3067 lines
327 KiB
Plaintext
3067 lines
327 KiB
Plaintext
\id PSA Unlocked Literal Bible
|
||
\ide UTF-8
|
||
\h مزامیر
|
||
\toc1 مزامیر
|
||
\toc2 مزامیر
|
||
\toc3 psa
|
||
\mt1 مزامیر
|
||
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 1
|
||
\p
|
||
\v 1 خوشابحال کسیکه به مشورت شریران نرود و به راه گناهکاران نایستد، و درمجلس استهزاکنندگان ننشیند؛
|
||
\v 2 بلکه رغبت اودر شریعت خداوند است و روز و شب درشریعت او تفکر میکند.
|
||
\v 3 پس مثل درختی نشانده نزد نهرهای آب خواهد بود، که میوه خودرا در موسمش میدهد، و برگش پژمرده نمی گردد و هرآنچه میکند نیک انجام خواهدبود.
|
||
\v 4 شریران چنین نیستند، بلکه مثل کاهند که بادآن را پراکنده میکند.
|
||
\v 5 لهذا شریران در داوری نخواهند ایستاد و نه گناهکاران در جماعت عادلان.
|
||
\v 6 زیرا خداوند طریق عادلان را میداند، ولی طریق گناهکاران هلاک خواهد شد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 2
|
||
\p
|
||
\v 1 چرا امتها شورش نمودهاند و طوائف در باطل تفکر میکنند؟
|
||
\v 2 پادشاهان زمین برمی خیزند و سروران با هم مشورت نمودهاند، به ضد خداوند و به ضد مسیح او؛
|
||
\v 3 که بندهای ایشان را بگسلیم و زنجیرهای ایشان را از خودبیندازیم.
|
||
\v 4 او که بر آسمانها نشسته است می خندد. خداوند بر ایشان استهزا میکند.
|
||
\v 5 آنگاه در خشم خود بدیشان تکلم خواهد کرد وبه غضب خویش ایشان را آشفته خواهد ساخت.
|
||
\v 6 «و من پادشاه خود را نصب کردهام، بر کوه مقدس خود صهیون.»
|
||
\v 7 فرمان را اعلام میکنم: خداوند به من گفته است: «تو پسر من هستی امروزتو را تولید کردم.
|
||
\v 8 از من درخواست کن و امت هارا به میراث تو خواهم داد. و اقصای زمین را ملک تو خواهم گردانید.
|
||
\v 9 ایشان را به عصای آهنین خواهی شکست؛ مثل کوزه کوزهگر آنها را خردخواهی نمود.»
|
||
\v 10 و الانای پادشاهان تعقل نمایید! ای داوران جهان متنبه گردید!
|
||
\v 11 خداوند را با ترس عبادت کنید و با لرز شادی نمایید!
|
||
\v 12 پسر راببوسید مبادا غضبناک شود، و از طریق هلاک شوید، زیرا غضب او به اندکی افروخته میشود. خوشابحال همه آنانی که بر او توکل دارند.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 3
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند دشمنانم چه بسیار شدهاند. بسیاری به ضد من برمی خیزند.
|
||
\v 2 بسیاری برای جان من میگویند: «به جهت او در خداخلاصی نیست.» سلاه.
|
||
\v 3 لیکن توای خداوند گرداگرد من سپر هستی، جلال من و فرازنده سر من.
|
||
\v 4 به آواز خود نزدخداوند میخوانم و مرا از کوه مقدس خوداجابت مینماید. سلاه.
|
||
\v 5 و اما من خسبیده، به خواب رفتم و بیدارشدم زیرا خداوند مرا تقویت میدهد.
|
||
\v 6 ازکرورهای مخلوق نخواهم ترسید که گرداگرد من صف بستهاند.
|
||
\v 7 ای خداوند، برخیز! ای خدای من، مرابرهان! زیرا بر رخسار همه دشمنانم زدی؛ دندانهای شریران را شکستی.
|
||
\v 8 نجات از آن خداوند است و برکت تو بر قوم تو میباشد. سلاه.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 4
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خدای عدالت من، چون بخوانم مرا مستجاب فرما. در تنگی مرا وسعت دادی. بر من کرم فرموده، دعای مرا بشنو.
|
||
\v 2 ای فرزندان انسان تا به کی جلال من عار خواهد بود، و بطالت را دوست داشته، دروغ را خواهید طلبید؟ سلاه
|
||
\v 3 اما بدانید که خداوند مرد صالح را برای خودانتخاب کرده است، و چون او را بخوانم خداوندخواهد شنید.
|
||
\v 4 خشم گیرید و گناه مورزید. در دلها بربسترهای خود تفکر کنید و خاموش باشید. سلاه
|
||
\v 5 قربانی های عدالت را بگذرانید و بر خداوندتوکل نمایید.
|
||
\v 6 بسیاری میگویند: «کیست که به ما احسان نماید؟» ای خداوند نور چهره خویش را بر مابرافراز.
|
||
\v 7 شادمانی در دل من پدید آوردهای، بیشتر از وقتی که غله و شیره ایشان افزون گردید.
|
||
\v 8 بسلامتی میخسبم و به خواب هم میروم زیراکه تو فقطای خداوند مرا در اطمینان ساکن میسازی.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 5
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند، به سخنان من گوش بده! درتفکر من تامل فرما!
|
||
\v 2 ای پادشاه و خدای من، به آواز فریادم توجه کن زیرا که نزد تو دعامی کنم.
|
||
\v 3 ای خداوند صبحگاهان آواز مراخواهی شنید؛ بامدادان (دعای خود را) نزد توآراسته میکنم و انتظار میکشم.
|
||
\v 4 زیرا تو خدایی نیستی که به شرارت راغب باشی، و گناهکار نزدتو ساکن نخواهد شد.
|
||
\v 5 متکبران در نظر تونخواهند ایستاد. از همه بطالت کنندگان نفرت میکنی.
|
||
\v 6 دروغگویان را هلاک خواهی ساخت. خداوند شخص خونی و حیله گر را مکروه میدارد.
|
||
\v 7 و اما من از کثرت رحمت تو به خانه ات داخل خواهم شد، و از ترس تو بسوی هیکل قدس تو عبادت خواهم نمود.
|
||
\v 8 ای خداوند، بسبب دشمنانم مرا به عدالت خود هدایت نما وراه خود را پیش روی من راست گردان.
|
||
\v 9 زیرا در زبان ایشان راستی نیست؛ باطن ایشان محض شرارت است؛ گلوی ایشان قبرگشاده است و زبانهای خود را جلا میدهند.
|
||
\v 10 ای خدا، ایشان را ملزم ساز تا بهسبب مشورتهای خود بیفتند، و به کثرت خطایای ایشان، ایشان را دور انداز زیرا که بر تو فتنه کردهاند،
|
||
\v 11 و همه متوکلانت شادی خواهند کرد و تا به ابد ترنم خواهند نمود. زیرا که ملجاء ایشان تو هستی و آنانی که اسم تو را دوست میدارند درتو وجد خواهند نمود.
|
||
\v 12 زیرا توای خداوند مردعادل را برکت خواهی داد، او را به رضامندی مثل سپر احاطه خواهی نمود.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 6
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند، مرا در غضب خود توبیخ منما. و مرا در خشم خویش تادیب مکن!
|
||
\v 2 ای خداوند، بر من کرم فرما زیرا که پژمردهام! ای خداوند، مرا شفا ده زیرا که استخوانهایم مضطرب است،
|
||
\v 3 و جان من بشدت پریشان است. پس توای خداوند، تا به کی؟
|
||
\v 4 ای خداوند، رجوع کن و جانم را خلاصی ده! به رحمت خویش مرا نجاتبخش!
|
||
\v 5 زیرا که در موت ذکرتو نمی باشد! در هاویه کیست که تو را حمدگوید؟
|
||
\v 6 از ناله خود واماندهام! تمامی شب تخت خواب خود را غرق میکنم، و بسترخویش را به اشکها تر میسازم!
|
||
\v 7 چشم من ازغصه کاهیده شد و بسبب همه دشمنانم تارگردید.
|
||
\v 8 ای همه بدکاران از من دور شوید، زیراخداوند آواز گریه مرا شنیده است!
|
||
\v 9 خداونداستغاثه مرا شنیده است. خداوند دعای مرااجابت خواهد نمود.
|
||
\v 10 همه دشمنانم به شدت خجل و پریشان خواهند شد. روبرگردانیده، ناگهان خجل خواهند گردید.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 7
|
||
\p
|
||
\v 1 ای یهوه خدای من، در تو پناه میبرم. ازهمه تعاقب کنندگانم مرا نجات ده و برهان.
|
||
\v 2 مبادا او مثل شیر جان مرا بدرد، و خرد سازد ونجاتدهندهای نباشد.
|
||
\v 3 ای یهوه خدای من اگراین را کردم و اگر در دست من ظلمی پیدا شد،
|
||
\v 4 اگر به خیراندیش خود بدی کردم و بیسبب دشمن خود را تاراج نمودم،
|
||
\v 5 پس دشمن جانم راتعاقب کند، و آن را گرفتار سازد، و حیات مرا به زمین پایمال کند، و جلالم را در خاک ساکن سازد. سلاه.
|
||
\v 6 ای خداوند در غضب خود برخیز، بهسبب قهر دشمنانم بلند شو و برای من بیدار شو! ای که داوری را امر فرمودهای!
|
||
\v 7 و مجمع امت هاگرداگرد تو بیایند. و بر فوق ایشان به مقام اعلی رجوع فرما.
|
||
\v 8 خداوند امتها را داوری خواهد نمود. ای خداوند، موافق عدالتم و کمالی که در من است مرا داد بده!
|
||
\v 9 بدی شریران نابود شود و عادل راپایدار کن زیرا امتحان کننده دلها و قلوب، خدای عادل است.
|
||
\v 10 سپر من بر خدا میباشد که راست دلان را نجاتدهنده است.
|
||
\v 11 خدا داور عادل است و هر روزه خدا خشمناک میشود.
|
||
\v 12 اگربازگشت نکند شمشیر خود را تیز خواهد کرد؛ کمان خود را کشیده و آماده کرده است.
|
||
\v 13 وبرای او آلات موت را مهیا ساخته و تیرهای خویش را شعلهور گردانیده است.
|
||
\v 14 اینک به بطالت آبستن شده، و به ظلم حامله گردیده، دروغ را زاییده است.
|
||
\v 15 حفرهای کند و آن را گود نمود، و در چاهی که ساخت خود بیفتاد.
|
||
\v 16 ظلم اوبرسرش خواهد برگشت و ستم او بر فرقش فرودخواهد آمد.
|
||
\v 17 خداوند را برحسب عدالتش حمد خواهم گفت. و اسم خداوند تعالی راتسبیح خواهم خواند.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 8
|
||
\p
|
||
\v 1 ای یهوه خداوند ما، چه مجید است نام تودر تمامی زمین، که جلال خود را فوق آسمانها گذاردهای!
|
||
\v 2 از زبان کودکان وشیرخوارگان بهسبب خصمانت قوت را بنا نهادی تا دشمن و انتقام گیرنده را ساکت گردانی.
|
||
\v 3 چون به آسمان تو نگاه کنم که صنعت انگشتهای توست، و به ماه و ستارگانی که تو آفریدهای،
|
||
\v 4 پس انسان چیست که او را به یادآوری، وبنی آدم که از او تفقد نمایی؟
|
||
\v 5 او را از فرشتگان اندکی کمتر ساختی و تاج جلال و اکرام را بر سراو گذاردی.
|
||
\v 6 او را بر کارهای دست خودت مسلط نمودی، و همهچیز را زیر پای وی نهادی،
|
||
\v 7 گوسفندان و گاوان جمیع، و بهایم صحرا را نیز؛
|
||
\v 8 مرغان هوا و ماهیان دریا را، و هرچه بر راههای آبها سیر میکند.
|
||
\v 9 ای یهوه خداوند ما، چه مجیداست نام تو در تمامی زمین!
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 9
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند را به تمامی دل حمد خواهم گفت؛ جمیع عجایب تو را بیان خواهم کرد.
|
||
\v 2 در تو شادی و وجد خواهم نمود؛ نام تو راای متعال خواهم سرایید.
|
||
\v 3 چون دشمنانم به عقب بازگردند، آنگاه لغزیده، از حضور تو هلاک خواهند شد.
|
||
\v 4 زیرا انصاف و داوری من کردی. داور عادل بر مسند نشستهای.
|
||
\v 5 امتها را توبیخ نمودهای و شریران را هلاک ساخته، نام ایشان رامحو کردهای تا ابدالاباد.
|
||
\v 6 و اما دشمنان نیست شده خرابه های ابدی گردیدهاند. و شهرها را ویران ساختهای، حتی ذکر آنها نابود گردید.
|
||
\v 7 لیکن خداوند نشسته است تا ابدالاباد، و تخت خویش را برای داوری برپاداشته است.
|
||
\v 8 و او ربع مسکون را به عدالت داوری خواهد کرد، و امتها را به راستی دادخواهد داد.
|
||
\v 9 و خداوند قلعه بلند برای کوفته شدگان خواهد بود، قلعه بلند در زمانهای تنگی.
|
||
\v 10 و آنانی که نام تو را میشناسند بر توتوکل خواهند داشت، زیراای خداوند تو طالبان خود را هرگز ترک نکردهای.
|
||
\v 11 خداوند را که بر صهیون نشسته است بسرایید؛ کارهای او را در میان قومها اعلان نمایید،
|
||
\v 12 زیرا او که انتقام گیرنده خون است، ایشان را به یاد آورده، و فریاد مساکین را فراموش نکرده است.
|
||
\v 13 ای خداوند بر من کرم فرموده، به ظلمی که از خصمان خود میکشم نظر افکن! ای که برافرازنده من از درهای موت هستی!
|
||
\v 14 تا همه تسبیحات تو را بیان کنم در دروازه های دخترصهیون. در نجات تو شادی خواهم نمود.
|
||
\v 15 امتها به چاهی که کنده بودند خودافتادند؛ در دامی که نهفته بودند پای ایشان گرفتار شد.
|
||
\v 16 خداوند خود را شناسانیده است و داوری کرده، و شریر از کار دست خود به دام گرفتارگردیده است. هجایون سلاه.
|
||
\v 17 شریران به هاویه خواهند برگشت و جمیع امت هایی که خدا رافراموش میکنند،
|
||
\v 18 زیرا مسکین همیشه فراموش نخواهد شد؛ امید حلیمان تا به ابد ضایع نخواهد بود.
|
||
\v 19 برخیزای خداوند تا انسان غالب نیاید. برامتها به حضور تو داوری خواهد شد.
|
||
\v 20 ای خداوند ترس را بر ایشان مستولی گردان، تاامتها بدانند که انسانند. سلاه.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 10
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند چرا دور ایستادهای و خودرا در وقت های تنگی پنهان میکنی؟
|
||
\v 2 از تکبر شریران، فقیر سوخته میشود؛ درمشورت هایی که اندیشیدهاند، گرفتار میشوند.
|
||
\v 3 زیرا که شریر به شهوات نفس خود فخر میکند، و آنکه میرباید شکر میگوید و خداوند را اهانت میکند.
|
||
\v 4 شریر در غرور خود میگوید: «بازخواست نخواهد کرد.» همه فکرهای او اینست که خدایی نیست.
|
||
\v 5 راههای او همیشه استوار است. احکام تو از او بلند و بعید است. همه دشمنان خود را به هیچ میشمارد.
|
||
\v 6 در دل خود گفته است: «هرگزجنبش نخواهم خورد، و دور به دور بدی رانخواهم دید.»
|
||
\v 7 دهن او از لعنت و مکر و ظلم پر است؛ زیرزبانش مشقت و گناه است؛
|
||
\v 8 در کمینهای دهات مینشیند؛ در جایهای مخفی بیگناه را میکشد؛ چشمانش برای مسکینان مراقب است؛
|
||
\v 9 در جای مخفی مثل شیر در بیشه خود کمین میکند؛ به جهت گرفتن مسکین کمین میکند؛ فقیر را به دام خود کشیده، گرفتار میسازد.
|
||
\v 10 پس کوفته وزبون میشود؛ و مساکین در زیر جباران اومی افتند.
|
||
\v 11 در دل خود گفت: «خدا فراموش کرده است؛ روی خود را پوشانیده و هرگزنخواهد دید.»
|
||
\v 12 ای خداوند برخیز! ای خدا دست خود رابرافراز! و مسکینان را فراموش مکن.
|
||
\v 13 چراشریر خدا را اهانت کرده، در دل خود میگوید: «تو بازخواست نخواهی کرد؟»
|
||
\v 14 البته دیدهای زیرا که تو بر مشقت و غم مینگری، تا بهدست خود مکافات برسانی. مسکین امر خویش را به توتسلیم کرده است. مددکار یتیمان، تو هستی.
|
||
\v 15 بازوی گناهکار را بشکن. و اما شریر را ازشرارت او بازخواست کن تا آن را نیابی.
|
||
\v 16 خداوند پادشاه است تا ابدالاباد. امتها اززمین او هلاک خواهند شد.
|
||
\v 17 ای خداوندمسالت مسکینان را اجابت کردهای، دل ایشان رااستوار نمودهای و گوش خود را فراگرفتهای،
|
||
\v 18 تایتیمان و کوفته شدگان را دادرسی کنی. انسانی که از زمین است، دیگر نترساند.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 11
|
||
\p
|
||
\v 1 بر خداوند توکل میدارم. چرا بهجانم می گویید: «مثل مرغ به کوه خودبگریزید.
|
||
\v 2 زیرا اینک شریران کمان را میکشند وتیر را به زه نهادهاند، تا بر راست دلان در تاریکی بیندازند.
|
||
\v 3 زیرا که ارکان منهدم میشوند و مردعادل چه کند؟»
|
||
\v 4 خداوند در هیکل قدس خود است و کرسی خداوند در آسمان. چشمان او مینگرد، پلکهای وی بنی آدم را میآزماید.
|
||
\v 5 خداوند مرد عادل راامتحان میکند؛ و اما از شریر و ظلم دوست، جان او نفرت میدارد.
|
||
\v 6 بر شریر دامها و آتش وکبریت خواهد بارانید، و باد سموم حصه پیاله ایشان خواهد بود.
|
||
\v 7 زیرا خداوند عادل است وعدالت را دوست میدارد، و راستان روی او راخواهند دید.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 12
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند نجات بده زیرا که مردمقدس نابود شده است و امناء از میان بنی آدم نایاب گردیدهاند!
|
||
\v 2 همه به یکدیگر دروغ میگویند؛ به لبهای چاپلوس و دل منافق سخن میرانند.
|
||
\v 3 خداوند همه لبهای چاپلوس رامنقطع خواهد ساخت، و هر زبانی را که سخنان تکبرآمیز بگوید.
|
||
\v 4 که میگویند: «به زبان خویش غالب میآییم. لبهای ما با ما است. کیست که بر ماخداوند باشد؟»
|
||
\v 5 خداوند میگوید: «بهسبب غارت مسکینان و ناله فقیران، الان برمی خیزم و او را در نجاتی که برای آن آه میکشد برپا خواهم داشت».
|
||
\v 6 کلام خداوند کلام طاهر است، نقره مصفای در قال زمین که هفت مرتبه پاک شده است.
|
||
\v 7 توای خداوند ایشان را محافظت خواهی نمود؛ از این طبقه و تا ابدالاباد محافظت خواهی فرمود.
|
||
\v 8 شریران به هر جانب میخرامند، وقتی که خباثت در بنی آدم بلند میشود.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 13
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند تا به کی همیشه مرافراموش میکنی؟ تا به کی روی خود رااز من خواهی پوشید؟
|
||
\v 2 تا به کی در نفس خودمشورت بکنم و در دلم هرروزه غم خواهد بود؟ تا به کی دشمنم بر من سرافراشته شود؟
|
||
\v 3 ای یهوه خدای من نظر کرده، مرا مستجاب فرما! چشمانم را روشن کن مبادا به خواب موت بخسبم.
|
||
\v 4 مبادا دشمنم گوید بر او غالب آمدم ومخالفانم از پریشانیام شادی نمایند.
|
||
\v 5 و اما من به رحمت تو توکل میدارم؛ دل من در نجات تو شادی خواهد کرد.
|
||
\v 6 برای خداوندسرود خواهم خواند زیرا که به من احسان نموده است.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 14
|
||
\p
|
||
\v 1 احمق در دل خود میگوید که خدایی نیست. کارهای خود را فاسد و مکروه ساختهاند و نیکوکاری نیست.
|
||
\v 2 خداوند ازآسمان بربنی آدم نظر انداخت تا ببیند که آیا فهیم و طالب خدایی هست؟
|
||
\v 3 همه روگردانیده، با هم فاسد شدهاند. نیکوکاری نیست یکی هم نی.
|
||
\v 4 آیا همه گناهکاران بیمعرفت هستند که قوم مرا میخورند چنانکه نان میخورند؟ و خداوندرا نمی خوانند؟
|
||
\v 5 آنگاه ترس بر ایشان مستولی شد، زیرا خدادر طبقه عادلان است.
|
||
\v 6 مشورت مسکین را خجل میسازید چونکه خداوند ملجای اوست.
|
||
\v 7 کاش که نجات اسرائیل از صهیون ظاهرمی شد! چون خداوند اسیری قوم خویش رابرگرداند، یعقوب وجد خواهد نمود و اسرائیل شادمان خواهد گردید.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 15
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند کیست که در خیمه تو فرودآید؟ و کیست که در کوه مقدس توساکن گردد؟
|
||
\v 2 آنکه بیعیب سالک باشد و عدالت را بهجاآورد، و در دل خویش راست گو باشد،
|
||
\v 3 که به زبان خود غیبت ننماید؛ و به همسایه خود بدی نکند و درباره اقارب خویش مذمت را قبول ننماید،
|
||
\v 4 که در نظر خود حقیر و خوار است وآنانی را که از خداوند میترسند مکرم میدارد وقسم به ضرر خود میخورد و تغییر نمی دهد.
|
||
\v 5 نقره خود را به سود نمی دهد و رشوه بر بیگناه نمی گیرد.آنکه این را بهجا آورد تا ابدالاباد جنبش نخواهد خورد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 16
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خدا مرا محافظت فرما، زیرا برتوتوکل میدارم.
|
||
\v 2 خداوند را گفتم: «توخداوند من هستی. نیکویی من نیست غیر از تو.»
|
||
\v 3 و اما مقدسانی که در زمیناند و فاضلان، تمامی خوشی من در ایشان است.
|
||
\v 4 دردهای آنانی که عقب (خدای ) دیگر میشتابند، بسیار خواهدشد. هدایای خونیایشان را نخواهم ریخت، بلکه نام ایشان را به زبانم نخواهم آورد.
|
||
\v 5 خداوند نصیب قسمت و کاسه من است. توقرعه مرا نگاه میداری.
|
||
\v 6 خطه های من بهجایهای خوش افتاد. میراث بهی به من رسیده است.
|
||
\v 7 خداوند را که مرا نصیحت نمود، متبارک میخوانم. شبانگاه نیز قلبم مرا تنبیه میکند.
|
||
\v 8 خداوند را همیشه پیش روی خود میدارم. چونکه بهدست راست من است، جنبش نخواهم خورد.
|
||
\v 9 از اینرو دلم شادی میکند و جلالم به وجد میآید؛ جسدم نیز در اطمینان ساکن خواهدشد.
|
||
\v 10 زیرا جانم را در عالم اموات ترک نخواهی کرد، و قدوس خود را نخواهی گذاشت که فسادرا بیند.
|
||
\v 11 طریق حیات را به من خواهی آموخت. به حضور تو کمال خوشی است و بهدست راست تو لذتها تا ابدالاباد!
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 17
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند، عدالت را بشنو و به فریادمن توجه فرما! و دعای مرا که از لب بیریا میآید، گوش بگیر!
|
||
\v 2 داد من از حضور توصادر شود؛ چشمان تو راستی را ببیند.
|
||
\v 3 دل مراآزمودهای، شبانگاه از آن تفقد کردهای. مرا قال گذاشتهای و هیچ نیافتهای، زیرا عزیمت کردم که زبانم تجاوز نکند.
|
||
\v 4 و اما کارهای آدمیان به کلام لبهای تو؛ خود را از راههای ظالم نگاه داشتم.
|
||
\v 5 قدمهایم به آثار تو قائم است، پس پایهایم نخواهد لغزید.
|
||
\v 6 ای خدا تو را خواندهام زیرا که مرا اجابت خواهی نمود. گوش خود را به من فراگیر و سخن مرا بشنو.
|
||
\v 7 رحمت های خود را امتیاز ده، ای که متوکلان خویش را بهدست راست خود ازمخالفان ایشان میرهانی.
|
||
\v 8 مرا مثل مردمک چشم نگاه دار؛ مرا زیر سایه بال خود پنهان کن،
|
||
\v 9 از روی شریرانی که مرا خراب میسازند، ازدشمنان جانم که مرا احاطه میکنند.
|
||
\v 10 دل فربه خود را بستهاند. به زبان خویش سخنان تکبرآمیزمی گویند.
|
||
\v 11 الان قدمهای ما را احاطه کردهاند، وچشمان خود را دوختهاند تا ما را به زمین بیندازند.
|
||
\v 12 مثل او مثل شیری است که در دریدن حریص باشد، و مثل شیر ژیان که در بیشه خود درکمین است.
|
||
\v 13 ای خداوند برخیز و پیش روی وی درآمده، او را بینداز و جانم را از شریر به شمشیر خود برهان،
|
||
\v 14 از آدمیان، ای خداوند، بهدست خویش، از اهل جهان که نصیب ایشان در زندگانی است. که شکم ایشان را به ذخایرخود پرساختهای و از اولاد سیر شده، زیادی مال خود را برای اطفال خویش ترک میکنند.
|
||
\v 15 و اما من روی تو را در عدالت خواهم دید و چون بیدار شوم از صورت تو سیر خواهم شد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 18
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند! ای قوت من! تو را محبت می نمایم.
|
||
\v 2 خداوند صخره من است وملجا و نجاتدهنده من. خدایم صخره من است که در او پناه میبرم. سپر من و شاخ نجاتم و قلعه بلند من.
|
||
\v 3 خداوند را که سزاوار کل حمد است، خواهم خواند. پس، از دشمنانم رهایی خواهم یافت.
|
||
\v 4 رسنهای موت مرا احاطه کرده، و سیلابهای شرارت مرا ترسانیده بود.
|
||
\v 5 رسنهای گور دور مراگرفته بود و دامهای موت پیش روی من درآمده.
|
||
\v 6 در تنگی خود خداوند را خواندم و نزد خدای خویش استغاثه نمودم. او آواز مرا از هیکل خودشنید و استغاثه من به حضورش به گوش وی رسید.
|
||
\v 7 زمین متزلزل و مرتعش شده، اساس کوههابلرزید و متزلزل گردید چونکه خشم او افروخته شد.
|
||
\v 8 دخان از بینی او برآمد و نار از دهانش ملتهب گشت و آتشها از آن افروخته گردید.
|
||
\v 9 آسمان را خم کرده، نزول فرمود و زیر پای وی تاریکی غلیظ میبود.
|
||
\v 10 برکروبی سوار شده، پرواز نمود و بر بالهای باد طیران کرد.
|
||
\v 11 تاریکی را پرده خود و خیمهای گرداگرد خویش بساخت، تاریکی آبها و ابرهای متراکم را.
|
||
\v 12 از تابش پیش روی وی ابرهایش میشتافتند، تگرگ و آتشهای افروخته.
|
||
\v 13 و خداوند از آسمان رعد کرده، حضرت اعلی آواز خود را بداد، تگرگ و آتشهای افروخته را.
|
||
\v 14 پس تیرهای خود را فرستاده، ایشان را پراکنده ساخت، و برقها بینداخت وایشان را پریشان نمود.
|
||
\v 15 آنگاه عمق های آب ظاهر شد و اساس ربع مسکون مکشوف گردید، از تنبیه توای خداوند، از نفخه باد بینی تو!
|
||
\v 16 پس، از اعلی فرستاده، مرا برگرفت و ازآبهای بسیار بیرون کشید.
|
||
\v 17 و مرا از دشمنان زورآورم رهایی داد و از خصمانم، زیرا که از من تواناتر بودند.
|
||
\v 18 در روز بلای من پیش رویم درآمدند، لیکن خداوند تکیه گاه من بود.
|
||
\v 19 و مرابجای وسیع بیرون آورد؛ مرا نجات داد زیرا که درمن رغبت میداشت.
|
||
\v 20 خداوند موافق عدالتم مرا جزا داد و به حسب طهارت دستم مرا مکافات رسانید.
|
||
\v 21 زیراکه راههای خداوند را نگاه داشته، و به خدای خویش عصیان نورزیدهام،
|
||
\v 22 و جمیع احکام اوپیش روی من بوده است و فرائض او را از خوددور نکردهام،
|
||
\v 23 و نزد او بیعیب بودهام وخویشتن را از گناه خود نگاه داشتهام.
|
||
\v 24 پس خداوند مرا موافق عدالتم پاداش داده است و به حسب طهارت دستم در نظر وی.
|
||
\v 25 خویشتن رابا رحیم، رحیم مینمایی، و با مرد کامل، خود راکامل مینمایی.
|
||
\v 26 خویشتن را با طاهر، طاهرمی نمایی و با مکار، به مکر رفتار میکنی.
|
||
\v 27 زیراقوم مظلوم را خواهی رهانید و چشمان متکبران را به زیر خواهی انداخت.
|
||
\v 28 زیرا که تو چراغ مراخواهی افروخت؛ یهوه خدایم تاریکی مرا روشن خواهد گردانید.
|
||
\v 29 زیرا به مدد تو بر فوجها حمله میبرم و به خدای خود از حصارها برمی جهم.
|
||
\v 30 و اما خدا طریق او کامل است و کلام خداوندمصفی. او برای همه متوکلان خود سپر است،
|
||
\v 31 زیرا کیست خدا غیر از یهوه؟ و کیست صخرهای غیر از خدای ما؟
|
||
\v 32 خدایی که کمر مرابه قوت بسته و راههای مرا کامل گردانیده است.
|
||
\v 33 پایهای مرا مثل آهو ساخته و مرا به مقامهای اعلای من برپا داشته است.
|
||
\v 34 دستهای مرا برای جنگ تعلیم داده است، که کمان برنجین به بازوی من خم شد.
|
||
\v 35 سپر نجات خود را به من دادهای. دست راستت عمود من شده و مهربانی تو مرابزرگ ساخته است.
|
||
\v 36 قدمهایم را زیرم وسعت دادی که پایهای من نلغزید.
|
||
\v 37 دشمنان خود راتعاقب نموده، بدیشان خواهم رسید و تا تلف نشوند بر نخواهم گشت.
|
||
\v 38 ایشان را فرو خواهم کوفت که نتوانند برخاست و زیر پاهای من خواهند افتاد.
|
||
\v 39 زیرا کمر مرا برای جنگ به قوت بستهای و مخالفانم را زیر پایم انداختهای.
|
||
\v 40 گردنهای دشمنانم را به من تسلیم کردهای تاخصمان خود را نابود بسازم.
|
||
\v 41 فریاد برآوردنداما رهانندهای نبود نزد خداوند، ولی ایشان رااجابت نکرد.
|
||
\v 42 ایشان را چون غبار پیش بادساییدهام؛ مثل گل کوچهها ایشان را دور ریختهام.
|
||
\v 43 مرا از منازعه قوم رهانیده، سر امت هاساختهای. قومی را که نشناخته بودم، مرا خدمت مینمایند.
|
||
\v 44 به مجرد شنیدن مرا اطاعت خواهند کرد؛ فرزندان غربا نزد من تذلل خواهندنمود.
|
||
\v 45 فرزندان غربا پژمرده میشوند و درقلعه های خود خواهند لرزید.
|
||
\v 46 خداوند زنده است و صخره من متبارک باد، و خدای نجات من متعال!
|
||
\v 47 خدایی که برای من انتقام میگیرد وقومها را زیر من مغلوب میسازد.
|
||
\v 48 مرا ازدشمنانم رهانیده، برخصمانم بلند کردهای و ازمرد ظالم مرا خلاصی دادهای!
|
||
\v 49 لهذاای خداوند تو را در میان امتها حمد خواهم گفت وبه نام تو سرود خواهم خواند.
|
||
\v 50 که نجات عظیمی به پادشاه خود داده و به مسیح خویش رحمت نموده است. یعنی به داود و ذریت او تاابدالاباد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 19
|
||
\p
|
||
\v 1 آسمان جلال خدا را بیان میکند وفلک از عمل دستهایش خبر میدهد.
|
||
\v 2 روز سخن میراند تا روز و شب معرفت را اعلان میکند تا شب.
|
||
\v 3 سخن نیست و کلامی نی و آوازآنها شنیده نمی شود.
|
||
\v 4 قانون آنها در تمام جهان بیرون رفت و بیان آنها تا اقصای ربع مسکون.
|
||
\v 5 خیمهای برای آفتاب در آنها قرار داد؛ و او مثل داماد از حجله خود بیرون میآید و مثل پهلوان ازدویدن در میدان شادی میکند.
|
||
\v 6 خروجش ازکرانه آسمان است و مدارش تا به کرانه دیگر؛ وهیچچیز از حرارتش مستور نیست.
|
||
\v 7 شریعت خداوند کامل است و جان رابرمی گرداند؛ شهادات خداوند امین است و جاهل را حکیم میگرداند.
|
||
\v 8 فرایض خداوند راست است و دل را شاد میسازد. امر خداوند پاک است و چشم را روشن میکند.
|
||
\v 9 ترس خداوند طاهراست و ثابت تا ابدالاباد. احکام خداوند حق وتمام عدل است.
|
||
\v 10 از طلا مرغوب تر و از زرخالص بسیار. از شهد شیرینتر و از قطرات شانه عسل.
|
||
\v 11 بنده تو نیز از آنها متنبه میشود، و درحفظ آنها ثواب عظیمی است.
|
||
\v 12 کیست که سهوهای خود را بداند؟ مرا ازخطایای مخفیام طاهر ساز.
|
||
\v 13 بنده ات را نیز ازاعمال متکبرانه باز دار تا بر من مسلط نشود؛ آنگاه بیعیب و از گناه عظیم مبرا خواهم بود.
|
||
\v 14 سخنان زبانم و تفکر دلم منظور نظر تو باشد، ای خداوند که صخره من و نجاتدهنده من هستی!
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 20
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند تو را در روز تنگی مستجاب فرماید. نام خدای یعقوب تو را سرافرازنماید.
|
||
\v 2 نصرت برای تو از قدس خود بفرستد وتو را از صهیون تایید نماید.
|
||
\v 3 جمیع هدایای تو رابه یاد آورد و قربانی های سوختنی تو را قبول فرماید. سلاه.
|
||
\v 4 موافق دل تو به تو عطا فرماید وهمه مشورتهای تو را به انجام رساند.
|
||
\v 5 به نجات تو خواهیم سرایید و به نام خدای خود، علم خود را خواهیم افراشت. خداوندتمامی مسالت تو را به انجام خواهد رسانید.
|
||
\v 6 الان دانستهام که خداوند مسیح خود رامی رهاند. از فلک قدس خود او را اجابت خواهدنمود، به قوت نجاتبخش دست راست خویش.
|
||
\v 7 اینان ارابهها را و آنان اسبها را، اما ما نام یهوه خدای خود را ذکر خواهیم نمود.
|
||
\v 8 ایشان خم شده، افتادهاند و اما ما برخاسته، ایستادهایم.
|
||
\v 9 ای خداوند نجات بده! پادشاه در روزی که بخوانیم، ما را مستجاب فرماید.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 21
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند در قوت تو پادشاه شادی می کند و در نجات تو چه بسیار به وجدخواهد آمد.
|
||
\v 2 مراد دل او را به وی بخشیدی و مسالت زبانش را از او دریغ نداشتی. سلاه.
|
||
\v 3 زیرابه برکات نیکو بر مراد او سبقت جستی. تاجی اززر خالص برسر وی نهادی.
|
||
\v 4 حیات را از توخواست و آن را به وی دادی، و طول ایام را تاابدالاباد.
|
||
\v 5 جلال او بهسبب نجات تو عظیم شده. اکرام و حشمت را بر او نهادهای.
|
||
\v 6 زیرا او رامبارک ساختهای تا ابدالاباد. به حضور خود او رابی نهایت شادمان گردانیدهای.
|
||
\v 7 زیرا که پادشاه برخداوند توکل میدارد، و به رحمت حضرت اعلی جنبش نخواهد خورد.
|
||
\v 8 دست تو همه دشمنانت را خواهد دریافت. دست راست تو آنانی را که از تو نفرت دارندخواهد دریافت.
|
||
\v 9 در وقت غضب خود، ایشان راچون تنور آتش خواهی ساخت. خداوند ایشان را در خشم خود خواهد بلعید و آتش ایشان راخواهد خورد.
|
||
\v 10 ثمره ایشان را از زمین هلاک خواهی ساخت و ذریت ایشان را از میان بنی آدم.
|
||
\v 11 زیرا قصد بدی برای تو کردند و مکایدی رااندیشیدند که آن را نتوانستند بجا آورد.
|
||
\v 12 زیراکه ایشان را روگردان خواهی ساخت. بر زههای خود تیرها را به روی ایشان نشان خواهی گرفت.
|
||
\v 13 ای خداوند در قوت خود متعال شو. جبروت تو را ترنم و تسبیح خواهیم خواند.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 22
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خدای من، ای خدای من، چرا مراترک کردهای و از نجات من و سخنان فریادم دور هستی؟
|
||
\v 2 ای خدای من در روز می خوانم و مرا اجابت نمی کنی. در شب نیز و مراخاموشی نیست.
|
||
\v 3 و اما تو قدوس هستی، ای که بر تسبیحات اسرائیل نشستهای.
|
||
\v 4 پدران ما بر توتوکل داشتند. بر تو توکل داشتند و ایشان راخلاصی دادی.
|
||
\v 5 نزد تو فریاد برآوردند و رهایی یافتند. بر تو توکل داشتند، پس خجل نشدند.
|
||
\v 6 و اما من کرم هستم و انسان نی. عار آدمیان هستم و حقیر شمرده شده قوم.
|
||
\v 7 هرکه مرا بیند به من استهزا میکند. لبهای خود را باز میکنند وسرهای خود را میجنبانند (و میگویند):
|
||
\v 8 «برخداوند توکل کن پس او را خلاصی بدهد. او رابرهاند چونکه به وی رغبت میدارد.»
|
||
\v 9 زیرا که تومرا از شکم بیرون آوردی؛ وقتی که بر آغوش مادر خود بودم مرا مطمئن ساختی.
|
||
\v 10 از رحم برتو انداخته شدم. از شکم مادرم خدای من توهستی.
|
||
\v 11 از من دور مباش زیرا تنگی نزدیک است. و کسی نیست که مدد کند.
|
||
\v 12 گاوان نربسیار دور مرا گرفتهاند. زورمندان باشان مرااحاطه کردهاند.
|
||
\v 13 دهان خود را بر من باز کردند، مثل شیر درنده غران.
|
||
\v 14 مثل آب ریخته شدهام. وهمه استخوانهایم از هم گسیخته. دلم مثل موم گردیده، در میان احشایم گداخته شده است.
|
||
\v 15 قوت من مثل سفال خشک شده و زبانم به کامم چسبیده. و مرا به خاک موت نهادهای.
|
||
\v 16 زیراسگان دور مرا گرفتهاند. جماعت اشرار مرا احاطه کرده، دستها و پایهای مرا سفتهاند.
|
||
\v 17 همه استخوانهای خود را میشمارم. ایشان به من چشم دوخته، مینگرند.
|
||
\v 18 رخت مرا در میان خود تقسیم کردند. و بر لباس من قرعه انداختند.
|
||
\v 19 اما توای خداوند دور مباش. ای قوت من برای نصرت من شتاب کن.
|
||
\v 20 جان مرا از شمشیرخلاص کن. و یگانه مرا از دست سگان.
|
||
\v 21 مرا ازدهان شیر خلاصی ده. ای که از میان شاخهای گاووحشی مرا اجابت کردهای.
|
||
\v 22 نام تو را به برادران خود اعلام خواهم کرد. در میان جماعت تو راتسبیح خواهم خواند.
|
||
\v 23 ای ترسندگان خداوند او را حمد گویید. تمام ذریت یعقوب او را تمجید نمایید. و جمیع ذریت اسرائیل از وی بترسید.
|
||
\v 24 زیرا مسکنت مسکین را حقیر و خوار نشمرده، و روی خود رااز او نپوشانیده است. و چون نزد وی فریاد برآورداو را اجابت فرمود.
|
||
\v 25 تسبیح من در جماعت بزرگ از تو است. نذرهای خود را به حضورترسندگانت ادا خواهم نمود.
|
||
\v 26 حلیمان غذاخورده، سیر خواهند شد. و طالبان خداوند او راتسبیح خواهند خواند. و دلهای شما زیست خواهد کرد تا ابدالاباد.
|
||
\v 27 جمیع کرانه های زمین متذکر شده، بسوی خداوند بازگشت خواهندنمود. و همه قبایل امتها به حضور تو سجده خواهند کرد.
|
||
\v 28 زیرا سلطنت از آن خداونداست. و او بر امتها مسلط است.
|
||
\v 29 همه متمولان زمین غذا خورده، سجده خواهند کرد. وبه حضور وی هرکه به خاک فرو میرود رکوع خواهد نمود. و کسی جان خود را زنده نخواهدساخت.
|
||
\v 30 ذریتی او را عبادت خواهند کرد ودرباره خداوند طبقه بعد را اخبار خواهند نمود.
|
||
\v 31 ایشان خواهند آمد و از عدالت او خبرخواهند داد، قومی را که متولد خواهند شد که اواین کار کرده است.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 23
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند شبان من است. محتاج به هیچ چیز نخواهم بود.
|
||
\v 2 در مرتعهای سبزمرا میخواباند. نزد آبهای راحت مرا رهبری میکند.
|
||
\v 3 جان مرا برمی گرداند. و بهخاطر نام خود به راههای عدالت هدایتم مینماید.
|
||
\v 4 چون در وادی سایه موت نیز راه روم از بدی نخواهم ترسید زیرا تو با من هستی. عصا و چوب دستی تومرا تسلی خواهد داد.
|
||
\v 5 سفرهای برای من به حضور دشمنانم میگسترانی. سر مرا به روغن تدهین کردهای و کاسهام لبریز شده است.
|
||
\v 6 هرآینه نیکویی و رحمت تمام ایام عمرم درپی من خواهد بود. و در خانه خداوند ساکن خواهم بود تا ابدالاباد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 24
|
||
\p
|
||
\v 1 زمین و پری آن از آن خداوند است. ربع مسکون و ساکنان آن.
|
||
\v 2 زیرا که اواساس آن را بر دریاها نهاد. و آن را بر نهرها ثابت گردانید.
|
||
\v 3 کیست که به کوه خداوند برآید؟ وکیست که به مکان قدس او ساکن شود؟
|
||
\v 4 او که پاک دست و صاف دل باشد، که جان خود را به بطالت ندهد و قسم دروغ نخورد.
|
||
\v 5 او برکت را ازخداوند خواهد یافت. و عدالت را از خدای نجات خود.
|
||
\v 6 این است طبقه طالبان او. طالبان روی توای (خدای ) یعقوب. سلاه.
|
||
\v 7 ای دروازهها سرهای خود را برافرازید! ای درهای ابدی برافراشته شوید تا پادشاه جلال داخل شود!
|
||
\v 8 این پادشاه جلال کیست؟ خداوندقدیر و جبار؟ خداوند که در جنگ جبار است.
|
||
\v 9 ای دروازهها، سرهای خود را برافرازید! ای درهای ابدی برافرازید تا پادشاه جلال داخل شود!
|
||
\v 10 این پادشاه جلال کیست؟ یهوه صبایوت پادشاه جلال اوست. سلاه.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 25
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند بسوی تو جان خود رابرمی افرازم. ای خدای من بر تو توکل میدارم.
|
||
\v 2 پس مگذار که خجل بشوم و دشمنانم بر من فخر نمایند.
|
||
\v 3 بلی هرکه انتظار تو میکشدخجل نخواهد شد. آنانی که بیسبب خیانت میکنند خجل خواهند گردید.
|
||
\v 4 ای خداوندطریق های خود را به من بیاموز و راههای خویش را به من تعلیم ده.
|
||
\v 5 مرا به راستی خود سالک گردان و مرا تعلیم ده زیرا تو خدای نجات من هستی. تمامی روز منتظر تو بودهام.
|
||
\v 6 ای خداونداحسانات و رحمت های خود را بیاد آور چونکه آنها از ازل بوده است.
|
||
\v 7 خطایای جوانی وعصیانم را بیاد میاور. ای خداوند به رحمت خودو بهخاطر نیکویی خویش مرا یاد کن.
|
||
\v 8 خداوندنیکو و عادل است. پس به گناه کاران طریق راخواهد آموخت.
|
||
\v 9 مسکینان را به انصاف رهبری خواهد کرد و به مسکینان طریق خود را تعلیم خواهد داد.
|
||
\v 10 همه راههای خداوند رحمت وحق است برای آنانی که عهد و شهادات او را نگاه میدارند.
|
||
\v 11 ای خداوند بهخاطر اسم خود، گناه مرابیامرز زیرا که بزرگ است.
|
||
\v 12 کیست آن آدمی که از خداوند میترسد؟ او را بطریقی که اختیار کرده است خواهد آموخت.
|
||
\v 13 جان او در نیکویی شب را بسر خواهد برد. و ذریت او وارث زمین خواهند شد.
|
||
\v 14 سر خداوند با ترسندگان او است و عهد او تا ایشان را تعلیم دهد.
|
||
\v 15 چشمان من دائم بسوی خداوند است زیرا که او پایهای مرااز دام بیرون میآورد.
|
||
\v 16 بر من ملتفت شده، رحمت بفرما زیرا که منفرد و مسکین هستم.
|
||
\v 17 تنگیهای دل من زیاد شده است. مرا ازمشقت های من بیرون آور.
|
||
\v 18 بر مسکنت و رنج من نظر افکن و جمیع خطایایم را بیامرز.
|
||
\v 19 بردشمنانم نظر کن زیرا که بسیارند و به کینه تلخ به من کینه میورزند.
|
||
\v 20 جانم را حفظ کن و مرارهایی ده تا خجل نشوم زیرا بر تو توکل دارم.
|
||
\v 21 کمال و راستی حافظ من باشند زیرا که منتظرتو هستم.
|
||
\v 22 ای خدا اسرائیل را خلاصی ده، ازجمیع مشقتهای وی.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 26
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند مرا داد بده زیرا که من درکمال خود رفتار نمودهام و بر خداوندتوکل داشتهام، پس نخواهم لغزید.
|
||
\v 2 ای خداوندمرا امتحان کن و مرا بیازما. باطن و قلب مرا مصفی گردان.
|
||
\v 3 زیرا که رحمت تو در مد نظر من است ودر راستی تو رفتار نمودهام
|
||
\v 4 با مردان باطل ننشستهام و با منافقین داخل نخواهم شد.
|
||
\v 5 ازجماعت بدکاران نفرت میدارم و با طالحین نخواهم نشست.
|
||
\v 6 دستهای خود را در صفامی شویم. مذبح تو راای خداوند طواف خواهم نمود.
|
||
\v 7 تا آواز حمد تو را بشنوانم و عجایب تو رااخبار نمایم.
|
||
\v 8 ای خداوند محل خانه تو را دوست میدارم و مقام سکونت جلال تو را.
|
||
\v 9 جانم را با گناهکاران جمع مکن و نه حیات مرا با مردمان خون ریز.
|
||
\v 10 که در دستهای ایشان آزار است و دست راست ایشان پر از رشوه است.
|
||
\v 11 و اما من درکمال خود سالک میباشم. مرا خلاصی ده و برمن رحم فرما.
|
||
\v 12 پایم در جای هموار ایستاده است. خداوند را در جماعتها متبارک خواهم خواند.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 27
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند نور من و نجات من است از که بترسم؟ خداوند ملجای جان من است از که هراسان شوم؟
|
||
\v 2 چون شریران بر من نزدیک آمدند تا گوشت مرا بخورند، یعنی خصمان ودشمنانم، ایشان لغزیدند و افتادند.
|
||
\v 3 اگر لشکری بر فرود آید دلم نخواهد ترسید. اگر جنگ بر من برپا شود، در این نیز اطمینان خواهم داشت.
|
||
\v 4 یک چیز از خداوند خواستم و آن را خواهم طلبید: که تمام ایام عمرم در خانه خداوند ساکن باشم تاجمال خداوند را مشاهده کنم و در هیکل او تفکرنمایم.
|
||
\v 5 زیرا که در روز بلا مرا در سایبان خودنهفته، در پرده خیمه خود مرا مخفی خواهدداشت و مرا بر صخره بلند خواهد ساخت.
|
||
\v 6 والان سرم بر دشمنانم گرداگردم برافراشته خواهدشد. قربانی های شادکامی را در خیمه او خواهم گذرانید و برای خداوند سرود و تسبیح خواهم خواند.
|
||
\v 7 ای خداوند چون به آواز خود میخوانم مرابشنو و رحمت فرموده، مرا مستجاب فرما.
|
||
\v 8 دل من به تو میگوید (که گفتهای ): «روی مرا بطلبید.» بلی روی تو راای خداوند خواهم طلبید.
|
||
\v 9 روی خود را از من مپوشان و بنده خود را در خشم برمگردان. تو مددکار من بودهای. ای خدای نجاتم، مرا رد مکن و ترک منما.
|
||
\v 10 چون پدر ومادرم مرا ترک کنند، آنگاه خداوند مرا برمی دارد.
|
||
\v 11 ای خداوند طریق خود را به من بیاموز و بهسبب دشمنانم مرا به راه راست هدایت فرما.
|
||
\v 12 مرا به خواهش خصمانم مسپار، زیرا که شهودکذبه و دمندگان ظلم بر من برخاستهاند.
|
||
\v 13 اگرباور نمی کردم که احسان خداوند را در زمین زندگان ببینم.
|
||
\v 14 برای خداوند منتظر باش و قوی شو و دلت را تقویت خواهد داد. بلی منتظرخداوند باش.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 28
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند، نزد تو فریاد برمی آورم. ای صخره من، از من خاموش مباش. مبادا اگر از من خاموش شوی، مثل آنانی باشم که به حفره فرو میروند.
|
||
\v 2 آواز تضرع مرا بشنو چون نزد تو استغاثه میکنم و دست خود را به محراب قدس تو برمی افرازم.
|
||
\v 3 مرا با شریران و بدکاران مکش که با همسایگان خود سخن صلحآمیزمی گویند و آزار در دل ایشان است.
|
||
\v 4 آنها را به حسب کردار ایشان و موافق اعمال زشت ایشان بده آنها را مطابق عمل دست ایشان بده و رفتارایشان را به خود ایشان رد نما.
|
||
\v 5 چونکه در اعمال خداوند و صنعت دست وی تفکر نمی کنند. ایشان را منهدم خواهی ساخت و بنا نخواهی نمود.
|
||
\v 6 خداوند متبارک باد زیرا که آواز تضرع مراشنیده است.
|
||
\v 7 خداوند قوت من و سپر من است. دلم بر او توکل داشت و مدد یافتهام. پس دل من به وجد آمده است و بهسرود خود او را حمدخواهم گفت.
|
||
\v 8 خداوند قوت ایشان است و برای مسیح خود قلعه نجات.
|
||
\v 9 قوم خود را نجات ده ومیراث خود را مبارک فرما. ایشان را رعایت کن وبرافراز تا ابدالاباد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 29
|
||
\p
|
||
\v 1 ای فرزندان خدا، خداوند را توصیف کنید. جلال و قوت را برای خداوندتوصیف نمایید.
|
||
\v 2 خداوند را به جلال اسم اوتمجید نمایید. خداوند را در زینت قدوسیت سجده کنید.
|
||
\v 3 آواز خداوند فوق آبها است. خدای جلال رعد میدهد. خداوند بالای آبهای بسیار است.
|
||
\v 4 آواز خداوند با قوت است. آوازخداوند با جلال است.
|
||
\v 5 آواز خداوند سروهای آزاد را میشکند. خداوند سروهای آزاد لبنان رامی شکند.
|
||
\v 6 آنها را مثل گوساله میجهاند. لبنان وسریون را مثل بچه گاو وحشی.
|
||
\v 7 آواز خداوندزبانه های آتش را میشکافد.
|
||
\v 8 آواز خداوندصحرا را متزلزل میسازد. خداوند صحرای قادش را متزلزل میسازد.
|
||
\v 9 آواز خداوند غزالهارا به درد زه میاندازد، و جنگل را بیبرگ میگرداند. و در هیکل او جمیع جلال را ذکرمی کنند.
|
||
\v 10 خداوند بر طوفان جلوس نموده. خداوند نشسته است پادشاه تا ابدالاباد.
|
||
\v 11 خداوند قوم خود را قوت خواهد بخشید. خداوند قوم خود را به سلامتی مبارک خواهدنمود.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 30
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند تو را تسبیح میخوانم زیراکه مرا بالا کشیدی و دشمنانم را بر من مفتخر نساختی.
|
||
\v 2 ای یهوه خدای من! نزد تواستغاثه نمودم و مرا شفا دادی.
|
||
\v 3 ای خداوندجانم را از حفره برآوردی. مرا زنده ساختی تا به هاویه فرونروم.
|
||
\v 4 ای مقدسان خداوند او رابسرایید و به ذکر قدوسیت او حمد گویید!
|
||
\v 5 زیراکه غضب او لحظهای است و در رضامندی اوزندگانی. شامگاه گریه نزیل میشود. صبحگاهان شادی رخ مینماید.
|
||
\v 6 و اما من در کامیابی خودگفتم: «جنبش نخواهم خورد تا ابدالاباد.»
|
||
\v 7 ای خداوند به رضامندی خود کوه مرا در قوت ثابت گردانیدی و چون روی خود را پوشاندی پریشان شدم.
|
||
\v 8 ای خداوند نزد تو فریاد برمی آورم و نزدخداوند تضرع مینمایم.
|
||
\v 9 در خون من چه فایده است چون به حفره فرو روم. آیا خاک تو را حمدمی گوید و راستی تو را اخبار مینماید؟
|
||
\v 10 ای خداوند بشنو و به من کرم فرما. ای خداوندمددکار من باش.
|
||
\v 11 ماتم مرا برای من به رقص مبدل ساختهای. پلاس را از من بیرون کرده و کمرمرا به شادی بستهای.
|
||
\v 12 تا جلالم ترا سرودخواند و خاموش نشود. ای یهوه خدای من، تو راحمد خواهم گفت تا ابدالاباد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 31
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند بر تو توکل دارم پس خجل نشوم تا به ابد. در عدالت خویش مرانجات بده.
|
||
\v 2 گوش خود را به من فراگیر و مرا به زودی برهان. برایم صخرهای قوی و خانهای حصین باش تا مرا خلاصی دهی.
|
||
\v 3 زیرا صخره وقلعه من تو هستی. بهخاطر نام خود مرا هدایت ورهبری فرما.
|
||
\v 4 مرا از دامی که برایم پنهان کرده اندبیرون آور.
|
||
\v 5 زیرا قلعه من تو هستی. روح خود رابهدست تو میسپارم. ای یهوه خدای حق تو مرافدیه دادی.
|
||
\v 6 از آنانی که اباطیل دروغ را پیروی میکنند نفرت میکنم. و اما من بر خداوند توکل میدارم.
|
||
\v 7 به رحمت تو وجد و شادی میکنم زیرا مشقت مرا دیده و جانم را در تنگیهاشناختهای.
|
||
\v 8 مرا بهدست دشمن اسیرنساختهای. پایهای مرا بجای وسیع قائم گردانیدهای.
|
||
\v 9 ای خداوند بر من رحمت فرما زیرا در تنگی هستم. چشم من از غصه کاهیده شد، بلکه جانم وجسدم نیز.
|
||
\v 10 زیرا که حیاتم از غم و سالهایم ازناله فانی گردیده است. قوتم از گناهم ضعیف واستخوانهایم پوسیده شد.
|
||
\v 11 نزد همه دشمنانم عار گردیدهام. خصوص نزد همسایگان خویش وباعث خوف آشنایان شدهام. هرکه مرا بیرون بینداز من میگریزد.
|
||
\v 12 مثل مرده از خاطر فراموش شدهام و مانند ظرف تلف شده گردیدهام.
|
||
\v 13 زیراکه بهتان را از بسیاری شنیدم و خوف گرداگرد من میباشد، زیرا بر من با هم مشورت میکنند و درقصد جانم تفکر مینمایند.
|
||
\v 14 و اما من بر تو ای خداوند توکل میدارم و گفتهام خدای من توهستی.
|
||
\v 15 وقتهای من در دست تو میباشد. مرا ازدست دشمنانم و جفاکنندگانم خلاصی ده.
|
||
\v 16 روی خود را بربنده ات تابان ساز و مرا به رحمت خود نجاتبخش.
|
||
\v 17 ای خداوند خجل نشوم چونکه تو را خواندهام. شریران خجل شوندو در حفره خاموش باشند.
|
||
\v 18 لبهای دروغ گوگنگ شود که به درشتی و تکبر و استهانت برعادلان سخن میگوید.
|
||
\v 19 زهی عظمت احسان توکه برای ترسندگانت ذخیره کردهای و برای متوکلانت پیش بنی آدم ظاهر ساختهای.
|
||
\v 20 ایشان را در پرده روی خود از مکاید مردم خواهی پوشانید. ایشان را در خیمهای از عداوت زبانها مخفی خواهی داشت.
|
||
\v 21 متبارک بادخداوند که رحمت عجیب خود را در شهرحصین به من ظاهر کرده است.
|
||
\v 22 و اما من درحیرت خود گفتم که از نظر تو منقطع شدهام. لیکن چون نزد تو فریاد کردم آواز تضرع مرا شنیدی.
|
||
\v 23 ای جمیع مقدسان خداوند او را دوست دارید. خداوند امنا را محفوظ میدارد و متکبران رامجازات کثیر میدهد.
|
||
\v 24 قوی باشید و دل شما راتقویت خواهد داد. ای همگانی که برای خداوندانتظار میکشید!
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 32
|
||
\p
|
||
\v 1 خوشابحال کسیکه عصیان او آمرزیده شد و گناه وی مستور گردید.
|
||
\v 2 خوشابحال کسیکه خداوند به وی جرمی درحساب نیاورد. و در روح او حیلهای نمی باشد.
|
||
\v 3 هنگامی که خاموش میبودم، استخوانهایم پوسیده میشد از نعرهای که تمامی روزمی زدم.
|
||
\v 4 چونکه دست تو روز و شب بر من سنگین میبود. رطوبتم به خشکی تابستان مبدل گردید، سلاه.
|
||
\v 5 به گناه خود نزد تواعتراف کردم و جرم خود را مخفی نداشتم. گفتم: عصیان خود را نزد خداوند اقرارمی کنم. پس تو آلایش گناهم را عفو کردی، سلاه.
|
||
\v 6 از اینرو هر مقدسی در وقت اجابت نزد تودعا خواهد کرد. وقتی که آبهای بسیار به سیلان آید، هرگز بدو نخواهد رسید.
|
||
\v 7 توملجای من هستی مرا از تنگی حفظ خواهی کرد. مرا بهسرودهای نجات احاطه خواهی نمود، سلاه.
|
||
\v 8 تو را حکمت خواهم آموخت و براهی که باید رفت ارشاد خواهم نمود و تو را به چشم خودکه بر تو است نصیحت خواهم فرمود.
|
||
\v 9 مثل اسب و قاطر بیفهم مباشید که آنها را برای بستن به دهنه و لگام زینت میدهند، والا نزدیک تونخواهند آمد.
|
||
\v 10 غمهای شریر بسیار میباشد. اما هرکه برخداوند توکل دارد رحمت او را احاطه خواهد کرد.
|
||
\v 11 ای صالحان در خداوند شادی و وجد کنید وای همه راست دلان ترنم نمایید.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 33
|
||
\p
|
||
\v 1 ای صالحان در خداوند شادی نمایید، زیرا که تسبیح خواندن راستان رامی شاید.
|
||
\v 2 خداوند را بربط حمد بگویید. با عودده تار او را سرود بخوانید.
|
||
\v 3 سرودی تازه برای اوبسرایید. نیکو بنوازید با آهنگ بلند.
|
||
\v 4 زیرا کلام خداوند مستقیم است و جمیع کارهای او با امانت است.
|
||
\v 5 عدالت و انصاف را دوست میدارد. جهان از رحمت خداوند پر است.
|
||
\v 6 به کلام خداوند آسمانها ساخته شد و کل جنود آنها به نفخه دهان او.
|
||
\v 7 آبهای دریا را مثل توده جمع میکند و لجهها را در خزانهها ذخیره مینماید.
|
||
\v 8 تمامی اهل زمین از خداوند بترسند. جمیع سکنه ربع مسکون از او بترسند.
|
||
\v 9 زیرا که او گفت و شد. او امر فرمود و قایم گردید.
|
||
\v 10 خداوندمشورت امتها را باطل میکند. تدبیرهای قبائل را نیست میگرداند.
|
||
\v 11 مشورت خداوند قائم است تا ابدالاباد. تدابیر قلب او تا دهرالدهور.
|
||
\v 12 خوشابحال امتی که یهوه خدای ایشان است وقومی که ایشان را برای میراث خود برگزیده است.
|
||
\v 13 از آسمان خداوند نظر افکند و جمیع بنی آدم را نگریست.
|
||
\v 14 از مکان سکونت خویش نظر میافکند، برجمیع ساکنان جهان.
|
||
\v 15 او که دلهای ایشان را جمیع سرشته است و اعمال ایشان را درک نموده است.
|
||
\v 16 پادشاه به زیادتی لشکر خلاص نخواهد شد و جبار به بسیاری قوت رهایی نخواهد یافت.
|
||
\v 17 اسب به جهت استخلاص باطل است و به شدت قوت خودکسی را رهایی نخواهد داد.
|
||
\v 18 اینک چشم خداوند بر آنانی است که از او میترسند، برآنانی که انتظار رحمت او را میکشند.
|
||
\v 19 تاجان ایشان را از موت رهایی بخشد و ایشان رادر قحط زنده نگاه دارد.
|
||
\v 20 جان ما منتظرخداوند میباشد. او اعانت و سپر ما است.
|
||
\v 21 زیرا که دل ما در او شادی میکند و در نام قدوس او توکل میداریم.
|
||
\v 22 ای خداوندرحمت تو بر ما باد. چنانکه امیدوار توبودهایم.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 34
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند را در هر وقت متبارک خواهم گفت. تسبیح او دائم بر زبان من خواهدبود.
|
||
\v 2 جان من در خداوند فخر خواهد کرد. مسکینان شنیده، شادی خواهند نمود.
|
||
\v 3 خداوندرا با من تکبیر نمایید. نام او را با یکدیگربرافرازیم.
|
||
\v 4 چون خداوند را طلبیدم مرامستجاب فرمود و مرا از جمیع ترسهایم خلاصی بخشید.
|
||
\v 5 بسوی او نظر کردند و منور گردیدند ورویهای ایشان خجل نشد.
|
||
\v 6 این مسکین فریادکرد و خداوند او را شنید و او را از تمامی تنگیهایش رهایی بخشید.
|
||
\v 7 فرشته خداوندگرداگرد ترسندگان او است. اردو زده، ایشان رامی رهاند.
|
||
\v 8 بچشید و ببینید که خداوند نیکواست. خوشابحال شخصی که بدو توکل میدارد.
|
||
\v 9 ای مقدسان خداوند از او بترسید زیرا که ترسندگان او را هیچ کمی نیست.
|
||
\v 10 شیربچگان بینوا شده، گرسنگی میکشند و اما طالبان خداوند را به هیچچیز نیکو کمی نخواهد شد.
|
||
\v 11 ای اطفال بیایید مرا بشنوید و ترس خداوند رابه شما خواهم آموخت.
|
||
\v 12 کیست آن شخصی که آرزومند حیاتاست و طول ایام را دوست میدارد تا نیکویی را ببیند.
|
||
\v 13 زبانت را از بدی نگاه دار و لبهایت را از سخنان حیله آمیز.
|
||
\v 14 ازبدی اجتناب نما و نیکویی بکن. صلح را طلب نماو درپی آن بکوش.
|
||
\v 15 چشمان خداوند بسوی صالحان است و گوشهای وی بسوی فریاد ایشان.
|
||
\v 16 روی خداوند بسوی بدکاران است تا ذکرایشان را از زمین منقطع سازد.
|
||
\v 17 چون (صالحان )فریاد برآوردند خداوند ایشان را شنید و ایشان رااز همه تنگیهای ایشان رهایی بخشید.
|
||
\v 18 خداوند نزدیک شکسته دلان است و روح کوفتگان را نجات خواهد داد.
|
||
\v 19 زحمات مردصالح بسیار است. اما خداوند او را از همه آنهاخواهد رهانید.
|
||
\v 20 همه استخوانهای ایشان رانگاه میدارد، که یکی از آنها شکسته نخواهد شد.
|
||
\v 21 شریر را شرارت هلاک خواهد کرد و ازدشمنان مرد صالح موآخذه خواهد شد.
|
||
\v 22 خداوند جان بندگان خود را فدیه خواهد داد واز آنانی که بر وی توکل دارند موآخذه نخواهدشد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 35
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند با خصمان من مخاصمه نما و جنگ کن با آنانی که با من جنگ میکنند.
|
||
\v 2 سپر و مجن را بگیر و به اعانت من برخیز.
|
||
\v 3 و نیزه را راست کن و راه را پیش روی جفاکنندگانم ببند و بهجان من بگو من نجات توهستم.
|
||
\v 4 خجل و رسوا شوند آنانی که قصد جان من دارند و آنانی که بداندیش منند، برگردانیده وخجل شوند.
|
||
\v 5 مثل کاه پیش روی باد باشند وفرشته خداوند ایشان را براند.
|
||
\v 6 راه ایشان تاریکی و لغزنده باد. و فرشته خداوند ایشان را تعاقب کند.
|
||
\v 7 زیرا دام خود را برای من بیسبب درحفرهای پنهان کردند که آن را برای جان من بیجهت کنده بودند.
|
||
\v 8 هلاکت ناگهانی بدو برسد و دامی که پنهان کرد خودش را بگیرد و در آن به هلاکت گرفتار گردد.
|
||
\v 9 و اما جان من در خداوندوجد خواهد کرد و در نجات او شادی خواهدنمود.
|
||
\v 10 همه استخوانهایم میگویند «ای خداوندکیست مانند تو که مسکین را از شخص قوی تر ازاو میرهاند و مسکین وفقیر را از تاراج کننده وی.»
|
||
\v 11 شاهدان کینه ور برخاستهاند. چیزهایی را که نمی دانستم از من میپرسند.
|
||
\v 12 به عوض نیکویی بدی به من میکنند. جان مرا بیکس گردانیدهاند.
|
||
\v 13 و اما من چون ایشان بیمار میبودند پلاس میپوشیدم. جان خود را به روزه میرنجانیدم ودعایم به سینهام برمی گشت.
|
||
\v 14 مثل آنکه اودوست و برادرم میبود، سرگردان میرفتم. چون کسیکه برای مادرش ماتم گیرد، از حزن خم میشدم.
|
||
\v 15 ولی چون افتادم شادیکنان جمع شدند. آن فرومایگان بر من جمع شدند. و کسانی که نشناخته بودم مرا دریدند و ساکت نشدند.
|
||
\v 16 مثل فاجرانی که برای نان مسخرگی میکنند. دندانهای خود را بر من میافشردند.
|
||
\v 17 ای خداوند تا به کی نظر خواهی کرد! جانم را ازخرابیهای ایشان برهان و یگانه مرا از شیربچگان.
|
||
\v 18 و تو را در جماعت بزرگ حمد خواهم گفت. ترا در میان قوم عظیم تسبیح خواهم خواند.
|
||
\v 19 تاآنانی که بیسبب دشمن منند، بر من فخر نکنند. وآنانی که بر من بیسبب بغض مینمایند، چشمک نزنند.
|
||
\v 20 زیرا برای سلامتی سخن نمی گویند و برآنانی که در زمین آرامند سخنان حیله آمیز را تفکرمی کنند.
|
||
\v 21 و دهان خود را بر من باز کرده، میگویند هه هه چشم ما دیده است.
|
||
\v 22 ای خداوند تو آن را دیدهای پس سکوت مفرما. ای خداوند از من دور مباش.
|
||
\v 23 خویشتن را برانگیز وبرای داد من بیدار شو، ای خدای من و خداوند من برای دعوی من.
|
||
\v 24 ای یهوه خدایم مرا موافق عدل خود داد بده، مبادا بر من شادی نمایند.
|
||
\v 25 تادر دل خود نگویند اینک مراد ما. تا نگویند او رابلعیدهایم.
|
||
\v 26 و آنانی که در بدی من شادند، با هم خجل و شرمنده شوند. و آنانی که بر من تکبرمی کنند، به خجلت و رسوایی ملبس شوند.
|
||
\v 27 آنانی که خواهان حق منند ترنم و شادی نمایند. و دائم گویند خداوند بزرگ است که به سلامتی بنده خود رغبت دارد.
|
||
\v 28 و زبانم عدالت تو را بیان خواهد کرد و تسبیح تو را تمامی روز.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 36
|
||
\p
|
||
\v 1 معصیت شریر در اندرون دل من می گوید که ترس خدا در مد نظر اونیست.
|
||
\v 2 زیرا خویشتن را در نظر خود تملق میگوید تا گناهش ظاهر نشود و مکروه نگردد.
|
||
\v 3 سخنان زبانش شرارت و حیله است. ازدانشمندی و نیکوکاری دست برداشته است.
|
||
\v 4 شرارت را بر بستر خود تفکر میکند. خود را به راه ناپسند قائم کرده، از بدی نفرت ندارد.
|
||
\v 5 ای خداوند رحمت تو در آسمانها است وامانت تو تا افلاک.
|
||
\v 6 عدالت تو مثل کوههای خداست و احکام تو لجه عظیم. ای خداوندانسان و بهایم را نجات میدهی.
|
||
\v 7 ای خدارحمت تو چه ارجمند است. بنی آدم زیر سایه بالهای تو پناه میبرند.
|
||
\v 8 از چربی خانه تو شاداب میشوند. از نهر خوشیهای خود ایشان را می نوشانی.
|
||
\v 9 زیرا که نزد تو چشمه حیاتاست ودر نور تو نور را خواهیم دید.
|
||
\v 10 رحمت خود رابرای عارفان خود مستدام فرما و عدالت خود رابرای راست دلان.
|
||
\v 11 پای تکبر بر من نیاید و دست شریران مرا گریزان نسازد.
|
||
\v 12 در آنجا بدکرداران افتادهاند. ایشان انداخته شدهاند و نمی توانندبرخاست.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 37
|
||
\p
|
||
\v 1 بهسبب شریران خویشتن را مشوش مساز و بر فتنه انگیزان حسد مبر.
|
||
\v 2 زیراکه مثل علف به زودی بریده میشوند و مثل علف سبز پژمرده خواهند شد.
|
||
\v 3 بر خداوند توکل نما و نیکویی بکن. در زمین ساکن باش و از امانت پرورده شو.
|
||
\v 4 و در خداوندتمتع ببر، پس مسالت دل تو را به تو خواهد داد.
|
||
\v 5 طریق خود را به خداوند بسپار و بر وی توکل کن که آن را انجام خواهد داد.
|
||
\v 6 و عدالت تو رامثل نور بیرون خواهد آورد و انصاف تو را مانندظهر.
|
||
\v 7 نزد خداوند ساکت شو و منتظر او باش واز شخص فرخنده طریق و مرد حیله گر خود رامشوش مساز.
|
||
\v 8 از غضب برکنار شو و خشم راترک کن. خود را مشوش مساز که البته باعث گناه خواهد شد.
|
||
\v 9 زیرا که شریران منقطع خواهندشد. و اما منتظران خداوند وارث زمین خواهندبود.
|
||
\v 10 هان بعد از اندک زمانی شریر نخواهد بود. در مکانش تامل خواهی کرد و نخواهد بود.
|
||
\v 11 واما حلیمان وارث زمین خواهند شد و از فراوانی سلامتی متلذذ خواهند گردید.
|
||
\v 12 شریر بر مرد عادل شورا میکند و دندانهای خود را بر او میافشرد.
|
||
\v 13 خداوند بر او خواهدخندید، زیرا میبیند که روز او میآید.
|
||
\v 14 شریران شمشیر را برهنه کرده و کمان راکشیدهاند تا مسکین و فقیر را بیندازند وراست روان را مقتول سازند.
|
||
\v 15 شمشیر ایشان به دل خود ایشان فرو خواهد رفت و کمانهای ایشان شکسته خواهد شد.
|
||
\v 16 نعمت اندک یک مردصالح بهتر است، از اندوخته های شریران کثیر.
|
||
\v 17 زیرا که بازوهای شریران، شکسته خواهد شد. و اما صالحان را خداوند تایید میکند.
|
||
\v 18 خداوندروزهای کاملان را میداند و میراث ایشان خواهدبود تا ابدالاباد.
|
||
\v 19 در زمان بلا خجل نخواهندشد، و در ایام قحط سیر خواهند بود.
|
||
\v 20 زیراشریران هلاک میشوند و دشمنان خداوند مثل خرمی مرتعها فانی خواهند شد. بلی مثل دخان فانی خواهند گردید.
|
||
\v 21 شریر قرض میگیرد ووفا نمی کند و اما صالح رحیم و بخشنده است.
|
||
\v 22 زیرا آنانی که از وی برکت یابند وارث زمین گردند. و اما آنانی که ملعون ویاند، منقطع خواهند شد.
|
||
\v 23 خداوند قدمهای انسان رامستحکم میسازد، و در طریق هایش سرورمی دارد.
|
||
\v 24 اگرچه بیفتد افکنده نخواهد شد زیراخداوند دستش را میگیرد.
|
||
\v 25 من جوان بودم والان پیر هستم و مرد صالح را هرگز متروک ندیدهام و نه نسلش را که گدای نان بشوند.
|
||
\v 26 تمامی روز رئوف است و قرض دهنده. وذریت او مبارک خواهند بود.
|
||
\v 27 از بدی برکنار شو و نیکویی بکن. پس ساکن خواهی بود تا ابدالاباد.
|
||
\v 28 زیرا خداوند انصاف را دوست میدارد و مقدسان خود را ترک نخواهدفرمود. ایشان محفوظ خواهند بود تا ابدالاباد. واما نسل شریر منقطع خواهد شد.
|
||
\v 29 صالحان وارث زمین خواهند بود و در آن تا به ابد سکونت خواهند نمود.
|
||
\v 30 دهان صالح حکمت را بیان میکند و زبان او انصاف را ذکر مینماید.
|
||
\v 31 شریعت خدای وی در دل اوست. پس قدمهایش نخواهد لغزید.
|
||
\v 32 شریر برای صالح کمین میکند و قصد قتل وی میدارد.
|
||
\v 33 خداونداو را در دستش ترک نخواهد کرد و چون به داوری آید بر وی فتوا نخواهد داد.
|
||
\v 34 منتظرخداوند باش و طریق او را نگاه دار تا تو را به وراثت زمین برافرازد. چون شریران منقطع شوندآن را خواهی دید.
|
||
\v 35 شریر را دیدم که ظلم پیشه بود و مثل درخت بومی سبز خود را بهر سومی کشید.
|
||
\v 36 اما گذشت و اینک نیست گردید و اورا جستجو کردم و یافت نشد.
|
||
\v 37 مرد کامل راملاحظه کن و مرد راست را ببین زیرا که عاقبت آن مرد سلامتی است.
|
||
\v 38 اما خطاکاران جمیع هلاک خواهند گردید و عاقبت شریران منقطع خواهد شد
|
||
\v 39 و نجات صالحان از خداوند است و در وقت تنگی او قلعه ایشان خواهد بود.
|
||
\v 40 وخداوند ایشان را اعانت کرده، نجات خواهد داد. ایشان را از شریران خلاص کرده، خواهد رهانید. زیرا بر او توکل دارند.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 38
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند مرا در غضب خود توبیخ منما و در خشم خویش تادیبم مفرما.
|
||
\v 2 زیرا که تیرهای تو در من فرو رفته و دست تو برمن فرود آمده است.
|
||
\v 3 در جسد من بهسبب غضب تو صحتی نیست و در استخوانهایم بهسبب خطای خودم سلامتی نی.
|
||
\v 4 زیرا گناهانم از سرم گذشته است. مثل بارگران از طاقتم سنگین ترشده.
|
||
\v 5 جراحات من متعفن و مقروح شده است، بهسبب حماقت من.
|
||
\v 6 به خود میپیچم وبی نهایت منحنی شدهام. تمامی روز ماتمکنان تردد میکنم.
|
||
\v 7 زیرا کمر من از سوزش پر شده است و در جسد من صحتی نیست.
|
||
\v 8 من بیحس و بینهایت کوفته شدهام و از فغان دل خود نعره میزنم.
|
||
\v 9 ای خداوند تمامی آرزوی من در مد نظر تواست و ناله های من از تو مخفی نمی باشد.
|
||
\v 10 دل من میطپد و قوتم از من رفته است و نور چشمانم نیز با من نیست.
|
||
\v 11 دوستان و رفیقانم از بلای من برکنار میایستند و خویشان من دور ایستادهاند.
|
||
\v 12 آنانی که قصد جانم دارند دام میگسترند و بداندیشانم سخنان فتنه انگیز میگویند و تمام روزحیله را تفکر میکنند.
|
||
\v 13 و اما من مثل کر نمی شنوم. مانند گنگم که دهان خود را باز نکند.
|
||
\v 14 و مثل کسی گردیدهام که نمی شنود و کسیکه در زبانش حجتی نباشد.
|
||
\v 15 زیرا کهای خداوند انتظار تو را میکشم. توای یهوه خدایم جواب خواهی داد.
|
||
\v 16 چونکه گفتهام مبادا بر من شادی نمایند و چون پایم بلغزد بر من تکبر کنند.
|
||
\v 17 زیرا که برای افتادن نصب شدهام ودرد من همیشه پیش روی من است.
|
||
\v 18 زیرا گناه خود را اخبار مینمایم و از خطای خود غمگین هستم.
|
||
\v 19 اما دشمنانم زنده و زورآوراند و آنانی که بیسبب بر من بغض مینمایند بسیاراند.
|
||
\v 20 وآنانی که به عوض نیکی به من بدی میرسانند. برمن عداوت میورزند زیرا نیکویی را پیروی میکنم.
|
||
\v 21 ای خداوند مرا ترک منما. ای خدای من از من دور مباش.
|
||
\v 22 و برای اعانت من تعجیل فرماای خداوندی که نجات من هستی.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 39
|
||
\p
|
||
\v 1 گفتم راههای خود را حفظ خواهم کردتا به زبانم خطا نورزم. دهان خود را به لجام نگاه خواهم داشت، مادامی که شریر پیش من است.
|
||
\v 2 من گنگ بودم و خاموش و از نیکویی نیز سکوت کردم و درد من به حرکت آمد.
|
||
\v 3 دلم در اندرونم گرم شد. چون تفکر میکردم آتش افروخته گردید. پس به زبان خود سخن گفتم.
|
||
\v 4 ای خداوند اجل مرا بر من معلوم ساز و مقدارایامم را که چیست تا بفهمم چه قدر فانی هستم.
|
||
\v 5 اینک روزهایم را مثل یک وجب ساختهای وزندگانیام در نظر تو هیچ است. یقین هر آدمی محض بطالت قرار داده شد، سلاه.
|
||
\v 6 اینک انسان در خیال رفتار میکند و محض بطالت مضطرب میگردد. ذخیره میکند و نمی داند کیست که ازآن تمتع خواهد برد.
|
||
\v 7 و الانای خداوند برای چه منتظر باشم؟ امید من بر تو میباشد.
|
||
\v 8 مرا از همه گناهانم برهان و مرا نزد جاهلان عار مگردان.
|
||
\v 9 من گنگ بودم وزبان خود را باز نکردم زیرا که تو این را کردهای.
|
||
\v 10 بلای خود را از من بردار زیرا که از ضرب دست تو من تلف میشوم.
|
||
\v 11 چون انسان را بهسبب گناهش به عتابها تادیب میکنی، نفایس اورا مثل بید میگذاری. یقین هر انسان محض بطالت است، سلاه.
|
||
\v 12 ای خداوند دعای مرابشنو و به فریادم گوش بده و از اشکهایم ساکت مباش، زیرا که من غریب هستم در نزد تو و نزیل هستم مثل جمیع پدران خود.
|
||
\v 13 روی (خشم )خود را از من بگردان تا فرحناک شوم قبل از آنکه رحلت کنم و نایاب گردم.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 40
|
||
\p
|
||
\v 1 انتظار بسیار برای خداوند کشیدهام، وبه من مایل شده، فریاد مرا شنید.
|
||
\v 2 و مرااز چاه هلاکت برآورد و از گل لجن و پایهایم را برصخره گذاشته، قدمهایم را مستحکم گردانید.
|
||
\v 3 وسرودی تازه در دهانم گذارد یعنی حمد خدای ما را. بسیاری چون این را بینند ترسان شده، برخداوند توکل خواهند کرد.
|
||
\v 4 خوشابحال کسیکه بر خداوند توکل دارد و به متکبران ظالم ومرتدان دروغ مایل نشود.
|
||
\v 5 ای یهوه خدای ما چه بسیار است کارهای عجیب که تو کردهای وتدبیرهایی که برای ما نمودهای. در نزد تو آنها راتقویم نتوان کرد، اگر آنها را تقریر و بیان بکنم، ازحد شمار زیاده است.
|
||
\v 6 در قربانی و هدیه رغبت نداشتی. اما گوشهای مرا باز کردی. قربانی سوختنی و قربانی گناه را نخواستی.
|
||
\v 7 آنگاه گفتم: «اینک میآیم! در طومار کتاب درباره من نوشته شده است.
|
||
\v 8 در بجا آوردن اراده توای خدای من رغبت میدارم و شریعت تو در اندرون دل من است.»
|
||
\v 9 در جماعت بزرگ به عدالت بشارت دادهام. اینک لبهای خود را باز نخواهم داشت وتوای خداوند میدانی.
|
||
\v 10 عدالت تو را در دل خود مخفی نداشتهام. امانت و نجات تو را بیان کردهام. رحمت و راستی تو را از جماعت بزرگ پنهان نکردهام.
|
||
\v 11 پس توای خداوند لطف خودرا از من باز مدار. رحمت و راستی تو دائم مرامحافظت کند.
|
||
\v 12 زیرا که بلایای بیشمار مرااحاطه میکند. گناهانم دور مرا گرفته است به حدی که نمی توانم دید. از مویهای سر من زیاده است و دل من مرا ترک کرده است.
|
||
\v 13 ای خداوند مرحمت فرموده، مرا نجات بده. ای خداوند به اعانت من تعجیل فرما.
|
||
\v 14 آنانی که قصد هلاکت جان من دارند، جمیع خجل و شرمنده شوند. و آنانی که در بدی من رغبت دارند، به عقب برگردانیده و رسوا گردند.
|
||
\v 15 آنانی که بر من هه هه میگویند، بهسبب خجالت خویش حیران شوند.
|
||
\v 16 و اما جمیع طالبان تو در تو وجد و شادی نمایند و آنانی که نجات تو را دوست دارند، دائم گویند که خداوند بزرگ است.
|
||
\v 17 و اما من مسکین و فقیرهستم و خداوند درباره من تفکر میکند. تو معاون و نجاتدهنده من هستی. ای خدای من، تاخیرمفرما.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 41
|
||
\p
|
||
\v 1 خوشابحال کسیکه برای فقیر تفکرمی کند. خداوند او را در روز بلاخلاصی خواهد داد.
|
||
\v 2 خداوند او را محافظت خواهد کرد و زنده خواهد داشت. او در زمین مبارک خواهد بود و او را به آرزوی دشمنانش تسلیم نخواهی کرد.
|
||
\v 3 خداوند او را بر بستربیماری تایید خواهد نمود. تمامی خوابگاه او رادر بیماریش خواهی گسترانید.
|
||
\v 4 من گفتم: «ای خداوند بر من رحم نما. جان مرا شفا بده زیرا به توگناه ورزیدهام.»
|
||
\v 5 دشمنانم درباره من به بدی سخن میگویند که کی بمیرد و نام او گم شود.
|
||
\v 6 واگر برای دیدن من بیاید، سخن باطل میگوید ودلش در خود شرارت را جمع میکند. چون بیرون رود آن را شایع میکند.
|
||
\v 7 و جمیع خصمانم با یکدیگر بر من نمامی میکنند و درباره من بدی میاندیشند،
|
||
\v 8 که «حادثهای مهلک بر او ریخته شده است. و حال که خوابیده است دیگر نخواهدبرخاست.»
|
||
\v 9 و آن دوست خالص من که بر اواعتماد میداشتم که نان مرا نیز میخورد، پاشنه خود را بر من بلند کرد.
|
||
\v 10 و اما توای خداوند بر من رحم فرموده، مرابرپا بدار تا مجازات بدیشان رسانم.
|
||
\v 11 از این میدانم که در من رغبت داری زیرا که دشمنم برمن فخر نمی نماید.
|
||
\v 12 و مرا بهسبب کمالم مستحکم نمودهای و مرا به حضور خویش دائم قائم خواهی نمود.
|
||
\v 13 یهوه خدای اسرائیل متبارک باد. از ازل تا به ابد.آمین و آمین.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 42
|
||
\p
|
||
\v 1 چنانکه آهو برای نهرهای آب شدت اشتیاق دارد، همچنانای خدا جان من اشتیاق شدید برای تو دارد.
|
||
\v 2 جان من تشنه خداست تشنه خدای حی، که کی بیایم و به حضور خدا حاضر شوم.
|
||
\v 3 اشکهایم روز و شب نان من میبود، چون تمامی روز مرا میگفتند: «خدای تو کجاست؟»
|
||
\v 4 چون این را بیاد میآورم جان خود را بر خود میریزم. چگونه با جماعت میرفتم و ایشان را به خانه خدا پیشروی میکردم، به آواز ترنم و تسبیح در گروه عیدکنندگان.
|
||
\v 5 ای جانم چرا منحنی شدهای و چرا درمن پریشان گشتهای؟ بر خدا امید دار زیرا که او رابرای نجات روی او باز حمد خواهم گفت.
|
||
\v 6 ای خدای من، جانم در من منحنی شد. بنابراین تو را از زمین اردن یاد خواهم کرد، ازکوههای حرمون و از جبل مصغر.
|
||
\v 7 لجه به لجه ندا میدهد از آواز آبشارهای تو جمیع خیزابها وموجهای تو بر من گذشته است.
|
||
\v 8 در روز خداوندرحمت خود را خواهد فرمود. و در شب سرود اوبا من خواهد بود و دعا نزد خدای حیات من.
|
||
\v 9 به خدا گفتهام: «ای صخره من چرا مرا فراموش کردهای؟» چرا بهسبب ظلم دشمن ماتمکنان ترددبکنم؟
|
||
\v 10 دشمنانم به کوبیدگی در استخوانهایم مرا ملامت میکنند، چونکه همه روزه مرامی گویند: «خدای تو کجاست؟»
|
||
\v 11 ای جان من چرا منحنی شده و چرا در من پریشان گشتهای؟ بر خدا امید دار زیرا که او را باز حمد خواهم گفت، که نجات روی من و خدای من است.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 43
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خدا مرا داوری کن و دعوای مرا باقوم بیرحم فیصل فرما و از مرد حیله گرو ظالم مرا خلاصی ده.
|
||
\v 2 زیرا تو خدای قوت من هستی. چرا مرا دور انداختی؟ چرا بهسبب ستم دشمن ماتمکنان تردد بکنم؟
|
||
\v 3 نور و راستی خود را بفرست تا مرا هدایت نمایند. و مرا به کوه مقدس تو و مسکن های تو رسانند.
|
||
\v 4 آنگاه به مذبح خدا خواهم رفت، بسوی خدایی که سرور و خرمی من است. و توراای خدا، خدای من با بربط تسبیح خواهم خواند.
|
||
\v 5 ای جان من چرا منحنی شدهای؟ و چرا درمن پریشان گشتهای؟ امید بر خدا دار. زیرا که او راباز حمد خواهم گفت، که نجات روی من وخدای من است.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 44
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خدا به گوشهای خود شنیدهایم وپدران ما، ما را خبر دادهاند، از کاری که در روزهای ایشان و در ایام سلف کردهای.
|
||
\v 2 تو بهدست خود امتها را بیرون کردی، اماایشان را غرس نمودی. قومها را تباه کردی، اما ایشان را منتشر ساختی.
|
||
\v 3 زیرا که به شمشیر خود زمین را تسخیر نکردند و بازوی ایشان ایشان را نجات نداد. بلکه دست راست تو وبازو و نور روی تو. زیرا از ایشان خرسندبودی.
|
||
\v 4 ای خدا تو پادشاه من هستی. پس برنجات یعقوب امر فرما.
|
||
\v 5 به مدد تو دشمنان خود راخواهیم افکند و به نام تو مخالفان خویش راپایمال خواهیم ساخت.
|
||
\v 6 زیرا بر کمان خودتوکل نخواهم داشت و شمشیرم مرا خلاصی نخواهد داد.
|
||
\v 7 بلکه تو ما را از دشمنان ما خلاصی دادی و مبغضان ما را خجل ساختی.
|
||
\v 8 تمامی روزبر خدا فخر خواهیم کرد و نام تو را تا به ابد تسبیح خواهیم خواند، سلاه.
|
||
\v 9 لیکن الان تو ما را دورانداخته و رسوا ساختهای و با لشکرهای ما بیرون نمی آیی.
|
||
\v 10 و ما را از پیش دشمن روگردان ساختهای و خصمان ما برای خویشتن تاراج میکنند.
|
||
\v 11 ما را مثل گوسفندان برای خوراک تسلیم کردهای و ما را در میان امتها پراکنده ساختهای.
|
||
\v 12 قوم خود را بیبها فروختی و ازقیمت ایشان نفع نبردی.
|
||
\v 13 ما را نزد همسایگان ماعار گردانیدی. اهانت و سخریه نزد آنانی که گرداگرد مایند.
|
||
\v 14 ما را در میان امت هاضربالمثل ساختهای. جنبانیدن سر در میان قومها.
|
||
\v 15 و رسوایی من همه روزه در نظر من است. و خجالت رویم مرا پوشانیده است،
|
||
\v 16 ازآواز ملامت گو و فحاش، از روی دشمن و انتقام گیرنده.
|
||
\v 17 این همه بر ما واقع شد. اما تو را فراموش نکردیم و در عهد تو خیانت نورزیدیم.
|
||
\v 18 دل مابه عقب برنگردید و پایهای ما از طریق تو انحراف نورزید.
|
||
\v 19 هرچند ما را در مکان اژدرها کوبیدی و ما را به سایه موت پوشانیدی.
|
||
\v 20 نام خدای خود را هرگز فراموش نکردیم و دست خود را به خدای غیر برنیفراشتیم.
|
||
\v 21 آیا خدا این راغوررسی نخواهد کرد؟ زیرا او خفایای قلب رامی داند.
|
||
\v 22 هر آینه بهخاطر تو تمامی روز کشته میشویم و مثل گوسفندان ذبح شمرده میشویم.
|
||
\v 23 ای خداوند بیدار شو چراخوابیدهای؟ برخیز و ما را تا به ابد دور مینداز.
|
||
\v 24 چرا روی خود را پوشانیدی و ذلت و تنگی مارا فراموش کردی؟
|
||
\v 25 زیرا که جان ما به خاک خم شده است و شکم ما به زمین چسبیده.
|
||
\v 26 به جهت اعانت ما برخیز و بخاطر رحمانیت خود ما رافدیه ده.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 45
|
||
\p
|
||
\v 1 دل من به کلام نیکو میجوشد. انشاءخود را درباره پادشاه میگویم. زبان من قلم کاتب ماهر است.
|
||
\v 2 تو جمیل تر هستی ازبنی آدم و نعمت بر لبهای تو ریخته شده است. بنابراین، خدا تو را مبارک ساخته است تا ابدالاباد.
|
||
\v 3 ای جبار شمشیر خود را بر ران خود ببند، یعنی جلال و کبریایی خویش را.
|
||
\v 4 و به کبریایی خودسوار شده، غالب شو به جهت راستی و حلم وعدالت و دست راستت چیزهای ترسناک را به توخواهد آموخت.
|
||
\v 5 به تیرهای تیز تو امتها زیر تومی افتند و به دل دشمنان پادشاه فرو میرود.
|
||
\v 6 ای خدا، تخت تو تا ابدالاباد است؛ عصای راستی عصای سلطنت تو است.
|
||
\v 7 عدالت را دوست وشرارت را دشمن داشتی. بنابراین خدا خدای توتو را به روغن شادمانی بیشتر از رفقایت مسح کرده است.
|
||
\v 8 همه رختهای تو مر و عود و سلیخه است، از قصرهای عاج که به تارها تو را خوش ساختند.
|
||
\v 9 دختران پادشاهان از زنان نجیب توهستند. ملکه بهدست راستت در طلای اوفیرایستاده است.
|
||
\v 10 ای دختر بشنو و ببین و گوش خود را فرادار. و قوم خود و خانه پدرت رافراموش کن،
|
||
\v 11 تا پادشاه مشتاق جمال تو بشود، زیرا او خداوند تو است پس او را عبادت نما.
|
||
\v 12 ودختر صور با ارمغانی. و دولتمندان قوم رضامندی تو را خواهند طلبید.
|
||
\v 13 دختر پادشاه تمام در اندرون مجید است و رختهای او با طلا مرصع است.
|
||
\v 14 به لباس طرازدار نزد پادشاه حاضر میشود. باکره های همراهان او در عقب وی نزد تو آورده خواهند شد.
|
||
\v 15 به شادمانی وخوشی آورده میشوند و به قصر پادشاه داخل خواهند شد.
|
||
\v 16 به عوض پدرانت پسرانت خواهند بود و ایشان را بر تمامی جهان سروران خواهی ساخت.
|
||
\v 17 نام تو را در همه دهرها ذکرخواهم کرد. پس قومها تو را حمد خواهند گفت تا ابدالاباد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 46
|
||
\p
|
||
\v 1 خدا ملجا و قوت ماست، و مددکاری که در تنگیها فور یافت میشود.
|
||
\v 2 پس نخواهیم ترسید، اگرچه جهان مبدل گردد وکوهها در قعر دریا به لرزش آید.
|
||
\v 3 اگرچه آبهایش آشوب کنند و به جوش آیند و کوهها ازسرکشی آن متزلزل گردند، سلاه.
|
||
\v 4 نهری است که شعبه هایش شهر خدا را فرحناک میسازد ومسکن قدوس حضرت اعلی را.
|
||
\v 5 خدا در وسطاوست پس جنبش نخواهد خورد. خدا او رااعانت خواهد کرد در طلوع صبح.
|
||
\v 6 امتها نعره زدند و مملکتها متحرک گردیدند. او آواز خود راداد. پس جهان گداخته گردید.
|
||
\v 7 یهوه صبایوت باماست. و خدای یعقوب قلعه بلند ما، سلاه.
|
||
\v 8 بیایید کارهای خداوند را نظاره کنید، که چه خرابیها در جهان پیدا نمود.
|
||
\v 9 او جنگها را تااقصای جهان تسکین میدهد. کمان را میشکند ونیزه را قطع میکند و ارابهها را به آتش میسوزاند.
|
||
\v 10 بازایستید و بدانید که من خدا هستم. در میان امتها، متعال و در جهان، متعال خواهم شد.
|
||
\v 11 یهوه صبایوت با ماست و خدای یعقوب قلعه بلند ما، سلاه.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 47
|
||
\p
|
||
\v 1 ای جمیع امتها دستک زنید. نزد خدابه آواز شادی بانگ برآورید.
|
||
\v 2 زیراخداوند متعال و مهیب است و بر تمامی جهان خدای بزرگ.
|
||
\v 3 قومها را در زیر ما مغلوب خواهدساخت و طایفهها را در زیر پایهای ما.
|
||
\v 4 میراث مارا برای ما خواهد برگزید یعنی جلالت یعقوب راکه دوست میدارد، سلاه.
|
||
\v 5 خدا به آواز بلندصعود نموده است. خداوند به آواز کرنا.
|
||
\v 6 تسبیح بخوانید، خدا را تسبیح بخوانید. تسبیح بخوانید، پادشاه ما را تسبیح بخوانید.
|
||
\v 7 زیرا خدا پادشاه تمامی جهان است. به خردمندی تسبیح بخوانید.
|
||
\v 8 خدا بر امتها سلطنت میکند. خدا بر تخت قدس خود نشسته است.
|
||
\v 9 سروران قومها با قوم خدای ابراهیم جمع شدهاند زیرا که سپرهای جهان از آن خداست. او بسیار متعال میباشد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 48
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند بزرگ است و بینهایت مجید، در شهر خدای ما و در کوه مقدس خویش.
|
||
\v 2 جمیل در بلندیاش و شادی تمامی جهان است کوه صهیون، در جوانب شمال، قریه پادشاه عظیم.
|
||
\v 3 خدا در قصرهای آن به ملجای بلند معروف است.
|
||
\v 4 زیرا اینک پادشاهان جمع شدند، و با هم درگذشتند.
|
||
\v 5 ایشان چون دیدندمتعجب گردیدند. و در حیرت افتاده، فرار کردند.
|
||
\v 6 لرزه بر ایشان در آنجا مستولی گردید و دردشدید مثل زنی که میزاید.
|
||
\v 7 تو کشتیهای ترشیش را به باد شرقی شکستی.
|
||
\v 8 چنانکه شنیده بودیم، همچنان دیدهایم، در شهر یهوه صبایوت، در شهر خدای ما؛ خدا آن را تا ابدالاباد مستحکم خواهد ساخت، سلاه.
|
||
\v 9 ای خدا در رحمت توتفکر کردهایم، در اندرون هیکل تو.
|
||
\v 10 ای خداچنانکه نام تو است، همچنان تسبیح تو نیز تااقصای زمین. دست راست تو از عدالت پر است.
|
||
\v 11 کوه صهیون شادی میکند و دختران یهودا به وجد میآیند، بهسبب داوریهای تو.
|
||
\v 12 صهیون را طواف کنید و گرداگرد او بخرامید و برجهای وی را بشمارید.
|
||
\v 13 دل خود را به حصارهایش بنهید و در قصرهایش تامل کنید تا طبقه آینده رااطلاع دهید.
|
||
\v 14 زیرا این خدا، خدای ماست تاابدالاباد و ما را تا به موت هدایت خواهد نمود.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 49
|
||
\p
|
||
\v 1 ای تمامی قومها این را بشنوید! ای جمیع سکنه ربع مسکون این را گوش گیرید!
|
||
\v 2 ای عوام و خواص! ای دولتمندان وفقیران جمیع!
|
||
\v 3 زبانم به حکمت سخن میراند وتفکر دل من فطانت است.
|
||
\v 4 گوش خود را به مثلی فرا میگیرم. معمای خویش را بر بربط میگشایم.
|
||
\v 5 چرا در روزهای بلا ترسان باشم، چون گناه پاشنه هایم مرا احاطه میکند؛
|
||
\v 6 آنانی که بر دولت خود اعتماد دارند و بر کثرت توانگری خویش فخر مینمایند.
|
||
\v 7 هیچکس هرگز برای برادر خودفدیه نخواهد داد و کفاره او را به خدا نخواهد بخشید.
|
||
\v 8 زیرا فدیه جان ایشان گران بهاست و ابد بدان نمی توان رسید
|
||
\v 9 تا زنده بماند تا ابدالاباد وفساد را نبیند.
|
||
\v 10 زیرا میبیند که حکیمان میمیرند. و جاهلان و ابلهان با هم هلاک میگردند و دولت خود را برای دیگران ترک میکنند.
|
||
\v 11 فکر دل ایشان این است که خانه های ایشان دائمی باشد و مسکنهای ایشان دوربه دور؛ و نامهای خود را بر زمینهای خود مینهند.
|
||
\v 12 لیکن انسان در حرمت باقی نمی ماند، بلکه مثل بهایم است که هلاک میشود.
|
||
\v 13 این طریقه ایشان، جهالت ایشان است و اعقاب ایشان سخن ایشان را میپسندند، سلاه.
|
||
\v 14 مثل گوسفندان درهاویه رانده میشوند و موت ایشان را شبانی میکند و صبحگاهان راستان بر ایشان حکومت خواهند کرد و جمال ایشان در هاویه پوسیده خواهد شد تا مسکنی برای آن نباشد.
|
||
\v 15 لیکن خدا جان مرا از دست هاویه نجات خواهد دادزیرا که مرا خواهد گرفت، سلاه.
|
||
\v 16 پس ترسان مباش، چون کسی دولتمندگردد و جلال خانه او افزوده شود!
|
||
\v 17 زیرا چون بمیرد چیزی از آن نخواهد برد و جلالش در عقب او فرو نخواهد رفت.
|
||
\v 18 زیرا در حیات خود، خویشتن را مبارک میخواند. و چون بر خوداحسان میکنی، مردم ترا میستایند.
|
||
\v 19 لیکن به طبقه پدران خود خواهد پیوست که نور را تا به ابدنخواهند دید.
|
||
\v 20 انسانی که در حرمت است وفهم ندارد، مثل بهایم است که هلاک میشود.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 50
|
||
\p
|
||
\v 1 خدا، خدا یهوه تکلم میکند و زمین رااز مطلع آفتاب تا به مغربش میخواند.
|
||
\v 2 از صهیون که کمال زیبایی است، خدا تجلی نموده است.
|
||
\v 3 خدای ما میآید و سکوت نخواهد نمود. آتش پیش روی او میبلعد. وطوفان شدید گرداگرد وی خواهد بود.
|
||
\v 4 آسمان را از بالا میخواند و زمین را، تا قوم خود راداوری کند:
|
||
\v 5 «مقدسان مرا نزد من جمع کنید، که عهد را با من به قربانی بستهاند.»
|
||
\v 6 و آسمانها ازانصاف او خبر خواهند داد. زیرا خدا خود داوراست، سلاه.
|
||
\v 7 «ای قوم من بشنوتا سخن گویم. وای اسرائیل تا برایت شهادت دهم که خدا، خدای تومن هستم.
|
||
\v 8 درباره قربانی هایت تو را توبیخ نمی کنم و قربانی های سوختنی تو دائم در نظرمن است.
|
||
\v 9 گوسالهای از خانه تو نمی گیرم و نه بزی از آغل تو.
|
||
\v 10 زیراکه جمیع حیوانات جنگل از آن منند و بهایمی که بر هزاران کوه میباشند.
|
||
\v 11 همه پرندگان کوهها را میشناسم و وحوش صحرا نزد من حاضرند.
|
||
\v 12 اگر گرسنه میبودم تورا خبر نمی دادم. زیرا ربع مسکون و پری آن از آن من است.
|
||
\v 13 آیا گوشت گاوان را بخورم و خون بزها را بنوشم؟
|
||
\v 14 برای خدا قربانی تشکر رابگذران، و نذرهای خویش را به حضرت اعلی وفانما.
|
||
\v 15 پس در روز تنگی مرا بخوان تا تو راخلاصی دهم و مرا تمجید بنمایی.»
|
||
\v 16 و اما به شریر خدا میگوید: «ترا چهکاراست که فرایض مرا بیان کنی و عهد مرا به زبان خود بیاوری؟
|
||
\v 17 چونکه تو از تادیب نفرت داشتهای و کلام مرا پشت سر خود انداختهای.
|
||
\v 18 چون دزد را دیدی او را پسند کردی و نصیب تو با زناکاران است.
|
||
\v 19 دهان خود را به شرارت گشودهای و زبانت حیله را اختراع میکند.
|
||
\v 20 نشستهای تا به ضد برادر خود سخن رانی ودرباره پسر مادر خویش غیبتگویی.
|
||
\v 21 این راکردی و من سکوت نمودم. پس گمان بردی که من مثل تو هستم. لیکن تو را توبیخ خواهم کرد. و این را پیش نظر تو به ترتیب خواهم نهاد.
|
||
\v 22 ای فراموش کنندگان خدا، در این تفکر کنید! مباداشما را بدرم و رهانندهای نباشد.
|
||
\v 23 هرکه قربانی تشکر را گذراند مرا تمجید میکند. و آنکه طریق خود را راست سازد، نجات خدا را به وی نشان خواهم داد.»
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 51
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خدا به حسب رحمت خود بر من رحم فرما. به حسب کثرت رافت خویش گناهانم را محو ساز.
|
||
\v 2 مرا از عصیانم به کلی شست و شو ده و از گناهم مرا طاهر کن.
|
||
\v 3 زیرا که من به معصیت خود اعتراف میکنم وگناهم همیشه در نظر من است.
|
||
\v 4 به تو و به تو تنهاگناه ورزیده، و در نظر تو این بدی را کردهام. تا درکلام خود مصدق گردی و در داوری خویش مزکی شوی.
|
||
\v 5 اینک در معصیت سرشته شدم و مادرم درگناه به من آبستن گردید.
|
||
\v 6 اینک براستی در قلب راغب هستی. پس حکمت را در باطن من به من بیاموز.
|
||
\v 7 مرا با زوفا پاک کن تا طاهر شوم. مراشست و شو کن تا از برف سفیدتر گردم.
|
||
\v 8 شادی وخرمی را به من بشنوان تا استخوانهایی که کوبیدهای به وجد آید.
|
||
\v 9 روی خود را از گناهانم بپوشان و همه خطایای مرا محو کن.
|
||
\v 10 ای خدادل طاهر در من بیافرین و روح مستقیم در باطنم تازه بساز.
|
||
\v 11 مرا از حضور خود مینداز، و روح قدوس خود را از من مگیر.
|
||
\v 12 شادی نجات خودرا به من باز ده و به روح آزاد مرا تایید فرما.
|
||
\v 13 آنگاه طریق تو را به خطاکاران تعلیم خواهم داد، و گناه کاران بسوی تو بازگشت خواهند نمود.
|
||
\v 14 مرا از خونها نجات ده! ای خدایی که خدای نجات من هستی! تا زبانم به عدالت تو ترنم نماید.
|
||
\v 15 خداوندا لبهایم را بگشا تا زبانم تسبیح تو رااخبار نماید.
|
||
\v 16 زیرا قربانی را دوست نداشتی والا میدادم. قربانی سوختنی را پسند نکردی.
|
||
\v 17 قربانی های خدا روح شکسته است. خدایا دل شکسته و کوبیده را خوار نخواهی شمرد.
|
||
\v 18 به رضامندی خود بر صهیون احسان فرما وحصارهای اورشلیم را بنا نما.
|
||
\v 19 آنگاه ازقربانی های عدالت و قربانی های سوختنی تمام راضی خواهی شد و گوسالهها بر مذبح توخواهند گذرانید.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 52
|
||
\p
|
||
\v 1 ای جبار چرا از بدی فخر میکنی؟ رحمت خدا همیشه باقی است.
|
||
\v 2 زبان تو شرارت را اختراع میکند، مثل استره تیز، ای حیله ساز!
|
||
\v 3 بدی را از نیکویی بیشتر دوست میداری و دروغ را زیادتر از راست گویی، سلاه.
|
||
\v 4 همه سخنان مهلک را دوست میداری، ای زبان حیله باز!
|
||
\v 5 خدا نیز تو را تا به ابد هلاک خواهد کردو تو را ربوده، از مسکن تو خواهد کند و ریشه تورا از زمین زندگان، سلاه.
|
||
\v 6 عادلان این را دیده، خواهند ترسید و بر او خواهند خندید.
|
||
\v 7 هان این کسی است که خدا را قلعه خویش ننمود بلکه به کثرت دولت خود توکل کرد و از بدی خویش خود را زورآور ساخت.
|
||
\v 8 و اما من مثل زیتون سبز در خانه خدا هستم. به رحمت خدا توکل میدارم تا ابدالاباد.
|
||
\v 9 تو را همیشه حمد خواهم گفت، زیرا تو این را کردهای. و انتظار نام تو را خواهم کشید زیرا نزدمقدسان تو نیکوست.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 53
|
||
\p
|
||
\v 1 احمق در دل خود میگوید که خدایی نیست. فاسد شده، شرارت مکروه کردهاند. و نیکوکاری نیست.
|
||
\v 2 خدا از آسمان بر بنی آدم نظر انداخت تاببیند که فهیم و طالب خدایی هست.
|
||
\v 3 همه ایشان مرتد شده، با هم فاسد گردیدهاند. نیکوکاری نیست یکی هم نی.
|
||
\v 4 آیا گناهکاران بیمعرفت هستند که قوم مرا میخورند چنانکه نان میخورند و خدا را نمی خوانند؟
|
||
\v 5 آنگاه سختترسان شدند، جایی که هیچ ترس نبود. زیرا خدااستخوانهای محاصره کننده تو را از هم پاشید. آنها را خجل ساختهای زیرا خدا ایشان را ردنموده است.
|
||
\v 6 کاش که نجات اسرائیل از صهیون ظاهر می شد. وقتی که خدا اسیری قوم خویش رابرگرداند، یعقوب وجد خواهد نمود و اسرائیل شادی خواهد کرد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 54
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خدا به نام خود مرا نجات بده و به قوت خویش بر من داوری نما.
|
||
\v 2 ای خدا دعای مرا بشنو و سخنان زبانم را گوش بگیر.
|
||
\v 3 زیرا بیگانگان به ضد من برخاستهاند و ظالمان قصد جان من دارند. و خدا را در مد نظر خودنگذاشتهاند، سلاه.
|
||
\v 4 اینک خدا مددکار من است. خداوند از تایید کنندگان جان من است.
|
||
\v 5 بدی رابر دشمنان من خواهد برگردانید. به راستی خودریشه ایشان را بکن.
|
||
\v 6 قربانی های تبرعی نزد توخواهم گذرانید و نام تو راای خداوند حمدخواهم گفت زیرا نیکوست.
|
||
\v 7 چونکه از جمیع تنگیها مرا خلاصی دادهای، و چشم من بردشمنانم نگریسته است.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 55
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خدا به دعای من گوش بگیر! و خودرا از تضرع من پنهان مکن!
|
||
\v 2 به من گوش فراگیر و مرا مستجاب فرما! زیرا که در تفکر خودمتحیرم و ناله میکنم.
|
||
\v 3 از آواز دشمن و بهسبب ظلم شریر، زیرا که ظلم بر من میاندازند وبا خشم بر من جفا میکنند.
|
||
\v 4 دل من در اندرونم پیچ و تاب می کند، و ترسهای موت بر من افتاده است.
|
||
\v 5 ترس و لرز به من درآمده است. وحشتی هولناک مرا درگرفته است.
|
||
\v 6 و گفتم کاش که مرابالها مثل کبوتر میبود تا پرواز کرده، استراحت مییافتم.
|
||
\v 7 هرآینه بجای دور میپریدم، و درصحرا ماوا میگزیدم، سلاه.
|
||
\v 8 میشتافتم بسوی پناهگاهی، از باد تند و از طوفان شدید.
|
||
\v 9 ای خداوند آنها را هلاک کن و زبانهایشان راتفریق نما زیرا که در شهر ظلم و جنگ دیدهام.
|
||
\v 10 روز و شب بر حصارهایش گردش میکنند وشرارت و مشقت در میانش میباشد.
|
||
\v 11 فسادهادر میان وی است و جور و حیله از کوچه هایش دور نمی شود.
|
||
\v 12 زیرا دشمن نبود که مرا ملامت میکرد والا تحمل میکردم؛ و خصم من نبود که بر من سربلندی مینمود؛ والا خود را از وی پنهان میساختم.
|
||
\v 13 بلکه تو بودیای مرد نظیر من! ای یار خالص و دوست صدیق من!
|
||
\v 14 که با یکدیگرمشورت شیرین میکردیم و به خانه خدا در انبوه میخرامیدیم.
|
||
\v 15 موت بر ایشان ناگهان آید وزنده بگور فرو روند. زیرا شرارت در مسکن های ایشان و در میان ایشان است.
|
||
\v 16 و اما من نزد خدا فریاد میکنم و خداوندمرا نجات خواهد داد.
|
||
\v 17 شامگاهان و صبح وظهر شکایت و ناله میکنم و او آواز مرا خواهدشنید.
|
||
\v 18 جانم را از جنگی که بر من شده بود، بسلامتی فدیه داده است. زیرا بسیاری با من مقاومت میکردند.
|
||
\v 19 خدا خواهد شنید و ایشان را جواب خواهد داد، او که از ازل نشسته است، سلاه. زیراکه در ایشان تبدیلها نیست و از خدانمی ترسند.
|
||
\v 20 دست خود را بر صلح اندیشان خویش دراز کرده، و عهد خویش را شکسته است.
|
||
\v 21 سخنان چرب زبانش نرم، لیکن دلش جنگ است. سخنانش چرب تر از روغن لیکن شمشیرهای برهنه است.
|
||
\v 22 نصیب خود را به خداوند بسپار و تو را رزق خواهد داد. او تا به ابدنخواهد گذاشت که مرد عادل جنبش خورد.
|
||
\v 23 وتوای خدا ایشان را به چاه هلاکت فرو خواهی آورد. مردمان خون ریز و حیله ساز، روزهای خودرا نیمه نخواهند کرد، لیکن من بر تو توکل خواهم داشت.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 56
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خدا بر من رحم فرما، زیرا که انسان مرا به شدت تعاقب میکند. تمامی روزجنگ کرده، مرا اذیت مینماید.
|
||
\v 2 خصمانم تمامی روز مرا به شدت تعاقب میکنند. زیرا که بسیاری با تکبر با من میجنگند.
|
||
\v 3 هنگامی که ترسان شوم، من بر تو توکل خواهم داشت.
|
||
\v 4 در خدا کلام او را خواهم ستود. بر خداتوکل کرده، نخواهم ترسید. انسان به من چه میتواند کرد؟
|
||
\v 5 هر روزه سخنان مرا منحرف میسازند. همه فکرهای ایشان درباره من برشرارت است.
|
||
\v 6 ایشان جمع شده، کمین میسازند. بر قدمهای من چشم دارند زیرا قصدجان من دارند.
|
||
\v 7 آیا ایشان بهسبب شرارت خودنجات خواهند یافت؟ ای خدا امتها را درغضب خویش بینداز.
|
||
\v 8 تو آوارگیهای مرا تقریر کردهای. اشکهایم را در مشک خود بگذار. آیا این در دفتر تو نیست؟
|
||
\v 9 آنگاه در روزی که تو رابخوانم دشمنانم روخواهند گردانید. این رامی دانم زیرا خدا با من است.
|
||
\v 10 در خدا کلام او را خواهم ستود. درخداوند کلام او را خواهم ستود.
|
||
\v 11 بر خدا توکل دارم پس نخواهم ترسید. آدمیان به من چه میتوانند کرد؟
|
||
\v 12 ای خدا نذرهای تو بر من است. قربانی های حمد را نزد تو خواهم گذرانید.
|
||
\v 13 زیرا که جانم را از موت رهانیدهای. آیا پایهایم را نیز از لغزیدن نگاه نخواهی داشت تا در نورزندگان به حضور خدا سالک باشم؟
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 57
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خدا بر من رحم فرما، بر من رحم فرما! زیرا جانم در تو پناه میبرد، و درسایه بالهای تو پناه میبرم تا این بلایا بگذرد.
|
||
\v 2 نزدخدای تعالی آواز خواهم داد، نزد خدایی که همهچیز را برایم تمام میکند.
|
||
\v 3 از آسمان فرستاده، مرا خواهد رهانید. زیرا تعاقب کننده سخت من ملامت میکند، سلاه. خدا رحمت و راستی خودرا خواهد فرستاد.
|
||
\v 4 جان من در میان شیران است. در میان آتش افروزان میخوابم یعنی آدمیانی که دندانهایشان نیزهها و تیرهاست. و زبان ایشان شمشیر برنده است.
|
||
\v 5 ای خدا بر آسمانها متعال شو و جلال تو بر تمامی جهان.
|
||
\v 6 دامی برای پایهایم مهیا ساختند و جانم خم گردید. چاهی پیش رویم کندند، و خود در میانش افتادند، سلاه.
|
||
\v 7 دل من مستحکم است خدایا دل من مستحکم است. سرود خواهم خواند و ترنم خواهم نمود.
|
||
\v 8 ای جلال من بیدار شو! ای بربط وعود بیدار شو! صبحگاهان من بیدار خواهم شد.
|
||
\v 9 ای خداوند تو را در میان امتها حمد خواهم گفت. تو را در میان قومها تسبیح خواهم خواند.
|
||
\v 10 زیرا رحمت تو تا آسمانها عظیم است وراستی تو تا افلاک.
|
||
\v 11 خدایا بر آسمانها متعال شو. و جلال تو بر تمامی جهان.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 58
|
||
\p
|
||
\v 1 آیا فی الحقیقت به عدالتی که گنگ است سخن میگویید؟ وای بنی آدم آیابه راستی داوری مینمایید؟
|
||
\v 2 بلکه در دل خودشرارتها به عمل میآورید و ظلم دستهای خود رادر زمین از میزان درمی کنید.
|
||
\v 3 شریران از رحم منحرف هستند. از شکم مادر دروغ گفته، گمراه میشوند.
|
||
\v 4 ایشان را زهری است مثل زهر مار. مثل افعی کر که گوش خود را میبندد.
|
||
\v 5 که آوازافسونگران را نمی شنود، هرچند به مهارت افسون میکند.
|
||
\v 6 ای خدا دندانهایشان را دردهانشان بشکن. ای خداوند دندانهای شیران راخرد بشکن.
|
||
\v 7 گداخته شده، مثل آب بگذرند. چون او تیرهای خود را میاندازد، در ساعت منقطع خواهند شد.
|
||
\v 8 مثل حلزون که گداخته شده، میگذرد. مثل سقط زن، آفتاب را نخواهنددید.
|
||
\v 9 قبل از آنکه دیگهای شما آتش خارها رااحساس کند. آنها را چه تر و چه خشک خواهدرفت.
|
||
\v 10 مرد عادل چون انتقام را دید شادی خواهد نمود. پایهای خود را به خون شریرخواهد شست.
|
||
\v 11 و مردم خواهند گفت: «هرآینه ثمرهای برای عادلان هست. هر آینه خدایی هست که در جهان داوری میکند.»
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 59
|
||
\p
|
||
\v 1 تا او را بکشند ای خدایم مرا از دشمنانم برهان! مرا ازمقاومت کنندگانم برافراز!
|
||
\v 2 مرا ازگناهکاران خلاصی ده! و از مردمان خون ریزرهایی بخش!
|
||
\v 3 زیرا اینک برای جانم کمین میسازند و زورآوران به ضد من جمع شدهاند، بدون تقصیر منای خداوند و بدون گناه من.
|
||
\v 4 بی قصور من میشتابند و خود را آماده میکنند. پس برای ملاقات من بیدار شو و ببین.
|
||
\v 5 اما توای یهوه، خدای صبایوت، خدای اسرائیل! بیدارشده، همه امتها را مکافات برسان و بر غداران بدکار شفقت مفرما، سلاه.
|
||
\v 6 شامگاهان برمی گردند و مثل سگ بانگ میکنند و در شهردور میزنند.
|
||
\v 7 از دهان خود بدی را فرومی ریزند. در لبهای ایشان شمشیرهاست. زیرا میگویند: «کیست که بشنود؟»
|
||
\v 8 و اما توای خداوند، بر ایشان خواهی خندید و تمامی امتها را استهزا خواهی نمود.
|
||
\v 9 ای قوت من بسوی تو انتظار خواهم کشید زیراخدا قلعه بلند من است.
|
||
\v 10 خدای رحمت من پیش روی من خواهد رفت. خدا مرا بردشمنانم نگران خواهد ساخت.
|
||
\v 11 ایشان را به قتل مرسان.
|
||
\v 12 بهسبب گناه زبان و سخنان لبهای خود، در تکبر خویش گرفتار شوند. و به عوض لعنت و دروغی که میگویند،
|
||
\v 13 ایشان را فانی کن در غضب فانی کن تا نیست گردند و بدانند که خدادر یعقوب تا اقصای زمین سلطنت میکند. سلاه.
|
||
\v 14 و شامگاهان برگردیده، مثل سگ بانگ زنند ودر شهر گردش کنند.
|
||
\v 15 و برای خوراک پراکنده شوند و سیر نشده، شب را بسر برند.
|
||
\v 16 و اما من قوت تو را خواهم سرایید و بامدادان از رحمت تو ترنم خواهم نمود. زیرا قلعه بلند من هستی ودر روز تنگی ملجای منی.
|
||
\v 17 ای قوت من برای تو سرود میخوانم، زیرا خدا قلعه بلند من است وخدای رحمت من.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 60
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خدا ما را دور انداخته، پراکنده ساختهای! خشمناک بودی، بسوی مارجوع فرما!
|
||
\v 2 زمین را متزلزل ساخته، آن راشکافتهای! شکستگیهایش را شفا ده زیرا به جنبش آمده است.
|
||
\v 3 چیزهای مشکل را به قوم خود نشان دادهای. باده سرگردانی به مانوشانیدهای.
|
||
\v 4 علمی به ترسندگان خود دادهای تاآن را برای راستی برافرازند، سلاه.
|
||
\v 5 تا حبیبان تونجات یابند. بهدست راست خود نجات ده و مرا مستجاب فرما.
|
||
\v 6 خدا در قدوسیت خود سخن گفته است. پس وجد خواهم نمود. شکیم را تقسیم میکنم ووادی سکوت را خواهم پیمود.
|
||
\v 7 جلعاد از آن من است، منسی از آن من. افرایم خود سر من است ویهودا عصای سلطنت من.
|
||
\v 8 موآب ظرف طهارت من است و بر ادوم کفش خود را خواهمانداخت. ای فلسطین برای من بانگ برآور!
|
||
\v 9 کیست که مرابه شهر حصین درآورد؟ و کیست که مرا به ادوم رهبری کند؟
|
||
\v 10 مگر نه توای خدا که ما را دورانداختهای و با لشکرهای ماای خدا بیرون نمی آیی؟
|
||
\v 11 مرا از دشمن اعانت فرما زیرامعاونت انسان باطل است.
|
||
\v 12 با خدا ظفر خواهیم یافت. زیرا اوست که دشمنان ما را پایمال خواهدکرد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 61
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خدا فریاد مرا بشنو! و دعای مرااجابت فرما!
|
||
\v 2 از اقصای جهان تو راخواهم خواند، هنگامی که دلم بیهوش میشود، مرا به صخرهای که از من بلندتر است هدایت نما.
|
||
\v 3 زیرا که تو ملجای من بودهای و برج قوی ازروی دشمن.
|
||
\v 4 در خیمه تو ساکن خواهم بود تاابدالاباد. زیر سایه بالهای تو پناه خواهم برد، سلاه.
|
||
\v 5 زیرا توای خدا نذرهای مرا شنیدهای ومیراث ترسندگان نام خود را به من عطا کردهای.
|
||
\v 6 بر عمر پادشاه روزها خواهی افزود و سالهای اوتا نسلها باقی خواهد ماند.
|
||
\v 7 به حضور خداخواهد نشست تا ابدالاباد. رحمت و راستی را مهیا کن تا او را محافظت کنند.
|
||
\v 8 پس نام تو را تا به ابد خواهم سرایید تا هر روز نذرهای خود را وفاکنم.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 62
|
||
\p
|
||
\v 1 جان من فقط برای خدا خاموش می شود زیرا که نجات من از جانب اوست.
|
||
\v 2 او تنها صخره و نجات من است و قلعه بلند من. پس بسیار جنبش نخواهم خورد.
|
||
\v 3 تا به کی بر مردی هجوم میآورید تا همگی شما او راهلاک کنید مثل دیوار خمشده و حصار جنبش خورده؟
|
||
\v 4 در این فقط مشورت میکنند که او را ازمرتبهاش بیندازند. و دروغ را دوست میدارند. به زبان خود برکت میدهند و در دل خود لعنت میکنند، سلاه.
|
||
\v 5 ای جان من فقط برای خدا خاموش شو زیراکه امید من از وی است.
|
||
\v 6 او تنها صخره و نجات من است و قلعه بلند من تا جنبش نخورم.
|
||
\v 7 برخداست نجات و جلال من. صخره قوت من وپناه من در خداست.
|
||
\v 8 ای قوم همه وقت بر اوتوکل کنید و دلهای خود را به حضور وی بریزید. زیرا خدا ملجای ماست، سلاه.
|
||
\v 9 البته بنی آدم بطالتاند و بنی بشر دروغ. در ترازو بالا میروندزیرا جمیع از بطالت سبکترند.
|
||
\v 10 بر ظلم توکل مکنید و بر غارت مغرور مشوید. چون دولت افزوده شود دل در آن مبندید.
|
||
\v 11 خدا یک بارگفته است و دو بار این را شنیدهام که قوت از آن خداست.
|
||
\v 12 ای خداوند رحمت نیز از آن تواست، زیرا به هر کس موافق عملش جزا خواهی داد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 63
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خدا، تو خدای من هستی. در سحرتو را خواهم طلبید. جان من تشنه تواست و جسدم مشتاق تو در زمین خشک تشنه بیآب.
|
||
\v 2 چنانکه در قدس بر تو نظر کردم تا قوت و جلال تو را مشاهده کنم.
|
||
\v 3 چونکه رحمت تو ازحیات نیکوتر است. پس لبهای من ترا تسبیح خواهد خواند.
|
||
\v 4 از اینرو تا زنده هستم تو رامتبارک خواهم خواند. و دستهای خود را به نام توخواهم برافراشت.
|
||
\v 5 جان من سیر خواهد شدچنانکه از مغز و پیه. و زبان من به لبهای شادمانی تو را حمد خواهد گفت،
|
||
\v 6 چون تو را بر بسترخود یاد میآورم و در پاسهای شب در تو تفکرمی کنم.
|
||
\v 7 زیرا تو مددکار من بودهای و زیر سایه بالهای تو شادی خواهم کرد.
|
||
\v 8 جان من به توچسبیده است و دست راست تو مرا تایید کرده است.
|
||
\v 9 و اما آنانی که قصد جان من دارند هلاک خواهند شد و در اسفل زمین فرو خواهند رفت.
|
||
\v 10 ایشان به دم شمشیر سپرده میشوند و نصیب شغالها خواهند شد.
|
||
\v 11 اما پادشاه در خدا شادی خواهد کرد و هرکه بدو قسم خورد فخر خواهدنمود. زیرا دهان دروغگویان بسته خواهد گردید.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 64
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خدا وقتی که تضرع مینمایم، آوازمرا بشنو و حیاتم را از خوف دشمن نگاه دار!
|
||
\v 2 مرا از مشاورت شریران پنهان کن و ازهنگامه گناهکاران.
|
||
\v 3 که زبان خود را مثل شمشیرتیز کردهاند و تیرهای خود یعنی سخنان تلخ را برزه آراستهاند.
|
||
\v 4 تا در کمینهای خود بر مرد کامل بیندازند. ناگهان بر او میاندازند و نمی ترسند.
|
||
\v 5 خویشتن را برای کار زشت تقویت میدهند. درباره پنهان کردن دامها گفتگو میکنند. میگویند: «کیست که ما را ببیند؟»
|
||
\v 6 کارهای بد راتدبیر میکنند و میگویند: «تدبیر نیکو کردهایم.» و اندرون و قلب هر یک از ایشان عمیق است.
|
||
\v 7 اما خدا تیرها بر ایشان خواهد انداخت. وناگهان جراحت های ایشان خواهد شد.
|
||
\v 8 وزبانهای خود را برخود فرود خواهندآورد و هرکه ایشان را بیند فرار خواهد کرد.
|
||
\v 9 و جمیع آدمیان خواهند ترسید و کار خدا را اعلام خواهند کرد و عمل او را درک خواهند نمود.
|
||
\v 10 ومرد صالح در خداوند شادی میکند و بر اوتوکل میدارد و جمیع راست دلان، فخر خواهندنمود.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 65
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خدا، تسبیح در صهیون منتظرتوست. و نذرها برای تو وفا خواهدشد.
|
||
\v 2 ای که دعا میشنوی! نزد تو تمامی بشرخواهند آمد.
|
||
\v 3 گناهان بر من غالب آمده است. توتقصیرهای مرا کفاره خواهی کرد.
|
||
\v 4 خوشابحال کسیکه او را برگزیده، و مقرب خود ساختهای تابه درگاههای تو ساکن شود. از نیکویی خانه توسیر خواهیم شد و از قدوسیت هیکل تو.
|
||
\v 5 به چیزهای ترسناک در عدل، ما را جواب خواهی داد، ای خدایی که نجات ما هستی. ای که پناه تمامی اقصای جهان و ساکنان بعیده دریاهستی.
|
||
\v 6 و کوهها را به قوت خود مستحکم ساختهای، و کمر خود را به قدرت بستهای.
|
||
\v 7 وتلاطم دریا را ساکن میگردانی، تلاطم امواج آن وشورش امتها را.
|
||
\v 8 ساکنان اقصای جهان ازآیات تو ترسانند. مطلع های صبح و شام راشادمان میسازی.
|
||
\v 9 از زمین تفقد نموده، آن راسیراب میکنی و آن را بسیار توانگر میگردانی. نهر خدا از آب پر است. غله ایشان را آماده میکنی زیرا که بدین طور تهیه کردهای.
|
||
\v 10 پشته هایش را سیراب میکنی و مرزهایش راپست میسازی. به بارشها آن را شاداب مینمایی. نباتاتش را برکت میدهی.
|
||
\v 11 به احسان خویش سال را تاجدار میسازی و راههای توچربی را میچکاند.
|
||
\v 12 مرتع های صحرا نیزمی چکاند. و کمر تلها به شادمانی بسته شده است.
|
||
\v 13 چمنها به گوسفندان آراسته شده است و دره هابه غله پیراسته؛ از شادی بانگ میزنند و نیزمی سرایند.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 66
|
||
\p
|
||
\v 1 ای تمامی زمین، برای خدا بانگ شادمانی بزنید!
|
||
\v 2 جلال نام او رابسرایید! و در تسبیح او جلال او را توصیف نمایید!
|
||
\v 3 خدا را گویید: «چه مهیب است کارهای تو! از شدت قوت تو دشمنانت نزد تو تذلل خواهند کرد!
|
||
\v 4 تمامی زمین تو را پرستش خواهند کرد و تو را خواهند سرایید و به نام توترنم خواهند نمود.» سلاه.
|
||
\v 5 بیایید کارهای خدا را مشاهده کنید. او درکارهای خود به بنی آدم مهیب است.
|
||
\v 6 دریا را به خشکی مبدل ساخت و مردم از نهر با پا عبورکردند. در آنجا بدو شادی نمودیم.
|
||
\v 7 در توانایی خود تا به ابد سلطنت میکند و چشمانش مراقب امتها است. فتنه انگیزان خویشتن را برنیفرازند، سلاه.
|
||
\v 8 ای قومها، خدای ما را متبارک خوانید وآواز تسبیح او را بشنوانید.
|
||
\v 9 که جانهای ما را درحیات قرار میدهد و نمی گذارد که پایهای مالغزش خورد.
|
||
\v 10 زیراای خدا تو ما را امتحان کردهای و ما را غال گذاشتهای چنانکه نقره راغال میگذارند.
|
||
\v 11 ما را به دام درآوردی و باری گران بر پشتهای ما نهادی.
|
||
\v 12 مردمان را بر سرما سوار گردانیدی و به آتش و آب درآمدیم. پس ما را بهجای خرم بیرون آوردی.
|
||
\v 13 قربانی های سوختنی به خانه تو خواهم آورد. نذرهای خود را به تو وفا خواهم نمود،
|
||
\v 14 که لبهای خود را بر آنها گشودم و در زمان تنگی خودآنها را به زبان خود آوردم.
|
||
\v 15 قربانی های سوختنی پرواری را نزد تو خواهم گذرانید. گوسالهها و بزها را با بخور قوچها ذبح خواهم کرد، سلاه.
|
||
\v 16 ای همه خداترسان بیایید و بشنوید تا ازآنچه او برای جان من کرده است خبر دهم.
|
||
\v 17 به دهانم نزد او آواز خود را بلند کردم و تسبیح بلند بر زبان من بود.
|
||
\v 18 اگر بدی را در دل خودمنظور میداشتم، خداوند مرا نمی شنید.
|
||
\v 19 لیکن خدا مرا شنیده است و به آواز دعای من توجه فرموده.
|
||
\v 20 متبارک باد خدا که دعای مرا ازخود، و رحمت خویش را از من برنگردانیده است.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 67
|
||
\p
|
||
\v 1 خدا بر ما رحم کند و ما را مبارک سازدو نور روی خود را بر ما متجلی فرماید! سلاه.
|
||
\v 2 تا راه تو در جهان معروف گردد و نجات تو به جمیع امتها.
|
||
\v 3 ای خدا قومها تو را حمدگویند. جمیع قومها تو را حمد گویند.
|
||
\v 4 امتها شادی و ترنم خواهند نمود زیراقومها را به انصاف حکم خواهی نمود و امت های جهان را هدایت خواهی کرد، سلاه.
|
||
\v 5 ای خداقومها تو را حمد گویند. جمیع قومها تو را حمدگویند.
|
||
\v 6 آنگاه زمین محصول خود را خواهد دادو خدا خدای ما، ما را مبارک خواهد فرمود.
|
||
\v 7 خداما را مبارک خواهد فرمود. و تمامی اقصای جهان از او خواهند ترسید.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 68
|
||
\p
|
||
\v 1 خدا برخیزد و دشمنانش پراکنده شوند! و آنانی که از او نفرت دارند ازحضورش بگریزند!
|
||
\v 2 چنانکه دود پراکنده میشود، ایشان را پراکنده ساز، و چنانکه موم پیش آتش گداخته میشود، همچنان شریران به حضور خدا هلاک گردند.
|
||
\v 3 اما صالحان شادی کنند و در حضور خدا به وجد آیند و به شادمانی خرسند شوند.
|
||
\v 4 برای خدا سرود بخوانید و به نام او ترنم نمایید و راهی درست کنید برای او که در صحراها سوار است. نام او یهوه است! به حضورش به وجد آیید!
|
||
\v 5 پدر یتیمان و داور بیوهزنان، خداست در مسکن قدس خود!
|
||
\v 6 خدا بیکسان را ساکن خانه میگرداند واسیران را به رستگاری بیرون میآورد، لیکن فتنه انگیزان در زمین تفتیده ساکن خواهند شد.
|
||
\v 7 ای خدا هنگامی که پیش روی قوم خود بیرون رفتی، هنگامی که در صحرا خرامیدی، سلاه.
|
||
\v 8 زمین متزلزل شد و آسمان به حضور خدا بارید. این سینا نیز از حضور خدا، خدای اسرائیل.
|
||
\v 9 ای خدا باران نعمتها بارانیدی و میراثت را چون خسته بود مستحکم گردانیدی.
|
||
\v 10 جماعت تو درآن ساکن شدند. ای خدا، به جود خویش برای مساکین تدارک دیدهای.
|
||
\v 11 خداوند سخن را میدهد. مبشرات انبوه عظیمی میشوند.
|
||
\v 12 ملوک لشکرها فرار کرده، منهزم میشوند. و زنی که در خانه مانده است، غارت را تقسیم میکند.
|
||
\v 13 اگرچه در آغلهاخوابیده بودید، لیکن مثل بالهای فاخته شده ایدکه به نقره پوشیده است و پرهایش به طلای سرخ.
|
||
\v 14 چون قادر مطلق پادشاهان را در آن پراکنده ساخت، مثل برف بر صلمون درخشان گردید.
|
||
\v 15 کوه خدا، کوه باشان است، کوهی با قله های افراشته کوه باشان است.
|
||
\v 16 ای کوههای باقله های افراشته، چرا نگرانید؟ بر این کوهی که خدا برای مسکن خود برگزیده است هر آینه خداوند در آن تا به ابد ساکن خواهد بود.
|
||
\v 17 ارابه های خدا کرورها و هزارهاست. خداونددر میان آنهاست و سینا در قدس است.
|
||
\v 18 براعلی علیین صعود کرده، و اسیران را به اسیری بردهای. از آدمیان بخششها گرفتهای. بلکه ازفتنه انگیزان نیز تا یهوه خدا در ایشان مسکن گیرد.
|
||
\v 19 متبارک باد خداوندی که هر روزه متحمل بارهای ما میشود و خدایی که نجات ماست، سلاه.
|
||
\v 20 خدا برای ما، خدای نجات است ومفرهای موت از آن خداوند یهوه است.
|
||
\v 21 هرآینه خدا سردشمنان خود را خرد خواهد کوبیدو کله مویدار کسی را که در گناه خود سالک باشد.
|
||
\v 22 خداوند گفت: «از باشان باز خواهم آورد. از ژرفیهای دریا باز خواهم آورد.
|
||
\v 23 تا پای خودرا در خون فروبری و زبان سگان تو از دشمنانت بهره خود را بیابد.»
|
||
\v 24 ای خدا طریق های تو رادیدهاند یعنی طریق های خدا و پادشاه مرا درقدس.
|
||
\v 25 درپیش رو، مغنیان میخرامند و درعقب، سازندگان. و در وسط دوشیزگان دف زن.
|
||
\v 26 خدا را در جماعتها متبارک خوانید وخداوند را از چشمه اسرائیل.
|
||
\v 27 آنجاست بنیامین صغیر، حاکم ایشان و روسای یهودامحفل ایشان. روسای زبولون و روسای نفتالی.
|
||
\v 28 خدایت برای تو قوت را امر فرموده است. ای خدا آنچه را که برای ما کردهای، استوار گردان.
|
||
\v 29 بهسبب هیکل تو که در اورشلیم است، پادشاهان هدایا نزد تو خواهندآورد.
|
||
\v 30 و وحش نی زار را توبیخ فرما و رمه گاوان را با گوساله های قوم که با شمشهای نقره نزد تو گردن مینهند. وقوم هایی که جنگ را دوست میدارند پراکنده ساخته است.
|
||
\v 31 سروران از مصر خواهند آمد وحبشه دستهای خود را نزد خدا بزودی درازخواهد کرد.
|
||
\v 32 ای ممالک جهان برای خدا سرود بخوانید. برای خداوند سرود بخوانید، سلاه.
|
||
\v 33 برای او که بر فلک الافلاک قدیمی سوار است.
|
||
\v 34 اینک آواز خود را میدهد آوازی که پرقوت است.
|
||
\v 35 خدارا به قوت توصیف نمایید. جلال وی بر اسرائیل است و قوت او در افلاک. ای خدا از قدسهای خود مهیب هستی. خدای اسرائیل قوم خود راقوت و عظمت میدهد. متبارک باد خدا.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 69
|
||
\p
|
||
\v 1 خدایا مرا نجات ده! زیرا آبها بهجان من درآمده است.
|
||
\v 2 در خلاب ژرف فرورفتهام، جایی که نتوان ایستاد. به آبهای عمیق درآمدهام و سیل مرا میپوشاند.
|
||
\v 3 از فریاد خودخسته شدهام و گلوی من سوخته و چشمانم ازانتظار خدا تار گردیده است.
|
||
\v 4 آنانی که بیسبب ازمن نفرت دارند، از مویهای سرم زیادهاند ودشمنان ناحق من که قصد هلاکت من دارندزورآورند. پس آنچه نگرفته بودم، رد کردم.
|
||
\v 5 ای خدا، تو حماقت مرا میدانی و گناهانم از تومخفی نیست.
|
||
\v 6 ای خداوند یهوه صبایوت، منتظرین تو بهسبب من خجل نشوند. ای خدای اسرائیل، طالبان تو بهسبب من رسوا نگردند.
|
||
\v 7 زیرا بهخاطر تو متحمل عار گردیدهام ورسوایی روی من، مرا پوشیده است.
|
||
\v 8 نزدبرادرانم اجنبی شدهام و نزد پسران مادر خودغریب.
|
||
\v 9 زیرا غیرت خانه تو مرا خورده است وملامت های ملامت کنندگان تو بر من طاری گردیده.
|
||
\v 10 روزه داشته، جان خود را مثل اشک ریختهام. و این برای من عار گردیده است.
|
||
\v 11 پلاس را لباس خود ساختهام و نزد ایشان ضربالمثل گردیدهام.
|
||
\v 12 دروازه نشینان درباره من حرف میزنند و سرود میگساران گشتهام.
|
||
\v 13 و اما من، ای خداوند دعای خود را در وقت اجابت نزد تو میکنم. ای خدا در کثرت رحمانیت خود و راستی نجات خود مرا مستجاب فرما.
|
||
\v 14 مرا از خلاب خلاصی ده تا غرق نشوم و ازنفرت کنندگانم و از ژرفیهای آب رستگار شوم.
|
||
\v 15 مگذار که سیلان آب مرا بپوشاند و ژرفی مراببلعد و هاویه دهان خود را بر من ببندد.
|
||
\v 16 ای خداوند مرا مستجاب فرما زیرا رحمت تونیکوست. به کثرت رحمانیتت بر من توجه نما.
|
||
\v 17 و روی خود را از بنده ات مپوشان زیرا در تنگی هستم مرا بزودی مستجاب فرما.
|
||
\v 18 بهجانم نزدیک شده، آن را رستگار ساز. بهسبب دشمنانم مرا فدیه ده.
|
||
\v 19 تو عار و خجالت و رسوایی مرا میدانی وجمیع خصمانم پیش نظر تواند.
|
||
\v 20 عار، دل مراشکسته است و به شدت بیمار شدهام. انتظارمشفقی کشیدم، ولی نبود و برای تسلی دهندگان، اما نیافتم.
|
||
\v 21 مرا برای خوراک زردآب دادند وچون تشنه بودم مرا سرکه نوشانیدند.
|
||
\v 22 پس مائده ایشان پیش روی ایشان تله باد و چون مطمئن هستند دامی باشد.
|
||
\v 23 چشمان ایشان تارگردد تا نبینند. و کمرهای ایشان را دائم لرزان گردان.
|
||
\v 24 خشم خود را بر ایشان بریز و سورت غضب تو ایشان را دریابد.
|
||
\v 25 خانه های ایشان مخروبه گردد و در خیمه های ایشان هیچکس ساکن نشود.
|
||
\v 26 زیرا برکسیکه تو زدهای جفامی کنند و دردهای کوفتگان تو را اعلان می نمایند.
|
||
\v 27 گناه بر گناه ایشان مزید کن و درعدالت تو داخل نشوند.
|
||
\v 28 از دفتر حیات محوشوند و با صالحین مرقوم نگردند.
|
||
\v 29 و اما من، مسکین و دردمند هستم. پسای خدا، نجات تو مرا سرافراز سازد.
|
||
\v 30 و نام خدا رابا سرود تسبیح خواهم خواند و او را با حمدتعظیم خواهم نمود.
|
||
\v 31 و این پسندیده خداخواهد بود، زیاده از گاو و گوسالهای که شاخها وسمها دارد.
|
||
\v 32 حلیمان این را دیده، شادمان شوند، وای طالبان خدا دل شما زنده گردد،
|
||
\v 33 زیرا خداوند فقیران را مستجاب میکند واسیران خود را حقیر نمی شمارد.
|
||
\v 34 آسمان وزمین او را تسبیح بخوانند. آبها نیز و آنچه در آنهامی جنبد.
|
||
\v 35 زیرا خدا صهیون را نجات خواهدداد و شهرهای یهودا را بنا خواهد نمود تا در آنجاسکونت نمایند و آن را متصرف گردند.
|
||
\v 36 وذریت بندگانش وارث آن خواهند شد و آنانی که نام او را دوست دارند، در آن ساکن خواهندگردید.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 70
|
||
\p
|
||
\v 1 خدایا، برای نجات من بشتاب! ای خداوند به اعانت من تعجیل فرما!
|
||
\v 2 آنانی که قصد جان من دارند، خجل و شرمنده شوند، و آنانی که در بدی من رغبت دارند، روبرگردانیده و رسوا گردند،
|
||
\v 3 و آنانی که هه هه میگویند، بهسبب خجالت خویش رو برگردانیده شوند.
|
||
\v 4 و اما جمیع طالبان تو، در تو وجد و شادی کنند، و دوست دارندگان نجات تو دائم گویند: «خدا متعال باد!»
|
||
\v 5 و اما من مسکین و فقیر هستم. خدایا برای من تعجیل کن. تو مددکار ونجاتدهنده من هستی. ای خداوند تاخیر منما.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 71
|
||
\p
|
||
\v 1 در توای خداوند پناه بردهام، پس تا به ابد خجل نخواهم شد.
|
||
\v 2 به عدالت خودمرا خلاصی ده و برهان. گوش خود را به من فراگیر و مرا نجات ده.
|
||
\v 3 برای من صخره سکونت باش تا همه وقت داخل آن شوم. تو به نجات من امر فرمودهای، زیرا صخره و قلعه من تو هستی.
|
||
\v 4 خدایا مرا از دست شریر برهان و از کف بدکار وظالم.
|
||
\v 5 زیراای خداوند یهوه، تو امید من هستی و ازطفولیتم اعتماد من بودهای.
|
||
\v 6 از شکم بر توانداخته شدهام. از رحم مادرم ملجای من توبودهای و تسبیح من دائم درباره تو خواهد بود.
|
||
\v 7 بسیاری را آیتی عجیب شدهام. لیکن تو ملجای زورآور من هستی.
|
||
\v 8 دهانم از تسبیح تو پر است واز کبریایی تو تمامی روز.
|
||
\v 9 در زمان پیری مرا دور مینداز چون قوتم زایل شود مرا ترک منما.
|
||
\v 10 زیرا دشمنانم بر من حرف میزنند و مترصدان جانم با یکدیگرمشورت میکنند
|
||
\v 11 و میگویند: «خدا او را ترک کرده است. پس او را تعاقب کرده، بگیرید، زیرا که رهانندهای نیست.»
|
||
\v 12 ای خدا از من دور مشو. خدایا به اعانت من تعجیل نما.
|
||
\v 13 خصمان جانم خجل و فانی شوند.
|
||
\v 14 و اما من دائم امیدوارخواهم بود و بر همه تسبیح تو خواهم افزود.
|
||
\v 15 زبانم عدالت تو را بیان خواهد کرد و نجاتت راتمامی روز. زیرا که حد شماره آن را نمی دانم.
|
||
\v 16 در توانایی خداوند یهوه خواهم آمد. و ازعدالت تو و بس خبر خواهم داد.
|
||
\v 17 ای خدا ازطفولیتم مرا تعلیم دادهای و تا الان، عجایب تو رااعلان کردهام.
|
||
\v 18 پسای خدا، مرا تا زمان پیری وسفید مویی نیز ترک مکن، تا این طبقه را از بازوی تو خبر دهم و جمیع آیندگان را از توانایی تو.
|
||
\v 19 خدایا عدالت تو تا اعلی علیین است. توکارهای عظیم کردهای. خدایا مانند تو کیست؟
|
||
\v 20 ای که تنگیهای بسیار و سخت را به ما نشان دادهای، رجوع کرده، باز ما را زنده خواهی ساخت؛ و برگشته، ما را از عمق های زمین برخواهی آورد.
|
||
\v 21 بزرگی مرا مزید خواهی کرد وبرگشته، مرا تسلی خواهی بخشید.
|
||
\v 22 پس من نیزتو را با بربط خواهم ستود، یعنی راستی تو راای خدای من. و تو راای قدوس اسرائیل با عود ترنم خواهم نمود.
|
||
\v 23 چون برای تو سرود میخوانم لبهایم بسیار شادی خواهد کرد و جانم نیز که آن را فدیه دادهای.
|
||
\v 24 زبانم نیز تمامی روز عدالت تورا ذکر خواهد کرد. زیرا آنانی که برای ضرر من میکوشیدند خجل و رسوا گردیدند.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 72
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خدا انصاف خود را به پادشاه ده وعدالت خویش را به پسر پادشاه!
|
||
\v 2 و او قوم تو را به عدالت داوری خواهد نمود و مساکین تو را به انصاف.
|
||
\v 3 آنگاه کوهها برای قوم سلامتی را بار خواهندآورد و تلها نیز در عدالت.
|
||
\v 4 مساکین قوم را دادرسی خواهد کرد؛ و فرزندان فقیر رانجات خواهد داد؛ و ظالمان را زبون خواهدساخت.
|
||
\v 5 از تو خواهند ترسید، مادامی که آفتاب باقی است و مادامی که ماه هست تا جمیع طبقات.
|
||
\v 6 او مثل باران برعلف زار چیده شده فرود خواهدآمد، و مثل بارشهایی که زمین را سیراب میکند.
|
||
\v 7 در زمان او صالحان خواهند شکفت و وفورسلامتی خواهد بود، مادامی که ماه نیست نگردد.
|
||
\v 8 و او حکمرانی خواهد کرد از دریا تا دریا واز نهر تا اقصای جهان.
|
||
\v 9 به حضور وی صحرانشینان گردن خواهند نهاد و دشمنان اوخاک را خواهند لیسید.
|
||
\v 10 پادشاهان ترشیش وجزایر هدایا خواهندآورد. پادشاهان شبا و سباارمغانها خواهند رسانید.
|
||
\v 11 جمیع سلاطین او راتعظیم خواهند کرد و جمیع امتها او را بندگی خواهند نمود.
|
||
\v 12 زیرا چون مسکین استغاثه کند، او را رهایی خواهد داد و فقیری را که رهانندهای ندارد.
|
||
\v 13 بر مسکین و فقیر کرم خواهد فرمود وجانهای مساکین را نجات خواهد بخشید.
|
||
\v 14 جانهای ایشان را از ظلم و ستم فدیه خواهدداد و خون ایشان در نظر وی گران بها خواهد بود.
|
||
\v 15 و او زنده خواهد ماند و از طلای شبا بدوخواهد داد. دائم برای وی دعا خواهد کرد وتمامی روز او را مبارک خواهد خواند.
|
||
\v 16 وفراوانی غله در زمین بر قله کوهها خواهد بود که ثمره آن مثل لبنان جنبش خواهد کرد. و اهل شهرها مثل علف زمین نشو و نما خواهند کرد.
|
||
\v 17 نام او تا ابدالاباد باقی خواهد ماند. اسم او پیش آفتاب دوام خواهد کرد. آدمیان در او برای یکدیگر برکت خواهند خواست و جمیع امت های زمین او را خوشحال خواهند خواند.
|
||
\v 18 متبارک باد یهوه خدا که خدای اسرائیل است. که او فقط کارهای عجیب میکند.
|
||
\v 19 و متبارک بادنام مجید او تا ابدالاباد. و تمامی زمین از جلال اوپر بشود.آمین و آمین.دعاهای داود بن یسی تمام شد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 73
|
||
\p
|
||
\v 1 هرآینه خدا برای اسرائیل نیکوست، یعنی برای آنانی که پاک دل هستند.
|
||
\v 2 واما من نزدیک بود که پایهایم از راه در رود ونزدیک بود که قدمهایم بلغزد.
|
||
\v 3 زیرا بر متکبران حسد بردم چون سلامتی شریران را دیدم.
|
||
\v 4 زیراکه در موت ایشان قیدها نیست و قوت ایشان مستحکم است.
|
||
\v 5 مثل مردم در زحمت نیستند ومثل آدمیان مبتلا نمی باشند.
|
||
\v 6 بنابراین گردن ایشان به تکبر آراسته است وظلم مثل لباس ایشان را میپوشاند.
|
||
\v 7 چشمان ایشان از فربهی بدرآمده است و از خیالات دل خود تجاوز میکنند.
|
||
\v 8 استهزا میکنند و حرفهای بد میزنند و سخنان ظلم آمیز را از جای بلندمی گویند.
|
||
\v 9 دهان خود را بر آسمانها گذاردهاند وزبان ایشان در جهان گردش میکند.
|
||
\v 10 پس قوم او بدینجا برمی گردند و آبهای فراوان، بدیشان نوشانیده میشود.
|
||
\v 11 و ایشان میگویند: «خدا چگونه بداند و آیا حضرت اعلی علم دارد؟»
|
||
\v 12 اینک اینان شریر هستند که همیشه مطمئن بوده، در دولتمندی افزوده میشوند.
|
||
\v 13 یقین من دل خود را عبث طاهر ساخته و دستهای خود رابه پاکی شستهام.
|
||
\v 14 و من تمامی روز مبتلامی شوم و تادیب من هر بامداد حاضر است.
|
||
\v 15 اگر میگفتم که چنین سخن گویم، هر آینه برطبقه فرزندان تو خیانت میکردم.
|
||
\v 16 چون تفکرکردم که این را بفهمم، در نظر من دشوار آمد.
|
||
\v 17 تابه قدسهای خدا داخل شدم. آنگاه در آخرت ایشان تامل کردم.
|
||
\v 18 هر آینه ایشان را در جایهای لغزنده گذاردهای. ایشان را به خرابیها خواهی انداخت.
|
||
\v 19 چگونه بغته به هلاکت رسیدهاند! تباه شده، از ترسهای هولناک نیست گردیدهاند.
|
||
\v 20 مثل خواب کسی چون بیدار شد، ای خداوندهمچنین چون برخیزی، صورت ایشان را ناچیزخواهی شمرد.
|
||
\v 21 لیکن دل من تلخ شده بود و در اندرون خود، دل ریش شده بودم.
|
||
\v 22 و من وحشی بودم ومعرفت نداشتم و مثل بهایم نزد تو گردیدم.
|
||
\v 23 ولی من دائم با تو هستم. تو دست راست مراتایید کردهای.
|
||
\v 24 موافق رای خود مرا هدایت خواهی نمود و بعد از این مرا به جلال خواهی رسانید.
|
||
\v 25 کیست برای من در آسمان؟ و غیر ازتو هیچچیز را در زمین نمی خواهم.
|
||
\v 26 اگرچه جسد و دل من زائل گردد، لیکن صخره دلم وحصه من خداست تا ابدالاباد.
|
||
\v 27 زیرا آنانی که ازتو دورند هلاک خواهند شد. و آنانی را که از توزنا میکنند، نابود خواهی ساخت.
|
||
\v 28 و اما مرانیکوست که به خدا تقرب جویم. بر خداوندیهوه توکل کردهام تا همه کارهای تو را بیان کنم.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 74
|
||
\p
|
||
\v 1 چراای خدا ما را ترک کردهای تا به ابدو خشم تو بر گوسفندان مرتع خودافروخته شده است؟
|
||
\v 2 جماعت خود را که ازقدیم خریدهای، بیاد آور و آن را که فدیه دادهای تا سبط میراث تو شود و این کوه صهیون را که درآن ساکن بودهای.
|
||
\v 3 قدمهای خود را بسوی خرابه های ابدی بردار زیرا دشمن هرچه را که درقدس تو بود خراب کرده است.
|
||
\v 4 دشمنانت درمیان جماعت تو غرش میکنند و علمهای خودرا برای علامات برپا مینمایند.
|
||
\v 5 و ظاهرمی شوند چون کسانی که تبرها را بر درختان جنگل بلند میکنند.
|
||
\v 6 و الان همه نقشهای تراشیده آن را به تبرها و چکشها خرد میشکنند.
|
||
\v 7 قدس های تو را آتش زدهاند و مسکن نام تو را تابه زمین بیحرمت کردهاند.
|
||
\v 8 و در دل خودمی گویند آنها را تمام خراب میکنیم. پس جمیع کنیسه های خدا را در زمین سوزانیدهاند.
|
||
\v 9 آیات خود را نمی بینیم و دیگر هیچ نبی نیست. و درمیان ما کسی نیست که بداند تا به کی خواهد بود.
|
||
\v 10 ای خدا، دشمن تا به کی ملامت خواهد کرد؟ وآیا خصم، تا به ابد نام تو را اهانت خواهد نمود؟
|
||
\v 11 چرا دست خود یعنی دست راست خویش رابرگردانیدهای؟ آن را از گریبان خود بیرون کشیده، ایشان را فانی کن.
|
||
\v 12 و خدا از قدیم پادشاه من است. او در میان زمین نجاتها پدید میآورد.
|
||
\v 13 تو به قوت خوددریا را منشق ساختی و سرهای نهنگان را در آبهاشکستی.
|
||
\v 14 سرهای لویاتان را کوفته، و او را خوراک صحرانشینان گردانیدهای.
|
||
\v 15 توچشمهها و سیلها را شکافتی و نهرهای دائمی راخشک گردانیدی.
|
||
\v 16 روز از آن توست و شب نیزاز آن تو. نور و آفتاب را تو برقرار نمودهای.
|
||
\v 17 تمامی حدود جهان را تو پایدار ساختهای. تابستان و زمستان را تو ایجاد کردهای.
|
||
\v 18 ای خداوند این را بیادآور که دشمن ملامت میکند و مردم جاهل نام تو را اهانت مینمایند.
|
||
\v 19 جان فاخته خود را بهجانور وحشی مسپار. جماعت مسکینان خود را تا به ابد فراموش مکن.
|
||
\v 20 عهد خود را ملاحظه فرما زیرا که ظلمات جهان از مسکن های ظلم پراست.
|
||
\v 21 مظلومان به رسوایی برنگردند. مساکین و فقیران نام تو را حمدگویند.
|
||
\v 22 ای خدا برخیز و دعوای خود را برپادار؛ و بیادآور که احمق تمامی روز تو را ملامت میکند.
|
||
\v 23 آواز دشمنان خود را فراموش مکن وغوغای مخالفان خود را که پیوسته بلند میشود.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 75
|
||
\p
|
||
\v 1 تو را حمد میگوییم! ای خدا تو راحمد میگوییم! زیرا نام تو نزدیک است و مردم کارهای عجیب تو را ذکر میکنند.
|
||
\v 2 هنگامی که به زمان معین برسم براستی داوری خواهم کرد.
|
||
\v 3 زمین و جمیع ساکنانش گداخته شدهاند. من ارکان آن را برقرار نمودهام، سلاه.
|
||
\v 4 متکبران را گفتم: «فخر مکنید!» و به شریران که «شاخ خود را میفرازید.
|
||
\v 5 شاخهای خود را به بلندی میفرازید. و با گردن کشی سخنان تکبرآمیز مگویید.»
|
||
\v 6 زیرا نه از مشرق و نه از مغرب، و نه ازجنوب سرافرازی میآید.
|
||
\v 7 لیکن خدا، داور است. این را به زیر میاندازدو آن را سرافراز مینماید.
|
||
\v 8 زیرا در دست خداوند کاسهای است و باده آن پرجوش. ازشراب ممزوج پر است که از آن میریزد. و امادردهایش را جمیع شریران جهان افشرده، خواهند نوشید.
|
||
\v 9 و اما من، تا به ابد ذکر خواهم کرد و برای خدای یعقوب ترنم خواهم نمود.
|
||
\v 10 جمیع شاخهای شریران را خواهم برید و اماشاخهای صالحین برافراشته خواهد شد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 76
|
||
\p
|
||
\v 1 خدا در یهودا معروف است و نام او دراسرائیل عظیم!
|
||
\v 2 خیمه او است درشالیم و مسکن او در صهیون.
|
||
\v 3 در آنجا، برقهای کمان را شکست. سپر و شمشیر و جنگ را، سلاه.
|
||
\v 4 تو جلیل هستی و مجید، زیاده از کوههای یغما!
|
||
\v 5 قویدلان تاراج شدهاند و خواب ایشان رادرربود و همه مردان زورآور دست خود رانیافتند.
|
||
\v 6 از توبیخ توای خدای یعقوب، بر ارابه هاو اسبان خوابی گران مستولی گردید.
|
||
\v 7 تو مهیب هستی، تو! و در حین غضبت، کیست که به حضورتو ایستد؟
|
||
\v 8 از آسمان داوری را شنوانیدی. پس جهان بترسید و ساکت گردید.
|
||
\v 9 چون خدا برای داوری قیام فرماید تا همه مساکین جهان راخلاصی بخشد، سلاه،
|
||
\v 10 آنگاه خشم انسان تو راحمد خواهد گفت و باقی خشم را بر کمر خودخواهی بست.
|
||
\v 11 نذر کنید و وفا نمایید برای یهوه خدای خود. همه که گرداگرد او هستند، هدیه بگذرانند نزد او که مهیب است.
|
||
\v 12 روح روسا رامنقطع خواهد ساخت و برای پادشاهان جهان مهیب میباشد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 77
|
||
\p
|
||
\v 1 آواز من بسوی خداست و فریادمی کنم. آواز من بسوی خداست گوش خود را به من فرا خواهد گرفت.
|
||
\v 2 در روز تنگی خود خداوند را طلب کردم. در شب، دست من دراز شده، بازکشیده نگشت و جان من تسلی نپذیرفت.
|
||
\v 3 خدا را یاد میکنم و پریشان میشوم. تفکر مینمایم و روح من متحیر میگردد، سلاه.
|
||
\v 4 چشمانم را بیدار میداشتی. بیتاب میشدم وسخن نمی توانستم گفت.
|
||
\v 5 درباره ایام قدیم تفکرکردهام. درباره سالهای زمانهای سلف.
|
||
\v 6 سرودشبانه خود را بخاطر میآورم و در دل خود تفکرمی کنم و روح من تفتیش نموده است.
|
||
\v 7 مگر خداتا به ابد ترک خواهد کرد و دیگر هرگز راضی نخواهد شد.
|
||
\v 8 آیا رحمت او تا به ابد زایل شده است؟ و قول او باطل گردیده تا ابدالاباد؟
|
||
\v 9 آیاخدا رافت را فراموش کرده؟ و رحمت های خودرا در غضب مسدود ساخته است؟ سلاه.
|
||
\v 10 پس گفتم این ضعف من است. زهی سالهای دست راست حضرت اعلی!
|
||
\v 11 کارهای خداوند را ذکرخواهم نمود زیرا کار عجیب تو را که از قدیم است به یاد خواهم آورد.
|
||
\v 12 و در جمیع کارهای تو تامل خواهم کرد و در صنعتهای تو تفکرخواهم نمود.
|
||
\v 13 ای خدا، طریق تو در قدوسیت است. کیست خدای بزرگ مثل خدا؟
|
||
\v 14 تو خدایی هستی که کارهای عجیب میکنی و قوت خویش را بر قومها معروف گردانیدهای.
|
||
\v 15 قوم خود را به بازوی خویش رهانیدهای یعنی بنی یعقوب وبنی یوسف را. سلاه.
|
||
\v 16 آبها تو را دید، ای خداآبها تو را دیده، متزلزل شد. لجهها نیز سخت مضطرب گردید.
|
||
\v 17 ابرها آب بریخت و افلاک رعد بداد. تیرهای تو نیز به هر طرف روان گردید.
|
||
\v 18 صدای رعد تو در گردباد بود و برقها ربع مسکون را روشن کرد. پس زمین مرتعش و متزلزل گردید.
|
||
\v 19 طریق تو در دریاست و راههای تو درآبهای فراوان و آثار تو را نتوان دانست.
|
||
\v 20 قوم خود را مثل گوسفندان راهنمایی نمودی، بهدست موسی و هارون.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 78
|
||
\p
|
||
\v 1 ای قوم من شریعت مرا بشنوید! گوشهای خود را به سخنان دهانم فراگیرید!
|
||
\v 2 دهان خود را به مثل باز خواهم کرد به چیزهایی که از بنای عالم مخفی بود تنطق خواهم نمود.
|
||
\v 3 که آنها را شنیده و دانستهایم و پدران مابرای ما بیان کردهاند.
|
||
\v 4 از فرزندان ایشان آنها راپنهان نخواهیم کرد. تسبیحات خداوند را برای نسل آینده بیان میکنیم و قوت او و اعمال عجیبی را که او کرده است.
|
||
\v 5 زیرا که شهادتی دریعقوب برپا داشت و شریعتی در اسرائیل قرار دادو پدران ما را امر فرمود که آنها را به فرزندان خودتعلیم دهند؛
|
||
\v 6 تا نسل آینده آنها را بدانند وفرزندانی که میبایست مولود شوند تا ایشان برخیزند و آنها را به فرزندان خود بیان نمایند؛
|
||
\v 7 و ایشان به خدا توکل نمایند و اعمال خدا رافراموش نکنند بلکه احکام او را نگاه دارند.
|
||
\v 8 ومثل پدران خود نسلی گردن کش و فتنه انگیزنشوند، نسلی که دل خود را راست نساختند وروح ایشان بسوی خدا امین نبود.
|
||
\v 9 بنی افرایم که مسلح و کمان کش بودند، درروز جنگ رو برتافتند.
|
||
\v 10 عهد خدا را نگاه نداشتند و از سلوک به شریعت او ابا نمودند،
|
||
\v 11 واعمال و عجایب او را فراموش کردند که آنها رابدیشان ظاهر کرده بود،
|
||
\v 12 و در نظر پدران ایشان اعمال عجیب کرده بود، در زمین مصر و در دیارصوعن.
|
||
\v 13 دریا را منشق ساخته، ایشان را عبورداد و آبها را مثل توده برپا نمود.
|
||
\v 14 و ایشان را درروز به ابر راهنمایی کرد و تمامی شب به نورآتش.
|
||
\v 15 در صحرا صخرهها را بشکافت و ایشان را گویا از لجه های عظیم نوشانید.
|
||
\v 16 پس سیلها رااز صخره بیرون آورد و آب را مثل نهرها جاری ساخت.
|
||
\v 17 و بار دیگر بر او گناه ورزیدند و برحضرت اعلی در صحرا فتنه انگیختند،
|
||
\v 18 و دردلهای خود خدا را امتحان کردند، چونکه برای شهوات خود غذا خواستند.
|
||
\v 19 و برضد خداتکلم کرده، گفتند: «آیا خدا میتواند در صحراسفرهای حاضر کند؟
|
||
\v 20 اینک صخره را زد و آبهاروان شد و وادیها جاری گشت. آیا میتواند نان رانیز بدهد. و گوشت را برای قوم خود حاضرسازد؟»
|
||
\v 21 پس خدا این را شنیده، غضبناک شد و آتش در یعقوب افروخته گشت و خشم بر اسرائیل مشتعل گردید.
|
||
\v 22 زیرا به خدا ایمان نیاوردند و به نجات او اعتماد ننمودند.
|
||
\v 23 پس ابرها را از بالاامر فرمود و درهای آسمان را گشود
|
||
\v 24 و من را برایشان بارانید تا بخورند و غله آسمان را بدیشان بخشید.
|
||
\v 25 مردمان، نان زورآوران را خوردند وآذوقهای برای ایشان فرستاد تا سیر شوند.
|
||
\v 26 بادشرقی را در آسمان وزانید و به قوت خود، بادجنوبی را آورد،
|
||
\v 27 و گوشت را برای ایشان مثل غبار بارانید و مرغان بالدار را مثل ریگ دریا.
|
||
\v 28 وآن را در میان اردوی ایشان فرود آورد، گرداگردمسکن های ایشان.
|
||
\v 29 پس خوردند و نیکو سیرشدند و موافق شهوات ایشان بدیشان داد.
|
||
\v 30 ایشان از شهوت خود دست نکشیدند. و غذاهنوز در دهان ایشان بود
|
||
\v 31 که غضب خدا برایشان افروخته شده؛ تنومندان ایشان را بکشت وجوانان اسرائیل را هلاک ساخت.
|
||
\v 32 با وجود این همه، باز گناه ورزیدند و به اعمال عجیب او ایمان نیاوردند.
|
||
\v 33 بنابراین، روزهای ایشان را در بطالت تمام کرد و سالهای ایشان را درترس.
|
||
\v 34 هنگامی که ایشان را کشت اورا طلبیدند و بازگشت کرده، درباره خدا تفحص نمودند،
|
||
\v 35 و به یاد آوردند که خدا صخره ایشان، و خدای تعالی ولی ایشان است.
|
||
\v 36 اما به دهان خود او را تملق نمودند و به زبان خویش به اودروغ گفتند.
|
||
\v 37 زیرا که دل ایشان با او راست نبودو به عهد وی موتمن نبودند.
|
||
\v 38 اما او به حسب رحمانیتش گناه ایشان راعفو نموده، ایشان را هلاک نساخت بلکه بارهاغضب خود را برگردانیده، تمامی خشم خویش را برنینگیخت.
|
||
\v 39 و به یاد آورد که ایشان بشرند، بادی که میرود و بر نمی گردد.
|
||
\v 40 چند مرتبه درصحرا بدو فتنه انگیختند و او را در بادیه رنجانیدند.
|
||
\v 41 و برگشته، خدا را امتحان کردند وقدوس اسرائیل را اهانت نمودند،
|
||
\v 42 و قوت او رابهخاطر نداشتند، روزی که ایشان را از دشمن رهانیده بود.
|
||
\v 43 که چگونه آیات خود را در مصرظاهر ساخت و معجزات خود را در دیار صوعن.
|
||
\v 44 و نهرهای ایشان را به خون مبدل نمود ورودهای ایشان را تا نتوانستند نوشید.
|
||
\v 45 انواع پشهها در میان ایشان فرستاد که ایشان را گزیدند وغوکهایی که ایشان را تباه نمودند؛
|
||
\v 46 و محصول ایشان را به کرم صد پا سپرد و عمل ایشان را به ملخ داد.
|
||
\v 47 تاکستان ایشان را به تگرگ خراب کردو درختان جمیز ایشان را به تگرگهای درشت.
|
||
\v 48 بهایم ایشان را به تگرگ سپرد و مواشی ایشان را به شعله های برق.
|
||
\v 49 و آتش خشم خود را برایشان فرستاد، غضب و غیظ و ضیق را، به فرستادن فرشتگان شریر.
|
||
\v 50 و راهی برای غضب خود مهیا ساخته، جان ایشان را از موت نگاه نداشت، بلکه جان ایشان را به وبا تسلیم نمود.
|
||
\v 51 و همه نخست زادگان مصر را کشت، اوایل قوت ایشان را در خیمه های حام.
|
||
\v 52 و قوم خود را مثل گوسفندان کوچانید وایشان را در صحرا مثل گله راهنمایی نمود.
|
||
\v 53 وایشان را در امنیت رهبری کرد تا نترسند و دریادشمنان ایشان را پوشانید.
|
||
\v 54 و ایشان را به حدودمقدس خود آورد، بدین کوهی که بهدست راست خود تحصیل کرده بود.
|
||
\v 55 و امتها را از حضورایشان راند و میراث را برای ایشان به ریسمان تقسیم کرد و اسباط اسرائیل را در خیمه های ایشان ساکن گردانید.
|
||
\v 56 لیکن خدای تعالی را امتحان کرده، بدو فتنه انگیختند و شهادات او را نگاه نداشتند.
|
||
\v 57 وبرگشته، مثل پدران خود خیانت ورزیدند و مثل کمان خطا کننده منحرف شدند.
|
||
\v 58 و به مقامهای بلند خود خشم او را به هیجان آوردند و به بتهای خویش غیرت او را جنبش دادند.
|
||
\v 59 چون خدااین را بشنید غضبناک گردید و اسرائیل را به شدت مکروه داشت.
|
||
\v 60 پس مسکن شیلو را ترک نمود، آن خیمهای را که در میان آدمیان برپاساخته بود،
|
||
\v 61 و (تابوت ) قوت خود را به اسیری داد و جمال خویش را بهدست دشمن سپرد،
|
||
\v 62 وقوم خود را به شمشیر تسلیم نمود و با میراث خود غضبناک گردید.
|
||
\v 63 جوانان ایشان را آتش سوزانید و برای دوشیزگان ایشان سرود نکاح نشد.
|
||
\v 64 کاهنان ایشان به دم شمشیر افتادند وبیوه های ایشان نوحه گری ننمودند.
|
||
\v 65 آنگاه خداوند مثل کسیکه خوابیده بودبیدار شد، مثل جباری که از شراب میخروشد،
|
||
\v 66 و دشمنان خود را به عقب زد و ایشان را عارابدی گردانید.
|
||
\v 67 و خیمه یوسف را رد نموده، سبط افرایم را برنگزید.
|
||
\v 68 لیکن سبط یهودا رابرگزید و این کوه صهیون را که دوست میداشت.
|
||
\v 69 و قدس خود را مثل کوههای بلند بنا کرد، مثل جهان که آن را تا ابدالاباد بنیاد نهاد.
|
||
\v 70 و بنده خود داود را برگزید و او را از آغلهای گوسفندان گرفت.
|
||
\v 71 از عقب میشهای شیرده او را آورد تاقوم او یعقوب و میراث او اسرائیل را رعایت کند.
|
||
\v 72 پس ایشان را به حسب کمال دل خود رعایت نمود و ایشان را به مهارت دستهای خویش هدایت کرد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 79
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خدا، امتها به میراث تو داخل شده، هیکل قدس تو را بیعصمت ساختند. اورشلیم را خرابهها نمودند.
|
||
\v 2 لاشهای بندگانت را به مرغان هوا برای خوراک دادند وگوشت مقدسانت را به وحوش صحرا.
|
||
\v 3 خون ایشان را گرداگرد اورشلیم مثل آب ریختند وکسی نبود که ایشان را دفن کند.
|
||
\v 4 نزد همسایگان خود عار گردیدهایم و نزد مجاوران خویش استهزا و سخریه شدهایم.
|
||
\v 5 تا کیای خداوند تا به ابد خشمناک خواهی بود؟ آیا غیرت تو مثل آتش افروخته خواهد شد تا ابدالاباد؟
|
||
\v 6 قهر خودرا بر امت هایی که تو را نمی شناسند بریز و برممالکی که نام تو را نمی خوانند!
|
||
\v 7 زیرا که یعقوب را خورده، و مسکن او را خراب کردهاند.
|
||
\v 8 گناهان اجداد ما را بر ما بیاد میاور. رحمت های تو بزودی پیش روی ما آید زیرا که بسیار ذلیل شدهایم.
|
||
\v 9 ای خدا، ای نجاتدهنده ما، بهخاطر جلال نام خود ما را یاری فرما و ما رانجات ده و بخاطر نام خود گناهان ما را بیامرز.
|
||
\v 10 چرا امتها گویند که خدای ایشان کجاست؟ انتقام خون بندگانت که ریخته شده است، برامتها در نظر ما معلوم شود.
|
||
\v 11 ناله اسیران به حضور تو برسد. به حسب عظمت بازوی خود آنانی را که به موت سپرده شدهاند، برهان.
|
||
\v 12 وجزای هفت چندان به آغوش همسایگان مارسان، برای اهانتی که به تو کردهاند، ای خداوند.
|
||
\v 13 پس ما که قوم تو و گوسفندان مرتع تو هستیم، تو را تا به ابد شکر خواهیم گفت و تسبیح تو رانسلا بعد نسل ذکر خواهیم نمود.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 80
|
||
\p
|
||
\v 1 ای شبان اسرائیل بشنو! ای که یوسف را مثل گله رعایت میکنی! ای که برکروبیین جلوس نمودهای، تجلی فرما!
|
||
\v 2 به حضور افرایم و بنیامین و منسی، توانایی خود رابرانگیز و برای نجات ما بیا!
|
||
\v 3 ای خدا ما را باز آورو روی خود را روشن کن تا نجات یابیم!
|
||
\v 4 ای یهوه، خدای صبایوت، تا به کی به دعای قوم خویش غضبناک خواهی بود،
|
||
\v 5 نان ماتم رابدیشان میخورانی و اشکهای بیاندازه بدیشان مینوشانی؟
|
||
\v 6 ما را محل منازعه همسایگان ماساختهای و دشمنان ما در میان خویش استهزامی نمایند.
|
||
\v 7 ای خدای لشکرها ما را بازآور وروی خود را روشن کن تا نجات یابیم!
|
||
\v 8 موی را ازمصر بیرون آوردی. امتها را بیرون کرده، آن راغرس نمودی.
|
||
\v 9 پیش روی آن را وسعت دادی. پس ریشه خود را نیکو زده، زمین را پر ساخت.
|
||
\v 10 کوهها به سایهاش پوشانیده شد و سروهای آزاد خدا به شاخه هایش.
|
||
\v 11 شاخه های خود را تابه دریا پهن کرد و فرعهای خویش را تا به نهر.
|
||
\v 12 پس چرا دیوارهایش را شکستهای که هر راهگذری آن را میچیند؟
|
||
\v 13 گرازهای جنگل آن را ویران میکنند و وحوش صحرا آن رامی چرند.
|
||
\v 14 ای خدای لشکرها رجوع کرده، از آسمان نظر کن و ببین و از این مو تفقد نما
|
||
\v 15 و از این نهالی که دست راست تو غرس کرده است و از آن پسری که برای خویشتن قوی ساختهای!
|
||
\v 16 مثل هیزم در آتش سوخته شده و از عتاب روی تو تباه گردیدهاند!
|
||
\v 17 دست تو بر مرد دست راست توباشد و بر پسر آدم که او را برای خویشتن قوی ساختهای.
|
||
\v 18 و ما از تو رو نخواهیم تافت. ما راحیات بده تا نام تو را بخوانیم.
|
||
\v 19 ای یهوه، خدای لشکرها ما را بازآور و روی خود را روشن ساز تانجات یابیم.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 81
|
||
\p
|
||
\v 1 ترنم نمایید برای خدایی که قوت ماست. برای خدای یعقوب آوازشادمانی دهید!
|
||
\v 2 سرود را بلند کنید و دف رابیاورید و بربط دلنواز را با رباب!
|
||
\v 3 کرنا را بنوازیددر اول ماه، در ماه تمام و در روز عید ما.
|
||
\v 4 زیرا که این فریضهای است در اسرائیل و حکمی ازخدای یعقوب.
|
||
\v 5 این را شهادتی در یوسف تعیین فرمود، چون بر زمین مصر بیرون رفت، جایی که لغتی را که نفهمیده بودم شنیدم:
|
||
\v 6 «دوش او را از بار سنگین آزاد ساختم ودستهای او از سبد رها شد.
|
||
\v 7 در تنگی استدعانمودی و تو را خلاصی دادم. در ستر رعد، تو رااجابت کردم و تو را نزد آب مریبه امتحان نمودم.
|
||
\v 8 «ای قوم من بشنو و تو را تاکید میکنم. وای اسرائیل اگر به من گوش دهی.
|
||
\v 9 در میان توخدای غیر نباشد و نزد خدای بیگانه سجده منما.
|
||
\v 10 من یهوه خدای تو هستم که تو را از زمین مصربرآوردم. دهان خود را نیکو باز کن و آن را پرخواهم ساخت.
|
||
\v 11 لیکن قوم من سخن مرانشنیدند و اسرائیل مرا ابا نمودند.
|
||
\v 12 پس ایشان را به سختی دلشان ترک کردم که به مشورتهای خود سلوک نمایند.
|
||
\v 13 ای کاش که قوم من به من گوش میگرفتند و اسرائیل در طریقهای من سالک میبودند.
|
||
\v 14 آنگاه دشمنان ایشان رابزودی به زیر میانداختم و دست خود رابرخصمان ایشان برمی گردانیدم.
|
||
\v 15 آنانی که ازخداوند نفرت دارند بدو گردن مینهادند. اما زمان ایشان باقی میبود تا ابدالاباد.
|
||
\v 16 ایشان را به نیکوترین گندم میپرورد؛ و تو را به عسل ازصخره سیر میکردم.»
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 82
|
||
\p
|
||
\v 1 خدا در جماعت خدا ایستاده است. درمیان خدایان داوری میکند:
|
||
\v 2 «تا به کی به بیانصافی داوری خواهید کرد و شریران راطرفداری خواهید نمود؟ سلاه.
|
||
\v 3 فقیران و یتیمان را دادرسی بکنید. مظلومان و مسکینان را انصاف دهید.
|
||
\v 4 مظلومان و فقیران را برهانید و ایشان را ازدست شریران خلاصی دهید.
|
||
\v 5 «نمی دانند و نمی فهمند و در تاریکی راه میروند و جمیع اساس زمین متزلزل میباشد.
|
||
\v 6 من گفتم که شما خدایانید و جمیع شما فرزندان حضرت اعلی.
|
||
\v 7 لیکن مثل آدمیان خواهید مرد وچون یکی از سروران خواهید افتاد!»
|
||
\v 8 ای خدا برخیز و جهان را داوری فرما زیراکه تو تمامی امتها را متصرف خواهی شد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 83
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خدا تو را خاموشی نباشد! ای خداساکت مباش و میارام!
|
||
\v 2 زیرا اینک دشمنانت شورش میکنند و آنانی که از تو نفرت دارند، سر خود را برافراشتهاند.
|
||
\v 3 بر قوم تو مکایدمی اندیشند وبر پناه آوردگان تو مشورت میکنند.
|
||
\v 4 و میگویند: «بیایید ایشان را هلاک کنیم تا قومی نباشند و نام اسرائیل دیگر مذکور نشود.»
|
||
\v 5 زیرا به یک دل با هم مشورت میکنند و برضد تو عهد بستهاند.
|
||
\v 6 خیمه های ادوم واسماعیلیان و موآب و هاجریان.
|
||
\v 7 جبال و عمون و عمالیق و فلسطین با ساکنان صور.
|
||
\v 8 آشور نیز باایشان متفق شدند و بازویی برای بنی لوطگردیدند، سلاه.
|
||
\v 9 بدیشان عمل نما چنانکه به مدیان کردی. چنانکه به سیسرا و یابین در وادی قیشون.
|
||
\v 10 که در عیندور هلاک شدند و سرگین برای زمین گردیدند.
|
||
\v 11 سروران ایشان را مثل غراب و ذئب گردان و جمیع امرای ایشان را مثل ذبح وصلمناع.
|
||
\v 12 که میگفتند: «مساکن خدا را برای خویشتن تصرف نماییم.»
|
||
\v 13 ای خدای من، ایشان را چون غبار گردبادبساز و مانند کاه پیش روی باد.
|
||
\v 14 مثل آتشی که جنگل را میسوزاند و مثل شعلهای که کوهها را مشتعل میسازد.
|
||
\v 15 همچنان ایشان را به تند بادخود بران و به طوفان خویش ایشان را آشفته گردان.
|
||
\v 16 رویهای ایشان را به ذلت پر کن تا نام توراای خداوند بطلبند.
|
||
\v 17 خجل و پریشان بشوندتا ابدالاباد و شرمنده و هلاک گردند.
|
||
\v 18 و بدانندتو که اسمت یهوه میباشد، به تنها بر تمامی زمین متعال هستی.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 84
|
||
\p
|
||
\v 1 ای یهوه صبایوت، چه دل پذیر است مسکنهای تو!
|
||
\v 2 جان من مشتاق بلکه کاهیده شده است برای صحنهای خداوند. دلم وجسدم برای خدای حی صیحه میزند.
|
||
\v 3 گنجشک نیز برای خود خانهای پیدا کرده است و پرستوک برای خویشتن آشیانهای تا بچه های خود را در آن بگذارد، در مذبح های توای یهوه صبایوت که پادشاه من و خدای من هستی.
|
||
\v 4 خوشابحال آنانی که در خانه تو ساکنند که تو رادائم تسبیح میخوانند، سلاه.
|
||
\v 5 خوشابحال مردمانی که قوت ایشان در تو است و طریق های تو در دلهای ایشان.
|
||
\v 6 چون از وادی بکا عبورمی کنند، آن را چشمه میسازند و باران آن را به برکات میپوشاند.
|
||
\v 7 از قوت تا قوت میخرامند وهر یک از ایشان در صهیون نزد خدا حاضرمی شوند.
|
||
\v 8 ای یهوه خدای لشکرها! دعای مرا بشنو! ای خدای یعقوب گوش خود را فراگیر! سلاه.
|
||
\v 9 ای خدایی که سپر ما هستی، ببین و به روی مسیح خود نظر انداز.
|
||
\v 10 زیرا یک روز درصحنهای تو بهتر است از هزار. ایستادن بر آستانه خانه خدای خود را بیشتر میپسندم از ساکن شدن در خیمه های اشرار.
|
||
\v 11 زیرا که یهوه خداآفتاب و سپر است. خداوند فیض و جلال خواهدداد. و هیچچیز نیکو را منع نخواهد کرد از آنانی که به راستی سالک باشند.
|
||
\v 12 ای یهوه صبایوت، خوشابحال کسیکه بر تو توکل دارد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 85
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند از زمین خود راضی شدهای. اسیری یعقوب را بازآوردهای.
|
||
\v 2 عصیان قوم خود را عفو کردهای. تمامی گناهان ایشان را پوشانیدهای، سلاه.
|
||
\v 3 تمامی غضب خود را برداشته، و از حدت خشم خویش رجوع کردهای.
|
||
\v 4 ای خدای نجات ما، مارا برگردان. و غیظ خود را از ما بردار.
|
||
\v 5 آیا تا به ابدبا ما غضبناک خواهی بود؟ و خشم خویش رانسلا بعد نسل طول خواهی داد؟
|
||
\v 6 آیا برگشته مارا حیات نخواهی داد تا قوم تو در تو شادی نمایند؟
|
||
\v 7 ای خداوند رحمت خود را بر ما ظاهر کن ونجات خویش را به ما عطا فرما.
|
||
\v 8 آنچه خدا یهوه میگوید خواهم شنید زیرا به قوم خود و به مقدسان خویش به سلامتی خواهد گفت تا بسوی جهالت برنگردند.
|
||
\v 9 یقین نجات او به ترسندگان اونزدیک است تا جلال در زمین ما ساکن شود.
|
||
\v 10 رحمت و راستی با هم ملاقات کردهاند. عدالت و سلامتی یکدیگر را بوسیدهاند.
|
||
\v 11 راستی، از زمین خواهد رویید و عدالت، ازآسمان خواهد نگریست.
|
||
\v 12 خداوند نیزچیزهای نیکو را خواهد بخشید و زمین مامحصول خود را خواهد داد.
|
||
\v 13 عدالت پیش روی او خواهد خرامید و آثار خود را طریقی خواهد ساخت.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 86
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند گوش خود را فراگرفته، مرامستجاب فرما زیرا مسکین و نیازمندهستم!
|
||
\v 2 جان مرا نگاه دار زیرا من متقی هستم. ای خدای من، بنده خود را که بر تو توکل دارد، نجات بده.
|
||
\v 3 ای خداوند بر من کرم فرما زیرا که تمامی روز تو را میخوانم!
|
||
\v 4 جان بنده خود را شادمان گردان زیراای خداوند جان خود را نزد توبرمی دارم.
|
||
\v 5 زیرا توای خداوند، نیکو و غفارهستی و بسیار رحیم برای آنانی که تو رامی خوانند.
|
||
\v 6 ای خداوند دعای مرا اجابت فرما وبه آواز تضرع من توجه نما!
|
||
\v 7 در روز تنگی خودتو را خواهم خواند زیرا که مرا مستجاب خواهی فرمود.
|
||
\v 8 ای خداوند در میان خدایان مثل تونیست و کاری مثل کارهای تو نی.
|
||
\v 9 ای خداوندهمه امت هایی که آفریدهای آمده، به حضور توسجده خواهند کرد و نام تو را تمجید خواهندنمود.
|
||
\v 10 زیرا که تو بزرگ هستی و کارهای عجیب میکنی. تو تنها خدا هستی.
|
||
\v 11 ای خداوند طریق خود را به من بیاموز تا درراستی تو سالک شوم. دل مرا واحد ساز تا از نام تو ترسان باشم.
|
||
\v 12 ای خداوند خدای من تو را به تمامی دل حمد خواهم گفت و نام تو را تمجیدخواهم کرد تا ابدالاباد.
|
||
\v 13 زیرا که رحمت تو به من عظیم است و جان مرا از هاویه اسفل رهانیدهای.
|
||
\v 14 ای خدا متکبران بر من برخاسته اندو گروهی از ظالمان قصد جان من دارند و تو را در مد نظر خود نمی آورند.
|
||
\v 15 و توای خداوندخدای رحیم و کریم هستی. دیر غضب و پر ازرحمت و راستی.
|
||
\v 16 بسوی من التفات کن و بر من کرم فرما. قوت خود را به بنده ات بده و پسر کنیزخود را نجاتبخش.
|
||
\v 17 علامت خوبی را به من بنما تا آنانی که از من نفرت دارند آن را دیده، خجل شوند زیرا که توای خداوند مرا اعانت کرده و تسلی دادهای.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 87
|
||
\p
|
||
\v 1 اساس او در کوههای مقدس است.
|
||
\v 2 خداوند دروازه های صهیون رادوست میدارد، بیشتر از جمیع مسکن های یعقوب.
|
||
\v 3 سخنهای مجید درباره تو گفته میشود، ای شهر خدا! سلاه.
|
||
\v 4 رهب و بابل را ازشناسندگان خود ذکر خواهم کرد. اینک فلسطین و صور و حبش، این در آنجا متولد شده است.
|
||
\v 5 ودرباره صهیون گفته خواهد شد که این و آن در آن متولد شدهاند. و خود حضرت اعلی آن را استوارخواهد نمود.
|
||
\v 6 خداوند چون امتها رامی نویسد، ثبت خواهد کرد که این در آنجا متولدشده است، سلاه.
|
||
\v 7 مغنیان و رقص کنندگان نیز. جمیع چشمه های من در تو است.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 88
|
||
\p
|
||
\v 1 ای یهوه خدای نجات من، شب و روزنزد تو فریاد کردهام.
|
||
\v 2 دعای من به حضور تو برسد، به ناله من گوش خود را فراگیر.
|
||
\v 3 زیرا که جان من از بلایا پر شده است وزندگانیام به قبر نزدیک گردیده.
|
||
\v 4 از فروروندگان به هاویه شمرده شدهام و مثل مرد بیقوت گشتهام.
|
||
\v 5 در میان مردگان منفرد شده، مثل کشتگان که در قبر خوابیدهاند، که ایشان را دیگربه یاد نخواهی آورد و از دست تو منقطع شدهاند.
|
||
\v 6 مرا در هاویه اسفل گذاشتهای، در ظلمت درژرفیها.
|
||
\v 7 خشم تو بر من سنگین شده است و به همه امواج خود مرا مبتلا ساختهای، سلاه.
|
||
\v 8 آشنایانم را از من دور کرده، و مرا مکروه ایشان گردانیدهای محبوس شده، بیرون نمی توانم آمد.
|
||
\v 9 چشمانم از مذلت کاهیده شد. ای خداوند، نزدتو فریاد کردهام تمامی روز. دستهای خود را به تودراز کردهام.
|
||
\v 10 آیا برای مردگان کاری عجیب خواهی کرد؟ مگر مردگان برخاسته، تو را حمد خواهندگفت؟ سلاه.
|
||
\v 11 آیا رحمت تو در قبر مذکورخواهد شد؟ و امانت تو در هلاکت؟
|
||
\v 12 آیا کارعجیب تو در ظلمت اعلام میشود و عدالت تودر زمین فراموشی؟
|
||
\v 13 و اما من نزد توای خداوندفریاد برآوردهام و بامدادان دعای من درپیش تومی آید.
|
||
\v 14 ای خداوند چرا جان مرا ترک کرده، وروی خود را از من پنهان نمودهای.
|
||
\v 15 من مستمندو از طفولیت مشرف بر موت شدهام. ترسهای تورا متحمل شده، متحیر گردیدهام.
|
||
\v 16 حدت خشم تو بر من گذشته است و خوف های تو مراهلاک ساخته.
|
||
\v 17 مثل آب دور مرا گرفته است تمامی روز و مرا از هر سو احاطه نموده.
|
||
\v 18 یاران و دوستان را از من دور کردهای و آشنایانم را در تاریکی.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 89
|
||
\p
|
||
\v 1 رحمت های خداوند را تا به ابد خواهم سرایید. امانت تو را به دهان خود نسلابعد نسل اعلام خواهم کرد.
|
||
\v 2 زیرا گفتم رحمت بنا خواهد شد تا ابدالاباد و امانت خویش را درافلاک پایدار خواهی ساخت.
|
||
\v 3 با برگزیده خودعهد بستهام. برای بنده خویش داود قسم خوردهام.
|
||
\v 4 که ذریت تو را پایدار خواهم ساخت تا ابدالاباد و تخت تو را نسلا بعد نسل بنا خواهم نمود، سلاه.
|
||
\v 5 و آسمانها کارهای عجیب تو راای خداوند تمجید خواهند کرد و امانت تو را درجماعت مقدسان.
|
||
\v 6 زیرا کیست در آسمانها که باخداوند برابری تواند کرد؟ و از فرزندان زورآوران که را با خداوند تشبیه توان نمود؟
|
||
\v 7 خدا بینهایت مهیب است در جماعت مقدسان و ترسناک است بر آنانی که گرداگرد او هستند.
|
||
\v 8 ای یهوه خدای لشکرها! کیستای یاه قدیرمانند تو؟ و امانت تو، تو را احاطه میکند.
|
||
\v 9 برتکبر دریا تو مسلط هستی. چون امواجش بلندمی شود، آنها را ساکن میگردانی.
|
||
\v 10 رهب را مثل کشته شده خرد شکستهای. به بازوی زورآورخویش دشمنانت را پراکنده نمودهای.
|
||
\v 11 آسمان از آن تو است و زمین نیز از آن تو. ربع مسکون وپری آن را تو بنیاد نهادهای.
|
||
\v 12 شمال و جنوب راتو آفریدهای. تابور و حرمون به نام تو شادی میکنند.
|
||
\v 13 بازوی تو با قوت است. دست توزورآور است و دست راست تو متعال.
|
||
\v 14 عدالت و انصاف اساس تخت تو است. رحمت و راستی پیش روی تو میخرامند.
|
||
\v 15 خوشابحال قومی که آواز شادمانی رامی دانند. در نور روی توای خداوند خواهندخرامید.
|
||
\v 16 در نام تو شادمان خواهند شد تمامی روز و در عدالت تو سرافراشته خواهند گردید.
|
||
\v 17 زیرا که فخر قوت ایشان تو هستی و به رضامندی تو شاخ ما مرتفع خواهد شد.
|
||
\v 18 زیراکه سپر ما از آن خداوند است و پادشاه ما از آن قدوس اسرائیل.
|
||
\v 19 آنگاه در عالم رویا به مقدس خود خطاب کرده، گفتی که نصرت را بر مردی زورآور نهادم و برگزیدهای از قوم را ممتاز کردم.
|
||
\v 20 بنده خود داود را یافتم و او را به روغن مقدس خود مسح کردم.
|
||
\v 21 که دست من با او استوارخواهد شد. بازوی من نیز او را قوی خواهدگردانید.
|
||
\v 22 دشمنی بر او ستم نخواهد کرد و هیچ پسر ظلم بدو اذیت نخواهد رسانید.
|
||
\v 23 و خصمان او را پیش روی وی خواهم گرفت و آنانی را که ازاو نفرت دارند مبتلا خواهم گردانید.
|
||
\v 24 و امانت ورحمت من با وی خواهد بود و در نام من شاخ اومرتفع خواهد شد.
|
||
\v 25 دست او را بر دریا مستولی خواهم ساخت و دست راست او را بر نهرها.
|
||
\v 26 او مرا خواهد خواند که تو پدر من هستی، خدای من و صخره نجات من.
|
||
\v 27 من نیز او رانخست زاده خود خواهم ساخت، بلندتر ازپادشاهان جهان.
|
||
\v 28 رحمت خویش را برای وی نگاه خواهم داشت تا ابدالاباد و عهد من با اواستوار خواهد بود.
|
||
\v 29 و ذریت وی را باقی خواهم داشت تا ابدالاباد و تخت او را مثل روزهای آسمان.
|
||
\v 30 اگر فرزندانش شریعت مرا ترک کنند، و دراحکام من سلوک ننمایند،
|
||
\v 31 اگر فرایض مرابشکنند، و اوامر مرا نگاه ندارند،
|
||
\v 32 آنگاه معصیت ایشان را به عصا تادیب خواهم نمود وگناه ایشان را به تازیانهها.
|
||
\v 33 لیکن رحمت خود رااز او برنخواهم داشت و امانت خویش را باطل نخواهم ساخت.
|
||
\v 34 عهد خود را نخواهم شکست و آنچه را از دهانم صادر شد تغییر نخواهم داد.
|
||
\v 35 یک چیز را به قدوسیت خود قسم خوردم و به داود هرگز دروغ نخواهم گفت.
|
||
\v 36 که ذریت اوباقی خواهد بود تا ابدالاباد و تخت او به حضورمن مثل آفتاب،
|
||
\v 37 مثل ماه ثابت خواهد بود تاابدالاباد و مثل شاهد امین در آسمان، سلاه.
|
||
\v 38 لیکن تو ترک کردهای و دور انداختهای و بامسیح خود غضبناک شدهای.
|
||
\v 39 عهد بنده خودرا باطل ساختهای و تاج او را بر زمین انداخته، بیعصمت کردهای.
|
||
\v 40 جمیع حصارهایش راشکسته و قلعه های او را خراب نمودهای.
|
||
\v 41 همه راه گذران او را تاراج میکنند و او نزد همسایگان خود عار گردیده است.
|
||
\v 42 دست راست خصمان او را برافراشته، و همه دشمنانش را مسرورساختهای.
|
||
\v 43 دم شمشیر او را نیز برگردانیدهای واو را در جنگ پایدار نساختهای.
|
||
\v 44 جلال او راباطل ساخته و تخت او را به زمین انداختهای.
|
||
\v 45 ایام شبابش را کوتاه کرده، و او را به خجالت پوشانیدهای، سلاه.
|
||
\v 46 تا به کیای خداوند خود را تا به ابد پنهان خواهی کرد و غضب تو مثل آتش افروخته خواهد شد؟
|
||
\v 47 به یاد آور که ایام حیاتم چه کم است. چرا تمامی بنی آدم را برای بطالت آفریدهای؟
|
||
\v 48 کدام آدمی زنده است که موت رانخواهد دید؟ و جان خویش را از دست قبرخلاص خواهد ساخت؟ سلاه.
|
||
\v 49 ای خداوندرحمت های قدیم تو کجاست؟ که برای داود به امانت خود قسم خوردی.
|
||
\v 50 ای خداوند ملامت بنده خود را به یاد آور که آن را از قومهای بسیاردر سینه خود متحمل میباشم.
|
||
\v 51 که دشمنان توای خداوند ملامت کردهاند، یعنی آثار مسیح تورا ملامت نمودهاند.
|
||
\v 52 خداوند متبارک باد تاابدالاباد. آمین و آمین.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 90
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند مسکن ما تو بودهای، درجمیع نسلها،
|
||
\v 2 قبل از آنکه کوهها به وجود آید و زمین ربع مسکون را بیافرینی. از ازل تا به ابد تو خدا هستی.
|
||
\v 3 انسان را به غباربرمی گردانی، و میگوییای بنی آدم رجوع نمایید.
|
||
\v 4 زیرا که هزار سال در نظر تو مثل دیروزاست که گذشته باشد و مثل پاسی از شب.
|
||
\v 5 مثل سیلاب ایشان را رفتهای و مثل خواب شدهاند. بامدادان مثل گیاهی که میروید.
|
||
\v 6 بامدادان میشکفد و میروید. شامگاهان بریده و پژمرده میشود.
|
||
\v 7 زیرا که در غضب تو کاهیده میشویم ودر خشم تو پریشان میگردیم.
|
||
\v 8 چونکه گناهان مارا در نظر خود گذاردهای و خفایای ما را در نورروی خویش.
|
||
\v 9 زیرا که تمام روزهای ما در خشم تو سپری شد و سالهای خود را مثل خیالی بسر بردهایم.
|
||
\v 10 ایام عمر ما هفتاد سال است و اگر ازبنیه، هشتاد سال باشد. لیکن فخر آنها محنت وبطالت است زیرا به زودی تمام شده، پروازمی کنیم.
|
||
\v 11 کیست که شدت خشم تو را میداند وغضب تو را چنانکه از تو میباید ترسید.
|
||
\v 12 ما را تعلیم ده تا ایام خود را بشماریم تا دل خردمندی را حاصل نماییم.
|
||
\v 13 رجوع کنای خداوند تا به کی و بر بندگان خود شفقت فرما.
|
||
\v 14 صبحگاهان ما را از رحمت خود سیر کن تاتمامی عمر خود ترنم و شادی نماییم.
|
||
\v 15 ما راشادمان گردان به عوض ایامی که ما را مبتلاساختی و سالهایی که بدی را دیدهایم.
|
||
\v 16 اعمال تو بر بندگانت ظاهر بشود و کبریایی تو بر فرزندان ایشان.
|
||
\v 17 جمال خداوند خدای ما بر ما باد وعمل دستهای ما را بر ما استوار ساز. عمل دستهای ما را استوار گردان.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 91
|
||
\p
|
||
\v 1 آنکه در ستر حضرت اعلی نشسته است، زیر سایه قادرمطلق ساکن خواهد بود.
|
||
\v 2 درباره خداوند میگویم که او ملجاو قلعه من است و خدای من که بر او توکل دارم.
|
||
\v 3 زیرا که او تو را از دام صیاد خواهد رهانید و ازوبای خبیث.
|
||
\v 4 به پرهای خود تو را خواهدپوشانید و زیر بالهایش پناه خواهی گرفت. راستی او تو را مجن و سپر خواهد بود.
|
||
\v 5 از خوفی درشب نخواهی ترسید و نه از تیری که در روزمی پرد.
|
||
\v 6 و نه از وبایی که در تاریکی میخرامد ونه از طاعونی که وقت ظهر فساد میکند.
|
||
\v 7 هزارنفر بهجانب تو خواهند افتاد و ده هزار بهدست راست تو. لیکن نزد تو نخواهد رسید.
|
||
\v 8 فقط به چشمان خود خواهی نگریست و پاداش شریران را خواهی دید.
|
||
\v 9 زیرا گفتی توای خداوندملجای من هستی و حضرت اعلی را ماوای خویش گردانیدهای.
|
||
\v 10 هیچ بدی بر تو واقع نخواهد شد و بلایی نزد خیمه تو نخواهد رسید.
|
||
\v 11 زیرا که فرشتگان خود را درباره تو امر خواهدفرمود تا در تمامی راههایت تو را حفظ نمایند.
|
||
\v 12 تو را بر دستهای خود برخواهند داشت، مباداپای خود را به سنگ بزنی.
|
||
\v 13 بر شیر و افعی پای خواهی نهاد؛ شیربچه و اژدها را پایمال خواهی کرد.
|
||
\v 14 «چونکه به من رغبت دارد او را خواهم رهانید و چونکه به اسم من عارف است او راسرافراز خواهم ساخت.
|
||
\v 15 چون مرا خواند او رااجابت خواهم کرد. من در تنگی با او خواهم بود واو را نجات داده، معزز خواهم ساخت.
|
||
\v 16 به طول ایام او را سیر میگردانم و نجات خویش را بدونشان خواهم داد.»
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 92
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند را حمد گفتن نیکو است و به نام تو تسبیح خواندن، ای حضرت اعلی.
|
||
\v 2 بامدادان رحمت تو را اعلام نمودن و درهر شب امانت تو را.
|
||
\v 3 بر ذات ده اوتار و بر رباب وبه نغمه هجایون و بربط.
|
||
\v 4 زیرا کهای خداوند مرابهکارهای خودت شادمان ساختهای. بهسبب اعمال دستهای تو ترنم خواهم نمود.
|
||
\v 5 ای خداوند اعمال تو چه عظیم است و فکرهای توبی نهایت عمیق.
|
||
\v 6 مرد وحشی این را نمی داند و جاهل در این تامل نمی کند.
|
||
\v 7 وقتی که شریران مثل علف میرویند و جمیع بدکاران میشکفند، برای این است که تا به ابد هلاک گردند.
|
||
\v 8 لیکن توای خداوند بر اعلی علیین هستی، تا ابدالاباد.
|
||
\v 9 زیرا اینک دشمنان توای خداوند، هان دشمنان تو هلاک خواهند شد و جمیع بدکاران پراکنده خواهند شد.
|
||
\v 10 و اما شاخ مرا مثل شاخ گاو وحشی بلندکردهای و به روغن تازه مسح شدهام.
|
||
\v 11 و چشم من بر دشمنانم خواهد نگریست و گوشهای من ازشریرانی که با من مقاومت میکنند خواهد شنید.
|
||
\v 12 عادل مثل درخت خرما خواهد شکفت و مثل سرو آزاد در لبنان نمو خواهد کرد.
|
||
\v 13 آنانی که درخانه خداوند غرس شدهاند، در صحنهای خدای ما خواهند شکفت.
|
||
\v 14 در وقت پیری نیز میوه خواهندآورد و تر و تازه و سبز خواهند بود.
|
||
\v 15 تااعلام کنند که خداوند راست است. او صخره من است و در وی هیچ بیانصافی نیست.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 93
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند سلطنت را گرفته و خود را به جلال آراسته است. خداوند خود راآراسته و کمر خود را به قوت بسته است. ربع مسکون نیز پایدار گردیده است و جنبش نخواهدخورد.
|
||
\v 2 تخت تو از ازل پایدار شده است و تو ازقدیم هستی.
|
||
\v 3 ای خداوند سیلابها برافراشته اندسیلابها آواز خود را برافراشتهاند. سیلابهاخروش خود را برافراشتهاند.
|
||
\v 4 فوق آواز آبهای بسیار، فوق امواج زورآور دریا. خداوند در اعلی اعلیین زورآورتر است.
|
||
\v 5 شهادات تو بینهایت امین است. ای خداوند، قدوسیت خانه تو رامی زیبد تا ابدالاباد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 94
|
||
\p
|
||
\v 1 ای یهوه خدای ذوالانتقام، ای خدای ذوالانتقام، تجلی فرما!
|
||
\v 2 ای داور جهان متعال شو و بر متکبران مکافات برسان!
|
||
\v 3 ای خداوند تا به کی شریران، تا به کی شریران فخرخواهند نمود؟
|
||
\v 4 حرفها میزنند و سخنان ستم آمیز میگویند. جمیع بدکاران لاف میزنند. ای خداوند، قوم تو را میشکنند و میراث تو راذلیل میسازند.
|
||
\v 5 بیوهزنان و غریبان را میکشند ویتیمان را به قتل میرسانند.
|
||
\v 6 و میگویند یاه نمی بیند و خدای یعقوب ملاحظه نمی نماید.
|
||
\v 7 ای احمقان قوم بفهمید! وای ابلهان کی تعقل خواهید نمود؟
|
||
\v 8 او که گوش را غرس نمود، آیانمی شنود؟ او که چشم را ساخت، آیا نمی بیند؟
|
||
\v 9 او که امتها را تادیب میکند، آیا توبیخ نخواهد نمود، او که معرفت را به انسان میآموزد؟
|
||
\v 10 خداوند فکرهای انسان را میداندکه محض بطالت است.
|
||
\v 11 ای یاه خوشابحال شخصی که او را تادیب مینمایی و از شریعت خود او را تعلیم میدهی
|
||
\v 12 تا او را از روزهای بلا راحت بخشی، مادامی که حفره برای شریران کنده شود.
|
||
\v 13 زیرا خداوندقوم خود را رد نخواهد کرد و میراث خویش راترک نخواهد نمود.
|
||
\v 14 زیرا که داوری به انصاف رجوع خواهد کرد و همه راست دلان پیروی آن را خواهند نمود.
|
||
\v 15 کیست که برای من با شریران مقاومت خواهد کرد و کیست که با بدکاران مقابله خواهدنمود.
|
||
\v 16 اگر خداوند مددکار من نمی بود، جان من به زودی در خاموشی ساکن میشد.
|
||
\v 17 چون گفتم که پای من میلغزد، پس رحمت توای خداوندمرا تایید نمود.
|
||
\v 18 در کثرت اندیشه های دل من، تسلی های توجانم را آسایش بخشید.
|
||
\v 19 آیا کرسی شرارت باتو رفاقت تواند نمود، که فساد را به قانون اختراع میکند؟
|
||
\v 20 بر جان مرد صدیق با هم جمع میشوند و بر خون بیگناه فتوا میدهند.
|
||
\v 21 لیکن خداوند برای من قلعه بلند است و خدایم صخره ملجای من است.
|
||
\v 22 و گناه ایشان را بر ایشان راجع خواهد کرد و ایشان را در شرارت ایشان فانی خواهد ساخت. یهوه خدای ما ایشان را فانی خواهد نمود.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 95
|
||
\p
|
||
\v 1 بیایید خداوند را بسراییم و صخره نجات خود را آواز شادمانی دهیم!
|
||
\v 2 به حضور او با حمد نزدیک بشویم! و با مزامیر او راآواز شادمانی دهیم!
|
||
\v 3 زیرا که یهوه، خدای بزرگ است،
|
||
\v 4 و پادشاه عظیم بر جمیع خدایان. نشیبهای زمین در دست وی است و فرازهای کوهها از آن او.
|
||
\v 5 دریا از آن اوست، او آن رابساخت؛ و دستهای وی خشکی را مصور نمود.
|
||
\v 6 بیایید عبادت و سجده نماییم و به حضورآفریننده خود خداوند زانو زنیم!
|
||
\v 7 زیرا که اوخدای ما است! و ما قوم مرتع و گله دست اومی باشیم! امروز کاش آواز او را میشنیدید!
|
||
\v 8 دل خود را سخت مسازید، مثل مریبا، مانند یوم مسا در صحرا.
|
||
\v 9 چون اجداد شما مرا آزمودند وتجربه کردند و اعمال مرا دیدند.
|
||
\v 10 چهل سال ازآن قوم محزون بودم و گفتم: «قوم گمراه دل هستند که طرق مرا نشناختند.
|
||
\v 11 پس در غضب خود قسم خوردم، که به آرامی من داخل نخواهند شد.»
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 96
|
||
\p
|
||
\v 1 یهوه را سرود تازه بسرایید! ای تمامی زمین خداوند را بسرایید!
|
||
\v 2 خداوند رابسرایید و نام او را متبارک خوانید! روز به روزنجات او را اعلام نمایید.
|
||
\v 3 در میان امتها جلال او را ذکر کنید و کارهای عجیب او را در جمیع قومها.
|
||
\v 4 زیرا خداوند، عظیم است و بینهایت حمید. و او مهیب است بر جمیع خدایان.
|
||
\v 5 زیراجمیع خدایان امتها بتهایند، لیکن یهوه آسمانهارا آفرید.
|
||
\v 6 مجد و جلال به حضور وی است وقوت و جمال در قدس وی.
|
||
\v 7 ای قبایل قومها خداوند را توصیف نمایید! خداوند را به جلال و قوت توصیف نمایید!
|
||
\v 8 خداوند را به جلال اسم او توصیف نمایید! هدیه بیاورید و به صحنهای او بیایید!
|
||
\v 9 خداوندرا در زینت قدوسیت بپرستید! ای تمامی زمین ازحضور وی بلرزید!
|
||
\v 10 در میان امتها گوییدخداوند سلطنت گرفته است. ربع مسکون نیزپایدار شد و جنبش نخواهد خورد. قومها را به انصاف داوری خواهد نمود.
|
||
\v 11 آسمان شادی کند و زمین مسرور گردد. دریا و پری آن غرش نماید.
|
||
\v 12 صحرا و هرچه در آن است، به وجد آید. آنگاه تمام درختان جنگل ترنم خواهند نمود
|
||
\v 13 به حضور خداوند زیرا که میآید. زیرا که برای داوری جهان میآید. ربع مسکون را به انصاف داوری خواهد کرد و قوم هارا به امانت خود.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 97
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند سلطنت گرفته است، پس زمین شادی کند و جزیره های بسیار مسرورگردند.
|
||
\v 2 ابرها و ظلمت غلیظ گرداگرد اوست. عدل و انصاف قاعده تخت اوست.
|
||
\v 3 آتش پیش روی وی میرود و دشمنان او را به اطرافش میسوزاند.
|
||
\v 4 برقهایش ربع مسکون را روشن میسازد. زمین این را بدید و بلرزید.
|
||
\v 5 کوهها ازحضور خداوند مثل موم گداخته میشود، ازحضور خداوند تمامی جهان.
|
||
\v 6 آسمانها عدالت او را اعلام میکنند و جمیع قومها جلال او رامی بینند.
|
||
\v 7 همه پرستندگان بتهای تراشیده خجل میشوند که به بتها فخر مینمایند. ای جمیع خدایان او را بپرستید.
|
||
\v 8 صهیون شنید و شادمان شد و دختران یهودامسرور گردیدند، ای خداوند بهسبب داوریهای تو.
|
||
\v 9 زیرا که توای خداوند بر تمامی روی زمین متعال هستی. بر جمیع خدایان، بسیار اعلی هستی.
|
||
\v 10 ای شما که خداوند را دوست میدارید، ازبدی نفرت کنید! او حافظ جانهای مقدسان خوداست. ایشان را از دست شریران میرهاند.
|
||
\v 11 نوربرای عادلان کاشته شده است و شادمانی برای راست دلان.
|
||
\v 12 ای عادلان، در خداوند شادمان باشید! و ذکر قدوسیت او را حمد بگویید.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 98
|
||
\p
|
||
\v 1 برای خداوند سرود تازه بسرایید زیراکارهای عجیب کرده است. دست راست و بازوی قدوس او، او را مظفر ساخته است.
|
||
\v 2 خداوند نجات خود را اعلام نموده، وعدالتش را به نظر امتها مکشوف کرده است.
|
||
\v 3 رحمت و امانت خود را با خاندان اسرائیل به یادآورد. همه اقصای زمین نجات خدای ما رادیدهاند.
|
||
\v 4 ای تمامی زمین، خداوند را آواز شادمانی دهید. بانگ زنید و ترنم نمایید و بسرایید.
|
||
\v 5 خداوند را با بربط بسرایید! با بربط و با آوازنغمات!
|
||
\v 6 با کرناها و آواز سرنا! به حضور یهوه پادشاه آواز شادمانی دهید!
|
||
\v 7 دریا و پری آن بخروشد! ربع مسکون و ساکنان آن!
|
||
\v 8 نهرهادستک بزنند! و کوهها با هم ترنم نمایند.
|
||
\v 9 به حضور خداوند زیرا به داوری جهان میآید. ربع مسکون را به انصاف داوری خواهد کرد و قومهارا به راستی.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 99
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند سلطنت گرفته است، پس قومها بلرزند! بر کروبیین جلوس میفرماید، زمین متزلزل گردد!
|
||
\v 2 خداوند در صیهون عظیم است و او بر جمیع قوم هامتعال است!
|
||
\v 3 اسم عظیم و مهیب تو را حمدبگویند، که او قدوس است.
|
||
\v 4 و قوت پادشاه، انصاف را دوست میدارد. تو راستی را پایدارکرده، و انصاف و عدالت را در یعقوب به عمل آوردهای.
|
||
\v 5 یهوه خدای ما را تکریم نمایید ونزد قدمگاه او عبادت کنید، که او قدوس است.
|
||
\v 6 موسی و هارون از کاهنانش و سموئیل ازخوانندگان نام او. یهوه را خواندند و او ایشان را اجابت فرمود.
|
||
\v 7 در ستون ابر بدیشان سخن گفت. شهادات او و فریضهای را که بدیشان داد نگاه داشتند.
|
||
\v 8 ای یهوه خدای ما توایشان را اجابت فرمودی. ایشان را خدای غفوربودی. اما از اعمال ایشان انتقام کشیدی.
|
||
\v 9 یهوه خدای ما را متعال بخوانید و نزد کوه مقدس او عبادت کنید. زیرا یهوه خدای ما قدوس است.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 100
|
||
\p
|
||
\v 1 ای تمامی روی زمین خداوند راآواز شادمانی دهید.
|
||
\v 2 خداوند را باشادی عبادت نمایید و به حضور او با ترنم بیاید.
|
||
\v 3 بدانید که یهوه خداست، او ما را آفرید. ما قوم اوهستیم و گوسفندان مرتع او.
|
||
\v 4 به دروازه های او باحمد بیایید و به صحنهای او با تسبیح! او را حمدگویید و نام او را متبارک خوانید!
|
||
\v 5 زیرا که خداوند نیکوست و رحمت او ابدی و امانت وی تا ابدالاباد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 101
|
||
\p
|
||
\v 1 رحمت و انصاف را خواهم سرایید. نزد توای خداوند، تسبیح خواهم خواند.
|
||
\v 2 در طریق کامل به خردمندی رفتارخواهم نمود. نزد من کی خواهی آمد؟ در خانه خود با دل سلیم سالک خواهم شد.
|
||
\v 3 چیزی بد راپیش نظر خود نخواهم گذاشت. کار کج روان رامکروه میدارم، به من نخواهد چسبید.
|
||
\v 4 دل کج ازمن دور خواهد شد. شخص شریر را نخواهم شناخت.
|
||
\v 5 کسی را که در خفیه به همسایه خودغیبتگوید، هلاک خواهم کرد. کسی را که چشم بلند و دل متکبر دارد تحمل نخواهم کرد.
|
||
\v 6 چشمانم بر امنای زمین است تا بامن ساکن شوند. کسیکه به طریق کامل سالک باشد خادم من خواهد بود.
|
||
\v 7 حیله گر در خانه من ساکن نخواهدشد. دروغ گو پیش نظر من نخواهد ماند.
|
||
\v 8 همه شریران زمین را صبحگاهان هلاک خواهم کرد. تاجمیع بدکاران را از شهر خداوند منقطع سازم.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 102
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند دعای مرا بشنو، و فریادمن نزد تو برسد.
|
||
\v 2 در روز تنگیام روی خود را از من مپوشان. گوش خود را به من فراگیر، و روزی که بخوانم مرا به زودی اجابت فرما.
|
||
\v 3 زیرا روزهایم مثل دود تلف شد واستخوانهایم مثل هیزم سوخته گردید.
|
||
\v 4 دل من مثل گیاه زده شده و خشک گردیده است زیراخوردن غذای خود را فراموش میکنم.
|
||
\v 5 بهسبب آواز ناله خود، استخوانهایم به گوشت من چسبیده است.
|
||
\v 6 مانند مرغ سقای صحرا شده، ومثل بوم خرابهها گردیدهام.
|
||
\v 7 پاسبانی میکنم ومثل گنجشک بر پشت بام، منفرد گشتهام.
|
||
\v 8 تمامی روز دشمنانم مرا سرزنش میکنند و آنانی که برمن دیوانه شدهاند مرا لعنت مینمایند.
|
||
\v 9 زیراخاکستر را مثل نان خوردهام و مشروب خود را بااشک آمیختهام،
|
||
\v 10 بهسبب غضب و خشم توزیرا که مرا برافراشته و به زیر افکندهای.
|
||
\v 11 روزهایم مثل سایه زوال پذیر گردیده و من مثل گیاه پژمرده شدهام.
|
||
\v 12 لیکن توای خداوند جلوس فرمودهای تاابدالاباد! و ذکر تو تا جمیع نسل هاست!
|
||
\v 13 توبرخاسته، بر صهیون ترحم خواهی نمود زیراوقتی است که بر او رافت کنی و زمان معین رسیده است.
|
||
\v 14 چونکه بندگان تو در سنگهای وی رغبت دارند و بر خاک او شفقت مینمایند.
|
||
\v 15 پس امتها از نام خداوند خواهند ترسید وجمیع پادشاهان جهان از کبریایی تو.
|
||
\v 16 زیراخداوند صهیون را بنا نموده، و در جلال خودظهور فرموده است.
|
||
\v 17 به دعای مسکینان توجه نموده، و دعای ایشان را خوار نشمرده است.
|
||
\v 18 این برای نسل آینده نوشته میشود تا قومی که آفریده خواهند شد خداوند را تسبیح بخوانند.
|
||
\v 19 زیرا که از بلندی قدس خودنگریسته، خداوند از آسمان بر زمین نظر افکنده است.
|
||
\v 20 تا ناله اسیران را بشنود و آنانی را که به موت سپرده شدهاند آزاد نماید.
|
||
\v 21 تا نام خداوندرا در صیهون ذکر نمایند و تسبیح او را دراورشلیم،
|
||
\v 22 هنگامی که قومها با هم جمع شوند وممالک نیز تا خداوند را عبادت نمایند.
|
||
\v 23 توانایی مرا در راه ناتوان ساخت و روزهای مرا کوتاه گردانید.
|
||
\v 24 گفتمای خدای من مرا در نصف روزهایم برمدار. سالهای تو تا جمیع نسلها است.
|
||
\v 25 از قدیم بنیاد زمین را نهادی وآسمانها عمل دستهای تو است.
|
||
\v 26 آنها فانی میشوند، لیکن تو باقی هستی و جمیع آنها مثل جامه مندرس خواهند شد. و مثل ردا آنها راتبدیل خواهی کرد و مبدل خواهند شد.
|
||
\v 27 لیکن تو همان هستی و سالهای تو تمام نخواهد گردید.
|
||
\v 28 فرزندان بندگانت باقی خواهند ماند و ذریت ایشان در حضور تو پایدار خواهند بود.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 103
|
||
\p
|
||
\v 1 ای جان من خداوند را متبارک بخوان! و هرچه در درون من است نام قدوس او را متبارک خواند.
|
||
\v 2 ای جان من خداوند را متبارک بخوان! و جمیع احسان های اورا فراموش مکن!
|
||
\v 3 که تمام گناهانت را میآمرزدو همه مرض های تو را شفا میبخشد.
|
||
\v 4 که حیات تو را از هاویه فدیه میدهد و تاج رحمت و رافت را بر سر تو مینهد.
|
||
\v 5 که جان تو را به چیزهای نیکو سیر میکند تا جوانی تو مثل عقاب تازه شود.
|
||
\v 6 خداوند عدالت را بهجا میآورد و انصاف رابرای جمیع مظلومان.
|
||
\v 7 طریق های خویش را به موسی تعلیم داد و عمل های خود را به بنیاسرائیل.
|
||
\v 8 خداوند رحمان و کریم است دیرغضب و بسیار رحیم.
|
||
\v 9 تا به ابد محاکمه نخواهدنمود و خشم را همیشه نگاه نخواهد داشت.
|
||
\v 10 باما موافق گناهان ما عمل ننموده، و به ما به حسب خطایای ما جزا نداده است.
|
||
\v 11 زیرا آنقدر که آسمان از زمین بلندتر است، به همان قدر رحمت او بر ترسندگانش عظیم است.
|
||
\v 12 به اندازهای که مشرق از مغرب دور است، به همان اندازه گناهان ما را از ما دور کرده است.
|
||
\v 13 چنانکه پدر برفرزندان خود رئوف است همچنان خداوند برترسندگان خود رافت مینماید.
|
||
\v 14 زیرا جبلت مارا میداند و یاد میدارد که ما خاک هستیم.
|
||
\v 15 واما انسان، ایام او مثل گیاه است، مثل گل صحراهمچنان میشکفد.
|
||
\v 16 زیرا که باد بر آن میوزد ونابود میگردد و مکانش دیگر آن را نمی شناسد.
|
||
\v 17 لیکن رحمت خداوند بر ترسندگانش ازازل تا ابدالاباد است و عدالت او بر فرزندان فرزندان.
|
||
\v 18 بر آنانی که عهد او را حفظ میکنند وفرایض او را یاد میدارند تا آنها را بهجا آورند.
|
||
\v 19 خداوند تخت خود را بر آسمانها استوارنموده، و سلطنت او بر همه مسلط است.
|
||
\v 20 خداوند را متبارک خوانید، ای فرشتگان او که در قوت زورآورید و کلام او را بهجا میآورید وآواز کلام او را گوش میگیرید!
|
||
\v 21 ای جمیع لشکرهای او خداوند را متبارک خوانید! وای خادمان او که اراده او را بجا میآورید!
|
||
\v 22 ای همه کارهای خداوند او را متبارک خوانید! در همه مکان های سلطنت او. ای جان من خداوند رامتبارک بخوان!
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 104
|
||
\p
|
||
\v 1 ای جان من، خداوند را متبارک بخوان! ای یهوه خدای من توبی نهایت عظیم هستی! به عزت و جلال ملبس هستی.
|
||
\v 2 خویشتن را به نور مثل ردا پوشانیدهای.
|
||
\v 3 آن که غرفات خود را بر آبها بنا کرده است و ابرها رامرکب خود نموده و بر بالهای باد میخرامد.
|
||
\v 4 فرشتگان خود را بادها میگرداند و خادمان خود را آتش مشتعل.
|
||
\v 5 که زمین را بر اساسش استوار کرده، تا جنبش نخورد تا ابدالاباد.
|
||
\v 6 آن رابه لجهها مثل ردا پوشانیدهای، که آبها بر کوههاایستادهاند.
|
||
\v 7 از عتاب تو میگریزند. از آواز رعدتو پراکنده میشوند.
|
||
\v 8 به فراز کوهها برمی آیند، وبه همواریها فرود میآیند، به مکانی که برای آنهامهیا ساختهای.
|
||
\v 9 حدی برای آنها قرار دادهای که از آن نگذرند و برنگردند تا زمین را بپوشانند.
|
||
\v 10 که چشمهها را در وادیها جاری میسازد تا درمیان کوهها روان بشوند.
|
||
\v 11 تمام حیوانات صحرارا سیراب میسازند تا گورخران تشنگی خود رافرو نشانند.
|
||
\v 12 بر آنها مرغان هوا ساکن میشوند واز میان شاخهها آواز خود را میدهند.
|
||
\v 13 او ازغرفات خود کوهها را سیراب میکند و از ثمرات اعمال تو زمین سیر میشود.
|
||
\v 14 نباتات را برای بهایم میرویاند و سبزهها رابرای خدمت انسان، و نان را از زمین بیرون میآورد.
|
||
\v 15 و شراب را که دل انسان را شادمان میکند، و چهره او را به روغن شاداب میسازد ودل انسان را به نان قوی میگرداند.
|
||
\v 16 درختان خداوند شادابند، یعنی سروهای آزاد لبنان که غرس کرده است،
|
||
\v 17 که در آنها مرغان آشیانهای خود را میگیرند و اما صنوبر خانه لق لق میباشد.
|
||
\v 18 کوههای بلند برای بزهای کوهی و صخره هابرای یربوع ملجاء است.
|
||
\v 19 ماه را برای موسمهاساخت و آفتاب مغرب خود را میداند.
|
||
\v 20 تاریکی میسازی و شب میشود که در آن همه حیوانات جنگلی راه میروند.
|
||
\v 21 شیربچگان برای شکار خود غرش میکنند و خوراک خویش را از خدا میجویند.
|
||
\v 22 چون آفتاب طلوع میکند جمع میشوند و در بیشه های خودمی خوابند.
|
||
\v 23 انسان برای عمل خود بیرون میآید و به جهت شغل خویش تا شامگاه.
|
||
\v 24 ای خداوند اعمال تو چه بسیار است. جمیع آنها را به حکمت کردهای. زمین از دولت تو پر است.
|
||
\v 25 و آن دریای بزرگ و وسیع الاطراف نیز که در آن حشرات از حد شماره زیادهاند و حیوانات خرد و بزرگ.
|
||
\v 26 و در آن کشتیها راه میروند و آن لویاتان که به جهت بازی کردن در آن آفریدهای.
|
||
\v 27 جمیع اینها از تو انتظارمی کشند تا خوراک آنها را در وقتش برسانی.
|
||
\v 28 آنچه را که به آنها میدهی، فرا میگیرند. دست خود را باز میکنی، پس از چیزهای نیکو سیرمی شوند.
|
||
\v 29 روی خود را میپوشانی پس مضطرب میگردند. روح آنها را قبض میکنی، پس میمیرند و به خاک خود برمی گردند.
|
||
\v 30 چون روح خود را میفرستی، آفریده میشوند و روی زمین را تازه میگردانی.
|
||
\v 31 جلال خداوند تا ابدالاباد است. خداوند ازاعمال خود راضی خواهد بود.
|
||
\v 32 که به زمین نگاه میکند و آن میلرزد. کوهها را لمس میکند، پس آتش فشان میشوند.
|
||
\v 33 خداوند را خواهم سرایید تا زنده میباشم. برای خدای خود تسبیح خواهم خواند تا وجود دارم.
|
||
\v 34 تفکر من او رالذیذ بشود و من در خداوند شادمان خواهم بود.
|
||
\v 35 گناهکاران از زمین نابود گردند و شریران دیگر یافت نشوند. ای جان من، خداوند را متبارک بخوان! هللویاه!
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 105
|
||
\p
|
||
\v 1 یهوه را حمد گویید و نام او رابخوانید. اعمال او را در میان قوم هااعلام نمایید.
|
||
\v 2 او را بسرایید برای او تسبیح بخوانید. در تمام کارهای عجیب او تفکر نمایید.
|
||
\v 3 در نام قدوس او فخر کنید. دل طالبان خداوندشادمان باشد.
|
||
\v 4 خداوند و قوت او را بطلبید. روی او را پیوسته طالب باشید.
|
||
\v 5 کارهای عجیب را که او کرده است به یاد آورید. آیات او و داوریهای دهان او را.
|
||
\v 6 ای ذریت بنده او ابراهیم! ای فرزندان یعقوب، برگزیده او!
|
||
\v 7 یهوه خدای ماست. داوریهای او در تمامی جهان است.
|
||
\v 8 عهد خود رایاد میدارد تا ابدالاباد و کلامی را که بر هزاران پشت فرموده است.
|
||
\v 9 آن عهدی را که با ابراهیم بسته و قسمی را که برای اسحاق خورده است.
|
||
\v 10 و آن را برای یعقوب فریضهای استوار ساخت و برای اسرائیل عهد جاودانی.
|
||
\v 11 و گفت که زمین کنعان را به تو خواهم داد تا حصه میراث شماشود.
|
||
\v 12 هنگامی که عددی معدود بودند، قلیل العدد و غربا در آنجا.
|
||
\v 13 و از امتی تا امتی سرگردان میبودند و از یک مملکت تا قوم دیگر.
|
||
\v 14 او نگذاشت که کسی بر ایشان ظلم کند بلکه پادشاهان را بهخاطر ایشان توبیخ نمود
|
||
\v 15 که بر مسیحان من دست مگذارید. و انبیای مرا ضررمرسانید.
|
||
\v 16 پس قحطی را بر آن زمین خواند وتمامی قوام نان را شکست،
|
||
\v 17 و مردی پیش روی ایشان فرستاد، یعنی یوسف را که او را به غلامی فروختند.
|
||
\v 18 پایهای وی را به زنجیرها خستند وجان او در آهن بسته شد
|
||
\v 19 تا وقتی که سخن اوواقع شد. و کلام خداوند او را امتحان نمود.
|
||
\v 20 آنگاه پادشاه فرستاده، بندهای او را گشاد وسلطان قومها او را آزاد ساخت.
|
||
\v 21 او را بر خانه خود حاکم قرار داد و مختار بر تمام مایملک خویش.
|
||
\v 22 تا به اراده خود سروران او را بند نمایدو مشایخ او را حکمت آموزد.
|
||
\v 23 پس اسرائیل به مصر درآمدند و یعقوب درزمین حام غربت پذیرفت.
|
||
\v 24 و او قوم خود را به غایت بارور گردانید و ایشان را از دشمنان ایشان قوی تر ساخت.
|
||
\v 25 لیکن دل ایشان را برگردانید تابر قوم او کینه ورزند و بر بندگان وی حیله نمایند.
|
||
\v 26 بنده خود موسی را فرستاد و هارون را که برگزیده بود.
|
||
\v 27 کلمات و آیات او را در میان ایشان اقامه کردند و عجایب او را در زمین حام.
|
||
\v 28 ظلمت را فرستاد که تاریک گردید. پس به کلام او مخالفت نورزیدند.
|
||
\v 29 آبهای ایشان را به خون مبدل ساخت و ماهیان ایشان را میرانید.
|
||
\v 30 زمین ایشان غوکها را به ازدحام پیدا نمود، حتی درحرمهای پادشاهان ایشان.
|
||
\v 31 او گفت و انواع مگسها پدید آمد و پشه هادر همه حدود ایشان.
|
||
\v 32 تگرگ را به عوض باران بارانید و آتش مشتعل را در زمین ایشان.
|
||
\v 33 موهاو انجیرهای ایشان را زد و درختان محال ایشان رابشکست.
|
||
\v 34 او گفت و ملخ پدید آمد و کرمها ازحد شماره افزون.
|
||
\v 35 و هر سهم را در زمین ایشان بخوردند و میوه های زمین ایشان را خوردند.
|
||
\v 36 وجمیع نخست زادگان را در زمین ایشان زد، اوائل تمامی قوت ایشان را.
|
||
\v 37 و ایشان را با طلا و نقره بیرون آورد که در اسباط ایشان یکی ضعیف نبود.
|
||
\v 38 مصریان از بیرون رفتن ایشان شاد بودند زیرا که خوف ایشان بر آنها مستولی گردیده بود.
|
||
\v 39 ابری برای پوشش گسترانید و آتشی که شامگاه روشنایی دهد.
|
||
\v 40 سوال کردند پس سلوی برای ایشان فرستاد و ایشان را از نان آسمان سیرگردانید.
|
||
\v 41 صخره را بشکافت و آب جاری شد؛ در جایهای خشک مثل نهر روان گردید.
|
||
\v 42 زیراکلام مقدس خود را به یاد آورد و بنده خویش ابراهیم را.
|
||
\v 43 و قوم خود را با شادمانی بیرون آورد و برگزیدگان خویش را با ترنم.
|
||
\v 44 وزمینهای امتها را بدیشان داد و زحمت قومها راوارث شدند.
|
||
\v 45 تا آنکه فرایض او را نگاه دارند وشریعت او را حفظ نمایند. هللویاه!
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 106
|
||
\p
|
||
\v 1 هللویاه! خداوند را حمد بگوییدزیرا که او نیکو است و رحمت او تاابدالاباد!
|
||
\v 2 کیست که اعمال عظیم خداوند رابگوید و همه تسبیحات او را بشنواند؟
|
||
\v 3 خوشابحال آنانی که انصاف را نگاه دارند و آن که عدالت را در همه وقت به عمل آورد.
|
||
\v 4 ای خداوند مرا یاد کن به رضامندیی که با قوم خودمی داری و به نجات خود از من تفقد نما.
|
||
\v 5 تاسعادت برگزیدگان تو را ببینم و به شادمانی قوم تو مسرور شوم و با میراث تو فخر نمایم.
|
||
\v 6 با پدران خود گناه نمودهایم و عصیان ورزیده، شرارت کردهایم.
|
||
\v 7 پدران ما کارهای عجیب تو را در مصر نفهمیدند و کثرت رحمت تو را به یاد نیاوردند بلکه نزد دریا یعنی بحر قلزم فتنه انگیختند.
|
||
\v 8 لیکن بهخاطر اسم خود ایشان رانجات داد تا توانایی خود را اعلان نماید.
|
||
\v 9 و بحرقلزم را عتاب کرد که خشک گردید. پس ایشان رادر لجهها مثل بیابان رهبری فرمود.
|
||
\v 10 و ایشان رااز دست دشمن نجات داد و از دست خصم رهایی بخشید.
|
||
\v 11 و آب، دشمنان ایشان را پوشانید که یکی از ایشان باقی نماند.
|
||
\v 12 آنگاه به کلام اوایمان آوردند و حمد او را سراییدند.
|
||
\v 13 لیکن اعمال او را به زودی فراموش کردند و مشورت اورا انتظار نکشیدند.
|
||
\v 14 بلکه شهوتپرستی نمودنددر بادیه؛ و خدا را امتحان کردند در هامون.
|
||
\v 15 ومسالت ایشان را بدیشان داد. لیکن لاغری درجانهای ایشان فرستاد.
|
||
\v 16 پس به موسی در اردو حسد بردند و به هارون، مقدس یهوه.
|
||
\v 17 و زمین شکافته شده، داتان را فرو برد و جماعت ابیرام را پوشانید.
|
||
\v 18 وآتش، در جماعت ایشان افروخته شده، شعله آتش شریران را سوزانید.
|
||
\v 19 گوسالهای درحوریب ساختند و بتی ریخته شده را پرستش نمودند.
|
||
\v 20 و جلال خود را تبدیل نمودند به مثال گاوی که علف میخورد.
|
||
\v 21 و خدای نجاتدهنده خود را فراموش کردند که کارهای عظیم در مصر کرده بود.
|
||
\v 22 و اعمال عجیبه را در زمین حام و کارهای ترسناک را در بحر قلزم.
|
||
\v 23 آنگاه گفت که ایشان را هلاک بکند. اگر برگزیده اوموسی در شکاف به حضور وی نمی ایستاد، تاغضب او را از هلاکت ایشان برگرداند.
|
||
\v 24 و زمین مرغوب را خوار شمردند و به کلام وی ایمان نیاوردند.
|
||
\v 25 و در خیمه های خود همهمه کردندو قول خداوند را استماع ننمودند.
|
||
\v 26 لهذا دست خود را برایشان برافراشت، که ایشان را در صحرااز پا درآورد.
|
||
\v 27 و ذریت ایشان را در میان امتهابیندازد و ایشان را در زمینها پراکنده کند.
|
||
\v 28 پس به بعل فغور پیوستند و قربانی های مردگان راخوردند.
|
||
\v 29 و بهکارهای خود خشم او را به هیجان آوردند و وبا بر ایشان سخت آمد.
|
||
\v 30 آنگاه فینحاس بر پا ایستاده، داوری نمود ووبا برداشته شد.
|
||
\v 31 و این برای او به عدالت محسوب گردید، نسلا بعد نسل تا ابدالاباد.
|
||
\v 32 واو را نزد آب مریبه غضبناک نمودند. حتی موسی را بهخاطر ایشان آزاری عارض گردید.
|
||
\v 33 زیراکه روح او را تلخ ساختند، تا از لبهای خود ناسزاگفت.
|
||
\v 34 و آن قومها را هلاک نکردند، که درباره ایشان خداوند امر فرموده بود.
|
||
\v 35 بلکه خویشتن را با امتها آمیختند و کارهای ایشان را آموختند.
|
||
\v 36 و بتهای ایشان را پرستش نمودند تا آنکه برای ایشان دام گردید.
|
||
\v 37 و پسران و دختران خویش رابرای دیوها قربانی گذرانیدند.
|
||
\v 38 و خون بیگناه راریختند یعنی خون پسران و دختران خود را که آن را برای بتهای کنعان ذبح کردند و زمین از خون ملوث گردید.
|
||
\v 39 و از کارهای خود نجس شدند ودر افعال خویش زناکار گردیدند.
|
||
\v 40 لهذا خشم خداوند بر قوم خود افروخته شد و میراث خویش را مکروه داشت.
|
||
\v 41 و ایشان را بهدست امتها تسلیم نمود تا آنانی که از ایشان نفرت داشتند، بر ایشان حکمرانی کردند.
|
||
\v 42 و دشمنان ایشان بر ایشان ظلم نمودند و زیر دست ایشان ذلیل گردیدند.
|
||
\v 43 بارهای بسیار ایشان راخلاصی داد. لیکن به مشورتهای خویش براو فتنه کردند و بهسبب گناه خویش خوار گردیدند.
|
||
\v 44 با وجود این، بر تنگی ایشان نظر کرد، وقتی که فریاد ایشان را شنید.
|
||
\v 45 و بهخاطر ایشان، عهدخود را به یاد آورد و در کثرت رحمت خویش بازگشت نمود.
|
||
\v 46 و ایشان را حرمت داد، در نظرجمیع اسیرکنندگان ایشان.
|
||
\v 47 ای یهوه خدای ما، ما را نجات ده! و ما را از میان امتها جمع کن! تا نام قدوس تو را حمد گوییم و در تسبیح تو فخرنماییم.
|
||
\v 48 یهوه خدای اسرائیل متبارک باد از ازل تا ابدالاباد. و تمامی قوم بگویند آمین. هللویاه!
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 107
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند را حمد بگویید زیرا که اونیکو است و رحمت او باقی است تا ابدالاباد.
|
||
\v 2 فدیه شدگان خداوند این را بگویند که ایشان را از دست دشمن فدیه داده است.
|
||
\v 3 وایشان را از بلدان جمع کرده، از مشرق و مغرب واز شمال و جنوب.
|
||
\v 4 در صحرا آواره شدند و دربادیهای بیطریق و شهری برای سکونت نیافتند.
|
||
\v 5 گرسنه و تشنه نیز شدند و جان ایشان در ایشان مستمند گردید.
|
||
\v 6 آنگاه در تنگی خود نزدخداوند فریاد برآوردند و ایشان را از تنگیهای ایشان رهایی بخشید.
|
||
\v 7 و ایشان را به راه مستقیم رهبری نمود، تا به شهری مسکون درآمدند.
|
||
\v 8 پس خداوند را بهسبب رحمتش تشکرنمایند و بهسبب کارهای عجیب وی با بنی آدم.
|
||
\v 9 زیرا که جان آرزومند را سیر گردانید و جان گرسنه را از چیزهای نیکو پر ساخت.
|
||
\v 10 آنانی که در تاریکی و سایه موت نشسته بودند، که درمذلت و آهن بسته شده بودند.
|
||
\v 11 زیرا به کلام خدامخالفت نمودند و به نصیحت حضرت اعلی اهانت کردند.
|
||
\v 12 و او دل ایشان را به مشقت ذلیل ساخت. بلغزیدند و مدد کنندهای نبود.
|
||
\v 13 آنگاه در تنگی خود نزد خداوند فریاد برآوردند وایشان را از تنگیهای ایشان رهایی بخشید.
|
||
\v 14 ایشان را از تاریکی و سایه موت بیرون آورد وبندهای ایشان را بگسست.
|
||
\v 15 پس خداوند را بهسبب رحمتش تشکرنمایند و بهسبب کارهای عجیب او با بنی آدم.
|
||
\v 16 زیرا که دروازه های برنجین را شکسته، وبندهای آهنین را پاره کرده است.
|
||
\v 17 احمقان بهسبب طریق شریرانه خود و بهسبب گناهان خویش، خود را ذلیل ساختند.
|
||
\v 18 جان ایشان هرقسم خوراک را مکروه داشت و به دروازه های موت نزدیک شدند.
|
||
\v 19 آنگاه در تنگی خود نزدخداوند فریاد برآوردند و ایشان را از تنگیهای ایشان رهایی بخشید.
|
||
\v 20 کلام خود را فرستاده، ایشان را شفا بخشید و ایشان را از هلاکتهای ایشان رهانید.
|
||
\v 21 پس خداوند را بهسبب رحمتش تشکرنمایند و بهسبب کارهای عجیب او با بنی آدم.
|
||
\v 22 و قربانی های تشکر را بگذرانند و اعمال وی رابه ترنم ذکر کنند.
|
||
\v 23 آنانی که در کشتیها به دریارفتند، و در آبهای کثیر شغل کردند.
|
||
\v 24 اینان کارهای خداوند را دیدند و اعمال عجیب او را درلجهها.
|
||
\v 25 او گفت پس باد تند را وزانید و امواج آن را برافراشت.
|
||
\v 26 به آسمانها بالا رفتند و به لجهها فرود شدند و جان ایشان از سخنی گداخته گردید.
|
||
\v 27 سرگردان گشته، مثل مستان افتان وخیزان شدند و عقل ایشان تمام حیران گردید.
|
||
\v 28 آنگاه در تنگی خود نزد خداوند فریادبرآوردند و ایشان را از تنگیهای ایشان رهایی بخشید.
|
||
\v 29 طوفان را به آرامی ساکت ساخت که موجهایش ساکن گردید.
|
||
\v 30 پس مسرور شدندزیرا که آسایش یافتند و ایشان را به بندر مرادایشان رسانید.
|
||
\v 31 پس خداوند را بهسبب رحمتش تشکرنمایند و بهسبب کارهای عجیب او با بنی آدم.
|
||
\v 32 و او را در مجمع قوم متعال بخوانند و درمجلس مشایخ او را تسبیح بگویند.
|
||
\v 33 او نهرها رابه بادیه مبدل کرد و چشمه های آب را به زمین تشنه.
|
||
\v 34 و زمین بارور را نیز به شوره زار، بهسبب شرارت ساکنان آن.
|
||
\v 35 بادیه را به دریاچه آب مبدل کرد و زمین خشک را به چشمه های آب.
|
||
\v 36 و گرسنگان را در آنجا ساکن ساخت تا شهری برای سکونت بنا نمودند.
|
||
\v 37 و مزرعهها کاشتند وتاکستانها غرس نمودند و حاصل غله به عمل آوردند.
|
||
\v 38 و ایشان را برکت داد تا به غایت کثیرشدند و بهایم ایشان را نگذارد کم شوند.
|
||
\v 39 و بازکم گشتند و ذلیل شدند، از ظلم و شقاوت و حزن.
|
||
\v 40 ذلت را بر روسا میریزد و ایشان را در بادیهای که راه ندارد آواره میسازد.
|
||
\v 41 اما مسکین را ازمشقتش برمی افروزد و قبیلهها را مثل گله هابرایش پیدا میکند.
|
||
\v 42 صالحان این را دیده، شادمان میشوند و تمامی شرارت دهان خود راخواهد بست.
|
||
\v 43 کیست خردمند تا بدین چیزهاتفکر نماید؟ که ایشان رحمت های خداوند راخواهند فهمید.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 108
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خدا دل من مستحکم است. من خواهم سرایید و ترنم خواهم نمودو جلال من نیز.
|
||
\v 2 ای عود و بربط بیدار شوید! من نیز در سحرگاه بیدار خواهم شد.
|
||
\v 3 ای خداوند، تو را در میان قومها حمد خواهم گفت و در میان طایفهها تو را خواهم سرایید.
|
||
\v 4 زیرا که رحمت توعظیم است، فوق آسمانها! و راستی تو تا افلاک میرسد!
|
||
\v 5 ای خدا، بر فوق آسمانها متعال باش وجلال تو بر تمامی زمین!
|
||
\v 6 تا محبوبان تو خلاصی یابند. بهدست راست خود نجات ده و مرا اجابت فرما.
|
||
\v 7 خدا در قدوسیت خود سخن گفته است، پس وجد خواهم نمود. شکیم را تقسیم میکنم و وادی سکوت را خواهم پیمود.
|
||
\v 8 جلعاد از آن من است و منسی از آن من. و افرایم خود سر من. ویهودا عصای سلطنت من.
|
||
\v 9 موآب ظرف شست وشوی من است، و بر ادوم نعلین خود را خواهمانداخت و بر فلسطین فخر خواهم نمود.
|
||
\v 10 کیست که مرا به شهر حصین درآورد؟ کیست که مرا به ادوم رهبری نماید؟
|
||
\v 11 آیا نه توای خداکه ما را ترک کردهای؟ و توای خدا که بالشکرهای ما بیرون نمی آیی؟
|
||
\v 12 ما را بر دشمن امداد فرما، زیرا که مدد انسان باطل است.
|
||
\v 13 درخدا با شجاعت کار خواهیم کرد و او دشمنان مارا پایمال خواهد نمود.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 109
|
||
\p
|
||
\v 1 خدای تسبیح من، خاموش مباش!
|
||
\v 2 زیرا که دهان شرارت ودهان فریب را بر من گشودهاند، و به زبان دروغ برمن سخن گفتهاند.
|
||
\v 3 به سخنان کینه مرا احاطه کردهاند و بیسبب با من جنگ نمودهاند.
|
||
\v 4 به عوض محبت من، با من مخالفت میکنند، و اما من دعا.
|
||
\v 5 و به عوض نیکویی به من بدی کردهاند. و به عوض محبت، عداوت نموده.
|
||
\v 6 مردی شریر را براو بگمار، و دشمن بهدست راست او بایستد.
|
||
\v 7 هنگامی که در محاکمه بیاید، خطا کار بیرون آیدو دعای او گناه بشود.
|
||
\v 8 ایام عمرش کم شود ومنصب او را دیگری ضبط نماید.
|
||
\v 9 فرزندان اویتیم بشوند و زوجه وی بیوه گردد.
|
||
\v 10 و فرزندان او آواره شده، گدایی بکنند و از خرابه های خودقوت را بجویند.
|
||
\v 11 طلبکار تمامی مایملک او را ضبط نماید و اجنبیان محنت او را تاراج کنند.
|
||
\v 12 کسی نباشد که بر او رحمت کند و بر یتیمان وی احدی رافت ننماید.
|
||
\v 13 ذریت وی منقطع گردند و در طبقه بعد نام ایشان محو شود.
|
||
\v 14 عصیان پدرانش نزد خداوند به یاد آورده شودو گناه مادرش محو نگردد.
|
||
\v 15 و آنها در مد نظرخداوند دائم بماند تا یادگاری ایشان را از زمین ببرد.
|
||
\v 16 زیرا که رحمت نمودن را به یاد نیاورد، بلکه بر فقیر و مسکین جفا کرد و بر شکسته دل تااو را به قتل رساند.
|
||
\v 17 چون که لعنت را دوست میداشت بدو رسیده و چون که برکت رانمی خواست، از او دور شده است.
|
||
\v 18 و لعنت رامثل ردای خود در برگرفت و مثل آب به شکمش درآمد و مثل روغن در استخوانهای وی.
|
||
\v 19 پس مثل جامهای که او را میپوشاند، و چون کمربندی که به آن همیشه بسته میشود، خواهدبود.
|
||
\v 20 این است اجرت مخالفانم از جانب خداوند و برای آنانی که بر جان من بدی میگویند.
|
||
\v 21 اما توای یهوه خداوند بهخاطر نام خود بامن عمل نما؛ چون که رحمت تو نیکوست، مراخلاصی ده.
|
||
\v 22 زیرا که من فقیر و مسکین هستم ودل من در اندرونم مجروح است.
|
||
\v 23 مثل سایهای که در زوال باشد رفتهام و مثل ملخ رانده شدهام.
|
||
\v 24 زانوهایم از روزه داشتن میلرزد و گوشتم ازفربهی کاهیده میشود.
|
||
\v 25 و من نزد ایشان عارگردیدهام. چون مرا میبینند سر خود رامی جنبانند.
|
||
\v 26 ای یهوه خدای من مرا اعانت فرما، و به حسب رحمت خود مرا نجات ده،
|
||
\v 27 تا بدانند که این است دست تو، و توای خداوند این را کردهای.
|
||
\v 28 ایشان لعنت بکنند، اما تو برکت بده. ایشان برخیزند و خجل گردند و اما بنده توشادمان شود.
|
||
\v 29 جفا کنندگانم به رسوایی ملبس شوند و خجالت خویش را مثل ردا بپوشند.
|
||
\v 30 خداوند را به زبان خود بسیار تشکر خواهم کرد و او را در جماعت کثیر حمد خواهم گفت.
|
||
\v 31 زیرا که بهدست راست مسکین خواهد ایستادتا او را از آنانی که بر جان او فتوا میدهندبرهاند.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 110
|
||
\p
|
||
\v 1 یهوه به خداوند من گفت: «بهدست راست من بنشین تا دشمنانت را پای انداز تو سازم.»
|
||
\v 2 خداوند عصای قوت تو را ازصهیون خواهد فرستاد. در میان دشمنان خودحکمرانی کن.
|
||
\v 3 قوم تو در روز قوت تو، هدایای تبرعی میباشند. در زینتهای قدوسیت، شبنم جوانی تو از رحم صحرگاه برای توست.
|
||
\v 4 خداوند قسم خورده است و پشیمان نخواهدشد که «تو کاهن هستی تا ابدالاباد، به رتبه ملکیصدق.»
|
||
\v 5 خداوند که بهدست راست توست؛ در روز غضب خود پادشاهان را شکست خواهد داد.
|
||
\v 6 در میان امتها داوری خواهد کرد. از لاشها پر خواهد ساخت و سر آنها را درزمین وسیع خواهد کوبید.
|
||
\v 7 از نهر سر راه خواهد نوشید. بنابراین سر خود را برخواهدافراشت.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 111
|
||
\p
|
||
\v 1 هللویاه! خداوند را به تمامی دل حمد خواهم گفت، در مجلس راستان و در جماعت.
|
||
\v 2 کارهای خداوند عظیم است، و همگانی که به آنها رغبت دارند در آنهاتفتیش میکنند.
|
||
\v 3 کار او جلال و کبریایی است وعدالت وی پایدار تا ابدالاباد.
|
||
\v 4 یادگاری برای کارهای عجیب خود ساخته است. خداوند کریم و رحیم است.
|
||
\v 5 ترسندگان خود را رزقی نیکوداده است. عهد خویش را به یاد خواهد داشت تاابدالاباد.
|
||
\v 6 قوت اعمال خود را برای قوم خودبیان کرده است تا میراث امتها را بدیشان عطافرماید.
|
||
\v 7 کارهای دستهایش راستی و انصاف است و جمیع فرایض وی امین.
|
||
\v 8 آنها پایدار است تا ابدالاباد. در راستی و استقامت کرده شده.
|
||
\v 9 فدیهای برای قوم خود فرستاد و عهد خویش راتا ابد امر فرمود. نام او قدوس و مهیب است.
|
||
\v 10 ترس خداوند ابتدای حکمت است. همه عاملین آنها را خردمندی نیکو است. حمد اوپایدار است تا ابدالاباد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 112
|
||
\p
|
||
\v 1 هللویاه! خوشابحال کسیکه ازخداوند میترسد و در وصایای اوبسیار رغبت دارد.
|
||
\v 2 ذریتش در زمین زورآورخواهند بود. طبقه راستان مبارک خواهند شد.
|
||
\v 3 توانگری و دولت در خانه او خواهد بود وعدالتش تا به ابد پایدار است.
|
||
\v 4 نور برای راستان در تاریکی طلوع میکند. او کریم و رحیم و عادل است.
|
||
\v 5 فرخنده است شخصی که رئوف و قرض دهنده باشد. او کارهای خود را به انصاف استوارمی دارد.
|
||
\v 6 زیرا که تا به ابد جنبش نخواهد خورد. مرد عادل تا به ابد مذکور خواهد بود.
|
||
\v 7 از خبر بدنخواهد ترسید. دل او پایدار است و بر خداوندتوکل دارد.
|
||
\v 8 دل او استوار است و نخواهد ترسیدتا آرزوی خویش را بر دشمنان خود ببیند.
|
||
\v 9 بذل نموده، به فقرا بخشیده است؛ عدالتش تا به ابدپایدار است. شاخ او با عزت افراشته خواهد شد.
|
||
\v 10 شریر این را دیده، غضبناک خواهد شد. دندانهای خود را فشرده، گداخته خواهد گشت. آرزوی شریران زایل خواهد گردید.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 113
|
||
\p
|
||
\v 1 هللویاه! ای بندگان خداوند، تسبیح بخوانید. نام خداوند را تسبیح بخوانید.
|
||
\v 2 نام خداوند متبارک باد، از الان تاابدالاباد.
|
||
\v 3 از مطلع آفتاب تا مغرب آن، نام خداوند را تسبیح خوانده شود.
|
||
\v 4 خداوند برجمیع امتها متعال است و جلال وی فوق آسمانها.
|
||
\v 5 کیست مانند یهوه خدای ما که بر اعلی علیین نشسته است؟
|
||
\v 6 و متواضع میشود تا نظرنماید بر آسمانها و بر زمین.
|
||
\v 7 که مسکین را ازخاک برمی دارد و فقیر را از مزبله برمی افرازد.
|
||
\v 8 تااو را با بزرگان بنشاند یعنی با بزرگان قوم خویش.
|
||
\v 9 زن نازاد را خانه نشین میسازد و مادر فرحناک فرزندان. هللویاه!
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 114
|
||
\p
|
||
\v 1 وقتی که اسرائیل از مصر بیرون آمدند، و خاندان یعقوب از قوم اجنبی زبان،
|
||
\v 2 یهودا مقدس او بود و اسرائیل محل سلطنت وی.
|
||
\v 3 دریا این را بدید و گریخت واردن به عقب برگشت.
|
||
\v 4 کوهها مثل قوچها به جستن درآمدند و تلها مثل بره های گله.
|
||
\v 5 ای دریاتو را چه شد که گریختی؟ وای اردن که به عقب برگشتی؟
|
||
\v 6 ای کوهها که مثل قوچها به جستن درآمدید وای تلها که مثل بره های گله.
|
||
\v 7 ای زمین از حضور خداوند متزلزل شو و از حضور خدای یعقوب.
|
||
\v 8 که صخره را دریاچه آب گردانید وسنگ خارا را چشمه آب.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 115
|
||
\p
|
||
\v 1 ما را نی، ای خداوند! ما را نی، بلکه نام خود را جلال ده! بهسبب رحمتت و بهسبب راستی خویش.
|
||
\v 2 امتها چرابگویند که «خدای ایشان الان کجاست؟»
|
||
\v 3 اماخدای ما در آسمانهاست. آنچه را که اراده نموده به عمل آورده است.
|
||
\v 4 بتهای ایشان نقره وطلاست، از صنعت دستهای انسان.
|
||
\v 5 آنها را دهان است و سخن نمی گویند. آنها را چشمهاست ونمی بینند.
|
||
\v 6 آنها را گوشهاست و نمی شنوند. آنهارا بینی است و نمی بویند.
|
||
\v 7 دستها دارند و لمس نمی کنند. و پایها و راه نمی روند. و به گلوی خودتنطق نمی نمایند.
|
||
\v 8 سازندگان آنها مثل آنهاهستند، و هرکه بر آنها توکل دارد.
|
||
\v 9 ای اسرائیل بر خداوند توکل نما. او معاون وسپر ایشان است.
|
||
\v 10 ای خاندان هارون بر خداوندتوکل نمایید. او معاون و سپر ایشان است.
|
||
\v 11 ای ترسندگان خداوند، بر خداوند توکل نمایید. او معاون و سپر ایشان است.
|
||
\v 12 خداوند ما را به یادآورده، برکت میدهد. خاندان اسرائیل را برکت خواهد داد و خاندان هارون را برکت خواهد داد.
|
||
\v 13 ترسندگان خداوند را برکت خواهد داد، چه کوچک و چه بزرگ.
|
||
\v 14 خداوند شما را ترقی خواهد داد، شما و فرزندان شما را.
|
||
\v 15 شمامبارک خداوند هستید که آسمان و زمین را آفرید.
|
||
\v 16 آسمانها، آسمانهای خداوند است و اما زمین را به بنی آدم عطا فرمود.
|
||
\v 17 مردگان نیستند که یاه را تسبیح میخوانند؛ و نه آنانی که به خاموشی فرو میروند.
|
||
\v 18 لیکن ما یاه را متبارک خواهیم خواند، از الان و تا ابدالاباد. هللویاه!
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 116
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند را محبت مینمایم زیرا که آواز من و تضرع مرا شنیده است.
|
||
\v 2 زیرا که گوش خود را به من فرا داشته است، پس مدت حیات خود، او را خواهم خواند.
|
||
\v 3 ریسمان های موت مرا احاطه کرد و تنگیهای هاویه مرا دریافت، تنگی و غم پیدا کردم.
|
||
\v 4 آنگاه نام خداوند را خواندم. آهای خداوند جان مرارهایی ده!
|
||
\v 5 خداوند رئوف و عادل است و خدای ما رحیم است.
|
||
\v 6 خداوند ساده دلان را محافظت میکند. ذلیل بودم و مرا نجات داد.
|
||
\v 7 ای جان من به آرامی خود برگرد، زیراخداوند به تو احسان نموده است.
|
||
\v 8 زیرا که جان مرا از موت خلاصی دادی و چشمانم را از اشک و پایهایم را از لغزیدن.
|
||
\v 9 به حضور خداوند سالک خواهم بود، در زمین زندگان.
|
||
\v 10 ایمان آوردم پس سخن گفتم. من بسیار مستمند شدم.
|
||
\v 11 درپریشانی خود گفتم که «جمیع آدمیان دروغ گویند.»
|
||
\v 12 خداوند را چه ادا کنم، برای همه احسانهایی که به من نموده است؟
|
||
\v 13 پیاله نجات را خواهم گرفت و نام خداوند را خواهم خواند.
|
||
\v 14 نذرهای خود را به خداوند ادا خواهم کرد، به حضور تمامی قوم او.
|
||
\v 15 موت مقدسان خداونددر نظر وی گرانبها است.
|
||
\v 16 آهای خداوند، من بنده تو هستم! من بنده تو و پسر کنیز تو هستم. بندهای مرا گشودهای!
|
||
\v 17 قربانی های تشکر نزدتو خواهم گذرانید و نام خداوند را خواهم خواند.
|
||
\v 18 نذرهای خود را به خداوند ادا خواهم کرد، به حضور تمامی قوم وی،
|
||
\v 19 در صحن های خانه خداوند، در اندرون توای اورشلیم. هللویاه!
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 117
|
||
\p
|
||
\v 1 ای جمیع امتها خداوند را تسبیح بخوانید! ای تمامی قبایل! او راحمد گویید!
|
||
\v 2 زیرا که رحمت او بر ما عظیم است و راستی خداوند تا ابدالاباد. هللویاه!
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 118
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند را حمد گویید زیرا که نیکوست و رحمت او تا ابدالاباداست.
|
||
\v 2 اسرائیل بگویند که «رحمت او تا ابدالاباداست.»
|
||
\v 3 خاندان هارون بگویند که «رحمت او تاابدالاباد است.»
|
||
\v 4 ترسندگان خداوند بگویند که «رحمت او تا ابدالاباد است.»
|
||
\v 5 در تنگی یاه را خواندم. یاه مرا اجابت فرموده، در جای وسیع آورد.
|
||
\v 6 خداوند با من است، پس نخواهم ترسید. انسان به من چه تواندکرد؟
|
||
\v 7 خداوند برایم از مددکاران من است. پس من بر نفرت کنندگان خود آرزوی خویش راخواهم دید.
|
||
\v 8 به خداوند پناه بردن بهتر است ازتوکل نمودن بر آدمیان.
|
||
\v 9 به خداوند پناه بردن بهتراست از توکل نمودن بر امیران.
|
||
\v 10 جمیع امتها مرااحاطه کردند، لیکن به نام خداوند ایشان را هلاک خواهم کرد.
|
||
\v 11 مرا احاطه کردند و دور مراگرفتند، لیکن به نام خداوند ایشان را هلاک خواهم کرد.
|
||
\v 12 مثل زنبورها مرا احاطه کردند ومثل آتش خارها خاموش شدند. زیرا که به نام خداوند ایشان را هلاک خواهم کرد.
|
||
\v 13 بر من سخت هجوم آوردی تا بیفتم، لیکن خداوند مرااعانت نمود.
|
||
\v 14 خداوند قوت و سرود من است ونجات من شده است.
|
||
\v 15 آواز ترنم و نجات درخیمه های عادلان است. دست راست خداوند باشجاعت عمل میکند.
|
||
\v 16 دست راست خداوندمتعال است. دست راست خداوند با شجاعت عمل میکند.
|
||
\v 17 نمی میرم بلکه زیست خواهم کرد و کارهای یاه را ذکر خواهم نمود.
|
||
\v 18 یاه مرابه شدت تنبیه نموده، لیکن مرا به موت نسپرده است.
|
||
\v 19 دروازه های عدالت را برای من بگشایید! به آنها داخل شده، یاه را حمد خواهم گفت.
|
||
\v 20 دروازه خداوند این است. عادلان بدان داخل خواهند شد.
|
||
\v 21 تو را حمد میگویم زیرا که مرااجابت فرموده و نجات من شدهای.
|
||
\v 22 سنگی راکه معماران رد کردند، همان سر زاویه شده است.
|
||
\v 23 این از جانب خداوند شده و در نظر ما عجیب است.
|
||
\v 24 این است روزی که خداوند ظاهر کرده است. درآن وجد و شادی خواهیم نمود.
|
||
\v 25 آهای خداوند نجات ببخش! آهای خداوند سعادت عطا فرما!
|
||
\v 26 متبارک باد او که به نام خداوندمی آید. شما را از خانه خداوند برکت میدهیم.
|
||
\v 27 یهوه خدایی است که ما را روشن ساخته است. ذبیحه را به ریسمانها بر شاخهای قربانگاه ببندید.
|
||
\v 28 تو خدای من هستی تو، پس تو را حمدمی گویم. خدای من، تو را متعال خواهم خواند.
|
||
\v 29 خداوند را حمد گویید زیرا که نیکوست ورحمت او تا ابدالاباد است.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 119
|
||
\p
|
||
\v 1 خوشابهحال کاملان طریق که به شریعت خداوند سالکند.
|
||
\v 2 خوشابهحال آنانی که شهادات او را حفظ میکنند و به تمامی دل او را میطلبند.
|
||
\v 3 کج روی نیز نمی کنندو به طریق های وی سلوک مینمایند.
|
||
\v 4 تووصایای خود را امر فرمودهای تا آنها را تمام نگاه داریم.
|
||
\v 5 کاش که راههای من مستحکم شودتا فرایض تو را حفظ کنم.
|
||
\v 6 آنگاه خجل نخواهم شد چون تمام اوامر تو را در مد نظر خود دارم.
|
||
\v 7 تو را به راستی دل حمد خواهم گفت چون داوریهای عدالت تو را آموخته شوم.
|
||
\v 8 فرایض تورا نگاه میدارم. مرا بالکلیه ترک منما.
|
||
\v 9 به چه چیز مرد جوان راه خود را پاک میسازد؟ به نگاه داشتنش موافق کلام تو.
|
||
\v 10 به تمامی دل تو را طلبیدم. مگذار که از اوامر توگمراه شوم.
|
||
\v 11 کلام تو را در دل خود مخفی داشتم که مبادا به تو گناه ورزم.
|
||
\v 12 ای خداوند تومتبارک هستی فرایض خود را به من بیاموز.
|
||
\v 13 به لب های خود بیان کردم تمامی داوری های دهان تو را.
|
||
\v 14 در طریق شهادات تو شادمانم.
|
||
\v 15 چنانکه در هر قسم توانگری، در وصایای توتفکر میکنم و به طریق های تو نگران خواهم بود.
|
||
\v 16 از فرایض تو لذت میبرم، پس کلام تو رافراموش نخواهم کرد.
|
||
\v 17 به بنده خود احسان بنما تا زنده شوم و کلام تو را حفظ نمایم.
|
||
\v 18 چشمان مرا بگشا تا ازشریعت تو چیزهای عجیب بینم.
|
||
\v 19 من در زمین غریب هستم. اوامر خود را از من مخفی مدار.
|
||
\v 20 جان من شکسته میشود از اشتیاق داوریهای تو در هر وقت.
|
||
\v 21 متکبران ملعون را توبیخ نمودی، که از اوامر تو گمراه میشوند.
|
||
\v 22 ننگ ورسوایی را از من بگردان، زیرا که شهادات تو راحفظ کردهام.
|
||
\v 23 سروران نیز نشسته، به ضد من سخنگفتند. لیکن بنده تو در فرایض تو تفکرمی کند.
|
||
\v 24 شهادات تو نیز ابتهاج من و مشورت دهندگان من بودهاند.
|
||
\v 25 جان من به خاک چسبیده است. مرا موافق کلام خود زنده ساز.
|
||
\v 26 راههای خود را ذکر کردم و مرا اجابت نمودی. پس فرایض خویش را به من بیاموز.
|
||
\v 27 طریق وصایای خود را به من بفهمان و در کارهای عجیب تو تفکر خواهم نمود.
|
||
\v 28 جان من از حزن گداخته میشود. مرا موافق کلام خود برپا بدار.
|
||
\v 29 راه دروغ را از من دور کن و شریعت خود را به من عنایت فرما.
|
||
\v 30 طریق راستی رااختیار کردم و داوریهای تو را پیش خود گذاشتم.
|
||
\v 31 به شهادات تو چسبیدم. ای خداوند مرا خجل مساز.
|
||
\v 32 در طریق اوامر تو دوان خواهم رفت، وقتی که دل مرا وسعت دادی.
|
||
\v 33 ای خداوند طریق فرایض خود را به من بیاموز. پس آنها را تا به آخر نگاه خواهم داشت.
|
||
\v 34 مرا فهم بده و شریعت تو را نگاه خواهم داشت و آن را به تمامی دل خود حفظ خواهم نمود.
|
||
\v 35 مرا در سبیل اوامر خود سالک گردان زیرا که درآن رغبت دارم.
|
||
\v 36 دل مرا به شهادات خود مایل گردان و نه به سوی طمع.
|
||
\v 37 چشمانم را از دیدن بطالت برگردان و در طریق خود مرا زنده ساز.
|
||
\v 38 کلام خود را بر بنده خویش استوار کن، که به ترس تو سپرده شده است.
|
||
\v 39 ننگ مرا که از آن میترسم از من دور کن زیرا که داوریهای تو نیکواست.
|
||
\v 40 هان به وصایای تو اشتیاق دارم. به حسب عدالت خود مرا زنده ساز.
|
||
\v 41 ای خداوند رحمهای تو به من برسد ونجات تو به حسب کلام تو.
|
||
\v 42 تا بتوانم ملامت کننده خود را جواب دهم زیرا بر کلام تو توکل دارم.
|
||
\v 43 و کلام راستی را از دهانم بالکل مگیرزیرا که به داوریهای تو امیدوارم
|
||
\v 44 و شریعت تورا دائم نگاه خواهم داشت تا ابدالاباد.
|
||
\v 45 و به آزادی راه خواهم رفت زیرا که وصایای تو را طلبیدهام.
|
||
\v 46 و در شهادات تو به حضور پادشاهان سخن خواهم گفت و خجل نخواهم شد.
|
||
\v 47 و ازوصایای تو تلذذ خواهم یافت که آنها را دوست میدارم.
|
||
\v 48 و دستهای خود را به اوامر تو که دوست میدارم بر خواهم افراشت و در فرایض تو تفکر خواهم نمود.
|
||
\v 49 کلام خود را با بنده خویش به یاد آور که مرا بر آن امیدوار گردانیدی.
|
||
\v 50 این در مصیبتم تسلی من است زیرا قول تو مرا زنده ساخت.
|
||
\v 51 متکبران مرا بسیار استهزا کردند، لیکن ازشریعت تو رو نگردانیدم.
|
||
\v 52 ای خداوندداوریهای تو را از قدیم به یاد آوردم و خویشتن راتسلی دادم.
|
||
\v 53 حدت خشم مرا درگرفته است، بهسبب شریرانی که شریعت تو را ترک کردهاند.
|
||
\v 54 فرایض تو سرودهای من گردید، در خانه غربت من.
|
||
\v 55 ای خداوند نام تو را در شب به یادآوردم و شریعت تو را نگاه داشتم.
|
||
\v 56 این بهره من گردید، زیرا که وصایای تو را نگاه داشتم.
|
||
\v 57 خداوند نصیب من است. گفتم که کلام تو رانگاه خواهم داشت.
|
||
\v 58 رضامندی تو را به تمامی دل خود طلبیدم. به حسب کلام خود بر من رحم فرما.
|
||
\v 59 در راههای خود تفکر کردم و پایهای خود را به شهادات تو مایل ساختم.
|
||
\v 60 شتابیدم ودرنگ نکردم تا اوامر تو را نگاه دارم.
|
||
\v 61 ریسمانهای شریران مرا احاطه کرد، لیکن شریعت تو را فراموش نکردم.
|
||
\v 62 در نصف شب برخاستم تا تو را حمد گویم برای داوریهای عدالت تو.
|
||
\v 63 من همه ترسندگانت را رفیق هستم، و آنانی را که وصایای تو را نگاه میدارند.
|
||
\v 64 ای خداوند زمین از رحمت تو پر است. فرایض خودرا به من بیاموز.
|
||
\v 65 با بنده خود احسان نمودی، ای خداوندموافق کلام خویش.
|
||
\v 66 خردمندی نیکو و معرفت را به من بیاموز زیرا که به اوامر تو ایمان آوردم.
|
||
\v 67 قبل از آنکه مصیبت را ببینم من گمراه شدم لیکن الان کلام تو را نگاه داشتم.
|
||
\v 68 تو نیکو هستی و نیکویی میکنی. فرایض خود را به من بیاموز.
|
||
\v 69 متکبران بر من دروغ بستند. و اما من به تمامی دل وصایای تو را نگاه داشتم.
|
||
\v 70 دل ایشان مثل پیه فربه است. و اما من در شریعت تو تلذذمی یابم.
|
||
\v 71 مرا نیکو است که مصیبت را دیدم، تافرایض تو را بیاموزم.
|
||
\v 72 شریعت دهان تو برای من بهتر است از هزاران طلا و نقره.
|
||
\v 73 دستهای تو مرا ساخته و آفریده است. مرافهیم گردان تا اوامر تو را بیاموزم.
|
||
\v 74 ترسندگان توچون مرا بینند شادمان گردند زیرا به کلام توامیدوار هستم.
|
||
\v 75 ای خداوند دانستهام که داوریهای تو عدل است، و برحق مرا مصیبت دادهای.
|
||
\v 76 پس رحمت تو برای تسلی من بشود، موافق کلام تو با بنده خویش.
|
||
\v 77 رحمت های توبه من برسد تا زنده شوم زیرا که شریعت تو تلذذمن است.
|
||
\v 78 متکبران خجل شوند زیرا به دروغ مرا اذیت رسانیدند. و اما من در وصایای تو تفکرمی کنم.
|
||
\v 79 ترسندگان تو به من رجوع کنند و آنانی که شهادات تو را میدانند.
|
||
\v 80 دل من در فرایض تو کامل شود، تا خجل نشوم.
|
||
\v 81 جان من برای نجات تو کاهیده میشود. لیکن به کلام تو امیدوار هستم.
|
||
\v 82 چشمان من برای کلام تو تار گردیده است و میگویم کی مراتسلی خواهی داد.
|
||
\v 83 زیرا که مثل مشک در دودگردیدهام. لیکن فرایض تو را فراموش نکردهام.
|
||
\v 84 چند است روزهای بنده تو؟ و کی بر جفاکنندگانم داوری خواهی نمود؟
|
||
\v 85 متکبران برای من حفرهها زدند زیرا که موافق شریعت تونیستند.
|
||
\v 86 تمامی اوامر تو امین است. بر من ناحق جفا کردند. پس مرا امداد فرما.
|
||
\v 87 نزدیک بود که مرا از زمین نابود سازند. اما من وصایای تو را ترک نکردم.
|
||
\v 88 به حسب رحمت خود مرا زنده ساز تاشهادات دهان تو را نگاه دارم.
|
||
\v 89 ای خداوند کلام تو تا ابدالاباد در آسمانهاپایدار است.
|
||
\v 90 امانت تو نسلا بعد نسل است. زمین را آفریدهای و پایدار میماند.
|
||
\v 91 برای داوریهای تو تا امروز ایستادهاند زیرا که همه بنده تو هستند.
|
||
\v 92 اگر شریعت تو تلذذ من نمی بود، هرآینه در مذلت خود هلاک میشدم.
|
||
\v 93 وصایای تو را تا به ابد فراموش نخواهم کردزیرا به آنها مرا زنده ساختهای.
|
||
\v 94 من از آن توهستم مرا نجات ده زیرا که وصایای تو را طلبیدم.
|
||
\v 95 شریران برای من انتظار کشیدند تا مرا هلاک کنند. لیکن در شهادات تو تامل میکنم.
|
||
\v 96 برای هر کمالی انتهایی دیدم، لیکن حکم تو بینهایت وسیع است.
|
||
\v 97 شریعت تو را چقدر دوست میدارم.
|
||
\v 98 اوامر تو مرا ازدشمنانم حکیم تر ساخته است زیرا که همیشه نزد من میباشد.
|
||
\v 99 از جمیع معلمان خود فهیم ترشدم زیرا که شهادات تو تفکر من است.
|
||
\v 100 ازمشایخ خردمندتر شدم زیرا که وصایای تو رانگاه داشتم.
|
||
\v 101 پایهای خود را از هر راه بد نگاه داشتم تا آن که کلام تو را حفظ کنم.
|
||
\v 102 ازداوریهای تو رو برنگردانیدم، زیرا که تو مرا تعلیم دادی.
|
||
\v 103 کلام تو به مذاق من چه شیرین است وبه دهانم از عسل شیرین تر.
|
||
\v 104 از وصایای توفطانت را تحصیل کردم. بنابراین هر راه دروغ رامکروه میدارم.
|
||
\v 105 کلام تو برای پایهای من چراغ، و برای راههای من نور است.
|
||
\v 106 قسم خوردم و آن راوفا خواهم نمود که داوریهای عدالت تو را نگاه خواهم داشت.
|
||
\v 107 بسیار ذلیل شدهام. ای خداوند، موافق کلام خود مرا زنده ساز!
|
||
\v 108 ای خداوند هدایای تبرعی دهان مرا منظور فرما وداوریهای خود را به من بیاموز.
|
||
\v 109 جان من همیشه در کف من است، لیکن شریعت تو رافراموش نمی کنم.
|
||
\v 110 شریران برای من دام گذاشتهاند، اما از وصایای تو گمراه نشدم.
|
||
\v 111 شهادات تو را تا به ابد میراث خود ساختهام زیرا که آنها شادمانی دل من است.
|
||
\v 112 دل خود رابرای بجا آوردن فرایض تو مایل ساختم، تاابدالاباد و تا نهایت.
|
||
\v 113 مردمان دو رو را مکروه داشتهام، لیکن شریعت تو را دوست میدارم.
|
||
\v 114 ستر و سپر من تو هستی. به کلام تو انتظار میکشم.
|
||
\v 115 ای بدکاران، از من دور شوید! و اوامر خدای خویش را نگاه خواهم داشت.
|
||
\v 116 مرا به حسب کلام خود تایید کن تا زنده شوم و از امید خود خجل نگردم.
|
||
\v 117 مرا تقویت کن تا رستگار گردم و برفرایض تو دائم نظر نمایم.
|
||
\v 118 همه کسانی را که از فرایض تو گمراه شدهاند، حقیر شمردهای زیراکه مکر ایشان دروغ است.
|
||
\v 119 جمیع شریران زمین را مثل درد هلاک میکنی. بنابراین شهادات تو را دوست میدارم.
|
||
\v 120 موی بدن من از خوف تو برخاسته است و از داوریهای تو ترسیدم.
|
||
\v 121 داد و عدالت را بهجا آوردم. مرا به ظلم کنندگانم تسلیم منما.
|
||
\v 122 برای سعادت بنده خود ضامن شو تا متکبران بر من ظلم نکنند.
|
||
\v 123 چشمانم برای نجات تو تار شده است و برای کلام عدالت تو.
|
||
\v 124 با بنده خویش موافق رحمانیتت عمل نما و فرایض خود را به من بیاموز.
|
||
\v 125 من بنده تو هستم. مرا فهیم گردان تاشهادات تو را دانسته باشم.
|
||
\v 126 وقت است که خداوند عمل کند زیرا که شریعت تو را باطل نمودهاند.
|
||
\v 127 بنابراین، اوامر تو را دوست میدارم، زیادتر از طلا و زر خالص.
|
||
\v 128 بنابراین، همه وصایای تو را در هر چیز راست میدانم، وهر راه دروغ را مکروه میدارم.
|
||
\v 129 شهادات تو عجیب است. ازین سبب جان من آنها را نگاه میدارد.
|
||
\v 130 کشف کلام تو نورمی بخشد و ساده دلان را فهیم میگرداند.
|
||
\v 131 دهان خود را نیکو باز کرده، نفس زدم زیرا که مشتاق وصایای تو بودم.
|
||
\v 132 بر من نظر کن و کرم فرما، برحسب عادت تو به آنانی که نام تو رادوست میدارند.
|
||
\v 133 قدم های مرا در کلام خودت پایدار ساز، تا هیچ بدی بر من تسلط نیابد.
|
||
\v 134 مرا از ظلم انسان خلاصی ده، تا وصایای تورا نگاه دارم.
|
||
\v 135 روی خود را بر بنده خود روشن ساز، و فرایض خود را به من بیاموز.
|
||
\v 136 نهرهای آب از چشمانم جاری است زیرا که شریعت تو رانگاه نمی دارند.
|
||
\v 137 ای خداوند تو عادل هستی و داوریهای تو راست است.
|
||
\v 138 شهادات خود را به راستی امر فرمودی و به امانت الی نهایت.
|
||
\v 139 غیرت من مرا هلاک کرده است زیرا که دشمنان من کلام تورا فراموش کردهاند.
|
||
\v 140 کلام تو بینهایت مصفی است و بنده تو آن را دوست میدارد.
|
||
\v 141 من کوچک و حقیر هستم، اما وصایای تو را فراموش نکردم.
|
||
\v 142 عدالت تو عدل است تا ابدالاباد وشریعت تو راست است.
|
||
\v 143 تنگی و ضیق مرا درگرفته است، اما اوامر تو تلذذ من است.
|
||
\v 144 شهادات تو عادل است تا ابدالاباد. مرا فهیم گردان تا زنده شوم.
|
||
\v 145 به تمامی دل خواندهام. ای خداوند مراجواب ده تا فرایض تو را نگاه دارم!
|
||
\v 146 تو راخواندهام، پس مرا نجات ده. و شهادات تو را نگاه خواهم داشت.
|
||
\v 147 بر طلوع فجر سبقت جسته، استغاثه کردم، و کلام تو را انتظار کشیدم.
|
||
\v 148 چشمانم بر پاسهای شب سبقت جست، تا درکلام تو تفکر بنمایم.
|
||
\v 149 به حسب رحمت خود آواز مرا بشنو. ای خداوند موافق داوریهای خودمرا زنده ساز.
|
||
\v 150 آنانی که درپی خباثت میروند، نزدیک میآیند، و از شریعت تو دورمی باشند.
|
||
\v 151 ای خداوند تو نزدیک هستی وجمیع اوامر تو راست است.
|
||
\v 152 شهادات تو را اززمان پیش دانستهام که آنها را بنیان کردهای تاابدالاباد.
|
||
\v 153 بر مذلت من نظر کن و مرا خلاصی ده زیراکه شریعت تو را فراموش نکردهام.
|
||
\v 154 در دعوای من دادرسی فرموده، مرا نجات ده و به حسب کلام خویش مرا زنده ساز.
|
||
\v 155 نجات از شریران دور است زیرا که فرایض تو را نمی طلبند.
|
||
\v 156 ای خداوند، رحمت های تو بسیار است. به حسب داوریهای خود مرا زنده ساز.
|
||
\v 157 جفاکنندگان و خصمان من بسیارند. اما ازشهادات تو رو برنگردانیدم.
|
||
\v 158 خیانت کاران رادیدم و مکروه داشتم زیرا کلام تو را نگاه نمی دارند.
|
||
\v 159 ببین که وصایای تو را دوست میدارم. ای خداوند، به حسب رحمت خود مرازنده ساز!
|
||
\v 160 جمله کلام تو راستی است وتمامی داوری عدالت تو تا ابدالاباد است.
|
||
\v 161 سروران بیجهت بر من جفا کردند. اما دل من از کلام تو ترسان است.
|
||
\v 162 من در کلام توشادمان هستم، مثل کسیکه غنیمت وافر پیدانموده باشد.
|
||
\v 163 از دروغ کراهت و نفرت دارم. اماشریعت تو را دوست میدارم.
|
||
\v 164 هر روز تو راهفت مرتبه تسبیح میخوانم، برای داوریهای عدالت تو.
|
||
\v 165 آنانی را که شریعت تو را دوست می دارند، سلامتی عظیم است و هیچچیز باعث لغزش ایشان نخواهد شد.
|
||
\v 166 ای خداوند، برای نجات تو امیدوار هستم و اوامر تو را بجا میآورم.
|
||
\v 167 جان من شهادات تو را نگاه داشته است و آنهارا بینهایت دوست میدارم.
|
||
\v 168 وصایا وشهادات تو را نگاه داشتهام زیرا که تمام طریقهای من در مد نظر تو است.
|
||
\v 169 ای خداوند، فریاد من به حضور تو برسد. به حسب کلام خود مرا فهیم گردان.
|
||
\v 170 مناجات من به حضور تو برسد. به حسب کلام خود مراخلاصی ده.
|
||
\v 171 لبهای من حمد تو را جاری کندزیرا فرایض خود را به من آموختهای.
|
||
\v 172 زبان من کلام تو را بسراید زیرا که تمام اوامر تو عدل است.
|
||
\v 173 دست تو برای اعانت من بشود زیرا که وصایای تو را برگزیدهام.
|
||
\v 174 ای خداوند برای نجات تو مشتاق بودهام و شریعت تو تلذذ من است.
|
||
\v 175 جان من زنده شود تا تو را تسبیح بخواند و داوریهای تو معاون من باشد.
|
||
\v 176 مثل گوسفند گم شده، آواره گشتم. بنده خود را طلب نما، زیرا که اوامر تو را فراموش نکردم.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 120
|
||
\p
|
||
\v 1 نزد خداوند در تنگی خود فریادکردم و مرا اجابت فرمود.
|
||
\v 2 ای خداوند جان مرا خلاصی ده از لب دروغ و از زبان حیله گر.
|
||
\v 3 چه چیز به تو داده شود و چه چیز بر توافزوده گردد، ای زبان حیله گر؟
|
||
\v 4 تیرهای تیزجباران با اخگرهای طاق!
|
||
\v 5 وای بر من که در ماشک ماوا گزیدهام و در خیمه های قیدار ساکن شدهام.
|
||
\v 6 چه طویل شدسکونت جان من با کسیکه سلامتی را دشمن میدارد.
|
||
\v 7 من از اهل سلامتی هستم، لیکن چون سخن میگویم، ایشان آماده جنگ میباشند.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 121
|
||
\p
|
||
\v 1 چشمان خود را به سوی کوههابرمی افرازم، که از آنجا اعانت من میآید. [*ترجمه درست این آیه اینست: «چشمان خودرا بسوی کوهها برمی افرازم. اعانت من از کجا میآید؟» ]
|
||
\v 2 اعانت من از جانب خداوند است، که آسمان و زمین را آفرید.
|
||
\v 3 او نخواهد گذاشت که پای تو لغزش خورد. او که حافظ توست نخواهدخوابید.
|
||
\v 4 اینک او که حافظ اسرائیل است، نمی خوابد و به خواب نمی رود.
|
||
\v 5 خداوند حافظ تو میباشد. خداوند بهدست راستت سایه تو است.
|
||
\v 6 آفتاب در روز به تو اذیت نخواهد رسانید و نه ماهتاب در شب.
|
||
\v 7 خداوندتو را از هر بدی نگاه میدارد. او جان تو را حفظخواهد کرد.
|
||
\v 8 خداوند خروج و دخولت را نگاه خواهد داشت، از الان و تا ابدالاباد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 122
|
||
\p
|
||
\v 1 شادمان میشدم چون به من می گفتند: «به خانه خداوند برویم.»
|
||
\v 2 پایهای ما خواهد ایستاد، به اندرون دروازه های تو، ای اورشلیم!
|
||
\v 3 ای اورشلیم که بنا شدهای مثل شهری که تمام با هم پیوسته باشد،
|
||
\v 4 که بدانجااسباط بالا میروند، یعنی اسباط یاه، تا شهادت باشد برای اسرائیل و تا نام یهوه را تسبیح بخوانند.
|
||
\v 5 زیرا که در آنجا کرسیهای داوری بر پاشده است، یعنی کرسیهای خاندان داود.
|
||
\v 6 برای سلامتی اورشلیم مسالت کنید. آنانی که تو را دوست میدارند، خجسته حال خواهندشد.
|
||
\v 7 سلامتی در باره های تو باشد، و رفاهیت درقصرهای تو.
|
||
\v 8 بهخاطر برادران و یاران خویش، میگویم که سلامتی بر تو باد.
|
||
\v 9 بهخاطرخانه یهوه خدای ما، سعادت تو را خواهم طلبید.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 123
|
||
\p
|
||
\v 1 به سوی تو چشمان خود رابرمی افرازم، ای که بر آسمانهاجلوس فرمودهای!
|
||
\v 2 اینک مثل چشمان غلامان به سوی آقایان خود، و مثل چشمان کنیزی به سوی خاتون خویش، همچنان چشمان ما به سوی یهوه خدای ماست تا بر ما کرم بفرماید.
|
||
\v 3 ای خداوند بر ما کرم فرما، بر ما کرم فرما زیراچه بسیار از اهانت پر شدهایم.
|
||
\v 4 چه بسیار جان ماپر شده است، از استهزای مستریحان و اهانت متکبران.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 124
|
||
\p
|
||
\v 1 اگر خداوند با ما نمی بود، اسرائیل الان بگوید؛
|
||
\v 2 اگر خداوند با مانمی بود، وقتی که آدمیان با ما مقاومت نمودند،
|
||
\v 3 آنگاه هر آینه ما را زنده فرو میبردند، چون خشم ایشان بر ما افروخته بود.
|
||
\v 4 آنگاه آبها ما راغرق میکرد و نهرها بر جان ما میگذشت.
|
||
\v 5 آنگاه آبهای پر زور، از جان ما میگذشت.
|
||
\v 6 متبارک باد خداوند که ما را شکار برای دندانهای ایشان نساخت.
|
||
\v 7 جان ما مثل مرغ از دام صیادان خلاص شد. دام گسسته شد و ما خلاصی یافتیم.
|
||
\v 8 اعانت ما به نام یهوه است، که آسمان وزمین را آفرید.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 125
|
||
\p
|
||
\v 1 آنانی که بر خداوند توکل دارند، مثل کوه صهیوناند که جنبش نمی خورد و پایدار است تا ابدالاباد.
|
||
\v 2 کوههاگرداگرد اورشلیم است؛ و خداوند گرداگرد قوم خود، از الان و تا ابدالاباد است.
|
||
\v 3 زیرا که عصای شریران بر نصیب عادلان قرار نخواهد گرفت، مبادا عادلان دست خود را به گناه دراز کنند.
|
||
\v 4 ای خداوند به صالحان احسان فرما و به آنانی که راست دل میباشند.
|
||
\v 5 و اما آنانی که به راههای کج خود مایل میباشند، خداوند ایشان را با بدکاران رهبری خواهد نمود. سلامتی بر اسرائیل باد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 126
|
||
\p
|
||
\v 1 چون خداوند اسیران صهیون را بازآورد، مثل خواب بینندگان شدیم.
|
||
\v 2 آنگاه دهان ما از خنده پر شد و زبان ما از ترنم. آنگاه در میان امتها گفتند که «خداوند با ایشان کارهای عظیم کرده است.»
|
||
\v 3 خداوند برای ما کارهای عظیم کرده است که از آنها شادمان هستیم.
|
||
\v 4 ای خداوند اسیران ما راباز آور، مثل نهرها در جنوب.
|
||
\v 5 آنانی که با اشکهامی کارند، با ترنم درو خواهند نمود.
|
||
\v 6 آنکه باگریه بیرون میرود و تخم برای زراعت میبرد، هر آینه با ترنم خواهد برگشت و بافه های خویش را خواهد آورد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 127
|
||
\p
|
||
\v 1 اگر خداوند خانه را بنا نکند، بنایانش زحمت بیفایده میکشند. اگر خداوند شهر را پاسبانی نکند، پاسبانان بیفایده پاسبانی میکنند.
|
||
\v 2 بیفایده است که شماصبح زود برمی خیزید و شب دیر میخوابید و نان مشقت را میخورید. همچنان محبوبان خویش را خواب میبخشد.
|
||
\v 3 اینک پسران میراث ازجانب خداوند میباشند و ثمره رحم، اجرتی ازاوست.
|
||
\v 4 مثل تیرها در دست مرد زور آور، همچنان هستند پسران جوانی.
|
||
\v 5 خوشابحال کسیکه ترکش خود را از ایشان پر کرده است. خجل نخواهند شد بلکه با دشمنان، در دروازه سخن خواهند راند.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 128
|
||
\p
|
||
\v 1 خوشابحال هرکه از خداوندمی ترسد و بر طریق های او سالک میباشد.
|
||
\v 2 عمل دستهای خود را خواهی خورد. خوشابحال تو و سعادت با تو خواهد بود.
|
||
\v 3 زن تومثل مو بارآور به اطراف خانه تو خواهد بود وپسرانت مثل نهالهای زیتون، گرداگرد سفره تو.
|
||
\v 4 اینک همچنین مبارک خواهد بود کسیکه ازخداوند میترسد.
|
||
\v 5 خداوند تو را از صهیون برکت خواهد داد، و در تمام ایام عمرت سعادت اورشلیم را خواهی دید.
|
||
\v 6 پسران پسران خود راخواهی دید. سلامتی بر اسرائیل باد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 129
|
||
\p
|
||
\v 1 چه بسیار از طفولیتم مرا اذیت رسانیدند. اسرائیل الان بگویند:
|
||
\v 2 چه بسیار از طفولیتم مرا اذیت رسانیدند. لیکن بر من غالب نیامدند.
|
||
\v 3 شیار کنندگان بر پشت من شیار کردند، و شیارهای خود را درازنمودند.
|
||
\v 4 اما خداوند عادل است و بندهای شریران راگسیخت.
|
||
\v 5 خجل و برگردانیده شوند همه کسانی که از صهیون نفرت دارند.
|
||
\v 6 مثل گیاه بر پشت بامهاباشند، که پیش از آن که آن را بچینند میخشکد.
|
||
\v 7 که درونده دست خود را از آن پر نمی کند و نه دسته بند آغوش خود را.
|
||
\v 8 و راهگذاران نمی گویند برکت خداوند بر شما باد. شما را به نام خداوند مبارک میخوانیم.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 130
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند از عمقها نزد تو فریادبرآوردم.
|
||
\v 2 ای خداوند! آواز مرابشنو و گوشهای تو به آواز تضرع من ملتفت شود.
|
||
\v 3 ای یاه، اگر گناهان را به نظر آوری، کیستای خداوند که به حضور تو بایستد؟
|
||
\v 4 لیکن مغفرت نزد توست تا از تو بترسند.
|
||
\v 5 منتظر خداوندهستم. جان من منتظر است و به کلام او امیدوارم.
|
||
\v 6 جان من منتظر خداوند است، زیاده از منتظران صبح؛ بلی زیاده از منتظران صبح.
|
||
\v 7 اسرائیل برای خداوند امیدوار باشند زیرا که رحمت نزدخداوند است و نزد اوست نجات فراوان.
|
||
\v 8 و اواسرائیل را فدیه خواهد داد، از جمیع گناهان وی.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 131
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند دل من متکبر نیست و نه چشمانم برافراشته و خویشتن را بهکارهای بزرگ مشغول نساختم، و نه بهکارهایی که از عقل من بعید است.
|
||
\v 2 بلکه جان خود را آرام و ساکت ساختم، مثل بچهای از شیر باز داشته شده، نزد مادر خود. جانم در من بود، مثل بچه ازشیر بازداشته شده.
|
||
\v 3 اسرائیل بر خداوند امیدوارباشند، از الان و تا ابدالاباد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 132
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند برای داود به یاد آور، همه مذلتهای او را.
|
||
\v 2 چگونه برای خداوند قسم خورد و برای قادر مطلق یعقوب نذر نمود
|
||
\v 3 که به خیمه خانه خود هرگز داخل نخواهم شد، و بر بستر تختخواب خود برنخواهم آمد.
|
||
\v 4 خواب به چشمان خود نخواهم داد و نه پینکی به مژگان خویش،
|
||
\v 5 تا مکانی برای خداوندپیدا کنم و مسکنی برای قادر مطلق یعقوب.
|
||
\v 6 اینک ذکر آن را در افراته شنیدیم و آن را درصحرای یعاریم یافتیم.
|
||
\v 7 به مسکن های او داخل شویم و نزد قدمگاه وی پرستش نماییم.
|
||
\v 8 ای خداوند به آرامگاه خود برخیز و بیا، تو و تابوت قوت تو.
|
||
\v 9 کاهنان تو به عدالت ملبس شوند ومقدسانت ترنم نمایند.
|
||
\v 10 بهخاطر بنده خودداود، روی مسیح خود را برمگردان.
|
||
\v 11 خداوند برای داود به راستی قسم خورد و از آن برنخواهدگشت که «از ثمره صلب تو بر تخت تو خواهم گذاشت.
|
||
\v 12 اگر پسران تو عهد مرا نگاه دارند وشهادتم را که بدیشان میآموزم، پسران ایشان نیزبر کرسی تو تا به ابد خواهند نشست.»
|
||
\v 13 زیرا که خداوند صهیون را برگزیده است وآن را برای مسکن خویش مرغوب فرموده.
|
||
\v 14 «این است آرامگاه من تا ابدالاباد. اینجا ساکن خواهم بود زیرا در این رغبت دارم.
|
||
\v 15 آذوقه آن را هرآینه برکت خواهم داد و فقیرانش را به نان سیر خواهم ساخت،
|
||
\v 16 و کاهنانش را به نجات ملبس خواهم ساخت و مقدسانش هرآینه ترنم خواهند نمود.
|
||
\v 17 در آنجا شاخ داود را خواهم رویانید و چراغی برای مسیح خود آماده خواهم ساخت.
|
||
\v 18 دشمنان او را به خجالت ملبس خواهم ساخت و تاج او بر وی شکوفه خواهدآورد.»
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 133
|
||
\p
|
||
\v 1 اینک چه خوش و چه دلپسند است که برادران به یکدلی با هم ساکن شوند.
|
||
\v 2 مثل روغن نیکو بر سر است که به ریش فرود میآید، یعنی به ریش هارون که به دامن ردایش فرود میآید.
|
||
\v 3 و مثل شبنم حرمون است که بر کوههای صهیون فرود میآید. زیرا که درآنجا خداوند برکت خود را فرموده است یعنی حیات را تا ابدالاباد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 134
|
||
\p
|
||
\v 1 هان خداوند را متبارک خوانید، ای جمیع بندگان خداوند که شبانگاه درخانه خداوند میایستید!
|
||
\v 2 دستهای خود را به قدس برافرازید، و خداوند را متبارک خوانید.
|
||
\v 3 خداوند که آسمان و زمین را آفرید، تو را ازصهیون برکت خواهد داد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 135
|
||
\p
|
||
\v 1 هللویاه، نام خداوند را تسبیح بخوانید! ای بندگان خداوند تسبیح بخوانید!
|
||
\v 2 ای شما که در خانه خداوندمی ایستید، در صحن های خانه خدای ما.
|
||
\v 3 هللویاه، زیرا خداوند نیکو است! نام او رابسرایید زیرا که دلپسند است.
|
||
\v 4 زیرا که خداوندیعقوب را برای خود برگزید، و اسرائیل را به جهت ملک خاص خویش.
|
||
\v 5 زیرا میدانم که خداوند بزرگ است و خداوند ما برتر است ازجمیع خدایان.
|
||
\v 6 هرآنچه خداوند خواست آن را کرد، درآسمان و در زمین و در دریا و در همه لجهها.
|
||
\v 7 ابرها را از اقصای زمین برمی آورد و برقها رابرای باران میسازد و بادها را از مخزنهای خویش بیرون میآورد.
|
||
\v 8 که نخست زادگان مصررا کشت، هم از انسان هم از بهایم.
|
||
\v 9 آیات ومعجزات را در وسط توای مصر فرستاد، برفرعون و بر جمیع بندگان وی.
|
||
\v 10 که امتهای بسیاررا زد و پادشاهان عظیم را کشت.
|
||
\v 11 سیحون پادشاه اموریان و عوج پادشاه باشان و جمیع ممالک کنعان را.
|
||
\v 12 و زمین ایشان را به میراث داد، یعنی به میراث قوم خود اسرائیل.
|
||
\v 13 ای خداوند، نام توست تا ابدالاباد؛ وای خداوند، یادگاری توست تا جمیع طبقات.
|
||
\v 14 زیرا خداوند قوم خود را داوری خواهد نمودو بر بندگان خویش شفقت خواهد فرمود.
|
||
\v 15 بتهای امتها طلا و نقره میباشند، عمل دستهای انسان.
|
||
\v 16 دهنها دارند و سخن نمی گویند؛ چشمان دارند و نمی بینند؛
|
||
\v 17 گوشهادارند و نمی شنوند بلکه در دهان ایشان هیچ نفس نیست.
|
||
\v 18 سازندگان آنها مثل آنها میباشند وهرکه بر آنها توکل دارد.
|
||
\v 19 ای خاندان اسرائیل، خداوند را متبارک خوانید. ای خاندان هارون، خداوند را متبارک خوانید.
|
||
\v 20 ای خاندان لاوی، خداوند را متبارک خوانید. ای ترسندگان خداوند، خداوند را متبارک خوانید.
|
||
\v 21 خداونداز صهیون متبارک باد، که در اورشلیم ساکن است. هللویاه.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 136
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند را حمد گویید زیرا که نیکواست و رحمت او تا ابدالاباد است.
|
||
\v 2 خدای خدایان را حمد گویید، زیرا که رحمت او تا ابدالاباد است.
|
||
\v 3 ربالارباب را حمد گویید، زیرا که رحمت او تا ابدالاباد است.
|
||
\v 4 او را که تنها کارهای عجیب عظیم میکند، زیرا که رحمت او تا ابدالاباد است.
|
||
\v 5 او را که آسمانها را به حکمت آفرید، زیرا که رحمت او تا ابدالاباد است.
|
||
\v 6 او را که زمین را بر آبها گسترانید، زیرا که رحمت او تا ابدالاباد است.
|
||
\v 7 او را که نیرهای بزرگ آفرید زیرا که رحمت او تا ابدالاباد است.
|
||
\v 8 آفتاب را برای سلطنت روز، زیرا که رحمت او تا ابدالاباد است.
|
||
\v 9 ماه و ستارگان را برای سلطنت شب، زیرا که رحمت او تا ابدالاباد است.
|
||
\v 10 که مصر را در نخست زادگانش زد، زیرا که رحمت او تا ابدالاباد است.
|
||
\v 11 و اسرائیل را از میان ایشان بیرون آورد، زیرا که رحمت او تا ابدالاباد است.
|
||
\v 12 با دست قوی و بازوی دراز، زیرا که رحمت او تا ابدالاباد است.
|
||
\v 13 او را که بحر قلزم را به دو بهره تقسیم کرد، زیرا که رحمت او تا ابدالاباد است.
|
||
\v 14 و اسرائیل را از میان آن گذرانید، زیرا که رحمت او تا ابدالاباد است.
|
||
\v 15 و فرعون و لشکر او را در بحرقلزم انداخت، زیرا که رحمت او تا ابدالاباد است.
|
||
\v 16 او را که قوم خویش را در صحرا رهبری نمود، زیرا که رحمت او تاابدالاباد است.
|
||
\v 17 او را که پادشاهان بزرگ را زد، زیرا که رحمت او تا ابدالاباد است.
|
||
\v 18 و پادشاهان نامور را کشت، زیرا که رحمت او تا ابدالاباد است.
|
||
\v 19 سیحون پادشاه اموریان را، زیرا که رحمت او تا ابدالاباد است.
|
||
\v 20 و عوج پادشاه باشان را، زیرا که رحمت او تا ابدالاباد است.
|
||
\v 21 و زمین ایشان را به ارثیت داد، زیرا که رحمت او تا ابدالاباد است.
|
||
\v 22 یعنی به ارثیت بنده خویش اسرائیل، زیرا که رحمت او تا ابدالاباد است.
|
||
\v 23 و ما را در مذلت ما به یاد آورد، زیرا که رحمت او تا ابدالاباد است.
|
||
\v 24 و مارا از دشمنان ما رهایی داد، زیرا که رحمت او تا ابدالاباد است.
|
||
\v 25 که همه بشر را روزی میدهد، زیرا که رحمت او تا ابدالاباد است.
|
||
\v 26 خدای آسمانها را حمد گویید، زیرا که رحمت او تا ابدالاباد است.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 137
|
||
\p
|
||
\v 1 نزد نهرهای بابل آنجا نشستیم وگریه نیز کردیم، چون صهیون را به یاد آوردیم.
|
||
\v 2 بربطهای خود را آویختیم بردرختان بید که در میان آنها بود.
|
||
\v 3 زیرا آنانی که مارا به اسیری برده بودند، در آنجا از ما سرودخواستند؛ و آنانی که ما را تاراج کرده بودند، شادمانی (خواستند) که «یکی از سرودهای صهیون را برای ما بسرایید.»
|
||
\v 4 چگونه سرود خداوند را، در زمین بیگانه بخوانیم؟
|
||
\v 5 اگر تو راای اورشلیم فراموش کنم، آنگاه دست راست من فراموش کند.
|
||
\v 6 اگر تو را به یادنیاورم، آنگاه زبانم به کامم بچسبد، اگر اورشلیم رابر همه شادمانی خود ترجیح ندهم.
|
||
\v 7 ای خداوند، روز اورشلیم را برای بنی ادوم به یادآور، که گفتند: «منهدم سازید، تا بنیادش منهدم سازید!»
|
||
\v 8 ای دختر بابل که خراب خواهی شد، خوشابحال آنکه به تو جزا دهد چنانکه تو به ماجزا دادی!
|
||
\v 9 خوشابحال آنکه اطفال تو را بگیرد وایشان را به صخرهها بزند.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 138
|
||
\p
|
||
\v 1 تو را به تمامی دل خود حمدخواهم گفت. به حضور خدایان تورا حمد خواهم گفت.
|
||
\v 2 به سوی هیکل قدس توعبادت خواهم کرد و نام تو را حمد خواهم گفت، بهسبب رحمت و راستی تو. زیرا کلام خود را برتمام اسم خود تمجید نمودهای.
|
||
\v 3 در روزی که تورا خواندم مرا اجابت فرمودی. و مرا با قوت درجانم شجاع ساختی.
|
||
\v 4 ای خداوند، تمام پادشاهان جهان تو راحمد خواهند گفت، چون کلام دهان تو رابشنوند.
|
||
\v 5 و طریق های خداوند را خواهندسرایید، زیرا که جلال خداوند عظیم است.
|
||
\v 6 زیراکه خداوند متعال است، لیکن بر فروتنان نظر میکند. و اما متکبران را از دور میشناسد.
|
||
\v 7 اگرچه در میان تنگی راه میروم، مرا زنده خواهی کرد. دست خود را بر خشم دشمنانم درازمی کنی و دست راستت مرا نجات خواهد داد.
|
||
\v 8 خداوند کار مرا بهکمال خواهد رسانید. ای خداوند، رحمت تو تا ابدالاباد است. کارهای دست خویش را ترک منما.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 139
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند مرا آزموده وشناختهای.
|
||
\v 2 تو نشستن و برخاستن مرا میدانی و فکرهای مرا از دور فهمیدهای.
|
||
\v 3 راه و خوابگاه مرا تفتیش کردهای و همه طریق های مرا دانستهای.
|
||
\v 4 زیرا که سخنی بر زبان من نیست، جز اینکه توای خداوند آن را تمام دانستهای.
|
||
\v 5 از عقب و از پیش مرا احاطه کردهای و دست خویش را بر من نهادهای.
|
||
\v 6 اینگونه معرفت برایم زیاده عجیب است. و بلند است که بدان نمی توانم رسید.
|
||
\v 7 از روح تو کجا بروم؟ و از حضور تو کجابگریزم؟
|
||
\v 8 اگر به آسمان صعود کنم، تو آنجاهستی! و اگر در هاویه بستر بگسترانم اینک توآنجا هستی!
|
||
\v 9 اگر بالهای سحر را بگیرم و دراقصای دریا ساکن شوم،
|
||
\v 10 در آنجا نیز دست تومرا رهبری خواهد نمود و دست راست تو مراخواهد گرفت.
|
||
\v 11 و گفتم: «یقین تاریکی مرا خواهدپوشانید.» که در حال شب گرداگرد من روشنایی گردید.
|
||
\v 12 تاریکی نیز نزد تو تاریک نیست و شب مثل روز روشن است و تاریکی و روشنایی یکی است.
|
||
\v 13 زیرا که تو بر دل من مالک هستی؛ مرا دررحم مادرم نقش بستی.
|
||
\v 14 تو را حمد خواهم گفت زیرا که به طور مهیب و عجیب ساخته شدهام. کارهای تو عجیب است و جان من این رانیکو میداند.
|
||
\v 15 استخوانهایم از تو پنهان نبودوقتی که در نهان ساخته میشدم و در اسفل زمین نقشبندی میگشتم.
|
||
\v 16 چشمان تو جنین مرا دیده است و در دفتر تو همه اعضای من نوشته شده، درروزهایی که ساخته میشد، وقتی که یکی از آنهاوجود نداشت.
|
||
\v 17 ای خدا، فکرهای تو نزد من چه قدر گرامی است و جمله آنها چه عظیم است!
|
||
\v 18 اگر آنها رابشمارم، از ریگ زیاده است. وقتی که بیدارمی شوم هنوز نزد تو حاضر هستم.
|
||
\v 19 یقینای خدا شریران را خواهی کشت. پسای مردمان خون ریز از من دور شوید.
|
||
\v 20 زیرا سخنان مکرآمیز درباره تو میگویند و دشمنانت نام تو رابه باطل میبرند.
|
||
\v 21 ای خداوند آیا نفرت نمی دارم از آنانی که تو را نفرت میدارند، و آیامخالفان تو را مکروه نمی شمارم؟
|
||
\v 22 ایشان را به نفرت تام نفرت میدارم. ایشان را دشمنان خویشتن میشمارم.
|
||
\v 23 ای خدا مرا تفتیش کن و دل مرا بشناس. مرابیازما و فکرهای مرا بدان،
|
||
\v 24 و ببین که آیا در من راه فساد است! و مرا به طریق جاودانی هدایت فرما.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 140
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند، مرا از مرد شریر رهایی ده و از مرد ظالم مرا محفوظ فرما!
|
||
\v 2 که در دلهای خود در شرارت تفکر میکنند وتمامی روز برای جنگ جمع میشوند.
|
||
\v 3 دندانهای خود را مثل مار تیز میکنند و زهرافعی زیر لب ایشان است، سلاه.
|
||
\v 4 ای خداوند مرااز دست شریر نگاه دار، از مرد ظالم مرا محافظت فرما که تدبیر میکنند تا پایهای مرا بلغزانند.
|
||
\v 5 متکبران برای من تله و ریسمانها پنهان کرده ودام بهسر راه گسترده، و کمندها برای من نهادهاند، سلاه.
|
||
\v 6 به خداوند گفتم: «تو خدای من هستی. ای خداوند آواز تضرع مرا بشنو!»
|
||
\v 7 ای یهوه خداوندکه قوت نجات من هستی، تو سر مرا در روز جنگ پوشانیدهای.
|
||
\v 8 ای خداوند، آرزوهای شریر رابرایش برمیاور و تدابیر ایشان را به انجام مرسان مبادا سرافراشته شوند، سلاه.
|
||
\v 9 و اما سرهای آنانی که مرا احاطه میکنند، شرارت لبهای ایشان، آنها را خواهد پوشانید.
|
||
\v 10 اخگرهای سوزنده را برایشان خواهند ریخت، ایشان را درآتش خواهند انداخت و در ژرفیها که دیگرنخواهند برخاست.
|
||
\v 11 مرد بدگو در زمین پایدارنخواهد شد. مرد ظالم را شرارت صید خواهدکرد تا او را هلاک کند
|
||
\v 12 میدانم که خداونددادرسی فقیر را خواهد کرد و داوری مسکینان راخواهد نمود.
|
||
\v 13 هر آینه عادلان نام تو را حمدخواهند گفت و راستان به حضور تو ساکن خواهند شد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 141
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند تو را میخوانم. نزد من بشتاب! و چون تو را بخوانم آوازمرا بشنو!
|
||
\v 2 دعای من به حضور تو مثل بخورآراسته شود، و برافراشتن دستهایم، مثل هدیه شام.
|
||
\v 3 ای خداوند، بر دهان من نگاهبانی فرما و درلبهایم را نگاه دار.
|
||
\v 4 دل مرا به عمل بد مایل مگردان تا مرتکب اعمال زشت با مردان بدکارنشوم. و از چیزهای لذیذ ایشان نخورم.
|
||
\v 5 مرد عادل مرا بزند و لطف خواهد بود، و مرا تادیب نماید و روغن برای سر خواهد بود! و سر من آن راابا نخواهد نمود زیرا که در بدیهای ایشان نیزدعای من دایم خواهد بود.
|
||
\v 6 چون داوران ایشان از سر صخرهها انداخته شوند، آنگاه سخنان مراخواهند شنید زیرا که شیرین است.
|
||
\v 7 مثل کسیکه زمین را فلاحت و شیار بکند، استخوانهای مابر سر قبرها پراکنده میشود.
|
||
\v 8 زیرا کهای یهوه خداوند، چشمان من بسوی توست. و بر تو توکل دارم. پس جان مرا تلف منما!
|
||
\v 9 مرا از دامی که برای من نهادهاند نگاه دار و از کمندهای گناهکاران.
|
||
\v 10 شریران به دامهای خود بیفتند و من بسلامتی در بگذرم.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 142
|
||
\p
|
||
\v 1 به آواز خود نزد خداوند فریادبرمی آورم. به آواز خود نزد خداوندتضرع مینمایم.
|
||
\v 2 ناله خود را در حضور اوخواهم ریخت. تنگی های خود را نزد او بیان خواهم کرد.
|
||
\v 3 وقتی که روح من در من مدهوش میشود. پس تو طریقت مرا دانستهای. در راهی که میروم دام برای من پنهان کردهاند.
|
||
\v 4 به طرف راست بنگر و ببین که کسی نیست که مرا بشناسد. ملجا برای من نابود شد. کسی نیست که در فکرجان من باشد.
|
||
\v 5 نزد توای خداوند فریاد کردم وگفتم که تو ملجا و حصه من در زمین زندگان هستی.
|
||
\v 6 به ناله من توجه کن زیرا که بسیار ذلیلم! مرا از جفاکنندگانم برهان، زیرا که از من زورآورترند.
|
||
\v 7 جان مرا از زندان درآور تا نام تو را حمد گویم. عادلان گرداگرد من خواهند آمد زیراکه به من احسان نمودهای.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 143
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند دعای مرا بشنو و به تضرع من گوش بده! در امانت وعدالت خویش مرا اجابت فرما!
|
||
\v 2 و بر بنده خودبه محاکمه برمیا. زیرا زندهای نیست که به حضورتو عادل شمرده شود.
|
||
\v 3 زیرا که دشمن بر جان من جفا کرده، حیات مرا به زمین کوبیده است و مرا درظلمت ساکن گردانیده، مثل آنانی که مدتی مرده باشند.
|
||
\v 4 پس روح من در من مدهوش شده، و دلم در اندرونم متحیر گردیده است.
|
||
\v 5 ایام قدیم را به یاد میآورم. در همه اعمال توتفکر نموده، در کارهای دست تو تامل میکنم.
|
||
\v 6 دستهای خود را بسوی تو دراز میکنم. جان من مثل زمین خشک، تشنه تو است، سلاه.
|
||
\v 7 ای خداوند، بزودی مرا اجابت فرما زیرا روح من کاهیده شده است. روی خود را از من مپوشان، مبادا مثل فروروندگان به هاویه بشوم.
|
||
\v 8 بامدادان رحمت خود را به من بشنوان زیرا که بر تو توکل دارم. طریقی را که برآن بروم، مرا بیاموز زیرا نزدتو جان خود را برمی افرازم.
|
||
\v 9 ای خداوند مرا از دشمنانم برهان زیرا که نزدتو پناه بردهام.
|
||
\v 10 مرا تعلیم ده تا اراده تو را بجاآورم زیرا خدای من تو هستی. روح مهربان تو مرادر زمین هموار هدایت بنماید.
|
||
\v 11 بهخاطر نام خودای خداوند مرا زنده ساز. بهخاطر عدالت خویش جان مرا از تنگی برهان.
|
||
\v 12 و بهخاطر رحمت خود، دشمنانم را منقطع ساز. و همه مخالفان جان مرا هلاک کن زیرا که من بنده توهستم.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 144
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند که صخره من است، متبارک باد! که دستهای مرا به جنگ وانگشتهای مرا به حرب تعلیم داد!
|
||
\v 2 رحمت من اوست و ملجای من و قلعه بلند من و رهاننده من وسپر من و آنکه بر او توکل دارم، که قوم مرا در زیراطاعت من میدارد.
|
||
\v 3 ای خداوند، آدمی چیست که او را بشناسی؟ و پسر انسان که او را به حساب بیاوری؟
|
||
\v 4 انسان مثل نفسی است و روزهایش مثل سایهای است که میگذرد.
|
||
\v 5 ای خداوند آسمانهای خود را خم ساخته، فرود بیا. و کوهها را لمس کن تا دود شوند.
|
||
\v 6 رعدرا جهنده ساخته، آنها را پراکنده ساز. تیرهای خود را بفرست و آنها را منهزم نما.
|
||
\v 7 دست خودرا از اعلی بفرست، و مرا رهانیده، از آبهای بسیارخلاصی ده، یعنی از دست پسران اجنبی.
|
||
\v 8 که دهان ایشان به باطل سخن میگوید، و دست راست ایشان، دست دروغ است.
|
||
\v 9 ای خدا، تو راسرودی تازه میسرایم. با بربط ذات ده تار، تو راترنم خواهم نمود.
|
||
\v 10 که پادشاهان را نجات میبخشی، و بنده خود داود را از شمشیر مهلک میرهانی.
|
||
\v 11 مرا از دست اجنبیان برهان و خلاصی ده، که دهان ایشان به باطل سخن میگوید. و دست راست ایشان دست دروغ است.
|
||
\v 12 تا پسران ما در جوانی خود نمو کرده، مثل نهالها باشند. ودختران ما مثل سنگهای زاویه تراشیده شده به مثال قصر.
|
||
\v 13 و انبارهای ما پر شده، به انواع نعمت ریزان شوند. و گله های ما هزارها و کرورهادر صحراهای ما بزایند.
|
||
\v 14 و گاوان ما باربردارشوند و هیچ رخنه و خروج و نالهای درکوچه های ما نباشد.
|
||
\v 15 خوشابحال قومی که نصیب ایشان این است. خوشابحال آن قوم که یهوه خدای ایشان است.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 145
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خدای من، ای پادشاه، تو را متعال میخوانم و نام تو را متبارک میگویم، تا ابدالاباد!
|
||
\v 2 تمامی روز تو را متبارک میخوانم، و نام تو را حمد میگویم تا ابدالاباد.
|
||
\v 3 خداوند عظیم است و بینهایت ممدوح. وعظمت او را تفتیش نتوان کرد.
|
||
\v 4 طبقه تا طبقه اعمال تو را تسبیح میخوانند و کارهای عظیم تورا بیان خواهند نمود.
|
||
\v 5 در مجد جلیل کبریایی توو در کارهای عجیب تو تفکر خواهم نمود.
|
||
\v 6 درقوت کارهای مهیب تو سخن خواهند گفت. و من عظمت تو را بیان خواهم نمود.
|
||
\v 7 و یادگاری کثرت احسان تو را حکایت خواهند کرد. وعدالت تو را خواهند سرایید.
|
||
\v 8 خداوند کریم ورحیم است و دیر غضب و کثیرالاحسان.
|
||
\v 9 خداوند برای همگان نیکو است. و رحمت های وی بر همه اعمال وی است.
|
||
\v 10 ای خداوندجمیع کارهای تو، تو را حمد میگویند. ومقدسان تو، تو را متبارک میخوانند.
|
||
\v 11 درباره جلال ملکوت تو سخن میگویند و توانایی تو راحکایت میکنند.
|
||
\v 12 تا کارهای عظیم تو را به بنی آدم تعلیم دهند و کبریایی مجید ملکوت تورا.
|
||
\v 13 ملکوت تو، ملکوتی است تا جمیع دهرها وسلطنت تو باقی تا تمام دورها.
|
||
\v 14 خداوند جمیع افتادگان را تایید میکند و خم شدگان رابرمی خیزاند.
|
||
\v 15 چشمان همگان منتظر تومی باشد و تو طعام ایشان را در موسمش میدهی.
|
||
\v 16 دست خویش را باز میکنی و آرزوی همه زندگان را سیر مینمایی.
|
||
\v 17 خداوند عادل است در جمیع طریق های خود و رحیم در کل اعمال خویش.
|
||
\v 18 خداوند نزدیک است به آنانی که او رامی خوانند، به آنانی که او را به راستی میخوانند.
|
||
\v 19 آرزوی ترسندگان خود را بجا میآورد وتضرع ایشان را شنیده، ایشان را نجات میدهد.
|
||
\v 20 خداوند همه محبان خود را نگاه میدارد وهمه شریران را هلاک خواهد ساخت.
|
||
\v 21 دهان من تسبیح خداوند را خواهد گفت و همه بشر نام قدوس او را متبارک بخوانند تا ابدالاباد.
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 146
|
||
\p
|
||
\v 1 هللویاه! ای جان من خداوند راتسبیح بخوان!
|
||
\v 2 تا زنده هستم، خداوند را حمد خواهم گفت. مادامی که وجوددارم، خدای خود را خواهم سرایید.
|
||
\v 3 بر روساتوکل مکنید و نه بر ابن آدم که نزد او اعانتی نیست.
|
||
\v 4 روح او بیرون میرود و او به خاک خودبرمی گردد و در همان روز فکرهایش نابودمی شود.
|
||
\v 5 خوشابحال آنکه خدای یعقوب مددکار اوست، که امید او بر یهوه خدای وی میباشد،
|
||
\v 6 که آسمان و زمین را آفرید و دریا و آنچه را که در آنهاست؛ که راستی را نگاه دارد تا ابدالاباد؛
|
||
\v 7 که مظلومان را دادرسی میکند؛ و گرسنگان رانان میبخشد. خداوند اسیران را آزاد میسازد.
|
||
\v 8 خداوند چشمان کوران را باز میکند. خداوندخم شدگان را برمی افرازد. خداوند عادلان رادوست میدارد.
|
||
\v 9 خداوند غریبان را محافظت میکند و یتیمان و بیوهزنان را پایدار مینماید. لیکن طریق شریران را کج میسازد.
|
||
\v 10 خداوندسلطنت خواهد کرد تا ابدالاباد و خدای توای صهیون، نسلا بعد نسل. هللویاه!
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 147
|
||
\p
|
||
\v 1 هللویاه، زیرا خدای ما را سراییدن نیکو است و دل پسند، و تسبیح خواندن شایسته است!
|
||
\v 2 خداوند اورشلیم را بنامی کند و پراکندگان اسرائیل را جمع مینماید.
|
||
\v 3 شکسته دلان را شفا میدهد و جراحت های ایشان را میبندد.
|
||
\v 4 عدد ستارگان را میشمارد وجمیع آنها را به نام میخواند.
|
||
\v 5 خداوند ما بزرگ است و قوت او عظیم و حکمت وی غیرمتناهی.
|
||
\v 6 خداوند مسکینان را برمی افرازد و شریران را به زمین میاندازد.
|
||
\v 7 خداوند را با تشکر بسرایید. خدای ما را با بربط سرود بخوانید.
|
||
\v 8 که آسمانهارا با ابرها میپوشاند و باران را برای زمین مهیامی نماید و گیاه را بر کوهها میرویاند.
|
||
\v 9 که بهایم را آذوقه میدهد و بچه های غراب را که او رامی خوانند.
|
||
\v 10 در قوت اسب رغبت ندارد، و ازساقهای انسان راضی نمی باشد.
|
||
\v 11 رضامندی خداوند از ترسندگان وی است و از آنانی که به رحمت وی امیدوارند.
|
||
\v 12 ای اورشلیم، خداوند را تسبیح بخوان. ای صهیون، خدای خود را حمد بگو.
|
||
\v 13 زیرا که پشت بندهای دروازه هایت را مستحکم کرده وفرزندانت را در اندرونت مبارک فرموده است.
|
||
\v 14 که حدود تو را سلامتی میدهد و تو را ازمغز گندم سیر میگرداند.
|
||
\v 15 که کلام خود را برزمین فرستاده است و قول او به زودی هرچه تمام تر میدود.
|
||
\v 16 که برف را مثل پشم میباراند، و ژاله را مثل خاکستر میپاشد.
|
||
\v 17 که تگرگ خودرا در قطعهها میاندازد؛ و کیست که پیش سرمای او تواند ایستاد؟
|
||
\v 18 کلام خود را میفرستد وآنها را میگدازد. باد خویش را میوزاند، پس آبها جاری میشود.
|
||
\v 19 کلام خود را به یعقوب بیان کرده، و فرایض و داوریهای خویش را به اسرائیل.
|
||
\v 20 با هیچ امتی چنین نکرده است و داوریهای او را ندانستهاند. هللویاه!
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 148
|
||
\p
|
||
\v 1 هللویاه! خداوند را از آسمان تسبیح بخوانید! در اعلی علیین او راتسبیح بخوانید!
|
||
\v 2 ای همه فرشتگانش او را تسبیح بخوانید. ای همه لشکرهای او او را تسبیح بخوانید.
|
||
\v 3 ای آفتاب و ماه او را تسبیح بخوانید. ای همه ستارگان نور او را تسبیح بخوانید.
|
||
\v 4 ای فلک الافلاک او را تسبیح بخوانید، وای آبهایی که فوق آسمانهایید.
|
||
\v 5 نام خداوند را تسبیح بخوانیدزیرا که او امر فرمود پس آفریده شدند.
|
||
\v 6 و آنها راپایدار نمود تا ابدالاباد و قانونی قرار داد که از آن در نگذرند.
|
||
\v 7 خداوند را از زمین تسبیح بخوانید، ای نهنگان و جمیع لجهها.
|
||
\v 8 ای آتش و تگرگ وبرف و مه و باد تند که فرمان او را بهجا میآورید.
|
||
\v 9 ای کوهها و تمام تلها و درختان میوه دار و همه سروهای آزاد.
|
||
\v 10 ای وحوش و جمیع بهایم وحشرات و مرغان بالدار.
|
||
\v 11 ای پادشاهان زمین وجمیع امتها و سروران و همه داوران جهان.
|
||
\v 12 ای جوانان و دوشیزگان نیز و پیران و اطفال.
|
||
\v 13 نام خداوند را تسبیح بخوانند، زیرا نام او تنهامتعال است و جلال او فوق زمین و آسمان.
|
||
\v 14 واو شاخی برای قوم خود برافراشته است، تا فخرباشد برای همه مقدسان او، یعنی برای بنیاسرائیل که قوم مقرب او میباشند. هللویاه!
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 149
|
||
\p
|
||
\v 1 هللویاه! خداوند را سرود تازه بسرایید و تسبیح او را در جماعت مقدسان!
|
||
\v 2 اسرائیل در آفریننده خود شادی کنندو پسران صهیون در پادشاه خویش وجد نمایند.
|
||
\v 3 نام او را با رقص تسبیح بخوانند. با بربط و عود اورا بسرایند.
|
||
\v 4 زیرا خداوند از قوم خویش رضامندی دارد. مسکینان را به نجات جمیل میسازد.
|
||
\v 5 مقدسان از جلال فخر بنمایند. و بربسترهای خود ترنم بکنند.
|
||
\v 6 تسبیحات بلند خدادر دهان ایشان باشد. و شمشیر دودمه در دست ایشان.
|
||
\v 7 تا از امتها انتقام بکشند و تادیبها برطوایف بنمایند.
|
||
\v 8 و پادشاهان ایشان را به زنجیرها ببندند و سروران ایشان را به پابندهای آهنین.
|
||
\v 9 و داوری را که مکتوب است بر ایشان اجرا دارند. این کرامت است برای همه مقدسان او. هللویاه!
|
||
|
||
\s5
|
||
\c 150
|
||
\p
|
||
\v 1 هللویاه! خدا را در قدس او تسبیح بخوانید. در فلک قوت او، او راتسبیح بخوانید!
|
||
\v 2 او را بهسبب کارهای عظیم اوتسبیح بخوانید. او را به حسب کثرت عظمتش تسبیح بخوانید.
|
||
\v 3 او را به آواز کرنا تسبیح بخوانید. او را با بربط و عود تسبیح بخوانید.
|
||
\v 4 اورا با دف و رقص تسبیح بخوانید. او را با ذوات اوتار و نی تسبیح بخوانید.
|
||
\v 5 او را با صنجهای بلندآواز تسبیح بخوانید. او را با صنجهای خوش صدا تسبیح بخوانید.
|