# اگر آتشی‌ بیرون‌ رود، و خارها را فراگیرد «اگر کسی آتشی را به راه بیاندازد و آن آتش به خارزار سرایت کند» # خارها را فراگیرد «بر روی زمین از میان گیاهان خشک حرکت کند» # بافه‌های‌ غله این غله‌ای است که درو شده و در دسته‌هایی بسته‌بندی شده است. «غله دسته شده» یا «غله درو شده» # خوشه‌های‌ نادرویده این غله‌ای است که درو نشده اما آماده درو است. # مزرعه‌ای‌ سوخته‌ گردد «آتش مزرعه‌ای را از میان ببرد» یا «آتش مزرعه‌ای را بخورد» # البته‌ عوض‌ بدهد «یقیناً می‌بایست هزینه غله‌ای که آتش نابود کرده را بدهد»