# او باید ... «کاهن باید ...» # چینه‌دانش‌ را با فضلات‌ آن‌ چینه‌دان، کیسه‌ای در گلوی پرنده است که که غذای هضم نشده در آن ذخیره می‌شود. # آن را بر کنار [جانب شرقی] مذبح بیندازد اینجا «آن را» به چینه‌دان و فضولات آن اشاره می‌کند.