# سفالی‌ گرفت‌ تا خود را با آن‌ بخراشد خاراندن خراش‌های پوستی برای کاهش خارش. # در میان‌ خاكستر نشسته‌ بود این احتمالاً به جایی اشاره می‌کند که آشغال و زباله جمع شده بود و آنها را می‌سوزاندند. نشستن در چنین جایی، نشانۀ غم و اندوه عمیق بود. ترجمه جایگزین: «بر انبوهی زباله نشسته بود» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-euphemism]] and [[rc://*/ta/man/translate/translate-symaction]])