# به روی خود بر زمین افتاده، بی‌هوش شدم معانی محتمل: ۱) دانیال از آن چه می‌دید بسیار ترسیده بود که عمداً روی زمین افتاد، و پس از آن بی‌هوش شد یا ۲) دانیال بی‌هوش شد و سپس بر زمین افتاد. (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-idiom]])