# پنج ... ساخت، او ... گذاشت حیرام به خادمینش دستور می‌داد که این کار را انجام بدهند. ترجمه جایگزین: «حیرام آنها را امر کرده بود که پنج ... را بسازند ... حیرام به آنها فرمان داد که بگذارند» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-metonymy]]) # ضلع جنوبی [جانب چپ] ... ضلع شمالی [جانب راست] «سمت جنوب ... سمت شمال» [در ترجمه فارسی متفاوت است] # به سوی مشرق از طرف جنوبِ معبد گذاشت «نزدیک ضلع جنوب شرقی معبد»