# پای‌هایش مانند برنج صیقلی فلز برنج جهت درخشان شدن صیقل داده می‌شود. ترجمه جایگزین: «پاهای او چون برنج صیقل داده شده بسیار درخشان بودند» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-simile]]) # مانند برنج صیقلی که در کوره تابیده شود فلز برنج ریخته‌گری و صیقل داده می‌شد. ترجمه جایگزین: «مثل برنج که در کوره خالص شده و [بعد] صیقل داده شده است» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-events]]) # کوره محفظه‌ای سخت که آتش با دمای بالا را در خود نگه می‌دارد و فلزات در چنین محفظه‌ای قرار داده می‌شوند تا آتشْ  ناخالصی‌های فلز را بسوزاند. # مثل صدای آبهای بسیار صدایی بلند مثل رودخانه، آبشار یا امواج عظیم است.