# حینی‌ كه‌ گوساله‌ را دو پاره‌ كرده‌، در میان‌ پاره‌هایش‌ گذاشتند این عبارات آغاز به توصیف چگونگی عهد بستن مردم می‌کنند. (See: [[rc://*/ta/man/translate/writing-background]]) # كه‌ به‌ حضور من‌ بستند «با من موافقت كرد» یا «در حالی که من تماشا می‌کردم، بستند»