# پس چشمان...گردانیده «عیسی...به اطراف نگاه کرد» # محزون بود «عمیقاً غمگین شد» # که از سنگدلی ایشان این استعاره توصیف می‌کند که چطور فریسیان مایل نبودند به آن مرد علیل شفقتی نشان دهند. ترجمه جایگزین: «چون آنها میلی به شفیق بودن در قبال آن مرد نداشتند» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor]]) # دست خود را دراز کن «دست خود را بکش» # دستش صحیح گشت این جمله را می‌توان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «عیسی دست او را شفا داد» یا «عیسی دست او را به حالت قبلی برگرداند» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-activepassive]])