fa_opv/03-LEV.usfm

1294 lines
190 KiB
Plaintext

\id LEV Unlocked Literal Bible
\ide UTF-8
\h لاويان
\toc1 لاويان
\toc2 لاويان
\toc3 lev
\mt1 لاويان
\s5
\c 1
\p
\v 1 و خداوند موسی‌ را خواند، و او را از خیمۀ اجتماع‌ خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 2 «بنی‌اسرائیل‌ را خطاب‌ كرده‌، به‌ ایشان‌ بگو: هرگاه‌ كسی‌ از شما قربانی‌ نزد خداوند بگذراند، پس‌ قربانی‌ خود را از بهایم‌ یعنی‌ از گاو یا از گوسفند بگذرانید.
\s5
\v 3 اگر قربانی‌ او قربانی‌ سوختنی‌ از گاو باشد، آن‌ را نر بی‌عیب‌ بگذارند، و آن‌ را نزد در خیمۀ اجتماع‌ بیاورد تا به‌ حضور خداوند مقبول‌ شود.
\v 4 و دست‌ خود را بر سر قربانی‌ سوختنی‌ بگذارد، و برایش‌ مقبول‌ خواهد شد تا بجهت‌ او كفاره‌ كند.
\s5
\v 5 پس‌ گاو را به‌ حضور خداوند ذبح‌ نماید، و پسران‌ هارون‌ كَهَنه‌ خون‌ را نزدیك‌ بیاورند، و خون‌ را بر اطراف‌ مذبح‌ كه‌ نزد در خیمۀ اجتماع‌ است‌ بپاشند.
\v 6 و پوست‌ قربانی‌ سوختنی‌ را بكَنَد و آن‌ را قطعه‌قطعه‌ كند.
\s5
\v 7 و پسران‌ هارونِ كاهن‌ آتش‌ بر مذبح‌ بگذارند، و هیزم‌ بر آتش‌ بچینند.
\v 8 و پسران‌ هارونِ كَهَنه‌ قطعه‌ها و سر و پیه‌ را بر هیزمی‌ كه‌ بر آتش‌ روی‌ مذبح‌ است‌ بچینند.
\v 9 و احشایش‌ و پاچه‌هایش‌ را به‌ آب‌ بشویند، و كاهن‌ همه‌ را بر مذبح‌ بسوزاند، برای‌ قربانی‌ سوختنی‌ و هدیۀ آتشین‌ و عطر خوشبو بجهت‌ خداوند .
\s5
\v 10 و اگر قربانی‌ او از گله‌ باشد خواه‌ از گوسفند خواه‌ از بز بجهت‌ قربانی‌ سوختنی‌، آن‌ را نر بی‌عیب‌ بگذراند.
\v 11 و آن‌ را به‌ طرف‌ شمالی‌ مذبح‌ به‌ حضور خداوند ذبح‌ نماید، و پسران‌ هارون‌ كهنه‌ خونش‌ را به‌ اطراف‌ مذبح‌ بپاشند.
\s5
\v 12 و آن‌ را با سرش‌ و پیه‌اش‌ قطعه‌قطعه‌ كند، و كاهن‌ آنها را بر هیزمی‌ كه‌ بر آتش‌ روی‌ مذبح‌ است‌ بچیند.
\v 13 و احشایش‌ و پاچه‌هایش‌ را به‌ آب‌ بشوید، و كاهن‌ همه‌ را نزدیك‌ بیاورد و بر مذبح‌ بسوزاند، كه‌ آن‌ قربانی‌ سوختنی‌ و هدیۀ آتشین‌ و عطر خوشبو بجهت‌ خداوند است‌.
\s5
\v 14 « و اگر قربانی‌ او بجهت‌ خداوند قربانی‌ سوختنی‌ از مرغان‌ باشد، پس‌ قربانی‌ خود را از فاخته‌ها یا از جوجه‌های‌ كبوتر بگذراند.
\v 15 و كاهن‌ آن‌ را نزد مذبح‌ بیاورد و سرش‌ را بپیچد و بر مذبح‌ بسوزاند، و خونش‌ بر پهلوی‌ مذبح‌ افشرده‌ شود.
\s5
\v 16 و چینه‌دانش‌ را با فضلات‌ آن‌ بیرون‌ كرده‌، آن‌ را بر جانب‌ شرقی‌ مذبح‌ در جای‌ خاكستر بیندازد.
\v 17 و آن‌ را از میان‌ بالهایش‌ چاك‌ كند و از هم‌ جدا نكند، و كاهن‌ آن‌ را بر مذبح‌ بر هیزمی‌ كه‌ بر آتش‌ است‌ بسوزاند، كه‌ آن‌ قربانی‌ سوختنی‌ و هدیۀ آتشین‌ و عطر خوشبو بجهت‌ خداوند است‌.
\s5
\c 2
\p
\v 1 « و هرگاه‌ كسی‌ قربانی‌ هدیۀ آردی‌ بجهت‌ خداوند بگذراند، پس‌ قربانی‌ او از آرد نرم‌ باشد، و روغن‌ بر آن‌ بریزد و كندر بر آن‌ بنهد.
\v 2 و آن‌ را نزد پسران‌ هارون‌ كهنه‌ بیاورد، و یك‌ مشت‌ از آن‌ بگیرد یعنی‌ از آرد نرمش‌ و روغنش‌ با تمامی‌ كندرش‌ و كاهن‌ آن‌ را برای‌ یادگاری‌ بسوزاند، تا هدیۀ آتشین‌ و عطر خوشبو بجهت‌ خداوند باشد.
\v 3 و بقیۀ هدیۀ آردی‌ از آن‌ هارون‌ و پسرانش‌ باشد. این‌ از هدایای‌ آتشین‌ خداوندقدس‌اقداس‌ است‌.
\s5
\v 4 و هرگاه‌ قربانی‌ هدیۀ آردی‌ پخته‌ شده‌ای‌ در تنور بگذرانی‌، پس‌ قرصهای‌ فطیر از آرد نرم‌ سرشته‌ شده‌ به‌ روغن‌، یا گِرده‌های‌ فطیر مالیده‌ شده‌ به‌ روغن‌ باشد.
\v 5 و اگر قربانی‌ تو هدیۀ آردی‌ بر ساج‌ باشد، پس‌ از آرد نرم‌ فطیر سرشته‌ شده‌ به‌ روغن‌ باشد.
\s5
\v 6 و آن‌ را پاره‌پاره‌ كرده‌، روغن‌ بر آن‌ بریز. این‌ هدیۀ آردی‌ است‌.
\v 7 و اگر قربانی‌ تو هدیۀ آردی‌ تابه‌ باشد از آرد نرم‌ با روغن‌ ساخته‌ شود.
\s5
\v 8 و هدیۀ آردی‌ را كه‌ از این‌ چیزها ساخته‌ شود نزد خداوند بیاور، و آن‌ را پیش‌ كاهن‌ بگذار، و او آن‌ را نزد مذبح‌ خواهد آورد.
\v 9 و كاهن‌ از هدیۀ آردی‌ یادگاری‌ آن‌ را بردارد و بر مذبح‌ بسوزاند. این‌ هدیۀ آتشین‌ و عطر خوشبو بجهت‌ خداوند است‌.
\v 10 و بقیۀ هدیۀ آردی‌ از آن‌ هارون‌ و پسرانش‌ باشد. این‌ از هدایای‌ آتشین‌ خداوند قدس‌اقداس‌ است‌.
\s5
\v 11 « و هیچ‌ هدیۀ آردی‌ كه‌ بجهت‌ خداوند می‌گذرانید با خمیرمایه‌ ساخته‌ نشود، زیرا كه‌ هیچ‌ خمیرمایه‌ و عسل‌ را برای‌ هدیۀ آتشین‌ بجهت‌ خداوند نباید سوزانید.
\v 12 آنها را برای‌ قربانی‌ نوبرها بجهت‌ خداوند بگذرانید، لیكن‌ برای‌ عطر خوشبو به‌ مذبح‌ برنیارند.
\v 13 و هر قربانی‌ هدیۀ آردی‌ خود را به‌ نمك‌ نمكین‌ كن‌، و نمك‌ عهد خدای‌ خود را از هدیۀ آردی‌ خود بازمدار، با هر قربانی‌ خود نمك‌ بگذران‌.
\s5
\v 14 و اگر هدیۀ آردی‌ نوبرها بجهت‌ خداوند بگذرانی‌، پس‌ خوشه‌های‌ برشته‌ شدۀ به‌ آتش‌، یعنی‌ بلغور حاصل‌ نیكو بجهت‌ هدیۀ آردی‌ نوبرهای‌ خود بگذران‌.
\v 15 و روغن‌ بر آن‌ بریز و كندر بر آن‌ بنه‌. این‌ هدیۀ آردی‌ است‌.
\v 16 و كاهن‌ یادگاری‌ آن‌ را یعنی‌ قدری‌ از بلغور آن‌ و از روغنش‌ با تمامی‌ كندرش‌ بسوزاند. این‌ هدیۀ آتشین‌ بجهت‌ خداوند است‌.
\s5
\c 3
\p
\v 1 « و اگر قربانی‌ او ذبیحۀ سلامتی‌ باشد، اگر از رمه‌ بگذراند خواه‌ نر و خواه‌ ماده‌ باشد، آن‌ را بی‌عیب‌ به‌ حضور خداوند بگذراند.
\v 2 و دست‌ خود را بر سر قربانی‌ خویش‌ بنهد، و آن‌ را نزد در خیمۀ اجتماع‌ ذبح‌ نماید، و پسران‌ هارون‌ كَهَنه‌ خون‌ را به‌ اطراف‌ مذبح‌ بپاشند.
\s5
\v 3 و از ذبیحۀ سلامتی‌، هدیۀ آتشین‌ بجهت‌ خداوند بگذراند، یعنی‌ پیهی‌ كه‌ احشا را می‌پوشاند و همۀ پیه‌ را كه‌ بر احشاست‌.
\v 4 و دو گُرده‌ و پیه‌ كه‌ بر آنهاست‌ كه‌ بر دو تهیگاه‌ است‌، و سفیدی‌ را كه‌ بر جگر است‌، با گُرده‌ها جدا كند.
\v 5 و پسران‌ هارون‌ آن‌ را بر مذبح‌ با قربانی‌ سوختنی‌ بر هیزمی‌ كه‌ بر آتش‌ است‌ بسوزانند. این‌ هدیۀ آتشین‌ و عطر خوشبو بجهت‌ خداوند است‌.
\s5
\v 6 و اگر قربانی‌ او برای‌ ذبیحۀ سلامتی‌ بجهت‌ خداوند از گله‌ باشد، آن‌ را نر یا مادۀ بی‌عیب‌ بگذراند.
\v 7 اگر بره‌ای‌ برای‌ قربانی‌ خود بگذراند، آن‌ را به‌ حضور خداوند نزدیك‌ بیاورد.
\v 8 و دست‌ خود را بر سر قربانی‌ خود بنهد، و آن‌ را نزد در خیمۀ اجتماع‌ ذبح‌ نماید، و پسران‌ هارون‌ خونش‌ را به‌ اطراف‌ مذبح‌ بپاشند.
\s5
\v 9 و از ذبیحۀ سلامتی‌ هدیۀ آتشین‌ بجهت‌ خداوند بگذراند، یعنی‌ پیه‌اش‌ و تمامی‌ دنبه‌ را و آن‌ را از نزد عصعص‌ جدا كند، و پیهی‌ كه‌ احشا را می‌پوشاند و همۀ پیه‌ را كه‌ بر احشاست‌.
\v 10 و دو گُرده‌ و پیهی‌ كه‌ بر آنهاست‌ كه‌ بر دو تهیگاه‌ است‌ و سفیدی‌ را كه‌ بر جگر است‌ با گُرده‌ها جدا كند.
\v 11 و كاهن‌ آن‌ را بر مذبح‌ بسوزاند. این‌ طعام‌ هدیۀ آتشین‌ بجهت‌ خداوند است‌.
\s5
\v 12 و اگر قربانی‌ او بز باشد پس‌ آن‌ را به‌ حضور خداوند نزدیك‌ بیاورد.
\v 13 و دست‌ خود را بر سرش‌ بنهد و آن‌ را پیش‌ خیمۀ اجتماع‌ ذبح‌ نماید. و پسران‌ هارون‌ خونش‌ را به‌ اطراف‌ مذبح‌ بپاشند.
\v 14 و قربانی‌ خود، یعنی‌ هدیۀ آتشین‌ را، بجهت‌ خداوند از آن‌ بگذراند، پیهی‌ كه‌ احشا را می‌پوشاند و تمامی‌ پیهی‌ كه‌ بر احشاست‌.
\s5
\v 15 و دو گُرده‌ و پیهی‌ كه‌ بر آنهاست‌ كه‌ بر دو تهیگاه‌ است‌ و سفیدی‌ را كه‌ بر جگر است‌ با گُرده‌ها جدا كند.
\v 16 و كاهن‌ آن‌ را بر مذبح‌ بسوزاند. این‌ طعام‌ هدیۀ آتشین‌ برای‌ عطر خوشبوست‌. تمامی‌ پیه‌ از آن‌ خداوند است‌.
\v 17 این‌ قانون‌ ابدی‌ در همۀ پشتهای‌ شما در جمیع‌ مسكنهای‌ شما خواهد بود كه‌ هیچ‌ خون‌ و پیه‌ را نخورید.«
\s5
\c 4
\p
\v 1 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 2 «بنی‌اسرائیل‌ را خطاب‌ كرده‌، بگو: اگر كسی‌ سهواً گناه‌ كند، در هر كدام‌ از نواهی‌ خداوند كه‌ نباید كرد، و به‌ خلاف‌ هریك‌ از آنها عمل‌ كند،
\v 3 اگر كاهن‌ كه‌ مسح‌ شده‌ است‌ گناهی‌ ورزد و قوم‌ را مجرم‌ سازد، پس‌ برای‌ گناهی‌ كه‌ كرده‌ است‌، گوساله‌ای‌ بی‌عیب‌ از رمه‌ برای‌ قربانی‌ گناه‌ نزد خداوند بگذراند.
\s5
\v 4 و گوساله‌ را به‌ در خیمۀ اجتماع‌ به‌ حضور خداوند بیاورد، و دست‌ خود را بر سر گوساله‌ بنهد و گوساله‌ را به‌ حضور خداوند ذبح‌ نماید.
\v 5 و كاهن‌ مسح‌ شده‌ از خون‌ گوساله‌ گرفته‌، آن‌ را به‌ خیمۀ اجتماع‌ درآورد.
\s5
\v 6 و كاهن‌ انگشت‌ خود را در خون‌ فرو برد، و به‌ حضور خداوند پیش‌ حجاب‌ قدس‌ قدری‌ از خون‌ را هفت‌ مرتبه‌ بپاشد.
\v 7 و كاهن‌ قدری‌ از خون‌ را بر شاخه‌های‌ مذبح‌ بخور معطر كه‌ در خیمۀ اجتماع‌ است‌، به‌ حضور خداوند بپاشد، وهمۀ خون‌ گوساله‌ را بر بنیان‌ مذبح‌ قربانی‌ سوختنی‌ كه‌ به‌ در خیمۀ اجتماع‌ است‌ بریزد.
\s5
\v 8 و تمامی‌ پیه‌ گوسالۀ قربانی‌ گناه‌، یعنی‌ پیهی‌ كه‌ احشا را می‌پوشاند و همۀ پیه‌ را كه‌ بر احشاست‌ از آن‌ بردارد.
\v 9 و دو گُرده‌ و پیهی‌ كه‌ بر آنهاست‌ كه‌ بر دو تهیگاه‌ است‌ و سفیدی‌ را كه‌ بر جگر است‌ با گُرده‌ها جدا كند.
\v 10 چنانكه‌ از گاو ذبیحۀ سلامتی‌ برداشته‌ می‌شود و كاهن‌ آنها را بر مذبح‌ قربانی‌ سوختنی‌ بسوزاند.
\s5
\v 11 و پوست‌ گوساله‌ و تمامی‌ گوشتش‌ با سرش‌ و پاچه‌هایش‌ و احشایش‌ و سرگینش‌،
\v 12 یعنی‌ تمامی‌ گوساله‌ را بیرون‌ لشكرگاه‌ در مكان‌ پاك‌ جایی‌ كه‌ خاكستر را می‌ریزند ببرد، و آن‌ را بر هیزم‌ به‌ آتش‌ بسوزاند. در جایی‌ كه‌ خاكستر را می‌ریزند سوخته‌ شود.
\s5
\v 13 « و هرگاه‌ تمامی‌ جماعت‌ اسرائیل‌ سهواً گناه‌ كنند و آن‌ امر از چشمان‌ جماعت‌ مخفی‌ باشد، و كاری‌ را كه‌ نباید كرد از جمیع‌ نواهی‌ خداوند كرده‌، مجرم‌ شده‌ باشند،
\v 14 چون‌ گناهی‌ كه‌ كردند معلوم‌ شود، آنگاه‌ جماعت‌ گوساله‌ای‌ از رمه‌ برای‌ قربانی‌ گناه‌ بگذرانند و آن‌ را پیش‌ خیمۀ اجتماع‌ بیاورند.
\v 15 و مشایخ‌ جماعت‌ دستهای‌ خود را بر سر گوساله‌ به‌ حضور خداوند بنهند، و گوساله‌ به‌ حضور خداوند ذبح‌ شود.
\s5
\v 16 و كاهن‌ مسح‌ شده‌، قدری‌ از خون‌ گوساله‌ را به‌ خیمۀ اجتماع‌ درآورد.
\v 17 و كاهن‌ انگشت‌ خود را در خون‌ فروبرد و آن‌ را به‌ حضور خداوند پیش‌ حجاب‌ هفت‌ مرتبه‌ بپاشد.
\s5
\v 18 و قدری‌ از خون‌ را بر شاخهای‌ مذبح‌ كه‌ به‌ حضور خداوند در خیمۀ اجتماع‌ است‌ بگذارد، و همۀ خون‌ را بر بنیان‌ مذبح‌ قربانی‌ سوختنی‌ كه‌ نزد در خیمۀ اجتماع‌ است‌ بریزد.
\v 19 و همۀ پیۀ آن‌ را از آن‌ برداشته‌، بر مذبح‌ بسوزاند.
\s5
\v 20 و با گوساله‌ عمل‌ نماید چنانكه‌ با گوسالۀ قربانی‌ گناه‌ عمل‌ كرد، همچنان‌ با این‌ بكند و كاهن‌ برای‌ ایشان‌ كفاره‌ كند، و آمرزیده‌ خواهند شد.
\v 21 و گوساله‌ را بیرون‌ لشكرگاه‌ برده‌، آن‌ را بسوزاند چنانكه‌ گوسالۀ اول‌ را سوزانید. این‌ قربانی‌ گناه‌ جماعت‌ است‌.
\s5
\v 22 « و هرگاه‌ رئیس‌ گناه‌ كند، و كاری‌ را كه‌ نباید كرد از جمیع‌ نواهی‌ یهوه‌ خدای‌ خود سهواً بكند و مجرم‌ شود،
\v 23 چون‌ گناهی‌ كه‌ كرده‌ است‌ بر او معلوم‌ شود، آنگاه‌ بز نر بی‌عیب‌ برای‌ قربانی‌ خود بیاورد.
\s5
\v 24 و دست‌ خود را بر سر بز بنهد و آن‌ را در جایی‌ كه‌ قربانی‌ سوختنی‌ را ذبح‌ كنند به‌ حضور خداوند ذبح‌ نماید. این‌ قربانی‌ گناه‌ است‌.
\v 25 و كاهن‌ قدری‌ از خون‌ قربانی‌ گناه‌ را به‌ انگشت‌ خود گرفته‌، بر شاخهای‌ مذبح‌ قربانی‌ سوختنی‌ بگذارد، و خونش‌ را بر بنیان‌ مذبح‌ سوختنی‌ بریزد.
\s5
\v 26 و همۀ پیه‌ آن‌ را مثل‌ پیه‌ ذبیحۀ سلامتی‌ بر مذبح‌ بسوزاند، و كاهن‌ برای‌ او گناهش‌ را كفاره‌ خواهد كرد و آمرزیده‌ خواهد شد.
\s5
\v 27 « و هرگاه‌ كسی‌ از اهل‌ زمین‌ سهواً گناه‌ ورزد و كاری‌ را كه‌ نباید كرد از همۀ نواهی‌ خداوند بكند و مجرم‌ شود،
\v 28 چون‌ گناهی‌ كه‌ كرده‌ است‌ بر او معلوم‌ شود، آنگاه‌ برای‌ قربانی‌ خود بز مادۀ بی‌عیب‌ بجهت‌ گناهی‌ كه‌ كرده‌ است‌ بیاورد.
\s5
\v 29 و دست‌ خود را بر سر قربانی‌ گناه‌ بنهد و قربانی‌ گناه‌ را در جای‌ قربانی‌ سوختنی‌ ذبح‌ نماید.
\v 30 و كاهن‌ قدری‌ از خونش‌ را به‌ انگشت‌ خود گرفته‌، آن‌ را بر شاخهای‌ مذبح‌ قربانی‌ سوختنی‌ بگذارد، و همۀ خونش‌ را بر بنیان‌ مذبح‌ بریزد.
\s5
\v 31 و همۀ پیه‌ آن‌ را جدا كند چنانكه‌ پیه‌ از ذبیحۀ سلامتی‌ جدا می‌شود، و كاهن‌ آن‌ را بر مذبح‌ بسوزاند برای‌ عطرخوشبو بجهت‌ خداوند و كاهن‌ برای‌ او كفاره‌ خواهد كرد و آمرزیده‌ خواهد شد.
\s5
\v 32 و اگر برای‌ قربانی‌ خود بره‌ای‌ بجهت‌ قربانی‌ گناه‌ بیاورد آن‌ را مادۀ بی‌عیب‌ بیاورد.
\v 33 و دست‌ خود را بر سر قربانی‌ گناه‌ بنهد و آن‌ را برای‌ قربانی‌ گناه‌ در جایی‌ كه‌ قربانی‌ سوختنی‌ ذبح‌ می‌شود ذبح‌ نماید.
\s5
\v 34 و كاهن‌ قدری‌ از خون‌ قربانی‌ گناه‌ را به‌ انگشت‌ خود گرفته‌، بر شاخهای‌ مذبح‌ قربانی‌ سوختنی‌ بگذارد و همۀ خونش‌ را بر بنیان‌ مذبح‌ بریزد.
\v 35 و همۀ پیه‌ آن‌ را جدا كند، چنانكه‌ پیه‌ برۀ ذبیحۀ سلامتی‌ جدا می‌شود، و كاهن‌ آن‌ را بر مذبح‌ بر هدایای‌ آتشین‌ خداوند بسوزاند، و كاهن‌ برای‌ او بجهت‌ گناهی‌ كه‌ كرده‌ است‌ كفاره‌ خواهد كرد و آمرزیده‌ خواهد شد.
\s5
\c 5
\p
\v 1 « و اگر كسی‌ گناه‌ ورزد و آواز قسم‌ را بشنود و او شاهد باشد خواه‌ دیده‌ و خواه‌ دانسته‌، اگر اطلاع‌ ندهد گناهْ او را متحمل‌ خواهد بود.
\v 2 یا كسی‌ كه‌ هر چیز نجس‌ را لمس‌ كند، خواه‌ لاشِ وحشِ نجس‌، خواه‌ لاشِ بهیمۀ نجس‌، خواه‌ لاشِ حشرات‌ نجس‌، و از او مخفی‌ باشد، پس‌ نجس‌ و مجرم‌ می‌باشد.
\s5
\v 3 یا اگر نجاست‌ آدمی‌ را لمس‌ كند، از هر نجاست‌ او كه‌ به‌ آن‌ نجس‌ می‌شود، و از وی‌ مخفی‌ باشد، چون‌ معلوم‌ شد آنگاه‌ مجرم‌ خواهد بود.
\v 4 و اگر كسی‌ غفلتاً به‌ لبهای‌ خود قسم‌ خورَد برای‌ كردن‌ كار بد یا كار نیك‌، یعنی‌ در هر چیزی‌ كه‌ آدمی‌ غفلتاً قسم‌ خورَد، و از او مخفی‌ باشد، چون‌ بر او معلوم‌ شود آنگاه‌ در هر كدام‌ كه‌ باشد مجرم‌ خواهد بود.
\s5
\v 5 و چون‌ در هر كدام‌ از اینها مجرم‌ شد، آنگاه‌ به‌ آن‌ چیزی‌ كه‌ در آن‌ گناه‌ كرده‌ است‌ اعتراف‌ بنماید
\v 6 و قربانی‌ جرم‌ خود را برای‌ گناهی‌ كه‌ كرده‌ است‌ نزد خداوند بیاورد، یعنی‌ ماده‌ای‌ از گله‌ بره‌ای‌ یا بزی‌ بجهت‌ قربانی‌ گناه‌، و كاهن‌ برای‌ وی‌ گناهش‌ را كفاره‌ خواهد كرد.
\s5
\v 7 و اگر دست‌ او به‌ قیمت‌ بره‌ نرسد، پس‌ قربانی‌ جرم‌ خود را برای‌ گناهی‌ كه‌ كرده‌ است‌ دو فاخته‌ یا دو جوجۀ كبوتر نزد خداوند بیاورد، یكی‌ برای‌ قربانی‌ گناه‌ و دیگری‌ برای‌ قربانی‌ سوختنی‌.
\v 8 و آنها را نزد كاهن‌ بیاورد، و او آن‌ را كه‌ برای‌ قربانی‌ گناه‌ است‌، اول‌ بگذراند و سرش‌ را از گردنش‌ بكند و آن‌ را دو پاره‌ نكند،
\v 9 و قدری‌ از خون‌ قربانی‌ گناه‌ را بر پهلوی‌ مذبح‌ بپاشد، و باقی‌ خون‌ بر بنیان‌ مذبح‌ افشرده‌ شود. این‌ قربانی‌ گناه‌ است‌.
\s5
\v 10 و دیگری‌ را برای‌ قربانی‌ سوختنی‌ موافق‌ قانون‌ بگذراند، و كاهن‌ برای‌ وی‌ گناهش‌ را كه‌ كرده‌ است‌ كفاره‌ خواهد كرد و آمرزیده‌ خواهدشد.
\s5
\v 11 و اگر دستش‌ به‌ دو فاخته‌ یا دو جوجۀ كبوتر نرسد، آنگاه‌ قربانی‌ خود را برای‌ گناهی‌ كه‌ كرده‌ است‌، ده‌ یك‌ ایفۀ آرد نرم‌ بجهت‌ قربانی‌ گناه‌ بیاورد، و روغن‌ برآن‌ ننهد و كندر برآن‌ نگذارد زیرا قربانی‌ گناه‌ است‌.
\s5
\v 12 و آن‌ را نزد كاهن‌ بیاورد و كاهن‌ یك‌ مشت‌ از آن‌ را برای‌ یادگاری‌ گرفته‌، بر هدایای‌ آتشین‌ خداوند بر مذبح‌ بسوزاند. این‌ قربانی‌ گناه‌ است‌.
\v 13 و كاهن‌ برای‌ وی‌ گناهش‌ را كه‌ در هركدام‌ از اینها كرده‌ است‌ كفاره‌ خواهد كرد، و آمرزیده‌ خواهد شد، و مثل‌ هدیۀ آردی‌ از آن‌ كاهن‌ خواهد بود.«
\s5
\v 14 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 15 «اگر كسی‌ خیانت‌ ورزد، و دربارۀ چیزهای‌مقدس‌ خداوند سهواً گناه‌ كند، آنگاه‌ قربانی‌ جرم‌ خود را قوچی‌ بی‌عیب‌ از گله‌ نزد خداوند موافقِ برآوُرد و به‌ مثقالهای‌ نقره‌ مطابق‌ مثقال‌ قدس‌ بیاوَرَد، و این‌ قربانی‌ جرم‌ است‌.
\v 16 و به‌ عوض‌ نقصانی‌ كه‌ در چیز مقدس‌ رسانیده‌ است‌، عوض‌ بدهد و پنـج‌ یك‌ بر آن‌ اضافـه‌ كـرده‌، آن‌ را به‌ كاهـن‌ بدهد و كاهن‌ برای‌ وی‌ به‌ قوچ‌ قربانی‌ جرم‌ كفاره‌ خواهد كرد، و آمرزیده‌ خواهد شد.
\s5
\v 17 و اگر كسی‌ گناه‌ كند و كاری‌ از جمیع‌ نواهی خداوند كه‌ نباید كرد بكند، و آن‌ را نداند، پس‌ مجرم‌ است‌ و متحمل‌ گناه‌ خود خواهد بود.
\v 18 و قوچی‌ بی‌عیب‌ از گله‌ موافقِ برآوُرد و نزد كاهن‌ بیاورد، و كاهن‌ برای‌ وی‌ غفلت‌ او را كه‌ كرده‌ است‌ كفاره‌ خواهد كرد، و آمرزیده‌ خواهد شد.
\v 19 این‌ قربانی‌ جرم‌ است‌ البته‌ نزد خداوند مجرم‌ می‌باشد.«
\s5
\c 6
\p
\v 1 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 2 «اگر كسی‌ گناه‌ كند، و خیانت‌ به‌ خداوند ورزد، و به‌ همسایه‌ خود دروغ‌ گوید، دربارۀ امانت‌ یا رهن‌ یا چیز دزدیده‌ شده‌، یا مال‌ همسایه‌ خود را غصب‌ نماید،
\v 3 یا چیز گمشده‌ را یافته‌، درباره‌ آن‌ دروغ‌ گوید، و قسم‌ دروغ‌ بخورد، در هر كدام‌ از كارهایی‌ كه‌ شخصی‌ در آنها گناه‌ كند.
\v 4 پس‌ چون‌ گناه‌ ورزیده‌، مجرم‌ شود، آنچه‌ را كه‌ دزدیده‌ یا آنچه‌ را غصب‌ نموده‌ یا آنچه‌ نزد او به‌ امانت‌ سپرده‌ شده‌ یا آن‌ چیز گم‌ شده‌ را كه‌ یافته‌ است‌، رد بنماید.
\s5
\v 5 یا هر آنچه‌ را كه‌ درباره‌ آن‌ قسم‌ دروغ‌ خورده‌، هم‌ اصل‌ مال‌ را رد بنماید، و هم‌ پنج‌ یك‌ آن‌ را برآن‌ اضافه‌ كرده‌، آن‌ را به‌ مالكش‌ بدهد، در روزی‌ كه‌ جرم‌ او ثابت‌ شده‌باشد.
\v 6 و قربانی‌ جرم‌ خود را نزد خداوند بیاورد، یعنی‌ قوچ‌ بی‌عیب‌ از گله‌ موافق‌ برآورد تو برای‌ قربانی‌ جرم‌ نزد كاهن‌.
\v 7 و كاهن‌ برای‌ وی‌ به‌ حضور خداوند كفاره‌ خواهد كرد و آمرزیده‌ خواهد شد، از هر كاری‌ كه‌ كرده‌، و در آن‌ مجرم‌ شده‌ است‌.«
\s5
\v 8 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 9 «هارون‌ و پسرانش‌ را امر فرموده‌، بگو: این‌ است‌ قانون‌ قربانی‌ سوختنی‌: كه‌ قربانی‌ سوختنی‌ تمامی‌ شب‌ تا صبح‌ بر آتشدان‌ مذبح‌ باشد، و آتش‌ مذبح‌ بر آن‌ افروخته‌ بماند.
\s5
\v 10 و كاهن‌ لباس‌ كتان‌ خود را بپوشد، و زیرجامه‌ كتان‌ بر بدن‌ خود بپوشد، و خاكستر قربانی‌ سوختنی‌ را كه‌ بر مذبح‌ به‌ آتش‌ سوخته‌ شده‌، بردارد و آن‌ را به‌ یك‌ طرف‌ مذبح‌ بگذارد.
\v 11 و لباس‌ خود را بیرون‌ كرده‌، لباس‌ دیگر بپوشد، و خاكستر را بیرون‌ لشكرگاه‌ به‌ جای‌ پاك‌ ببرد.
\s5
\v 12 و آتشی‌ كه‌ بر مذبح‌ است‌ افروخته‌ باشد، و خاموش‌ نشود و هر بامداد كاهن‌ هیزم‌ بر آن‌ بسوزاند، و قربانی‌ سوختنی‌ را بر آن‌ مرتب‌ سازد، و پیه‌ ذبیحه‌ سلامتی‌ را بر آن‌ بسوزاند،
\v 13 و آتش‌ بر مذبح‌ پیوسته‌ افروخته‌ باشد، و خاموش‌ نشود.
\s5
\v 14 « و این‌ است‌ قانون‌ هدیه‌ آردی‌: پسران‌ هارون‌ آن‌ را به‌ حضور خداوند بر مذبح‌ بگذرانند.
\v 15 و از آن‌ یك‌ مشت‌ از آرد نرم‌ هدیۀ آردی‌ و از روغنش‌ با تمامی‌ كندر كه‌ بر هدیۀ آردی‌ است‌ بردارد، و بر مذبح‌ بسوزاند، برای‌ عطر خوشبو و یادگاری‌ آن‌ نزد خداوند .
\s5
\v 16 و باقی‌ آن‌ را هارون‌ وپسرانش‌ بخورند. بی‌خمیرمایه‌ در مكان‌ قدس‌ خورده‌ شود، در صحن‌ خیمه‌ اجتماع‌ آن‌ را بخورند.
\v 17 با خمیرمایه‌ پخته‌ نشود، آن‌ را از هدایای‌ آتشین‌ برای‌ قسمت‌ ایشان‌ داده‌ام‌، این‌ قدس‌اقداس‌ است‌ مثل‌ قربانی‌ گناه‌ و مثل‌ قربانی‌ جرم‌.
\v 18 جمیع‌ ذكوران‌ از پسران‌ هارون‌ آن‌ را بخورند. این‌ فریضۀ ابدی‌ در نسلهای‌ شما از هدایای‌ آتشین‌ خداوند است‌، هر كه‌ آنها را لمس‌ كند مقدس‌ خواهد بود.«
\s5
\v 19 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 20 «این‌ است‌ قربانی‌ هارون‌ و پسرانش‌ كه‌ در روز مسح‌ كردن‌ او نزد خداوند بگذرانند، ده‌ یك‌ ایفۀ آرد نرم‌ برای‌ هدیۀ آردی‌ دائمی‌، نصفش‌ در صبح‌ و نصفش‌ در شام‌،
\s5
\v 21 و بر ساج‌ با روغن‌ ساخته‌ شود و چون‌ آمیخته‌ شد آن‌ را بیاور و آن‌ را به‌ پاره‌های‌ برشته‌ شده‌ برای‌ هدیه‌ آردی‌ بجهت‌ عطر خوشبو نزد خداوند بگذران‌.
\v 22 و كاهن‌ مسح‌ شده‌ كه‌ از پسرانش‌ در جای‌ او خواهد بود آن‌ را بگذراند. این‌ است‌ فریضه‌ ابدی‌ كه‌ تمامش‌ نزد خداوند سوخته‌ شود.
\v 23 و هر هدیه‌ آردی‌ كاهن‌ تماماً سوخته‌ شود و خورده‌ نشود.«
\s5
\v 24 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 25 «هارون‌ و پسرانش‌ را خطاب‌ كرده‌، بگو: این‌ است‌ قانون‌ قربانی‌ گناه‌، در جایی‌ كه‌ قربانی‌ سوختنی‌ ذبح‌ می‌شود، قربانی‌ گناه‌ نیز به‌ حضور خداوند ذبح‌ شود. این‌ قدس‌اقداس‌ است‌.
\v 26 و كاهنی‌ كه‌ آن‌ را برای‌ گناه‌ می‌گذراند آن‌ را بخورد، در مكان‌ مقدّس‌، در صحن‌ خیمه‌ اجتماع‌ خورده‌ شود.
\s5
\v 27 هر كه‌ گوشتش‌ را لمس‌ كند مقدّس‌ شود، و اگر خونش‌ بر جامه‌ای‌ پاشیده‌ شود آنچه‌ را كه‌بر آن‌ پاشیده‌ شده‌ است‌ در مكان‌ مقدّس‌ بشوی‌.
\v 28 و ظرف‌ سفالین‌ كه‌ در آن‌ پخته‌ شود شكسته‌ شود و اگر در ظرف‌ مسین‌ پخته‌ شود زدوده‌، و به‌ آب‌ شسته‌ شود.
\s5
\v 29 و هر ذكوری‌ از كاهنان‌ آن‌ را بخورد، این‌ قدس‌اقداس‌ است‌.
\v 30 و هیچ‌ قربانی‌ گناه‌ كه‌ از خون‌ آن‌ به‌ خیمه‌ اجتماع‌ درآورده‌ شود تا در قدس‌ كفاره‌ نماید خورده‌ نشود، به‌ آتش‌ سوخته‌ شود.
\s5
\c 7
\p
\v 1 « و این‌ است‌ قانون‌ قربانی‌ جرم‌؛ این‌قدس‌اقداس‌ است‌.
\v 2 در جایی‌ كه‌ قربانی‌ سوختنی‌ را ذبح‌ كنند، قربانی‌ جرم‌ را نیز ذبح‌ بكنند، و خونش‌ را به‌ اطراف‌ مذبح‌ بپاشند.
\v 3 و از آن‌ همه‌ پیه‌اش‌ را بگذراند، دنبه‌ و پیه‌ كه‌ احشا را می‌پوشاند.
\v 4 و دو گُرده‌ و پیهی‌ كه‌ بر آنهاست‌ كه‌ بر دو تهیگاه‌ است‌، و سفیدی‌ را كه‌ بر جگر است‌، با گُرده‌ها جدا كند.
\s5
\v 5 و كاهن‌ آنها را برای‌ هدیۀ آتشین‌ بجهت‌ خداوند بسوزاند. این‌ قربانی‌ جرم‌ است‌.
\v 6 و هر ذكوری‌ از كاهنان‌ آن‌ را بخورد، در مكان‌ مقدّس‌ خورده‌ شود. این‌ قدس‌اقداس‌ است‌.
\s5
\v 7 « قربانی‌ جرم‌ مانند قربانی‌ گناه‌ است‌. آنها را یك‌ قانون‌ است‌. كاهنی‌ كه‌ به‌ آن‌ كفاره‌ كند از آن‌ او خواهد بود.
\v 8 و كاهنی‌ كه‌ قربانی‌ سوختنی‌ كسی‌ را گذراند، آن‌ كاهن‌ پوست‌ قربانی‌ سوختنی‌ را كه‌ گذرانیـد برای‌ خـود نگاه‌ دارد.
\s5
\v 9 و هر هدیـۀ آردی‌ كه‌ در تنـور پخته‌ شـود و هـر چه‌ بـر تابـه‌ یـا سـاج‌ ساخته‌ شـود از آن‌ كاهـن‌ كه‌ آن‌ را گذرانیـد خواهـد بـود.
\v 10 و هر هدیـۀ آردی‌، خواه‌ به‌ روغـن‌ سرشتـه‌ شده‌، خواه‌ خشك‌، از آن‌ همـۀ پسـران‌ هـارون‌ بی‌تفـاوت‌ یكدیگـر خواهـد بـود.
\s5
\v 11 « و این‌ است‌ قانون‌ ذبیحه‌ سلامتی‌ كه‌ كسی‌ نزد خداوند بگذراند.
\v 12 اگر آن‌ را برای‌ تشكر بگذراند پس‌ با ذبیحه‌ تشكر، قرصهای‌ فطیر سرشته‌ شده‌ به‌ روغن‌، و نازكهای‌ فطیر مالیده‌ شده‌ به‌ روغن‌، و از آرد نرم‌ آمیخته‌ شده‌، قرصهای‌ سرشته‌ شدۀ به‌ روغن‌ را بگذراند.
\s5
\v 13 با قرصهای‌ نان‌ خمیر مایه‌دار قربانی‌ خود را همراه‌ ذبیحه‌ تشكر سلامتی‌ خود بگذراند.
\v 14 و از آن‌ از هر قربانی‌ یكی‌ را برای‌ هدیه‌ افراشتنی‌ نزد خداوند بگذراند، و از آنِ آن‌ كاهن‌ كه‌ خون‌ ذبیحه‌ سلامتی‌ را می‌پاشد خواهد بود.
\s5
\v 15 و گوشت‌ ذبیحه‌ تشكر سلامتی‌ او در روز قربانی‌ وی‌ خورده‌ شود، چیزی‌ از آن‌ را تا صبح‌ نگذارد.
\v 16 و اگر ذبیحه‌ قربانی‌ او نذری‌ یا تبرعی‌ باشد، در روزی‌ كه‌ ذبیحه‌ خود را می‌گذراند خورده‌ شود، و باقی‌ آن‌ در فردای‌ آن‌ روز خورده‌ شود.
\s5
\v 17 و باقی‌ گوشت‌ ذبیحه‌ در روز سوم‌ به‌ آتش‌ سوخته‌ شود.
\v 18 و اگر چیزی‌ از گوشت‌ ذبیحه‌ سلامتی‌ او در روز سوم‌ خورده‌ شود مقبول‌ نخواهد شد و برای‌ كسی‌ كه‌ آن‌ را گذرانید محسوب‌ نخواهد شد، نجس‌ خواهد بود. و كسی‌ كه‌ آن‌ را بخورد گناه‌ خود را متحمل‌ خواهد شد.
\s5
\v 19 و گوشتی‌ كه‌ به‌ هر چیز نجس‌ برخورد، خورده‌ نشود، به‌ آتش‌ سوخته‌ شود، و هر كه‌ طاهر باشد از آن‌ گوشت‌ بخورد.
\v 20 لیكن‌ كسی‌ كه‌ از گوشت‌ ذبیحه‌ سلامتی‌ كه‌ برای‌ خداوند است‌ بخورد و نجاست‌ او بر او باشد، آن‌ كس‌ از قوم‌ خود منقطع‌ خواهد شد.
\s5
\v 21 و كسی‌ كه‌ هر چیز نجس‌ را خواه‌ نجاست‌ آدمی‌، خواه‌ بهیمۀ نجس‌، خواه‌ هر چیز مكروه‌ نجس‌ را لمس‌ كند، و از گوشت‌ ذبیحه‌ سلامتی‌ كه‌ برای‌ خداوند است‌ بخورد، آن‌ كس‌ از قوم‌ خود منقطع‌خواهد شد.«
\s5
\v 22 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 23 «بنی‌اسرائیل‌ را خطاب‌ كرده‌، بگو: هیچ‌ پیه‌ گاو و گوسفند و بز را مخورید.
\v 24 اما پیه‌ مردار و پیه‌ حیوان‌ دریده‌ شده‌ برای‌ هر كار استعمال‌ می‌شود، لیكن‌ هرگز خورده‌ نشود.
\s5
\v 25 زیرا هر كه‌ پیه‌ جانوری‌ كه‌ از آن‌ هدیۀ آتشین‌ برای‌ خداوند می‌گذرانند بخورد، آن‌ كس‌ كه‌ خورد، از قوم‌ خود منقطع‌ شود.
\v 26 و هیچ‌ خون‌ را خواه‌ از مرغ‌ خواه‌ از بهایم‌ در همۀ مسكنهای‌ خود مخورید.
\v 27 هر كسی‌ كه‌ از هر قسم‌ خون‌ بخورد، آن‌ كس‌ از قوم‌ خود منقطع‌ خواهد شد.«
\s5
\v 28 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 29 «بنی‌اسرائیل‌ را خطاب‌ كرده‌، بگو: هر كه‌ ذبیحه‌ سلامتی‌ خود را برای‌ خداوند بگذراند، قربانی‌ خود را از ذبیحه‌ سلامتی‌ خود نزد خداوند بیاورد.
\v 30 به‌ دستهای‌ خود هدایای‌ آتشین‌ خداوند را بیاورد، پیه‌ را با سینه‌ بیاورد تا سینه‌ بجهت‌ هدیۀ جنبانیدنی‌ به‌ حضور خداوند جنبانیده‌ شود.
\s5
\v 31 و كاهن‌ پیه‌ را بر مذبح‌ بسوزاند، و سینه‌ از آن‌ هارون‌ و پسرانش‌ خواهد بود.
\v 32 و ران‌ راست‌ را برای‌ هدیه‌ افراشتنی‌ از ذبایح‌ سلامتی‌ خود به‌ كاهن‌ بدهید.
\s5
\v 33 آن‌ كس‌ از پسران‌ هارون‌ كه‌ خون‌ ذبیحه‌ سلامتی‌ وپیه‌ را گذرانید، ران‌ راست‌ حِصِّۀ وی‌ خواهد بود.
\v 34 زیرا سینۀ جنبانیدنی‌ و ران‌ افراشتنی‌ را از بنی‌اسرائیل‌ ازذبایح‌ سلامتی‌ ایشان‌ گرفتم‌، و آنها را به‌ هارون‌ كاهن‌ و پسرانش‌ به‌ فریضۀ ابدی‌ از جانب‌ بنی‌اسرائیل‌ دادم‌. »
\s5
\v 35 این‌ است‌ حصۀ مسح‌ هارون‌ و حصّۀ مسح‌ پسرانش‌ از هدایای‌ آتشین‌ خداوند ، در روزی‌ كه‌ ایشان‌ را نزدیك‌ آورد تا برای‌ خداوند كهانت‌ كنند.
\v 36 كه‌ خداوند امر فرمود كه‌ به‌ ایشان‌ داده‌ شود، در روزی‌ كه‌ ایشان‌ را از میان‌ بنی‌اسرائیل‌ مسح‌ كرد، این‌ فریضۀ ابدی‌ در نسلهای‌ ایشان‌ است‌.
\s5
\v 37 این‌ است‌ قانون‌ قربانی‌ سوختنی‌ و هدیه‌ آردی‌ و قربانی‌ گناه‌ و قربانی‌ جرم‌ و قربانی‌ تقدیس‌ و ذبیحه‌ سلامتی‌،
\v 38 كه‌ خداوند به‌ موسی‌ در كوه‌ سینا امر فرموده‌ بود، در روزی‌ كه‌ بنی‌اسرائیل‌ را مأمور فرمود تا قربانی‌های‌ خود را نزد خداوند بگذرانند در صحرای‌ سینا.
\s5
\c 8
\p
\v 1 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 2 «هارون‌ و پسرانش‌ را با او و رختها و روغن‌ مسح‌ و گوسالۀ قربانی‌ گناه‌ و دو قوچ‌ وسبد نان‌ فطیر را بگیر.
\v 3 و تمامی‌ جماعت‌ را به‌ در خیمه‌ اجتماع‌ جمع‌ كن‌. »
\s5
\v 4 پس‌ موسی‌ چنانكه‌ خداوند به‌ وی‌ امر فرموده‌ بود به‌ عمل‌ آورد، و جماعت‌ به‌ در خیمه‌ اجتماع‌ جمع‌ شدند.
\v 5 و موسی‌ به‌ جماعت‌ گفت‌: «این‌ است‌ آنچه‌ خداوند فرموده‌ است‌ كه‌ كرده‌ شود. »
\s5
\v 6 پس‌ موسی‌ هارون‌ و پسرانش‌ را نزدیك‌ آورد، و ایشان‌ را به‌ آب‌ غسل‌ داد.
\v 7 و پیراهن‌ را بر او پوشانید و كمربند را بر او بست‌، و او را به‌ ردا ملبس‌ ساخت‌، و ایفود را بر او گذاشت‌ و زنّار ایفود را بر او بسته‌، آن‌ را بروی‌ استوار ساخت‌
\s5
\v 8 و سینه‌بند را بر او گذاشت‌ و اوریم‌ و تُمّیم‌ را در سینه‌بند گذارد.
\v 9 و عمامه‌ را بر سرش‌ نهاد، و بر عمامه‌ در پیش‌ آن‌ تَنْكه‌ زرین‌، یعنی‌ افسر مقدس‌ را نهاد، چنانكه‌ خداوند موسی‌ را امر فرموده‌ بود.
\s5
\v 10 و موسی‌ روغن‌ مسح‌ را گرفته‌، مسكن‌ و آنچه‌ را كه‌ در آن‌ بود مسح‌ كرده‌، آنها را تقدیس‌ نمود.
\v 11 و قدری‌ از آن‌ را بر مذبح‌ هفت‌ مرتبه‌ پاشید، و مذبح‌ و همه‌ اسبابش‌ و حوض‌ و پایه‌اش‌ را مسح‌ كرد، تا آنها را تقدیس‌ نماید.
\s5
\v 12 و قدری‌ از روغن‌ مسح‌ را بر سر هارون‌ ریخته‌، او را مسح‌ كرد تا او را تقدیس‌ نماید.
\v 13 و موسی‌ پسران‌ هارون‌ را نزدیك‌ آورده‌، بر ایشان‌ پیراهنها را پوشانید و كمربندها را بر ایشان‌ بست‌ و كلاهها را بر ایشان‌ نهاد، چنانكه‌ خداوند موسی‌ را امر فرموده‌ بود.
\s5
\v 14 پس‌ گوساله‌ قربانی‌ گناه‌ را آورد، و هارون‌ و پسرانش‌ دستهای‌ خود را بر سر گوسالۀ قربانی‌ گناه‌ نهادند.
\v 15 و آن‌ را ذبح‌ كرد، و موسی‌ خون‌ را گرفته‌، بر شاخهای‌ مذبح‌ به‌ هر طرف‌ به‌ انگشت‌ خود مالید، و مذبح‌ را طاهر ساخت‌، و خون‌ را بر بنیان‌ مذبح‌ ریخته‌، آن‌ را تقدیس‌ نمود تا برایش‌ كفاره‌ نماید.
\s5
\v 16 و همه‌ پیه‌ را كه‌ بر احشا بود و سفیدی‌ جگر و دو گُرده‌ و پیه‌ آنها را گرفت‌، و موسی‌ آنها را بر مذبح‌ سوزانید
\v 17 و گوساله‌ و پوستش‌ و گوشتش‌ و سرگینش‌ را بیرون‌ از لشكرگاه‌ به‌ آتش‌ سوزانید، چنانكه‌ خداوند موسی‌ را امر فرموده‌ بود.
\s5
\v 18 پس‌ قوچ‌ قربانی‌ سوختنی‌ را نزدیك‌ آورد، و هارون‌ و پسرانش‌ دستهای‌ خود را بر سر قوچ‌ نهادند.
\v 19 و آن‌ را ذبح‌ كرد، و موسی‌ خون‌ را به‌ اطراف‌ مذبح‌ پاشید.
\s5
\v 20 و قوچ‌ را قطعه‌ قطعه‌ كرد، و موسی‌ سر و قطعه‌ها وچربی‌ را سوزانید.
\v 21 و احشا و پاچه‌ها را به‌ آب‌ شست‌ و موسی‌ تمامی‌ قوچ‌ را بر مذبح‌ سوزانید. این‌ قربانی‌ سوختنی‌ بجهت‌ عطر خوشبو و هدیۀ آتشین‌ برای‌ خداوند بود، چنانكه‌ خداوند موسی‌ را امر فرموده‌ بود.
\s5
\v 22 پس‌ قوچ‌ دیگر یعنی‌ قوچ‌ تخصیص‌ را نزدیك‌ آورد، و هارون‌ و پسرانش‌ دستهای‌ خود را بر سر قوچ‌ نهادند.
\v 23 و آن‌ را ذبح‌ كرد، و موسی‌ قدری‌ از خونش‌ را گرفته‌، بر نرمه‌ گوش‌ راست‌ هارون‌ و بر شست‌ دست‌ راست‌ او، و بر شست‌ پای‌ راست‌ او مالید.
\v 24 و پسران‌ هارون‌ را نزدیك‌ آورد، و موسی‌ قدری‌ از خون‌ را بر نرمه‌ گوش‌ راست‌ ایشان‌، و بر شست‌ دست‌ راست‌ ایشان‌، و بر شست‌ پای‌ راست‌ ایشان‌ مالید، و موسی‌ خون‌ را به‌ اطراف‌ مذبح‌ پاشید.
\s5
\v 25 و پیه‌ و دنبه‌ و همه‌ پیه‌ را كه‌ بر احشاست‌، و سفیدی‌ جگر و دو گُرده‌ و پیه‌ آنها و ران‌ راست‌ را گرفت‌.
\v 26 و از سبد نان‌ فطیر كه‌ به‌ حضور خداوند بود، یك‌ قرص‌ فطیر و یك‌ قرص‌ نان‌ روغنی‌ و یك‌ نازك‌ گرفت‌، و آنها را بر پیه‌ و بر ران‌ راست‌ نهاد.
\v 27 و همه‌ را بر دست‌ هارون‌ و بر دستهای‌ پسرانش‌ نهاد. و آنها را برای‌ هدیۀ جنبانیدنی‌ به‌ حضور خداوند بجنبانید.
\s5
\v 28 و موسی‌ آنها را از دستهای‌ ایشان‌ گرفته‌، بر مذبح‌ بالای‌ قربانی‌ سوختنی‌ سوزانید. این‌ هدیۀ تخصیص‌ برای‌ عطر خوشبو و قربانی‌ آتشین‌ بجهت‌ خداوند بود.
\v 29 و موسی‌ سینه‌ را گرفته‌، آن‌ را به‌ حضور خداوند برای‌ هدیه‌ جنبانیدنی‌ جنبانید، و از قوچ‌ تخصیص‌، این‌ حصۀ موسی‌ بود چنانكه‌ خداوند موسی‌ را امر فرموده‌ بود.
\s5
\v 30 و موسی‌ قدری‌ از روغن‌ مسح‌ و از خونی‌ كه‌ بر مذبح‌ بود گرفته‌، آن‌ را بر هارون‌ و رختهایش‌ و بر پسرانش‌ و رختهای‌ پسرانش‌ با وی‌ پاشید، وهارون‌ و رختهایش‌ و پسرانش‌ و رختهای‌ پسرانش‌ را با وی‌ تقدیس‌ نمود.
\s5
\v 31 و موسی‌ هارون‌ و پسرانش‌ را گفت‌: «گوشت‌ را نزد در خیمۀ اجتماع‌ بپزید و آن‌ را با نانی‌ كه‌ در سبد تخصیص‌ است‌ در آنجا بخورید، چنانكه‌ امر فرموده‌، گفتم‌ كه‌ هارون‌ و پسرانش‌ آن‌ را بخورند.
\v 32 و باقی‌ گوشت‌ و نان‌ را به‌ آتش‌ بسوزانید.
\v 33 و از در خیمه‌ اجتماع‌ هفت‌ روز بیرون‌ مروید تا روزی‌ كه‌ ایام‌ تخصیص‌ شما تمام‌ شود، زیرا كه‌ در هفت‌ روز شما را تخصیص‌ خواهد كرد.
\s5
\v 34 چنانكه‌ امروز كرده‌ شده‌ است‌، همچنان‌ خداوند امر فرمود كه‌ بشود تا برای‌ شما كفاره‌ گردد.
\v 35 پس‌ هفت‌ روز نزد در خیمه‌ اجتماع‌ روز و شب‌ بمانید، و امر خداوند را نگاه‌ دارید مبادا بمیرید، زیرا همچنین‌ مأمور شده‌ام‌. »
\v 36 و هارون‌ و پسرانش‌ همۀ كارهایی‌ را كه‌ خداوند به‌ دست‌ موسی‌ امر فرموده‌ بود بجا آوردند.
\s5
\c 9
\p
\v 1 و واقع‌ شد كه‌ در روز هشتم‌، موسی‌ هارون و پسرانش‌ و مشایخ‌ اسرائیل‌ را خواند.
\v 2 و هارون‌ را گفت‌: «گوساله‌ای‌ نرینه‌ برای‌ قربانی‌ گناه‌، و قوچی‌ بجهت‌ قربانی‌ سوختنی‌، هر دو را بی‌عیب‌ بگیر، و به‌ حضور خداوند بگذران‌.
\s5
\v 3 و بنی‌اسرائیل‌ را خطاب‌ كرده‌، بگو: بزغالۀ نرینه‌ برای‌ قربانی‌ گناه‌، و گوساله‌ و بره‌ای‌ هر دو یك‌ ساله‌ و بی‌عیب‌ برای‌ قربانی‌ سوختنی‌ بگیرید.
\v 4 و گاوی‌ و قوچی‌ برای‌ ذبیحۀ سلامتی‌، تا به‌ حضور خداوند ذبح‌ شود، و هدیه‌ آردی‌ سرشته‌ شدۀ به‌ روغن‌ را، زیرا كه‌ امروز خداوند بر شما ظاهرخواهد شد. »
\v 5 پس‌ آنچه‌ را كه‌ موسی‌ امر فرموده‌ بود پیش‌ خیمه‌ اجتماع‌ آوردند. و تمامی‌ جماعت‌ نزدیك‌ شده‌، به‌ حضور خداوند ایستادند.
\s5
\v 6 و موسی‌ گفت‌: «این‌ است‌ كاری‌ كه‌ خداوند امر فرموده‌ است‌ كه‌ بكنید، و جلال‌ خداوند بر شما ظاهر خواهد شد. »
\v 7 و موسی‌ هارون‌ را گفت‌: «نزدیك‌ مذبح‌ بیا و قربانی‌ گناه‌ خود و قربانی‌ سوختنی‌ خود را بگذران‌، و برای‌ خود و برای‌ قوم‌ كفاره‌ كن‌، و قربانی‌ قوم‌ را بگذران‌ و بجهت‌ ایشان‌ كفاره‌ كن‌، چنانكه‌ خداوند امر فرموده‌ است‌.«
\s5
\v 8 و هارون‌ به‌ مذبح‌ نزدیك‌ آمده‌، گوسالۀ قربانی‌ گناه‌ را كه‌ برای‌ خودش‌ بود ذبح‌ كرد.
\v 9 و پسران‌ هارون‌ خون‌ را نزد او آوردند و انگشت‌ خود را به‌ خون‌ فرو برده‌، آن‌ را بر شاخهای‌ مذبح‌ مالید و خون‌ را بر بنیان‌ مذبح‌ ریخت‌.
\s5
\v 10 و پیه‌ و گُرده‌ها و سفیدی‌ جگر از قربانی‌ گناه‌ را بر مذبح‌ سوزانید، چنانكه‌ خداوند موسی‌ را امر فرموده‌ بود.
\v 11 و گوشت‌ و پوست‌ را بیرون‌ لشكرگاه‌ به‌ آتش‌ سوزانید.
\s5
\v 12 و قربانی‌ سوختنی‌ را ذبح‌ كرد، و پسران‌ هارون‌ خون‌ را به‌ او سپردند، و آن‌ را به‌ اطراف‌ مذبح‌ پاشید.
\v 13 و قربانی‌ را به‌ قطعه‌هایش‌ و سرش‌ به‌ او سپردند، و آن‌ را بر مذبح‌ سوزانید.
\v 14 و احشا و پاچه‌ها را شست‌ و آنها را بر قربانی‌ سوختنی‌ بر مذبح‌ سوزانید.
\s5
\v 15 و قربانی‌ قوم‌ را نزدیك‌ آورد، و بز قربانی‌ گناه‌ را كه‌ برای‌ قوم‌ بود گرفته‌، آن‌ را ذبح‌ كرد و آن‌ را مثل‌ اولین‌ برای‌ گناه‌ گذرانید.
\v 16 و قربانی‌ سوختنی‌ را نزدیك‌ آورده‌، آن‌ را به‌ حسب‌ قانون‌ گذرانید.
\v 17 و هدیۀ آردی‌ را نزدیك‌ آورده‌، مشتی‌ از آن‌ برداشت‌، و آن‌ راعلاوه‌ بر قربانی‌ سوختنی‌ صبح‌ بر مذبح‌ سوزانید.
\s5
\v 18 و گاو و قوچ‌ ذبیحه‌ سلامتی‌ را كه‌ برای‌ قوم‌ بود ذبح‌ كرد، و پسران‌ هارون‌ خون‌ را به‌ او سپردند و آن‌ را به‌ اطراف‌ مذبح‌ پاشید.
\v 19 و پیه‌ گاو و دنبه‌ قوچ‌ و آنچه‌ احشا را می‌پوشاند و گُرده‌ها و سفیدی‌ جگر را.
\s5
\v 20 و پیه‌ را بر سینه‌ها نهادند، و پیه‌ را بر مذبح‌ سوزانید.
\v 21 و هارون‌ سینه‌ها و ران‌ راست‌ را برای‌ هدیۀ جنبانیدنی‌ به‌ حضور خداوند جنبانید، چنانكه‌ موسی‌ امر فرموده‌ بود.
\s5
\v 22 پس‌ هارون‌ دستهای‌ خود را به‌ سوی‌ قوم‌ برافراشته‌، ایشان‌ را بركت‌ داد، و از گذرانیدن‌ قربانی‌ گناه‌ و قربانی‌ سوختنی‌ و ذبایح‌ سلامتی‌ بزیر آمد.
\v 23 و موسی‌ و هارون‌ به‌ خیمه‌ اجتماع‌ داخل‌ شدند، و بیرون‌ آمده‌، قوم‌ را بركت‌ دادند و جلال‌ خداوند بر جمیع‌ قوم‌ ظاهر شد.
\v 24 و آتش‌ از حضور خداوند بیرون‌ آمده‌، قربانی‌ سوختنی‌ و پیه‌ را بر مذبح‌ بلعید، و چون‌ تمامی‌ قوم‌ این‌ را دیدند، صدای‌ بلند كرده‌، به‌ روی‌ در افتادند.
\s5
\c 10
\p
\v 1 و ناداب‌ و ابیهو پسران‌ هارون‌، هر یكی‌مجمرۀ خود را گرفته‌، آتش‌ بر آنها نهادند. و بخور بر آن‌ گذارده‌، آتش‌ غریبی‌ كه‌ ایشان‌ را نفرموده‌ بود، به‌ حضور خداوند نزدیك‌ آوردند.
\v 2 و آتش‌ از حضور خداوند به‌ در شده‌، ایشان‌ را بلعید، و به‌ حضور خداوند مردند.
\s5
\v 3 پس‌ موسی‌ به‌ هارون‌ گفت‌: «این‌ است‌ آنچه‌ خداوند فرموده‌، و گفته‌ است‌ كه‌ از آنانی‌ كه‌ به‌ من‌ نزدیك‌ آیند تقدیس‌ كرده‌ خواهم‌ شد، و در نظر تمامی‌ قوم‌ جلال‌ خواهم‌ یافت‌.« پس‌ هارون‌ خاموش‌شد.
\v 4 و موسی‌ میشائیل‌ و الصافان‌، پسران‌ عُزّیئیل‌ عموی‌ هارون‌ را خوانده‌، به‌ ایشان‌ گفت‌: «نزدیك‌ آمده‌، برادران‌ خود را از پیش‌ قدس‌ بیرون‌ لشكرگاه‌ ببرید. »
\s5
\v 5 پس‌ نزدیك‌ آمده‌، ایشان‌ را در پیراهنهای‌ ایشان‌ بیرون‌ لشكرگاه‌ بردند، چنانكه‌ موسی‌ گفته‌ بود.
\v 6 و موسی‌ هارون‌ و پسرانش‌ العازار و ایتامار را گفت‌: «مویهای‌ سر خود را باز مكنید و گریبان‌ خود را چاك‌ مزنید مبادا بمیرید. و غضب‌ بر تمامی‌ جماعت‌ بشود. اما برادران‌ شما یعنی‌ تمام‌ خاندان‌ اسرائیل‌ بجهت‌ آتشی‌ كه‌ خداوند افروخته‌ است‌ ماتم‌ خواهند كرد.
\v 7 و از در خیمه‌ اجتماع‌ بیرون‌ مروید مبادا بمیرید، زیرا روغن‌ مسح‌ خداوند بر شماست‌.« پس‌ به‌ حسب‌ آنچه‌ موسی‌ گفت‌، كردند.
\s5
\v 8 و خداوند هارون‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 9 «تو و پسرانت‌ با تو چون‌ به‌ خیمه‌ اجتماع‌ داخل‌ شوید، شراب‌ و مُسْكِری‌ منوشید مبادا بمیرید. این‌ است‌ فریضۀ ابدی‌ در نسلهای‌ شما.
\v 10 و تا در میان‌ مقدّس‌ و غیرمقدّس‌ و نجس‌ و طاهر تمیز دهید،
\v 11 و تا به‌ بنی‌اسرائیل‌ همۀ فرایضی‌ را كه‌ خداوند به‌ دست‌ موسی‌ برای‌ ایشان‌ گفته‌ است‌، تعلیم‌ دهید.«
\s5
\v 12 و موسی‌ به‌ هارون‌ و پسرانش‌ العازار و ایتامار كه‌ باقی‌ بودند گفت‌: «هدیۀ آردی‌ كه‌ از هدایای‌ آتشین‌ خداوند مانده‌ است‌ بگیرید، و آن‌ را بی‌خمیرمایه‌ نزد مذبح‌ بخورید زیرا قدس‌اقداس‌ است‌.
\v 13 و آن‌ را در مكان‌ مقدس‌ بخورید زیرا كه‌ از هدایای‌ آتشین‌ خداوند این‌ حصّۀ تو و حصۀ پسران‌ توست‌ چنانكه‌ مأمورشده‌ام‌.
\s5
\v 14 و سینۀ جنبانیدنی‌ و ران‌ افراشتنی‌ را تو و پسرانت‌ و دخترانت‌ با تو در جای‌ پاك‌ بخورید، زیرا اینها از ذبایح‌ سلامتی‌ بنی‌اسرائیل‌ برای‌ حصۀ تو و حصۀ پسرانت‌ داده‌ شده‌ است‌.
\v 15 ران‌ افراشتنی‌ و سینۀ جنبانیدنی‌ را با هدایای‌ آتشین‌ پیه‌ بیاورند، تا هدیۀ جنبانیدنی‌ به‌ حضور خداوند جنبانیده‌ شود، و از آن‌ تو و از آن‌ پسرانت‌ خواهد بود، به‌ فریضۀ ابدی‌ چنانكه‌ خداوند امر فرموده‌ است‌. »
\s5
\v 16 و موسی‌ بز قربانی‌ گناه‌ را طلبید و اینك‌ سوخته‌ شده‌ بود، پس‌ بر العازار و ایتامار پسران‌ هارون‌ كه‌ باقی‌ بودند خشم‌ نموده‌، گفت‌:
\v 17 «چرا قربانی‌ گناه‌ را در مكان‌ مقدس‌ نخوردید؟ زیرا كه‌ آن‌ قدس‌اقداس‌ است‌، و به‌ شما داده‌ شده‌ بود تا گناه‌ جماعت‌ را برداشته‌، برای‌ ایشان‌ به‌ حضور خداوند كفاره‌ كنید.
\v 18 اینك‌ خون‌ آن‌ به‌ اندرون‌ قدس‌ آورده‌ نشد، البته‌ می‌بایست‌ آن‌ را در قدس‌ خورده‌ باشید، چنانكه‌ امر كرده‌ بودم‌. »
\s5
\v 19 هارون‌ به‌ موسی‌ گفت‌: «اینك‌ امروز قربانی‌ گناه‌ خود و قربانی‌ سوختنی‌ خود را به‌ حضور خداوند گذرانیدند، و چنین‌ چیزها بر من‌ واقع‌ شده‌ است‌، پس‌ اگر امروز قربانی‌ گناه‌ را می‌خوردم‌ آیا منظور نظر خداوند می‌شد؟»
\v 20 چون‌ موسی‌ این‌ را شنید، در نظرش‌ پسند آمد.
\s5
\c 11
\p
\v 1 و خداوند موسی‌ و هارون‌ را خطاب‌كرده‌، به‌ ایشان‌ گفت‌:
\v 2 «بنی‌اسرائیل‌ را خطاب‌ كرده‌، بگویید: اینها حیواناتی‌ هستند كه‌ می‌باید بخورید، از همه‌ بهایمی‌ كه‌ بر روی‌ زمین‌اند.
\s5
\v 3 هر شكافته‌ سم‌ كه‌ شكاف‌ تمام‌ دارد و نشخوار كننده‌ای‌ از بهایم‌، آن‌ را بخورید.
\v 4 اما از نشخواركنندگان‌ و شكافتگان‌ سم‌ اینها رامخورید، یعنی‌ شتر، زیرا نشخوار می‌كند لیكن‌ شكافته‌ سم‌ نیست‌، آن‌ برای‌ شما نجس‌ است‌.
\s5
\v 5 و وَنَك‌، زیرا نشخوار می‌كند اما شكافته‌ سم‌ نیست‌، این‌ برای‌ شما نجس‌ است‌.
\v 6 و خرگوش‌، زیرا نشخوار می‌كند ولی‌ شكافته‌ سم‌ نیست‌، این‌ برای‌ شما نجس‌ است‌.
\v 7 و خوك‌، زیرا شكافته‌ سم‌ است‌ و شكاف‌ تمام‌ دارد لیكن‌ نشخوار نمی‌كند، این‌ برای‌ شما نجس‌ است‌.
\v 8 از گوشت‌ آنها مخورید و لاش‌ آنها را لمس‌ مكنید، اینها برای‌ شما نجس‌اند.
\s5
\v 9 از همۀ آنچه‌ در آب‌ است‌ اینها را بخورید، هر چه‌ پر و فلس‌ دارد در آب‌ خواه‌ در دریا خواه‌ در نهرها، آنها را بخورید.
\v 10 و هر چه‌ پر و فلس‌ ندارد در دریا یا در نهرها، از همۀ حشرات‌ آب‌ و همۀ جانورانی‌ كه‌ در آب‌ می‌باشند، اینها نزد شما مكروه‌ باشند.
\s5
\v 11 البته‌ نزد شما مكروه‌اند، از گوشت‌ آنها مخورید و لاشهای‌ آنها را مكروه‌ دارید.
\v 12 هر چه‌ در آبها پر و فلس‌ ندارد نزد شما مكروه‌ خواهد بود.
\s5
\v 13 و از مرغان‌ اینها را مكروه‌ دارید، خورده‌ نشوند، زیرا مكروه‌اند، عقاب‌ و استخوان‌خوار و نَسْرِبَحر.
\v 14 و كركس‌ و لاشخوار به‌ اجناس‌ آن‌.
\v 15 و غُراب‌ به‌ اجناس‌ آن‌.
\v 16 و شترمرغ‌ و جغد و مرغ‌ دریایی‌ و باز به‌ اجناس‌ آن‌.
\s5
\v 17 و بوم‌ و غواص‌ و بوتیمار.
\v 18 و قاز و مرغ‌ سقا و رخم‌.
\v 19 و لقلق‌ و كُلنگ‌ به‌ اجناس‌ آن‌ و هدهد و شبپره‌.
\s5
\v 20 و همۀ حشرات‌ بالدار كه‌ بر چهارپا می‌روند برای‌ شما مكروه‌اند.
\v 21 لیكن‌ اینها را بخورید از همۀ حشرات‌ بالدار كه‌ بر چهار پا می‌روند، هر كدام‌ كه‌ بر پایهای‌ خود ساقها برای‌ جستن‌ بر زمین‌ دارند.
\v 22 از آن‌ قسم‌ اینها را بخورید. ملخ‌ به‌ اجناس‌ آن‌ و دُبا به‌ اجناس‌ آن‌ و حَرجَوان‌ به‌ اجناس‌ آن‌ و حَدَب‌ به‌ اجناس‌ آن‌.
\v 23 و سایر حشرات‌ بالدار كه‌ چهار پا دارندبرای‌ شما مكروه‌اند.
\s5
\v 24 از آنها نجس‌ می‌شوید، هركه‌ لاش‌ آنها را لمس‌ كند تا شام‌ نجس‌ باشد.
\v 25 و هر كه‌ چیزی‌ از لاش‌ آنها را بردارد، رخت‌ خود را بشوید و تا شام‌ نجس‌ باشد.
\s5
\v 26 و هر بهیمه‌ای‌ كه‌ شكافته‌ سم‌ باشد لیكن‌ شكاف‌ تمام‌ ندارد و نشخوار نكند اینها برای‌ شما نجسند، و هر كه‌ آنها را لمس‌ كند نجس‌ است‌.
\v 27 و هر چه‌ بر كف‌ پا رود از همۀ جانورانی‌ كه‌ بر چهار پا می‌روند، اینها برای‌ شما نجس‌اند، هر كه‌ لاش‌ آنها را لمس‌ كند تا شام‌ نجس‌ باشد.
\v 28 و هر كه‌ لاش‌ آنها را بردارد، رخت‌ خود را بشوید و تا شام‌ نجس‌ باشد. اینها برای‌ شما نجس‌اند.
\s5
\v 29 « و از حشراتی‌ كه‌ بر زمین‌ می‌خزند اینها برای‌ شما نجس‌اند: موش‌ كور و موش‌ و سوسمار به‌ اجناس‌ آن‌،
\v 30 و دَله‌ و وَرَل‌ و چلپاسه‌ و كرباسه‌ و بوقلمون‌.
\s5
\v 31 از جمیع‌ حشرات‌ اینها برای‌ شما نجس‌اند: هر كه‌ لاش‌ آنها را لمس‌ كند تا شام‌ نجس‌ باشد،
\v 32 و بر هر چیزی‌ كه‌ یكی‌ از اینها بعد از موتش‌ بیفتد نجس‌ باشد، خواه‌ هر ظرف‌ چوبی‌، خواه‌ رخت‌، خواه‌ چرم‌، خواه‌ جوال‌؛ هر ظرفی‌ كه‌ در آن‌ كار كرده‌ شود در آب‌ گذاشته‌ شود و تا شام‌ نجس‌ باشد، پس‌ طاهر خواهد بود.
\v 33 و هر ظرف‌ سفالین‌ كه‌ یكی‌ از اینها در آن‌ بیفتد آنچه‌ در آن‌ است‌ نجس‌ باشد و آن‌ را بشكنید.
\s5
\v 34 هر خوراك‌ در آن‌ كه‌ خورده‌ شود، اگر آب‌ بر آن‌ ریخته‌ شد نجس‌ باشد، و هر مشروبی‌ كه‌ آشامیده‌ شود كه‌ در چنین‌ ظرف‌ است‌ نجس‌ باشد.
\v 35 و بر هر چیزی‌ كه‌ پاره‌ای‌ از لاش‌ آنها بیفتد نجس‌ باشد، خواه‌ تنور، خواه‌ اجاق‌، شكسته‌ شود؛ اینها نجس‌اند و نزد شما نجس‌خواهند بود.
\s5
\v 36 و چشمه‌ و حوض‌ كه‌ مجمع‌ آب‌ باشد طاهر است‌ لیكن‌ هر كه‌ لاش‌ آنها را لمس‌ كند نجس‌ خواهد بود.
\v 37 و اگر پاره‌ای‌ از لاش‌ آنها بر تخم‌ كاشتنی‌ كه‌ باید كاشته‌ شود بیفتد طاهر است‌.
\v 38 لیكن‌ اگر آب‌ بر تخم‌ ریخته‌ شود و پاره‌ای‌ از لاش‌ آنها بر آن‌ بیفتد، این‌ برای‌ شما نجس‌ باشد.
\s5
\v 39 و اگر یكی‌ از بهایمی‌ كه‌ برای‌ شما خوردنی‌ است‌ بمیرد، هر كه‌ لاش‌ آن‌ را لمس‌ كند تا شام‌ نجس‌ باشد.
\v 40 و هر كه‌ لاش‌ آن‌ را بخورد رخت‌ خود را بشوید و تا شام‌ نجس‌ باشد. و هر كه‌ لاش‌ آن‌ را بردارد، رخت‌ خود را بشوید و تا شام‌ نجس‌ باشد.
\s5
\v 41 « و هر حشراتی‌ كه‌ بر زمین‌ می‌خزد مكروه‌ است‌؛ خورده‌ نشود.
\v 42 و هر چه‌ بر شكم‌ راه‌ رود و هر چه‌ بر چهارپا راه‌ رود و هر چه‌ پایهای‌ زیاده‌ دارد، یعنی‌ همۀ حشراتی‌ كه‌ بر زمین‌ می‌خزند، آنها را مخورید زیرا كه‌ مكروه‌اند.
\s5
\v 43 خویشتن‌ را به‌ هر حشراتی‌ كه‌ می‌خزد مكروه‌ مسازید، و خود را به‌ آنها نجس‌ مسازید، مبادا از آنها ناپاك‌ شوید.
\v 44 زیرا من‌ یهوه‌ خدای‌ شما هستم‌، پس‌ خود را تقدیس‌ نمایید و مقدس‌ باشید، زیرا من‌ قدوس‌ هستم‌ پس‌ خویشتن‌ را به‌ همۀ حشراتی‌ كه‌ بر زمین‌ می‌خزند نجس‌ مسازید.
\v 45 زیرا من‌ یهوه‌ هستم‌ كه‌ شما را از زمین‌ مصر بیرون‌ آوردم‌ تا خدای‌ شما باشم‌، پس‌ مقدس‌ باشید زیرا من‌ قدوس‌ هستم‌.
\s5
\v 46 این‌ است‌ قانون‌ بهایم‌ و مرغان‌ و هر حیوانی‌ كه‌ در آبها حركت‌ می‌كند و هر حیوانی‌ كه‌ بر زمین‌ می‌خزد.
\v 47 تا در میان‌ نجس‌ و طاهر و در میان‌ حیواناتی‌ كه‌ خورده‌ شوند و حیواناتی‌ كه‌ خورده‌ نشوند امتیاز بشود.«
\s5
\c 12
\p
\v 1 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 2 «بنی‌اسرائیل‌ را خطاب‌ كرده‌، بگو: چون‌ زنی‌ آبستن‌ شده‌، پسر نرینه‌ای‌ بزاید، آنگاه‌ هفت‌ روز نجس‌ باشد، موافق‌ ایام‌ طَمث‌ حیضش‌ نجس‌ باشد.
\v 3 و در روز هشتم‌ گوشت‌ غُلفۀ او مختون‌ شود.
\s5
\v 4 و سی‌ و سه‌ روز در خون‌ تطهیر خود بماند، و هیچ‌ چیز مقدس‌ را لمس‌ ننماید، و به‌ مكان‌ مقدس‌ داخل‌ نشود، تا ایام‌ طُهرش‌ تمام‌ شود.
\v 5 و اگر دختری‌ بزاید، دو هفته‌ برحسب‌ مدت‌ طَمث‌ خود نجس‌ باشد، و شصت‌ و شش‌ روز در خون‌ تطهیر خود بماند.
\s5
\v 6 و چون‌ ایام‌ طهرش‌ برای‌ پسر یا دختر تمام‌ شود، بره‌ای‌ یك‌ ساله‌ برای‌ قربانی‌ سوختنی‌ و جوجۀ كبوتر یا فاخته‌ای‌ برای‌ قربانی‌ گناه‌ به‌ در خیمه‌ اجتماع‌ نزد كاهن‌ بیاورد.
\s5
\v 7 و او آن‌ را به‌ حضور خداوند خواهد گذرانید، و برایش‌ كفاره‌ خواهد كرد، تا از چشمه‌ خون‌ خود طاهر شود. این‌ است‌ قانون‌ آن‌ كه‌ بزاید، خواه‌ پسر خواه‌ دختر.
\v 8 و اگر دست‌ او به‌ قیمت‌ بره‌ نرسد، آنگاه‌ دو فاخته‌ یا دو جوجۀ كبوتر بگیرد، یكی‌ برای‌ قربانی‌ سوختنی‌ و دیگری‌ برای‌ قربانی‌ گناه‌. و كاهن‌ برای‌ وی‌ كفاره‌ خواهد كرد، و طاهر خواهد شد.«
\s5
\c 13
\p
\v 1 و خداوند موسی‌ و هارون‌ را خطاب كرده‌، گفت‌:
\v 2 «چون‌ شخصی‌ را در پوست‌ بدنش‌ آماس‌ یا قوبا یا لكه‌ای‌ براق‌ بشود، و آن‌ در پوست‌ بدنش‌ مانند بلای‌ برص‌ باشد، پس‌ او را نزد هارون‌ كاهن‌ یا نزد یكی‌ از پسرانش‌ كه‌كهنه‌ باشند بیاورند.
\s5
\v 3 و كاهن‌ آن‌ بلا را كه‌ در پوست‌ بدنش‌ باشد ملاحظه‌ نماید. اگر مو در بلا سفید گردیده‌ است‌، و نمایشِ بلا از پوست‌ بدنش‌ گودتر باشد، بلای‌ برص‌ است‌، پس‌ كاهن‌ او را ببیند و حكم‌ به‌ نجاست‌ او بدهد.
\v 4 و اگر آن‌ لكۀ براق‌ در پوست‌ بدنش‌ سفید باشد، و از پوست‌ گودتر ننماید، و موی‌ آن‌ سفید نگردیده‌، آنگاه‌ كاهن‌ آن‌ مبتلا را هفت‌ روز نگاه‌ دارد.
\s5
\v 5 و روز هفتم‌ كاهن‌ او را ملاحظه‌ نماید، و اگر آن‌ بلا در نظرش‌ ایستاده‌ باشد، و بلا در پوست‌ پهن‌ نشده‌، پس‌ كاهن‌ او را هفت‌ روز دیگر نگاه‌ دارد.
\v 6 و در روز هفتم‌ كاهن‌ او را باز ملاحظه‌ كند، و اگر بلا كم‌ رنگ‌ شده‌، و در پوست‌ پهن‌ نگشته‌ است‌، كاهن‌ حكم‌ به‌ طهارتش‌ بدهد. آن‌ قوبا است‌. رخت‌ خود را بشوید و طاهر باشد.
\s5
\v 7 و اگر قوبا در پوست‌ پهن‌ شود بعد از آن‌ كه‌ خود را به‌ كاهن‌ برای‌ تطهیر نمود، پس‌ بار دیگر خود را به‌ كاهن‌ بنماید.
\v 8 و كاهن‌ ملاحظه‌ نماید، و هرگاه‌ قوبا در پوست‌ پهن‌ شده‌ باشد، حكم‌ به‌ نجاست‌ او بدهد. این‌ برص‌ است‌.
\s5
\v 9 « و چون‌ بلای‌ برص‌ در كسی‌ باشد او را نزد كاهن‌ بیاورند.
\v 10 و كاهن‌ ملاحظه‌ نماید اگر آماس‌ سفید در پوست‌ باشد، و موی‌ را سفید كرده‌، و گوشت‌ خام‌ زنده‌ در آماس‌ باشد،
\v 11 این‌ در پوست‌ بدنش‌ برص‌ مزمن‌ است‌. كاهن‌ به‌ نجاستش‌ حكم‌ دهد و او را نگاه‌ ندارد زیرا كه‌ نجس‌ است‌.
\s5
\v 12 و اگر برص‌ در پوست‌ بسیار پهن‌ شده‌ باشد و برص‌، تمامی‌ پوست‌ آن‌ مبتلا را از سر تا پا هر جایی‌ كه‌ كاهن‌ بنگرد، پوشانیده‌ باشد،
\v 13 پس‌ كاهن‌ ملاحظه‌ نماید اگر برص‌ تمام‌ بدن‌ را فروگرفته‌ است‌، به‌ تطهیر آن‌ مبتلا حكم‌ دهد. چونكه‌ همۀ بدنش‌ سفید شده‌ است‌، طاهر است‌.
\v 14 لیكن‌ هر وقتی‌ كه‌ گوشت‌ زنده‌ در او ظاهر شود، نجس‌ خواهد بود.
\s5
\v 15 و كاهن‌ گوشت‌ زنده‌ را ببیند و حكم‌ به‌ نجاست‌ او بدهد. این‌ گوشت‌ زنده‌ نجس‌ است‌ زیرا كه‌ برص‌ است‌.
\v 16 و اگر گوشت‌ زنده‌ به‌ سفیدی‌ برگردد نزد كاهن‌ بیاید.
\v 17 و كاهن‌ او را ملاحظه‌ كند و اگر آن‌ بلا به‌ سفیدی‌ مبدل‌ شده‌ است‌، پس‌ كاهن‌ به‌ طهارت‌ آن‌ مبتلا حكم‌ دهد زیرا طاهر است‌.
\s5
\v 18 « و گوشتی‌ كه‌ در پوست‌ آن‌ دمل‌ باشد و شفا یابد،
\v 19 و در جای‌ دمل‌ آماس‌ سفید یا لكۀ براق‌ سفید مایل‌ به‌ سرخی‌ پدید آید، آن‌ را به‌ كاهن‌ بنماید.
\v 20 و كاهن‌ آن‌ را ملاحظه‌ نماید و اگر از پوست‌ گودتر بنماید و موی‌ آن‌ سفید شده‌، پس‌ كاهن‌ به‌ نجاست‌ او حكم‌ دهد. این‌ بلای‌ برص‌ است‌ كه‌ از دمل‌ درآمده‌ است‌.
\s5
\v 21 و اگر كاهن‌ آن‌ را ببیند و اینك‌ موی‌ سفید در آن‌ نباشد و گودتر از پوست‌ هم‌ نباشد و كم‌ رنگ‌ باشد، پس‌ كاهن‌ او را هفت‌ روز نگاه‌ دارد.
\v 22 و اگر در پوست‌ پهن‌ شده‌، كاهن‌ به‌ نجاست‌ او حكم‌ دهد. این‌ بلا می‌باشد.
\v 23 و اگر آن‌ لكۀ براق‌ در جای‌ خود مانده‌، پهن‌ نشده‌ باشد، این‌ گری‌ دمل‌ است‌. پس‌ كاهن‌ به‌ طهارت‌ وی‌ حكم‌ دهد.
\s5
\v 24 یا گوشتی‌ كه‌ در پوست‌ آن‌ داغ‌ آتش‌ باشد و از گوشت‌ زندۀ آن‌ داغ‌، لكۀ براق‌ سفید مایل‌ به‌ سرخی‌ یا سفید پدید آید،
\v 25 پس‌ كاهن‌ آن‌ را ملاحظه‌ نماید. اگر مو در لكۀ براق‌ سفید گردیده‌، و گودتر از پوست‌ بنماید این‌ برص‌ است‌ كه‌ از داغ‌ درآمده‌ است‌. پس‌ كاهن‌ به‌ نجاست‌ او حكم‌ دهد زیرا بلای‌ برص‌ است‌.
\s5
\v 26 و اگر كاهن‌ آن‌ را ملاحظه‌ نماید و اینك‌ در لكۀ براق‌ موی‌ سفید نباشد و گودتر از پوست‌ نباشد وكم‌رنگ‌ باشد، كاهن‌ او را هفت‌ روز نگه‌ دارد.
\v 27 و در روز هفتم‌ كاهن‌ او را ملاحظه‌ نماید. اگر در پوست‌ پهن‌ شده‌، كاهن‌ به‌ نجاست‌ وی‌ حكم‌ دهد. این‌ بلای‌ برص‌ است‌.
\v 28 و اگر لكۀ براق‌ در جای‌ خود مانده‌، در پوست‌ پهن‌ نشده‌ باشد و كم‌رنگ‌ باشد، این‌ آماس‌ داغ‌ است‌. پس‌ كاهن‌ به‌ طهارت‌ وی‌ حكم‌ دهد. این‌ گری‌ داغ‌ است‌.
\s5
\v 29 « و چون‌ مرد یا زن‌، بلایی‌ در سر یا در زنخ‌ داشته‌ باشد،
\v 30 كاهن‌ آن‌ بلا را ملاحظه‌ نماید. اگر گودتر از پوست‌ بنماید و موی‌ زرد باریك‌ در آن‌ باشد، پس‌ كاهن‌ به‌ نجاست‌ او حكم‌ دهد. این‌ سَعْفَه‌ یعنی‌ برص‌ سر یا زنخ‌ است‌.
\s5
\v 31 و چون‌ كاهن‌ بلای‌ سعفه‌ را ببیند، اگر گودتر از پوست‌ ننماید و موی‌ سیاه‌ در آن‌ نباشد، پس‌ كاهن‌ آن‌ مبتلای‌ سعفه‌ را هفت‌ روز نگاه‌ دارد.
\s5
\v 32 و در روز هفتم‌ كاهن‌ آن‌ بلا را ملاحظه‌ نماید. اگر سعفه‌ پهن‌ نشده‌، و موی‌ زرد در آن‌ نباشد و سعفه‌ گودتر از پوست‌ ننماید،
\v 33 آنگاه‌ موی‌ خود را بتراشد لیكن‌ سعفه‌ را نتراشد و كاهن‌ آن‌ مبتلای‌ سعفه‌ را باز هفت‌ روز نگاه‌ دارد.
\s5
\v 34 و در روز هفتم‌ كاهن‌ سعفه‌ را ملاحظه‌ نماید. اگر سعفه‌ در پوست‌ پهن‌ نشده‌، و از پوست‌ گودتر ننماید، پس‌ كاهن‌ حكم‌ به‌ طهارت‌ وی‌ دهد و او رخت‌ خود را بشوید و طاهر باشد.
\s5
\v 35 لیكن‌ اگر بعد از حكم‌ به‌ طهارتش‌ سعفه‌ در پوست‌ پهن‌ شود،
\v 36 پس‌ كاهن‌ او را ملاحظه‌ نماید. اگر سعفه‌ در پوست‌ پهن‌ شده‌ باشد، كاهن‌ موی‌ زرد را نجوید، او نجس‌ است‌.
\v 37 اما اگر در نظرش‌ سعفه‌ ایستاده‌ باشد، و موی‌ سیاه‌ از آن‌ در آمده‌، پس‌ سعفه‌ شفا یافته‌ است‌. او طاهر است‌ و كاهن‌ حكم‌ به‌ طهارت‌ وی‌ بدهد.
\s5
\v 38 « و چون‌ مرد یا زن‌ در پوست‌ بدن‌ خود لكه‌های‌ براق‌ یعنی‌ لكه‌های‌ براق‌ سفید داشته‌باشد،
\v 39 كاهن‌ ملاحظه‌ نماید. اگر لكه‌ها در پوست‌ بدن‌ ایشان‌ كم‌ رنگ‌ و سفید باشد، این‌ بهق‌ است‌ كه‌ از پوست‌ درآمده‌. او طاهر است‌.
\s5
\v 40 و كسی‌ كه‌ موی‌ سر او ریخته‌ باشد، او اقرع‌ است‌، و طاهر می‌باشد.
\v 41 و كسی‌ كه‌ موی‌ سر او از طرف‌ پیشانی‌ ریخته‌ باشد، او اصلع‌ است‌، و طاهر می‌باشد.
\s5
\v 42 و اگر در سر كل‌ یا پیشانی‌ كل‌ بلای‌ سفید مایل‌ به‌ سرخی‌ باشد، آن‌ برص‌ است‌ كه‌ از سر كل‌ او یا پیشانی‌ كل‌ او در آمده‌ است‌.
\v 43 پس‌ كاهن‌ او را ملاحظه‌ كند. اگر آماس‌ آن‌ بلا در سر كل‌ او یا پیشانی‌ كل‌ او سفید مایل‌ به‌ سرخی‌، مانند برص‌ در پوست‌ بدن‌ باشد،
\v 44 او مبروص‌ است‌، و نجس‌ می‌باشد. كاهن‌ البته‌ حكم‌ به‌ نجاست‌ وی‌ بدهد. بلای‌ وی‌ در سرش‌ است‌.
\s5
\v 45 و اما مبروص‌ كه‌ این‌ بلا را دارد، گریبان‌ او چاك‌ شده‌، و موی‌ سر او گشاده‌، و شاربهای‌ او پوشیده‌ شود، و ندا كند نجس‌ نجس‌.
\v 46 و همۀ روزهایی‌ كه‌ بلا دارد، البته‌ نجس‌ خواهد بود، و تنها بماند و مسكن‌ او بیرون‌ لشكرگاه‌ باشد.
\s5
\v 47 « و رختی‌ كه‌ بلای‌ برص‌ داشته‌ باشد، خواه‌ رخت‌ پشمین‌ خواه‌ رخت‌ پنبه‌ای‌،
\v 48 خواه‌ در تار و خواه‌ در پود، چه‌ از پشم‌ و چه‌ از پنبه‌ و چه‌ از چرم‌، یا از هر چیزی‌ كه‌ از چرم‌ ساخته‌ شود،
\v 49 اگر آن‌ بلا مایل‌ به‌ سبزی‌ یا به‌ سرخی‌ باشد، در رخت‌ یا در چرم‌، خواه‌ در تار خواه‌ در پود یا در هر ظرف‌ چرمی‌، این‌ بلای‌ برص‌ است‌. به‌ كاهن‌ نشان‌ داده‌ شود.
\s5
\v 50 و كاهن‌ آن‌ بلا را ملاحظه‌ نماید و آن‌ چیزی‌ را كه‌ بلا دارد هفت‌ روز نگاه‌ دارد.
\v 51 و آن‌ چیزی‌ را كه‌ بلا دارد، در روز هفتم‌ ملاحظه‌ كند. اگر آن‌ بلا در رخت‌ پهن‌ شده‌ باشد،خواه‌ در تار خواه‌ در پود، یا در چرم‌ در هر كاری كه‌ چرم‌ برای‌ آن‌ استعمال‌ می‌شود، این‌ برص‌ مفسد است‌ و آن‌ چیز نجس‌ می‌باشد.
\v 52 پس‌ آن‌ رخت‌ را بسوزاند، چه‌ تار و چه‌ پود، خواه‌ در پشم‌ خواه‌ در پنبه‌، یا در هر ظرف‌ چرمی‌ كه‌ بلا در آن‌ باشد، زیرا برص‌ مفسد است‌. به‌ آتش‌ سوخته‌ شود.
\s5
\v 53 اما چون‌ كاهن‌ آن‌ را ملاحظه‌ كند، اگر بلا در رخت‌، خواه‌ در تار خواه‌ در پود، یا در هر ظرف‌ چرمی‌ پهن‌ نشده‌ باشد،
\v 54 پس‌ كاهن‌ امر فرماید تا آنچه‌ را كه‌ بلا دارد بشویند، و آن‌ را هفت‌ روز دیگر نگاه‌ دارد.
\v 55 و بعد از شستن‌ آن‌ چیز كه‌ بلا دارد كاهن‌ ملاحظه‌ نماید. اگر رنگ‌ آن‌ بلا تبدیل‌ نشده‌، هر چند بلا هم‌ پهن‌ نشده‌ باشد، این‌ نجس‌ است‌. آن‌ را به‌ آتش‌ بسوزان‌. این‌ خوره‌ است‌، خواه‌ فرسودگی‌ آن‌ در درون‌ باشد یا در بیرون‌.
\s5
\v 56 و چون‌ كاهن‌ ملاحظه‌ نماید، اگر بلا بعد از شستن‌ آن‌ كم‌ رنگ‌ شده‌ باشد، پس‌ آن‌ را از رخت‌ یا از چرم‌ خواه‌ از تار خواه‌ از پود، پاره‌ كند.
\v 57 و اگر باز در آن‌ رخت‌ خواه‌ در تار خواه‌ در پود، یا در هر ظرف‌ چرمی‌ ظاهر شود، این‌ برآمدن‌ برص‌ است‌. آنچه‌ را كه‌ بلا دارد به‌ آتش‌ بسوزان‌.
\v 58 و آن‌ رخت‌ خواه‌ تار و خواه‌ پود، یا هر ظرف‌ چرمی‌ را كه‌ شسته‌ای‌ و بلا از آن‌ رفع‌ شده‌ باشد، دوباره‌ شسته‌ شود و طاهر خواهد بود. «
\s5
\v 59 این‌ است‌ قانون‌ بلای‌ برص‌ در رخت‌ پشمین‌ یا پنبه‌ای‌ خواه‌ در تار خواه‌ در پود، یا در هر ظرف‌ چرمی‌ برای‌ حكم‌ به‌ طهارت‌ یا نجاست‌ آن‌.
\s5
\c 14
\p
\v 1 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 2 «این‌ است‌ قانون‌ مبروص‌: در روز تطهیرش‌ نزد كاهن‌ آورده‌ شود.
\s5
\v 3 و كاهن‌ بیرون‌لشكرگاه‌ برود و كاهن‌ ملاحظه‌ كند. اگر بلای‌ برص‌ از مبروص‌ رفع‌ شده‌ باشد،
\v 4 كاهن‌ حكم‌ بدهد كه‌ برای‌ آن‌ كسی‌ كه‌ باید تطهیر شود، دو گنجشك‌ زندۀ طاهر، و چوب‌ ارز و قرمز و زوفا بگیرند.
\v 5 و كاهن‌ امر كند كه‌ یك‌ گنجشك‌ را در ظرف‌ سفالین‌ بر بالای‌ آب‌ روان‌ بكشند.
\s5
\v 6 و اما گنجشك‌ زنده‌ را با چوب‌ اَرْز و قرمز و زوفا بگیرد و آنها را با گنجشك‌ زنده‌ به‌ خون‌ گنجشكی‌ كه‌ بر آب‌ روان‌ كشته‌ شده‌، فرو برد.
\v 7 و بر كسی‌ كه‌ از برص‌ باید تطهیر شود هفت‌ مرتبه‌ بپاشد، و حكم‌ به‌ طهارتش‌ بدهد. و گنجشك‌ زنده‌ را به‌ سوی‌ صحرا رها كند.
\s5
\v 8 و آن‌ كس‌ كه‌ باید تطهیر شود رخت‌ خود را بشوید، و تمامی‌ موی‌ خود را بتراشد، و به‌ آب‌ غسل‌ كند، و طاهر خواهد شد. و بعد از آن‌ به‌ لشكرگاه‌ داخل‌ شود، لیكن‌ تا هفت‌ روز بیرون‌ خیمۀ خود بماند.
\v 9 و در روز هفتم‌ تمامی‌ موی‌ خود را بتراشد از سر و ریش‌ و آبروی‌ خود، یعنی‌ تمامی‌ موی‌ خود را بتراشد و رخت‌ خود را بشوید و بدن‌ خود را به‌ آب‌ غسل‌ دهد. پس‌ طاهر خواهد بود.
\s5
\v 10 « و در روز هشتم‌ دو برۀ نرینۀ بی‌عیب‌، و یك‌ برۀ مادۀ یك‌ سالۀ بی‌عیب‌، و سه‌ عشر آرد نرم‌ سرشته‌ شدۀ به‌ روغن‌، برای‌ هدیۀ آردی‌، و یك‌ لُج‌ روغن‌ بگیرد.
\v 11 و آن‌ كاهن‌ كه‌ او را تطهیر می‌كند، آن‌ كس‌ را كه‌ باید تطهیر شود، با این‌ چیزها به‌ حضور خداوند نزد در خیمه‌ اجتماع‌ حاضر كند.
\s5
\v 12 و كاهن‌ یكی‌ از بره‌های‌ نرینه‌ را گرفته‌، آن‌ را با آن‌ لج‌ روغن‌ برای‌ قربانی‌ جرم‌ بگذراند. و آنها را برای‌ هدیۀ جنبانیدنی‌ به‌ حضور خداوند بجنباند.
\v 13 و بره‌ را در جایی‌ كه‌ قربانی‌ گناه‌ و قربانی‌سوختنی‌ را ذبح‌ می‌كنند، در مكان‌ مقدس‌ ذبح‌ كند، زیرا قربانی‌ جرم‌ مثل‌ قربانی‌ گناه‌ از آن‌ كاهن‌ است‌. این‌ قدس‌اقداس‌ است‌.
\s5
\v 14 و كاهن‌ از خون‌ قربانی‌ جرم‌ بگیرد، و كاهن‌ آن‌ را بر نرمۀ گوش‌ راست‌ كسی‌ كه‌ باید تطهیر شود، و بر شست‌ دست‌ راست‌ و بر شست‌ پای‌ راست‌ وی‌ بمالد.
\v 15 و كاهن‌ قدری‌ از لُج‌ روغن‌ گرفته‌، آن‌ را در كف‌ دست‌ چپ‌ خود بریزد.
\v 16 و كاهن‌ انگشت‌ راست‌ خود را به‌ روغنی‌ كه‌ در كف‌ چپ‌ خود دارد فرو برد، و هفت‌ مرتبه‌ روغن‌ را به‌ حضور خداوند بپاشد.
\s5
\v 17 و كاهن‌ از باقی‌ روغن‌ كه‌ در كف‌ وی‌ است‌ بر نرمۀ گوش‌ راست‌ و بر شست‌ دست‌ راست‌ و بر شست‌ پای‌ راست‌ آن‌ كس‌ كه‌ باید تطهیر شود، بالای‌ خون‌ قربانی‌ جرم‌ بمالد.
\v 18 و بقیۀ روغن‌ را كه‌ در كف‌ كاهن‌ است‌ بر سر آن‌ كس‌ كه‌ باید تطهیر شود بمالد و كاهن‌ برای‌ وی‌ به‌ حضور خداوند كفاره‌ خواهد نمود.
\s5
\v 19 و كاهن‌ قربانی‌ گناه‌ را بگذراند، و برای‌ آن‌ كس‌ كه‌ باید تطهیر شود نجاست‌ او را كفاره‌ نماید. و بعد از آن‌ قربانی‌ سوختنی‌ را ذبح‌ كند.
\v 20 و كاهن‌ قربانی‌ سوختنی‌ و هدیه‌ آردی‌ را بر مذبح‌ بگذراند، و برای‌ وی‌ كفاره‌ خواهد كرد، و طاهر خواهد بود.
\s5
\v 21 و اگر او فقیر باشد و دستش‌ به‌ اینها نرسد، پس‌ یك‌ برۀ نرینه‌ برای‌ قربانی‌ جرم‌ تا جنبانیده‌ شود و برای‌ وی‌ كفاره‌ كند، بگیرد و یك‌ عشر از آرد نرم‌ سرشته‌ شدۀ به‌ روغن‌ برای‌ هدیۀ آردی‌ و یك‌ لُج‌ روغن‌،
\v 22 و دو فاخته‌ یا دو جوجۀ كبوتر، آنچه‌ دستش‌ به‌ آن‌ برسد، و یكی‌ قربانی‌ گناه‌ و دیگری‌ قربانی‌ سوختنی‌ بشود.
\v 23 « و در روز هشتم‌ آنها را نزد كاهن‌ به‌ درخیمه‌ اجتماع‌ برای‌ طهارت‌ خود به‌ حضور خداوند بیاورد.
\s5
\v 24 و كاهن‌ برۀ قربانی‌ جرم‌ و لُج‌ روغن‌ را بگیرد و كاهن‌ آنها را برای‌ هدیۀ جنبانیدنی‌ به‌ حضور خداوند بجنباند.
\v 25 و قربانی‌ جرم‌ را ذبح‌ نماید و كاهن‌ از خون‌ قربانی‌ جرم‌ گرفته‌، بر نرمۀ گوش‌ راست‌ و شست‌ دست‌ راست‌ و شست‌ پای‌ راست‌ كسی‌ كه‌ تطهیر می‌شود بمالد.
\s5
\v 26 و كاهن‌ قدری‌ از روغن‌ را به‌ كف‌ دست‌ چپ‌ خود بریزد.
\v 27 و كاهن‌ از روغنی‌ كه‌ در دست‌ چپ‌ خود دارد، به‌ انگشت‌ راست‌ خود هفت‌ مرتبه‌ به‌ حضور خداوند بپاشد.
\s5
\v 28 و كاهن‌ از روغنی‌ كه‌ در دست‌ دارد بر نرمۀ گوش‌ راست‌ و بر شست‌ دست‌ راست‌ و بر شست‌ پای‌ راست‌ كسی‌ كه‌ تطهیر می‌شود، بر جای‌ خون‌ قربانی‌ جرم‌ بمالد.
\v 29 و بقیه‌ روغنی‌ كه‌ در دست‌ كاهن‌ است‌ آن‌ را بر سر كسی‌ كه‌ تطهیر می‌شود بمالد تا برای‌ وی‌ به‌ حضور خداوند كفاره‌ كند.
\s5
\v 30 و یكی‌ از دو فاخته‌ یا از دو جوجۀ كبوتر را از آنچه‌ دستش‌ به‌ آن‌ رسیده‌ باشد بگذراند.
\v 31 یعنی‌ هر آنچه‌ دست‌ وی‌ به‌ آن‌ برسد، یكی‌ را برای‌ قربانی‌ گناه‌ و دیگری‌ را برای‌ قربانی‌ سوختنی‌ با هدیه‌ آردی‌. و كاهن‌ برای‌ كسی‌ كه‌ تطهیر می‌شود به‌ حضور خداوند كفاره‌ خواهد كرد. «
\v 32 این‌ است‌ قانون‌ كسی‌ كه‌ بلای‌ برص‌ دارد، و دست‌ وی‌ به‌ تطهیر خود نمی‌رسد.
\s5
\v 33 و خداوند موسی‌ و هارون‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 34 «چون‌ به‌ زمین‌ كنعان‌ كه‌ من‌ آن‌ را به‌ شما به‌ ملكیت‌ می‌دهم‌ داخل‌ شوید، و بلای‌ برص‌ را در خانه‌ای‌ از زمین‌ ملك‌ شما عارض‌ گردانم‌،
\v 35 آنگاه‌ صاحب‌ خانه‌ آمده‌، كاهن‌ را اطلاع‌ داده‌،بگوید كه‌ مرا به‌ نظر می‌آید كه‌ مثل‌ بلا در خانه‌ است‌.
\s5
\v 36 و كاهن‌ امر فرماید تا قبل‌ از داخل‌ شدن‌ كاهن‌ برای‌ دیدن‌ بلا، خانه‌ را خالی‌ كنند، مبادا آنچه‌ در خانه‌ است‌ نجس‌ شود، و بعد از آن‌ كاهن‌ برای‌ دیدن‌ خانه‌ داخل‌ شود،
\v 37 و بلا را ملاحظه‌ نماید. اگر بلا در دیوارهای‌ خانه‌ از خطهای‌ مایل‌ به‌ سبزی‌ یا سرخی‌ باشد، و از سطح‌ دیوار گودتر بنماید،
\v 38 پس‌ كاهن‌ از خانه‌ نزد در بیرون‌ رود و خانه‌ را هفت‌ روز ببندد.
\s5
\v 39 و در روز هفتم‌ كاهن‌ باز بیاید و ملاحظه‌ نماید اگر بلا در دیوارهای‌ خانه‌ پهن‌ شده‌ باشد،
\v 40 آنگاه‌ كاهن‌ امر فرماید تا سنگهایی‌ را كه‌ بلا در آنهاست‌ كنده‌، آنها را به‌ جای‌ ناپاك‌ بیرون‌ شهر بیندازند.
\s5
\v 41 و اندرون‌ خانه‌ را از هر طرف‌ بتراشند و خاكی‌ را كه‌ تراشیده‌ باشند به‌ جای‌ ناپاك‌ بیرون‌ شهر بریزند.
\v 42 و سنگهای‌ دیگر گرفته‌، به‌ جای‌ آن‌ سنگها بگذارند و خاك‌ دیگر گرفته‌، خانه‌ را اندود كنند.
\s5
\v 43 و اگر بلا برگردد و بعد از كندن‌ سنگها و تراشیدن‌ و اندود كردن‌ خانه‌ باز در خانه‌ بروز كند،
\v 44 پس‌ كاهن‌ بیاید و ملاحظه‌ نماید. اگر بلا در خانه‌ پهن‌ شده‌ باشد این‌ برص‌ مفسد در خانه‌ است‌ و آن‌ نجس‌ است‌.
\s5
\v 45 پس‌ خانه‌ را خراب‌ كند با سنگهایش‌ و چوبش‌ و تمامی‌ خاك‌ خانه‌ و به‌ جای‌ ناپاك‌ بیرون‌ شهر بیندازند.
\v 46 و هر كه‌ داخل‌ خانه‌ شود در تمام‌ روزهایی‌ كه‌ بسته‌ باشد تا شام‌ نجس‌ خواهد بود.
\v 47 و هر كه‌ در خانه‌ بخوابد رخت‌ خود را بشوید و هر كه‌ در خانه‌ چیزی‌ خورد، رخت‌ خود را بشوید.
\s5
\v 48 و چون‌ كاهن‌ بیاید و ملاحظه‌ نماید اگر بعد از اندود كردن‌ خانه‌ بلا در خانه‌ پهن‌ نشده‌ باشد، پس‌ كاهن‌ حكم‌ به‌ طهارت‌ خانه‌ بدهد، زیرا بلا رفع‌ شده‌ است‌.
\s5
\v 49 و برای‌ تطهیر خانه‌ دو گنجشك‌ و چوب‌ ارز و قرمزو زوفا بگیرد.
\v 50 و یك‌ گنجشك‌ را در ظرف‌ سفالین‌ بر آب‌ روان‌ ذبح‌ نماید،
\v 51 و چوب‌ ارز و زوفا و قرمز و گنجشك‌ زنده‌ را گرفته‌، آنها را به‌ خون‌ گنجشك‌ ذبح‌ شده‌ و آب‌ روان‌ فرو برد، و هفت‌ مرتبه‌ بر خانه‌ بپاشد.
\s5
\v 52 و خانه‌ را به‌ خون‌ گنجشك‌ و به‌ آب‌ روان‌ و به‌ گنجشك‌ زنده‌ و به‌ چوب‌ ارز و زوفا و قرمز تطهیر نماید.
\v 53 و گنجشك‌ زنده‌ را بیرون‌ شهر به‌ سوی‌ صحرا رها كند، و خانه‌ را كفاره‌ نماید و طاهر خواهد بود. «
\s5
\v 54 این‌ است‌ قانون‌، برای‌ هر بلای‌ برص‌ و برای‌ سعفه‌،
\v 55 و برای‌ برص‌ رخت‌ و خانه‌،
\v 56 و برای‌ آماس‌ و قوبا و لكۀ براق‌.
\v 57 و برای‌ تعلیم‌ دادن‌ كه‌ چه‌ وقت‌ نجس‌ می‌باشد و چه‌ وقت‌ طاهر. این‌ قانون‌ برص‌ است‌.
\s5
\c 15
\p
\v 1 و خداوند موسی‌ و هارون‌ را خطاب‌كرده‌، گفت‌:
\v 2 «بنی‌اسرائیل‌ را خطاب‌ كرده‌، به‌ ایشان‌ بگویید: مردی‌ كه‌ جریان‌ از بدن‌ خود دارد او به‌ سبب‌ جریانش‌ نجس‌ است‌.
\v 3 و این‌ است‌ نجاستش‌، به‌ سبب‌ جریان‌ او، خواه‌ جریانش‌ از گوشتش‌ روان‌ باشد خواه‌ جریانش‌ از گوشتش‌ بسته‌ باشد. این‌ نجاست‌ اوست‌.
\s5
\v 4 هر بستری‌ كه‌ صاحب‌ جریان‌ بر آن‌ بخوابد نجس‌ است‌، و هر چه‌ بر آن‌ بنشیند نجس‌ است‌.
\v 5 و هر كه‌ بستر او را لمس‌ نماید، رخت‌ خود را بشوید، و به‌ آب‌ غسل‌ كند، و تا شام‌ نجس‌ باشد.
\s5
\v 6 و هر كه‌ بنشیند بر هر چه‌ صاحب‌ جریان‌ بر آن‌ نشسته‌ بود، رخت‌ خود را بشوید و به‌ آب‌ غسل‌ كند، وتا شام‌ نجس‌ باشد.
\v 7 و هر كه‌ بدن‌ صاحب‌ جریان‌ را لمس‌ نماید، رخت‌ خود را بشوید و به‌ آب‌ غسل‌ كند و تا شام‌ نجس‌ باشد.
\s5
\v 8 و اگر صاحب‌ جریان‌،بر شخص‌ طاهر آب‌ دهن‌ اندازد، آن‌ كس‌ رخت‌ خود را بشوید، و به‌ آب‌ غسل‌ كند، و تا شام‌ نجس‌ باشد.
\v 9 و هر زینی‌ كه‌ صاحب‌ جریان‌ بر آن‌ سوار شود، نجس‌ باشد.
\s5
\v 10 و هر كه‌ چیزی‌ را كه‌ زیر او بوده‌ باشد لمس‌ نماید تا شام‌ نجس‌ باشد، و هر كه‌ این‌ چیزها را بردارد، رخت‌ خود را بشوید، و به‌ آب‌ غسل‌ كند و تا شام‌ نجس‌ باشد.
\v 11 و هر كسی‌ را كه‌ صاحب‌ جریان‌ لمس‌ نماید، و دست‌ خود را به‌ آب‌ نشسته‌ باشد، رخت‌ خود را بشوید، وبه‌ آب‌ غسل‌ كند و تا شام‌ نجس‌ باشد.
\v 12 و ظرف‌ سفالین‌ كه‌ صاحب‌ جریان‌ آن‌ را لمس‌ نماید، شكسته‌ شود، و هر ظرف‌ چوبین‌ به‌ آب‌ شسته‌ شود.
\s5
\v 13 « و چون‌ صاحب‌ جریان‌ از جریان‌ خود طاهر شده‌ باشد، آنگاه‌ هفت‌ روز برای‌ تطهیر خود بشمارد، و رخت‌ خود را بشوید و بدن‌ خود را به‌ آب‌ غسل‌ دهد و طاهر باشد.
\v 14 و در روز هشتم‌ دو فاخته‌ یا دو جوجه‌ كبوتر بگیرد، و به‌ حضور خداوند به‌ در خیمه‌ اجتماع‌ آمده‌، آنها را به‌ كاهن‌ بدهد.
\v 15 و كاهن‌ آنها را بگذراند، یكی‌ برای‌ قربانی‌ گناه‌ و دیگری‌ برای‌ قربانی‌ سوختنی‌. و كاهن‌ برای‌ وی‌ به‌ حضور خداوند جریانش‌ را كفاره‌ خواهد كرد.
\s5
\v 16 « و چون‌ منی‌ از كسی‌ درآید تمامی‌ بدن‌ خود را به‌ آب‌ غسل‌ دهد، وتا شام‌ نجس‌ باشد.
\v 17 و هر رخت‌ و هر چرمی‌ كه‌ منی‌ بر آن‌ باشد به‌ آب‌ شسته‌ شود، و تا شام‌ نجس‌ باشد.
\v 18 و هر زنی‌ كه‌ مرد با او بخوابد و انزال‌ كند، به‌ آب‌ غسل‌ كنند و تا شام‌ نجس‌ باشند.
\s5
\v 19 « و اگر زنی‌ جریان‌ دارد، و جریانی‌ كه‌ در بدنش‌ است‌ خون‌ باشد، هفت‌ روز در حیض‌ خود بماند. و هر كه‌ او را لمس‌ نماید، تا شام‌ نجس‌باشد.
\v 20 و بر هر چیزی‌ كه‌ در حیض‌ خود بخوابد نجس‌ باشد، و بر هر چیزی‌ كه‌ بنشیند نجس‌ باشد.
\s5
\v 21 و هر كه‌ بستر او را لمس‌ كند، رخت‌ خود را بشوید، و به‌ آب‌ غسل‌ كند و تا شام‌ نجس‌ باشد.
\v 22 و هر كه‌ چیزی‌ را كه‌ او بر آن‌ نشسته‌ بود لمس‌ نماید رخت‌ خود را بشوید، و به‌ آب‌ غسل‌ كند، و تا شام‌ نجس‌ باشد.
\v 23 و اگر آن‌ بر بستر باشد یا بر هر چیزی‌ كه‌ او بر آن‌ نشسته‌ بود، چون‌ آن‌ چیز را لمس‌ كند تا شام‌ نجس‌ باشد.
\s5
\v 24 و اگر مردی‌ با او هم‌ بستر شود و حیض‌ او بر وی‌ باشد تا هفت‌ روز نجس‌ خواهد بود. و هر بستری‌ كه‌ بر آن‌ بخوابد نجس‌ خواهد بود.
\s5
\v 25 « و زنی‌ كه‌ روزهای‌ بسیار، غیر از زمان‌ حیض‌ خود جریان‌ خون‌ دارد، یا زیاده‌ از زمان‌ حیض‌ خود جریان‌ دارد، تمامی‌ روزهای‌ جریان‌ نجاستش‌ مثل‌ روزهای‌ حیضش‌ خواهد بود. او نجس‌ است‌.
\v 26 و هر بستری‌ كه‌ در روزهای‌ جریان‌ خود بر آن‌ بخوابد، مثل‌ بستر حیضش‌ برای‌ وی‌ خواهد بود. و هر چیزی‌ كه‌ بر آن‌ بنشیند مثل‌ نجاست‌ حیضش‌ نجس‌ خواهد بود.
\v 27 و هر كه‌ این‌ چیزها را لمس‌ نماید نجس‌ می‌باشد. پس‌ رخت‌ خود را بشوید و به‌ آب‌ غسل‌ كند و تا شام‌ نجس‌ باشد.
\s5
\v 28 « و اگر از جریان‌ خود طاهر شده‌ باشد، هفت‌ روز برای‌ خود بشمارد، و بعد از آن‌ طاهر خواهد بود.
\v 29 و در روز هشتم‌ دو فاخته‌ یا دو جوجۀ كبوتر بگیرد، و آنها را نزد كاهن‌ به‌ در خیمه‌ اجتماع‌ بیاورد.
\v 30 و كاهن‌ یكی‌ را برای‌ قربانی‌ گناه‌ و دیگری‌ را برای‌ قربانی‌ سوختنی‌ بگذراند. و كاهن‌ برای‌ وی‌ نجاست‌ جریانش‌ را به‌ حضور خداوند كفاره‌ كند.
\s5
\v 31 پس‌ بنی‌اسرائیل‌ را از نجاست‌ ایشان‌ جدا خواهید كرد، مبادا مسكن‌ مرا كه‌ در میان‌ ایشان‌ است‌ نجس‌ سازند و در نجاست‌ خود بمیرند.«
\s5
\v 32 این‌ است‌ قانون‌ كسی‌ كه‌ جریان‌ دارد، و كسی‌ كه‌ منی‌ از وی‌ درآید و از آن‌ نجس‌ شده‌ باشد.
\v 33 و حایض‌ در حیضش‌ و هر كه‌ جریان‌ دارد خواه‌ مرد خواه‌ زن‌، و مردی‌ كه‌ با زن‌ نجس‌ همبستر شود.
\s5
\c 16
\p
\v 1 و خداوند موسی‌ را بعد از مردن‌ دو پسر هارون‌، وقتی‌ كه‌ نزد خداوند آمدند و مردند خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 2 «پس‌ خداوند به‌ موسی‌ گفت‌: برادر خود هارون‌ را بگو كه‌ به‌ قدس‌ درون‌ حجاب‌ پیش‌ كرسی‌ رحمت‌ كه‌ بر تابوت‌ است‌ همه‌ وقت‌ داخل‌ نشود، مبادا بمیرد، زیرا كه‌ در ابر بر كرسی‌ رحمت‌ ظاهر خواهم‌ شد.
\s5
\v 3 و با این‌ چیزها هارون‌ داخل‌ قدس‌ بشود، با گوساله‌ای‌ برای‌ قربانی‌ گناه‌، و قوچی‌ برای‌ قربانی‌ سوختنی‌.
\v 4 و پیراهن‌ كتان‌ مقدس‌ را بپوشد، و زیر جامۀ كتان‌ بر بدنش‌ باشد، و به‌ كمربند كتان‌ بسته‌ شود، و به‌ عمامۀ كتان‌ معمم‌ باشد. اینها رخت‌ مقدس‌ است‌. پس‌ بدن‌ خود را به‌ آب‌ غسل‌ داده‌، آنها را بپوشد.
\v 5 و از جماعت‌ بنی‌اسرائیل‌ دو بز نرینه‌ برای‌ قربانی‌ گناه‌، و یك‌ قوچ‌ برای‌ قربانی‌ سوختنی‌ بگیرد.
\s5
\v 6 و هارون‌ گوسالۀ قربانی‌ گناه‌ را كه‌ برای‌ خود اوست‌ بگذراند، و برای‌ خود و اهل‌ خانۀ خود كفاره‌ نماید.
\v 7 و دو بز را بگیرد و آنها را به‌ حضور خداوند به‌ در خیمه‌ اجتماع‌ حاضر سازد.
\s5
\v 8 و هارون‌ بر آن‌ دو بز قرعه‌ اندازد، یك‌ قرعه‌ برای‌ خداوند و یك‌ قرعه‌ برای‌ عزازیل‌.
\v 9 و هارون‌ بزی‌ را كه‌ قرعه‌ برای‌ خداوند بر آن‌ برآمد نزدیك‌ بیاورد، و بجهت‌ قربانی‌ گناه‌ بگذراند.
\v 10 و بزی‌ كه‌ قرعه‌ برای‌ عزازیل‌ بر آن‌ برآمد به‌ حضور خداوند زنده‌ حاضر شود، و بر آن‌ كفاره‌ نماید و آن‌ را برای‌ عزازیل‌ به‌ صحرا بفرستد.
\s5
\v 11 « و هارون‌ گاو قربانی‌ گناه‌ را كه‌ برای‌ خود اوست‌ نزدیك‌ بیاورد، و برای‌ خود و اهل‌ خانه‌ خود كفاره‌ نماید، و گاو قربانی‌ گناه‌ را كه‌ برای‌ خود اوست‌ ذبح‌ كند.
\s5
\v 12 و مجمری‌ پر از زغال‌ آتش‌ از روی‌ مذبح‌ كه‌ به‌ حضور خداوند است‌ و دو مشت‌ پر از بخور معطر كوبیده‌ شده‌ برداشته‌، به‌ اندرون‌ حجاب‌ بیاورد.
\v 13 و بخور را بر آتش‌ به‌ حضور خداوند بنهد تا ابر بخور كرسی‌ رحمت‌ را كه‌ بر تابوت‌ شهادت‌ است‌ بپوشاند، مبادا بمیرد.
\s5
\v 14 و از خون‌ گاو گرفته‌، بر كرسی‌ رحمت‌ به‌ انگشت‌ خود به‌ طرف‌ مشرق‌ بپاشد، و قدری‌ از خون‌ را پیش‌ روی‌ كرسی‌ رحمت‌ هفت‌ مرتبه‌ بپاشد.
\s5
\v 15 پس‌ بز قربانی‌ گناه‌ را كه‌ برای‌ قوم‌ است‌ ذبح‌ نماید، و خونش‌ را به‌ اندرون‌ حجاب‌ بیاورد، وبا خونش‌ چنانكه‌ با خون‌ گاو عمل‌ كرده‌ بود عمل‌ كند، و آن‌ را بر كرسی‌ رحمت‌ و پیش‌ روی‌ كرسی‌ رحمت‌ بپاشد.
\v 16 و برای‌ قدس‌ كفاره‌ نماید به‌ سبب‌ نجاسات‌ بنی‌اسرائیل‌، و به‌ سبب‌ تقصیرهای‌ ایشان‌ با تمامی‌ گناهان‌ ایشان‌، و برای‌ خیمه‌ اجتماع‌ كه‌ با ایشان‌ در میان‌ نجاسات‌ ایشان‌ ساكن‌ است‌، همچنین‌ بكند.
\s5
\v 17 و هیچكس‌ در خیمه‌ اجتماع‌ نباشد، و از وقتی‌ كه‌ برای‌ كردن‌ كفاره‌ داخل‌ قدس‌ بشود تا وقتی‌ كه‌ بیرون‌ آید،پس‌ برای‌ خود و برای‌ اهل‌ خانۀ خود و برای‌ تمامی‌ جماعت‌ اسرائیل‌ كفاره‌ خواهد كرد.
\v 18 پس‌ نزد مذبح‌ كه‌ به‌ حضور خداوند است‌ بیرون‌ آید، و برای‌ آن‌ كفاره‌ نماید، و از خون‌ گاو و از خون‌ بز گرفته‌، آن‌ را بر شاخه‌های‌ مذبح‌ به‌ هر طرف‌ بپاشد.
\v 19 و قدری‌ از خون‌ را به‌ انگشت‌ خود هفت‌ مرتبه‌ بر آن‌ بپاشد و آن‌ را تطهیر كند، و آن‌ را از نجاسات‌ بنی‌اسرائیل‌ تقدیس‌ نماید.
\s5
\v 20 « و چون‌ از كفاره‌ نمودن‌ برای‌ قدس‌ و برای‌ خیمه‌ اجتماع‌ و برای‌ مذبح‌ فارغ‌ شود، آنگاه‌ بز زنده‌ را نزدیك‌ بیاورد.
\v 21 و هارون‌ دو دست‌ خود را بر سر بز زنده‌ بنهد، و همۀ خطایای‌ بنی‌اسرائیل‌ و همۀ تقصیرهای‌ ایشان‌ را با همۀ گناهان‌ ایشان‌ اعتراف‌ نماید، و آنها را بر سر بز بگذارد و آن‌ را به‌ دست‌ شخص‌ حاضر به‌ صحرا بفرستد.
\v 22 و بز همۀ گناهان‌ ایشان‌ را به‌ زمین‌ ویران‌ بر خود خواهد برد. پس‌ بز را به‌ صحرا رها كند.
\s5
\v 23 و هارون‌ به‌ خیمه‌ اجتماع‌ داخل‌ شود، و رخت‌ كتان‌ را كه‌ در وقت‌ داخل‌ شدن‌ به‌ قدس‌ پوشیده‌ بود بیرون‌ كرده‌، آنها را در آنجا بگذارد.
\v 24 و بدن‌ خود را در جای‌ مقدس‌ به‌ آب‌ غسل‌ دهد، و رخت‌ خود را پوشیده‌، بیرون‌ آید، و قربانی‌ سوختنی‌ خود و قربانی‌ سوختنی‌ قوم‌ را بگذراند، و برای‌ خود و برای‌ قوم‌ كفاره‌ نماید.
\s5
\v 25 و پیه‌ قربانی‌ گناه‌ را بر مذبح‌ بسوزاند.
\v 26 و آنكه‌ بز را برای‌ عزازیل‌ رها كرد رخت‌ خود را بشوید و بدن‌ خود را به‌ آب‌ غسل‌ دهد، و بعد از آن‌ به‌ لشكرگاه‌ داخل‌ شود.
\s5
\v 27 و گاو قربانی‌ گناه‌ و بز قربانی‌ گناه‌ را كه‌ خون‌ آنها به‌ قدس‌ برای‌ كردن‌ كفاره‌ آورده‌ شد، بیرون‌ لشكرگاه‌ برده‌ شود، و پوست‌ و گوشت‌و سِرگین‌ آنها را به‌ آتش‌ بسوزانند.
\v 28 و آنكه‌ آنها را سوزانید رخت‌ خود را بشوید و بدن‌ خود را به‌ آب‌ غسل‌ دهد، و بعد از آن‌ به‌ لشكرگاه‌ داخل‌ شود.
\s5
\v 29 « و این‌ برای‌ شما فریضۀ دائمی‌ باشد، كه‌ در روز دهم‌ از ماه‌ هفتم‌ جانهای‌ خود را ذلیل‌ سازید، و هیچ‌ كار مكنید، خواه‌ متوطن‌ خواه‌ غریبی‌ كه‌ در میان‌ شما مأوا گزیده‌ باشد.
\v 30 زیرا كه‌ در آن‌ روز كفاره‌ برای‌ تطهیر شما كرده‌ خواهد شد، و از جمیع‌ گناهان‌ خود به‌ حضور خداوند طاهر خواهید شد.
\v 31 این‌ سَبَّت‌ آرامی‌ برای‌ شماست‌، پس‌ جانهای‌ خود را ذلیل‌ سازید. این‌ است‌ فریضۀ دائمی‌.
\s5
\v 32 و كاهنی‌ كه‌ مسح‌ شده‌، و تخصیص‌ شده‌ باشد، تا در جای‌ پدر خود كهانت‌ نماید كفاره‌ را بنماید. و رختهای‌ كتان‌ یعنی‌ رختهای‌ مقدس‌ را بپوشد.
\v 33 و برای‌ قدس‌ مقدس‌ كفاره‌ نماید، و برای‌ خیمۀ اجتماع‌ و مذبح‌ كفاره‌ نماید، و برای‌ كهنه‌ و تمامی‌ جماعت‌ قوم‌ كفاره‌ نماید.
\s5
\v 34 و این‌ برای‌ شما فریضۀ دائمی‌ خواهد بود تا برای‌ بنی‌اسرائیل‌ از تمامی‌ گناهان‌ ایشان‌ یك‌ مرتبه‌ هر سال‌ كفاره‌ شود.« پس‌ چنانكه‌ خداوند موسی‌ را امر فرمود، همچنان‌ بعمل‌ آورد.
\s5
\c 17
\p
\v 1 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 2 «هارون‌ و پسرانش‌ و جمیع‌ بنی‌اسرائیل‌ را خطاب‌ كرده‌، به‌ ایشان‌ بگو: این‌ است‌ كاری‌ كه‌ خداوند می‌فرماید و می‌گوید:
\v 3 هر شخصی‌ از خاندان‌ اسرائیل‌ كه‌ گاو یا گوسفند یا بزدر لشكرگاه‌ ذبح‌ نماید، یا آنكه‌ بیرون‌ لشكرگاه‌ ذبح‌ نماید،
\v 4 و آن‌ را به‌ در خیمه‌ اجتماع‌ نیاورد، تا قربانی‌ برای‌ خداوند پیش‌ مسكن‌ خداوند بگذراند، بر آن‌ شخص‌ خون‌ محسوب‌ خواهد شد. او خون‌ ریخته‌ است‌ و آن‌ شخص‌ از قوم‌ خود منقطع‌ خواهد شد.
\s5
\v 5 تا آنكه‌ بنی‌اسرائیل‌ ذبایح‌ خود را كه‌ در صحرا ذبح‌ می‌كنند بیاورند، یعنی‌ برای‌ خداوند به‌ در خیمۀ اجتماع‌ نزد كاهن‌ آنها را بیاورند، و آنها را بجهت‌ ذبایح‌ سلامتی‌ برای‌ خداوند ذبح‌ نمایند.
\v 6 و كاهن‌ خون‌ را بر مذبح‌ خداوند نزد در خیمه‌ اجتماع‌ بپاشد، و پیه‌ را بسوزاند تا عطر خوشبو برای‌ خداوند شود.
\s5
\v 7 و بعد از این‌، ذبایح‌ خود را برای‌ دیوهایی‌ كه‌ در عقب‌ آنها زنا می‌كنند دیگر ذبح‌ ننمایند. این‌ برای‌ ایشان‌ در پشتهای‌ ایشان‌ فریضۀ دائمی‌ خواهد بود.
\s5
\v 8 « و ایشان‌ را بگو: هر كس‌ از خاندان‌ اسرائیل‌ و از غریبانی‌ كه‌ در میان‌ شما مأوا گزینند كه‌ قربانی‌ سوختنی‌ یا ذبیحه‌ بگذراند،
\v 9 و آن‌ را به‌ در خیمه‌ اجتماع‌ نیاورد، تا آن‌ را برای‌ خداوند بگذراند. آن‌ شخص‌ از قوم‌ خود منقطع‌ خواهد شد.
\s5
\v 10 و هر كس‌ از خاندان‌ اسرائیل‌ یا از غریبانی‌ كه‌ در میان‌ شما مأوا گزینند كه‌ هر قسم‌ خون‌ را بخورد، من‌ روی‌ خود را بر آن‌ شخصی‌ كه‌ خون‌ خورده‌ باشد برمی‌گردانم‌، و او را از میان‌ قومش‌ منقطع‌ خواهم‌ ساخت‌.
\v 11 زیرا كه‌ جان‌ جسد در خون‌ است‌، و من‌ آن‌ را بر مذبح‌ به‌ شما داده‌ام‌ تا برای‌ جانهای‌ شما كفاره‌ كند، زیرا خون‌ است‌ كه‌ برای‌ جان‌ كفاره‌ می‌كند.
\s5
\v 12 بنابراین‌ بنی‌اسرائیل‌را گفته‌ام‌: هیچكس‌ از شما خون‌ نخورد و غریبی‌ كه‌ در میان‌ شما مأوا گزیند خون‌ نخورد.
\v 13 و هر شخص‌ از بنی‌اسرائیل‌ یا از غریبانی‌ كه‌ در میان‌ شما مأوا گزینند، كه‌ هر جانور یا مرغی‌ را كه‌ خورده‌ می‌شود صید كند، پس‌ خون‌ آن‌ را بریزد و به‌ خاك‌ بپوشاند.
\s5
\v 14 زیرا جان‌ هر ذی‌جسد خون‌ آن‌ و جان‌ آن‌ یكی‌ است‌، پس‌ بنی‌اسرائیل‌ را گفته‌ام‌ خون‌ هیچ‌ ذی‌ جسد را مخورید، زیرا جان‌ هر ذی‌ جسد خون‌ آن‌ است‌، هر كه‌ آن‌ را بخورد منقطع‌ خواهد شد.
\s5
\v 15 « و هر كسی‌ از متوطنان‌ یا از غریبانی‌ كه‌ میته‌ یا دریده‌ شده‌ای‌ بخورد، رخت‌ خود را بشوید، و به‌ آب‌ غسل‌ كند و تا شام‌ نجس‌ باشد. پس‌ طاهر خواهد شد.
\v 16 و اگر آن‌ را نشوید و بدن‌ خود را غسل‌ ندهد، متحمل‌ گناه‌ خود خواهد بود.«
\s5
\c 18
\p
\v 1 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 2 «بنی‌اسرائیل‌ را خطاب‌ كرده‌، به‌ ایشان‌ بگو: من‌ یهوه‌ خدای‌ شما هستم‌.
\v 3 مثل‌ اعمال‌ زمین‌ مصر كه‌ در آن‌ ساكن‌ می‌بودید عمل‌ منمایید، و مثل‌ اعمال‌ زمین‌ كنعان‌ كه‌ من‌ شما را به‌ آنجا داخل‌ خواهم‌ كرد عمل‌ منمایید، و برحسب‌ فرایض‌ ایشان‌ رفتار مكنید.
\s5
\v 4 احكام‌ مرا بجا آورید و فرایض‌ مرا نگاه‌ دارید تا در آنها رفتار نمایید، من‌ یهوه‌ خدای‌ شما هستم‌.
\v 5 پس‌ فرایض‌ و احكام‌ مرا نگاه‌ دارید، كه‌ هر آدمی‌ كه‌ آنها را بجاآورد در آنها زیست‌ خواهد كرد، من‌ یهوه‌ هستم‌.
\s5
\v 6 « هیچ‌ كس‌ به‌ احدی‌ از اقربای‌ خویش‌ نزدیكی‌ ننماید تا كشف‌ عورت‌ او بكند. من‌ یهوه‌ هستم‌.
\v 7 عورت‌ پدر خود یعنی‌ عورت‌ مادر خود را كشف‌ منما؛ او مادر توست‌. كشف‌ عورت‌ او مكن‌.
\v 8 عورت‌ زن‌ پدر خود را كشف‌ مكن‌. آن‌ عورت‌ پدر تو است‌.
\s5
\v 9 عورت‌ خواهر خود، خواه‌ دختر پدرت‌، خواه‌ دختر مادرت‌ چه‌ مولود در خانه‌، چه‌ مولود بیرون‌، عورت‌ ایشان‌ را كشف‌ منما.
\v 10 عورت‌ دختر پسرت‌ و دختر دخترت‌، عورت‌ ایشان‌ را كشف‌ مكن‌، زیرا كه‌ اینها عورت‌ تو است‌.
\v 11 عورت‌ دختر زن‌ پدرت‌ كه‌ از پدر تو زاییده‌ شده‌ باشد، او خواهر تو است‌ كشف‌ عورت‌ او را مكن‌.
\s5
\v 12 عورت‌ خواهر پدر خود را كشف‌ مكن‌، او از اقربای‌ پدر تو است‌.
\v 13 عورت‌ خواهر مادر خود را كشف‌ مكن‌، او از اقربای‌ مادر تو است‌.
\v 14 عورت‌ برادر پدر خود را كشف‌ مكن‌، و به‌ زن‌ او نزدیكی‌ منما. او (به‌ منزلۀ) عمۀ تو است‌.
\s5
\v 15 عورت‌ عروس‌ خود را كشف‌ مكن‌، او زن‌ پسر تو است‌. عورت‌ او را كشف‌ مكن‌.
\v 16 عورت‌ زن‌ برادر خود را كشف‌ مكن‌. آن‌ عورت‌ برادر تو است‌.
\s5
\v 17 عورت‌ زنی‌ را با دخترش‌ كشف‌ مكن‌. و دختر پسر او یا دختر دختر او را مگیر، تا عورت‌ او را كشف‌ كنی‌. اینان‌ از اقربای‌ او می‌باشند و این‌ فجور است‌.
\v 18 و زنی‌ را با خواهرش‌ مگیر، تا هیوی‌ او بشود، و تا عورت‌ او را با وی‌ مادامی‌ كه‌ او زنده‌ است‌، كشف‌ نمایی‌.
\s5
\v 19 و به‌ زنی‌ در نجاست‌ حیضش‌ نزدیكی‌ منما، تاعورت‌ او را كشف‌ كنی‌.
\v 20 و با زن‌ همسایۀ خود همبستر مشو، تا خود را با وی‌ نجس‌ سازی‌.
\s5
\v 21 « و كسی‌ از ذریت‌ خود را برای‌ مولك‌ از آتش‌ مگذران‌ و نام‌ خدای‌ خود را بی‌حرمت‌ مساز. من‌ یهوه‌ هستم‌.
\s5
\v 22 « و با ذكور مثل‌ زن‌ جماع‌ مكن‌، زیرا كه‌ این‌ فجور است‌.
\v 23 و با هیچ‌ بهیمه‌ای‌ جماع‌ مكن‌، تا خود را به‌ آن‌ نجس‌ سازی‌، و زنی‌ پیش‌ بهیمه‌ای‌ نایستد تا با آن‌ جماع‌ كند، زیرا كه‌ این‌ فجور است‌.
\s5
\v 24 « به‌ هیچ‌ كدام‌ از اینها خویشتن‌ را نجس‌ مسازید، زیرا به‌ همۀ اینها امتهایی‌ كه‌ من‌ پیش‌ روی‌ شما بیرون‌ می‌كنم‌، نجس‌ شده‌اند.
\v 25 و زمین‌ نجس‌ شده‌ است‌، و انتقام‌ گناهش‌ را از آن‌ خواهم‌ كشید، و زمین‌ ساكنان‌ خود را قی‌ خواهد نمود.
\s5
\v 26 پس‌ شما فرایض‌ و احكام‌ مرا نگاه‌ دارید، و هیچ‌ كدام‌ از این‌ فجور را به‌ عمل‌ نیاورید، نه‌ متوطن‌ و نه‌ غریبی‌ كه‌ در میان‌ شما مأوا گزیند.
\v 27 زیرا مردمان‌ آن‌ زمین‌ كه‌ قبل‌ از شما بودند، جمیع‌ این‌ فجور را كردند، و زمین‌ نجس‌ شده‌ است‌.
\v 28 مبادا زمین‌ شما را نیز قی‌ كند، اگر آن‌ را نجس‌ سازید، چنانكه‌ امتهایی‌ را كه‌ قبل‌ از شما بودند، قی‌ كرده‌ است‌.
\s5
\v 29 زیرا هر كسی‌ كه‌ یكی‌ از این‌ فجور را بكند، همۀ كسانی‌ كه‌ كرده‌ باشند، از میان‌ قوم‌ خود منقطع‌ خواهند شد.
\v 30 پس‌ وصیت‌ مرا نگاه‌ دارید، و از این‌ رسوم‌ زشت‌ كه‌ قبل‌ از شما به‌ عمل‌ آورده‌ شده‌ است‌ عمل‌ منمایید، و خود را به‌ آنها نجس‌ مسازید. من‌ یهوه‌ خدای‌ شما هستم‌.«
\s5
\c 19
\p
\v 1 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 2 «تمامی‌ جماعت‌ بنی‌اسرائیل‌ را خطاب‌ كرده‌، به‌ ایشان‌ بگو: مقدس‌ باشید، زیرا كه‌ من‌ یهوه‌ خدای‌ شما قدوس‌ هستم‌.
\v 3 هر یكی‌ از شما مادر و پدر خود را احترام‌ نماید و سَبَّت‌های‌ مرا نگاه‌ دارید، من‌ یهوه‌ خدای‌ شما هستم‌.
\v 4 به‌ سوی‌ بتها میل‌ مكنید، و خدایان‌ ریخته‌ شده‌ برای‌ خود مسازید. من‌ یهوه‌ خدای‌ شما هستم‌.
\s5
\v 5 و چون‌ ذبیحه‌ سلامتی‌ نزد خداوند بگذرانید، آن‌ را بگذرانید تا مقبول‌ شوید،
\v 6 در روزی‌ كه‌ آن‌ را ذبح‌ نمایید. و در فردای‌ آن‌ روز خورده‌ شود، و اگر چیزی‌ از آن‌ تا روز سوم‌ بماند به‌ آتش‌ سوخته‌ شود.
\v 7 و اگر در روز سوم‌ خورده‌ شود، مكروه‌ می‌باشد، مقبول‌ نخواهد شد.
\v 8 و هر كه‌ آن‌ را بخورد، متحمل‌ گناه‌ خود خواهد بود، زیرا چیز مقدس‌ خداوند را بی‌حرمت‌ كرده‌ است‌، آن‌ كس‌ از قوم‌ خود منقطع‌ خواهد شد.
\s5
\v 9 « و چون‌ حاصل‌ زمین‌ خود را درو كنید، گوشه‌های‌ مزرعه‌ خود را تمام‌ نكنید، و محصول‌ خود را خوشه‌چینی‌ مكنید.
\v 10 و تاكستان‌ خود را دانه‌چینی‌ منما، و خوشه‌های‌ ریخته‌ شدۀ تاكستان‌ خود را بر مچین‌، آنها را برای‌ فقیر و غریب‌ بگذار، من‌ یهوه‌ خدای‌ شما هستم‌.
\s5
\v 11 دزدی‌ مكنید، و مكر منمایید، و با یكدیگر دروغ‌ مگویید.
\v 12 و به‌ نام‌ من‌ قسم‌ دروغ‌ مخورید، كه‌ نام‌ خدای‌ خود را بی‌حرمت‌ نموده‌ باشی‌، من‌ یهوه‌ هستم‌.
\s5
\v 13 مال‌ همسایه‌ خود را غصب‌ منما، و ستم‌ مكن‌، و مزد مزدور نزد تو تا صبح‌ نماند.
\v 14 كر را لعنت‌ مكن‌، و پیش‌ روی‌ كور سنگ‌ لغزش‌ مگذار، و از خدای‌ خود بترس‌، من‌ یهوه‌ هستم‌.
\s5
\v 15 در داوری‌ بی‌انصافی‌ مكن‌، و فقیر را طرفداری‌ منما و بزرگ‌ را محترم‌ مدار، و دربارۀ همسایۀ خود به‌ انصاف‌ داوری‌ بكن‌؛
\v 16 « در میان‌ قوم‌ خود برای‌ سخن‌چینی‌ گردش‌ مكن‌، و بر خون‌ همسایه‌ خود مایست‌. من‌ یهوه‌ هستم‌.
\s5
\v 17 « برادر خود را در دل‌ خود بغض‌ منما، البته‌ همسایۀ خود را تنبیه‌ كن‌، و به‌ سبب‌ او متحمل‌ گناه‌ مباش‌.
\v 18 از ابنای‌ قوم‌ خود انتقام‌ مگیر، و كینه‌ مورز، و همسایۀ خود را مثل‌ خویشتن‌ محبت‌ نما. من‌ یهوه‌ هستم‌.
\s5
\v 19 « فرایض‌ مرا نگاه‌ دارید. بهیمۀ خود را با غیر جنس‌ آن‌ به‌ جماع‌ وامدار؛ و مزرعه‌ خود را به‌ دو قسم‌ تخم‌ مكار؛ و رخت‌ از دوقسم‌ بافته‌ شده‌ در بر خود مكن‌.
\s5
\v 20 « و مردی‌ كه‌ با زنی‌ همبستر شود و آن‌ زن‌ كنیز و نامزد كسی‌ باشد، اما فدیه‌ نداده‌ شده‌، و نه‌ آزادی‌ به‌ او بخشیده‌، ایشان‌ را سیاست‌ باید كرد، لیكن‌ كشته‌ نشوند زیرا كه‌ او آزاد نبود.
\v 21 و مرد برای‌ قربانی‌ جرم‌ خود قوچ‌ قربانی‌ جرم‌ را نزد خداوند به‌ در خیمه‌ اجتماع‌ بیاورد.
\v 22 و كاهن‌ برای‌ وی‌ به‌ قوچ‌ قربانی‌ جرم‌ نزد خداوند گناهش‌ را كه‌ كرده‌ است‌ كفاره‌ خواهد كرد، و او از گناهی كه‌ كرده‌ است‌ آمرزیده‌ خواهد شد.
\s5
\v 23 « و چون‌ به‌ آن‌ زمین‌ داخل‌ شدید و هر قسم‌ درخت‌ را برای‌ خوراك‌ نشاندید، پس‌ میوۀ آن‌ را مثل‌ نامختونی‌ آن‌ بشمارید، سه‌ سال‌ برای‌ شما نامختون‌ باشد؛ خورده‌ نشود.
\v 24 و در سال‌ چهارم‌ همۀ میوۀ آن‌ برای‌ تمجید خداوند مقدس‌ خواهد بود.
\v 25 و در سال‌ پنجم‌ میوۀ آن‌ را بخورید تا محصول‌ خود را برای‌ شما زیاده‌ كند. من‌ یهوه‌ خدای‌ شما هستم‌.
\s5
\v 26 هیچ‌ چیز را با خون‌ مخورید و تفأل‌ مزنید و شگون‌ مكنید.
\v 27 گوشه‌های‌ سر خود را متراشید، و گوشه‌های‌ ریش‌ خود را مچینید.
\v 28 بدن‌ خود را بجهت‌ مرده‌ مجروح‌ مسازید، و هیچ‌ نشان‌ بر خود داغ‌ مكنید. من‌ یهوه‌ هستم‌.
\s5
\v 29 « دختر خود را بی‌عصمت‌ مساز، و او را به‌ فاحشگی‌ وامدار، مبادا زمین‌ مرتكب‌ زنا شود و زمین‌ پر از فجور گردد.
\v 30 « سَبَّت‌های‌ مرا نگاه‌ دارید، و مكان‌ مقدس‌ مرا محترم‌ دارید. من‌ یهوه‌ هستم‌.
\s5
\v 31 « به‌ اصحاب‌ اجنه‌ توجه‌ مكنید، و از جادوگران‌ پرسش‌ منمایید، تا خود را به‌ ایشان‌ نجس‌ سازید. من‌ یهوه‌ خدای‌ شما هستم‌.
\s5
\v 32 « در پیش‌ ریش‌ سفید برخیز، و روی‌ مرد پیر را محترم‌ دار، و از خدای‌ خود بترس‌. من‌ یهوه‌ هستم‌.
\s5
\v 33 « و چون‌ غریبی‌ با تو در زمین‌ شما مأوا گزیند، او را میازارید.
\v 34 غریبی‌ كه‌ در میان‌ شما مأوا گزیند، مثل‌ متوطن‌ از شما باشد. و او را مثل‌خود محبت‌ نما، زیرا كه‌ شما در زمین‌ مصر غریب‌ بودید. من‌ یهوه‌ خدای‌ شما هستم‌.
\s5
\v 35 « در عدل‌ هیچ‌ بی‌انصافی‌ مكنید، یعنی‌ در پیمایش‌ یا در وزن‌ یا در پیمانه‌.
\v 36 ترازوهای‌ راست‌ و سنگهای‌ راست‌ و ایفۀ راست‌ و هین‌ راست‌ بدارید. من‌ یهوه‌ خدای‌ شما هستم‌ كه‌ شما را از زمین‌ مصر بیرون‌ آوردم‌.
\v 37 پس‌ جمیع‌ فرایض‌ مرا و احكام‌ مرا نگاه‌ دارید و آنها را بجا آورید. من‌ یهوه‌ هستم‌.«
\s5
\c 20
\p
\v 1 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 2 «بنی‌اسرائیل‌ را بگو: هر كسی‌ از بنی‌اسرائیل‌ یا از غریبانی‌ كه‌ در اسرائیل‌ مأوا گزینند، كه‌ از ذریت‌ خود به‌ مولَك‌ بدهد، البته‌ كشته‌ شود؛ قوم‌ زمین‌ او را با سنگ‌ سنگسار كنند.
\s5
\v 3 و من‌ روی‌ خود را به‌ ضد آن‌ شخص‌ خواهم‌ گردانید، و او را از میان‌ قومش‌ منقطع‌ خواهم‌ ساخت‌، زیرا كه‌ از ذریت‌ خود به‌ مولك‌ داده‌ است‌، تا مكان‌ مقدس‌ مرا نجس‌ سازد، و نام‌ قدوس‌ مرا بی‌حرمت‌ كند.
\v 4 و اگر قوم‌ زمین‌ چشمان‌ خود را از آن‌ شخص‌ بپوشانند، وقتی‌ كه‌ از ذریت‌ خود به‌ مولك‌ داده‌ باشد، و او را نكشند،
\v 5 آنگاه‌ من‌ روی‌ خود را به‌ ضد آن‌ شخص‌ و خاندانش‌ خواهم‌ گردانید، و او را و همۀ كسانی‌ را كه‌ در عقب‌ او زناكار شده‌، در پیروی‌ مولك‌ زنا كرده‌اند، از میان‌ قوم‌ ایشان‌ منقطع‌ خواهم‌ ساخت‌.
\s5
\v 6 « و كسی‌ كه‌ به‌ سوی‌ صاحبان‌ اجنه‌ و جادوگران‌ توجه‌ نماید، تا در عقب‌ ایشان‌ زنا كند، من‌ روی‌ خود را به‌ ضد آن‌ شخص‌ خواهم‌ گردانید، و او را از میان‌ قومش‌ منقطع‌ خواهم‌ ساخت‌.
\v 7 پس‌ خود را تقدیس‌ نمایید و مقدس‌ باشید، زیرا من‌ یهوه‌ خدای‌ شما هستم‌.
\s5
\v 8 و فرایض‌ مرا نگاه‌ داشته‌، آنها را بجا آورید. من‌ یهوه‌ هستم‌ كه‌ شما را تقدیس‌ می‌نمایم‌.
\v 9 « و هر كسی‌ كه‌ پدر یا مادر خود را لعنت‌ كند، البته‌ كشته‌ شود، چونكه‌ پدر و مادر خود را لعنت‌ كرده‌ است‌، خونش‌ بر خود او خواهد بود.
\s5
\v 10 « و كسی‌ كه‌ با زن‌ دیگری‌ زنا كند یعنی‌ هر كه‌ با زن‌ همسایه‌ خود زنا نماید، زانی‌ و زانیه‌ البته‌ كشته‌ شوند.
\v 11 و كسی‌ كه‌ با زن‌ پدر خود بخوابد، و عورت‌ پدر خود را كشف‌ نماید، هر دو البته‌ كشته‌ شوند. خون‌ ایشان‌ بر خود ایشان‌ است‌.
\v 12 و اگر كسی‌ با عروس‌ خود بخوابد، هر دو ایشان‌ البته‌ كشته‌ شوند. فاحشگی‌ كرده‌اند. خون‌ ایشان‌ بر خود ایشان‌ است‌.
\s5
\v 13 و اگر مردی‌ با مردی‌ مثل‌ با زن‌ بخوابد هر دو فجور كرده‌اند. هر دو ایشان‌ البته‌ كشته‌ شوند. خون‌ ایشان‌ بر خود ایشان‌ است‌.
\v 14 و اگر كسی‌ زنی‌ و مادرش‌ را بگیرد، این‌ قباحت‌ است‌. او و ایشان‌ به‌ آتش‌ سوخته‌ شوند، تا در میان‌ شما قباحتی‌ نباشد.
\s5
\v 15 و مردی‌ كه‌ با بهیمه‌ای‌ جماع‌ كند، البته‌ كشته‌ شود و آن‌ بهیمه‌ را نیز بكشید.
\v 16 و زنی‌ كه‌ به‌ بهیمه‌ای‌ نزدیك‌ شود تا با آن‌ جماع‌ كند، آن‌ زن‌ و بهیمه‌ را بكش‌. البته‌ كشته‌ شوند خون‌ آنها بر خود آنهاست‌.
\s5
\v 17 و كسی‌ كه‌خواهر خود را خواه‌ دختر پدرش‌ خواه‌ دختر مادرش‌ باشد بگیرد، و عورت‌ او را ببیند و او عورت‌ وی‌ را ببیند، این‌ رسوایی‌ است‌. در پیش‌ چشمان‌ پسران‌ قوم‌ خود منقطع‌ شوند، چون‌ كه‌ عورت‌ خواهر خود را كشف‌ كرده‌ است‌. متحمل‌ گناه‌ خود خواهد بود.
\v 18 و كسی‌ كه‌ با زن‌ حایض‌ بخوابد و عورت‌ او را كشف‌ نماید، او چشمۀ او را كشف‌ كرده‌ است‌ و او چشمۀ خون‌ خود را كشف‌ نموده‌ است‌، هر دوی‌ ایشان‌ از میان‌ قوم‌ خود منقطع‌ خواهند شد.
\s5
\v 19 و عورت‌ خواهر مادرت‌ یا خواهر پدرت‌ را كشف‌ مكن‌؛ آن‌ كس‌ خویش‌ خود را عریان‌ ساخته‌ است‌. ایشان‌ متحمل‌ گناه‌ خود خواهند بود.
\v 20 و كسی‌ كه‌ با زن‌ عموی‌ خود بخوابد، عورت‌ عموی‌ خود را كشف‌ كرده‌ است‌. متحمل‌ گناه‌ خود خواهند بود. بی‌كس‌ خواهند بود.
\v 21 و كسی‌ كه‌ زن‌ برادر خود را بگیرد، این‌ نجاست‌ است‌. عورت‌ برادر خود را كشف‌ كرده‌ است‌. بی‌كس‌ خواهند بود.
\s5
\v 22 « پس‌ جمیع‌ فرایض‌ مرا و جمیع‌ احكام‌ مرا نگاه‌ داشته‌، آنها را بجا آورید، تا زمینی‌ كه‌ من‌ شما را به‌ آنجا می‌آورم‌ تا در آن‌ ساكن‌ شوید، شما را قی‌ نكند.
\v 23 و به‌ رسوم‌ قومهایی‌ كه‌ من‌ آنها را از پیش‌ شما بیرون‌ می‌كنم‌ رفتار ننمایید، زیرا كه‌ جمیع‌ این‌ كارها را كردند پس‌ ایشان‌ را مكروه‌ داشتم‌.
\s5
\v 24 و به‌ شما گفتم‌ شما وارث‌ این‌ زمین‌ خواهید بود ومن‌ آن‌ را به‌ شما خواهم‌ داد و وارث‌ آن‌ بشوید، زمینی‌ كه‌ به‌ شیر و شهد جاری‌ است‌. من‌ یهوه‌ خدای‌ شما هستم‌ كه‌ شما را از امتها امتیاز كرده‌ام‌.
\v 25 پس‌ در میان‌ بهایم‌ طاهر و نجس‌، و در میان‌ مرغان‌ نجس‌ و طاهر امتیاز كنید، وجانهای‌ خود را به‌ بهیمه‌ یا مرغ‌ یا به‌ هیچ‌ چیزی‌ كه‌ بر زمین‌ می‌خزد مكروه‌ مسازید، كه‌ آنها را برای‌ شما جدا كرده‌ام‌ تا نجس‌ باشند.
\s5
\v 26 و برای‌ من‌ مقدس‌ باشید زیرا كه‌ من‌ یهوه‌ قدوس‌ هستم‌، و شما را از امتها امتیاز كرده‌ام‌ تا از آن‌ من‌ باشید.
\s5
\v 27 مرد و زنی‌ كه‌ صاحب‌ اجنه‌ یا جادوگر باشد، البته‌ كشته‌ شوند؛ ایشان‌ را به‌ سنگ‌ سنگسار كنید. خون‌ ایشان‌ بر خود ایشان‌ است‌.«
\s5
\c 21
\p
\v 1 و خداوند به‌ موسی‌ گفت‌: «به‌ كاهنان‌یعنی‌ پسران‌ هارون‌ خطاب‌ كرده‌، به‌ ایشان‌ بگو: كسی‌ از شما برای‌ مردگان‌، خود را نجس‌ نسازد،
\v 2 جز برای‌ خویشان‌ نزدیك‌ خود، یعنی‌ برای‌ مادرش‌ و پدرش‌ و پسرش‌ و دخترش‌ و برادرش‌.
\v 3 و برای‌ خواهر باكرۀ خود كه‌ قریب‌ او باشد و شوهر ندارد؛ برای‌ او خود را نجس‌ تواند كرد.
\s5
\v 4 چونكه‌ در قوم‌ خود رئیس‌ است‌، خود را نجس‌ نسازد، تا خویشتن‌ را بی‌عصمت‌ نماید.
\v 5 سر خود را بی‌مو نسازند، و گوشه‌های‌ ریش‌ خود را نتراشند، و بدن‌ خود را مجروح‌ ننمایند.
\v 6 برای‌ خدای‌ خود مقدس‌ باشند، و نام‌ خدای‌ خود را بی‌حرمت‌ ننمایند. زیرا كه‌ هدایای‌ آتشین‌ خداوند و طعام‌ خدای‌ خود را ایشان‌ می‌گذرانند. پس‌ مقدس‌ باشند.
\s5
\v 7 زن‌ زانیه‌ یا بی‌عصمت‌ را نكاح‌ ننمایند، و زن‌ مطلقّه‌ از شوهرش‌ را نگیرند، زیرا او برای‌ خدای‌ خود مقدس‌ است‌.
\v 8 پس‌ او را تقدیس‌ نما، زیرا كه‌ او طعام‌ خدای‌ خود را می‌گذراند. پس‌ برای‌ تو مقدس‌ باشد، زیرا من‌ یهوه‌ كه‌ شما را تقدیس‌می‌كنم‌، قدوس‌ هستم‌.
\v 9 و دختر هر كاهنی‌ كه‌ خود را به‌ فاحشگی‌ بی‌عصمت‌ ساخته‌ باشد، پدر خود را بی‌عصمت‌ كرده‌ است‌. به‌ آتش‌ سوخته‌ شود.
\s5
\v 10 « و آن‌ كه‌ از میان‌ برادرانش‌ رئیس‌ كهنه‌ باشد، كه‌ بر سر او روغن‌ مسح‌ ریخته‌ شده‌، و تخصیص‌ گردیده‌ باشد تا لباس‌ را بپوشد، موی‌ سر خود را نگشاید و گریبان‌ خود را چاك‌ نكند،
\v 11 و نزد هیچ‌ شخص‌ مرده‌ نرود، و برای‌ پدر خود و مادر خود خویشتن‌ را نجس‌ نسازد.
\v 12 و از مكان‌ مقدس‌ بیرون‌ نرود، و مكان‌ مقدس‌ خدای‌ خود را بی‌عصمت‌ نسازد، زیرا كه‌ تاج‌ روغن‌ مسح‌ خدای‌ او بر وی‌ می‌باشد. من‌ یهوه‌ هستم‌.
\s5
\v 13 و او زن‌ باكره‌ای‌ نكاح‌ كند.
\v 14 و بیوه‌ و مطلقه‌ و بی‌عصمت‌ و زانیه‌، اینها را نگیرد. فقط‌ باكره‌ای‌ از قوم‌ خود را به‌ زنی‌ بگیرد.
\v 15 و ذریت‌ خود را در میان‌ قوم‌ خود بی‌عصمت‌ نسازد. من‌ یهوه‌ هستم‌ كه‌ او را مقدس‌ می‌سازم‌.«
\s5
\v 16 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 17 «هارون‌ را خطاب‌ كرده‌، بگو: هر كس‌ از اولاد تو در طبقات‌ ایشان‌ كه‌ عیب‌ داشته‌ باشد نزدیك‌ نیاید، تا طعام‌ خدای‌ خود را بگذراند.
\s5
\v 18 پس‌ هر كس‌ كه‌ عیب‌ دارد نزدیك‌ نیاید، نه‌ مرد كور و نه‌ لنگ‌ و نه‌ پهن‌ بینی‌ و نه‌ زایدالاعضا،
\v 19 و نه‌ كسی‌ كه‌ شكسته‌ پا یا شكسته‌ دست‌ باشد،
\v 20 و نه‌ گوژپشت‌ و نه‌ كوتاه‌ قد و نه‌ كسی‌ كه‌ در چشم‌ خود لكه‌ دارد، و نه‌ صاحب‌ جَرَب‌ و نه‌ كسی‌ كه‌ گری‌ دارد و نه‌ شكسته‌ بیضه‌.
\v 21 هر كس‌ از اولاد هارون‌ كاهن‌ كه‌ عیب‌ داشته‌ باشد نزدیك‌ نیاید، تا هدایای‌ آتشین‌ خداوند را بگذراند، چونكه‌ معیوب‌ است‌، برای‌ گذرانیدن‌ طعام‌ خدای‌ خود نزدیك‌ نیاید.
\s5
\v 22 طعام‌ خدای‌ خود را خواه‌ از آنچه‌قدس‌اقداس‌ است‌ و خواه‌ از آنچه‌ مقدس‌ است‌، بخورد.
\v 23 لیكن‌ به‌ حجاب‌ داخل‌ نشود و به‌ مذبح‌ نزدیك‌ نیاید، چونكه‌ معیوب‌ است‌، تا مكان‌ مقدس‌ مرا بی‌حرمت‌ نسازد. من‌ یهوه‌ هستم‌ كه‌ ایشان‌ را تقدیس‌ می‌كنم‌. «
\v 24 پس‌ موسی‌ هارون‌ و پسرانش‌ و تمامی‌ بنی‌اسرائیل‌ را چنین‌ گفت‌.
\s5
\c 22
\p
\v 1 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 2 «هارون‌ و پسرانش‌ را بگو كه‌ از موقوفات‌ بنی‌اسرائیل‌ كه‌ برای‌ من‌ وقف‌ می‌كنند احتراز نمایند، و نام‌ قدوس‌ مرا بی‌حرمت‌ نسازند. من‌ یهوه‌ هستم‌.
\v 3 به‌ ایشان‌ بگو: هر كس‌ از همۀ ذریت‌ شما در نسلهای‌ شما كه‌ به‌ موقوفاتی‌ كه‌ بنی‌اسرائیل‌ برای‌ خداوند وقف‌ نمایند نزدیك‌ بیاید، و نجاست‌ او بر وی‌ باشد، آن‌ كس‌ از حضور من‌ منقطع‌ خواهد شد. من‌ یهوه‌ هستم‌.
\s5
\v 4 هر كس‌ از ذریت‌ هارون‌ كه‌ مبروص‌ یا صاحب‌ جریان‌ باشد تا طاهر نشود، از چیزهای‌ مقدس‌ نخورد، و كسی‌ كه‌ هر چیزی‌ را كه‌ از میت‌ نجس‌ شود لمس‌ نماید، و كسی‌ كه‌ منی‌ از وی‌ درآید،
\v 5 و كسی‌ كه‌ هر حشرات‌ را كه‌ از آن‌ نجس‌ می‌شوند لمس‌ نماید، یا آدمی‌ را كه‌ از او نجس‌ می‌شوند از هر نجاستی‌ كه‌ دارد.
\v 6 پس‌ كسی‌ كه‌ یكی‌ از اینها را لمس‌ نماید تا شام‌ نجس‌ باشد، و تا بدن‌ خود را به‌ آب‌ غسل‌ ندهد از چیزهای‌ مقدس‌ نخورد.
\s5
\v 7 و چون‌ آفتاب‌ غروب‌ كند، آنگاه‌ طاهر خواهد بود، و بعد از آن‌ از چیزهای‌ مقدس‌ بخورد چونكه‌ خوراك‌ وی‌ است‌.
\v 8 مِیته‌ یا دریده‌ شده‌ را نخورد تا از آن‌ نجس‌ شود. من‌ یهوه‌ هستم‌.
\v 9 پس‌ وصیت‌ مرا نگاه‌ دارند مبادا به‌ سبب‌ آن‌ متحمل‌ گناه‌ شوند. و اگر آن‌ را بی‌حرمت‌ نمایند بمیرند. من‌ یهوه‌ هستم‌ كه‌ ایشان‌ را تقدیس‌ می‌نمایم‌.
\s5
\v 10 هیچ‌ غریبی‌ چیز مقدس‌ نخورد، و مهمان‌ كاهن‌ ومزدور او چیز مقدس‌ نخورد.
\v 11 اما اگر كاهن‌ كسی‌ را بخرد، زرخرید او می‌باشد. او آن‌ را بخورد و خانه‌زاد او نیز. هر دو خوراك‌ او را بخورند.
\s5
\v 12 و دختر كاهن‌ اگر منكوحۀ مرد غریب‌ باشد، از هدایای‌ مقدس‌ نخورد.
\v 13 و دختر كاهن‌ كه‌ بیوه‌ یا مطلقه‌ بشود و اولاد نداشته‌، به‌ خانه‌ پدر خود مثل‌ طفولیتش‌ برگردد، خوراك‌ پدر خود را بخورد، لیكن‌ هیچ‌ غریب‌ از آن‌ نخورد.
\s5
\v 14 و اگر كسی‌ سهواً چیز مقدس‌ را بخورد، پنج‌ یك‌ بر آن‌ اضافه‌ كرده‌، آن‌ چیز مقدس‌ را به‌ كاهن‌ بدهد.
\v 15 و چیزهای‌ مقدس‌ بنی‌اسرائیل‌ را كه‌ برای‌ خداوند می‌گذرانند، بی‌حرمت‌ نسازند.
\v 16 و به‌ خوردن‌ چیزهای‌ مقدس‌ ایشان‌، ایشان‌ را متحمل‌ جرم‌ گناه‌ نسازند، زیرا من‌ یهوه‌ هستم‌ كه‌ ایشان‌ را تقدیس‌ می‌نمایم‌.«
\s5
\v 17 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 18 «هارون‌ و پسرانش‌ و جمیع‌ بنی‌اسرائیل‌ را خطاب‌ كرده‌، به‌ ایشان‌ بگو: هر كس‌ از خاندان‌ اسرائیل‌ و از غریبانی‌ كه‌ در اسرائیل‌ باشند كه‌ قربانی‌ خود را بگذراند، خواه‌ یكی‌ از نذرهای‌ ایشان‌، خواه‌ یكی‌ از نوافل‌ ایشان‌، كه‌ آن‌ را برای‌ قربانی‌ سوختنی‌ نزد خداوند می‌گذرانند،
\v 19 تا شما مقبول‌ شوید. آن‌ را نر بی‌عیب‌ از گاو یا از گوسفند یا از بز بگذرانید.
\s5
\v 20 هر چه‌ را كه‌ عیب‌ دارد مگذرانید، برای‌ شما مقبول‌ نخواهد شد.
\v 21 و اگر كسی‌ ذبیحه‌ سلامتی‌ برای‌ خداوند بگذراند، خواه‌ برای‌ وفای‌ نذر، خواه‌ برای‌ نافله‌، چه‌ از رمه‌ چه‌ از گله‌، آن‌ بی‌عیب‌ باشد تا مقبول‌بشود، البته‌ هیچ‌ عیب‌ در آن‌ نباشد.
\s5
\v 22 كور یا شكسته‌ یا مجروح‌ یا آبله‌دار یا صاحب‌ جَرَب‌ یا گری‌، اینها را برای‌ خداوند مگذرانید، و از اینها هدیۀ آتشین‌ برای‌ خداوند بر مذبح‌ مگذارید.
\v 23 اما گاو و گوسفند كه‌ زاید یا ناقص‌ اعضا باشد، آن‌ را برای‌ نوافل‌ بگذران‌، لیكن‌ برای‌ نذر قبول‌ نخواهد شد.
\s5
\v 24 و آنچه‌ را كه‌ بیضۀ آن‌ كوفته‌ یا فشرده‌ یا شكسته‌ یا بریده‌ باشد، برای‌ خداوند نزدیك‌ میاورید، و در زمین‌ خود قربانی‌ مگذرانید.
\v 25 و از دست‌ غریب‌ نیز طعام‌ خدای‌ خود را از هیچ‌ یك‌ از اینها مگذرانید، زیرا فساد آنها در آنهاست‌ چونكه‌ عیب‌ دارند، برای‌ شما مقبول‌ نخواهند شد.«
\s5
\v 26 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 27 «چون‌ گاو یا گوسفند یا بز زاییده‌ شود، هفت‌ روز نزد مادر خود بماند و در روز هشتم‌ و بعد برای‌ قربانی‌ هدیۀ آتشین‌ نزد خداوند مقبول‌ خواهد شد.
\s5
\v 28 اما گاو یا گوسفند آن‌ را با بچه‌اش‌ در یك‌ روز ذبح‌ منمایید.
\v 29 و چون‌ ذبیحه‌ تشكر برای‌ خداوند ذبح‌ نمایید، آن‌ را ذبح‌ كنید تا مقبول‌ شوید.
\v 30 در همان‌ روز خورده‌ شود و چیزی‌ از آن‌ را تا صبح‌ نگاه‌ ندارید. من‌ یهوه‌ هستم‌.
\s5
\v 31 پس‌ اوامر مرا نگاه‌ داشته‌، آنها را بجا آورید. من‌ یهوه‌ هستم‌.
\v 32 و نام قدوس‌ مرا بی‌حرمت‌ مسازید و در میان‌ بنی‌اسرائیل‌ تقدیس‌ خواهم‌ شد. من‌ یهوه‌ هستم‌ كه‌ شما را تقدیس‌ می‌نمایم‌.
\v 33 و شما را از زمین‌ مصر بیرون‌ آوردم‌ تا خدای‌ شما باشم‌. من‌ یهوه‌ هستم‌.«
\s5
\c 23
\p
\v 1 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 2 «بنی‌اسرائیل‌ را خطاب‌ كرده‌، به‌ ایشان‌ بگو: موسمهای‌ خداوند كه‌ آنها را محفلهای‌ مقدس‌ خواهید خواند، اینها موسمهای‌ من‌ می‌باشند.
\s5
\v 3 « شش‌ روز كار كرده‌ شود و در روز هفتم‌ سَبَّت‌ آرامی‌ و محفل‌ مقدس‌ باشد. هیچ‌ كار مكنید. آن‌ در همۀ مسكنهای‌ شما سَبَّت‌ برای‌ خداوند است‌.
\s5
\v 4 « اینها موسمهای‌ خداوند و محفلهای‌ مقدس‌ می‌باشد، كه‌ آنها را در وقتهای‌ آنها اعلان‌ باید كرد.
\v 5 در ماه‌ اول‌، در روز چهاردهم‌ ماه‌ بین‌العصرین‌، فصح‌ خداوند است‌.
\v 6 و در روز پانزدهم‌ این‌ ماه‌ عید فطیر برای‌ خداوند است‌، هفت‌ روز فطیر بخورید.
\s5
\v 7 در روز اول‌ محفل‌ مقدس‌ برای‌ شما باشد، هیچ‌ كار از شغل‌ مكنید.
\v 8 هفت‌ روز هدیۀ آتشین‌ برای‌ خداوند بگذرانید، و در روز هفتم‌، محفل‌ مقدس‌ باشد؛ هیچ‌ كار از شغل‌ مكنید.«
\s5
\v 9 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 10 «بنی‌اسرائیل‌ را خطاب‌ كرده‌، به‌ ایشان‌ بگو: چون‌ به‌ زمینی‌ كه‌ من‌ به‌ شما می‌دهم‌ داخل‌ شوید، و محصول‌ آن‌ را درو كنید، آنگاه‌ بافۀ نوبر خود رانزد كاهن‌ بیاورید.
\v 11 و بافه‌ را به‌ حضور خداوند بجنباند تا شما مقبول‌ شوید، در فردای‌ بعد از سَبَّت‌ كاهن‌ آن‌ را بجنباند.
\s5
\v 12 و در روزی‌ كه‌ شما بافه‌ را می‌جنبانید، برۀ یك‌ سالۀ بی‌عیب‌ برای‌ قربانی‌ سوختنی‌ به‌ حضور خداوند بگذرانید.
\v 13 و هدیۀ آردی‌ آن‌ دو عشر آرد نرم‌ سرشته‌ شده‌ به‌ روغن‌ خواهد بود، تا هدیۀ آتشین‌ و عطر خوشبو برای‌ خداوند باشد، و هدیۀ ریختنی‌ آن‌ چهار یك‌ هین‌ شراب‌ خواهد بود.
\v 14 و نان‌ و خوشه‌های‌ برشته‌ شده‌ و خوشه‌های‌ تازه‌ مخورید، تا همان‌ روزی‌ كه‌ قربانی‌ خدای‌ خود را بگذرانید. این‌ برای‌ پشتهای‌ شما در همۀ مسكنهای‌ شما فریضه‌ای‌ ابدی‌ خواهد بود.
\s5
\v 15 و از فردای‌ آن‌ سَبَّت‌، از روزی‌ كه‌ بافۀ جنبانیدنی‌ را آورده‌ باشید، برای‌ خود بشمارید تا هفت‌ هفته‌ تمام‌ بشود.
\v 16 تا فردای‌ بعد از سَبَّت‌ هفتم‌، پنجاه‌ روز بشمارید، و هدیۀ آردی‌ تازه‌ برای‌ خداوند بگذرانید.
\s5
\v 17 از مسكنهای‌ خود دو نان‌ جنبانیدنی‌ از دو عشر بیاورید از آرد نرم‌ باشد، و با خمیر مایه‌ پخته‌ شود تا نوبر برای‌ خداوند باشد.
\v 18 و همراه‌ نان‌، هفت‌ برۀ یك‌ سالۀ بی‌عیب‌ و یك‌ گوساله‌ و دو قوچ‌، و آنها با هدیۀ آردی‌ و هدیۀ ریختنی‌ آنها قربانی‌ سوختنی‌ برای‌ خداوند خواهدبود، و هدیۀ آتشین‌ و عطر خوشبو برای‌ خداوند .
\s5
\v 19 و یك‌ بز نر برای‌ قربانی‌ گناه‌، و دو برۀ نر یك‌ ساله‌ برای‌ ذبیحۀ سلامتی‌ بگذرانید.
\v 20 و كاهن‌ آنها را با نان‌ نوبر بجهت‌ هدیۀ جنبانیدنی‌ به‌ حضور خداوند با آن‌ دو بره‌ بجنباند، تا برای‌ خداوند بجهت‌ كاهن‌ مقدس‌ باشد.
\v 21 و در همان‌ روز منادی‌ كنید كه‌ برای‌ شما محفل‌ مقدس‌ باشد؛ و هیچ‌ كار از شغل‌ مكنید. در همۀ مسكنهای‌ شما بر پشتهای‌ شما فریضۀ ابدی‌ باشد.
\s5
\v 22 و چون‌ محصول‌ زمین‌ خود را درو كنید، گوشه‌های‌ مزرعۀ خود را تماماً درو مكن‌، و حصاد خود را خوشه‌چینی‌ منما، آنها را برای‌ فقیر و غریب‌ بگذار. من‌ یهوه‌ خدای‌ شما هستم‌.«
\s5
\v 23 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 24 «بنی‌اسرائیل‌ را خطاب‌ كرده‌، بگو: در ماه‌ هفتم‌ در روز اول‌ ماه‌، آرامی‌ سَبَّت‌ برای‌ شما خواهد بود، یعنی‌ یادگاری‌ نواختن‌ كَرِنّاها و محفل‌ مقدس‌.
\v 25 هیچ‌ كار از شغل‌ مكنید و هدیۀ آتشین‌ برای‌ خداوند بگذرانید.«
\s5
\v 26 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 27 «در دهم‌ این‌ ماهِ هفتم‌، روز كفاره‌ است‌. این‌ برای‌ شما محفل‌ مقدس‌ باشد. جانهای‌ خود را ذلیل‌ سازید، و هدیۀ آتشین‌ برای‌ خداوند بگذرانید.
\s5
\v 28 و در همان‌ روز هیچ‌ كار مكنید، زیراكه‌ روز كفاره‌ است‌ تا برای‌ شما به‌ حضور یهوه‌ خدای‌ شما كفاره‌ بشود.
\v 29 و هر كسی‌ كه‌ در همان‌ روز خود را ذلیل‌ نسازد، از قوم‌ خود منقطع‌ خواهد شد.
\s5
\v 30 و هر كسی‌ كه‌ در همان‌ روز هرگونه‌ كاری‌ بكند، آن‌ شخص‌ را از میان‌ قوم‌ او منقطع‌ خواهم‌ ساخت‌.
\v 31 هیچ‌ كار مكنید. برای‌ پشتهای‌ شما در همۀ مسكنهای‌ شما فریضه‌ای‌ابدی‌ است‌.
\v 32 این‌ برای‌ شما سَبَّت‌ آرامی‌ خواهدبود، پس‌ جانهای‌ خود را ذلیل‌ سازید، در شام‌ روز نهم‌، از شام‌ تا شام‌، سَبَّت‌ خود را نگاه‌ دارید.«
\s5
\v 33 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 34 «بنی‌اسرائیل‌ را خطاب‌ كرده‌، بگو: در روز پانزدهم‌ این‌ ماه‌ هفتم‌، عید خیمه‌ها، هفت‌ روز برای‌ خداوند خواهد بود.
\s5
\v 35 در روز اول‌، محفل‌ مقدس‌ باشد؛ هیچ‌ كار از شغل‌ مكنید.
\v 36 هفت‌ روز هدیۀ آتشین‌ برای‌ خداوند بگذرانید، و در روز هشتم‌ جشن‌ مقدس‌ برای‌ شما باشد، و هدیۀ آتشین‌ برای‌ خداوند بگذرانید. این‌ تكمیل‌ عید است‌؛ هیچ‌ كار از شغل‌ مكنید.
\s5
\v 37 این‌ موسمهای‌ خداوند است‌ كه‌ در آنها محفلهای‌ مقدس‌ را اعلان‌ بكنید تا هدیۀ آتشین‌ برای‌ خداوند بگذرانید، یعنی‌ قربانی‌ سوختنی‌ و هدیۀ آردی‌ و ذبیحه‌ و هدایای‌ ریختنی‌. مال‌ هر روز را در روزش‌،
\v 38 سوای‌ سَبَّت‌های‌ خداوند و سوای‌ عطایای‌ خود و سوای‌ جمیع‌ نذرهای‌ خود و سوای‌ همۀ نوافل‌ خود كه‌ برای‌ خداوند می‌دهید.
\s5
\v 39 در روز پانزدهم‌ ماه‌ هفتم‌ چون‌ شما محصول‌ زمین‌ را جمع‌ كرده‌ باشید، عید خداوند را هفت‌ روز نگاه‌ دارید، در روز اول‌، آرامی‌ سَبَّت‌ خواهد بود، و در روز هشتم‌ آرامی‌ سَبَّت‌.
\s5
\v 40 و در روز اول‌ میوۀ درختان‌ نیكو برای‌ خود بگیرید، و شاخه‌های‌ خرما و شاخه‌های‌ درختان‌ پربرگ‌، و بیدهای‌ نهر، و به‌ حضور یهوه‌ خدای‌ خود هفت‌ روز شادی‌ نمایید.
\v 41 و آن‌ را هر سال‌ هفت‌ روزبرای‌ خداوند عید نگاه‌ دارید، برای‌ پشتهای‌ شما فریضه‌ای‌ ابدی‌ است‌ كه‌ در ماه‌ هفتم‌ آن‌ را عید نگاه‌ دارید.
\s5
\v 42 هفت‌ روز در خیمه‌ها ساكن‌ باشید؛ همۀ متوطنان‌ در اسرائیل‌ در خیمه‌ها ساكن‌ شوند.
\v 43 تا طبقات‌ شما بدانند كه‌ من‌ بنی‌اسرائیل‌ را وقتی‌ كه‌ ایشان‌ را از زمین‌ مصر بیرون‌ آوردم‌ در خیمه‌ها ساكن‌ گردانیدم‌. من‌ یهوه‌ خدای‌ شما هستم‌. «
\v 44 پس‌ موسی‌ بنی‌اسرائیل‌ را از موسمهای‌ خداوند خبر داد.
\s5
\c 24
\p
\v 1 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت
\v 2 كه‌ «بنی‌اسرائیل‌ را امر بفرما تا روغن‌ زیتون‌ صاف‌ كوبیده‌ شده‌ برای‌ روشنایی‌ بگیرند، تا چراغ‌ را دائماً روشن‌ كنند.
\s5
\v 3 هارون‌ آن‌ را بیرون‌ حجاب‌ شهادت‌ در خیمۀ اجتماع‌ از شام‌ تا صبح‌ به‌ حضور خداوند پیوسته‌ بیاراید. در پشتهای‌ شما فریضۀ ابدی‌ است‌.
\v 4 چراغها را بر چراغدان‌ طاهر، به‌ حضور خداوند پیوسته‌ بیاراید.
\s5
\v 5 و آرد نرم‌ بگیر و از آن‌ دوازده‌ گِرده‌ بپز؛ برای‌ هر گِرده‌ دو عشر باشد.
\v 6 و آنها را به‌ دو صف‌، در هر صف‌ شش‌، بر میز طاهر به‌ حضور خداوند بگذار.
\s5
\v 7 و بر هر صف‌ بُخور صاف‌ بنه‌، تا بجهت‌ یادگاری‌ برای‌ نان‌ و هدیۀ آتشین‌ باشد برای‌ خداوند .
\v 8 در هر روز سَبَّت‌ آن‌ را همیشه‌ به‌ حضور خداوند بیاراید. از جانب‌ بنی‌اسرائیل‌ عهد ابدی‌ خواهد بود.
\v 9 و از آنِ هارون‌ و پسرانش‌ خواهد بود تا آن‌ را در مكان‌ مقدس‌ بخورند، زیرا این‌ از هدایای‌ آتشین‌ خداوند به‌ فریضۀ ابدی‌ برای‌ وی‌ قدس‌اقداس‌خواهد بود.«
\s5
\v 10 و پسر زن‌ اسرائیلی‌ كه‌ پدرش‌ مرد مصری‌ بود در میان‌ بنی‌اسرائیل‌ بیرون‌ آمد، و پسر زن‌ اسرائیلی‌ با مرد اسرائیلی‌ در لشكرگاه‌ جنگ‌ كردند.
\v 11 و پسر زن‌ اسرائیلی‌ اسم‌ را كفر گفت‌ و لعنت‌ كرد. پس‌ او را نزد موسی‌ آوردند و نام‌ مادر او شلومیت‌ دختر دبری‌ از سبط‌ دان‌ بود.
\v 12 و او را در زندان‌ انداختند تا از دهن‌ خداوند اطلاع‌ یابند.
\s5
\v 13 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 14 «آن‌ كس‌ را كه‌ لعنت‌ كرده‌ است‌، بیرون‌ لشكرگاه‌ ببر، و همۀ آنانی‌ كه‌ شنیدند دستهای‌ خود را بر سر وی‌ بنهند، و تمامی‌ جماعت‌ او را سنگسار كنند.
\s5
\v 15 و بنی‌اسرائیل‌ را خطاب‌ كرده‌، بگو: هر كسی‌ كه‌ خدای‌ خود را لعنت‌ كند متحمل‌ گناه‌ خود خواهد بود.
\v 16 و هر كه‌ اسم‌ یهوه‌ را كفر گوید هرآینه‌ كشته‌ شود، تمامی‌ جماعت‌ او را البته‌ سنگسار كنند، خواه‌ غریب‌ خواه‌ متوطن‌. چونكه‌ اسم‌ را كفر گفته‌ است‌ كشته‌ شود.
\s5
\v 17 « و كسی‌ كه‌ آدمی‌ را بزند كه‌ بمیرد، البته‌ كشته‌ شود.
\v 18 و كسی‌ كه‌ بهیمه‌ای‌ را بزند كه‌ بمیرد عوض‌ آن‌ را بدهد، جان‌ به‌ عوض‌ جان‌.
\s5
\v 19 و كسی‌ كه‌ همسایۀ خود را عیب‌ رسانیده‌ باشد چنانكه‌ او كرده‌ باشد، به‌ او كرده‌ خواهد شد.
\v 20 شكستگی‌ عوض‌ شكستگی‌، چشم‌ عوض‌ چشم‌، دندان‌ عوض‌ دندان‌، چنانكه‌ به‌ آن‌ شخص‌ عیب‌ رسانیده‌، همچنان‌ به‌ او رسانیده‌ شود.
\v 21 وكسی‌ كه‌ بهیمه‌ای‌ را كشت‌، عوض‌ آن‌ را بدهد، اما كسی‌ كه‌ انسان‌ را كشت‌، كشته‌ شود.
\s5
\v 22 شما را یك‌ حكم‌ خواهد بود، خواه‌ غریب‌ خواه‌ متوطن‌، زیرا كه‌ من‌ یهوه‌ خدای‌ شما هستم‌.«
\v 23 و موسی‌ بنی‌اسرائیل‌ را خبر داد، و آن‌ را كه‌ لعنت‌ كرده‌ بود، بیرون‌ لشكرگاه‌ بردند، و او را به‌ سنگ‌ سنگسار كردند. پس‌ بنی‌اسرائیل‌ چنان‌ كه‌ خداوند به‌ موسی‌ امر فرموده‌ بود به‌ عمل‌ آوردند.
\s5
\c 25
\p
\v 1 و خداوند موسی‌ را در كوه‌ سینا خطاب‌كرده‌، گفت‌:
\v 2 «بنی‌اسرائیل‌ را خطاب‌ كرده‌، به‌ ایشان‌ بگو: چون‌ شما به‌ زمینی‌ كه‌ من‌ به‌ شما می‌دهم‌، داخل‌ شوید، آنگاه‌ زمین‌، سَبَّت‌ خداوند را نگاه‌ بدارد.
\s5
\v 3 شش‌ سال‌ مزرعۀ خود را بكار، و شش‌ سال‌ تاكستان‌ خود را پازش‌ بكن‌، و محصولش‌ را جمع‌ كن‌.
\v 4 و در سال‌ هفتم‌ سَبَّت‌ آرامی‌ برای‌ زمین‌ باشد، یعنی‌ سَبَّت‌ برای‌ خداوند . مزرعۀ خود را مكار و تاكستان‌ خود را پازش‌ منما.
\s5
\v 5 آنچه‌ از مزرعۀ تو خودرو باشد، درو مكن‌، و انگورهای‌ مو پازش‌ ناكردۀ خود را مچین‌، سال‌ آرامی‌ برای‌ زمین‌ باشد.
\v 6 و سَبَّت‌ زمین‌، خوراك‌ بجهت‌ شما خواهد بود، برای‌ تو و غلامت‌ و كنیزت‌ و مزدورت‌ و غریبی‌ كه‌ نزد تو مأوا گزیند.
\v 7 و برای‌ بهایمت‌ و برای‌ جانورانی‌ كه‌ در زمین‌ تو باشند، همۀ محصولش‌ خوراك‌ خواهد بود.
\s5
\v 8 « و برای‌ خود هفت‌ سَبَّت‌ سالها بشمار، یعنی‌هفت‌ در هفت‌ سال‌ و مدت‌ هفت‌ سَبَّت‌ سالها برای‌ تو چهل‌ و نه‌ سال‌ خواهد بود.
\v 9 و در روز دهم‌ از ماه‌ هفتم‌ در روز كفاره‌، كَرِنّای‌ بلندآواز را بگردان‌؛ در تمامی‌ زمین‌ خود كَرِنّا را بگردان‌.
\s5
\v 10 سال‌ پنجاهم‌ را تقدیس‌ نمایید، و در زمین‌ برای‌ جمیع‌ ساكنانش‌ آزادی‌ را اعلان‌ كنید. این‌ برای‌ شما یوبیل‌ خواهد بود، و هر كس‌ از شما به‌ ملك‌ خود برگردد، و هر كس‌ از شما به‌ قبیلۀ خود برگردد.
\s5
\v 11 این‌ سال‌ پنجاهم‌ برای‌ شما یوبیل‌ خواهد بود. زراعت‌ مكنید و حاصل‌ خودروی‌ آن‌ را مچینید، و انگورهای‌ مو پازش‌ ناكردۀ آن‌ را مچینید.
\v 12 چونكه‌ یوبیل‌ است‌، برای‌ شما مقدس‌ خواهد بود؛ محصول‌ آن‌ را در مزرعه‌ بخورید.
\s5
\v 13 در این‌ سال‌ یوبیل‌ هر كس‌ از شما به‌ ملك‌ خود برگردد.
\v 14 و اگر چیزی‌ به‌ همسایۀ خود بفروشی‌ یا چیزی‌ از دست‌ همسایه‌ات‌ بخری‌ یكدیگر را مغبون‌ مسازید.
\s5
\v 15 برحسب‌ شمارۀ سالهای‌ بعد از یوبیل‌، از همسایۀ خود بخر و برحسب‌ سالهای‌ محصولش‌ به‌ تو بفروشد.
\v 16 برحسب‌ زیادتی‌ سالها قیمت‌ آن‌ را زیاده‌ كن‌، و برحسب‌ كمی‌ سالها قیمتش‌ را كم‌ نما، زیرا كه‌ شمارۀ حاصلها را به‌ تو خواهد فروخت‌.
\v 17 و یكدیگر را مغبون‌ مسازید، و از خدای‌ خود بترس‌. من‌ یهوه‌ خدای‌ شما هستم‌.
\s5
\v 18 پس‌ فرایض‌ مرا بجا آورید و احكام‌ مرا نگاه‌ داشته‌، آنها را به‌ عمل‌ آورید، تا در زمین‌ به‌ امنیت‌ ساكن‌ شوید.
\v 19 « و زمین‌ بار خود را خواهد داد و به‌ سیری‌ خواهید خورد، و به‌ امنیت‌ در آن‌ ساكن‌ خواهید بود.
\s5
\v 20 و اگر گویید در سال‌ هفتم‌ چه‌ بخوریم‌، زیرا اینك‌ نمی‌كاریم‌ و حاصل‌ خود را جمع‌ نمی‌كنیم‌،
\v 21 پس‌ در سال‌ ششم‌ بركت‌ خود را بر شما خواهم‌ فرمود، و محصولِ سه‌ سال‌ خواهد داد.
\v 22 و در سال‌ هشتم‌ بكارید و از محصولِ كهنه‌ تا سال‌ نهم‌ بخورید تا حاصل‌ آن‌ برسد؛ كهنه‌ را بخورید.
\s5
\v 23 و زمین‌ به‌ فروش‌ ابدی‌ نرود زیرا زمین‌ از آن‌ من‌ است‌، و شما نزد من‌ غریب‌ و مهمان‌ هستید.
\v 24 و در تمامی‌ زمین‌ ملك‌ خود برای‌ زمین‌ فكاك‌ بدهید.
\v 25 اگر برادر تو فقیر شده‌، بعضی‌ از ملك‌ خود را بفروشد، آنگاه‌ ولی‌ او كه‌ خویش‌ نزدیك‌ او باشد بیاید، و آنچه‌ را كه‌ برادرت‌ می‌فروشد، انفكاك‌ نماید.
\s5
\v 26 و اگر كسی‌ ولی‌ ندارد و برخوردار شده‌، قدر فكاك‌ آن‌ را پیدا نماید.
\v 27 آنگاه‌ سالهای‌ فروش‌ آن‌ را بشمارد و آنچه‌ را كه‌ زیاده‌ است‌ به‌ آنكس‌ كه‌ فروخته‌ بود، رد نماید، و او به‌ ملك‌ خود برگردد.
\v 28 و اگر نتواند برای‌ خود پس‌ بگیرد، آنگاه‌ آنچه‌ فروخته‌ است‌ به‌ دست‌ خریدار آن‌ تا سال‌ یوبیل‌ بماند، و در یوبیل‌ رها خواهد شد، و او به‌ ملك‌ خود خواهد برگشت‌.
\s5
\v 29 « و اگر كسی‌ خانۀ سكونتی‌ در شهر حصاردار بفروشد، تا یك‌ سال‌ تمام‌ بعد از فروختن‌ آن‌ حق‌ انفكاك‌ آن‌ را خواهد داشت‌، مدت‌ انفكاك‌ آن‌ یك‌ سال‌ خواهد بود.
\v 30 و اگر در مدت‌ یك‌ سال‌ تمام‌ آن‌ را انفكاك‌ ننماید، پس‌ آن‌ خانه‌ای‌ كه‌ در شهر حصاردار است‌، برای‌ خریدار آن‌ نسلاً بعد نسل‌ برقرار باشد، در یوبیل‌ رها نشود.
\s5
\v 31 لیكن‌ خانه‌های‌ دهات‌ كه‌ حصار گرد خود ندارد، با مزرعه‌های‌ آن‌ زمین‌ شمرده‌ شود. برای‌ آنها حق‌ انفكاك‌ هست‌ و در یوبیل‌ رها خواهد شد.
\v 32 و اما شهرهای‌ لاویان‌، خانه‌های‌شهرهای‌ ملك‌ ایشان‌، حق‌ انفكاك‌ آنها همیشه‌ برای‌ لاویان‌ است‌.
\s5
\v 33 و اگر كسی‌ از لاویان‌ بخرد، پس‌ آنچه‌ فروخته‌ شده‌ است‌ از خانه‌ یا از شهرِ ملك‌ او در یوبیل‌ رها خواهد شد، زیرا خانه‌های‌ شهرهای‌ لاویان‌ در میان‌ بنی‌اسرائیل‌، ملك‌ ایشان‌ است‌.
\v 34 و مزرعه‌های‌ حوالی‌ شهرهای‌ ایشان‌ فروخته‌ نشود، زیرا كه‌ این‌ برای‌ ایشان‌ ملك‌ ابدی‌ است‌.
\s5
\v 35 « و اگر برادرت‌ فقیر شده‌، نزد تو تهی‌ دست‌ باشد، او را مثل‌ غریب‌ و مهمان‌ دستگیری‌ نما تا با تو زندگی‌ نماید.
\v 36 از او ربا و سود مگیر و از خدای‌ خود بترس‌، تا برادرت‌ با تو زندگی‌ نماید.
\v 37 نقد خود را به‌ او به‌ ربا مده‌ و خوراك‌ خود را به‌ او به‌ سود مده‌.
\v 38 من‌ یهوه‌ خدای‌ شما هستم‌ كه‌ شما را از زمین‌ مصر بیرون‌ آوردم‌ تا زمین‌ كنعان‌ را به‌ شما دهم‌ و خدای‌ شما باشم‌.
\s5
\v 39 و اگر برادرت‌ نزد تو فقیر شده‌، خود را به‌ تو بفروشد، بر او مثل‌ غلام‌ خدمت‌ مگذار.
\v 40 مثل‌ مزدور و مهمان‌ نزد تو باشد و تا سال‌ یوبیل‌ نزد تو خدمت‌ نماید.
\v 41 آنگاه‌ از نزد تو بیرون‌ رود، خود او و پسرانش‌ همراه‌ وی‌، و به‌ خاندان‌ خود برگردد و به‌ ملك‌ پدران‌ خود رجعت‌ نماید.
\s5
\v 42 زیرا كه‌ ایشان‌ بندگان‌ منند كه‌ ایشان‌ را از زمین‌ مصر بیرون‌ آوردم‌؛ مثل‌ غلامان‌ فروخته‌ نشوند.
\v 43 بر او به‌ سختی‌ حكم‌رانی‌ منما و از خدای‌ خود بترس‌.
\v 44 و اما غلامانت‌ و كنیزانت‌ كه‌ برای‌ تو خواهندبود، از امتهایی‌ كه‌ به‌ اطراف‌ تو می‌باشند از ایشان‌ غلامان‌ و كنیزان‌ بخرید.
\s5
\v 45 و هم‌ از پسران‌ مهمانانی‌ كه‌ نزد شما مأوا گزینند، و از قبیله‌های‌ ایشان‌ كه‌ نزد شما باشند، كه‌ ایشان‌ را درزمین‌ شما تولید نمودند، بخرید و مملوك‌ شما خواهندبود.
\v 46 و ایشان‌ را بعد از خود برای‌ پسران‌ خود واگذارید، تا ملك‌ موروثی‌ باشند و ایشان‌ را تا به‌ ابد مملوك‌ سازید. و اما برادران‌ شما از بنی‌اسرائیل‌ هیچكس‌ بر برادر خود به‌ سختی‌ حكمرانی‌ نكند.
\s5
\v 47 « و اگر غریب‌ یا مهمانی‌ نزد شما برخوردار گردد، و برادرت‌ نزد او فقیر شده‌، به‌ آن‌ غریب‌ یا مهمان‌ تو یا به‌ نسل‌ خاندان‌ آن‌ غریب‌، خود را بفروشد،
\v 48 بعد از فروخته‌ شدنش‌ برای‌ وی‌ حق‌ انفكاك‌ می‌باشد. یكی‌ از برادرانش‌ او را انفكاك‌ نماید.
\s5
\v 49 یا عمویش‌ یا پسر عمویش‌ او را انفكاك‌ نماید، یا یكی‌ از خویشان‌ او از خاندانش‌ او را انفكاك‌ نماید، یا خود او اگر برخوردار گردد، خویشتن‌ را انفكاك‌ نماید.
\v 50 و با آن‌ كسی‌ كه‌ او را خرید از سالی‌ كه‌ خود را فروخت‌ تا سال‌ یوبیل‌ حساب‌ كند، و نقد فروش‌ او برحسب‌ شمارۀ سالها باشد، موافق‌ روزهای‌ مزدور نزد او باشد.
\s5
\v 51 اگر سالهای‌ بسیار باقی‌ باشد، برحسب‌ آنها نقد انفكاك‌ خود را از نقد فروش‌ خود، پس‌ بدهد.
\v 52 و اگر تا سال‌ یوبیل‌، سالهای‌ كم‌ باقی‌ باشد با وی‌ حساب‌ بكند، و برحسب‌ سالهایش‌ نقد انفكاك‌ خود را رد نماید.
\s5
\v 53 مثل‌ مزدوری‌ كه‌ سال‌ به‌ سال‌ اجیر باشد نزد او بماند، و در نظر تو به‌ سختی‌ بر وی‌ حكمرانی‌ نكند.
\v 54 و اگر به‌ اینها انفكاك‌ نشود پس‌ در سال‌ یوبیل‌ رهاشود، هم‌ خود او و پسرانش‌ همراه‌ وی‌.
\v 55 زیرا برای‌ من‌ بنی‌اسرائیل‌ غلام‌اند، ایشان‌ غلام‌ من‌ می‌باشند كه‌ ایشان‌ را از زمین‌ مصر بیرون‌ آوردم‌. من‌ یهوه‌ خدای‌ شما هستم‌.
\s5
\c 26
\p
\v 1 « برای‌ خود بتها مسازید، و تمثال تراشیده‌ و ستونی‌ به‌ جهت‌ خود برپا منمایید، و سنگی‌ مصور در زمین‌ خود مگذارید تا به‌ آن‌ سجده‌ كنید، زیرا كه‌ من‌ یهوه‌ خدای‌ شما هستم‌.
\v 2 سَبَّت‌های‌ مرا نگاه‌ دارید، و مكان‌ مقدس‌ مرا احترام‌ نمایید. من‌ یهوه‌ هستم‌.
\s5
\v 3 اگر در فرایض‌ من‌ سلوك‌ نمایید و اوامر مرا نگاه‌ داشته‌، آنها را بجا آورید،
\v 4 آنگاه‌ بارانهای‌ شما را در موسم‌ آنها خواهم‌ داد، و زمین‌ محصول‌ خود را خواهد آورد، و درختان‌ صحرا میوۀ خود را خواهد داد.
\s5
\v 5 و كوفتن‌ خرمن‌ شما تا چیدن‌ انگور خواهد رسید، و چیدن‌ انگور تا كاشتن‌ تخم‌ خواهد رسید، و نان‌ خود را به‌ سیری‌ خورده‌، در زمین‌ خود به‌ امنیت‌ سكونت‌ خواهید كرد.
\v 6 و به‌ زمین‌، سلامتی‌ خواهم‌ داد و خواهید خوابید و ترساننده‌ای‌ نخواهد بود؛ و حیوانات‌ موذی‌ را از زمین‌ نابود خواهم‌ ساخت‌، و شمشیر از زمین‌ شما گذر نخواهد كرد.
\s5
\v 7 و دشمنان‌ خود را تعاقب‌ خواهید كرد، و ایشان‌ پیش‌ روی‌ شما از شمشیر خواهند افتاد.
\v 8 و پنج‌ نفر از شما صد را تعاقب‌ خواهند كرد، و صد از شما ده‌هزار را خواهند راند، و دشمنان‌ شما پیش‌ روی‌ شما از شمشیر خواهند افتاد.
\s5
\v 9 و بر شما التفات‌ خواهم‌ كرد، و شما را بارور گردانیده‌، شما را كثیر خواهم‌ ساخت‌، و عهد خود را با شما استوار خواهم‌ نمود.
\v 10 و غَلۀ كُهنۀ پارینه‌ را خواهید خورد، و كُهنه‌ را برای‌ نو بیرون‌ خواهید آورد.
\s5
\v 11 و مسكن‌ خود را در میان‌ شما برپا خواهم‌ كرد و جانم‌ شما را مكروه‌ نخواهد داشت‌.
\v 12 و در میان‌ شما خواهم‌ خرامید و خدای‌ شما خواهم‌ بود و شما قوم‌ من‌ خواهید بود.
\v 13 من‌ یهوه‌ خدای‌ شما هستم‌ كه‌ شما را از زمین‌ مصر بیرون‌ آوردم‌ تا ایشان‌ را غلام‌ نباشید، و بندهای‌ یوغ‌ شما را شكستم‌، و شما را راست‌روان‌ ساختم‌.
\s5
\v 14 « و اگر مرا نشنوید و جمیع‌ این‌ اوامر را بجا نیاورید،
\v 15 و اگر فرایض‌ مرا رد نمایید و دل‌ شما احكام‌ مرا مكروه‌ دارد، تا تمامی‌ اوامر مرا بجا نیاورده‌، عهد مرا بشكنید،
\s5
\v 16 من‌ این‌ را به‌ شما خواهم‌كرد كه‌ خوف‌ و سل‌ و تب‌ را كه‌ چشمان‌ را فنا سازد، و جان‌ را تلف‌ كند، بر شما مسلط خواهم‌ ساخت‌، و تخم‌ خود را بی‌فایده‌ خواهید كاشت‌ و دشمنان‌ شما آن‌ را خواهند خورد.
\v 17 و روی‌ خود را به‌ ضد شما خواهم‌ داشت‌، و پیش‌ روی‌ دشمنان‌ خود منهزم‌ خواهید شد، و آنانی‌ كه‌ از شما نفرت‌ دارند، بر شما حكمرانی‌ خواهند كرد، و بدون‌ تعاقب‌ كننده‌ای‌ فرار خواهید نمود.
\s5
\v 18 « و اگر با وجود این‌ همه‌، مرا نشنوید، آنگاه‌ شما را برای‌ گناهان‌ شما هفت‌ مرتبه‌ زیاده‌ سیاست‌ خواهم‌ كرد.
\v 19 و فخر قوت‌ شما را خواهم‌ شكست‌، و آسمان‌ شما را مثل‌ آهن‌ و زمین‌ شما را مثل‌ مس‌ خواهم‌ ساخت‌.
\v 20 و قوت‌ شما در بطالت‌ صرف‌ خواهد شد، زیرا زمین‌ شما حاصل‌ خود را نخواهد داد، و درختان‌ زمین‌ میوۀ خود را نخواهد آورد.
\s5
\v 21 و اگر به‌ خلاف‌ من‌ رفتار نموده‌، از شنیدن‌ من‌ ابا نمایید، آنگاه‌ برحسب‌ گناهانتان‌ هفت‌ چندان‌ بلایای‌ زیاده‌ بر شما عارض‌ گردانم‌.
\v 22 و وحوش‌ صحرا را بر شمافرستم‌ تا شما را بی‌اولاد سازند، و بهایم‌ شما را هلاك‌ كنند، و شما را در شماره‌ كم‌ سازند، و شاهراههای‌ شما ویران‌ خواهد شد.
\s5
\v 23 « و اگر با این‌ همه‌ از من‌ متنبه‌ نشده‌، به‌ خلاف‌ من‌ رفتار كنید،
\v 24 آنگاه‌ من‌ نیز به‌ خلاف‌ شما رفتار خواهم‌ كرد، و شما را برای‌ گناهانتان‌ هفت‌ چندان‌ سزا خواهم‌ داد.
\s5
\v 25 و بر شما شمشیری‌ خواهم‌ آورد كه‌ انتقام‌ عهد مرا بگیرد. و چون‌ به‌ شهرهای‌ خود جمع‌ شوید، وبا در میان‌ شما خواهم‌ فرستاد، و به‌ دست‌ دشمن‌ تسلیم‌ خواهید شد.
\v 26 و چون‌ عصای‌ نان‌ شما را بشكنم‌، ده‌ زن‌ نان‌ شما را در یك‌ تنور خواهند پخت‌، و نان‌ شما را به‌ شما به‌ وزن‌ پس‌ خواهند داد، و چون‌ بخورید سیر نخواهید شد.
\s5
\v 27 « و اگر با وجود این‌، مرا نشنوید و به‌ خلاف‌ من‌ رفتار نمایید،
\v 28 آنگاه‌ به‌ غضب‌ به‌ خلاف‌ شما رفتار خواهم‌ كرد، و من‌ نیز برای‌ گناهانتان‌، شما را هفت‌ چندان‌ سیاست‌ خواهم‌ كرد.
\s5
\v 29 و گوشت‌ پسران‌ خود را خواهید خورد، و گوشت‌ دختران‌ خود را خواهید خورد.
\v 30 و مكانهای‌ بلند شما را خراب‌ خواهم‌ ساخت‌، و اصنام‌ شما را قطع‌ خواهم‌ كرد، و لاشه‌های‌ شما را بر لاشه‌های‌ بتهای‌ شما خواهم‌ افكند، و جان‌ من‌ شما را مكروه‌ خواهد داشت‌.
\s5
\v 31 و شهرهای‌ شما را خراب‌ خواهم‌ ساخت‌، و مكانهای‌ مقدس‌ شما را ویران‌ خواهم‌ كرد، و بوی‌ عطرهای‌ خوشبوی‌ شما را نخواهم‌ بویید.
\v 32 و من‌ زمین‌ را ویران‌ خواهم‌ ساخت‌، به‌ حدی‌ كه‌ دشمنان‌ شما كه‌ در آن‌ ساكن‌ باشند، متحیر خواهند شد.
\v 33 و شما را در میان‌ امتها پراكنده‌ خواهم‌ ساخت‌، و شمشیررا در عقب‌ شما خواهم‌ كشید، و زمین‌ شما ویران‌ و شهرهای‌ شما خراب‌ خواهد شد.
\s5
\v 34 آنگاه‌ زمین‌ در تمامی‌ روزهای‌ ویرانی‌اش‌، حینی‌ كه‌ شما در زمین‌ دشمنان‌ خود باشید، از سَبَّت‌های‌ خود تمتع‌ خواهد برد. پس‌ زمین‌ آرامی‌ خواهد یافت‌ و از سَبَّت‌های‌ خود تمتع‌ خواهد برد.
\v 35 تمامی‌ روزهای‌ ویرانی‌اش‌ آرامی‌ خواهد یافت‌، یعنی‌ آن‌ آرامی‌ كه‌ در سَبَّت‌های‌ شما حینی‌ كه‌ در آن‌ ساكن‌ می‌بودید، نیافته‌ بود.
\v 36 « و اما در دلهای‌ بقیۀ شما در زمین‌ دشمنان‌ شما ضعف‌ خواهم‌ فرستاد، و آواز برگِ رانده‌ شده‌، ایشان‌ را خواهد گریزانید، و بدون‌ تعاقب‌ كننده‌ای‌ مثل‌ كسی‌ كه‌ از شمشیر فرار كند، خواهند گریخت‌ و خواهند افتاد.
\s5
\v 37 و به‌ روی‌ یكدیگر مثل‌ از دم‌ شمشیر خواهند ریخت‌، با آنكه‌ كسی‌ تعاقب‌ نكند، و شما را یارای‌ مقاومت‌ با دشمنان‌ خود نخواهد بود.
\v 38 و در میان‌ امتها هلاك‌ خواهید شد و زمینِ دشمنان‌ شما، شما را خواهد خورد.
\v 39 و بقیۀ شما در زمین‌ دشمنان‌ خود در گناهان‌ خود فانی‌ خواهند شد، و در گناهان‌ پدران‌ خود نیز فانی‌ خواهند شد.
\s5
\v 40 « پس‌ به‌ گناهان‌ خود و به‌ گناهان‌ پدران‌ خود در خیانتی‌ كه‌ به‌ من‌ ورزیده‌، و سلوكی‌ كه‌ به‌ خلاف‌ من‌ نموده‌اند، اعتراف‌ خواهند كرد.
\v 41 از این‌ سبب‌ من‌ نیز به‌ خلاف‌ ایشان‌ رفتار نمودم‌، و ایشان‌ را به‌ زمین‌ دشمنان‌ ایشان‌ آوردم‌. پس‌ اگر دل‌ نامختون‌ ایشان‌ متواضع‌ شود و سزای‌ گناهان‌ خود را بپذیرند،
\v 42 آنگاه‌ عهد خود را با یعقوب‌ بیاد خواهم‌ آورد، و عهد خود را با اسحاق‌ نیز و عهد خود را با ابراهیم‌ نیز بیاد خواهم‌ آورد، و آن‌زمین‌ را بیاد خواهم‌ آورد.
\s5
\v 43 و زمین‌ از ایشان‌ ترك‌ خواهد شد و چون‌ از ایشان‌ ویران‌ باشد از سَبَّت‌های‌ خود تمتع‌ خواهد برد، و ایشان‌ سزای‌ گناه‌ خود را خواهند پذیرفت‌، به‌ سبب‌ اینكه‌ احكام‌ مرا رد كردند، و دل‌ ایشان‌ فرایض‌ مرا مكروه‌ داشت‌.
\s5
\v 44 و با وجود این‌ همه‌ نیز چون‌ در زمین‌ دشمنان‌ خود باشند، من‌ ایشان‌ را رد نخواهم‌ كرد، و ایشان‌ را مكروه‌ نخواهم‌ داشت‌ تا ایشان‌ را هلاك‌ كنم‌، و عهد خود را با ایشان‌ بشكنم‌، زیرا كه‌ من‌ یهوه‌ خدای‌ ایشان‌ هستم‌.
\v 45 بلكه‌ برای‌ ایشان‌ عهد اجداد ایشان‌ را بیاد خواهم‌آورد كه‌ ایشان‌ را در نظر امتها از زمین‌ مصر بیرون‌ آوردم‌، تا خدای‌ ایشان‌ باشم‌. من‌ یهوه‌ هستم‌.«
\s5
\v 46 این‌ است‌ فرایض‌ و احكام‌ و شرایعی‌ كه‌ خداوند در میان‌ خود و بنی‌اسرائیل‌ در كوه‌ سینا به‌ دست‌ موسی‌ قرار داد.
\s5
\c 27
\p
\v 1 و خداوند موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
\v 2 «بنی‌اسرائیل‌ را خطاب‌ كرده‌، به‌ ایشان‌ بگو: چون‌ كسی‌ نذر مخصوصی‌ نماید، نفوس‌ برحسب‌ برآورد تو، از آن‌ خداوند باشند.
\s5
\v 3 و اگر برآورد تو بجهت‌ ذكور، از بیست‌ ساله‌ تا شصت‌ ساله‌ باشد، برآورد تو پنجاه‌ مثقال‌ نقره‌ برحسب‌ مثقال‌ قدس‌ خواهد بود.
\v 4 و اگر اُناث‌ باشد برآورد تو سی‌ مثقال‌ خواهد بود.
\s5
\v 5 و اگر از پنج‌ ساله‌ تا بیست‌ ساله‌ باشد، برآورد تو بجهت‌ ذكور، بیست‌ مثقال‌ و بجهت‌ اناث‌ ده‌ مثقال‌ خواهد بود.
\v 6 و اگر از یك‌ ماهه‌ تا پنج‌ ساله‌ باشد، برآورد تو بجهت‌ ذكور پنج‌ مثقال‌ نقره‌، و بجهت‌ اناث‌،برآورد تو سه‌ مثقال‌ نقره‌ خواهد بود.
\s5
\v 7 و اگر از شصت‌ ساله‌ و بالاتر باشد، اگر ذكور باشد، آنگاه‌ برآورد تو پانزده‌ مثقال‌، و برای‌ اناث‌ ده‌ مثقال‌ خواهد بود.
\v 8 و اگر از برآورد تو فقیرتر باشد، پس‌ او را به‌ حضور كاهن‌ حاضر كنند، و كاهن‌ برایش‌ برآورد كند و كاهن‌ به‌ مقدار قوۀ آن‌ كه‌ نذر كرده‌، برای‌ وی‌ برآورد نماید.
\s5
\v 9 « و اگر بهیمه‌ای‌ باشد از آنهایی‌ كه‌ برای‌ خداوند قربانی‌ می‌گذرانند، هر آنچه‌ را كه‌ كسی‌ از آنها به‌ خداوند بدهد، مقدس‌ خواهد بود.
\v 10 آن‌ را مبادله‌ ننماید و خوب‌ را به‌ بد یا بد را به‌ خوب‌ عوض‌ نكند. و اگر بهیمه‌ای‌ را به‌ بهیمه‌ای‌ مبادله‌ كند، هم‌ آن‌ و آنچه‌ به‌ عوض‌ آن‌ داده‌ شود، هر دو مقدس‌ خواهد بود.
\s5
\v 11 و اگر هر قسم‌ بهیمۀ نجس‌ باشد كه‌ از آن‌ قربانی‌ برای‌ خداوند نمی‌گذرانند، آن‌ بهیمه‌ را پیش‌ كاهن‌ حاضر كند.
\v 12 و كاهن‌ آن‌ را چه‌ خوب‌ و چه‌ بد، قیمت‌ كند و برحسب‌ برآورد تو ای‌ كاهن‌، چنین‌ باشد.
\v 13 و اگر آن‌ را فدیه‌ دهد، پنج‌ یك‌ بر برآورد تو زیاده‌ دهد.
\s5
\v 14 « و اگر كسی‌ خانۀ خود را وقف‌ نماید تا برای‌ خداوند مقدس‌ شود، كاهن‌ آن‌ را چه‌ خوب‌ و چه‌ بد برآورد كند، و بطوری‌ كه‌ كاهن‌ آن‌ را برآورد كرده‌ باشد، همچنان‌ بماند.
\v 15 و اگر وقف‌ كننده‌ بخواهد خانۀ خود را فدیه‌ دهد، پس‌ پنج‌ یك‌ بر نقد برآورد تو زیاده‌ كند و از آن‌ او خواهد بود.
\s5
\v 16 « و اگر كسی‌ قطعه‌ای‌ از زمین‌ ملك‌ خود را برای‌ خداوند وقف‌ نماید، آنگاه‌ برآورد تو موافق‌ زراعت‌ آن‌ باشد، زراعت‌ یك‌ حومر جو به‌ پنجاه‌ مثقال‌ نقره‌ باشد.
\s5
\v 17 و اگر زمین‌ خود را از سال‌یوبیل‌ وقف‌ نماید، موافق‌ برآورد تو برقرار باشد.
\v 18 و اگر زمین‌ خود را بعد از یوبیل‌ وقف‌ نماید، آنگاه‌ كاهن‌ نقد آن‌ را موافق‌ سالهایی‌ كه‌ تا سال‌ یوبیل‌ باقی‌ می‌باشد برای‌ وی‌ بشمارد، و از برآورد تو تخفیف‌ شود.
\s5
\v 19 و اگر آنكه‌ زمین‌ را وقف‌ كرد بخواهد آن‌ را فدیه‌ دهد، پس‌ پنج‌ یك‌ از نقد برآورد تو را بر آن‌ بیفزاید و برای‌ وی‌ برقرار شود.
\v 20 و اگر نخواهد زمین‌ را فدیه‌ دهد، یا اگر زمین‌ را به‌ دیگری‌ فروخته‌ باشد، بعد از آن‌ فدیه‌ داده‌ نخواهد شد.
\v 21 و آن‌ زمین‌ چون‌ در یوبیل‌ رها شود مثل‌ زمین‌ وقف‌ برای‌ خداوند ، مقدس‌ خواهد بود؛ ملكیت‌ آن‌ برای‌ كاهن‌ است‌.
\s5
\v 22 و اگر زمینی‌ را كه‌ خریده‌ باشد كه‌ از زمین‌ ملك‌ او نبود، برای‌ خداوند وقف‌ نماید،
\v 23 آنگاه‌ كاهن‌ مبلغ‌ برآورد تو را تا سال‌ یوبیل‌ برای‌ وی‌ بشمارد، و در آن‌ روز برآورد تو را مثل‌ وقف‌ خداوند به‌ وی‌ بدهد.
\s5
\v 24 و آن‌ زمین‌ در سال‌ یوبیل‌ به‌ كسی‌ كه‌ از او خریده‌ شده‌ بود خواهد برگشت‌، یعنی‌ به‌ كسی‌ كه‌ آن‌ زمین‌ ملك‌ موروثی‌ وی‌ بود.
\v 25 و هر برآورد تو موافق‌ مثقال‌ قدس‌ باشد كه‌ بیست‌ جیره‌ یك‌ مثقال‌ است‌.
\s5
\v 26 « لیكن‌ نخست‌زاده‌ای‌ از بهایم‌ كه‌ برای‌ خداوند نخست‌زاده‌ شده‌ باشد، هیچكس‌ آن‌ را وقف‌ ننماید، خواه‌ گاو خواه‌ گوسفند، از آن‌ خداوند است‌.
\v 27 و اگر از بهایمِ نجس‌ باشد، آنگاه‌ آن‌ را برحسب‌ برآورد تو فدیه‌ دهد، و پنج‌ یك‌ بر آن‌ بیفزاید، و اگر فدیه‌ داده‌ نشود پس‌ موافق‌ برآورد تو فروخته‌ شود.
\s5
\v 28 اما هر چیزی‌ كه‌ كسی‌ برای‌ خداوند وقف‌ نماید، از كل‌ مایملك‌ خود، چه‌ از انسان‌ چه‌ از بهایم‌ چه‌ از زمین‌ ملك‌ خود، نه‌فروخته‌ شود و نه‌ فدیه‌ داده‌ شود، زیرا هر چه‌ وقف‌ باشد برای‌ خداوند قدس‌اقداس‌ است‌.
\v 29 هر وقفی‌ كه‌ از انسان‌ وقف‌ شده‌ باشد، فدیه‌ داده‌ نشود. البته‌ كشته‌ شود.
\s5
\v 30 « و تمامی‌ ده‌ یك‌ زمین‌ چه‌ از تخم‌ زمین‌ چه‌ از میوۀ درخت‌ از آن‌ خداوند است‌، و برای‌ خداوند مقدس‌ می‌باشد.
\v 31 و اگر كسی‌ از ده‌ یك‌ خود چیزی‌ فدیه‌ دهد پنج‌ یك‌ آن‌ را بر آن‌بیفزاید.
\s5
\v 32 و تمامی‌ ده‌ یك‌ گاو و گوسفند یعنی‌ هر چه‌ زیر عصا بگذرد، دهم‌ آن‌ برای‌ خداوند مقدس‌ خواهد بود.
\v 33 در خوبی‌ و بدی‌ آن‌ تفحص‌ ننماید و آن‌ را مبادله‌ نكند، و اگر آن‌ را مبادله‌ كند هم‌ آن‌ و هم‌ بدل‌ آن‌ مقدس‌ خواهد بود و فدیه‌ داده‌ نشود.«
\s5
\v 34 این‌ است‌ اوامری‌ كه‌ خداوند به‌ موسی‌ برای‌ بنی‌اسرائیل‌ در كوه‌ سینا امر فرمود.