# صورت‌ چرخها و صنعت‌ آنها ...بود «این است ظاهر چرخ‌ها و نحوه...ساخته شدن آنها» # مثل‌...زبرجد زبرجد نوعی سنگ قیمتی، شفاف و به رنگ زرد یا طلایی است. «شفاف و زرد مثل زبرجد» یا «شفاف و زرد مثل سنگی ارزشمند» # آن‌ چهار یك‌ شباهت‌ داشتند اسم معنای «شباهت» به ظاهر آن چهار چرخ اشاره دارند. این کلمه را می‌توان در قالب عبارت فعلی نیز ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «هر چهار چرخ یک شکل بودند» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-abstractnouns]]) # صورت‌ و صنعت‌ آنها مثل‌ چرخ‌ در میان‌ چرخ‌ بود اسامی معنای «صورت» و «صنعت» را می‌توان در قالب فعل ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «انگار که چرخی از درون چرخ دیگر رد شده بود» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-abstractnouns]])