# برخیزانیدش «باعث برخاستن او شد» یا «او را قادر ساخت از بستر خود برخیزد» # وقت تب از او زایل شد شاید بخواهید مشخص کنید که چه کسی او را شفا داد. ترجمه جایگزین: «عیسی او را از تب شفا داد» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-explicit]]) # خدمتگزاری ایشان مشغول گشت شاید بخواهید روشن کنید که به چه کسی غذا می‌دهد. ترجمه جایگزین: «برای آنها غذا و نوشیدنی فراهم آورد» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-explicit]])