# خدا چشمان‌ او را باز كرد...دید آگاه شدن هاجر توسط خدا برای توجه به چاه آب به نحوی بیان شده که گویی واقعاً چشمان خود را می‌گشاید. ترجمه جایگزین: «خدا سبب شد هاجر ببیند» یا «خدا به او نشان داد» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor]]) # مشك‌ «ظرفی که از پوست ساخته شده بود»‌ یا «کیسه» # پسر «اسماعیل» یا «پسرک»