# آنانی که در بدیِ من شادند، با هم خجل و شرمنده شوند «باشد که آنانی که در بدیِ من شادند خجل و شرمنده شوند» # خجل... شوند «احساس خجالت بکنند» # شرمنده شوند «سر در گم شوند» یا «خوار بشوند» # آنانی که بر من تکبر می‌کنند، به خجلت و رسوایی ملبس شوند این قسمت را می‌توان به حالت معلوم نیز بیان کرد. ترجمۀ جایگزین: «باشد که بر تن آنانی که بر من تکبّر می‌کنند، لباس شرم و رسوایی بکنی» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-activepassive]]) # بر من تکبّر می‌کنند «خودشان را بهتر از من می‌دانند» یا «فکر می‌کنند که حقّ دارند با من بدرفتاری کنند» # به خجلت و رسوایی ملبس شوند اینجا به نحوی دربارۀ خجلت و رسوایی سخن گفته شده است که گویی لباس‌هایی هستند که نویسنده می‌تواند آنها را بپوشد. این اسامی معنا می‌توانند به شکل فعل نیز بیان شوند. ترجمۀ جایگزین: «خجالت‌زده و رسوا» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-abstractnouns]] and [[rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor]]) # خجلت و رسوایی این واژه‌ها یک معنی دارند و بر میزان تحقیرشدگی آنها تاکید می‌کنند. (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-doublet]])