# پنج افتاده‌اند فرشتگان به نحوی از مرگ پادشاهان سخن می‌گویند که گویی می‌میرند. ترجمه جایگزین: «پنج پادشاه مردند» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor]]) # یکی هست «حالا یکی پادشاه است» یا «اکنون یک پادشاه زنده است» # دیگری هنوز نیامده است و چون آید دیگر وجود نداشتن به نحوی بیان شده که گویی کسی به خانه نیامده است. ترجمه جایگزین: «دیگری هنوز پادشاه نشده است؛ وقتی که او پادشاه می‌شود» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor]]) # می‌باید اندکی بماند آن فرشته به نحوی از پادشاه ماندن کسی سخن می‌گوید که گویی او در یک جا می‌ماند. ترجمه جایگزین: «فقط می‌تواند مدتی پادشاه بماند» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor]])