# خوابی‌ گران‌ بر ابرام‌ مستولی‌ شد این یک اصطلاح است. ترجمه جایگزین: «ابرام به خوابی عمیق فرو رفت» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-idiom]]) # تاریكی‌ ترسناك‌ سخت‌ «تاریکی غلیظی که او را می‌ترساند» # او را فرو گرفت‌ «او را احاطه کرد»