# تا نام‌ متوفی‌ را بر میراثش‌ برانگیزانم‌ پسر اول روت که به دنیا آمد، پسر قانونی محلون و میراث زمینی که بوعز از نعومی خریده بود به حساب می‌آمد. ترجمه جایگزین: «تا میراث و دارایی متوفی را به پسرش بدهم» # نام‌ متوفی‌ از میان‌ برادرانش‌ و از دروازۀ محله‌اش‌ منقطع‌ نشود از فراموشی چنان صحبت شده، گویی که نام کسی از لیست افرادی که پیش از این زندگی می‌کردند، حذف شده باشد. ترجمه جایگزین: «از میان نسل برادرش و مردم شهرش فراموش نخواهد شد» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor]]) # دروازۀ محله‌اش‌ دروازه شهر جاییست که تصمیمات مهم قانونی از قبیل تصمیماتی درباره اینکه چه کسی قطعه زمینی را مالک شود، گرفته می‌شد.