# ۳۱. عیسی روی آب راه می رود ![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-31-01.jpg) سپس عیسی به شاگردانش فرمود که سوار قایق شده، به آن طرف دریاچه بروند تا او بتواند مردم را مرخّص کند. عیسی پس از آنکه مردم را روانه نمود، بر فراز کوهی رفت تا دعا کند. او در آنجا تنها بود و تا پاسی از شب دعا می کرد. ![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-31-02.jpg) در این میان، شاگردان در قایق مشغول پارو زدن بودند، ولی تا نیمه شب فقط توانسته بودند به وسط دریاچه برسند. زیرا پارو زدن به سبب باد مخالف شدید به سختی انجام می شد. ![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-31-03.jpg) عیسی آنگاه دعای خویش را به پایان برد و به سوی شاگردان رفت. او به سوی قایق آن ها بر روی آب قدم زد. ![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-31-04.jpg) وقتی شاگردان عیسی را دیدند، بسیار ترسیدند، زیرا فکر کردند روحی می بینند. عیسی دانست که آن ها می ترسند، پس خطاب به آن ها فرمود، “نترسید من هستم!” ![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-31-05.jpg) سپس پطرس به عیسی گفت، “سرورم، اگر حقیقتاً شما هستید، دستور فرمایید من هم روی آب راه بروم و پیش شما بیایم.” عیسی به پطرس فرمود، “بیا!” ![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-31-06.jpg) پس پطرس از قایق بیرون آمد و روی آب راه افتاده به طرف عیسی رفت. امّا بعد از طیّ مسافت کوتاهی، او روی خود را از عیسی برگرداند و به موج های بلند چشم دوخت و قدرت باد شدید را احساس کرد. ![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-31-07.jpg) آنگاه وحشت پطرس را فراگرفت و شروع به فرورفتن در آب کرد. او فریاد زد، “سرورم مرا نجات دهید!” عیسی فوراً دست خود را دراز کرد و او را بیرون کشید. سپس عیسی به پطرس فرمود، “ای کم ایمان، چرا شک کردی؟” ![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-31-08.jpg) وقتی پطرس و عیسی سوار قایق شدند، وزش باد فوراً قطع شد و آب آرام گرفت. شاگردان که بسیار شگفت زده شده بودند، عیسی را پرستش کرده و گفتند، “به راستی که تو پسر خدا هستی.”انجیل متّی، ٢٢:١٤-٣٣ انجیل مرقس ، ٤٥:٦-٥٢ ؛ انجیل يوحنّا، ١٦:٦-٢١ _داستانی برگرفته از کتاب مقدّس:_