16 lines
1.2 KiB
Markdown
16 lines
1.2 KiB
Markdown
|
# مثل حلزون که گداخته شده، میگذرد
|
|||
|
|
|||
|
در اینجا به گونهای درباره عمر کوتاه صحبت شده که گویی ذوب می شوند و از بین می روند. ترجمه جایگزین: «شریر را مانند حلزونی که ذوب می شود و عمر کوتاهی دارد، از بین ببر»
|
|||
|
|
|||
|
(See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-simile]])
|
|||
|
|
|||
|
# حلزون
|
|||
|
|
|||
|
حیوان کوچکی که قوم اسراییل آن را نجس میدانست و از آنجا که حلزون هنگام حرکت ماده لزجی از خود تولید میکند تا روی آن بلغزد، به نظر میرسد که در حال ذوب شدن است.
|
|||
|
|
|||
|
# مثل سِقْط زن، آفتاب را نخواهند دید
|
|||
|
|
|||
|
در اینجا «وجود نداشتن» را به نوزادی که مرده به دنیا آمده، تشبیه کرده است. ترجمه جایگزین: «مانند نوزادی که برای زندگی کردن و دیدن آفتاب، پیش از موعد متولد شده است» یا «مانند نوزادی که مرده به دنیا آمده است»
|
|||
|
|
|||
|
(See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-simile]])
|