت و رو میدانستند.
|
||||
|
||||
# میان آبها
|
||||
# میان آبها
|
||||
|
||||
«در آب»
|
|
@ -1,7 +1,7 @@
|
|||
# خدا فلك را بساخت و آبها را...جدا كرد
|
||||
# خدا فلك را بساخت و آبها را...جدا كرد
|
||||
|
||||
«خدا به این طریق فلکی به وجود آورد و آبها را جدا کرد.» هنگامی که خدا سخن گفت چنین اتفاقی افتاد. این جمله آنچه خدا هنگام سخن گفتن انجام داد را شرح میدهد.
|
||||
«خدا به این طریق فلکی به وجود آورد و آبها را جدا کرد.» هنگامی که خدا سخن گفت چنین اتفاقی افتاد. این جمله آن چه خدا هنگام سخن گفتن انجام داد را شرح میدهد.
|
||||
|
||||
# چنین شد
|
||||
|
||||
«چنین شد» یا «چنین اتفاقی افتاد.» درست همانطور روی داد که خدا فرمان داده بود. این عبارت در این باب چندین بار تکرار میشود و هر بار معانی مشابهی دارد.
|
||||
«چنین شد» یا «چنین اتفاقی افتاد.» درست همان طور روی داد که خدا فرمان داده بود. این عبارت در این باب چندین بار تکرار میشود و هر بار معانی مشابهی دارد.
|
|
@ -1,6 +1,8 @@
|
|||
# شام و صبح
|
||||
|
||||
این قسمت اشاره به کل روز دارد. نویسنده به نحوی از کل روز سخن میگوید که گویی دو قسمت است. در فرهنگ یهودی روز با غروب خورشید آغاز میشود. ببینید این عبارت را در <پیدایش ۱: ۵> چطور ترجمه کردهاید. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-merism]])
|
||||
این قسمت اشاره به کل روز دارد. نویسنده به نحوی از کل روز سخن میگوید که گویی دو قسمت است. در فرهنگ یهودی روز با غروب خورشید آغاز میشود. ببینید این عبارت را در <پیدایش ۱: ۵> چطور ترجمه کردهاید.
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-merism]])
|
||||
|
||||
# روزی دوم
|
||||
|
||||
|
|
14
gen/01/09.md
14
gen/01/09.md
|
@ -1,15 +1,19 @@
|
|||
# آبها...جمع شود
|
||||
# آبها...جمع شود
|
||||
|
||||
شما میتوانید فعل را به حالت معلوم ترجمه کنید. این قسمت یک دستور است. خدا با فرمان دادن به آبها آنها را گرد آورد. ترجمه جایگزین: «آبها...جمع شوند» یا «آبها...گرد هم آیند» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-activepassive]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-imperative]])
|
||||
شما میتوانید فعل را به حالت معلوم ترجمه کنید. این قسمت یک دستور است. خدا با فرمان دادن به آبها، آنها را گرد آورد. ترجمه جایگزین: «آبها...جمع شوند» یا «آبها...گرد هم آیند»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-activepassive]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-imperative]])
|
||||
|
||||
# خشكی ظاهر گردد
|
||||
|
||||
آب، خشکی را پوشاند. اکنون آب کنار میرود و خشکی ظاهر میگردد. این یک دستور است. خدا با فرمان ظاهر شدن دادن به خشکی آن را ظاهر ساخت. ترجمه جایگزین: «خشکی ظاهر شود» یا «خشکی مشخص شود» یا «خشکی پدید آید» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-imperative]])
|
||||
آب، خشکی را پوشاند. اکنون آب کنار میرود و خشکی ظاهر میگردد. این یک دستور است. خدا فرمان داد که خشکی ظاهر شود و بدینسان آن را ظاهر ساخت. ترجمه جایگزین: «خشکی ظاهر شود» یا «خشکی مشخص شود» یا «خشکی پدید آید»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-imperative]])
|
||||
|
||||
# خشكی
|
||||
|
||||
این اشاره به زمینی دارد که دیگر از آب پوشیده نیست و اشاره به زمینی خشک و آماده کشت ندارد.
|
||||
این اشاره به زمینی دارد که دیگر از آب پوشیده نیست و اشاره به زمینی خشک و آماده کشت ندارد.
|
||||
|
||||
# چنین شد
|
||||
|
||||
«چنین شد» یا «چنین اتفاقی افتاد.» درست همانطور روی داد که خدا فرمان داده بود. این عبارت در این باب چندین بار تکرار میشود و هر بار معانی مشابهی دارد. ببینید این عبارت را در <پیدایش ۱: ۷> چطور ترجمه کردهاید.
|
||||
«چنین شد» یا «چنین اتفاقی افتاد.» درست همانطور روی داد که خدا فرمان داده بود. این عبارت در این باب چندین بار تکرار میشود و هر بار معانی مشابهی دارد. ببینید این عبارت را در <پیدایش ۱: ۷> به چه شکل ترجمه کردهاید.
|
|
@ -1,6 +1,6 @@
|
|||
# خشكی را زمین
|
||||
|
||||
«قسمتی که خشک بود را ‘زمین‘ و»
|
||||
«قسمتی را که خشک بود ‘زمین‘ و»
|
||||
|
||||
# خدا دید كه نیكوست
|
||||
|
||||
|
|
|
@ -1,6 +1,8 @@
|
|||
# زمین نباتات برویاند
|
||||
|
||||
این یک فرمان است. خدا با دادن چنین فرمانی زمین را به رویاندن گیاهان وا داشت. ترجمه جایگزین: «زمین، گیاهان برویاند» یا «گیاهان از زمین برویند» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-imperative]])
|
||||
این یک فرمان است. خدا با دادن چنین فرمانی زمین را به رویاندن گیاهان وا داشت. ترجمه جایگزین: «زمین، گیاهان برویاند» یا «گیاهان از زمین برویند»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-imperative]])
|
||||
|
||||
# زمین نباتات برویاند، علفی كه تخم بیاورد و درخت... كه...میوه آورد
|
||||
|
||||
|
|
|
@ -1,7 +1,9 @@
|
|||
# شام بود و صبح بود
|
||||
|
||||
این قسمت اشاره به کل روز دارد. نویسنده به نحوی از کل روز سخن میگوید که گویی دو قسمت است. در فرهنگ یهودی روز با غروب خورشید آغاز میشود. ببینید این قسمت را در <پیدایش ۱: ۵> چطور ترجمه کردهاید. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-merism]])
|
||||
این قسمت اشاره به کل روز دارد. نویسنده به نحوی از کل روز سخن میگوید که گویی دو قسمت است. در فرهنگ یهودی روز با غروب خورشید آغاز میشود. ببینید این قسمت را در <پیدایش ۱: ۵> چطور ترجمه کردهاید.
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-merism]])
|
||||
|
||||
# روزی سوم
|
||||
|
||||
این قسمت اشاره به روز دوم از آفرینش عالم دارد. ببینید «روزی اول» را در <پیدایش ۱: ۵> چطور ترجمه کردهاید و سپس در مورد مشابه ترجمه کردن این قسمت تصمیم بگیرید.
|
||||
این قسمت اشاره به روز سوم از آفرینش عالم دارد. ببینید «روزی اول» را در <پیدایش ۱: ۵> چطور ترجمه کردهاید و سپس در مورد مشابه ترجمه کردن این قسمت تصمیم بگیرید.
|
22
gen/01/14.md
22
gen/01/14.md
|
@ -1,33 +1,35 @@
|
|||
# نیرها در فلك آسمان باشند
|
||||
|
||||
این قسمت یک دستور است. خدا با دستور دادن به روشنای آن را به وجود آورد.
|
||||
این قسمت یک دستور است. خدا با دستور دادن به روشنایی آن را به وجود آورد.
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-imperative]])
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-imperative]])
|
||||
|
||||
# نیرها در فلك آسمان باشند
|
||||
|
||||
«چیزهایی درخشان در آسمان» یا «چیزهایی که در آسمان میدرخشند» این قسمت اشاره به خورشید، ماه و ستارگان دارد.
|
||||
«چیزهایی درخشان در آسمان» یا «چیزهایی که در آسمان میدرخشند» این قسمت اشاره به خورشید، ماه و ستارگان دارد.
|
||||
|
||||
# در فلك
|
||||
|
||||
«در فلک آسمان» یا «در فضایی عظیم در آسمان»
|
||||
«در فلک آسمان» یا «در فضایی عظیم در آسمان»
|
||||
|
||||
# روز را از شب جدا كنند
|
||||
|
||||
«برای جدا کردن نور از شب.» این قسمت یعنی «به ما کمک کند تا فرق بین روز و شب را تشخیص دهیم.» خورشید به معنای روز است و ماه و ستارگان اشاره به شب دارند.
|
||||
«برای جدا کردن نور از شب.» این قسمت یعنی «به ما کمک کند تا فرق بین روز و شب را تشخیص دهیم.» خورشید به معنای روز است و ماه و ستارگان اشاره به شب دارند.
|
||||
|
||||
# برای آیات...باشند
|
||||
|
||||
این یک فرمان است. خدا به آنها فرمان داد تا آیت باشند. ترجمه جایگزین: «آیات باشند» یا «نشان دهند» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-imperative]])
|
||||
این یک فرمان است. خدا به آنها فرمان داد تا آیت باشند. ترجمه جایگزین: «آیات باشند» یا «نشان دهند»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-imperative]])
|
||||
|
||||
# برای آیات
|
||||
|
||||
این قسمت به معنای چیزی است که آشکار میکند یا به چیزی اشاره میکند.
|
||||
|
||||
# زمانها و روزها و سالها
|
||||
# زمانها و روزها و سالها
|
||||
|
||||
خورشید، ماه و ستارگان گذشت زمان را نشان میدهند. چنین امری ما را قادر میسازد تا هفته، ماه یا سال روی دادن هر اتفاق را بدانیم.
|
||||
خورشید، ماه و ستارگان گذشت زمان را نشان میدهند. چنین امری ما را قادر میسازد تا هفته، ماه یا سال روی دادن هر اتفاق را بدانیم.
|
||||
|
||||
# زمانها
|
||||
# زمانها
|
||||
|
||||
زمانهایی که برای اعیاد و اعمال دیگر مردم اختصاص داده شدهاند.
|
||||
زمانهایی که برای اعیاد و اعمال دیگر مردم اختصاص داده شدهاند.
|
|
@ -1,11 +1,13 @@
|
|||
# نیرها در فلك آسمان باشند تا بر زمین روشنایی دهند
|
||||
|
||||
این یک فرمان است. خدا با فرمان دادن به ماه و خورشید و ستارگان آنها را وا داشت تا زمین را نورانی کنند. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-imperative]])
|
||||
این یک فرمان است. خدا با فرمان دادن به ماه و خورشید و ستارگان آنها را وا داشت تا زمین را نورانی کنند.
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-imperative]])
|
||||
|
||||
# بر زمین روشنایی دهند
|
||||
|
||||
«بر زمین روشنایی تابانده شود» یا «زمین را روشن کنند.» زمین خود نمیتابد ولی نور به آن تابنده میشود و آن نور را بازتاب میدهد.
|
||||
«بر زمین روشنایی تابانده شود» یا «زمین را روشن کنند.» زمین از خود نوری ندارد ولی نور به آن تابنده میشود و آن نور را بازتاب میدهد.
|
||||
|
||||
# چنین شد
|
||||
|
||||
«چنین شد» یا «چنین اتفاقی افتاد.» درست همانطور روی داد که خدا فرمان داده بود. این عبارت در این باب چندین بار تکرار میشود و هر بار معانی مشابهی دارد. ببینید این عبارت را در <پیدایش ۱: ۷> چطور ترجمه کردهاید.
|
||||
«چنین شد» یا «چنین اتفاقی افتاد.» درست همان طور روی داد که خدا فرمان داده بود. این عبارت در این باب چندین بار تکرار میشود و هر بار معانی مشابهی دارد. ببینید این عبارت را در <پیدایش ۱: ۷> چطور ترجمه کردهاید.
|
|
@ -8,7 +8,9 @@
|
|||
|
||||
# سلطنت روز
|
||||
|
||||
در این قسمت به نحوی از روشنایی مسلط بر روز سخن گفته شده که گویی حاکمی بر اعمال دیگران تسلط دارد. ترجمه جایگزین: «تا روشنایی را چون رهبر گروهی از مردم هدایت کند» یا «تا اوقات روز را نشانگذاری کند» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
|
||||
در این قسمت به نحوی از روشنایی مسلط بر روز سخن گفته شده که گویی حاکمی بر اعمال دیگران تسلط دارد. ترجمه جایگزین: «تا روشنایی را چون رهبر گروهی از مردم هدایت کند» یا «تا اوقات روز را نشانگذاری کند»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
|
||||
|
||||
# روز
|
||||
|
||||
|
|
|
@ -1,6 +1,8 @@
|
|||
# آبها به انبوه جانوران پر شود
|
||||
# آبها به انبوه جانوران پر شود
|
||||
|
||||
این یک فرمان است. خدا با دادن چنین فرمان جانداران را وا داشت تا دریا را پر کنند و آنها را به وجود آورد. شاید برخی از زبانها برای اشاره به انواع ماهیان و موجودات آبزی یک کلمه داشته باشند. ترجمه جایگزین: «آبها پر از جانداران شود» یا «حیوانات بسیاری که شنا میکنند در اقیانوسها زندگی کنند» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-imperative]])
|
||||
این یک فرمان است. خدا با دادن چنین فرمانی، جانداران را وا داشت تا آبها را پر کنند و به این شکل آنها را به وجود آورد. شاید برخی از زبانها برای اشاره به انواع ماهیان و موجودات آبزی یک کلمه داشته باشند. ترجمه جایگزین: «آبها پر از جانداران شود» یا «حیوانات بسیاری که شنا میکنند در اقیانوسها زندگی کنند»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-imperative]])
|
||||
|
||||
# پرندگان...پرواز كنند
|
||||
|
||||
|
|
|
@ -12,7 +12,7 @@
|
|||
|
||||
# همۀ پرندگان بالدار
|
||||
|
||||
«هر پرندهای که بال دارد» اگر قبلاً از کلمه که به پرندگان اشاره دارد استفاده کردهاید شاید در زبان شما استفاده از عبارت «هر پرندهای» متعارفتر باشد، چون همه پرندگان بال دارند.
|
||||
«هر پرندهای که بال دارد» اگر قبلاً از کلمهای که به پرندگان اشاره دارد، استفاده کردهاید شاید در زبان شما استفاده از عبارت «هر پرندهای» متعارفتر باشد، چون همه پرندگان بال دارند.
|
||||
|
||||
# خدا دید كه نیكوست
|
||||
|
||||
|
|
|
@ -14,7 +14,9 @@
|
|||
|
||||
# پرندگان...كثیر بشوند
|
||||
|
||||
این یک فرمان است. خدا با دادن دستور ازدیاد به پرندگان آنها را وا داشت تا کثیر شوند. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-imperative]])
|
||||
این یک فرمان است. خدا با دادن دستور ازدیاد به پرندگان آنها را وا داشت تا کثیر شوند.
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-imperative]])
|
||||
|
||||
# پرندگان
|
||||
|
||||
|
|
18
gen/01/24.md
18
gen/01/24.md
|
@ -1,22 +1,24 @@
|
|||
# زمین، جانوران را موافق اجناس آنها بیرون آورد
|
||||
|
||||
«زمین جانداران به وجود آورد» یا «جانداران بسیاری بر زمین زندگی کنند.» این یک فرمان است. خدا با دادن چنین فرمانی به زمین، آن را به تولید جانداران وا داشت. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-imperative]])
|
||||
«زمین جانداران به وجود آورد» یا «جانداران بسیاری بر زمین زندگی کنند.» این یک فرمان است. خدا با دادن چنین فرمانی به زمین، آن را به تولید جانداران وا داشت.
|
||||
|
||||
# موافق اجناس آنها
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-imperative]])
|
||||
|
||||
«تا هر نوع از حیوانات هم نوع خود را تولید کنند»
|
||||
# موافق اجناس آنها
|
||||
|
||||
«تا هر نوع از حیوانات هم نوع خود را تولید کنند»
|
||||
|
||||
# بهایم و حشرات و حیوانات زمین
|
||||
|
||||
این نشان میدهد که خدا همه حیوانات زمین را خلق کرده است. اگر زبان شما روشی دیگر برای دسته بندی جانوران دارد میتوانید استفاده از آن استفاده کنید یا از همین گروههای جانوری استفاده کنیم.
|
||||
این نشان میدهد که خدا همه حیوانات زمین را خلق کرده است. اگر زبان شما روشی دیگر برای دستهبندی جانوران دارد، میتوانید از آن استفاده کنید یا از همین گروههای جانوری استفاده کنیم.
|
||||
|
||||
# بهایم
|
||||
# بهایم
|
||||
|
||||
حیواناتی که انسانها از آنها مراقبت میکنند.
|
||||
حیواناتی که انسانها از آنها مراقبت میکنند.
|
||||
|
||||
# حشرات
|
||||
|
||||
«حیوانات کوچک»
|
||||
«حیوانات کوچک»
|
||||
|
||||
# حیوانات زمین
|
||||
|
||||
|
@ -26,4 +28,4 @@
|
|||
|
||||
#
|
||||
|
||||
##### «چنین شد» یا «چنین اتفاقی افتاد.» آنچه خدا دستور داد انجام شود، به همان طریق که باید انجام شود. این عبارت در این باب چندین بار تکرار میشود و هر بار معانی مشابهی دارد. ببینید ین قسمت را در <پیدایش ۱: ۷> چطور ترجمه کردهاید.
|
||||
«چنین شد» یا «چنین اتفاقی افتاد.» آنچه خدا دستور داد انجام شود، به همان طریق که باید انجام شود. این عبارت در این باب چندین بار تکرار میشود و هر بار معانی مشابهی دارد. ببینید این قسمت را در <پیدایش ۱: ۷> چطور ترجمه کردهاید.
|
|
@ -1,6 +1,8 @@
|
|||
# شبیه ما بسازیم
|
||||
|
||||
کلمه «ما» اشاره به خدا دارد. خدا میگوید که قصد انجام چه کاری را دارد. ضمیر «ما» جمع است. دلایل محتمل برای استفاده از ضمیر جمع: ۱) حالت جمع ضمیر نشان میدهد که خدا اموری را با فرشتگان در میان میگذارد، فرشتگانی که بخشی از آسمان او هستند یا ۲) حالت جمع انگاره وجود خدا به حالت تثلیث مقدس را پیش بینی میکند. برخی این قسمت را «بسازم[بیافرینم]» یا «خواهم ساخت» ترجمه میکنند. اگر میخواهید این قسمت را به این روش ترجمه کنید در پانوشت به جمع بودن این کلمه اشاره کنید. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-pronouns]])
|
||||
کلمه «ما» اشاره به خدا دارد. خدا میگوید که قصد انجام چه کاری را دارد. ضمیر «ما» جمع است. دلایل محتمل برای استفاده از ضمیر جمع: ۱) حالت جمع ضمیر نشان میدهد که خدا اموری را با فرشتگان در میان میگذارد، فرشتگانی که بخشی از آسمان او هستند یا ۲) حالت جمع انگاره وجود خدا به حالت تثلیث مقدس را پیشبینی میکند. برخی این قسمت را «بسازم[بیافرینم]» یا «خواهم ساخت» ترجمه میکنند. اگر میخواهید این قسمت را به این روش ترجمه کنید در پانوشت به جمع بودن این کلمه اشاره کنید.
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-pronouns]])
|
||||
|
||||
# آدم
|
||||
|
||||
|
@ -8,7 +10,9 @@
|
|||
|
||||
# بصورت ما و موافق شبیه ما
|
||||
|
||||
این دو عبارت یک معنا دارند و تاکید میکنند که خدا نوع بشر را مانند خود خلق کرده است. این آیه نحوه شباهت انسانها به خدا را بیان نمیکند. خدا جسم ندارد، پس این قسمت به معنای شباهت ظاهری به خدا نیست. ترجمه جایگزین: «تا واقعاً شبیه ما باشند» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-doublet]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-pronouns]])
|
||||
این دو عبارت یک معنا دارند و تاکید میکنند که خدا نوع بشر را مانند خود خلق کرده است. این آیه نحوه شباهت انسانها به خدا را بیان نمیکند. خدا جسم ندارد، پس این قسمت به معنای شباهت ظاهری به خدا نیست. ترجمه جایگزین: «تا واقعاً شبیه ما باشند»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-doublet]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-pronouns]])
|
||||
|
||||
# حكومت نماید
|
||||
|
||||
|
|
|
@ -1,7 +1,9 @@
|
|||
# خدا آدم را...آفرید. او را...آفرید
|
||||
|
||||
این دو جمله یک معنا دارند و تاکید میکنند که خدا انسهانها را به شباهت خود خلق کرده است. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-parallelism]])
|
||||
این دو جمله یک معنا دارند و تاکید میکنند که خدا انسانها را به شباهت خود خلق کرده است.
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-parallelism]])
|
||||
|
||||
# خدا آدم را...آفرید
|
||||
|
||||
نحوه آفرینش آدم[انسان] توسط خدا با نحوه آفریش مابقی خلقت متفاوت بود. در ترجمه خود به طور مشخص ذکر نکنید که انسان را مانند آیات قبلی با سخن گفتن خلق کرد.
|
||||
نحوه آفرینش آدم[انسان] توسط خدا با نحوه آفریش مابقی خلقت متفاوت بود. در ترجمه خود به طور مشخص ذکر نکنید که انسان را مانند آیات قبلی، با سخن گفتن خلق کرد.
|
|
@ -4,8 +4,10 @@
|
|||
|
||||
# بارور و كثیر شوید
|
||||
|
||||
خدا به زن و مرد گفت که کسانی مثل خود به بار آورند تا زمین از کسانی چون آنها پر شود. کلمه «کثیر شود» نحوه «باروری» را توضیح میدهد. ببینید در <پیدایش ۱: ۲۲> این قسمت را چطور ترجمه کردهاید. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-doublet]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
|
||||
خدا به زن و مرد گفت که کسانی مثل خود به بار آورند تا زمین از کسانی چون آنها پر شود. کلمه «کثیر شود» نحوه «باروری» را توضیح میدهد. ببینید در <پیدایش ۱: ۲۲> این قسمت را چطور ترجمه کردهاید.
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-doublet]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
|
||||
|
||||
# زمین را پر سازید
|
||||
|
||||
زمین را از انسانها پر سازید.
|
||||
زمین را از انسانها پر سازید.
|
|
@ -1,6 +1,6 @@
|
|||
# اطلاعات کلی:
|
||||
|
||||
خدا هچنان سخن میگوید.
|
||||
خدا همچنان سخن میگوید.
|
||||
|
||||
# همۀ پرندگان آسمان
|
||||
|
||||
|
@ -8,7 +8,7 @@
|
|||
|
||||
# كه در آنهـا حیـات است
|
||||
|
||||
«نفسها[انفاس]» این عبارت تاکید میکند که نوع حیات حیوانات از گیاهان متفاوت است. گیاهان نفس نمیکشند و به عنوان غذای حیوانات از آنها استفاده میشود. مقصود از «حیات» حیات فیزیکی است.
|
||||
«که حیات است» این عبارت تاکید میکند که نوع حیات حیوانات از گیاهان متفاوت است. گیاهان نفس نمیکشند و به عنوان غذای حیوانات از آنها استفاده میشود. مقصود از «حیات»، حیات فیزیکی است.
|
||||
|
||||
# چنین شد
|
||||
|
||||
|
|
|
@ -1,33 +1,29 @@
|
|||
# نکات کلی پیدایش ۰۱
|
||||
# نکات کلی پیدایش ۱
|
||||
|
||||
#### ساختار و قالب بندی
|
||||
#### ساختار و قالببندی
|
||||
|
||||
این باب اولین روایت آفرینش دنیا توسط خدا را بیان میکند. این روایت الگویی خاص دارد: «خدا گفت...دید که نیکوست... شام بود و صبح بود، روزی اول.» مترجمین باید در ترجمه خود چنین الگویی را حفظ کنند.
|
||||
این باب نخستین روایت آفرینش دنیا توسط خدا را بیان میکند. این روایت الگویی خاص دارد: «خدا گفت...دید که نیکوست... شام بود و صبح بود، روزی اول.» مترجمین باید در ترجمه خود چنین الگویی را حفظ کنند.
|
||||
|
||||
#### مفاهیم خاص در این باب
|
||||
#### مفاهیم خاص در این باب
|
||||
|
||||
##### عالم\[جهان هستی\]\[دنیا\]
|
||||
|
||||
روایت آفرینش عالم طبق ساختار زبان عبری باستان انگارههایی در مورد عالم هستی را بیان میکند: «فلكی باشد در میان آبها و آبها را از آبها جدا كند»(۱: ۶) که بر آن آب بیشتری قرار داشت. مترجمین باید تصاویر بدیع این باب را در ترجمه خود حفظ کنند اگرچه شاید خوانندگان در زبان مقصد انگارهای کاملاً متفاوت از عالم هستی داشته باشند.
|
||||
روایت آفرینش عالم طبق ساختار زبان عبری باستان، انگارههایی در مورد عالم هستی را بیان میکند: دور تا دور زمین و ژرفای آن را آبها فرا گرفته بود. بر روی زمبن چیزی به سان گنبدی وسیع قرار داشت که «فلكی نامیده میشد در میان آبها و آبها را از آبها جدا میکرد»(۱: ۶) و بر فراز آبهای بیشتری قرار داشت. مترجمین باید تصاویر بدیع این باب را در ترجمه خود حفظ کنند، اگرچه شاید خوانندگان در زبان مقصد، انگارهای کاملاً متفاوت از عالم هستی داشته باشند.
|
||||
|
||||
##### شام و بامداد
|
||||
##### شام و بامداد
|
||||
|
||||
کتاب پیدایش باب ۱ باور عبرانیان در مورد روز را معرفی میکند: طبق چنین باوری روز با غروب خورشید آغاز میشود و در طول روز و تا غروب روز بعد ادامه مییابد. این الگو باید در ترجمه رعایت شود، اگرچه خوانندگان شاید در زبان مقصد تعریفی متفاوت از «روز» داشته باشند.
|
||||
کتاب پیدایش باب ۱ باور عبرانیان در مورد روز را معرفی میکند: طبق چنین باوری روز با غروب خورشید آغاز میشود و در طول شب و تا غروب روز بعد ادامه مییابد. این الگو باید در ترجمه رعایت شود، اگرچه خوانندگان شاید در زبان مقصد تعریفی متفاوت از «روز» داشته باشند.
|
||||
|
||||
#### مشکلات محتمل در ترجمه این باب
|
||||
#### مشکلات محتمل در ترجمه این باب
|
||||
|
||||
##### «در ابتدا[آغاز]»
|
||||
##### «در ابتدا[آغاز]»
|
||||
|
||||
برخی از زبانها و فرهنگها در دنیا به نحوی از دنیا سخن میگویند که گویی همیشه بوده و آغازی نداشته است. اما «بسیاری پیش» با «در ابتدا» متفاوت است. مترجمین حتماً باید در ترجمه خود چنین امری را به درستی در ترجمه خود بازتاب دهند.
|
||||
برخی از زبانها و فرهنگها در دنیا به نحوی از دنیا سخن میگویند که گویی همیشه بوده و آغازی نداشته است. اما «بسیاری پیش» با «در ابتدا» متفاوت است. مترجمین حتماً باید در ترجمه خود چنین امری را به درستی در ترجمه خود بازتاب دهند.
|
||||
|
||||
##### «خدا گفت: بشود»
|
||||
|
||||
این عبارت در این باب چندین بار تکرار میشود. ترجمه چنین عبارتی ممکن است سخت باشد چون به نظر خدا با شخصی خاص سخن نمیگوید. <u>اگر مخاطب خدا چیزی است آن چیز هنوز وجود ندارد. </u>مترجمین باید روشی متعارف در زبان مقصد بیابند تا به انگارهای که خدا با سخن گفت خلقتش را به هستی فرا خوانده اشاره کنند؛ خدا دنیا و هر چه در آن است را با فرمانی ساده خلق کرد.
|
||||
این عبارت در این باب چندین بار تکرار میشود. ترجمه چنین عبارتی ممکن است سخت باشد چون به نظر، خدا با شخصی خاص سخن نمیگوید. اگر خدا با چیزی سخن میگوید، آن چیز هنوز وجود نداشته است. مترجمین باید روشی متعارف در زبان مقصد بیابند تا به انگارهای که خدا با سخن گفت خلقتش را به هستی فرا خوانده اشاره کنند؛ خدا دنیا و هر چه در آن است را با فرمانی ساده خلق کرد.
|
||||
|
||||
## Links:
|
||||
##
|
||||
|
||||
* **[Genesis 01:01 Notes](./01.md)**
|
||||
* **[Genesis intro](../front/intro.md)**
|
||||
|
||||
**| [>>
|
||||
](../02/intro.md)**
|
||||
* * *
|
|
@ -1,12 +1,12 @@
|
|||
# آسمانها
|
||||
# آسمانها
|
||||
|
||||
«آسمان» یا «سپهر»
|
||||
|
||||
# همۀ لشكر آنها تمامشد
|
||||
# همۀ لشكر آنها تمام شد
|
||||
|
||||
«تمام جاندارانی که در آنها هستند» یا «تمام اجماع جاندارانی که در آنهاست»
|
||||
|
||||
# تمامشد
|
||||
# تمام شد
|
||||
|
||||
این قسمت را میتوانید به حالت معلوم بیان کنید. ترجمه جایگزین: «خدا خلقت آنها را تمام کرد»[خدا آفرینش آنها را به پایان رساند]
|
||||
|
||||
|
|
|
@ -8,6 +8,6 @@
|
|||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
|
||||
|
||||
# در روز هفتم از همۀ كار خود
|
||||
# در روز هفتم از همۀ كار خود...آرامی گرفت
|
||||
|
||||
«در آن روز کار نکرد»
|
10
gen/02/04.md
10
gen/02/04.md
|
@ -1,18 +1,18 @@
|
|||
# اطلاعات کلی:
|
||||
|
||||
مابقی کتاب پیدایش نحوه خلقت انسانها در روز ششم توسط خدا را بیان میکند.
|
||||
مابقی کتاب پیدایش، نحوه خلقت انسان در روز ششم توسط خدا را بیان میکند.
|
||||
|
||||
# این است پیدایش آسمانها و زمین
|
||||
# این است پیدایش آسمانها و زمین
|
||||
|
||||
«این است روایت [آفرینش]ّ آسمانها و زمین» یا «این است داستان آسمانها و زمین.» معانی محتمل: ۱) این خلاصه رویدادهایی است که در پیدایش ۱: ۱- ۲: ۳ توصیف شدهاند یا ۲) این قسمت رویدادهایی را معرفی میکند که در پیدایش ۲ توصیف شدهاند. در صورت امکان این قسمت را به نحوی ترجمه کنید که مخاطبین هر دو معنای ذکر شده را برداشت کنند.
|
||||
«این است روایت [آفرینش]ّ آسمانها و زمین» یا «این است داستان آسمانها و زمین.» معانی محتمل: ۱) این خلاصه رویدادهایی است که در پیدایش ۱: ۱- ۲: ۳ توصیف شدهاند یا ۲) این قسمت رویدادهایی را معرفی میکند که در پیدایش ۲ توصیف شدهاند. در صورت امکان این قسمت را به نحوی ترجمه کنید که مخاطبین هر دو معنای ذکر شده را برداشت کنند.
|
||||
|
||||
# بساخت
|
||||
|
||||
«یهوه خدا آفرید»[در فارسی انجام شده]. نویسنده در این باب از خدا به اسم «خدا» یاد میکند اما در باب ۲ از خدا به اسم «یهوه خدا» یاد میکند.
|
||||
|
||||
# در روزی كه یهوه، خدا، زمین و آسمانها را بساخت
|
||||
# در روزی كه یهوه، خدا، ... بساخت
|
||||
|
||||
«وقتی یهوه خدا آفرید.» کلمه «روز» اشاره به کل زمان آفرینش دارد و به روزی خاص اشاره ندارد.
|
||||
«وقتی یهوه، خدا... آفرید.» کلمه «روز» اشاره به کل زمان آفرینش دارد و به روزی خاص اشاره ندارد.
|
||||
|
||||
# یهوه
|
||||
|
||||
|
|
|
@ -4,7 +4,7 @@
|
|||
|
||||
# هیچ علف صحرا
|
||||
|
||||
هیچ گیاهی مانند نباتات یا سبزیجاتی برای خوردن حیوانات و انسانها وجود نداشت.
|
||||
هیچ گیاهی مانند نباتات یا سبزیجاتی برای خوردن حیوانات و انسانها وجود نداشت.
|
||||
|
||||
# نروییده بود
|
||||
|
||||
|
|
|
@ -2,6 +2,6 @@
|
|||
|
||||
احتمالاً باغی درختان میوه یا ناحیهای پوشیده از انواع درختان است.
|
||||
|
||||
# بطرف مشرق
|
||||
# به طرف مشرق
|
||||
|
||||
در شرق
|
12
gen/02/09.md
12
gen/02/09.md
|
@ -1,21 +1,21 @@
|
|||
# درخت حیات
|
||||
|
||||
«درختی که به انسانها حیات میبخشد»
|
||||
«درختی که به انسانها حیات میبخشد»
|
||||
|
||||
# زندگی
|
||||
# زندگی
|
||||
|
||||
این قسمت به معنای «حیات ازلی» یا «حیاتی است که پایان نمییابد»[حیاتی بیپایان]
|
||||
این قسمت به معنای «حیات ابدی» یا «حیاتی است که پایان نمییابد»[حیاتی بیپایان]
|
||||
|
||||
# درخت معرفت نیك و بد
|
||||
|
||||
«درختی که به انسانها توان درک نیکویی و شرارت را میدهد» یا «درختی که انسانها از آن میخورند و میتوانند نیکویی و بدی را تشخیص دهند»
|
||||
«درختی که به انسانها توان درک نیکویی و شرارت را میدهد» یا «درختی که انسانها از آن میخورند و میتوانند نیکویی و بدی را تشخیص دهند»
|
||||
|
||||
# نیك و بد
|
||||
|
||||
آرایه ادبی است که اشاره به دو حد غایی و هر چه ما بین آنهاست دارد. ترجمه جایگزین: «همه چیز، از جمله نیکویی و شر»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-merism]])
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-merism]])
|
||||
|
||||
# در وسط باغ
|
||||
# در وسط باغ
|
||||
|
||||
«در میان باغ.» دو درختی که درست در وسط باغ هستند.
|
|
@ -12,6 +12,6 @@
|
|||
|
||||
# در آنجا طلاست
|
||||
|
||||
این عبارت اطلاعاتی در مورد حویله ارائه میدهد. برخی از زبانها این قسمت را در قالب دو جمله جدا ترجمه میکنند. ترجمه جایگزین: «در حویله طلا هست»
|
||||
این عبارت، اطلاعاتی در مورد حویله ارائه میدهد. برخی از زبانها این قسمت را در قالب دو جمله جدا ترجمه میکنند. ترجمه جایگزین: «در حویله طلا هست»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-distinguish]])
|
12
gen/02/12.md
12
gen/02/12.md
|
@ -2,14 +2,16 @@
|
|||
|
||||
«آنجا» به منظور تاکید در اول جمله قرار گرفته است. ترجمه جایگزین: «جایی است که مروارید و سنگ جزع مییابند»
|
||||
|
||||
|
||||
|
||||
|
||||
# مروارید
|
||||
# مروارید[صمغ]
|
||||
|
||||
سمغی که از درخت بیرون میآید و بویی خوش دارد. سمغ مادهای چسبناک است که از برخی درختان بیرون میآید و میتوان آن را سوازند. (See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-unknown]])
|
||||
صمغی که از درخت بیرون میآید و بویی خوش دارد. صمغ مادهای چسبناک است که از برخی درختان بیرون میآید و میتوان آن را سوازند.
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-unknown]])
|
||||
|
||||
# سنگ جَزَع
|
||||
|
||||
«سنگ جَزَع.» جزع نوعی سنگ زیبا است.
|
||||
«سنگ جَزَع.» جزع نوعی سنگ زیبا است.
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-unknown]])
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-unknown]])
|
|
@ -6,7 +6,7 @@
|
|||
|
||||
# تمام زمین كوش را احاطه میكند
|
||||
|
||||
آن رودخانه تمام زمین را نپوشانده بود ولی در بخشهای مختلف آن راه خود را باز کرده بود.
|
||||
آن رودخانه تمام زمین را نپوشانده بود، ولی در بخشهای مختلف آن راه خود را باز کرده بود.
|
||||
|
||||
# تمام زمین كوش
|
||||
|
||||
|
|
|
@ -1,5 +1,5 @@
|
|||
# که بطرف شرقی آشور جاری است
|
||||
# که به طرف شرقی آشور جاری است
|
||||
|
||||
«به طرف سرزمینی جاری شد که در شرق شهر آشور است.» رودخانه تیگریس از شمال تا به جنوب جاری است. عبارت «که بطرف شرقی آشور جاری است» اطلاعاتی در مورد رودخانه تیگریس به ما ارائه میدهد. برخی از زبانها این قسمت را دو جمله جدا ترجمه میکنند. ترجمه جایگزین: «در شرق آشور جاری است»
|
||||
«به طرف سرزمینی جاری شد که در شرق شهر آشور است.» رودخانه حدّقل[ دجله] از شمال تا به جنوب جاری است. عبارت «که بطرف شرقی آشور جاری است» اطلاعاتی در مورد رودخانه دجله به ما ارائه میدهد. برخی از زبانها این قسمت را دو جمله جدا ترجمه میکنند. ترجمه جایگزین: «در شرق آشور جاری است»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-distinguish]])
|
|
@ -8,6 +8,6 @@
|
|||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-you]])
|
||||
|
||||
# بیممانعتبخور
|
||||
# بیممانعت بخور
|
||||
|
||||
«بی محدودیت بخورد»
|
||||
«بی محدودیت بخور»
|
|
@ -1,10 +1,10 @@
|
|||
# اما از درخت معرفت نیك و بد زنهار نخوری
|
||||
|
||||
این کلمات فرمانی که در آیه ۱۵ با «از همۀ درختان باغ بیممانعتبخور» آغاز شده است را تکمیل میکنند. در برخی از زبانها ذکر آنچه ممنوع است و سپس بیان آنچه مجاز است متعارفتر به نظر میرسد درست همانطور که در UDB انجام شده است.
|
||||
این کلمات فرمانی که در آیه ۱۵ با «از همۀ درختان باغ بیممانعت بخور» آغاز شده است را تکمیل میکنند. در برخی از زبانها ذکر آنچه ممنوع است و سپس بیان آنچه مجاز است، متعارفتر به نظر میرسد؛ درست همانطور که در UDB انجام شده است.
|
||||
|
||||
# درخت معرفت نیك و بد
|
||||
|
||||
«درختی که به انسانها قابلیت درک نیکویی و شر را میدهد» یا «درختی که انسانها را قادر میکند تا نیکوییها و بدیها را بدانند»
|
||||
«درختی که به انسانها قابلیت درک نیکویی و شر را میدهد» یا «درختی که انسانها را قادر میکند تا نیکوییها و بدیها را بشناسند». ببینید در پیدایش ۲: ۹ چگونه ترجمه کردهاید.
|
||||
|
||||
# زنهار نخوری
|
||||
|
||||
|
|
|
@ -1,3 +1,3 @@
|
|||
# هر حیوان صحرا و هر پرندۀ آسمان
|
||||
|
||||
کلمه «صحرا» و «آسمان» به مکانی اشاره دارند که معمولاً حیوانات و پرندگان در آن یافت میشوند. ترجمه جایگزین: «همه نوع حیوان و پرنده»
|
||||
کلمه «صحرا» و «آسمان» به مکانهایی اشاره دارند که معمولاً حیوانات و پرندگان در آن یافت میشوند. ترجمه جایگزین: « از همه نوع حیوانات و پرندگان»
|
|
@ -1,7 +1,9 @@
|
|||
# همۀ بهایم
|
||||
|
||||
«تمام حیواناتی که انسانها از آنها مراقبت میکنند»
|
||||
«تمام حیواناتی که انسانها از آنها مراقبت میکنند»
|
||||
|
||||
# برای آدم معاونی موافق وی یافت نشد
|
||||
|
||||
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «همراهی مناسب نداشت»\[همراهی نداشت که مناسب وی باشد] [یاری نداشت که مناسب او باشد\] (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-activepassive]])
|
||||
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «همراهی مناسب نداشت»\[همراهی نداشت که مناسب وی باشد\] \[یاری نداشت که مناسب او باشد\]
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-activepassive]])
|
|
@ -1,6 +1,6 @@
|
|||
# خوابی گران بر آدم مستولی گردانید
|
||||
|
||||
##### «سبب شد انسان به خوابی عمیق فرو رود.» خوابی گران زمانی از خواب است که شخص به راحتی مشموش یا بیدار نمیشود.
|
||||
«سبب شد انسان به خوابی عمیق فرو رود.» خوابی گران زمانی از خواب است که شخص به راحتی مشوش یا بیدار نمیشود.
|
||||
|
||||
# گوشت
|
||||
|
||||
|
|
|
@ -1,7 +1,7 @@
|
|||
# همانا اینست استخوانی از استخوانهایم و گوشتی از گوشتم
|
||||
# همانا این است استخوانی از استخوانهایم و گوشتی از گوشتم
|
||||
|
||||
«نهایتاً، این استخوانها مانند استخوانهای من هستند و تن او مانند تن من است.» بعد از اینکه در تمامی جانداران به دنبال شریکی گشت و کسی را نیافت، در آخر کسی را مثل خود دید که میتوانست یار او باشد. آدم احتمالاً تسلی و شادی عظیم خود را ابراز میکرد.
|
||||
«همانا[ درنهایت] این استخوانها مانند استخوانهای من هستند و تن او مانند تن من است.» بعد از اینکه درمیان تمامی جانداران به دنبال شریکی گشت و کسی را نیافت، در آخر کسی را مثل خود دید که میتوانست یار او باشد. آدم احتمالاً تسلی و شادی عظیم خود را ابراز میکرد.
|
||||
|
||||
# از این سبب "نسا" نامیده شود زیرا كه از انسان گرفته شد
|
||||
# از این سبب "نسا" نامیده شود، زیرا كه از انسان گرفته شد
|
||||
|
||||
شاید لازم باشد که مترجم در پانوشت توضیح دهد «کلمه عبری برای ‘زن‘ مانند ‘مرد‘ به نظر میرسد.
|
||||
شاید لازم باشد که مترجم در پانوشت توضیح دهد «کلمه عبری برای ‘زن’هم آوا با کلمه معادل برای ‘مرد‘ به نظر میرسد.
|
|
@ -1,6 +1,6 @@
|
|||
# اطلاعات کلی:
|
||||
|
||||
آنچه در ادامه آمده توسط نویسنده نوشته شده است و سخنان آن مرد نیست.
|
||||
آنچه در ادامه آمده، توسط نویسنده نوشته شده است و سخنان آن مرد نیست.
|
||||
|
||||
# از این سبب مرد
|
||||
|
||||
|
@ -12,4 +12,6 @@
|
|||
|
||||
# یك تن خواهند بود
|
||||
|
||||
این اصطلاح به نحوی در مورد رابطه جنسی سخن میگوید که گویی بدن آن دو با هم یکی میشوند. ترجمه جایگزین: «دو بدن آنها یکی میشوند» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
|
||||
این اصطلاح به نحوی در مورد رابطه جنسی سخن میگوید که گویی بدن آن دو با هم یکی میشوند. ترجمه جایگزین: «دو بدن آنها یکی میشوند»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
|
|
@ -1,6 +1,6 @@
|
|||
# هر دو برهنه بودند
|
||||
|
||||
«آنها» اشاره به مرد و زنی دارند که خدا خلق کرده است.
|
||||
«آنها» اشاره به مرد و زنی دارند که خدا خلق کرده است.
|
||||
|
||||
# برهنه
|
||||
|
||||
|
|
|
@ -1,8 +1,8 @@
|
|||
# نکات کلی پیدایش ۰۲
|
||||
# نکات کلی پیدایش ۲
|
||||
|
||||
#### ساختار و قالب بندی
|
||||
#### ساختار و قالببندی
|
||||
|
||||
پیدایش ۲: ۱- ۳ پایان بیان اولین روایت از آفرینش است که در باب قبلی آغاز شده است. دومین روایت در پیدایش ۲: ۴ آغاز میشود که بسیار متفاوت و از زبانی متعارفتر برای تعریف کردن داستان آفرینش استفاده شده است که الگویی مشخص و عبارات تکرار شونده دارد. مترجمین باید سعی کنند که تفاوت بین دو قسمت را در ترجمه خود بازتاب دهند.
|
||||
پیدایش ۲: ۱- ۳ پایان نخستین روایت از آفرینش است که در باب قبلی آغاز شده است. دومین روایت در پیدایش ۲: ۴ آغاز میشود که بسیار متفاوت و از زبانی متعارفتر برای تعریف کردن داستان آفرینش استفاده شده است که الگویی مشخص و عبارات تکرار شونده دارد. مترجمین باید سعی کنند که تفاوت بین دو قسمت را در ترجمه خود بازتاب دهند.
|
||||
|
||||
#### مفاهیم خاص در این باب
|
||||
|
||||
|
@ -12,24 +12,22 @@
|
|||
|
||||
##### یهوه، نام خدا
|
||||
|
||||
«یهوه»، نام شخصی خدا در عهد عتیق است که برای اولین بار در این باب استفاده میشود. مترجمین باید بر نحوه ارائه این کلمه در ترجمه خود تصمیم گیری کنند. مسیحیان دو هزار سال است که سنتاً کلمه «خداوند» را به جای آن به کار میبرند و همچنان در کتاب مقدس کاتولیکها استفاده از این واژه الزامی است. البته در استفاده از کلمه «خداوند» که لقبی برای خدا است با کاستی رو به رو هستیم چون این کلمه نامی شخصی نیست.
|
||||
«یهوه»، نام شخصی خدا در عهد عتیق است که برای اولین بار در این باب استفاده میشود. مترجمین باید بر نحوه ارائه این کلمه در ترجمه خود تصمیمگیری کنند. مسیحیان دو هزار سال است که سنتاً کلمه «خداوند» را به جای آن به کار میبرند و همچنان در کتاب مقدس کاتولیکها استفاده از این واژه الزامی است. البته در استفاده از کلمه «خداوند» که لقبی برای خدا است با کاستی رو به رو هستیم، چون این کلمه نامی شخصی نیست.
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/tw/dict/bible/kt/yahweh]])
|
||||
|
||||
مترجمین که برگردان آنها مورد استفاده کلیسای کاتولیک است میتوانند آوانویسی کلمه «یهوه» را در نظر داشته باشند و در حد امکان این کلمه را در زبان مقصد آوانویسی کنند.
|
||||
|
||||
یا مترجمین میتوانند از واژگانی که در زبان مقصد به خدای متعال اشاره دارند استفاده کنند، برای مثال «آن عظیم»، «حاکم همگان»، «آنکه هرگز نمیخوابد» و... این اسامی القابی توصیفی هستند و نامی شخصی نیستند، پس هنگام استفاده از آنها با کاستی مشابه در به کارگیری کلمه خداوند رو به رو نیستیم.
|
||||
یا مترجمین میتوانند از واژگانی که در زبان مقصد به خدای متعال اشاره دارند استفاده کنند، برای مثال «آن عظیم»، «حاکم همگان»، «آنکه هرگز نمیخوابد» و... این اسامی القابی توصیفی هستند و نامی شخصی نیستند، پس هنگام استفاده از آنها با کاستی مشابه در به کارگیری کلمه خداوند رو به رو هستیم.
|
||||
|
||||
مترجمین همچنین میتوانند استفاده همزمان از آوانویسی کلمه «یهوه» و لقبی پر معنا برای اشاره به خدای متعال در زبان مقصد را مد نظر داشته باشند. باید برای ترجمه نام «یهوه» در کل کتاب مقدس از روشی یکپارچه استفاده کنید.
|
||||
|
||||
##### باغ عدن
|
||||
|
||||
این باغ برای کشت سبزیجات یا زمینی زراعی نبود. بلکه زمینی وسیع با درختان میوه بارور و گیاهان برگدار بود...که قابل خوردن بودند. رودخانه جاری از باغ عدن، حس قداست آن مکان را القا میکند؛ در خاور نزدیک باستان، معابد باغ و نهر داشتند. در مکاشفه ۲۲: ۱- ۲۲ در تخت پادشاهی خدا در اورشلیم نو[تازه] همراه با رودخانهای جاری از آن توصیف شده است.
|
||||
این باغ برای کشت سبزیجات یا زمینی زراعی نبود. بلکه زمینی وسیع با درختان میوه بارور و گیاهان برگدار و نظایر آن بود که قابل خوردن بودند. رودخانه جاری از باغ عدن، حس قداست آن مکان را القا میکند؛ در خاور نزدیک باستان، معابد دارای باغها و نهرها بودند. در مکاشفه ۲۲: ۱- ۲۲ در تخت پادشاهی خدا در اورشلیم جدید، همراه با رودخانهای جاری از آن توصیف شده است.
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/tw/dict/bible/kt/holy]])
|
||||
|
||||
## Links:
|
||||
##
|
||||
|
||||
* **[Genesis 02:01 Notes](./01.md)**
|
||||
|
||||
**[<<](../01/intro.md) | [>>](../03/intro.md)**
|
||||
* * *
|
|
@ -1,6 +1,6 @@
|
|||
# لكن از میوۀ درختی كه در وسط باغ است، خدا گفت از آن مخورید و آن را لمس مكنید، مبادا بمیرید
|
||||
|
||||
این کلمات پایان شرح فرمان خدا توسط حوا هستند. این توضیحات با کلمات «از میوه» در آیه ۲ آغاز شدند. حوا به شیطان گفت که خدا اجازه انجام چه کاری را داده و سپس به او گفت که خدا اجازه انجام چه کاری را نداده است. برخی از زبانها ممکن است اول آنچه غیر مجاز دانسته شده را بیان کنند و سپس آنچه بر آنها روا داشته شده را ذکر کنند درست همانطور که در ترجمه UDB انجام شده است.
|
||||
این کلمات پایان شرح فرمان خدا توسط حوا هستند. این توضیحات با کلمات «از میوه» در آیه ۲ آغاز شدند. حوا به شیطان گفت که خدا اجازه انجام چه کاری را داده و سپس به او گفت که خدا اجازه انجام چه کاری را نداده است. برخی از زبان ها ممکن است اول آنچه غیر مجاز دانسته شده را بیان کنند و سپس آنچه بر آنها روا داشته شده را ذکر کنند، درست همانطور که در ترجمه UDB انجام شده است.
|
||||
|
||||
# مخورید...كنید، مبادا بمیرید
|
||||
|
||||
|
|
12
gen/03/05.md
12
gen/03/05.md
|
@ -1,11 +1,17 @@
|
|||
# شما
|
||||
|
||||
این کلمه و مشتقات آن اشاره به مرد و زن دارند پس زوج یا جمع هستند. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-you]])
|
||||
این کلمه و مشتقات آن اشاره به مرد و زن دارند پس زوج یا جمع هستند.
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-you]])
|
||||
|
||||
# چشمان شما باز شود
|
||||
|
||||
«چشمان شما باز خواهند شد.» این اصطلاح یعنی «آگاه خواهید شد» یا «امور جدیدی را خواهید فهمید.» چنین معنای را میتوانید به روشنی بیان کنید. ترجمه جایگزین: «مثل چشمانی خواهد بود که باز میشوند» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
|
||||
«چشمان شما باز خواهند شد.» این اصطلاح یعنی «آگاه خواهید شد» یا «امور جدیدی را خواهید فهمید.» چنین معنایی را میتوانید به روشنی بیان کنید. ترجمه جایگزین: «مثل آن خواهد بود که چشمانتان باز میشود»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
|
||||
|
||||
# عارف نیك و بد خواهید بود
|
||||
|
||||
«نیک و بد» آرایه ادبی است که اشاره به دو حد غایی و هر چه مابین آنهاست دارد. ببینید «نیک و بد» را در <پیدایش ۲: ۹> چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «دانستن همه امور، از جمله نیکی و شرارات»[دانستن همه امور از جمله نیکی و بدی] (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-merism]])
|
||||
«نیک و بد» آرایه ادبی است که اشاره به دو حد غایی و هر چه مابین آنهاست دارد. ببینید «نیک و بد» را در <پیدایش ۲: ۹> چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «دانستن همه امور، از جمله نیکی و شرارات»[دانستن همه امور از جمله نیکی و بدی]
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-merism]])
|
|
@ -1,7 +1,7 @@
|
|||
# بنظر خوشنما
|
||||
# به نظر خوشنما
|
||||
|
||||
«نگریستن به درخت خوشایند بود» یا «نگاه کردن به آن خوشایند بود» یا «بسیار زیبا بود»
|
||||
|
||||
# آن درخت برای خوراك نیكوست
|
||||
|
||||
«آن زن میوه درخت را میخواست چون آن میوه میتوانست شخص را حکیم سازد» یا «او میوه درخت را میخواست چون آن میوه او را قادر میساخت که آنچه درست و آنچه غلط است را درک کند، درست همانطور که خدا قادر به انجام چنین کاری است»
|
||||
«آن زن میوه درخت را میخواست چون آن میوه میتوانست شخص را حکیم سازد» یا «او میوه درخت را میخواست چون آن میوه او را قادر میساخت که آنچه درست و آنچه غلط است را درک کند، درست همانطور که خدا قادر به انجام چنین کاری است»
|
|
@ -6,12 +6,12 @@
|
|||
|
||||
کنار هم گذاشتند و احتمالاً از تاک به عنوان نخ استفاده کردند.
|
||||
|
||||
# برگهای انجیر
|
||||
# برگهای انجیر
|
||||
|
||||
اگر مخاطبین شما نمیدانند برگ انجیر چیست میتوانید «برگهای بزرگ درخت انجیر» یا «برگ درختان» را به جای آن به کار برید.
|
||||
اگر مخاطبین شما نمیدانند برگ انجیر چیست میتوانید «برگهای بزرگ درخت انجیر» یا «برگ درختان» را به جای آن به کار برید.
|
||||
|
||||
# سترها برای خویشتن ساختند
|
||||
|
||||
چنین کردند چون شرمنده بودند. شما میتوانید اطلاعات ضمنی را مثل ترجمه UDB بیان کنید. ترجمه جایگزین: «خود را پوشانیدند چون خجالت میکشیدند» [خود را پوشاندند چون شرمنده بودند]
|
||||
چنین کردند چون شرمنده بودند. شما میتوانید اطلاعات ضمنی را مثل ترجمه UDB بیان کنید. ترجمه جایگزین: «خود را پوشانیدند چون خجالت میکشیدند» [خود را پوشاندند چون شرمسار بودند]
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
|
|
@ -4,6 +4,6 @@
|
|||
|
||||
# هستی
|
||||
|
||||
خدا در آیات ۹ و ۱۱ با مرد سخن میگوید. زبانهایی که حالت مفرد «تو» را دارند بهتر است در این قسمت از آن استفاده کنند.
|
||||
خدا در آیات ۹ و ۱۱ با مرد سخن میگوید. زبانهایی که حالت مفرد «تو» را دارند بهتر است در این قسمت از آن استفاده کنند.
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-you]])
|
|
@ -6,6 +6,6 @@
|
|||
|
||||
# از آن نخوری، خوردی؟
|
||||
|
||||
خدا مجدداً از اتفاق روی داده آگاه بود. این سوال را به نحوی ترجمه کنید که نشان دهد خدا آدم را به نااطاعتی محکوم میکند. این جمله را میتوانید به صورت جمله خبری بیان کنید. ترجمه جایگزین: «باید از...خورده باشی»
|
||||
خدا مجدداً از اتفاق روی داده آگاه بود. این سوال را به نحوی ترجمه کنید که نشان دهد خدا آدم را به نااطاعتی متهم میکند. این جمله را میتوانید به صورت جمله خبری بیان کنید. ترجمه جایگزین: «باید از...خورده باشی»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-rquestion]])
|
|
@ -1,3 +1,5 @@
|
|||
# این چه كار است كه كردی؟
|
||||
|
||||
خدا میدانست زن چه کرده است. او هنگام پرسیدن این سوال به آن زن فرصت داد تا به کرده خود اعتراف کند و همچنین یاس خود را از کرده آن زن بیان میکند. بسیاری از زبانها از پرسشهای بدیهی به منظور توبیخ کردن یا منع کردن استفاده میکنند. در صورت امکان از حالتی استفاده کنید که یاس را نشان دهد. شما میتوانید این قسمت را در قالب جمله خبری ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «کاری بسیار بد کردهاید» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-rquestion]])
|
||||
خدا میدانست زن چه کرده است. او هنگام پرسیدن این سوال به آن زن فرصت داد تا به کرده خود اعتراف کند و همچنین یاس خود را از کرده آن زن بیان میکند. بسیاری از زبانها از پرسشهای بدیهی به منظور توبیخ کردن یا منع کردن استفاده میکنند. در صورت امکان از حالتی استفاده کنید که یاس را نشان دهد. شما میتوانید این قسمت را در قالب جمله خبری ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «کاری بسیار بد کردهاید»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-rquestion]])
|
|
@ -1,6 +1,6 @@
|
|||
# ملعونتر هستی!
|
||||
|
||||
«تو تنها ملعونی.» کلمه «لعن» به منظور تاکید بر تضاد بین برکت خدا بر حیوانات و لعن بر مار در ابتدای جمله آمده است. این جمله «قاعده لعن» یا طریقی است که لعنها بیان میشوند. خدا با بیان این لعن سبب روی دادن آن شد.
|
||||
«تو تنها ملعونی.» کلمه «لعن» به منظور تاکید بر تضاد بین برکت خدا بر حیوانات و لعن بر مار در ابتدای جمله آمده است. این جمله «قاعده لعن» یا طریقی است که لعنها بیان میشوند. خدا با بیان این لعن سبب روی دادن آن شد.
|
||||
|
||||
# از جمیع بهایم و از همۀ حیوانات صحرا
|
||||
|
||||
|
@ -12,4 +12,4 @@
|
|||
|
||||
# خاك خواهی خورد
|
||||
|
||||
«خاک خواهی خورد»[در فارسی انجام شده] کلمه «خاک» جهت تاکید در ابتدا آمده است. این کلمه بر تضاد میان گیاهان روییده از زمین که خوراک حیوانات است و غذای آلوده بر زمین که خوراک مار است تاکید میکند. این نیز بخشی از نحوه بیان لعن است.
|
||||
«خاک خواهی خورد»[در فارسی انجام شده] کلمه «خاک» جهت تاکید در ابتدا آمده است. این کلمه بر تضاد میان گیاهان روییده از زمین که خوراک حیوانات است و غذای آلوده بر زمین که خوراک مار است، تاکید میکند. این نیز بخشی از نحوه بیان لعن است.
|
10
gen/03/15.md
10
gen/03/15.md
|
@ -1,17 +1,17 @@
|
|||
# عداوت در میان تو و زن
|
||||
|
||||
یعنی مار و زن دشمن میشوند.
|
||||
یعنی مار و زن دشمن میشوند.
|
||||
|
||||
# ذُرّیت
|
||||
|
||||
کلمه «ذریت» اشاره به آنچه دارد که مرد در زن قرار میدهد و سبب ایجاد فرزند در زن میشود. مانند کلمه «زاده» میتواند اشاره به یک شخص داشته باشد ولی سعی کنید از کلمهای استفاده کنید که مفرد باشد و در عین حال به چند نفر اشاره کند.
|
||||
|
||||
# او سر تو را خواهد كوبید...پاشنه وی
|
||||
# او سر تو را خواهد كوبید...پاشنه وی
|
||||
|
||||
«او» و «وی» اشاره به نواده آن زن دارند. اگر کلمه «ذریت» را جمع ترجمه کردهاید میتوانید این قسمت را «آنها سر تو را خواهند کوبید...پاشنه خود را» ترجمه کنید؛ در این صورت استفاده از پانوشت و توضیح این که کلمه «آنها» و مشتقات آن به منظور ترجمه ضمیری مفرد به کار رفتهاند را مد نظر داشته باشید.
|
||||
«او» و «وی» اشاره به نسل آن زن دارند. اگر کلمه «ذریت» را جمع ترجمه کردهاید میتوانید این قسمت را «آنها سر تو را خواهند کوبید...پاشنه خود را» ترجمه کنید؛ در این صورت استفاده از پانوشت و توضیح این که کلمه «آنها» و مشتقات آن به منظور ترجمه ضمیری مفرد به کار رفتهاند را مد نظر داشته باشید.
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-pronouns]])
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-pronouns]])
|
||||
|
||||
# كوبید
|
||||
|
||||
«له میکند» یا «ضربه میزند» یا «حمله میکند»
|
||||
«له میکند» یا «ضربه میزند» یا «حمله میکند»
|
|
@ -4,7 +4,7 @@
|
|||
|
||||
# حمل تو
|
||||
|
||||
«در زادن کودکان» یا «هنگامی که فرزندان متولد میکنی»
|
||||
«در زادن کودکان» یا «هنگامی که فرزندان به دنیا میآوری»
|
||||
|
||||
# اشتیاق تو به شوهرت خواهـد بود
|
||||
|
||||
|
|
|
@ -2,15 +2,15 @@
|
|||
|
||||
اسم آدم با کلمه عبری برای «مرد[انسان]» یکی است. برخی از ترجمهها از کلمه «آدم» و برخی از کلمه «مرد[انسان]» استفاده کردهاند. شما میتوانید از هر یک از این کلمات به نحوی استفاده کنید که اشاره به یک شخص داشته باشند.
|
||||
|
||||
# چونكه سخن زوجهات را شنیـدی
|
||||
# چونكه سخن زوجهات را شنیـدی
|
||||
|
||||
این یک اصطلاح است. ترجمه جایگزین: «از آنچه همسرت گفته اطاعت کردهای»
|
||||
این یک اصطلاح است. ترجمه جایگزین: «از آنچه همسرت گفته اطاعت کردهای»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
|
||||
|
||||
# از آن درخت خـوردی
|
||||
|
||||
شما میتوانید آنچه خوردهاند را در ترجمه خود ذکر کنید. ترجمه جایگزین: «میوه درخت را خوردند» یا «مقداری از میوه آن درخت خوردند»
|
||||
شما میتوانید چیزی را که خوردهاند در ترجمه خود ذکر کنید. ترجمه جایگزین: «میوه درخت را خوردند» یا «مقداری از میوه آن درخت خوردند»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
|
||||
|
||||
|
@ -28,6 +28,6 @@
|
|||
|
||||
# از آن ...خـوردی
|
||||
|
||||
شناسه مستتر فاعلی در فعل اشاره به زمین دارد و کنایه از بخشی از گیاهان است که در زمین رشد میکنند و انسانها از آن میخورند. ترجمه جایگزین: «آنچه از آن رشد کرده را خواهی خورد»
|
||||
شناسه مستتر فاعلی در فعل اشاره به زمین دارد و کنایه از بخشی از گیاهان است که در زمین رشد میکنند و انسانها از آن میخورند. ترجمه جایگزین: «آنچه از آن رشد کرده را خواهی خورد»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
|
@ -1,3 +1,3 @@
|
|||
# سبزههای صحرا
|
||||
|
||||
معانی محتمل: ۱) «گیاهانی که در زمین از آنها مراقبت میکنی» یا ۲) «گیاهان خودرویی که در دشتها رشد میکنند»
|
||||
معانی محتمل: ۱) «گیاهانی که در زمین از آنها مراقبت میکنی» یا ۲) «گیاهان خودرویی که در دشتها رشد میکنند»
|
|
@ -4,11 +4,13 @@
|
|||
|
||||
# نان خواهی خورد
|
||||
|
||||
«نان» جزگویی است و به غذا اشاره داد. ترجمه جایگزین: «غذا خواهی خورد» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-synecdoche]])
|
||||
«نان» جزگویی است و به غذا اشاره داد. ترجمه جایگزین: «غذا خواهی خورد»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-synecdoche]])
|
||||
|
||||
# تا حینی كه به خاك راجع گردی
|
||||
|
||||
«تا وقتی که بمیری و جسدت در زمین گذاشته شود.» در برخی از فرهنگها جسد مردگان را در گودالی در زمین میگذارند. زحمات انسان تا وقت مرگ و دفنش ادامه به پایان نمیرسد.
|
||||
«تا وقتی که بمیری و جسدت در زمین گذاشته شود.» در برخی از فرهنگها جسد مردگان را در گودالی در زمین میگذارند. زحمات انسان تا وقت مرگ و دفنش ادامه داشته و به پایان نمیرسد.
|
||||
|
||||
# تو خاك هستی و به خاك خواهی برگشت
|
||||
|
||||
|
|
|
@ -12,6 +12,6 @@
|
|||
|
||||
# جمیع زندگان
|
||||
|
||||
«زندگان» اشاره به انسانها دارد. ترجمه جایگزین: «تمام انسانها» یا «تمام انسانهای زنده»
|
||||
«زندگان» اشاره به انسانها دارد. ترجمه جایگزین: «تمام انسانها» یا «تمام انسانهای زنده»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-nominaladj]])
|
|
@ -1,3 +1,3 @@
|
|||
# رختها...از پوست
|
||||
# رختها...از پوست
|
||||
|
||||
«لباسی از پوست... حیوانات ساخت»
|
10
gen/03/22.md
10
gen/03/22.md
|
@ -8,12 +8,16 @@
|
|||
|
||||
# عارف نیك و بد
|
||||
|
||||
«نیک و بد» آرایه ادبی است که اشاره به دو حد غایی و هر چه ما بین آنهاست دارد. ببنید «نیک و بد» را در <پیدایش ۲: ۹> چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «دانستن همه چیز، از جمله نیکویی و شر» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-merism]])
|
||||
«نیک و بد» آرایه ادبی است که اشاره به دو حد غایی و هر چه ما بین آنهاست دارد. ببنید «نیک و بد» را در <پیدایش ۲: ۹> چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «دانستن همه چیز، از جمله نیکویی و شر»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-merism]])
|
||||
|
||||
# مبادا
|
||||
|
||||
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «من به او اجازه نمیدهم» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-activepassive]])
|
||||
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «من به او اجازه نمیدهم»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-activepassive]])
|
||||
|
||||
# درخت حیات
|
||||
|
||||
«درختی که به انسانها حیات میدهد.» ببینید <پیدایش ۲: ۹> را چطور ترجمه کردهاید.
|
||||
«درختی که به انسانها حیات میبخشد.» ببینید <پیدایش ۲: ۹> را چطور ترجمه کردهاید.
|
|
@ -1,7 +1,7 @@
|
|||
# زمینی را كه از آن گرفته شده بود
|
||||
|
||||
«خاک چون از خاک گرفته شده بود.» این قسمت اشاره به مکانی خاص که خدا در زمین انسان را از آن ساخته ندارد.
|
||||
«خاک چون از خاک گرفته شده بود.» این قسمت اشاره به مکانی خاص که خدا در زمین، انسان را از آن ساخته ندارد.
|
||||
|
||||
# كار زمینی را ...بكند
|
||||
|
||||
این یعنی کاری که برای رشد کامل گیاهان نیاز بود را انجام دهند. ببینید <پیدایش ۲: ۵> را چطور ترجمه کردهاید.
|
||||
این یعنی کاری را که برای رشد کامل گیاهان نیاز بود، انجام دهند. ببینید <پیدایش ۲: ۵> را چطور ترجمه کردهاید.
|
|
@ -4,8 +4,8 @@
|
|||
|
||||
# تا طریق درخت حیات را محافظت كند
|
||||
|
||||
«تا انسانها را از رفتن به سوی درخت حیات باز دارد»
|
||||
«تا انسانها را از رفتن به سوی درخت حیات باز دارد»
|
||||
|
||||
# شمشیر آتشباری
|
||||
|
||||
معانی محتمل: ۱) شمشیری که شعلهای از آن بیرون میآمد یا ۲) شعله آتشی که شکل شمشیر به خود گرفته بود. زبانهایی که کلمهای برای شمشیر ندارند میتوانند از نیزه یا پیکان به جای آن استفاده کنند.
|
||||
معانی محتمل: ۱) شمشیری که شعلهای از آن بیرون میآمد یا ۲) شعله آتشی که شکل شمشیر به خود گرفته بود. زبانهایی که کلمهای برای شمشیر ندارند، میتوانند از نیزه یا پیکان به جای آن استفاده کنند.
|
|
@ -1,8 +1,8 @@
|
|||
# نکات کلی پیدایش ۰۳
|
||||
# نکات کلی پیدایش ۳
|
||||
|
||||
#### ساختار و قالب بندی
|
||||
#### ساختار و قالببندی
|
||||
|
||||
این باب بیان روایت دوم از آفرینش که در پیدایش ۲: ۴ آغاز شده را ادامه میدهد. اما بخش جدیدی از این روایت در ۳: ۱ شروع میشود. در ترجمه ULB نوشته شده «مار از همۀ حیوانات صحرا كه خداوند خدا[یهوه] ساخته بود، هُشیارتر بود» چون کتاب مقدس مار را در این روایت به این شکل معرفی میکند. اگرچه بسیاری از زبانها روشی دیگر برای معرفی شخصیتهای جدید در داستان دارند، مثلاً «یکی از حیوانات وحشی[وحوش] که توسط خدا آفریده شده مار بود» یا «این در مورد مار است، یکی از حیوانات وحشی که خدا خلق کرده است»
|
||||
این باب بیان روایت دوم از آفرینش را که در پیدایش ۲: ۴ آغاز شده، ادامه میدهد. اما بخش جدیدی از این روایت در ۳: ۱ شروع میشود. در ترجمه ULB نوشته شده «مار از همۀ حیوانات صحرا كه خداوند خدا[یهوه] ساخته بود، هُشیارتر بود»؛ علت این است که کتاب مقدس، مار را در این روایت به این شکل معرفی میکند. اگرچه بسیاری از زبانها روشی دیگر برای معرفی شخصیتهای جدید در داستان دارند، مثلاً «یکی از حیوانات وحشی[وحوش] که توسط خدا آفریده شده، مار بود» یا «این در مورد مار است، یکی از حیوانات وحشی که خدا خلق کرده است»
|
||||
|
||||
محققان معمولاً با نام «سقوط» یا «سقوط انسان» به رخدادهای این باب اشاره میکنند چون در اینجاست که گناه وارد خلقت میشود.
|
||||
|
||||
|
@ -10,7 +10,7 @@
|
|||
|
||||
#### مفاهیم خاص در این باب
|
||||
|
||||
##### لعنتها
|
||||
##### لعنتها
|
||||
|
||||
خدا در این باب مرد، زن و آن مار را به خاطر گناهان لعن میکند. لعن کردن عموماً شامل فرا خواندن مجازات خدا بر انسان یا چیزی میشود. اگرچه در این باب خود خدا عمل لعن کردن را انجام میدهد. مسلم است که او از طرف کسی دیگر لعن را بر مرد، زن و مار اعلام نمیکند. بلکه وعده میدهد که خود آنها را مجازات میکند.
|
||||
|
||||
|
@ -18,10 +18,10 @@
|
|||
|
||||
##### مار
|
||||
|
||||
اکثر محققان بر این باورند که مار همان شیطان است، اگرچه نام او در این باب نیامده است. مجاز\[انگاره\]\[تصویر\] مار در نقاط دیگری از کتاب مقدس به کار رفته است. (See: [[rc://en/tw/dict/bible/kt/satan]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]]))
|
||||
اکثر محققان بر این باورند که مار همان شیطان است، اگرچه نام او در این باب نیامده است. مجاز\[انگاره\]\[تصویر\] مار در نقاط دیگری از کتاب مقدس به کار رفته است.
|
||||
|
||||
## Links:
|
||||
(See: [[rc://en/tw/dict/bible/kt/satan]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]]))
|
||||
|
||||
* **[Genesis 03:01 Notes](./01.md)**
|
||||
##
|
||||
|
||||
**[<<](../02/intro.md) | [>>](../04/intro.md)**
|
||||
* * *
|
|
@ -1,6 +1,8 @@
|
|||
# آدم...حوا را بشناخت
|
||||
|
||||
روشی مودبانه برای اشاره به رابطه جنسی آن مرد با حوا است. باید در زبان خود از آرایه ادبی بهگویی برای ترجمه این قسمت استفاده کنید. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-euphemism]])
|
||||
روشی مودبانه برای اشاره به رابطه جنسی آن مرد با حوا است. باید در زبان خود از آرایه ادبی بهگویی برای ترجمه این قسمت استفاده کنید.
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-euphemism]])
|
||||
|
||||
# آدم
|
||||
|
||||
|
@ -12,4 +14,6 @@
|
|||
|
||||
# قائن
|
||||
|
||||
مترجمین میتوانند در پانوشت بنویسند «نام قائن مانند کلمه عبری ‘حاصل کردن‘ است. حوا نام او را قائن گذاشت چون او را حاصل کرده بود.» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
|
||||
مترجمین میتوانند در پانوشت بنویسند «نام قائن مانند کلمه عبری ‘حاصل کردن‘ است. حوا نام او را قائن گذاشت چون او را حاصل کرده بود.»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
|
|
@ -1,6 +1,6 @@
|
|||
# او...را زایید
|
||||
|
||||
زمان سپری شده بین تولد قائن و هابیل مشخص نیست. شاید دو قلو بوده اند یا هابیل هنگام حاملگی مجدد حوا به دنیا آمده است. در صورت امکان از عبارتی استفاده کنید که میزان زمان سپری شده را نشان ندهد.
|
||||
زمان سپری شده بین تولد قائن و هابیل مشخص نیست. شاید دو قلو بوده اند یا هابیل بعد از این که حوا مجددا باردار شد به دنیا آمده است. در صورت امکان از عبارتی استفاده کنید که میزان زمان سپری شده را نشان ندهد.
|
||||
|
||||
# كاركُن زمین
|
||||
|
||||
|
|
|
@ -1,6 +1,8 @@
|
|||
# پیه
|
||||
|
||||
این کلمه اشاره به قسمت چرب گوسفندانی دارد که کشته است. چنین قسمتی بهترین بخش حیوان بود. ترجمه جایگزین: «برخی از قسمت چرب آنها» \[بخشی از چربیهای آنها را\] (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
|
||||
این کلمه اشاره به قسمت چرب گوسفندانی دارد که کشته است. چنین قسمتی بهترین بخش حیوان بود. ترجمه جایگزین: «برخی از قسمت چرب آنها» [بخشی از چربیهای آنها را]
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
|
||||
|
||||
# منظور داشت
|
||||
|
||||
|
|
10
gen/04/05.md
10
gen/04/05.md
|
@ -1,11 +1,13 @@
|
|||
# منظور نداشت
|
||||
|
||||
«پسندیده مینگریست بر»[مطلوب نمینگریست بر] یا «خشنود نبود از»
|
||||
« بر... با نظر لطف نمینگریست» یا « از... خشنود نبود»
|
||||
|
||||
# به شدت افروخته شده
|
||||
|
||||
برخی از زبانها اصطلاحاتی چون «سوخت» یا «خشم او سوخت[از خشم میسوخت]» را جهت توصیف عصبانیت به کار میبرند.
|
||||
برخی از زبانها اصطلاحاتی چون «سوخت» یا «خشم او سوخت[از خشم میسوخت]» را جهت توصیف عصبانیت به کار میبرند.
|
||||
|
||||
# بزیر افكند
|
||||
# به زیر افكند
|
||||
|
||||
این یعنی حالت چهره او خشم یا حسادت او را نشان میداد. برخی از زبانها برای توصیف حالت چهره شخص هنگام عصبانیت اصطلاحی خاص دارند. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
|
||||
این یعنی حالت چهره او خشم یا حسادت او را نشان میداد. برخی از زبانها برای توصیف حالت چهره شخص هنگام عصبانیت اصطلاحی خاص دارند.
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
|
|
@ -1,4 +1,4 @@
|
|||
# چرا خشمناك شدی؟ و چرا سر خود را بزیر افكندی؟
|
||||
# چرا خشمناك شدی؟ و چرا سر خود را به زیر افكندی؟
|
||||
|
||||
خدا از این پرسش بدیهی استفاده میکند تا به قائن بگوید که خشم و سر افکندگی او اشتباه است. همچنین احتمالاً خدا به این واسطه قصد داشته که به قائن فرصت اعتراف کردن بدهد.
|
||||
|
||||
|
|
16
gen/04/07.md
16
gen/04/07.md
|
@ -1,21 +1,25 @@
|
|||
# اگر ...مقبول نمیشدی؟
|
||||
|
||||
خدا از این پرسش بدیهی استفاده کرد تا به قائن آنچه را که باید میدانست یادآوری کند. ترجمه جایگزین: «میدانی اگر آنچه درست است را انجام دهی، تو را خواهم پذیرفت»[میدانی اگر کار درست را انجام دهی تو را خواهم پذیرفت] (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-rquestion]])
|
||||
خدا از این پرسش بدیهی استفاده کرد تا به قائن آنچه را که باید میدانست یادآوری کند. ترجمه جایگزین: «میدانی اگر آنچه درست است را انجام دهی، تو را خواهم پذیرفت»[میدانی اگر کار درست را انجام دهی تو را خواهم پذیرفت]
|
||||
|
||||
# اگر ...نكردی.. تو بر وی مسلط شوی
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-rquestion]])
|
||||
|
||||
خدا به نحوی از گناه سخن میگوید که گویی گناه، شخص است. ترجمه جایگزین: «اما اگر آنچه درست است را انجام ندهی، بر گناه بیشتر مایل میشوی و سپس گناه بیشتری میکنی. باید از اطاعت آن اجتناب کنی» \[اما اگر کار درست را انجام ندهی، میل تو بر گنا افزون میشود و بیشتر گناه میکنی. باید از اطاعت آن دوی کنی\] (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
|
||||
# اگر ...نكردی.. تو بر وی مسلط شوی
|
||||
|
||||
خدا به نحوی از گناه سخن میگوید که گویی گناه، شخص است. ترجمه جایگزین: «اما اگر آنچه درست است را انجام ندهی، بر گناه بیشتر مایل میشوی و سپس گناه بیشتری میکنی. باید از اطاعت آن اجتناب کنی» \[اما اگر کار درست را انجام ندهی، میل تو بر گناه افزون میشود و بیشتر گناه میکنی. باید از اطاعت آن دوری کنی\] (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
|
||||
|
||||
# گناه بر در...در كمین است
|
||||
|
||||
گناه در این قسمت مانند جانوری وحشی و خطرناک توصیف شده که منتظر است تا فرصت حمله به قائن را بیابد. ترجمه جایگزین: «بسیار عصبانی میشوی و قادر نیستی که گناه نکنی[قادر نیستی از گناه دست کشی]» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
|
||||
گناه در این قسمت مانند جانوری وحشی و خطرناک توصیف شده که منتظر است تا فرصت حمله به قائن را بیابد. ترجمه جایگزین: «بسیار عصبانی میشوی و قادر نیستی که گناه نکنی [قادر نیستی از گناه دست کشی]»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
|
||||
|
||||
# گناه
|
||||
|
||||
زبانهایی که اسمی برای «گناه» ندارند میتوانند آن را «میل به گناه کردن» یا «کارهای بدی که میخواهید انجام دهید» ترجمه کنند.
|
||||
زبانهایی که اسمی برای «گناه» ندارند میتوانند آن را «میل به گناه کردن» یا «کارهای بدی که میخواهید انجام دهید» ترجمه کنند.
|
||||
|
||||
# بر وی مسلط شوی
|
||||
|
||||
یهوه به نحوی از میل قائن به گناه سخن میگوید که گویی شخصی است که قائن باید بر آن حکومت کند. ترجمه جایگزین: «باید آن را کنترل کنی تا گناه نکنی»[باید آن تسلی یابی تا گناه نکنی]
|
||||
یهوه به نحوی از میل قائن به گناه سخن میگوید که گویی شخصی است که قائن باید بر آن حکومت کند. ترجمه جایگزین: «باید آن را کنترل کنی تا گناه نکنی»[باید بر آن تسلط یابی تا گناه نکنی]
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
|
|
@ -1,15 +1,17 @@
|
|||
# قائن با برادر خود هابیل سخن گفت
|
||||
|
||||
برخی از ترجمهها به وضوح آنچه قائن به برادر خود گفته است را بیان میکند. اگر در ترجمههای قبلی به زبان شما چنین اطلاعاتی ذکر شده میتوانید همان روش را پیگیرید. ترجمه جایگزین: «قائن به برادر خود هابیل گفت ‘به دشتها برویم‘»
|
||||
برخی از ترجمهها به وضوح آنچه قائن به برادر خود گفته است را بیان میکند. اگر در ترجمههای قبلی به زبان شما چنین اطلاعاتی ذکر شده میتوانید همان روش را پیگیرید. ترجمه جایگزین: «قائن به برادر خود هابیل گفت ‘به دشتها برویم‘»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-textvariants]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
|
||||
|
||||
# برادر
|
||||
|
||||
هابیل برادر کوچکتر قائن بود. در برخی از زبانها «برادر کوچکتر» متعارفتر به نظر میرسد. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
|
||||
هابیل برادر کوچکتر قائن بود. در برخی از زبانها «برادر کوچکتر» متعارفتر به نظر میرسد.
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
|
||||
|
||||
# بر برادر خود هابیل برخاسته
|
||||
|
||||
بر خاستن بر علیه کسی اصطلاحی به معنای حمله کردن به آن شخص است. ترجمه جایگزین: «حمله کرد»
|
||||
بر خاستن بر علیه کسی، اصطلاحی به معنای حمله کردن به آن شخص است. ترجمه جایگزین: «حمله کرد»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
|
|
@ -4,4 +4,6 @@
|
|||
|
||||
# خون برادرت از زمین نزد من فریاد برمیآورد!
|
||||
|
||||
خون هابیل کنایه از مرگ است و به نحوی بیان شده که گویی فریاد میزند تا خدا قائن را مجازات کند. ترجمه جایگزین: «خون برادرت مثل کسی است که بر من فریاد بر میآورد تا قاتل او را مجازات کنم» [خون برادرت مثل کسی فریاد میزند که میخواهد آن کس که او را کشته را مجازات کنم] (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
||||
خون هابیل کنایه از مرگ است و به نحوی بیان شده که گویی فریاد میزند تا خدا قائن را مجازات کند. ترجمه جایگزین: «خون برادرت مثل کسی است که بر من فریاد بر میآورد تا قاتل او را مجازات کنم» [خون برادرت مثل کسی فریاد میزند که میخواهد آن کس که او را کشته را مجازات کنم]
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
12
gen/04/11.md
12
gen/04/11.md
|
@ -1,11 +1,17 @@
|
|||
# اكنون تو ملعون هستی از زمینی
|
||||
|
||||
این قسمت را میتوانید به حالت معلوم بیان کنید. ترجمه جایگزین: «تو را لعن میکنم تا نتوانی خوراکی از زمین برویانی» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-activepassive]])
|
||||
این قسمت را میتوانید به حالت معلوم بیان کنید. ترجمه جایگزین: «تو را لعن میکنم تا نتوانی خوراکی از زمین برویانی»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-activepassive]])
|
||||
|
||||
# كه دهان خود را باز كرد تا خون برادرت را از دستت فرو برد
|
||||
|
||||
خدا به نحوی از زمین سخن میگوید که گویی کسی است که خون هابیل را مینوشد. ترجمه جایگزین: «که در خون برادرت تر شده»\[که در خون برادرت خیسانده شده است\] (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
|
||||
خدا به نحوی از زمین سخن میگوید که گویی کسی است که خون هابیل را مینوشد. ترجمه جایگزین: «که در خون برادرت تر شده»[که در خون برادرت خیسانده شده است]
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
|
||||
|
||||
# از دستت
|
||||
|
||||
«دست» اشاره به قائن دارد و بر اینکه او شخصاً برادرش را کشته تاکید میکند. ترجمه جایگزین: «ه<u>نگامی که او را کشتی [خونش] ریخته شد»</u> یا «از تو»(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-synecdoche]])
|
||||
«دست» اشاره به قائن دارد و بر اینکه او شخصاً برادرش را کشته تاکید میکند. ترجمه جایگزین: «هنگامی که او را کشتی [خونش] ریخته شد» یا «از تو»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-synecdoche]])
|
|
@ -4,8 +4,12 @@
|
|||
|
||||
# همانا قوت خود را دیگر به تو ندهد
|
||||
|
||||
زمین به نحوی توصیف شده که گویی شخصی قوت خود را از دست میدهد. ترجمه جایگزین: «زمین خوراک نمیرویاند»[زمین غذایی تولید نمیکند] (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
|
||||
زمین به نحوی توصیف شده که گویی شخصی قوت خود را از دست میدهد. ترجمه جایگزین: «زمین خوراک نمیرویاند»[زمین غذایی تولید نمیکند]
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
|
||||
|
||||
# پریشان و آواره
|
||||
|
||||
شما میتوانید این کلمات را با هم ترکیب کنید. ترجمه جایگزین: «بیخانمانی آواره» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-hendiadys]])
|
||||
شما میتوانید این کلمات را با هم ترکیب کنید. ترجمه جایگزین: «بیخانمانی آواره»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-hendiadys]])
|
|
@ -1,6 +1,8 @@
|
|||
# هفـت چنـدان انتقـام گرفتـه شـود
|
||||
|
||||
این قسمت را میتوانید به حالت معلوم بیان کنید. ترجمه جایگزین: «هفت بار از او انتقام خواهم گرفت» یا «آن شخص را هفت برابر از تو مجازات میکنم» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-activepassive]])
|
||||
این قسمت را میتوانید به حالت معلوم بیان کنید. ترجمه جایگزین: «هفت بار از او انتقام خواهم گرفت» یا «آن شخص را هفت برابر تو مجازات میکنم»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-activepassive]])
|
||||
|
||||
# وی را نكشــد
|
||||
|
||||
|
|
|
@ -1,6 +1,8 @@
|
|||
# از حضور خداونـد بیـرون رفـت
|
||||
|
||||
اگرچه یهوه همه جا حضور دارد اما این اصطلاح به نحوی بیان شده که گویی قائن از او دور شده است. ترجمه جایگزین: «از جایی که یهوه سخن گفت دور شد» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
|
||||
اگرچه یهوه همه جا حضور دارد اما این اصطلاح به نحوی بیان شده که گویی قائن از او دور شده است. ترجمه جایگزین: «از جایی که یهوه سخن گفت، دور شد»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
|
||||
|
||||
# نـود
|
||||
|
||||
|
|
|
@ -1,6 +1,8 @@
|
|||
# قائن زوجۀ خود را شناخت
|
||||
|
||||
روشی مودبانه است که به رابطه جنسی قائن با همسرش اشاره دارد. شما میتوانید در زبان خود از آرایه ادبی بهگویی استفاده کنید. ببینید <پیدایش ۴: ۱> را چطور ترجمه کردهاید. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-euphemism]])
|
||||
روشی مودبانه است که به رابطه جنسی قائن با همسرش اشاره دارد. شما میتوانید در زبان خود از آرایه ادبی بهگویی استفاده کنید. ببینید <پیدایش ۴: ۱> را چطور ترجمه کردهاید.
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-euphemism]])
|
||||
|
||||
# شهری بنا میكرد
|
||||
|
||||
|
|
|
@ -4,7 +4,7 @@
|
|||
|
||||
# وی پدر خیمهنشینان و صاحبان مواشی بود
|
||||
|
||||
معانی محتمل: ۱) «او اولین کسی بود که در چادر زندگی کرد»[او اولین خیمه نشین بود] یا ۲) «او و نوادگانش در چادر زندگی کردند»
|
||||
معانی محتمل: ۱) «او اولین کسی بود که در چادر زندگی کرد»[او اولین خیمه نشین بود] یا ۲) «او و نسلش در چادر زندگی کردند»
|
||||
|
||||
# خیمهنشینان و صاحبان مواشی بود
|
||||
|
||||
|
|
|
@ -1,3 +1,3 @@
|
|||
# وی پدر همۀ نوازندگان بربط و نی بود
|
||||
|
||||
معانی محتمل: ۱) «او اولین کسی بود که چنگ و نی نواخت» یا ۲) «او و نوادگانش اولین کسانی بودند که چنگ و نی نواختند»
|
||||
معانی محتمل: ۱) «او اولین کسی بود که چنگ و نی نواخت» یا ۲) «او و نسلش اولین کسانی بودند که چنگ و نی نواختند»
|
|
@ -4,9 +4,11 @@
|
|||
|
||||
# قول مرا بشنوید!...سخن مرا گوش گیرید!
|
||||
|
||||
لَمَك جهت تاکید حرف خود را دو بار تکرار میکند. «سخن مرا» جزگویی از کل شخص است. ترجمه جایگزین: «با دقت به من گوش بده» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-parallelism]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-synecdoche]])
|
||||
لَمَك جهت تاکید حرف خود را دو بار تکرار میکند. «سخن مرا» جزگویی از کل شخص است. ترجمه جایگزین: «با دقت به من گوش دهید»
|
||||
|
||||
# مردی را ...بسبب جراحت خود، و جوانی را بسبب ضرب خویش
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-parallelism]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-synecdoche]])
|
||||
|
||||
# مردی را ...به سبب جراحت خود، و جوانی را به سبب ضرب خویش
|
||||
|
||||
لَمَك یک نفر را کشته بود. این دو عبارت یک معنا دارند و جهت تاکید بر قطعیت عمل او تکرار شدهاند. ترجمه جایگزین: «جوانی را...چون من را زخمی کرد»
|
||||
|
||||
|
|
|
@ -6,8 +6,12 @@
|
|||
|
||||
# هر آینه برای لَمَك، هفتاد و هفت چندان
|
||||
|
||||
این قسمت را میتوانید به حالت معلوم بیان کنید. ترجمه جایگزین: «هر کس که من را میکشد، خدا هفتاد و هفت برابر او را مجازات میکند» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-activepassive]])
|
||||
این قسمت را میتوانید به حالت معلوم بیان کنید. ترجمه جایگزین: «هر کس که من را میکشد، خدا هفتاد و هفت برابر او را مجازات میکند»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-activepassive]])
|
||||
|
||||
# هفتاد و هفت
|
||||
|
||||
۷۷ (See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-numbers]])
|
||||
۷۷
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-numbers]])
|
|
@ -6,8 +6,12 @@
|
|||
|
||||
# گفت: «خدا نسلی دیگر به من قرار داد»
|
||||
|
||||
دلیل اینکه نام او را شیث گذاشتند همین است. چنین موضوعی را میتوانید به روشنی در ترجمه خود بیان کنید. ترجمه جایگزین: «توضیح داد، ‘خدا فرزندی دیگر به من داد‘» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
|
||||
دلیل اینکه نام او را شیث گذاشتند همین است. چنین موضوعی را میتوانید به روشنی در ترجمه خود بیان کنید. ترجمه جایگزین: «توضیح داد، ‘خدا فرزندی دیگر به من داد‘»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
|
||||
|
||||
# شیث
|
||||
|
||||
مترجمین میتوانند در پانوشت بنویسند «این اسم شبیه کلمه عبری معادل ‘داد‘ است» (See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-names]])
|
||||
مترجمین میتوانند در پانوشت بنویسند «این اسم شبیه کلمه عبری معادل ‘داد‘ است»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-names]])
|
|
@ -1,7 +1,11 @@
|
|||
# شیث نیز پسری متولد شد
|
||||
|
||||
این اطلاعات را میتوانید به روشنی بیان کنید. ترجمه جایگزین: «همسر شیث فرزند پسری به دنیا آورد» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
|
||||
این اطلاعات را میتوانید به روشنی بیان کنید. ترجمه جایگزین: «همسر شیث فرزند پسری به دنیا آورد»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
|
||||
|
||||
# به خواندن اسم یهوه
|
||||
|
||||
این اولین مرتبهای است که مردم خدا را به اسم «یهوه» صدا میزنند. شما میتوانید چنین موضوعی را در ترجمه خود به روشنی بیان کنید. ترجمه جایگزین: «تا خدا را با استفاده از نام یهوه بپرستند» \[تا خدا را با بردن نام یهوه بپرستند\] (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
|
||||
این اولین مرتبهای است که مردم خدا را به اسم «یهوه» صدا میزنند. شما میتوانید چنین موضوعی را در ترجمه خود به روشنی بیان کنید. ترجمه جایگزین: «تا خدا را با استفاده از نام یهوه بپرستند» [تا خدا را با بردن نام یهوه بپرستند]
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
|
|
@ -1,6 +1,6 @@
|
|||
# نکات کلی پیدایش ۰۴
|
||||
# نکات کلی پیدایش ۴
|
||||
|
||||
#### ساختار و قالب بندی
|
||||
#### ساختار و قالببندی
|
||||
|
||||
بیشتر متنِ این باب به حالت نثر نوشته شده است ولی ۴: ۲۳- ۲۴ آیاتی منظوم هستند. مترجمین میتوانند این آیات را به حالت منظوم یا حداقل با کلامی موزون ترجمه کنند تا از مابقی متن متمایز به نظر آیند.
|
||||
|
||||
|
@ -8,14 +8,12 @@
|
|||
|
||||
##### انتقام
|
||||
|
||||
موضوع انتقام در این باب از اهمیت خاصی بر خوردار است. جوامع یهودی باستان در صورت به قتل رسیدن کسی به اقوام مقتول اجازه انتقام جویی میدادند. بعد از اینکه قائن برادر خود، هابیل را به قتل رساند میپنداشت که در برابر چنین خطری بیدفاع است چون از مصونیت الهی رانده شده بود.
|
||||
موضوع انتقام در این باب از اهمیت خاصی بر خوردار است. جوامع یهودی باستان در صورت به قتل رسیدن کسی به اقوام مقتول اجازه انتقام جویی میدادند. بعد از اینکه قائن برادر خود، هابیل را به قتل رساند، میپنداشت که در برابر چنین خطری بیدفاع است چون از مصونیت الهی رانده شده بود.
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/tw/dict/bible/other/avenge]])
|
||||
|
||||
موضوع انتقام با سخنان لَمَك ادامه مییابد. کسی که ضارب خود را کشته است: «زیرا مردی را كشتم بسبب جراحت خود، و جوانی را بسبب ضرب خویش اگر برای قائن هفت چندان انتقام گرفته شود، هر آینه برای لَمَك، هفتاد و هفت چندان» (پیدایش ۴: ۲۳- ۲۴)
|
||||
موضوع انتقام با سخنان لَمَك ادامه مییابد. کسی که ضارب خود را کشته است: «زیرا مردی را كشتم به سبب جراحت خود، و جوانی را به سبب ضرب خویش اگر برای قائن هفت چندان انتقام گرفته شود، هر آینه برای لَمَك، هفتاد و هفت چندان» (پیدایش ۴: ۲۳- ۲۴)
|
||||
|
||||
## Links:
|
||||
##
|
||||
|
||||
* **[Genesis 04:01 Notes](./01.md)**
|
||||
|
||||
**[<<](../03/intro.md) | [>>](../05/intro.md)**
|
||||
* * *
|
|
@ -1,7 +1,9 @@
|
|||
# اطلاعات کلی:
|
||||
|
||||
این قسمت فهرست نوادگان آدم را بیان میکند.
|
||||
این قسمت فهرست نسل آدم را بیان میکند.
|
||||
|
||||
# به شبیه خدا او را ساخت
|
||||
|
||||
این عبارت به معنای آن است که خدا نوع بشر[انسان] را شبیه خود آفرید. این آیه نحوه شباهات انسان به خدا را ذکر نمیکند. خدا جسم ندارد، پس این جمله اشاره به شباهت فیزیکی ندارد. ببینید «شبیه ما بسازیم» را در <پیدایش ۱: ۲۶> را چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «تا واقعاً مثل ما باشند» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-pronouns]])
|
||||
این عبارت به معنای آن است که خدا نوع بشر[انسان] را شبیه خود آفرید. این آیه نحوه شباهات انسان به خدا را ذکر نمیکند. خدا جسم ندارد، پس این جمله اشاره به شباهت فیزیکی ندارد. ببینید «شبیه ما بسازیم» را در <پیدایش ۱: ۲۶> را چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «تا واقعاً مثل ما باشند»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-pronouns]])
|
|
@ -1,3 +1,5 @@
|
|||
# در روز آفرینـش
|
||||
|
||||
این قسمت را میتوانید به حالت معلوم بیان کنید. ترجمه جایگزین: «وقتی که او آنها را خلق کرد» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-activepassive]])
|
||||
این قسمت را میتوانید به حالت معلوم بیان کنید. ترجمه جایگزین: «وقتی که او آنها را خلق کرد»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-activepassive]])
|
|
@ -4,9 +4,9 @@
|
|||
|
||||
# پسری...آورد
|
||||
|
||||
«پسر دار شد»
|
||||
« صاحب پسر شد»
|
||||
|
||||
# به شبیه و بصورت خود
|
||||
# به شبیه و به صورت خود
|
||||
|
||||
این دو عبارت هم معنا هستند و به منظور یادآوری شباهت انسان به خدا استفاده شدهاند. ببینید عبارت مشابه را در <پیدایش ۱: ۲۶> چطور ترجمه کردهاید.
|
||||
|
||||
|
|
|
@ -4,6 +4,6 @@
|
|||
|
||||
# آدم كه زیست، نهصد و سی سال بود
|
||||
|
||||
«آدم نهصد و سی سال زندگی کرد.» انسانها مدت طولانی زندگی میکردند. از کلمهای متدوال برای اشاره به «سالها» استفاده کنید. ترجمه جایگزین: «آدم کلاً ۹۳۰ سال زندگی کرد»[آدم جمعاً ۹۳۰ سال زندگی کرد]
|
||||
«آدم نهصد و سی سال زندگی کرد.» انسانها مدت طولانی زندگی میکردند. از کلمهای متدوال برای اشاره به «سالها» استفاده کنید. ترجمه جایگزین: «آدم کلاً ۹۳۰ سال زندگی کرد»[آدم جمعاً ۹۳۰ سال زندگی کرد]
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-numbers]])
|
|
@ -1,6 +1,8 @@
|
|||
# شیث، نهصد و دوازده سال بود كه مرد
|
||||
|
||||
«شیث نهصد و دوازده سال زندگی کرد.» شیث ۹۱۲ سال زندگی کرد. (See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-numbers]])
|
||||
«شیث نهصد و دوازده سال زندگی کرد.» شیث ۹۱۲ سال زندگی کرد.
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-numbers]])
|
||||
|
||||
# [سپس] مرد
|
||||
|
||||
|
|
|
@ -6,6 +6,6 @@
|
|||
|
||||
# نود سال
|
||||
|
||||
«سال نودم»
|
||||
«۹۰ سال»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-numbers]])
|
|
@ -6,6 +6,6 @@
|
|||
|
||||
# هفتاد سال
|
||||
|
||||
«سال ۷۰»
|
||||
«۷۰ سال»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-numbers]])
|
|
@ -6,4 +6,4 @@
|
|||
|
||||
# پسری آورد
|
||||
|
||||
«پسر دار شد»
|
||||
«صاحب پسر شد»
|
10
gen/05/29.md
10
gen/05/29.md
|
@ -1,7 +1,11 @@
|
|||
# نوح
|
||||
|
||||
مترجمین میتوانند در پانوشت بنویسند: «این اسم مثل کلمه عبری برای ‘استراحت کردن‘ است. (See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-names]])
|
||||
مترجمین میتوانند در پانوشت بنویسند: «این اسم مثل کلمه عبری برای ‘استراحت کردن‘ است.
|
||||
|
||||
# از اعمال ما و از محنت دستهای ما
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-names]])
|
||||
|
||||
لَمَك یک سخن را دو بار ادا میکند تا بر سختی کار خود تاکید کند. ترجمه جایگزین: «از بسیار سخت کار کردن به دستهای خود» \[از زحمت بسیار کشیدن با دستهایمان] [به خاطر زحمت بسیاری که به دستان کشیدیم\] (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-doublet]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-synecdoche]])
|
||||
# از اعمال ما و از محنت دستهای ما
|
||||
|
||||
لَمَك یک سخن را دو بار ادا میکند تا بر سختی کار خود تاکید کند. ترجمه جایگزین: «از بسیار سخت کار کردن به دستهای خود» \[از زحمت بسیار کشیدن با دستهایمان\] \[به خاطر زحمت بسیاری که به دستان کشیدیم\]
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-doublet]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-synecdoche]])
|
|
@ -1,3 +1,5 @@
|
|||
# لَمَك، هفتصد و هفتاد و هفت سال بود كه مرد
|
||||
|
||||
«لَمَك هفتصد و هفتاد و هفت سال زندگی کرد.» لَمَك جمعاً ۷۷۷ سال زندگی کرد. (See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-numbers]])
|
||||
«لَمَك هفتصد و هفتاد و هفت سال زندگی کرد.» لَمَك جمعاً ۷۷۷ سال زندگی کرد.
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-numbers]])
|
|
@ -1,11 +1,9 @@
|
|||
# نکات کلی پیدایش ۰۵
|
||||
# نکات کلی پیدایش ۵
|
||||
|
||||
#### ساختار و قالب بندی
|
||||
#### ساختار و قالببندی
|
||||
|
||||
این باب اولین فهرست نوادگان در کتاب مقدس را ارائه میدهد. این فهرست به هیچ وجه ساده نیست چون نویسنده درباره هر نفر نظر شخصی خود را بیان میکند. مترجمین باید به نحوی ترکیب بندی کنند که چنین موضوعی در زبان مقصد به وضوح بازتاب داده شود. شما میتوانید هر شخص را در پاراگرافی جداگانه معرفی کنید، درست همانطور که در ترجمه UDB و ULB انجام شده است.
|
||||
این باب اولین فهرست ذریتها در کتاب مقدس را ارائه میدهد. این فهرست به هیچ وجه ساده نیست، چون نویسنده درباره هر شخص نظر شخصی خود را بیان میکند. مترجمین باید به نحوی ترکیببندی کنند که چنین موضوعی در زبان مقصد به وضوح بازتاب داده شود. شما میتوانید هر شخص را در پاراگرافی جداگانه معرفی کنید، درست همانطور که در ترجمه UDB و ULB انجام شده است.
|
||||
|
||||
## Links:
|
||||
##
|
||||
|
||||
* **[Genesis 05:01 Notes](./01.md)**
|
||||
|
||||
**[<<](../04/intro.md) | [>>](../06/intro.md)**
|
||||
* * *
|
|
@ -1,6 +1,6 @@
|
|||
# و واقع شد
|
||||
|
||||
این عبارت به منظور نشانگذاری بخش جدیدی از داستان استفاده شده است. اگر زبان شما روشی برای انجام چنین کاری دارد میتوانید استفاده از آن را مد نظر داشته باشید.
|
||||
این عبارت به منظور نشانگذاری بخش جدیدی از داستان استفاده شده است. اگر زبان شما روشی برای انجام چنین کاری دارد، میتوانید استفاده از آن را مد نظر داشته باشید.
|
||||
|
||||
# دختران برای ایشان متولد گردیدند
|
||||
|
||||
|
|
|
@ -1,3 +1,3 @@
|
|||
# پسران خدا
|
||||
|
||||
مترجمین میتوانند در پانوشت بنویسند: «مشخص نیست که این کلمات اشاره به موجودات آسمانی یا انسانها دارند. در هر صورت مخلوقات خدا هستند.» برخی باور دارند که این کلمات اشاره به فرشتگان یا ارواح شریر یا دیوهایی دارد که علیه خدا طغیان کردهاند. اما برخی دیگر بر این باورند که اشاره به حاکمین قدرتمند دارد و گروهی دیگر بر این باورند که اشاره به نوادگان شیث دارد.
|
||||
مترجمین میتوانند در پانوشت بنویسند: «مشخص نیست که این کلمات اشاره به موجودات آسمانی یا انسانها دارند. در هر صورت مخلوقات خدا هستند.» برخی باور دارند که این کلمات اشاره به فرشتگان یا ارواح شریر یا دیوهایی دارد که علیه خدا طغیان کردهاند. اما برخی دیگر بر این باورند که اشاره به حاکمین قدرتمند دارد و گروهی دیگر بر این باورند که اشاره به نسل شیث دارد.
|
10
gen/06/03.md
10
gen/06/03.md
|
@ -1,11 +1,13 @@
|
|||
# روح من
|
||||
|
||||
یهوه در این قسمت در مورد خود و روح او سخن میگوید که روح خدا است.
|
||||
یهوه در این قسمت در مورد خود و روح او سخن میگوید که روح خدا است.
|
||||
|
||||
# \[تن\]\[جسم\]
|
||||
# \[تن\]\[جسم\]
|
||||
|
||||
یعنی بدن فیزیکی آنها روزی خواهد مرد.
|
||||
یعنی بدن فیزیکی آنها روزی خواهد مرد.
|
||||
|
||||
# صد و بیست سال خواهد بود
|
||||
|
||||
«صد وبیست سال زندگی خواهند کرد.» معنای محتمل: ۱) طول عمر معمول انسانها به ۱۲۰ سال کاهش یافته است. ترجمه جایگزین: «بیش از ۱۲۰ سال زندگی خواهند کرد.» یا ۲) در ۱۲۰ سال آینده همه خواهند مرد. ترجمه جایگزین: «فقط ۱۲۰ سال زندگی خواهند کرد» (See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-numbers]])
|
||||
«صد وبیست سال زندگی خواهند کرد.» معنای محتمل: ۱) طول عمر معمول انسانها به ۱۲۰ سال کاهش یافته است. ترجمه جایگزین: «بیش از ۱۲۰ سال زندگی نخواهند کرد.» یا ۲) در ۱۲۰ سال آینده همه خواهند مرد. ترجمه جایگزین: «فقط ۱۲۰ سال زندگی خواهند کرد»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-numbers]])
|
10
gen/06/04.md
10
gen/06/04.md
|
@ -1,10 +1,10 @@
|
|||
# تنومند
|
||||
|
||||
انسانهای قد بلند و عظیم الجثه
|
||||
انسانهای قد بلند و عظیمالجثه
|
||||
|
||||
# در آن ایام
|
||||
# در آن ایام[در انگلیسی متفاوت است]
|
||||
|
||||
«تنومندان به دنیا آمدند چون»
|
||||
«تنومندان به دنیا آمدند زیرا »
|
||||
|
||||
# پسران خدا
|
||||
|
||||
|
@ -12,12 +12,12 @@
|
|||
|
||||
# ایشان جبارانی بودند
|
||||
|
||||
«این تنومندان مردان قدرتمندی بودند که بسیاری پیش زندگی میکردند» یا «بسیاری پیش، این فرزندان رشد کردند و تبدیل به جنگجویان قدرتمندی شدند»
|
||||
«این تنومندان مردان قدرتمندی بودند که در زمانهای دور زندگی میکردند» یا «مدتها قبل، این فرزندان رشد کردند و تبدیل به جنگجویان قدرتمندی شدند»
|
||||
|
||||
# جبارانی
|
||||
|
||||
مردانی که شجاع و در جنگ پیروزمند بودند.
|
||||
|
||||
# مردان نامو
|
||||
# مردان نامور
|
||||
|
||||
«مردان مشهور»
|
|
@ -1,7 +1,7 @@
|
|||
# هر تصور از خیالهای دل
|
||||
# هر تصور از خیالهای دل
|
||||
|
||||
«هر چیز که دل آنها میخواست به آن فکر کند» [هر چیز که در خیال خواهان اندیشیدن به آن بودند]
|
||||
«هر چیز که دل آنها میخواست به آن فکر کند» [هر چیز که در خیال خود خواهان اندیشیدن به آن بودند]
|
||||
|
||||
# خیالهای دل وی
|
||||
# خیالهای دل وی
|
||||
|
||||
نویسنده به نحوی از دل سخن میگوید که گویی بخشی از بدن است که فکر میکند. شاید زبان شما کلمهای غیر از «دل» برای اشاره به افکار اشخاص داشته باشد. ترجمه جایگزین: «افکار باطنی یا مخفی» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
||||
نویسنده به نحوی از دل سخن میگوید که گویی بخشی از بدن است که فکر میکند. شاید زبان شما کلمهای غیر از «دل» برای اشاره به افکار اشخاص داشته باشد. ترجمه جایگزین: «افکار باطنی یا پنهان» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
|
@ -1,3 +1,5 @@
|
|||
# دل خود محزون گشت
|
||||
|
||||
نویسنده به نحوی از دل سخن میگوید که گویی بخشی از بدن است که غم را احساس میکند. شاید زبان شما کلمهای غیر از «دل» برای اشاره به عواطف داشته باشد. ترجمه جایگزین: «در این مورد بسیار غمگین بود» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
||||
نویسنده به نحوی از دل سخن میگوید که گویی بخشی از بدن است که غم را احساس میکند. شاید زبان شما کلمهای غیر از «دل» برای اشاره به عواطف داشته باشد. ترجمه جایگزین: «در این مورد بسیار غمگین بود»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
10
gen/06/07.md
10
gen/06/07.md
|
@ -1,11 +1,15 @@
|
|||
# انسـان را كه آفریـدهام، از روی زمین محو سازم
|
||||
|
||||
نویسنده به نحوی از کشته شدن انسانها به دست خدا سخن میگوید که گویی لکهای را از سطحی پاک میکند. ترجمه جایگزین: «انسان را نابود خواهم کرد تا کسی بر سطح زمین نماند» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
|
||||
نویسنده به نحوی از کشته شدن انسانها به دست خدا سخن میگوید، که گویی خدا لکهای را از سطحی پاک میکند. ترجمه جایگزین: «انسان را نابود خواهم کرد تا کسی بر سطح زمین نماند»
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
|
||||
|
||||
# انسـان را كه آفریـدهام، از روی زمین محو سازم
|
||||
|
||||
برخی از زبانها میتوانند این قسمت را در دو جمله جداگانه ترجمه کنند. ترجمه جایگزین: «انسان را آفریدم. آنها را زدودم» [در فارسی انجام شده] (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-distinguish]])
|
||||
برخی از زبانها میتوانند این قسمت را در دو جمله جداگانه ترجمه کنند. ترجمه جایگزین: «انسان را آفریدم. آنها را خواهم زدود» [در فارسی انجام شده]
|
||||
|
||||
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-distinguish]])
|
||||
|
||||
# محو سازم
|
||||
|
||||
«کاملاً نابود میکنم.» در این قسمت «محو سازم» بار منفی دارد چون خدا در مورد نابود کردن انسانها به دلیل گناهان بسیار سخن میگوید.
|
||||
«کاملاً نابود میکنم.» در این قسمت «محو سازم» بار منفی دارد چون خدا در مورد نابود کردن انسانها به دلیل گناهان بسیار سخن میگوید.
|
|
@ -1,3 +1,5 @@
|
|||
# نـوح در نظـر خداوند التفـات یافـت
|
||||
|
||||
عبارت «التفات یافت» اصطلاحی به معنای تایید شدن توسط کسی است. چشمان اشاره به دیدن و دیدن اشاره به افکار یا داوری دارد. ترجمه جایگزین: «یهوه نظری پسندیده در مورد نوح داشت»[یهوه پسندیده به او مینگریست] یا «یهوه از نوح خشنود بود» See:) [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
|
||||
عبارت «التفات یافت» اصطلاحی به معنای تایید شدن توسط کسی است. چشمان اشاره به دیدن و دیدن اشاره به افکار یا داوری دارد. ترجمه جایگزین: «یهوه با نظر لطف به نوح مینگریست» یا «یهوه از نوح خشنود بود»
|
||||
|
||||
See:) [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
|
Some files were not shown because too many files have changed in this diff Show More
Loading…
Reference in New Issue