22 lines
1.3 KiB
Markdown
22 lines
1.3 KiB
Markdown
|
# كمر من از شدّت درد پر شده است
|
|||
|
|
|||
|
رویایی که اشعیا میبیند آن قدر ناراحت کننده است که باعث درد جسمانی در او میشود. او در این قسمت درد و گرفتگی را در میانه بدن خود توصیف میکند.
|
|||
|
|
|||
|
# درد زه مثل درد زنی كه میزاید مرا درگرفته است
|
|||
|
|
|||
|
اشعیا درد خود را با درد زنی مقایسه میکند که میخواهد زایمان کند. این قسمت اشاره به درد شدیدی دارد که او حس میکند.
|
|||
|
|
|||
|
(See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-simile]])
|
|||
|
|
|||
|
# پیچ و تاب میخورم كه نمیتوانم بشنوم
|
|||
|
|
|||
|
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «آن چه شنیدم، باعث شد کمرم خم شود»
|
|||
|
|
|||
|
(See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-activepassive]])
|
|||
|
|
|||
|
# مدهوش میشوم كه نمیتوانم ببینم
|
|||
|
|
|||
|
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «آن چه دیدم باعث ناراحتی من شد»
|
|||
|
|
|||
|
(See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-activepassive]])
|