# بر خوف‌ استهزاء كرده‌ «او هرگز نمی‌ترسد» # استهزاء كرده‌ «می‌خندد» # هراسان وحشت‌زده # برنمی‌گردد «نمی‌گریزد [فرار نمی‌کند]»