# هامان‌ بن‌ همداتای‌ اجاجی‌ این نام و توصیف هامان، یکی از صاحب منصبان پادشاه است. به ترجمه کتاب استر ۳: ۱ نگاه کنید. (See: [[rc://*/ta/man/translate/translate-names]]) # قرعه... انداخته بود (یعنی، طاس انداخت) «فور»[ پور] کلمه‌ای پارسی به معنای قرعه است. عبارت «قرعه انداخت» بیان می‌کند که «طاس را انداخت» # قرعه انداخته بود (یعنی، طاس انداخت) دلیل اینکه چرا قرعه یا طاس را انداخت، می‌توان به وضوح بیان کرد. ترجمه جایگزین: «قرعه انداخت (یعنی طاس انداخت) تا بفهمد که بهترین روز برای حمله به یهودیان چه روزی است» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-explicit]])