|
پدر جِدعون، قربانگاهش را به بتی تقدیم کرده بود. اولین خواسته خدا از جدعون ویران کردن آن قربانگاه بود. اما چون ِجدعون از مردم میترسید تا نیمه شب منتظر ماند. سپس قربانگاه را درهم شکست و آن را خرد نمود. او در نزدیکی آن مکان، قربانگاهی تازه برای خدا ساخت و بر آن قربانی گذرانید. |