# آبها از سر من‌ گذشت‌ «سطح آب در چاه از سرم گذشت» # منقطع شدم «منقطع شدن» معمولاً نشان‌دهندۀ کشته شدن است. در اینجا نشان‌دهندۀ این است که بزودی می‌میرد. ترجمۀ جایگزین: «در حال مردن هستم» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor]])