# ... كنده‌ است‌ ... تاج‌ را از سر من‌ ایوب با استفاده از این انگاره‌ها بیان می‌کند که خدا خوشنامی، ثروت، و آبرو را از او گرفته است. (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor]]) # جلال‌ مرا از من‌ كنده‌ است‌ ایوب به نحوی از جلال خود سخن می‌گوید که گویی ردایی است که خدا برداشته. ترجمه جایگزین: «او جلال مرا برداشته است» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor]]) # تاج‌ را از سر من‌ برداشته‌ تاج به حیثیت یا احترام ایوب اشاره می‌کند. ترجمه جایگزین: «او حیثیت و احترام مرا برداشته است» یا «انگار او تاج مرا از سرم برداشته است» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor]])