# ده شاخ بر سر او «ده شاخ بر سر وحش [حیوان] چهارم» # برآمد، و پیش روی او سه شاخ افتاد «برآمد، و نزدیک به سه شاخ که جلوی آن افتاد» یا «برآمد، و نزدیک به سه شاخ به خاطر آن افتاد» # پیش روی او سه شاخ افتاد اینجا «افتاد» نیک واژه است  (واژۀ ملایم‌تری که به جای واژۀ ناخوشایند به کار می‌رود) یعنی آنها نابود شدند. ترجمه جایگزین: «که سه شاخ نابود شدند» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-euphemism]]) # دهانی که سخنان تکبر‌آمیز می‌گفت «دهان آن سخنان تکبر‌آمیز می‌گفت» یا «دهان شاخ جدید، که سخنان تکبر‌آمیز می‌گفت» # نمایش او از رفقایش سخت‌تر بود شاخی که چشم و دهان داشت به نظر می‌رسید که بزرگتر از شاخ‌های دیگر بود