# ۱۲ - خروج ![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-12-01.jpg) اسرائیلیان بسیار خوشحال بودند که مصر را ترک می‌‌کردند. آن‌ها دیگر برده نبودند و به سوی سرزمین موعود پیش می‌‌رفتند. مصریان آنچه را که اسرائیلیان طلب کردند، از جمله نقره، طلا و اشیاء قیمتی‎شان را به آنها بخشیدند. برخی از اقوام دیگر هم که به خدا ایمان آورده بودند، به همراه آنها مصر را ترک کردند. ![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-12-02.jpg) ستونی از ابر در روز و ستونی از آتش در شب، پیش روی آنها حرکت می‌‌کرد. حضور خدا در ستون ابر و آتش با آنها بود و پیوسته ایشان را در این سفر هدایت می‌‌کرد. تنها کاری که آنها باید انجام می‌‌دادند، این بود که او را دنبال کنند. ![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-12-03.jpg) پس از اندک زمانی فرعون و قوم او، از کار خود پشیمان شدند و به تعقیب اسرائیلیان پرداختند، تا بار دیگر آن‌ها را به بردگی خود در آورند. خدا نظر آنها را عوض کرده بود تا نشان دهد تنها او خدای حقیقی است، و مردم بفهمند که یَهُوَه، قوی‌تر از فرعون و خدایان مصر است. ![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-12-04.jpg) وقتی اسرائیلیان سپاه مصر را دیدند، متوجه شدند که بین دریای سرخ و سپاه فرعون به دام افتاده‌اند. آن‌ها بسیار ترسیده و فریاد زدند: «چرا مصر را ترک کردیم؟» «همه ما به زودی خواهیم مرد!» ![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-12-05.jpg) موسی به اسرائیلیان گفت: «نترسید! خدا امروز برای شما می‌‌جنگد و نجات خواهید یافت. سپس خدا به موسی فرمود: «به قوم اسرائیل بگو که به سوی دریای سرخ حرکت کنند.» ![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-12-06.jpg) سپس خدا ستون ابر را حرکت داد و آن را میان بنی‌اسرائیل و سپاه فرعون قرار داد، تا سربازان مصری دیگر نتوانند آن‌ها را ببینند. ![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-12-07.jpg) خدا به موسی دستور داد که دست خود را بر فراز دریا بلند کند. سپس خدا بادی فرستاد که آب دریا را به چپ و راست راند، به طوری ‌که راهی در دریا گشوده شد. ![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-12-08.jpg) پس قوم اسرائیل در حالی که دو سمت آن‌ها دیواری از آب بود، در میان دریا به راه خود ادامه دادند. ![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-12-09.jpg) بعد از آن، خدا ستون ابر را برداشت تا مصریان بتوانند فرار اسرائیلیان را ببینند. پس مصریان تصمیم گرفتند که آنها را تعقیب کنند. ![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-12-10.jpg) بنابراین آن‌ها به دنبال اسرائیلیان به داخل دریا رفتند، اما خدا مصریان را به وحشت انداخته و کاری کرد که ارابه‌هایشان در گل گیر کند. آن‌ها فریاد زدند: «فرار کنید! چون خدا برای اسرائیلیان می‌‌جنگد.» ![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-12-11.jpg) پس از آنکه قوم اسرائیل به سلامت به آن طرف دریا رسید، خدا به موسی فرمود: «بار دیگر دست خود را به طرف دریا دراز کن.» زمانی که او این کار را کرد، آب بر سر مصریان و ارابه‌هایشان فرو ریخت و همه آن‌ها در دریا غرق شدند. ![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-12-12.jpg) وقتی اسرائیلیان نابودی کامل سپاه مصر را دیدند، به خدا اعتماد کرده و به این باور رسیدند که موسی، پیامبری از جانب خداست. ![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-12-13.jpg) قوم اسرائیل بسیار شاد بودند؛ زیرا خدا آن‌ها را از بردگی و مرگ نجات داده بود. حال آن‌ها آزاد بودند که خدا را پرستش کرده و او را پیروی کنند. اسرائیلیان سرودهای زیادی را در وصف آزادی خود سراییده و خدا را ستایش کردند، که ایشان را از دست لشکر مصر نجات بخشیده بود. ![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-12-14.jpg) پس خدا به قوم فرمان داد، که هر سال این رویداد را جشن بگیرند و به یاد آورند که خدا چگونه مصریان را شکست داده و قوم اسرائیل‎ را از بردگی آزاد ساخته است. این جشن پِسَخ نامیده شد. آن‌ها هر سال با بریان کردن بره‌ قربانی به همراه نان فَطیر، آن را جشن می‌‌گرفتند. _داستانی برگرفته از کتاب مقدس: کتاب خروج فصل ۱۲ آیه ۳۳ تا فصل ۱۵ آیه ۲۱_