# داری سازه‌ای برای کشتن افراد از آن استفاده می‌شد که در چنین روشی انتهای طناب بر بالای سازه گره می‌خورد و انتهای دیگر آن دور گردن فرد بسته می‌شد و به این طریق آنها را حلق‌آویز می‌کردند.  به ترجمه کتاب استر ۲: ۲۳ نگاه کنید. (See: [[rc://*/ta/man/translate/translate-unknown]]) # بلندی پنجاه‌ ذراع‌ «بلندی ۵۰ زراع.» این مقدار را می‌توان به مقیاس امروزی تبدیل کرد. ترجمه جایگزین: «بلندی بیست و سه متر» (See: [[rc://*/ta/man/translate/translate-numbers]] and [[rc://*/ta/man/translate/translate-bdistance]]) # دار را حاضر كردند «به افرادش گفت که دار را درست کنند» # به‌ نظر هامان‌ پسند آمده‌ «هامان این ایده را دوست داشت»