Sat May 07 2022 14:19:04 GMT+0200 (Midden-Europese zomertijd)

This commit is contained in:
Torabi 2022-05-07 14:19:04 +02:00
parent 40d685144a
commit 469229292b
6 changed files with 11 additions and 1 deletions

1
45/07.txt Normal file
View File

@ -0,0 +1 @@
یکی از شاگردان عیسی به نام فیلیپُس همراه با بسیاری از دیگر ایمانداران، در زمان جفا از اورشلیم گریخته بود.او به سامره رفته، در آنجا درباره عیسی موعظه کرد و بسیاری از مردم آنجا نجات یافتند. سپس یک روز، فرشته‌ای از جانب خدا به فیلیپُس امر کرد تا به جاده‌ای در بیابان برود. هنگامی که او در آن جاده بود، یکی از مقامات مهم حبشه را دید که با ارابه خود مسافرت می‌کرد. روح‌القدس به فیلیپُس فرمود تا نزد آن مرد رفته و با او گفتگو نماید.

1
45/08.txt Normal file
View File

@ -0,0 +1 @@
وقتی فیلیپُس به ارابه نزدیک شد، شنید که آن شخص حبشی قسمتی از کتاب اشعیای نبی را می‌خواند. آنجایی که می‌گوید: «همچون گوسفندی که برای ذبح می‌برند و بره‌ای که نزد پشم‌چینان خود خاموش است، هیچ کلمه‌ای نگفت. با او ناعادلانه برخورد کرده و احترام نگذاشتند. آنها جان او را گرفتند.»

1
45/09.txt Normal file
View File

@ -0,0 +1 @@
فیلیپُس از شخص حبشی پرسید: «آیا قادر به درک آنچه که می‌خوانی هستی؟» حبشی پاسخ داد: «خیر. من نمی‌توانم آن را بفهمم مگر آنکه کسی برایم توضیح دهد. خواهش می‌کنم بیا و در کنار من بنشین. آیا اشعیا این را درباره خود یا شخصی دیگر می‎گوید؟»

1
45/10.txt Normal file
View File

@ -0,0 +1 @@
فیلیپُس به داخل ارابه رفته و کنار او نشست، سپس برای حبشی توضیح داد که اشعیا آن قسمت را درباره عیسی نوشته است. فیلیپُس قسمتهای بسیاری از کلام خدا را برای او توضیح داد و پیام انجیل عیسی را به او رسانید.

1
45/11.txt Normal file
View File

@ -0,0 +1 @@
در حالی که فیلیپس و مرد حبشی پیش می‌رفتند، به یک برکه آب رسیدند. مرد حبشی گفت: «نگاه کن اینجا آب هست! آیا امکان دارد تعمید بگیرم؟» و به خادم خود فرمان داد که ارابه را متوقف کند.

View File

@ -641,6 +641,11 @@
"45-03",
"45-04",
"45-05",
"45-06"
"45-06",
"45-07",
"45-08",
"45-09",
"45-10",
"45-11"
]
}