16 lines
949 B
Markdown
16 lines
949 B
Markdown
|
# آخر او مثل اَفْسَنتین تلخ است
|
|||
|
|
|||
|
نویسنده به نحوی در مورد آسیب ناشی از رابطه با زن اجنبی[زانیه] سخن میگوید که گویی آن زن مثل اَفْسَنتین تلخ است. ترجمه جایگزین: «اما در آخر، او مثل اَفْسَنتین تلخ طعم است و سبب صدمه میشود»
|
|||
|
|
|||
|
(See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor]])
|
|||
|
|
|||
|
# اَفْسَنتین
|
|||
|
|
|||
|
گیاهی که طعم تلخ دارد.
|
|||
|
|
|||
|
# بُرنده مثل شمشیر دودم
|
|||
|
|
|||
|
نویسنده به نحوی از درد ناشی از رابطه با زن اجنبی[زانیه] سخن میگوید گویی که آن زن سلاحی تیز است که تن شخص را میبرد. ترجمه جایگزین: «او درست مثل شمشیری بران، زخمی میکند»
|
|||
|
|
|||
|
(See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor]])
|