# اطلاعات کلی: حزقیال همچنان رویای خود را تعریف می‌کند. # از منظر كمر او بطرف‌ بالا بالاتر از کمر شخص، مثل فلزی درخشان از گرما به نظر می‌رسید. اسم معنای «منظر» را می‌توان در قالب فعل نیز ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «از جایی که به نظر  قسمت کمر به بالای او بود» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-abstractnouns]]) # از منظر كمر او بطرف‌ بالا مثل‌ منظر برنج‌ تابان‌، مانند نمایش‌ آتش‌ در اندرون‌ آن‌ و گرداگردش‌ دیدم‌ اسم معنای «منظر» را می‌توان به فعل نیز ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «گرد او زیر جایی که به نظر کمرش بود، چیزی مثل آتش و نوری درخشان را دیدم» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-abstractnouns]])